Saturday, April 30, 2016

فتحه، کسره، ضممه‌، تشديد و تنوين


تورکجه يازيسي و ايملاسي اؤزونو فارسجا يازيسي و ايملاسيندان، و بو آرادا فتحه، کسره، ضممه‌، تشديد و تنوينده‌ن قورتارماليدير.

کوردله‌ر، اويقورلار، پشتونلار، بلوچلار، ... و عره‌ب اليفباسيني ايشله‌ده‌ن باشقا بوتون خالقلار، بو اليفباني اؤز ديلله‌رينه اويقونلاشديرميشلار. تورک خالقينين دا بو يولو ايزله‌مه‌کده‌ن باشقا بير سئچه‌نه‌يي يوخدور.

فارس ايملاسيني تورکجه‌ده ايشله‌تمه‌نين تک سونوجو، تورک خالقيني فارسلاشديرماقدير. فارس ايملاسيندان قورتولماغا جساره‌ت ائده‌مه‌يه‌ن بير خالق، فارس سيياسي حاکيمييه‌تينده‌ن ده اؤزونو قورتاراماز.

Tuesday, April 26, 2016

فارسستان در یک نگاه - مئهران باهارلی - ٢٠٠٨

فارسستان در یک نگاه 

مئهران باهارلی – ٢٠٠٨


مقاله‌ی اصلی:

فارسستان، فارسیه، فارسیستان، پرشیا، پرسیا Farsestan, Farsistan, Farsiye, Farsiyeh, Persia

مئهران باهارلی - ٢٠٠٨ 

قسمت اول:

فارسستان در یک نگاه - مئهران باهارلی - ٢٠٠٨

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/04/blog-post_26.html

قسمت دوم:

پدیده‌های نو، نام‌های نو: فارسستان، منطقه‌ی ملی فارس‌نشین در شرق و مرکز کشور- مئهران باهارلی - ٢٠٠٨

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/04/blog-post_25.html 

سؤزوموز

مساحت و جمعیت فارسستان

منطقه‌ی ملی فارس، مملکت «فارسستان» و یا «فارسستان اتنیک» منطقه‌ی سکونت پیوسته‌ی فارس‌ها و فارس‌زبان‌ها در ایران است. (کلمه‌ی «اتنیک» در ترکیب فارسستان اتنیک و لورستان اتنیک و کوردستان اتنیک و .... ، برای تاکید بر تمایز بین فارسستان و لورستان و کوردستان و ... به عنوان نام‌های تاریخی و استانی و ....، از فارسستان و لورستان و کوردستان و .... به عنوان نام منطقه‌ی ملی به ترتیب فارس‌نشین، لورنشین، کوردنشین و ... است). فارسستان اتنیک به تقریب به جز شمال، غرب و جنوب شرقی ایران باقی‌مانده‌ی نواحی شرقی، مرکزی و جنوبی آن را در بر می‌گیرد. مملکت فارسستان از قسمت‌های فارس‌نشین استان‌های سمنان، خراسان جنوبی، یزد، کرمان و بخش‌هائی از استان‌های اصفهان، فارس، تهران، قوم، خراسان رضوی و مرکزی تشکیل می‌شود. در اینجا تاکید بر کلمات «قسمت‌ها» و «بخش‌ها» ضروری است، زیرا قسمت عمده‌ای از استان‌های تهران، قوم و مرکزی جزئی از «تورک‌ایلی»؛ بخشی از خراسان رضوی جزئی از «افشاریورت»، و بخش‌هائی از استان‌های اصفهان و فارس جزئی از «قاشقای‌یورت» و «لورستان» اتنیک هستند. در داخل فارسستان نیز جزیره‌های زبانی گروه‌های ملی کم‌شمار (اقلیت‌های ملی) اغلب ایرانیک‌زبان غیر فارس، به ویژه در غرب آن وجود دارند.

در حال حاضر فارسستان حدود ٥٠ درصد از کل مساحت ایران و حدود ٣٠ در صد از کل جمعیت آن را شامل می‌شود. فارسستان با داشتن تراکم جمعیتی کم‌تر از ٢٠ نفر در کیلومتر مربع (آمارهای سال ٢٠٠٠)، پس از بلوچستان و لارستان، دارای کم‌ترین تراکم جمعیتی در میان ممالک و یا مناطق ملی ایران است. مقایسه کنید با تبرستان (مازندران اتنیک) با تراکم جمعیتی ٢٣٠ نفر در کیلومتر مربع، تورک‌ایلی با تراکم جمعیتی بیش از ٧٠ نفر در کیلومتر مربع و کوردستان اتنیک با تراکم جمعیتی ٤٠ نفر در کیلومتر مربع. برخی از شهرهای فارسستان اتنیک عبارتند از: دماوند، محلات، دلیجان، خمین، مشهد، قائنات، سبزوار، تربت حیدریه، نیشابور، تربت جام، فردوس، طبس، تایباد، اصفهان، شهرضا، نجف‌آباد، گلپایگان، خوانسار، کاشان، نائین، اردستان، نطنز، شیراز، کرمان، جیرفت، رفسنجان، بم، بافت، بندرعباس، یزد، سمنان، دامغان، گرمسار (قشلاق)، ... 

 

Saturday, April 16, 2016

فهرست عمومی مناطق زیست تورکان ایران‌زمین - ژنرال دوکتور پناهیان، رد ملت آزربایجان و زبان آزربایجانی، و قبول منطقه‌ی ملی تورک (تورک‌ایلی) توسط او

فهرست عمومی مناطق زیست تورکان ایران‌زمین

 

ژنرال دوکتور پناهیان، رد ملت آزربایجان و زبان آزربایجانی، و قبول منطقه‌ی ملی تورک «تورک‌ایلی»

 

مئهران باهارلی

 

(بازنویسی متن اصلی نوشته شده در ٢٠٠٢)


سؤزوموز

بنا به عادت مالوف، برخی از هم‌کشوری‌های فارس و بروکرات‌ها، سیاسیون و قلم به دستان ایشان از زبان فارسی به عنوان زبان "ملی" و از دیگر زبان‌های رایج در ایران فله‌وار با صفت "محلی" یاد می‌کنند. این که آیا دولت‌مردان و قانون‌نویسان منسوب به قوم فارس اساسا حق نمایاندن زبان قومی خود فارسی و یا تعیین هر زبان دیگری را به عنوان زبان ملی (و نه رابط) ملت‌های ساکن در ایران دارا می‌باشند یا نه، موضوعی است که دیر یا زود می‌بایست در گسترده‌ترین سطح در کشور بحث و حل شود.

اما من امروز نه به این موضوع، بلکه به ادعای "محلی" بودن زبان تورکی در ایران می‌پردازم و بدون اطاله‌ی کلام، بخشی مربوط از کتاب "فرهنگ جوغرافیائی ملی تورکان ایران‌زمین" (چهار جلد، به همراه یک جلد حاوی نقشه. ژنرال دوکتور محمود پناهیان. سال ١٣٥١) را عینا در زیر نقل میکنم. کتاب "فرهنگ جوغرافیائی ملی تورکان ایران‌زمین" که بر اساس "فرهنگ جوغرافیایی ایران" (ده جلد، از انتشارات دایره‌ی جوغرافیائی ستاد ارتش ایران، تهران، ١٣٢٨- ١٣٣١) تدوین شده، از نخستین و معدود بررسی‌های موثق موجود در باره‌ی پراکنده‌گی تورک‌های ساکن در ایران و دقیق‌ترین تخمین‌ها در باره‌ی شمار آن‌ها است. 




Friday, April 8, 2016

آسیمیلاسیون پوشاکی اجباری ملت تورک در ایران

آسیمیلاسیون پوشاکی اجباری ملت تورک در ایران

 

مئهران باهارلی ٢٠٠٨


لباس سنتی و ملی زنان تورک و دگرگونی آن

١-لباس سنتی و ملی زنان تورک از مولفه‌های اساسی هویتی این ملت در ایران است. این لباس دارای گونه‌های لباس قفقازی (آزربایجانی، مشتک با دیگر ملل قفقاز جنوبی و شمالی)، لباس‌های نواحی بیاتستان- قاراقان- خلجستان، ... (منطبق بر نواحی خمسه، عراق عجم، جبال، علی شوکور، ... قدیم)؛ لباس‌های عشایر و ایلات تورک از جمله شاهی‌سئوه‌نی؛ لباس‌های قشقائی، لباس‌های اعیان تورکمانی (اشراف و دربار آغ قویون‌لو، قاراقویون‌لو، قیزیل‌باشیه، افشار و قاجار) و .. می‌باشد.

٢- تا یکی دو دهه‌ی پیش در بسیاری از شهرها و روستاهای منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب (تورک‌ایلی) و دیگر مناطق تورک‌نشین در ایران، لباس‌هایی غیر از لباس‌های امروزی در بین خانم‌ها رایج بود. این لباس‌های سنتی و ملی تورک به مرور زمان و به دلائل مختلف کم کم جایگاه خود را از دست دادند و اکنون تنها در بین بانوان سال‌خورده‌ی روستائی و ایلی تورک میتوان ردی از آنها را پیدا کرد.

٣- در ایران سده‌ی اخیر لباس‌های سنتی و ملی زنان و مردان تورک در نتیجه‌ی دو دسته عوامل طبیعی و غیر طبیعی دچار دگرگونی شده‌اند:

الف: عوامل طبیعی (موضوع این مقاله نیستند): مودرنیزاسیون، ازدیاد رفت و آمد بین شهر و روستا، سیستم مدارس جدید، گسترده شدن رسانه‌های داخلی و خارجی، تسهیل تبادلات فرهنگی، جهانی شدن و ...

ب-عوامل غیر طبیعی: سیاست رسمی دولت ایران مبنی بر نسل‌کشی فرهنگی و ملی تورک در ایران و در این راستا آسیمیلاسیون اجباری و فارس‌سازی ملت تورک؛ یک‌سان‌سازی شهروندان و توتالیتاریسم؛ بنیادگرائی اسلامی و پوشش اجباری دختران و خانم‌ها در جمهوری اسلامی ایران 





Saturday, April 2, 2016

نثر تورکی‌یِ خلجی و پدیده‌یِ علی اصغر جمراسی فراهانی


نثر تورکی‌یِ خلجی

و

پدیده‌یِ علی اصغر جمراسی فراهانی 

مئهران باهارلی 

٢٠٠٨ 

http://xelec-turk.blogspot.com/

سؤزوموز

سال‌ها قبل پروفسور گرهارد دوئرفر (Prof. Dr. Gerhard Doerfer)، تورکیک‌‌شناس برجسته در مقاله‌ی خود «زبان‌های تورکیک در ایران» به هنگام دادن شعری به خلجی، آن را اولین نمونه‌ی ادبیات خلجی معرفی میکرد و میگفت: «جهت بدست آوردن فکری تقریبی از موقعیت خاص این زبان تورکیک، متنی از روستای خراب میدهم. این شعر را آقای مسیب عرب گل در سال ١٩٦٨ نوشته و اولین سند کتبی ادبیات خلج بشمار می‌رود. خلج‌ها صاحب ادبیات مخصوص به خود، بویژه ادبیات کتبی نیستند»[1]

وضعیت توصیف شده توسط پروفسور دوئرفر، مدت‌هاست که دیگرگون شده است. امروز نه تنها تورکان خلج دارای ادبیات مکتوب‌اند، بلکه علاوه بر ادبیات مکتوب منظوم، دارای ادبیات مکتوب منثور نیز می‌باشند. این دگرگونی دارای عوامل انسانی و اجتماعی و فرهنگی بسیاری است. اما به جرات می‌توان گفت یک عامل انسانی بنام «علی‌اصغر جمراسی فراهانی»[2]، مخلص به بیلیم Bilim، مدیر سایت بیلیم در این میان عاملی تعیین کننده بوده است.

علی‌اصغر جمراسی فراهانی، امیر علی‌شیر نوائی ادبیات خلجی

الف- علی اصغر جمراسی فراهانی، از نسل نوین تورکولوق‌ها- تورکی‌شناسان در ایران است. وی در همه‌ی عرصه‌های مربوط به خلج‌ها، زبان و فرهنگ و تاریخشان قلم می‌زند. جمراسی به واقع فرهنگستانی خلجی در قالب یک فرد است. خدمت او به حفظ و گسترش زبان و ادبیات تورکیک خلجی در عین حال، خدمتی تاریخی و بی‌همتا به علم تورکولوژی در ایران و در مقیاس بین‌المللی است. کتاب «خلج‌ها، یادگار تورکان باستان» وی، نخسین اثر جامع منتشر شده در ایران و به زبان فارسی در باره‌ی تورکان خلج است[3].

ب- نوشته‌های جمراسی در معرفی خلجستان، این جنوب شرقی‌ترین بخش منطقه‌ی ملی تورک‌نشین شمال غرب ایران (تورک‌ایلی) واقع شده در استان‌های امروزی مرکزی و قوم، در عرصه‌ی تورک‌ایلی‌‌شناسی نیز فوق العاده پربهایند. امری که بسیاری از محققین و فرهنگیان آزربایجانی تاکنون از آن غافل بوده‌اند. تورک‌ها باید علاوه بر مطالبه‌ی الحاق منطقه خلجستان به واحد اداری تورک‌ایلی، خواستار رسمی شدن زبان خلجی، هم در واحد اداری تورک‌ایلی و هم در مقیاس کشوری شوند.

ج- نقش علی‌اصغر جمراسی در ادبیات معاصر خلجی، قابل مقایسه با نقش امیر علی‌شیر نوائی در ادبیات تورکی چغتائی است. وی با سرودن بی‌انقطاع منظومه‌های خود به زبان تورکی خلجی آن هم در عرصه‌های گوناگون اجتماعی اغلب مودرن، تجربه‌ی «نمونه‌های منفرد شعر خلجی سال‌های ٦٠ میلادی» را تبدیل به «ادبیات منظوم تورکی خلجی» کرده است. جمراسی از این جنبه محق است که به عنوان بنیان‌گذار سنت شعری تورکی خلجی شناخته شود. کتاب «قارشو بالوققا سلام» وی، اولین کتاب شعر به زبان تورکی خلجی در ایران است. قارشو بالوققا سلام، منظومه‌ای به سبک حیدربابای شهریار به زبان تورکی خلجی و به دو الفبای لاتین-تورکی و عربی-تورکی است[4].

 پ- مهم‌ترین نقش جمراسی در ادبیات خلجی، آغاز به نوشتن نثر به این زبان، امری که در تاریخ خلج بی‌سابقه بوده می‌باشد. وی به این اعتبار، بنیان‌گذار «نثر و ادبیات منثور تورکی خلجی» نیز شمرده می‌شود (باعث افتخار اینجانب است که نقشی – هر چند کوچک - در این امر داشته‌ام).

د- در عرصه‌ی نثر و ایجاد ادبیات منثور تورکی خلجی، جمراسی کار را با جمع‌آوری قصه‌های پریان و نوشتن داستان‌های عامیانه آغاز کرده است. او به اشعار عامیانه نیز می‌پردازد. اما اولین قطعات نثری وی به صورت قصه‌اند. این همان مسیر صحیحی است که تقریبا در میان همه‌ی ملل و زبان‌های معاصر به هنگام ایجاد ادبیات مکتوب و نثر مودرن و ملی پیموده شده است.

ر- جمراسی در آثار خود متون تورکی خلجی را همواره به دو خط عربی تورکی و لاتینی تورکی ثبت می‌کند. وی با اتخاذ الفبای لاتین برای زبان تورکی خلجی، در واقع بنیان‌گذار الفبای لاتین زبان تورکی خلجی نیز می‌باشد.

 م- از دیگر مزایای نشرهای اینترنتی آثار جمراسی آن است که وی در پایان هر نوشته، لیست کوتاهی از معانی لغات تورکی خلجی بکار برده شده در آن نوشته را می‌آورد. شاید بتوان در آینده با تکمیل نمودن و ترکیب این لیست‌ها، لغت‌نامه‌ی تورکی خلجی-فارسی آنلاین را نیز ترتیب داد.