Friday, September 30, 2016

حسام‌الدین حسین‌اوغلو سحابی افندی درجزینی همدانی

حسام‌الدین حسین‌اوغلو سحابی افندی
درجزینی همدانی

مئهران باهارلی

Thursday, January 26, 2012



«حسام الدین حسین‌اوغلو سحابی افندی»، تورک‌ایلی-ائتنیک آزه‌ربایجان'ین همه‌دان بؤلگه‌سی‌نده یئرله‌شه‌ن درجه‌زین (درگزین) اوروندا (شهه‌ری‌نده) دوغولدو. عوثمانلی خاقانی، قانونی سولطان سولئیمان، تبریز فتحی سیراسی‌ندا بورایا گیردییینده، قدری چله‌بی افه‌ندی (قدری چلبی افندی) اونونلا تانیشیپ یئته‌نه‌یی‌نی گؤرموش و ١٥٣٥ده خاقان‌ین ایسته‌یی اوزه‌ره بیله‌سی‌نی ایستانبول‌ا گتیرمیش‌دیر. ایستانبول‌دا ٣٠ ایل عوثمانلی ارکله‌تی (دئوله‌تی) قول‌لوغوندا چالیشدیقدان سونرا ١٥٦٣ده اؤلموش و اورادا گؤمولموش‌دور.


سحابی، یئته‌نه‌ک‌لی بیر قوشار (شاعیر)، یوکسه‌ک بوته‌م (دین) ائییتیمی آلمیش بیلگی‌لی بیر اؤته‌ک‌چی (تاریخ‌چی)دیر. «نوربخشی» سوره‌یی‌نه (طریقتی‌نه) باغ‌لی‌دیر. قاراداشی «بیداری» ده باشاری‌لی بیر قوشاردیر. سحابی‌نین تورک‌جه دیوان و فارس‌جا قوشوق‌لاری واردیر. تورک‌جه قوشوغو، ساغلام یاپی‌لی، آنلام باخیمی‌ندان وارسیل، ایچ‌ده‌ن، دوغال، آنلاشیلیر، آخیجی و آچیق‌دیر. سحابی و عراق‌لی اولو تورک قوشاری «فوضولی» غزه‌ل‌له‌ری آراسی‌ندا، ایچه‌ریک و بیچه‌م (اسلوب) باخیمی‌ندان بنزه‌رلیک‌له‌ر واردیر. سحابی ده قارداشی بیداری کیمی، سولطان سولئیمان`ین یاخین‌لاری‌ندان اولموش‌دور. سولطان`ین اؤتونوسو (خواهشی) ایله ایمام غزّالی‌نین "کیمیای سعادت" پیتییی‌نی "تدبیر اکسیر" آدی آلتی‌ندا تورک‌جه‌یه چئویرمه‌یه باشلامیش، اؤلومونده‌ن آز اؤن‌جه، بو تورک‌جه چئویری‌نی بیتیره‌ره‌ک اؤز دیوانی ایله بیرلیک‌ده قانونی‌یه سونموش‌دور.


Wednesday, September 28, 2016

تورک‌های نجم‌آباد تورک‌ایلی-ساوجبلاغ- استان البورز

تورک‌های نجم‌آباد تورک‌ایلی-ساوجبلاغ- استان البورز

 

مئهران باهارلی

۲۰۰۲

 

http://savucbulaq-shehriyar-islamshehr-az.blogspot.com/


نوت: این مقاله نخستین بار در سال ٢٠٠٢ با نام «ترک‌های نجم آباد آذربایجان- ساوجبلاغ- استان تهران» منتشر شد. اکنون پس از تاسیس استان البورز، فورم ویرایش شده‌ی آن با املا و ترمینولوژی جدید (تورک، تورک‌ایلی، ...) بازنشر می‌شود. این نوشته‌ی کوتاه یکی از نخستین نوشته‌های من در اینترنت (سؤزوموز - پرشین بلاگ) است. سبب ویرایش و نشر دوباره‌ی آن، این است که ایدئولوژی و دوکترین آزربایجان‌گرایی، در هم‌سوئی تاریخی با ناسیونالیسم افراطی فارسی و پان‌ایرانیسم، منکر این واقعیت می‌شود که کل منطقه‌ی پیوسته‌ی تورک‌نشین در شمال غرب ایران - شامل بخش‌هائی از استان‌های تهران و البورز فعلی - وطن ملت تورک است. در چنین شرایطی آشنائی توده‌ی تورک به ویژه نسل جوان با وطن خود و یا «تورک‌ایلی» (کل منطقه‌ی تورک‌نشین پیوسته در شمال غرب ایران)، مخصوصا قسمت‌های دارای اهمیت استراتژیک در استان‌های البورز، تهران، قوم و مرکزی، از الزم واجبات است.

سؤزوموز

١-نجم‌آباد روستائی از توابع بخش مرکزی در شهرستان نظرآباد است. این شهرستان همراه با بخش‌های دیگر شهرستان‌های مجاور (ساوجبلاغ، کرج، ...) جزیی از تورک‌ایلی و یا منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران و نواحی مجاور آن است که از تاریخ ۱۳۸۹/۴/۷ به بعد در استان البورز (قبلا در استان تهران) قرار داده شده‌ است.

ناحیه‌ی نجم‌آباد تورک‌ایلی‌ واقع در استان البورز، موطن شخصیت‌های تاریخی برجسته‌ی تورک مانند «محمد مصدق» و «شیخ هادی نجم‌آبادی» است. (شیخ هادی نجم‌آبادی و شماری از اطرافیانش، علاوه بر داشتن نقشی تعیین‌کننده در تاریخ مودرنیته و حرکت مشروطیت، همچنین و علی رغم تورک‌گرا نبودنشان، در جرگه‌ی زمینه‌سازان تورک‌گرایی مودرن و دموکراتیک در تاریخ‌اند. شیخ هادی نجم‌آبادی وابسته به جریان «اتحاد اسلام» و مدافع فعال آن بود. «سید اسدالله خرقانی» شخصیت تورک و موسس «انجمن سعادت» در عثمانلی که وابسته به «و اتحاد و ترقی» بود، همچنین «میرزا حسن رشدیه» موسس نخستین مدارس جدید که در آن‌ها تورکی هم تدریس می‌شد و مولف کتب درسی آموزش زبان تورکی از شاگردان شیخ هادی نجم‌آبادی‌اند. دو تن از برجسته‌ترین شخصیت‌های زن در تاریخ معاصر تورک و تاریخ فمینیسم تورک – تورک‌ایلی و موسسین «انجمن مخدرات وطن»، از نخستین انجمن‌های زنان در ایران، «آغابیگم نجم‌آبادی» دختر شیخ هادی نجم‌آبادی و «سکینه کنداشلو (گونده‌ش‌لی)» همسر وی هستند). «منطقه‌ی باستانی ازبکی» در این بخش از تورک‌ایلی قرار دارد، ....




Sunday, September 25, 2016

زنده باد خویی‌ها، زنده باد تورک‌ها، زنده باد علی‌احسان پاشا و ژون تورک‌ها «یاشاسین خوی‌لولار، یاشاسین تورک‌له‌ر، یاشاسین علی‌احسان پاشا، ژؤن تورک‌له‌ر»

زنده باد خویی‌ها، زنده باد تورک‌ها

زنده باد علی‌احسان پاشا و ژون تورک‌ها

 

«یاشاسین خوی‌لولار، یاشاسین تورک‌له‌ر،

یاشاسین علی‌احسان پاشا، ژؤن تورک‌له‌ر»

 

مئهران باهارلی


سؤزوموز

محقق گرامی علیرضا مقدم یک سند تاریخی - سروده‌ی تورکی در باره‌ی حماسه‌ی مقاومت متحد مردم تورک شهر خوی و اوردوی عثمانلی در مقابل سپاه تجاوزگر ارمنی به فرمانده‌هی ژنرال آندرانیک اوزانیان در سال‌های جنگ جهانی اول را بازیافته و آن را در شماره‌ی ۴۳ مجله‌ی خوی‌نگار منتشر کرده است. جا دارد که این سند فوق العاده ارزش‌مند، از جهات گوناگون تدقیق و تحلیل و بررسی‌های متعددی در باره‌ی آن انجام شود.

این سروده‌ی تورکی نوشته شده به سال ۱۹۲۳، محاصره‌ی غافل‌گیرانه و بومباران خوی توسط نیروهای مهاجم ارمنی (۲۶-۲۱ ژوئن ۱۹۱۸)، وحشت و پریشانی زنان و کودکان، دعوت مردم به مقاومت در برابر دشمن از سوی عثمانلی‌یان (یوسف ضیاء بیگ، عبدالرحمان بیگ، ...) و برخی از مدافعین بومی شهر (علی‌آقا عارفی، زر خانیم افشار اورومی، ...)، به توپ بستن، گلوله‌باران و کشتار مردم بی‌دفاع تورک از سوی نیروهای ارمنی، هلاک شدن اهالی و پناهنده‌گان (از اورمیه، دیلمقان - سلماس، ...) در طول محاصره توسط بیماری‌های دوران جنگ، شتافتن اوردوی عثمانلی به فرمانده‌هی علی‌احسان پاشا به یاری مردم خوی، مقاومت و جنگیدن دوش بدوش و دلیرانه‌ی دسته‌جات مسلح و چریک‌های تورک بومی و فرمانده‌هان و عساکر «اوردوی اسلام» و اهالی خوی از زنان و مردان و پیران و جوانان و مهاجرین سلماس - دیلمقان و اورمیه در برابر متجاوزین، شکستن محاصره و تار و مار کردن متجاوزین ارمنی، نجات مردم خوی و در نهایت قدردانی و ستایش مردم تورک از نیروهای مسلح نجات‌بخش عثمانلی و ژون تورک‌ها را به تصویر می‌کشد.

در زیر نخست متن تصحیح شده‌ی شعر تورکی توسط خودم را با الفبا و املاء فونتیک - مودرن تورکی، ترجمه‌ی فارسی آن، متن تورکی شعر با الفبای تورکی-لاتینی، و سپس توضیحاتی در حواشی این سند را داده‌ام. 








Friday, September 23, 2016

نه‌‌ای به آن چشم‌های مهربان و پر اومید. خانمی تورک از تبریز زبان از وضع اسفناک زبان و ادبیات تورکی می‌نویسد-٢٠٠٢

نه‌‌ای به آن چشم‌های مهربان و پر اومید 

خانمی تورک از تبریز زبان از وضع اسفناک زبان و ادبیات تورکی می‌نویسد-٢٠٠٢

مئهران باهارلی 

Wednesday, February 12, 2003

سؤزوموز

۱-خانمی تورک از تبریز زبان به شکایت گشوده، از وضع اسفناک زبان و ادبیات تورکی می‌نویسد و از تهدید زبان و ادبیات تورکی و رو به انقراض رفتن آن (در واقع منقرض کردن آن) ابراز تاسف می‌کند. ایشان در این نوشته‌ی کوتاه اما پرمغزشان، به مسائل اساسی متعددی اشاره می‌کند: آموزش ندادن زبان تورکی، استفاده از الفبای عربی - فارسی به عنوان خط و کتابت تورکی، مشکل بودن تورکی معیار و مکتوب برای مردم (که از تحصیل به زبان تورکی محروم نگاه داشته شده‌اند)، تهاجم بی حد و حصر زبان فارسی به زبان تورکی و تهدید کردن دائره‌ی لغات تورکی و خارج کردن لغات بکر و واژه‌های گویای تورکی از زبان مردم، نبود لغت‌نامه‌های معتبر تورکی، ... او در این وضعیت اسفناک تنها دلیل منقرض نشدن زبان تورکی در ایران را تعداد زیاد تورک‌ها می‌داند.

ایشان به موازات نام‌های صحیح و دقیق «تورک» و زبان و ادبیات «تورکی»، در تبعیت از ادبیات رسمی و دولتی، نام‌های نادرست آذری و آذری‌زبان را هم به کار برده که موضوع قابل بررسی دیگری در زمان دیگری، است.....

وبلاگ ایران‌دوست - زبان آذری مهجور و نامنسجم [1]

«سلام، من یک آذری هستم. یا بعبارت خودمانی‌تر یک ترک با تمام خصوصیات یک زن ترک، علاقمند به زبان گویش و ادبیات ترکی. دلم می‌خواهد کمی غرغر کنم و شکایت کنم. اما نمی‌دانم از کی و به کی باید غر بزنم. دوستان آذری‌زبان می‌دانند که هر خانه لهجه و گویش مخصوص به خود دارد. زبان آذری هیچ کجا آموزش داده نمی‌شود. خط و کتابت این زبان با استفاده از الفبای عربی (یا همان فارسی خودمان) است که بعلت کمبود حروف این الفبا بسیار مشکل می‌نماید. خواندن نوشتاری به زبان آذری برای بسیاری از خود ما آذری‌ها مشکل و صعب است. تهاجم بی‌حد و حصر زبان فارسی لغات بکر و واژه‌های گویای این زبان را تهدید می‌کند. حتی یک خودآموز یا لغتنامه‌ی معتبر برای این زبان موجود نیست. تنها مساله‌ای که این زبان را از انقراض حفظ می‌کند، تعداد روزافزون آذریهاست و بس. نوشته شده در ساعت 2:53 AM توسط nazanin»


تورک ديليني خوشلاريق. فتح اللّه اوجي. تورک‌ائلي-آزه‌ربايجان- همدان- کوره‌نگ-قاباق‌تپه


تورک ديليني خوشلاريق

فتح اللّه اوجي

تورک‌ائلي-آزه‌ربايجان- همدان- کوره‌نگ-قاباق‌تپه


Tuesday, September 20, 2016

مجدالسلطنه افشار اورومی: تورک‌ها برجسته‌ترین و غیورترین ملت‌ها (دونیانین ان معظّم و غیور ملّتی اولان تورک‌له‌ر)

مجدالسلطنه افشار اورومی:

 

تورک‌ها برجسته‌ترین و غیورترین ملت‌ها

دونیانین ان معظّم و غیور ملّتی اولان تورک‌له‌ر

 

مئهران باهارلی

 

در شماره‌های ۵ و ۶ مجله‌ی «تورک یوردو» چاپ استانبول، به تاریخ‌های ۱۶ مارس و ۱ آوریل ۱۹۱۶، یک مقاله‌ی تورکی به نام «بیر جواب مناسبتی‌یله- ایران ادبیاتی‌نا بیر نظر» (به مناسبت یک جواب- نظری بر ادبیات ایران) به قلم جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی- مجدالسلطنه در دو بخش منتشر شده است[1]. علی رغم عنوان این مقاله که نظری به ادبیات ایران (فارسی) است، مجدالسلطنه در این مقاله عمدتا به تاریخ تمدن تورک و دفاع از نقش سلاطین و زمامداران تورک در ایجاد و شکوفائی علوم و هنر و ادبیات پرداخته است. این مقاله همچنین از جهت روشن‌گری در باره‌ی گرایشات سیاسی و هویتی جمشیدخان در آن مقطع بسیار مفید و آموزنده است و به وضوح نشان می‌دهد که وی در آن سال‌ها یک تورک‌گرای سیاسی –تورکیست تمام عیار بوده است (به واقع جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی، اقلا از سال‌های ١٩٠٧- ١٩١٠ به هنگام اقامت –تبعید در تفلیس یک تورکیست بود[2]).

جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی- مجدالسلطنه (١٨٦٤-١٩٤٠)، برجسته‌ترین شخصیت ملی خلق تورک در دوره‌ی تشکل شعور و «هویت ملی تورک» به معنی مودرن در ایران-تورک‌ایلی[3]، یعنی دوره‌ی به تقریب مابین سال‌های ۱۸۷۵ تا ۱۹۳۷-۱۹۴۰، یک دولت‌شخص، سیاست‌مدار، نظامی، فرمانده‌ی پارتیزانی، روشن‌فکر، پوبلیسیست، مدیر مجله، شاعر، مترجم، نویسنده، محقق، ادیب، تاریخ‌نگار، تاریخ‌شناس، کولکسیونر کتب و آثار فرهنگی و اشیاء هنری و .. آن هم در عرصه‌ی ادب و فرهنگ و تاریخ سیاسی و تاریخ تمدن تورک است. جمشیدخان به تعبیری جامع آتاتورک و رسول‌زاده در یک فرد است.


مطالب مطرح شده در مقاله‌ی تورکی توسط جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی

به لحاظ موضوعی مطالب مطرح شده در این مقاله‌ی تورکی جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی را می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد:

بخش اول- تورک‌ها برجسته‌ترین و غیورترین ملت‌ها (دونیانین ان معظّم و غیور ملّتی اولان تورک‌له‌ر). این‌ها مطالبی شامل مدح هویت و میراث تاریخی و سلاطین تورک، بیان هم‌بسته‌گی تمدنی و سیاسی همه‌ی تورکان  جهان،  ستایش امپراتوری عثمانلی و استانبول ... هستند. این مطالب نشان می‌دهند که در این مقطع زمانی جمشیدخان به لحاظ هویت ملی انتخابی یک «تورک»، و به لحاظ سیاسی کاملا یک «تورک‌گرا-تورکیست» بود:

١- وی ملت تورک را با اوصافی چون «بزرگ‌ترین جهان‌گیران عالَم»، «برجسته‌ترین و غیورترین ملت دنیا» می‌ستاید و از سلاطین و زمام‌داران تورک در تاریخ با صفات «خاقان‌های عظیم الشان»، «اسلاف بزرگوار مشهور و معظم» تقدیر می‌کند. در تائید این ادعاها، ابیاتی از یک شعر فارسی مسعود سعد سلمان در مدح تورکان را عینا نقل و سپس ترجمه‌ی آن‌ها به تورکی را می‌دهد.

٢-وی میراث و شرف تاریخی اسلاف بزرگوار تورک را میراث و شرف تاریخی همه‌ی تورکان به شمول تورکان قفقاز (جمهوری آزربایجان)، آزربایجان (ایران) و کریمه و تورکستان و هندوستان و قازان و اورنبورگ و آستاراخان قلمداد کرده سزاوار تقدیس می‌داند. امپراتوری عثمانلی را «سلطنت جلیله» و استانبول پایتخت عثمانلی را «مرکز سلطنت تورک» و معبود و «ستایش‌گاه محبوب بیش از هفتاد و پنج میلیون تورک در آسیا» می‌نامد. از جنبش استقلال تورکستان با شعف و شوق حمایت و پشتیبانی کرده، پرچم آبی تورکستان را از یک سو «بیرق جهان‌گیر تیمور» و از سوی دیگر «شرف تاریخی همه‌ی تورکان و محبوب» آن‌ها می‌نامد.

٣-وی پس از مقدمه‌چینی فوق بیان می‌کند ما یعنی تورکان خارج عثمانلی انتظار هم‌بسته‌گی، یاری و کومک نخبه‌گان استانبول را داریم. در حالیکه با تلعین و تحقیر کردن میراث تمدنی و سلاطین تورک توسط امثال سلیمان نظیف مواجه شدیم. عملی که عاقلانه و خردمندانه نبوده، اهانت به همه‌ی تورکان جهان است، سبب نارضایتی آن‌ها می‌شود و آینده‌ی نیکی - برای تورکان عثمانلی و جهان- نخواهد داشت.

٤- جمشیدخان به هنگام نقل شعر فارسی مسعود سعد سلمان، در دو جا فورم «تورک» با حرف « و » را به جای «ترک» معمول در فارسی؛ هم‌چنین به هنگام ذکر شاعر «آذری»، نام وی را یک‌بار به صورت «آزری» و با « ز »، به جای فورم معمول آذری در فارسی نوشته است. با این وصف مجدالسلطنه از نخستین محررین در دوران معاصر است که تورکی‌گرایی در املاء را اعمال کرده است.

پایان نوت مئهران باهارلی

 






جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه‌ (١٨٦٤-١٩٤٠)

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه‌ (١٨٦٤-١٩٤٠)

 

CEMŞİDXAN SUBATAYLI AVŞAR URUMİ MECD ÜS-SELTENE (1864-1940)

 

مئهران باهارلی


«جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه»‌ فرزند «اردشیر خان بکیشلو (به‌کیش‌لی) سرتیپ افشار»، از دولت‌شخص‌ها و سیاست‌مداران و نظامیان دلاور و روشن‌‌اندیش، یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی روشن‌فکری، فرهنگی و ادبی‌ی تاریخ معاصر تورک و تورک‌ایلی، و از ثروت‌مندان و بزرگان اورمو (اورمیه) است. او یک تورکی‌نویس، نویسنده، شاعر، ادبیات‌شناس، تاریخ‌شناس، تاریخ‌نگار، محقق، متفکر، روشن‌فکر، ژورنالیست، تحلیل‌گر، پوبلیسیست، عتیقه‌شناس، کولکسیونر، فیلانتروپیست؛ ژنرال قوشون قاجار، فرمانده‌ی نظامی، چریک نبردهای پارتیزانی؛ مدافع و نجات‌بخش توده‌ی تورک و شهرهای تورک در مقابل متجاوزین و اشرار، و در نهایت قهرمان ملی تورک است.

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه‌ به ‌لحاظ هویت ملی خود را «تورک» می‌دانست و بدان فخر و مباهات می‌کرد. او ‌از معدود رهبران برجسته‌ی سیاسی، نظامی، دولتی، متفکرین و محققین و اهل قلم تورک دارای شعور ملی تورک به‌ معنی مودرن در تاریخ معاصر تورک‌ایلی؛ از سابقون تورک‌گرایی مودرن؛ نماینده‌ی تمام عیار جنبش خودآگاهی ملی تورک در تاریخ معاصر تورک و برجسته‌ترین سیمای آن در آغاز قرن بیستم؛ پدر ناسیونالیسم مودرن تورک در تورک‌ایلی و ایران؛ پیشگام، پیشوا و اولگو و قدوه ‌و اسوه‌ی حرکت ملی دموکراتیک تورک معاصر و مجادله ‌برای احقاق حقوق ملی و حفظ منافع سیاسی «ملت تورک» در تورک‌ایلی و ایران است.

حیات و فعالیت‌های قلمی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و مناصب دولتی جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌صرفا در دفاع از توده‌ی تورک و تورکیت و تورک‌ایلی خلاصه‌ می‌شود. جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه به ‌فرهنگ‌سازی، رفورمیسم، پراگماتیسم، اعتراضات سازنده‌ و به ‌دور از خشونت، نافرمانی مدنی مانند تظاهرات و تحصن و فعالیت‌های مطبوعاتی اعتقاد داشت. وی که در عرصه‌ها‌ی ادبی، فرهنگی و سیاسی در ارتباط تنگاتنگ با قلمروی عوثمان‌لی و قفقاز قرار داشت، مدافع سرسخت جدائی دین از دولت و سکولاریسم مطلق، و لاتین‌سازی الفبای زبان تورکی بود.

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه علی‌رغم کسوت نظامی‌ی امیرتومانی (ژنرالی) خویش، به ‌عنوان یک تورک‌گرای دموکراتیک و مودرن، در دوره‌ی جنبش مشروطه از رفورم‌های دموکراتیک دولت تورک قاجاری و وجه ‌آزادی‌خواهانه‌ی مشروطه‌طلبی در تورک‌ایلی و ایران (مجموعا موسوم به «مشروطه‌ی قاجاری - معتدل» در مقابل «مشروطه‌ی انگلیسی - افراطی») حمایت می‌کرد. اما جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه بر خلاف مشروطه‌طلبان افراطی، مطلقا از قومیت‌گرائی‌ی فارسی، هویت ملی‌ی ایرانی، باستان‌گرائی و دشمنی با اقتدار و حاکمیت سیاسی‌ی تورک در ایران، یعنی شعارها و آمال مشروطه طلبی انگلیسی - افراطی به دور بود و با ساقط کردن تورک‌ها از اقتدار سیاسی‌ی ایران ابدا موافق نبود.

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌سیاست‌مدار و نظامی تورکی است که ‌در یکی از بحرانی‌ترین برهه‌های تاریخ تورک‌ایلی یعنی سال‌های جنگ جهانی اول، در تضمین امنیت توده‌ی تورک و آزادسازی و دفاع از مردم و شهرهای تورک و کل تورک‌ایلی در مقابل متجاوزان روس، انگلیس، فرانسه، و دسته‌جات مسلح ارمنی، آسوری و کورد متحد آن‌ها نقش تعیین کننده‌ای ایفا نموده‌ است. او ‌تنها قهرمان ملی تورک است که‌ بر علیه‌ هر دو دولت استعماری روسیه‌ و بریتانیا و سیاست‌های امپریالیستی و پروکسی‌های آن‌ها جنگیده‌ و توسط هر دوی آن‌ها هم دست‌گیر و مجازات شده ‌است.

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه‌ حین فاجعه‌ی «تورک قیرقینی» (جیلولوق)، در کسوه‌ی فرماند‌هی ارتش منظم (ژنرال و امیر تومان قوشون قاجاری)، با تشکیل دادن گروه‌های پارتیزانی تورک بومی (تورک چئته‌له‌ری) و تقبل رهبری و فرماندهی عالی آن‌ها، و نهایتا در ترکیب فرماندهان اوردوی متحد تورک بومی-عوثمان‌لی در نبرد بر علیه ‌ارتش‌های متجاوز و اشغال‌گر روسیه، بریتانیا، فرانسه ‌و دسته‌جات مسلح و تروریست آسوری، ارمنی و کوردی متحد آن‌ها به ‌دفاع مسلحانه ‌از مردم بی‌دفاع تورک و شهرهای اورمیه‌ و سلماس و اطراف آن‌ها قیام کرد.

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌به ‌عنوان یکی از فرماندهان اوردوی متحد تورک در آزادسازی تبریز و کل تورک‌ایلی از نیروهای اشغال‌گر روسیه‌ و بریتانیا نقش کلیدی بازی نمود. او پس از آزادسازی تبریز به‌ سال ١٩١٨، صدر «حاکمیت تورک اتحاد – تورک بیرلیک یؤنه‌تیمی» (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸)، دولتی نیمه‌‌مستقل- تحت الحمایه‌ی امپراتوری‌ی عوثمان‌لی و تنها حاکمیت ملی و تشکل حکومتی تاسیس شده ‌صرفا ‌بر اساس هویت ملی تورک و به‌ هدف دفاع از «منافع ملی‌ی ملت تورک» در تاریخ معاصر و مودرن در ایران و تورک‌ایلی شد. (مبنای هویت ملی‌ی دو حرکت مشروطیت انگلیسی و آزادی ‌ستان در آزربایجان، «ملت ایران»، و مبنای هویت ملی‌ی حکومت ملی آزربایجان پروژه‌ی ملت‌سازی‌ی روسیه‌ی کومونیست «ملت آزربایجان»، و هدف غائی‌ی اعلام شده‌ی هر سه، «نجات ایران» بود؛ نه ملت تورک و تورک‌ایلی). رهبر حزب اتحاد و ترقی اسلام و موسس و رهبر حزب اتحاد تورک شد و نخستین نشریه‌ی ملی – سیاسی - اجتماعی و دولتی‌ی مودرن تورک در تاریخ تورک‌ایلی به ‌نام «آزربایجان» را با تشبث و نظارت و سرمایه‌ ‌و کومک‌های مالی‌ی خود و تشویقاتش در تبریز منتشر کرد.

مقام و منزلت جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌در تاریخ معاصر ملت تورک ما و تورک‌ایلی معادل رسول‌زاده ‌برای جمهوری آزربایجان و آتاتورک برای تورکیه، و جمع بین آن‌ها است. با این تفاوت که جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه بر خلاف آن دو شخصیت که اولی نقشی تعیین کننده در تشکل ناسیونالیسم ایرانی به دوره‌ی مشروطیت و رایج کردن هویت ملی ضد تورک و پان‌ایرانیستی – صلیبی آزری و آزربایجانی داشت و دومی با رژیم ضد تورک رضا شاه‌ اتحادی استراتژیک برقرار نمود و ....، هرگز با هیچ دولت بر علیه ‌تورکان قفقاز و آناتولی و دیگر نقاط جهان هم‌کاری نکرد.

مجدالسلطنه ‌بر خلاف رهبران فارس‌گرا و ایران‌محور مشروطیت انگلیسی در آزربایجان و قیام آزادی ‌ستان، در هیچ عمل سیاسی و یا نظامی‌ی ماجراجویانه، ماکزیمالیستی، غیر عملی، ایدئالیستی، براندازی، خشونت‌طلبانه، تروریستی و غیر ملی‌ای چون تلاش برای نجات ایران، سپر بلا کردن ملت تورک و آزربایجان برای ایران، قیام به‌ نام ملت ایران و ساقط کردن دولت تورک قاجاری و پایان دادن به حاکمیت تورک بر ایران و ... شرکت نکرد. اما هر جا که ‌ملت تورک، هویت تورک و وطن تورک در معرض تهاجم و اشغال و قتل و کشتار و امحاء دشمنان و بدخواهان بود؛ در مصاف نیروها و اوردوهای اشغال‌گر روسیه‌ی تزاری و بریتانیا و فرانسه، اشرار و متجاوزین ارمنی - قاچاق، جانیان و اشقیای آسوری - جیلو، غارت‌گران کورد - سیمیتقو و همه‌فارس‌انگاران نوکیسه ‌و ضد تورک مشروطه‌طلب و مانقورت‌های تبریزی و قفقازی؛ مجدالسلطنه ‌افشار اورومی بی‌درنگ و بدون کوچک‌ترین تردیدی در آنجا بنام و برای دفاع از ملت تورک، آگاهانه ‌و داوطلبانه، در لباس دولت‌شخص، سیاست‌مدار، نظامی، روشن‌فکر، تاریخ‌نگار، محقق، ادیب و ژورنالیست و پوبلیسیست حضور داشت.

به همین سبب است که جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه توسط تاریخ‌نگاری‌های فارس‌گرا، پان‌ایرانیستی و ‌روس‌پرست ایرانی و آزربایجانی و مانقورتیسم آزربایجانی و حرکت ملی آزربایجان، بالکل از صحنه‌ی تاریخ و حافظه‌ی تاریخی ملت تورک حذف شده‌ و ذکری از این قهرمان ملی‌ی تاریخ معاصر تورک در آن‌ها نیست (یکی از مهم‌ترین علائم فارقه‌ی جریانات تورک‌گرا از جریانات آزربایجان‌گرا، تقدیر و تکریم تورک‌گرایان از شخصیت‌های دارای شعور ملی تورک در تاریخ، و در راس آن‌ها جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه؛ اما تقدیر و تکریم شخصیت‌های ضد تورک مخصوصا در تاریخ معاصر مانند رهبران خائن و مانقورت جنبش ملی ایرانی مشروطیت انگلیسی و آزادی ‌ستان و .... از سوی آزربایجان‌گرایان است. هر جریان و تشکیلاتی که جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورومی – مجدالسلطنه را به عنوان رهبر و قهرمان ملی تورک نداند، بی شک یک جریان مانقورتی است).



Sunday, September 18, 2016

ایدئولوژی - دوکترین استعماری مولدوونیسم


ایدئولوژی - دوکترین استعماری مولدوونیسم

 

مئهران باهارلی

 

قسمت دوم از مقاله‌ی « مولدوونیسم و آزربایجانیسم، دو ایدئولوژی ارتجاعی – پروژه‌ی ملت‌سازی استعماری روسیه - شوروی استالینیست »


استالین برای حل مشکل ملیت‌ها و یا گروه‌های ملی دشمن در اتحاد شوروی سه روش را به کار می‌برد:

١-در مورد گروه‌های دیاسپوری که در اتحاد شوروی به طور پراکنده ساکن و دارای وطنی در خارج قلم‌روی آن بودند، روش ترجیحی عمده‌ی استالین، تیرباران و حذف فیزیکی آن‌ها بود. مانند نمونه‌ی آلمان‌ها، له‌ها (لهستان)، فین‌ها (فنلاند)، لتون‌ها (لاتویا)، ژاپون‌ها و ..... که صدها هزار تن از این گروه‌های ملی تیرباران گردیدند.

٢- در مورد گروه‌های کم‌شمار ملی که فقط در داخل اتحاد شوروی وجود داشتند، روش ترجیحی عمده‌ی استالین، تبعید - اخراج جمعی این گروه‌های ملی به اوردوگاه‌های کار اجباری و کولونی‌های برده‌گی در سیبری، آسیای دور و آسیای میانه، به منظور نابود ساختن فیزیکی آن‌ها در طول زمان بود. مانند نمونه‌ی تاتارهای قیریم - کریمه، چچن‌ها، قاراچای‌ها، اینگوش‌ها، بالکارها - بالقارها، کالمیک‌ها – قالموق‌ها، .... بسیاری از این گروه‌ها حین انتقال و یا در مقصد و در سال‌های آتی به سبب نبود مسکن، قحطی، بیماری و یا بیگاری افراطی تلف شدند.

٣-در مورد برخی از سرزمین‌های ضمیمه - اشغال شده توسط روسیه - شوروی، که دارای جمعیت پرشمار بودند و هم در کشور اصلی مجاور و هم در بخش اشغال - ضمیمه شده شعور ملی بالائی وجود داشت و این نیز همواره ریسک جدائی آن‌ها از اتحاد شوروی و استقلال و یا الحاق با کشور مجاور را زنده نگه می‌داشت، روش ترجیحی عمده‌ی استالین، حذف و از بین بردن هویت ملی گروه مزبور و به جای آن ایجاد یک هویت ملی و ملت جدید بر اساس جوغرافیای اشغال - ضمیمه شده بود. نمونه‌ی کلاسیک این نوع دسیسه‌ - عملیات ملت‌سازی استالینیستی، ایجاد «هویت اتنیک - ملی آزربایجانی» از تورک‌های ساکن در جنوب قفقاز بر اساس «ایدئولوژی آزربایجانیسم»، و آفرینش «هویت اتنیک - ملی مولدوون» از رومن‌های ساکن در بسارابی بر اساس «ایدئولوژی مولدوونیسم» است.

بدین معنی، آزربایجانیسم و مولدوونیسم، دو ایدئولوژی استعماری - دوکترین سیاسی ارتجاعی برای تحکیم حاکمیت روسیه - شوروی بر سرزمین‌های اشغالی به ترتیب تورک و رومن توسط این دولت‌اند. به لحاظ تاریخی در شوروی استالینیستی، «آزربایجانیسم» بر اساس دشمنی با هویت ملی تورک – تورکی و تورکیه؛ و «مولدوونیسم» در دشمنی با هویت ملی رومن - رومنی و رومانی ایجاد شده‌اند. هدف اتحاد شوروی - استالین از ایجاد این دو ایدئولوژی - دوکترین، ریشه‌کن کردن کوچک‌ترین احتمال تاثیرپذیری این نواحی به ترتیب از تورکیه و رومانی، خشکاندن ریشه‌ی سودای جدائی آن‌ها از شوروی و آرمان استقلال و یا اتحاد - الحاقشان به دو کشور مزبور، و بدین ترتیب آفرینش عمق استراتژیک برای آمال امپریالیستی روسیه در این مناطق بود. جوهر و عمل‌کرد این دو ایدئولوژی، نابود ساختن هویت ملی به ترتیب «تورک» در قفقاز جنوبی و «رومن» در بسارابی و ساختن ملت‌های جدید به ترتیب «آزربایجانی» و «مولدوون» (مولداویایی) از آن‌ها است.