Saturday, June 29, 2019

زنده باد اسپانیایی در آمریکا- مرده باد تورکی در ایران، مناظره‌ی داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری در آمریکا

زنده باد اسپانیایی در آمریکا- مرده باد تورکی در ایران، مناظره‌ی داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری در آمریکا

مئهران باهارلی

١-دو روز پیش نخستین سری از مناظرات داوطلبان دموکرات نامزدی ریاست جمهوری ٢٠٢١ در آمریکا در دو شب متوالی انجام شد. این مناظرات که به سبب تاثیر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر آن کشور و جهان از طرف بخش قابل توجهی از جامعه‌ی جهانی هم به دقت تعقیب می‌شد، دارای چندین سورپریز-تابوشکنی بود. مهمترین اینها یکی آن بود که نامزدهای زن و منسوبین به گروه‌های رنگین‌پوست غیر اوروپایی‌تبار، یهودی و هم‌جنس‌گرا در هر دو شب استار و برندگان مناظرات بودند.

برنده‌گان شب اول مناظرات خانم الیزابت وارن سناتور لیبرال و مترقی ماساچوست؛ آقای خولیان کاسترو هیسپانیک[1] مکزیکی‌تبار؛ خانم تولسی گابارد نیمه پولینزی‌تبار (از جزایر ساموآن در اقیانوس آرام) هندومذهب از هاوایی، خانم کرستن جیلیبرند یهودی از نیویورک؛ و استارهای مناظره‌ی دوم خانم کمالا هریس نیمه‌هندی-نیمه‌جامائیکایی از کالیفورنیا، آقای پته بوتیجیج شهردار هم‌جنس‌گرا و مالتزتبار (گروهی مسیحی و اصلا عرب از جزیره‌ی مالتا)، و سناتور برنی سندرز یهودی سوسیالیست بودند. این مناظرات شاهد برخی نخستین‌های دیگر نیز بود؛ از جمله برنی سندرز برای اولین بار در تاریخ مناظرات انتخاباتی آمریکا در رسانه‌های سراسری، یک رئیس جمهور (دونالد ترامپ) را «متقلب» و «نژادپرست» نامید. اغلب نامزدها خواستار پوشش بیمه‌ی درمانی برای مهاجرین غیر قانونی شدند، ...

٢-از دیگر سورپریزهای این مناظرات یکی هم «سورپریز زبانی» بود. بدین شرح که بتو اورورک از تگزاس بی مقدمه شروع به پاسخ دادن به سوالات به زبان اسپانیایی روان کرد. به دنبال وی کوری بوکر نامزد سیاه‌پوست از نیوجرسی بخشی از گفتارهای خود را به زبان اسپانیولی بیان نمود («این رئیس جمهور، به مهاجران حمله کرده و به شیطان‌سازی از آنها پرداخته است، این وضعیت غیر قابل قبول است و من آن را تغییر خواهم داد»). سپس مودراتور هیسپانیک خوزه دیاز بالارت به اسپانیایی فصیح و بلیغ یک سوال کامل از بتو اورورک پرسید که وی به زبان اسپانیولی پاسخی معنی‌دار به آن داد («ما با هر فرد و هر شخص، با احترام و کرامتی که یک انسان مستحق آن است برخورد خواهیم کرد»). در پایان مناظره خولیان کاسترو نامزد مکزیکی‌تبار، جمله‌ی معروف و تاریخی خود به اسپانیولی متعالی را بیان کرد («اسم من خولیان کاسترو است. در ٢٠ ژانویه‌ی ٢٠٢١ ما به دونالد ترامپ «آدیوس» (الوداع) خواهیم گفت»). در روز دوم مناظرات نیز پته بوتیجیج شهردار هم‌جنس‌گرا و مالتزتبار یکی از شهرهای ایالت ایندیانا، به زبان اسپانیولی آغاز به سخن کرد. (خانم کمالا هریس، و دئبلاسیو شهردار چپ نیویورک هرچند مسلط بر اسپانیولی و دارای سایت‌های تبلیغات انتخاباتی به زبان اسپانیایی هستند، اما در این مناظرات به اسپانیولی صحبت نکردند).

سخن گفتن سه نامزد مذکور به اسپانیایی، نامزدهای دیگر را به اعلام وضعیت اسپانیول‌دانی خود مجبور ساخت. چنانچه دئبلاسیو شهردار نیویورک روز بعد در خطاب به یک تجمع اتحادیه‌ای در میامی، جمله‌ای اسپانیولی از چه گورا را بر زبان آورد (تا پیروزی، همیشه Hasta la victoria, siempre!)؛ خانم ماریان ویلیامسون به مزاح گفت که وی باید تا فردا زبان اسپانیولی را بیاموزد؛ آقای آندرو یانگ چینی‌تبار در عذرخواهی از صحبت نکردن به اسپانیایی گفت که اسپانیایی او وحشتناک است.....

٣-این اولین بار در تاریخ آمریکا بود که زبان اسپانیایی در یک مناظره‌ی انتخاباتی ریاست جمهوری که از تلویزیون‌های سراسری پخش می‌شد، در این سطح و اندازه بکار می‌رفت. (در سال ٢٠٠٠ ال گور از دموکرات‌ها و جورج بوش از جمهوری‌خواهان در تبلیغات خود عباراتی را به اسپانیولی اما با لهجه‌ی غلیظ گیرینگو[2] بکار برده بودند. جئب بوش و مارکو روبیو از فلوریدا از نامزدهای جمهوری‌خواه انتخابات سال ٢٠١٦ هر دو مسلط به اسپانیولی روان بودند. در همین سال روبیو در مناظره‌ای نامزد دیگر حزب جمهوری‌خواه تئد کروز را که پدرش کوبایی است متهم کرد که قادر به صحبت کردن به اسپانیولی نیست. تئد کروز که قبلا اعتراف کرده بود اسپانیایی‌اش «چرکین» است، در جواب شروع به سخن گفتن به اسپانیولی کرد. اما روی‌کرد جمهوری‌خواهان به زبان اسپانیولی در این موارد، صرفا در متابعت از گزارش اوتوپسی انتخابات کومیته‌ی ملی جمهوری‌خواهان ٢٠١٣ بود که توصیه به جلب جوامع هیسپانیک و دیگر اقلیت‌ها از سیاه‌پوستان و آسیایی‌ها و همجنس‌گرایان و ... می‌کرد)

Wednesday, June 26, 2019

قرائت صحیح و کامل عبارت یک سنگ قبر در کلّیه‌ی شیخ صفی‌الدین اردبیلی، دامقای تورکان قایی و تورکان باستان دوُل - دوُلوُ بر آن، و ریشه‌شناسی تورکی دوُل-ایلخی-ایلقار

قرائت صحیح و کامل عبارت یک سنگ قبر در کلّیه‌ی شیخ صفی‌الدین اردبیلی، دامقای تورکان قایی و تورکان باستان بولقار دوُل - دوُلوُ بر آن، و ریشه‌شناسی تورکی دوُل-ایلخی-ایلقار


Erdebilli Şeyh Sefiyeddin’in Külliyesi’nde Bulunan Bir Mezartaşının ketibesi, Üzerindeki Kayi ve Eski Bulgar Dulo Boyu Damgası, ve Kökendeş Olan Dul, Yılkı ve Ilgar Kelimelerinin Türkçe Etimolojisi

 

The Inscription on A Tombstone Found in Erdebilli Şeyh Sefiyeddin's Complex, The Tamga of The Kayı and The Old Bulgarian Dulo Clan on It, And the Turkish Etymology of the Cognate Words Dul, Yılkı And Ilgar.

 

Méhran Baharlı

mehranbahari1@yahoo.com

https://independent.academia.edu/MBaharli

https://sozumuz1.blogspot.com/

https://www.facebook.com/profile.php?id=100016259447627

خلاصه:

در کلّیه‌ی شیخ صفی‌الدین اردبیلی در اردبیل – آزربایجان – تورک‌ایلی، یک سنگ قبر مرمر وجود دارد که بر آن عبارتی حاوی عنوان تورکی شخص مدفون در آن، پیری بیگ اینال‌لی ائشیک‌آغاسی‌باشی نوشته شده است. بر روی این سنگ قبر هم‌چنین دامغای طائفه‌ی تورک قایی موسس امپراتوری عوثمان‌لی و طائفه‌ی دولو از تورکان بولقار قدیم نقش بسته است. در این نوشته عبارت روی این سنگ قبر را خوانده‌ام، در باره‌ی عناوین پیری و ائشیک‌آغاسی، و طائفه‌ی اینال‌لی توضیحاتی داده‌ام. هم‌چنین بر اساس تبدیلات دول یول ییل ایل ریشه‌شناسی تورکی کلمات هم‌ریشه‌ی «دولو» نام طائفه‌ی حاکم تورک‌های بولقار باستان، «ایلخی»، «ایلقار» و «دول دول» را عرضه کرده‌ام.

کلمات کلیدی: کلیه‌ی شیخ صفی‌الدین، اینال‌لی، ریشه‌شناسی تورکی، بؤری، دولو، ایلخی، ایلقار

اؤزه‌ت:

اه‌رده‌بیل‌لی شیخ صفی‌الدین‌نین تورک‌ایلی، آزه‌ربایجان، اه‌رده‌بیل شه‌هه‌ری‌نده‌کی یاتیر-کلّیه‌سی‌نده مه‌رمه‌ر بیر سین‌داشی و اونون اوزه‌ری‌نده گؤموله‌ن کیشی‌نین آدی و تورک‌جه عنوانی اولان پیری به‌ی اینان‌لی ائشیک‌آغاسی باشی‌نی ایچه‌ره‌ن بیر عبارت بولونماق‌دادیر. سین‌داشی‌ندا عوثمان‌لی ایمپاراتورلوغونون قوروجولاری اولان تورک قایی بویونون دامقاسی دا ایش‌له‌نمیش‌دیر. بو دامقا اه‌سکی بولقار تورک‌له‌ری‌نین یؤنه‌تیجی بویو اولان دولو بویونون دامقاسی‌نین تایینی‌دیر (عینی‌سی‌دیر). بو یازیم‌دا سین‌داشی اوزه‌ری‌نده‌کی یازی‌نی اوخویوپ، اینجه‌له‌دیم. ائشیک‌آغاسی و پیری عنوان‌لاری‌نین آچیق‌لامالاری‌نین یانی سیرا، اینال‌لی بویو ده‌یره‌سی‌نده (باره‌سی‌نده) بیلگی‌له‌ر واردیم. آیری‌جا دول یول ییل ایل دؤنوشوم‌له‌ری‌نه دایاناراق دولو (اه‌سکی بولقار تورک‌له‌ری‌نین یؤنه‌تیجی بویونون آدی)، ایلخی، ایلقار و دولدول کلیمه‌له‌ری‌نین تورک‌جه کؤکه‌ن‌له‌مه‌سی‌نی ده سوندوم.

آچار دئگی‌له‌ر: شیخ صفی‌الدین کلّیه‌سی، اینال‌لی، تورک‌جه کؤکه‌نله‌مه، بؤری، دولو، ایلخی، ایلقار

Özet

Erdebili Şeyh Sefiyeddin'in Türkili, Azerbaycan, Erdebil şehrindeki yatır-külliyesinde mermer bir sin (mezar) taşı, ve üzerinde gömülen kişinin adı ve Türkçe unvanı olan Piri Bey İnallı Eşik Ağasıbaşı'yı içeren bir ibare bulunmaktadır. Sin taşında Osmanlı İmparatorluğu'nun kurucuları olan Türk Kayı boyunun Tamga'sı da işlenmiştir. Bu Tamga, eski Bulgar Türklerinin yönetici boyu olan Dulo boyunun Tamgasının tayınıdır (aynısıdır). Bu yazımda sin taşı üzerindeki kitabeyi okuyup inceledim, Eşik-Ağası ve Piri unvanlarının açıklamalarının yanı sıra İnallı boyu deyresinde (hakkında) bilgiler verdim. Ayrıca, Dul ↔ Yul → Yıl ↔ Il dönüşümlerine dayanarak Dulo (eski Bulgar Türklerinin yönetici boyunun adı), Yılkı, Ilgar ve Düldül kelimelerinin Türkçe kökenlemesini (etimolojisini) de sundum.

Açar sözcükler: Şeyh Sefiyeddin Külliyesi, İnallı, Türkçe kökenleme, Böri, Dulo, Yılkı, Ilgar

Abstract

There is a marble tombstone located in the tomb complex of Sheikh Safiuddin Ardabili in Ardabil, Azerbaijan, Türkili. Inscribed on this tombstone is a phrase containing the name and Turkish title of the person buried there, Piri Beg Inallı Eşik Ağasıbaşı. Additionally, the Tamga of the Turkish Kayı tribe, who were the founders of the Ottoman Empire, is also engraved on the tombstone. This Tamga is the same as the Tamga of the Dulo clan of the old Bulgarian Turks. In this article, I have read and analyzed the inscription on the tombstone, providing explanations for the titles of Eşik-Ağası and Piri, as well as information about the Inallı tribe. Furthermore, I have offered the Turkic etymology for the cognate words of Dulo (the name of the ruling clan of the ancient Bulgar Turks), Yılkı, Ilgar, and Duldul based on Dul ↔ Yul → Yıl ↔ Il transformations.

Keywords: Şeyh Sefiyeddin Külliyesi, İnallı, Turkish etymology, Böri, Dulo, Yılkı, Ilgar





Monday, June 24, 2019

اعتراض نخبگان و روشنفکران اورمیه به حسن روحانی در رابطه با طرح فاشیستی و نژادپرستانه‌ی بسندگی زبان فارسی و تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک

اعتراض  نخبگان و روشنفکران اورمیه به حسن روحانی در رابطه با طرح فاشیستی و نژادپرستانه‌ی بسندگی زبان فارسی و تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک


نامه‌ی سرگشاده‌ی جمعی از نویسندگان، روزنامه‌نگاران و فعالین فرهنگی و اجتماعی اورمیه به رئیس جمهور

بسمه تعالی
جناب آقای دوکتور حسن روحانی، ریاست جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام

در هفته‌های اخیر در وزارت آموزش و پرورش طرحی با عنوان ورود (بسندگی زبان فارسی) برای سنجش سلامت جسمی و روانی دانش‌آموزان بدو ورود به دوره‌ی دبستان و پیش‌دبستانی مطرح شده و گویا در دستور کار معاونت آموزش ابتدایی وزارت‌خانه قرار گرفته است.

پس از انتخاب حضرت عالی به ریاست جمهوری، انتظار بر این بود که به وعده‌ها و تعهدات‌تان در خصوص مطالبات قانونی و انسانی اقوام و اتباع غیر فارسی‌زبان ایرانی در حوزه‌های زبانی و فرهنگی عمل نمایید. یکی از مهم‌ترین مطالبات حوزه‌ی مورد اشاره، اجرای کامل اصول ١٥ و ١٩ قانون اساسی، منشور حقوق شهروندی و دیگر موارد مشابهی بود که اجرای آنها علاوه بر تقویت هم‌گرایی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در کشور، گامی عملی در توسعه‌ی همه‌جانبه و تمکین در برابر دستورات الهی و کلام الله مجید است.

در کشوری که ام القرای اسلام است و خداوند متعال در آیه‌ی ١٣ حجرات می‌فرمایند:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ » حجرات- ١٣

«ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت-ملت و قبیله-قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. بی تردید خداوند دانای آگاه است»

و در سوره‌ی روم به طور متوالی اشاره به تنوع و تکثر در خلقت دارند و می‌فرمایند:

« وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ »

«و از نشانه‌های [قدرت] او آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف زبان‌های شما و رنگ‌های شماست. قطعا در این [امر نیز] برای دانش‌وران نشانه‌هایی است»

چگونه است که در وزارت‌خانه‌های فرهنگی دولت حضرت عالی به جای اینکه کتاب خداوند را سرلوحه و فصل الخطاب قرار دهند، افکار فاشیستی و پان‌فارسیستی رسوخ می‌یابد و به جای طراحی نظام آموزش کارآمد مبتنی بر زبان مادری، می‌خواهند نقایص و ضعف‌ها و کم‌کاری‌های خود را با تحمیل زبان فارسی به کودکان غیر فارس‌زبان جبران نمایند.

جناب رئیس جمهور، در همین وزارت‌خانه آموزش و پروش، وزیر مستعفی یکی از شروط استخدام معلمان را نداشتن لهجه عنوان نموده بود که همه‌ی اینها نشان از این موضوع دارند که در نظام تعلیم و تربیت این کشور، متاسفانه اندیشه‌های افراطی و انحرافی ضد ملت‌های غیر فارس به شدت نفوذ کرده و مطمئن باشید اگر مانع گسترش و حاکمیت چنین افکار و رفتارهایی نباشید، یکی از عوامل پیدایی و گسترش واگرایی در کشور خواهید بود.

جناب آقای روحانی، رئیس محترم جمهور

ما جمعی از نویسندگان، معلمان، روزنامه‌نگاران، فعالین مدنی و فرهنگی اورمیه، ضمن اعلام اعتراض و انزجار از طرح و برنامه‌ها و اقدامات تفرقه ‌فکنانه‌ی صدرالاشاره که توسط عده‌ای منورالفکرنمای تازه به دوران رسیده که قطعا از طرف پایگاه‌های فاشیستی و نژادپرستانه راهبری و هدایت می‌شوند، از جناب عالی می‌خواهیم نسبت به اجرایی نمودن مفاد ١٥ و ١٩ قانون اساسی که جزو وعده‌های انتخاباتی شما بوده، عمل نمایید و ترتیبی اتخاذ فرمایید تا ضمن عزل مسئولینی که با طرح مباحث راسیستی سبب تفرقه در بین ملت ایران می‌شوند، همه‌ی مردم غیر فارس‌زبان حق تحصیل در زبان مادری خود را داشته باشند و وزارت آموزش و پرورش با همکاری و یاری گرفتن از صاحب‌نظران زبان تورکی نسبت به تهیه‌ی کتب درسی به زبان تورکی و تمهید مقدمات لازم جهت اجرای عدالت و برابری آموزشی در کشور را فراهم نمایید.

امیدواریم در فرصت باقی‌مانده از دوران مسئولیت خطیرتان منشا خیر و برکت باشید و اقداماتی در حوزه‌های مورد اشاره به عمل آورید تا ضمن فراهم آوردن وحدت قلبی و عاطفی بین مردم ایران و افزایش دل‌گرمی و دل‌بستگی اقوام ایرانی به کشور خود، آیندگان نیز به نیکی از شما یاد کنند. والسلام

امضاء کنندگان:
[نامها و امضاها]



ایستانبول بلدیه سئچیم‌له‌ری

ایستانبول بلدیه سئچیم‌له‌ری

ایستانبول بلدیه سئچیم‌له‌رینی ایمام‌اوغلونون قازانماسی، تورکییه‌ده هله ده دئموکراسی‌نین جانلی اولدوغو و اؤلمه‌دییی‌نین سونوجودور. بو سونوج، تک آدام رئژیمینه، شریعت‌چی‌لییه، حقوق‌سوزلوغا، یول‌سوزلوق و قاییرماچی‌لیغا، سیاسی اخلاق‌سیزلیغا؛ آیریش‌دیریجی، اؤته‌کی‌له‌ش‌دیریجی، کین و نفرت تمه‌ل‌لی سیاست آنلاییشینا؛ دیش سیاست‌ده گرگین‌لییه، دین‌چی و ایسلام‌چی طریقت و مافیالارا، پیس یؤنه‌تیلمه‌یه؛ ائکونومیک دورقون‌لوق، ایش‌سیزلیک، باهالیق و اؤزه‌للیک‌له اردوغان‌ین دامادی‌نین ائکونومینی چؤکه‌رتمه‌سینه؛ .... وئریله‌ن تپگی، گؤسته‌ریله‌ن اؤفکه‌دیر؛ بونلارین مودئرن و دئموکراتیک تورکییه‌ده یئری اولمادیغی‌نین قانیتی‌دیر.

پ.س: آکپ‌نین ایستانبولو اوتوزماسی‌نین بیر چوخ نده‌نی واردیر. آیریجا سانمیرام آکپ بو سونوجو ده‌ییشدیره‌بیلسین. اؤلکه چاپیندا اؤزه‌للیک‌له شهه‌رله‌رده ایستانبول، آنکارا، ایزمیر .... آکپ دوشوشه گئچمیش‌دیر. منجه سونو آناوطن پارتیسی کیمی اولاجاق و پارچالانیپ یوخ اولاجاق‌دیر ....

اردوغان‌ین گوجله‌نمه‌سی مومکون دئییل‌دیر. ذاتن آکپ تک باشینا ایقتیداری جمهورباشقان‌لیغی سئچیمینده ایتیردی. اوندان سونرا ائتلافا مجبور اولدو. ایندی ده اردوغان اؤزو اؤزونو توزاغا دوشوردو و سئچیمی اوتوزدو. ایستانبولو اوتوزماق، اؤزونون ده دئدییی کیمی تورکییه‌نی اوتوزماق‌دیر. آکپ ایدئولوژیک پارتی دئییل‌دیر. شخصه باغلی‌دیر. اردوغان ضیعف‌له‌یینجه او دا پارچالانیپ یوخ اولاجاق‌دیر. ایندی ده تورکییه‌نین بؤیوک شهه‌رله‌رینده‌ن، ایستانبول، آنکارا، ایزمیر ... الی کسیلمیش. گول-باباجان ایلیم‌لی ایسلامچی‌لاری قورتارماق اوچون یئنی پارتی قورونجا- کی قوراجاق‌لار- آکپ‌نین رسما سونو و پارچالانما سوره‌جی باشلار. اردوغان ایسه آرتیق امه‌ک‌لی‌لییه -تقاعدا- آیریلمالی. دئموکراسی‌له‌رده سئچیم‌له گله‌ن، سئچیم‌له گئده‌ر.

Friday, June 21, 2019

کورسی‌های زبان و ادبیات فارسی در تورکیه، یک تهدید امنیتی

کورسی‌های زبان و ادبیات فارسی در تورکیه، یک تهدید امنیتی 

مئهران باهارلی



TÜRKİYE'DEKİ FARS DİLİ VE EDEBİYATI DEPARTMANLARI, MİLLİ TEHDİTTİRLER.

Türkiye'de yerel Fars halkı yaşamadığına rağmen, yüzlerce Fars dili ve edebiyatı departmanı ve bilimsel araştırma merkezi vardır. İran'da nufusun görece çoğunluğu Türk olmasına rağmen, tek bir Türk dili ve edebiyatı departmanı ve bilimsel araştırma merkezi yoktur. Bu milli tehdit ve dengesizliye son verilmelidir.

تورکیه، جمهوری آزربایجان، تورکمنستان و قازاقیستان، حتی دیگر کشورهای تورکیک آسیای میانه، باید تا زمانی که دپارتمان‌ها و کورسی‌های زبان و ادبیات تورکی (و تورکمنی و قازاقی و...) در ایران راه‌اندازی نشده‌اند، کورسی‌های زبان و ادبیات فارسی در کشورهای خود را تعطیل کنند.

دولت ایران از زبان فارسی به عنوان یک سلاح سیاسی برای مقاصد استعمار داخلی و امپریالیسم منطقه‌ای خود استفاده می‌کند. دولت‌های همسایه هم باید به مساله‌ی زبان در رابطه با ایران به عنوان یک مساله‌ی سیاسی نگاه کنند و اصل بنیادین مقابله به مثل را اعمال نمایند.

از آنجائی که در ایران ملل تورکیک تورک، تورکمن و قازاق ساکن هستند، دولت ایران باید کورسی‌های دانشگاهی زبان و ادبیات تورکی، تورکمنی و قازاقی را در این کشور تاسیس کند.

تا زمانی که در دانشگاه‌های ایران کورسی‌های زبان تورکی دائر نیست، دولتین آزربایجان و تورکیه؛ تا زمانی که کورسی‌های زبان تورکمنی موجود نیست، دولت تورکمنستان؛ و تا زمانی که کورسی زبان قازاقی گشوده نیست، دولت قازاقیستان باید کورسی‌های زبان فارسی در کشور خود را تعطیل کنند.

١-بحث راجع به آموزش‌گاه‌ها و کلاس‌های خصوصی زبان تورکی نیست؛ راجع به کورسی‌های دانش‌گاهی و دپارتمان‌های آکادمیک دولتی زبان و ادبیات تورکی در ایران است. در تورکیه نزدیک به صد کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، اما در دانش‌گاه‌های ایران حتی یک مرکز معتبر علمی و آکادمیک زبان و ادبیات تورکی وجود ندارد.

٢-نفوذ تورکی در ایران مساله‌ی دیگری است. موضوع این نوشته عدم تعادل در مساله‌ی دپارتمان‌های زبان و ادبیات به زبان‌های فارسی و تورکی به ترتیب در کشورهای تورکیه و ایران است که از زمان عثمانلی و قاجاری وجود دارد. در تمام دارالفنون‌های عثمانلی کورسی‌های زبان و ادبیات فارسی وجود داشتند، اما در دارالفنون قاجاری کورسی زبان و ادبیات تورکی وجود نداشت (هر چند تورکی در آن تدریس می‌شد[1]). پس از تاسیس دولت پهلوی و جمهوری تورکیه این عدم تعادل شدت گرفت و در دوره‌ی اسلامیست‌های تورکیه به اوج خود رسید. چنانچه امروز در تورکیه نزدیک به صد مرکز دانشگاهی و آکادمیک زبان و ادبیات فارسی وجود دارد، اما در ایران یک مرکز دانشگاهی و آکادمیک معتبر زبان و ادبیات تورکی وجود ندارد. این عدم تعادل یک تهدید ملی و امنیتی برای تورکیه، ایضا جمهوری‌های آزربایجان و تورکمنستان و قازاقستان است. زیرا زبان فارسی یک سلاح سیاسی و ابزار استعمار داخلی و امپریالیسم منطقه‌ای دولت ایران و آلتی برای مغزشوئی نخبه‌گان کشورهای مذکور و تضعیف هویت ملی و حاکمیت ملی و استقلال ملی کشورهای تورکیک است.

٣-در مسائل سیاسی و بخصوص تهدیدهای امنیتی، دولت‌ها موظف به اخذ تدبیر و در این میان استفاده از «حق مقابله به مثل» (Principle Of Reciprocity, Retorsion) هستند. زبان فارسی به همراه شیعه‌ی امامی فارسی یک ابزار سیاسی دولت ایران، بلکه مهم‌ترین آن در پیش‌برد اهداف استعمار داخلی و امپریالیسم منطقه‌ای آن دولت است. گسترش زبان و ادبیات فارسی توسط دولت ایران در داخل کشور و افغانستان و تورکیه و جمهوری آزربایجان، یک مساله‌ی فرهنگی معصومانه نیست. سلاح‌ زبان و ادبیات فارسی را که دولت ایران برای پیش‌برد مقاصد استعماری و امپریالیستی خود هر ساله با خرج صدها میلیون دولار و با حمایت همه‌جانبه‌ی صدها نهاد و موسسه و وزارت‌خانه و خانه‌ی فرهنگ و ... بکار می‌برد، نفوذ زبان و فرهنگ تلقی کردن، در به‌ترین حالت‌ها ساده‌لوحی محض است. به دلیل همین ساده‌لوحی است که ده‌ها میلیون تن تورک در ایران به زبان فارسی می‌نویسند و مانند فارس می‌اندیشند، همین ساده‌لوحي آمیخته با مانقورتیسم - گؤزقامانیسم بود که باعث شد رهبران تورک مشروطیت، زبان فارسی را زبان رسمی خود اعلام کنند و دموکرات‌های آزربایجان تبریز – آزادی سِتان در حرکتی خائنانه مدارس تورک و تدریس به تورکی را ممنوع سازند....

٤-مساله‌ی زبان فارسی - در حالی که تورکی ادبی و مکتوب و معیار در ایران عملا ممنوع است و هیچ مرکز آکادمیک و یا نهاد متولی علمی ندارد - تنها چیزی که نیست مساله‌ی فرهنگی بودن است .... از این منظر، کورسی‌های بی شمار زبان و ادبیات فارسی بدون وجود کورسی‌های زبان و ادبیات تورکی مشابه آن‌ها در ایران، سهل است، بلکه حتی وجود یک کلمه‌ی فارسی در زبان تورکی تورکیه و جمهوری آزربایجان و دیگر زبان‌های تورکیک، سم مهلک و سلاح کشنده برای هویت ملی و استقلال ملی آن‌ها است.

٥- بنا به «ادگار بلوشه» (Gabriel-Joseph Edgard Blochet) شرق‌شناس فرانسوی و مورخ دین و هنر، در زبان فارسی نزدیک به بیست هزار کلمه‌ی تورکی و تورکیسم وجود دارد. بسیاری از نمونه‌های کلاسیک ادبیات قدیم تاجیکی و مودرن فارسی را تورکان آفریده‌اند. بنا به «تادئوش کووالسکی» (Tadeusz Jan Kowalski) شرق‌شناس و عربولوق، تورکولوق، ایرانولوق لهستانی، رباعی تاجیکی - دری از تورکان گرفته شده است؛ فرهنگ و شیعی امامی مذهب فعلی – دین ملی فارس‌ها، دولت‌مداری اقلا در تاریخ هزار و دویست سال گذشته‌ی ایران، انقلاب مشروطیت و حتی مفهوم ملت مودرن ایران و میهن ایران با مرزها و پرچم کنونی ... منحصرا و یا به درجه‌ی مهمی در ارتباط با و محصول تورکان است. اکثریت نسبی جمعیت ایران تورک و اکثر همسایه‌گان ایران کشورهای تورکیک هستند (تورکیه و آزربایجان و تورکمنستان. همچنین افغانستان و عراق که در آن‌ها جمعیت‌های قابل ملاحظه‌ی تورک و تورکیک وجود دارد) ... یعنی آن که بدون عنصر تورک، میراث زبانی و ادبی و سیاسی و فرهنگی و مذهبی فارسی - ایران را دشوار بتوان تصور کرد و آموخت.

با این همه در ایران حتی یک مرکز آکادمیک معتبر دانشگاهی برای زبان تورکی (چه برسد به تاریخ و فرهنگ و ... تورک) وجود ندارد. اگر دولت تورکیه به صرف تسهیل امر یاد گرفتن میراث کلاسیک تورکی عثمانلی، ده‌ها کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی دایر کرده، دولت ایران به ده‌ها دلیل دیگر باید صدها کورسی دانشگاهی زبان و ادبیات تورکی دائر می‌کرد، اما نکرده است. چرا که مساله، مساله‌ی فرهنگی صرف و یاد گرفتن میراث کلاسیک نیست. مساله، تورک‌ستیزی و تورک‌هراسی و تورک‌گریزی موجود در ذات هویت ملی ایران، تلاش برای نامرئی و ناموجود کردن عنصر تورک از تاریخ و جوغرافیای ایران است ....

برای مطالعه‌ی بیشتر:

عشق يک طرفه‌ی تورکيه به ايران فارسی-پارسی

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_17.html

گشایش کورسی زبان و ادبیات تورکی در دانشگاه تبریز توسط رئیس جمهور تورکیه احمد نجدت سزر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_48.html

کورسی‌های زبان و ادبیات فارسی در تورکیه، یک تهدید امنیتی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/06/blog-post_21.html


[1] تدريس زبان تورکی در مدرسه‌ی دارالفنون ناصرالدين شاه قاجار، نخستين دانشگاه در تاريخ مودرن ايران

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_28.html

Monday, June 17, 2019

ELİNİN KÖRÜ!ائلی‌نین کۆرۆ

ائلی‌نین کۆرۆ

مئهران باهارلی

تۆرکجه‌ده «ائلی‌نین کۆرۆ» دییه بیر دئییم واردیر. گئنه‌لده چوْجوقلارا سؤیله‌نیر. بیتمه‌ک بیلمه‌یه‌ن «آنااااا! آنااااا!» آغلاماسیندان (یالنیز مێزمیزلانیرلار، گؤزیاشی گلمه‌ز) سوْنرا، آنا دایاناماز، «ائلین کۆرۆ» دییه‌ر. و یا بێخدیریجی، اۇساندیریجی دۇروم قارشیسیندا آزارلاما یوْل‌لو وئریله‌ن قارشی‌لیق سؤزودور (تانیم‌لار اینتئرنئت‌ده‌ن آلیندی).

بو دئییمده «ائل» کلیمه‌سی، عائله، اوْبا، عشیرت، طایفا، اهالی، خالق، ایل، اؤلکه، یۇرت و .... آنلامیندادیر.

کۆر (گۆر، کؤر، گؤر، کۆرو، گۆرو، کؤرو، گؤرو، کۆره، گۆره، کؤره، گؤره)، ایسه وحشی، یابانی، اهلی اوْلمایان، آلیشمامیش، داشقین، خۇی‌سوز، کؤتو خۇی‌لو، زێپێر، سرکش، تعلیم گؤرمه‌میش، ایشه آلیشمامیش، حشری، آشیری ایسته‌ک‌لی، آزقین، ... آنلامیندادیر. بو کلیمه‌نین اصلی، موْغولجا «گؤروگه‌ن»دیر. گؤرگه‌ن- گؤروگه- گؤره-کؤره-کؤر (گۆره- کۆره-کۆر).

بو دۇرومدا «ائلی‌نین کۆرو»، عائله‌سی‌نین خۇی‌سوزو دئمه‌ک‌دیر. عائله‌نین خۇی‌سوزو آنلامیندا اوْلان بو دئییمی، اؤلونون- اهلی‌نین گؤرو (گور: فارسجادا مزار)- کؤرو (کور: فارسجادا گؤرمه‌یه‌ن) بیچیمنده آچیقلاماق، خالق کؤکه‌نله‌مه‌سی-فوْلک ائتیمولوژی اوْلوپ و یانلیش‌دیر.

«ائلی‌نین کۆرۆ» تعبیری، دده قوْرقۇت کیتابی اؤن‌سؤزونده ده «اوْجاغی‌نین کۆرۆدور» بیچيمینده قوللانیلمیش‌دیر: «دولت‌لی اوْغول قوْپسا، ترکئشینده تیری‌دیر. دولت‌سیز اوْغول قوْپسا اوْجاغی‌نین کۆرۆدور». بورادا «اوْجاق» (اوْجاغی باتماق، اوْجاغی تۆتمه‌ک گیبی کیمی دئییمله‌رده) «عائله، ائو، سوْی» آنلامیندادیر. بۇراداکی کۆر کلیمه‌سینی ده یانلیش‌لیق‌لا کؤر (ساج آیاغی)، کؤز (اوْد پارچاسی)، گؤز، گؤر (فارسجا گور: مزار)، کؤر (فارسجا کور: گؤرمه‌یه‌ن)، گۆر (شدتلی) وس. بیچیمینده اوْخویان و یا آنلام‌لاندیران‌لار اوْلموش‌دور.


ELİNİN KÖRÜ!

Méhran Baharlı

Türkçede “Elinin Körü” diye bir deyim vardır. “Genelde çocuklara söylenir. Bitmek bilmeyen anneee annneee ağlamasından (sâdece mızmızlanırlar, göz yaşı gelmez) sonra, anne dayanamaz elin körü der“ veya “Bıktırıcı, usandırıcı durum karşısında azarlama yollu verilen karşılık sözüdür” (tanımlar internetten alındı).

Bu deyimde "El" kelimesi "âile, oba, aşiret, ahâli, halk, il, ülke, yurt …." anlamındadır.

Kör (Gör, Göre, Güre, Küre, Kür) ise "vahşî, yabanî, ehlî olmayan, alışmamış, taşkın, huysuz, kötü huylu, zıpır, serkeş, tâlim görmemiş, işe alışmamış, haşarı, aşırı istekli, azgın, … " anlamındadır. Bu kelimenin aslı Moğolca Görüge(n)dir: Görüge(n) > Görüge > Göre > Köre > Kör (Güre > Küre > Kür)

Bu durumda "Elinin Körü", âilesinin huysuzu demektir. Âilenin huysuzu anlamında olan bu deyimi, Ölünün /Ehlinin Görü (Farsça Gûr: mezar) / Körü (Farsça Kûr: görmeyen) biçiminde açıklamak, halk kökenlemesi/ folk etymology ve yanlıştır.

"Elinin Körü" tâbiri, Dede Korkut Kitâbı Önsözünde de "Ocağının Körüdür" biçiminde kullanılmıştır: "Devletli oğul kopsa, terkeşinde tîridir, devletsiz oğul kopsa Ocağının Körüdür". Burada da "Ocak" (ocağı batmak, ocağı tütmek gibi kimi deyimlerde) “âile, ev, soy” anlamındadır. Buradaki Kör kelimesini de, yanlışlıkla Kör (Saç ayağı), Köz (Od parçası), Göz, Gör (Farsça Gûr: mezar), Kör (Farsça Kûr: görmeyen), Gür (şiddetli) vs biçiminde okuyan veya anlamlandıranlar olmuştur.


Saturday, June 15, 2019

ریشه‌شناسی نام‌های تورکی ساوج‌بلاغ – ساووج بولاق و ساوجی (مریوان)، سوجه (نقده)، سوجه‌بلاغی (تیکان‌تپه-سایین‌قالا) و ساوج‌بلاغی (اردبیل)

ریشه‌شناسی نام‌های تورکی ساوج‌بلاغ – ساووج بولاق

و

ساوجی (مریوان)، سوجه (نقده)، سوجه‌بلاغی (تیکان‌تپه-سایین‌قالا) و ساوج‌بلاغی (اردبیل)


مئهران باهارلی


امروز اقلا هشت نام جوغرافیایی «ساوجبلاغ» در تورک‌ایلی و نام‌های مرتبط «ساج چای» (زنجان، بین تاکستان و آوج)، «سوجیق» (شمال گلیداغ، تورکمن صحرا)، و احتمالا «سوجه» (در شمال نقده، آزربایجان غربی) وجود دارد. در این مقاله‌ (مرکب از سه بخش) نشان داده‌ام که ریشه‌شناسی این نام به شکل «ساووق (سویوق) بولاق» به معنی چشمه‌ی سرد و خنک، یک ریشه‌سازی مردمی و نادرست است. بلکه قدیمی‌ترین فورم این نام «سوجیق - سوجی بولاق» بوده که به مرور زمان جای خود را به «ساووج بولاق» داده است. در این نام‌ها سوجیق – سوجی - ساوج به معنی شیرین و مطبوع و گوارا، به عنوان صف بولاق و یا چشمه است. بعدها و به موازات ورود کلمات فارسی و عربی به زبان تورکی، فورم‌های جدیدتر «شیرین بولاغ»، «شیرین پینار»، «شکر بولاغ»، «شکر پینار» .... باز همه به معنی چشمه‌ی دارای آب گوارا جای فورم قدیمی «ساوجبلاغ - ساووچ بولاق» را گرفته است. هم‌چنین مطرح کرده‌ام که کلمات ساوجی – سوجه - ساوج در نام‌های قریه‌ی «ساوجی» (در مریوان)، «سوجه» (در نقده)، «سوجه‌بلاغی» (در شمال تیکان‌تپه - سایین‌قالا) و «ساوج‌بلاغی» (در اردبیل) همه در تورک‌ایلی، احتمالا بی ارتباط با ساووج به معنی شیرین و مطبوع، بلکه به یکی از معانی هدایت کننده‌ی آب آسیاب، محافظ دشت، گذرگاه تنگ و پل کوچک است.

بخش اول: 

ساوجبلاغ (ساوُجبُلاغ، ساوج بلاغ، ساج چای، ...)

 

تقریبا همه‌ی اماکن جوغرافیایی با نام «ساوجبلاغ» (ساوُجبُلاغ، ساوج بلاغ،...) و نامهای مرتبط «ساج چای» و «سوجه» در تورک‌ایلی ویا منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران واقع شده‌اند[1]. این‌ها عبارتند از:

-شهر و شهرستان ساوجبلاغ در استان البورز (در شمال نظرآباداز شمال محدود به طالقان و کوه‌های فشند و از مشرق به ارنگه و غار و از جنوب به شهریار و از مغرب به قزوین. دولت ایران در صدد تغییر نام تورکی این شهر و شهرستان است[2]؛

-روستای کوچک ساوجبلاغ در دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه، استان آزربایجان شرقی؛

- روستای ساوجبلاغ در غرب شهرستان پیشگین (مشکین شهر)، دهستان شعبان، بخش مرکزی شهرستان خیاو  بین کیوی و میانه در استان آزربایجان شرقی؛

- یک دره بنام «ساوجبلاغ درّه‌سی» در استان زنجان در شرق آچاچی؛

-یک رود بنام ساوجبلاغ چای در شرق نقده در استان آزربایجان غربی؛

-ساوجبلاغ، روستایی در استان اردبیل، شهرستان اردبیل، بخش مرکزی، دهستان ارشق شرقی؛

- ساوجبلاغ (بوئین زهرا)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بوئین زهرا در استان قزوین؛

-شهر و شهرستان قبلا تورک‌نشین و اکنون کوردنشین شده‌ی ساوجبلاغ در ناحیه‌ی موکری استان آزربایجان غربی، نام این هر دو در دوره‌ی پهلوی به مهاباد فارسی تغییر داده شده است (نگاه کنید به بخش سوم این مقاله). تلفظ اسم ساوجبلاغ در کوردی محلی «سابلاغ» است؛

- «ساج چای» در زنجان، بین تاکستان و آوج («ساج» در این نام، «ساوج» موجود در ساوجبلاغ است)؛

-...

ریشه‌شناسی نادرست بر اساس ساووق

عده‌ای بخش ساوج در نام ساوجبلاغ را محرف ساووق (Savuq) به معنی سرد و خنک و معادل کلمه‌ی «سویوق» در تورکی معاصر گمان می‌کنند. در حالی که در متون قدیمی قبل از قرن هفده، از جمله در کتاب «نزهه القلوب» تالیف حمدالله مستوفی در سال ۱۳۳۹ میلادی به دوره‌ی دولت موغول -تورک ایلخان‌لی، نام ساوجبلاغ با حرف «ج»، و نه با «ق» نوشته شده است.

فورم ساوقبلاق و گونه‌های آن، به موازات فراموش شدن فورم اصلی و اولیه‌ی این نام (سوجی بولاق، ساووج بولاق، ...) دو قرن و نیم بعد ظاهر شده است. به عنوان نمونه «احسن التواریخ روم‌لو» تالیف ١٥٧٧ میلادی در دوره‌ی قیزیل‌باشیه؛ «اکبرنامه»؛ «عالم‌آرای نادری» محمدکاظم مروی در دوران افشاریه و زندیه، .... البته اگر اشتباه ناسخین و ناشرین نباشد، فورم «ساوقبلاغ» «ساوخ‌بلاغ» را به کار برده‌اند[3]. در دوره‌ی معاصر احمد کسروی در کتاب «نام‌های دیه‌ها و شهرهای ایران» این ریشه‌شناسی نادرست را تائید کرده است. بعضی از فعالین سیاسی آزربایجان‌گرای ناآشنا با ریشه‌شناسی تورکی و جوغرافیای جهان تورکیک، که با سائقه‌های سیاسی و به طور سیستماتیک نامهای تاریخی نامفهوم برایشان را به نام‌های جدید جعلی عوض می‌کنند، نام قدیمی تورکی ساوجبلاغ هم را به سویوق بولاق تغییر می‌دهند.

حال آن که این‌ها، ریشه‌شناسی‌هایی مردمی، عامیانه و به دلائل تاریخی و فونتیک و مورفولوژیک متعدد نادرست هستند:

-مردم محلی تورک در ساوجبلاغ کرج، این نام را به صورت «ساوشبلاغ» تلفظ می‌کنند. صورت ساووش نشان می‌دهد که فورم اولیه‌ی آن ساووچ بوده است. اگر فورم اولیه‌ی این نام ساووق بود، می‌بایست تلفظ لهجه‌ای آن به صورت ساووخ و یا سویوخ باشد. تبدیل «ج» - «چ» پایانی کلمات در تلفظ لهجه‌ای به حرف «ش» و یا بر عکس، قاعده‌ای معمول است. مانند تبدیل ساچ ساش (گیسو)، اوچ اوش (سه)، ساغ‌داش – ساغدوش ساغدیچ ... این پدیده بعضی اوقات در اول و داخل کلمه هم دیده می‌شود: شوربا چوربا، یاخشی یاخچی، ...

- در زبان تورکی، حادثه‌ی قانون‌مند تبدیل قاف (Q) به جیم (C) وجود ندارد.

- در لهجه‌های تورکمانی معاصر، فورم «ساغوق» به معنی سرد اغلب با تبدیل غ به ی مبدل به «سویوق» می‌شود و نه «ساووق».

Wednesday, June 12, 2019

خوش و بش- اوْن اوْن بئش؛ هَشٌّ بَشّ و هششاباش

خوش و بش- اوْن اوْن بئش؛ هَشٌّ بَشّ و هششاباش

مئهران باهارلی

کلمه‌های « باشه / وش» در زبان‌های کوردی و زازا که به معنی خوب و شاد بکار می‌روند، از کلمه‌ی عربی « باشّ » به معنی خوب و شاد و شاداب و مسرور و خندان و ... همریشه با کلمات بشّاش، بشوش، بشّاشت و.س. در زبان عربی گرفته شده امد.

از همین ریشه است اصطلاح «خوش و بش، اوْن اوْن بئش» که تورکان به شوخی و به معنی احوال‌پرسی و ادای احترام به مهمان با گفتار و پرسش و حالجوئی بکار می‌برند. (به انگلیسی Small Talk). بخش اول این اصطلاح، « هَشٌّ بَشّ »[1] عربی و به معنای ای فرح مسرور؛ و بخش دوم آن «اوْن اوْن بئش»، تورکی بوده و کنایه از طول و لفت دادن تعارفات است.

مستوفی هم در کتاب خاطرات خود به اصطلاح «خوش و بش، اوْن اوْن بئش» اشاره کرده و گفته است که معنی بخش « بش » این اصطلاح را که بیشتر در میان تورک‌های فارسی‌گوی بکار می‌رود و مناسبت آن با معنی این اصطلاح را متوجه نشده است. وی به اشتباه احتمال داده بش که به واقع عربی است، کلمه‌ای با اصل تورکی باشد:

«٣-خوش و بش، که من برای ریشه‌ی «بش» آن هیچ مناسبتی با مفهومی که می‌خواهند از آن بفهمانند نتوانستم پیدا کنم و شاید اصل آن هم تورکی باشد، کنایه از تعارفات معموله‌ای است که بین دو نفر رد و بدل می‌شود و این اصطلاح در نزد تورکان فارسی‌گوی خیلی معمول است و بعضی یک اوْن بئش یعنی پانزده هم بر آن می‌افزایند. از این افزایش می‌توان استنباط کرد که مقصود، زیادی رد و بدل شدن تعارف است...».

« هَشٌّ بَشّ » عربی همچنین در اصطلاح «هششه باش- هاششاباش» تورکی وجود دارد که تورک‌ها آن را در مراسم عقد و به هنگام پاشیدن «ساچی» -اشیایی مانند گل، قند، جو، برنج، پول، و.س. - به سر عروس بکار می‌برند. ریشه‌شناسی «هششه باش» با عبارت فرضي و ناموجود فارسی «ها شاد باش» و «شاباش» بعدا اختراع شده عامیانه و نادرست است.

Kürtçe ve Zazacada iyi ve neşeli anlamında olan Başe / Weş kelimeleri, anlamı iyi, neşeli, sevinçli, güler yüzlü vs olan Arapça Başş (باشّ) kelimesinden alıntıdır. Bu kökenden Arapçada Beşşaş (بشّاش), Beşuş (بشوش), Beşşaşet (بشّاشت), vs kelimeleri de vardır

Buradan İranda genelde Türklerin kullandığı “Xoş o Béş, On Onbéş” terimi, iki kişinin uzun uzadıya muhabbet etmesi, havadan sudan konuşması ve ingilizce “Small Talk” anlamındadır. İlk bölümün aslı güler yüzlü anlamında Arapça “Heşş.ün Beşş (هَشٌّ بَشّ), ikinci bölüm “On Onbeş” ise Türkçe ve uzun uzadıya muhabete kinâyedir.

Mostovfi de kendi anılarını yazdığı kitabında Hoş o beş, On onbeş teriminine dokunup, bunun Farsça konuşan Türkler arasında yaygın olduğunu, kökeninin Türkçe olabileceyini, ancak bu terminin biçimi ile anlamı arasındaki bağı anlayamadığını yazmıştır.

Arapça “Heşş.ün Beşş” Türkler arasında düğün töreninde gelinin başından Saçı (çiçek, şeker, arpa, pirinç, para vb) saçıldığı zaman söylenen “Heşşabaş” (هششه بش، هششاباش) teriminin de kökenidir. Bunu var olmayan farâzi Farsça “Ha Şâd Bâş” veya daha sonralar uydurulan “Şabaş”a bağlamak yanlış ve halk kökenlemesidir.