Thursday, February 28, 2019

تورخان گنجه‌‌ای‌‌نین اورتاق تورکجه‌‌ده جواد هئیت‌‌ه یازدیغی بیتی‌‌جیک

تورخان گنجه‌‌ای‌‌نین اورتاق تورک‌جه‌‌ده جواد هئیت‌‌ه یازدیغی بیتی‌‌جیک

مئهران باهارلی


تورخان گنجه‌ای‌ (1925 تبریز- 2005 لوندرا) ایران‌دان تورک‌ولوژی آلانیندا یوکسه‌ک ائییتیم آلمیش ایلک شخصیت ‌‌و تبریزلی تورکولوق‌لار جرگه‌سینه[1] منسوب بیر بیلیم‌اینسانی‌دیر. رسمی گؤره‌وی فارس‌جا-تاجیک‌جه-ایرانیک‌ولوژی ایله ایلگیلی اولماسینا قارشین، تورخان گنجه‌ای‌نین چئشیت‌لی دیل‌له‌رده یازدیغی اثرله‌رین یاخلاشیق هامی‌سی، تورک دیل و لهجه‌له‌ری ایله ایلگی‌لی‌دیر.

تورخان گنجه‌ای‌‌نین تورک‌جه‌سی‌یله تانیش اولماق اوچون، اونون وارلیق درگیسی قوروجوسو دوکتور جواد هئیت‌ه یازدیغی قیسا بیر بیتینی آشاغی‌دا سونموشام.


Saturday, February 23, 2019

کاربرد زبان تورکی در رسائل و نامجات و فرامین رسمی‌ی دولت زندیه

کاربرد زبان تورکی در رسائل و نامجات و فرامین رسمی‌ی دولت زندیه

مئهران باهارلی

شاهزاده نادرمیرزا قاجار[1] (١٨٨٦-١٨٢٧) در کتاب خود بنام «تاریخ و جغرافی‌ی دارالسلطنه‌ی تبریز» به هنگام سخن از جد خود میرزا رضی و پدر او میرزا محمّد شفیع، ذکر می‌کند که در دوره‌ی کریم‌خان زند (١٧٧٩-١٧٠٥)، زبانهای «تورکی» و «جغتایی» در نگارش «رسائل و نامه‌ها و فرامین عمده» از طرف دو منصب و نهاد رسمی-دولتی‌ی «نوکری‌ی سلطان» و «استیفاءِ خاصه» بکار می‌رفت.

در زیر بند مذکور از نوشته‌ی شاهزاده نادرمیرزا قاجار را نقل کرده و سپس توضیحاتی چند را داده‌ام.

شاهزاده نادرمیرزا قاجار: «میرزا رضی [جد بنده] : اما شرحِ حالِ میرزا رضی اجمالًا این است که بعد از وفاتِ مرحوم پدرش [میرزا محمّد شفیع مستوفی‌یِ آزربایجان، مدفون در مقبره‌یِ سرخابِ تبریز]، مایل و راحلِ سلکِ «نوکری‌یِ سلاطین» شده، در دولتِ کریم‌خان زند به منصبِ «استیفایِ خاصّه» نائل آمد. رسائل و نامجات و فرامینِ عمده، اعم از عربی و تورکی و جغتایی به عهده‌یِ ایشان محوّل بود.....». (صص ٢٤٤-٢٤٣)


Monday, February 18, 2019

تورکجه‌‌ده، فارسجا تمشک-توت و چئشیت‌له‌ری‌نین آدلاری

گؤرکول (ادبی) و اؤلچون (معیار) تورکجه‌‌ده، فارسجا تمشک-توت و چئشیت‌له‌ری‌نین آدلاری:
Görkül (edebi) ve ölçün (mé’yar) Türkcede Tut ve çéşitlerinin adları

آغ تۇت AĞ TUT: توت سفید - Mulberry
آغاج چیله‌یی AĞAC ÇİLEYİ: تمشک - Raspberry  
آلێچ ALIÇ، یئمیشان YÉMİŞAN: زالزالک - Hawberry
ایت (قۇش) ‌بورنو İTBURNU: میوه‌ی گل نسترن - Rosehip
بؤیۆرتله‌ن (بؤیۆتکه‌ن) BÖYÜRTLEN: توت سیاه، شاه توت - Blackberry
پاتلانقێجPATLANQIC : اقطی - Elderberry
چیله‌ک ÇİLEK: توت فرنگی - Strawberry
قارامێق QARAMIQ (اۇرمۇدا قره‌مێغ): زغال اخته - Blueberry  
قۇش (قۇرت) اۆزۆمۆ QUŞ (QURT) ÜZÜMÜ: خار توت، انگور فرنگی - Gooseberry
قێزێل‌جێقQIZILCIQ ، قاراقات QARAQAT: قره قاط - Cranberry
...

١-بو گیبی یئمیش‌له‌رین تورکجه‌ده گئنه‌ل آدی «گیلهGİLE »دیر. یئمیش‌له‌رین اتلی و سولو بؤلومو، اتلی و سولو قابیق‌سیز حبّه بیچیملی یئمیش آنلامیندا اولان گیله کلیمه‌سی، چیله‌ک کلیمه‌سی ایله کؤکه‌نده‌ش‌دیر. بو کلیمه‌نین تورکجه‌ده ایلکین بیچيمی «چیگه‌له‌ک» ایدی. سونرا اوندان «چییه‌له‌ک»-«چیله‌ک» و «چیله‌ک»‌ده‌ن ده «گیله‌ک»-«گیله» بیچيمله‌ری اورتایا چیخمیش‌دیر. «گیلانارGilanar » (آلبالو) یئمیشی ده «گیله نار» بیرله‌شمه‌سینده‌ن اورتایا چیخمیش‌دیر. («هؤکمه آوار»ین «هؤکماوار» اولدوغو گیبی).

٢-فارسجا «تَمِشْک» کلیمه‌سی‌نین تورکجه‌ده وار اولدوقلاری ایله‌ری سوروله‌ن «تۆمشۆک» و یا «تۇمۇشقا» کلیمه‌له‌رینده‌ن کؤکه‌ن آلدیغی ایددیعا ائدیلمیشدیر.  




Sunday, February 17, 2019

علی احسان پاشا: تمام بدبختی‌های آزربایجان نتیجه‌ی سیاست دولت مرکزی‌ی ایران و ماموران آن است.

علی احسان پاشا: تمام بدبختی‌های آزربایجان نتیجه‌ی سیاست دولت مرکزی‌ی ایران و ماموران آن است.

مئهران باهارلی


در این نوشته دو مطلب منسوب به علی احسان سابیس پاشا (Ali İhsan Sâbis Paşa)، ژنرال عثمانلی و منجی شمال غرب و غرب ایران در سال‌های جنگ جهانی اول را، از کتاب خاطرات عبدالله بهرامی [1] آورده‌ام.

در نخستین مطلب، به ادعای بهرامی، علی احسان پاشا در یکی از ضیافت‌های متعددی که پس از آزادسازی تبریز توسط اوردوی متحد تورک بومی-عثمانلی از طرف نیروهای ملی تورک و مقامات محلی تبریز –بهرامی آن‌ها را «بی وطنان و وطن‌فروشان» می‌نامد- به افتخار وی ترتیب داده می‌شد  و در آن‌ها روسای ادارات شامل والی شرکت می‌کرد چنین گفته است: «تمام بدبختی‌ها و مصیبت‌هایی که به آزربایجان وارد شده است، نتیجه‌ی سیاست دولت مرکزی‌ی ایران و مداخله‌ی مامورین اعزامی‌ی آن‌ها در تبریز می‌باشد. ما باید در مرحله‌ی اول شرّ این مفسدین را از این ایالت کوتاه نموده، تا بتوانیم جلوی تخطّی‌ی قوشون روس و انگلیس را بگیریم. این وظیفه با خود شما و با ساکنین این ایالت است. و قوشون ما برای کمک و پیش‌روی‌ی چنین مقصودی به اینجا وارد شده. و پس از اینکه شما مسلّط بر اوضاع گردیدید، ما این ایالت را ترک خواهیم کرد و به دست خود شما خواهیم سپرد. من از این فارسی‌زبان‌های دروغ‌گو و متملّق سخت متنفّر هستم». به ادعای بهرامی، این نطق از طرف صاحبان مجلس و سایر «وطن‌فروشان» با دست‌زدن‌های متوالی خاتمه یافت.

در دومین مطلب، بنا به ادعای بهرامی یک صاحب‌منصب عثمانلی -عضو کومیسیونی که به امر ولی‌عهد محمدحسن میرزا و علی احسان پاشا برای جلب طوائف و عشایر تورک ناحیه‌ی قراچه‌داغ به جهاد اکبر اعلام شده از سوی خلیفه‌ی عثمانلی و پیوستن‌شان به اوردوی اسلام-عثمانلی به آن ناحیه فرستاده شده بود [2]- در خطاب به سران ایلات تورک در اهر چنین گفته است: «ما به زودی به طرف تهران حرکت کرده[3] و انگلیس‌ها و انگلیس‌پرست‌ها را از سرحدات بیرون نموده و یک حکومت اسلامی‌ی دوست ملّت عثمانی تشکیل خواهیم داد. شما باید با سواران خود به ما همراهی نمایید، تا در این نیّت مقدّس کامیاب شویم. ملّت فارس‌نژاد، یک ملّت پوسیده و ضعیفی است که دیگر لایق زمامداری مملکت نمی‌باشند. به عکس آزربایجانی‌ها و ما تورک‌ها از یک قبیله هستیم. از سرحدّات چین و تاتارستان و قفقازیه برادران ما منتظر فرمان حاضرباش بوده. اینک علی‌احسان‌ پاشا تصمیم گرفته است آن‌ها را از انتظار و پریشانی خلاص سازد».

در زیر نخست چند نکته در باره‌ی این دو ادعای بهرامی را ذکر و سپس متن کامل مطالب مذکور را داده‌ام.




Friday, February 15, 2019

ریشه‌شناسی نام تورکی‌ی محله‌ی هؤکماوار (حکم آباد) –اؤکمه‌آوار تبریز

ریشه‌شناسی نام تورکی‌ی محله‌ی هؤکماوار (حکم آباد) –اؤکمه‌آوار تبریز

مئهران باهارلی



هؤکماوار نام یکی از مناطق و محلّات قدیمی‌ی تبریز شهره به مزارع سبزی و سبزیجات آن، ترکیبی تورکی به معنی‌ی مزرعه‌ی سبزه و سبزه‌زار با خاک متکاثف و متراکم گردهم آورده شده از منابع مختلف است. فورم اصلی‌ی این نام ترکیبی‌ی تورکی، اؤکمه‌آوار (Ökme avar) - هؤکمه‌آوار (Hökme avar) بوده، هؤکماوار (Hökmavar) فورم کوتاه شده‌ و «هؤهْم‌ْآوار» (Höhmavar) تلفظ محلّی آن است. (سیر تطوّر ترکیب «اؤکمه آوار» در لهجه‌ی تبریزی‌ی زبان تورکی چنین است: «اؤکمه آوار» - <«هؤکمه آوار» -< «هؤکم‌آوار» -< «هؤکماوار» - <«هؤهم‌اوار»).


باید از بکاربردن نام «حکم آباد» که بر اساس شبه‌ریشه‌شناسی‌های عامیانه به جای نام تورکی‌ی هؤکماوار بکار می‌رود، چه در مواقع رسمی و چه غیر رسمی اجتناب کرد. فرهنگیان و فعّالین مدنی، شهرداری و انجمنهای شهری‌ی تبریز نیز باید برای بازگرداندن رسمی‌ی نام اصلی‌ی «هؤکماوار» اقدام و تلاش کنند.


Tuesday, February 12, 2019

باز آوردمتان ای واو و یاء - تا شود شاد مَرْدُم و املاء

باز آوردمتان ای «واو» و «یاء»

تا شود شاد مَرْدُم و املاء

 

مئهران باهارلی

 

این‌جانب تصمیم گرفته‌ام که به هنگام فارسی‌نویسی، تغییراتی در املای کلمات بدهم.

١- نشان دادن یای اضافی در همه جا:

در زبان فارسی، در ترکیبات اضافی، یک کسره به آخر کلمه‌ی اول و یا مضاف - موصوف افزوده می‌شود (کسره‌ی اضافه). این کسره که در گفتار و خوانش با آوای (é) بیان می‌گردد، به هنگام نوشتن و در املاء نشان داده نمی‌شود. به عنوان نمونه، کتابِ من (kétâb.é men) به صورت کتاب من نوشته می‌شود.

-اگر کلمه‌ای به یک حرف صدادار (ا-a، و-o، ی-i، ه-é) ختم شود، بعد از آن حرف صدادار و قبل از کسره، یک حرف « ی » (یای اضافی) افزوده شده و به گفتار و قرائت هم با آوای () بیان می‌گردد.

- یای اضافی در املاء و به هنگام نوشتن، پس از حرف « ا » همیشه، و پس از حرف « و » بسته به تلفّظ گاهاً نشان داده می‌شود. به عنوان نمونه پای من (pâ.yé men)، آوای خوش (âvâ.yé xoş)، پرتوی نور (perto.yé nûr)، رادیوی من (radio.yé men)، ....

- یای اضافی پس از کلمات مختوم به های غیر ملفوظ (با صدای é) یا با « هٔ » نشان داده شده و یا اصلاً نشان داده نمی‌شود. مانند نامهٔ رسمی- نامه رسمی، سینهٔ من - سینه من، خانهٔ بزرگ - خانه بزرگ، زندهٔ جاوید - زنده جاوید، بقیهٔ پول - بقیه پول، ....

- یای اضافی بعد از حرف « ی i» نشان داده نمی‌شود. مانند بینی من، گرمی هوا، نیکی عمل، چینی شکسته، موسیقی عرب، فارسی محاوره‌ای .... در حالی که با آوای () خوانده و گفته می‌شود (bîni.yé men, germî.yé hevâ, nîki.yé emel, çîni.yé şékesté, mûsîqi.yé Ereb)، ....

این‌جانب تصمیم گرفته‌ام که آوای ی اضافی را، در همه جا، هم پس از « ا a» و « و o, u»، هم پس از « ی i» و « های غیر ملفوظé »، با حرف « ی » نشان دهم. چرا که آوای « ی » () در آن‌ها در همه جا خوانده و گفته می‌شود. بنابراین فورم‌های زیر را به کار خواهم برد:

-گرمی‌ی هوا (به جای گرمی هوا)، بینی‌ی من (به جای بینی من)، نیکی‌ی عمل (به جای نیکی عمل)، چینی‌ی شکسته (به جای چینی شکسته)، موسیقی‌ی عرب (به جای موسیقی عرب)، فارسی‌ی محاوره‌ای (به جای فارسی محاوره‌ای)، ....

-سینه‌ی من (به جای سینهٔ من - سینه من)، بقیه‌ی پول (به جای بقیهٔ پول - بقیه پول)، نامه‌ی رسمی (به جای نامهٔ رسمی- نامه رسمی)، خانه‌ی بزرگ (به جای خانهٔ بزرگ - خانه بزرگ)، زنده‌ی جاوید (به جای زندهٔ جاوید - زنده جاوید)، ....

٢- نشان دادن صدای « و » در کلمات تورکی - اوروپایی:

در املای فارسی معاصر صدای ضمّه (o, u) معمولاً در هجای اوّل، و در مواردی در داخل کلمه هم نشان داده نمی‌شود. مانند اتاق، دکتر، مدرن، اروپا، ....

این‌جانب تصمیم گرفته‌ام که صدای ضمّه در تمام کلمات تورکی، اوروپایی (مخصوصا در اسامی خاص) و دیگر کلمات غیر فارسی - غیر عربی را با واو نشان دهم.

-نمونه‌ی کلمات تورکی: اوردو، اوتاق، اوجاق، اوغوز، قوشون، کومک (به جای کمک)، اولگو، جونگ، اوتو (اطو)، قورمه (قرمه)، دولمه (دلمه)، دورنا، توپول، ...

-نمونه‌ی اسامی: اورمیه، تورک، تورکیه، اوزبیک، تورکمن، توغرول (طغرل)، موغول، بوریات، قوت‌لو، لور، کورد، بولشویک، اوروپا، اوتریش، بوسفور، رومانی، کوپنهاگ، هولند، ژاپون، اوکرایین، ...

-نمونه‌ی کلمات اوروپایی: کونترول، تلفون، دموکرات، سالون، کونت، موسیو، فورم، پولیس، کومپانی، کونسرت، کونسرواتوار، دوکتور، دوکترین، کومونیست، کومیسیون، لوژ، مودرن، اورگان، کونسول، کوپی، کومیته، لورد، کومیسر، کوپون، بومب، کونفرانس، کوماندان، کولونل، پوست‌خانه، هوتل (هتل)، اوتوموبیل، نوت، رول، کونگره، لومپن، ...

٣- آیا من مجاز به تعدیل و اصلاح املای فارسی هستم؟

ملّیت این‌جانب تورک می‌باشد و زبان فارسی برای من، یک زبان خارجی است که در حال حاضر از طرف دولت ایران بر مردم تورک - گویا به سبب زبان ملّی بودن همه‌ی ایرانیان - تحمیل می‌شود. اگر دولت ایران واقعاً معتقد است که زبان فارسی زبان ملّی من نوعی تورک نیز است، از آن جائی که هر کس حقّ دارد و مجاز است که به تعدیل و اصلاح زبان ملّی‌اش بپردازد، بنا به این منطق مخدوش دولت ایران من هم حقّ دارم که به تعدیل و اصلاح زبان فارسی اقدام کنم، و اقدام می‌کنم. هرچند دلایل اصلی من برای جرح و تعدیل در املای فارسی، یکی خوی دیرینم برای تصحیح و اصلاح نادرستی‌ها و اغلاط، و دیگری نافرمانی مدنی - مقاومت منفی در مقابل تحمیل زبان فارسی، از جمله از طریق به رسمیت نشناختن و به هیچ شمردن قواعد و اصول املایی رسمی - دولتی زبان فارسی است. همان‌گونه که در مقالات زیر نیز توضیح داده‌ام.

برای مطالعه‌ی بیشتر:

باز آوردمتان ای واو و یاء - تا شود شاد مَرْدُم و املاء

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_12.html

نه ترک، نه اتراک، دوغروسو تورک

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post.html

آزربایجان دیگر چه صیغه‌ای است؟

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_6.html

فورم آزربايجان، آتاتورک و نشريه‌ی اراده‌ی مليه

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_14.html

«آزربايجان»، صور اسرافيل است

 http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_3.html