Tuesday, December 29, 2020

ملیت تباری، ملیت انتخابی، ملیت سیاسی؛ و دورگه‌های تورک (نیمه تورک‌ها، قسما تورک‌ها)

 ملیت تباری، ملیت انتخابی، ملیت سیاسی؛ و دورگه‌های تورک (نیمه تورک‌ها، قسما تورک‌ها)

 

مئهران باهارلی

«هویت ملی» و یا «ملیت» چند نوع است:

الف-«هویت ملی تباری»: ملیتی است که شخص هنگام تولد خارج از اراده خود و به سبب والدین صاحب آن می‌شود. فرزند یک پدر تورک و مادر تورک، دارای هویت ملی تباری تورک است. مانند ارانی، کسروی، ستارخان، خیابانی، گوگوش (فائقه آتشین)، گلشیفته (رهاورد) فراهانی، و ... که ملیت تباریشان «تورک» است. هویت ملی تباری امری غیر قراردادی و غیر قابل تغییر است.

ب-«هویت ملی انتخابی»: ملیتی است که شخص آن را آگاهانه انتخاب می‌کند و خود را با آن تعریف کرده منسوب به آن ملیت می‌داند. هویت ملی انتخابی تقی‌زاده تبریزی، ارانی تبریزی و کسروی تبریزی «ایرانی»، هویت ملی انتخابی جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی «تورک»، و هویت ملی انتخابی باقیروف «آزربایجانی» است. هویت ملی انتخابی، امری قراردادی و قابل تغییر توسط فرد صاحب آن است.

ج-«هویت ملی سیاسی»: کشور و یا ملتی است که یک شخص آشکارا و یا من غیر مستقیم منافع ملی آن را حفظ و یا در راستای تامین آن تلاش می‌کند. هویت ملی سیاسی کسروی و دیگر پان ایرانیست‌های تورک‌تبار «فارس» است[1]هویت ملی سیاسی شخصیت‌ها معمولا با هویت انتخابی آن‌ها یکی است. هویت ملی انتخابی و سیاسی پدر و مادر یک فرد و شخصیت، نمی‌تواند لزوما با هویت ملی انتخابی و سیاسی آن فرد و شخصیت یکی باشد. 

در اینجا باید به چند مفهوم مهم دقت کرد:

Sunday, December 27, 2020

بیر مزارداشی‌نین کتابه‌سی: هر سنگِ مزار مین حیاتین-فانی‌له‌ره قارشی انفعالی!

 

بیر مزارداشی‌نین کتابه‌سی

هر سنگِ مزار مین حیاتین-فانی‌له‌ره قارشی انفعالی!

محمت عاکیف ارسوی


یارب نه خطیب‌دیر که مقبر

انسان‌لارا ان درین مآلی

اطوارِ وقار و هیبت ا‌یله

تلقین ائدییور لسانِ حالی.

اوندان دا آلینمییورسا عبرت

یوخ بیر داها آلماق احتمالی!

مین‌له‌رجه وجودِ نازنین‌ین

بیر سروِ خیال، یال و بالی

مین‌له‌رجه سرِ سماگزین‌ین

بیر قبضه تراب اولور زوالی.

هر سنگِ مزار مین حیاتین

فانی‌له‌ره قارشی انفعالی!

گؤرسون ده بو انقلابی انسان

دهرین نه‌دیر آنلاسین کمالی؛

زائر! بو حقایق‌ین اؤنونده

حالا می بیراخمادین خیالی؟

 

 

Bir Mezartaşının kitâbesi


Mehmet Âkif Ersoy


Yâ Rab! ne hatîptir ki makber

İnsanlara en derin meâlı

Etvâr-i vakar u heybet ile

Telkin ediyor lisân-ı hâli

Ondan da alınmıyorsa ibret

Yok bir daha almak ihtimâli

Binlerce vücûd-i nâzenînin

Bir serv-i hayâl, yâl u bâli

Binlerce ser-i semâgüzînin

Bir kabza turâb olur zevâli

Her seng-i mezâr bin hayâtın

Fânîlere karşı infiâli

Görsün de bu inkılâbı insan

Dehrin nedir anlasın kemâli

Zâir! bu hakâikin önünde

Hâla mı bırakmadın hayâli?

 



اولما مغرورِ زندگی که اجل

شیخه ده، شابا دا ملاقی‌دیر

بیرله‌شیر قبرده ابدله ازل

نه حزین موعدِ تلاقی‌دیر

 

صالح صائم



تراب: خاک

تلاقی: یکدیگر را دیدن

تلقین: اذکاری حاوی اعتقادات دینی که پیش و پس از دفن کردن مرده با آدابی خاص در سر گور او خوانده می‌شود.

حزین: غم‌انگیز

خطیب: ناطق و سخنور

سرِ سماگزین: سری که آسمانها را انتخاب کرده است، بلند مرتبه، عُلوی

شاب: جوان

قبضه: یک مشت از هر چیزی

لسان حال: آنچه حالت و وضع و شئونات شخص بیان می‌کند بی آنکه وی سخنی گفته باشد.

مآل: نتیجه و انجام و عاقبت و سرانجام و سرگذشت

ملاقی: آنچه می‌رسد و آنکه دیدار می‌کند

موعد: جای وعده کردن، وعده‌گاه

علل شتاب نسبی در فارس شونده‌گی تورک‌ها در استان‌های همدان، مرکزی، ...

 علل شتاب نسبی در فارس شونده‌گی تورک‌ها در استان‌های همدان، مرکزی، ...

 

مئهران باهارلی


در دوران معاصر نخستین قدم رسمی - دولتی برای فارس‌سازی تورکان ساکن در ایران و مخصوصاً منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران – تورک‌ایلی، در سال‌های ١٨٩٧ - ١٩٠٠ با اجباری ساختن زبان فارسی و ممنوع کردن زبان تورکی در نظام آموزشی مودرن توسط نظام‌نامه – اساس‌نامه‌ی «انجمن معارف تهران» (انجمن تأسیس مکاتب ملیه‌ی ایران) -١٨٩٧ و «انجمن معارف تبریز» -١٩٠٠ وابسته به نظارت معارف برداشته شد[1]. یک دهه بعد با اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار (ژوئیه ١٩٠٩) توسط مشروطه‌طلبان انگلیسی، عناصر ضد تورک ازلی، ماسون، پارسی‌های هندوستانی - زرتشتیان بومی، افراطیون ارمنی داشناک، مانقورت‌های تورک انجمن آزربایجان - تهران، تروریست‌ها و آشوب‌طلبان بختیاری، گیلک، قفقازی، .... سرکوب زبان تورکی به سیاست راه‌بردی، نهادینه و دائمی دولت مشروطه‌ی ایران تبدیل و با تاسیس رژیم پهلوی -١٩٢٥ به آنچه با ترمینولوژی مودرن «نسل‌کشی ملی و زبانی تورک در ایران» نامیده می‌شود، ارتقاء یافت. در ١٢٣ سال اخیر نسل‌کشی ملی و زبانی تورک در ایران و مولفه‌های آن سیاست تغییرناپذیر دولت‌های حاکم بر ایران بوده است: مشروطه‌طلبان - حکومت‌های مشروطه ١٨٩٧-١٩٢٥ بیست و سه سال؛ رژیم پهلوی ١٩٢٥-١٩٧٩ پنجاه و چهار سال؛ جمهوری اسلامی ایران ١٩٧٩-تاکنون ٢٠٢٠ چهل و یک سال.

در نتیجه‌ی سیاست نژادپرستانه - استعماری (داخلی) «نسل‌کشی ملی و زبانی تورک در ایران»، به موازات فارس‌زبان شدن صدها مرکز جمعیتی تورک در سرتاسر کشور و کاهش پیوسته‌ی جمعیت تورک و تبدیل آن از اکثریت مطلق جمعیتی به اکثریت نسبی[2]، جمعیت تاجیک‌زبان - دری‌زبان - فارس‌زبان کشور از ١٠٪ کل اهالی ایران در اوائل قرن بیست به ٣٠٪-٣٥٪ در حال حاضر افزایش یافته است. به گونه‌ای که اقلا یک سوم جمعیت تاجیک‌زبان - دری‌زبان - فارس‌زبان کشور، تورک‌های تغییر زبان داده به فارسی در قرن اخیر (و یک سوم دیگر، اعراب، و بخش اعظم یک سوم باقیمانده ایرانیک‌زبان‌های غیر فارس تغییر زبان داده به فارسی) هستند.

روند فارس شونده‌گی در میان بخش‌هایی از جامعه‌ی تورک مانند نخبه‌گان، مقامات، فعالین سیاسی (ایران‌گرا، پان‌ایرانیست، باستان‌گرا، چپ، کومونیست، لیبرال، غرب‌گرا، سکولار و ...)، معتقدین به ولایت فقیه، دین‌داران شیعی، زنان، ... سریع‌تر و گسترده‌تر است. به لحاظ جوغرافیایی نیز، هر چند تغییر زبان اجباری تورک‌ها به فارسی در سرتاسر ایران مشاهده می‌شود، اما در مراکز جمعیتی تورک‌نشین که جزیره‌وار در میان دیگر گروه‌های ملی پراکنده‌اند، مخصوصا در جنوب، در مرکز و در شمال شرق کشور بسیار گسترده و سریع‌تر است. چنانچه در بسیاری از این مراکز جمعیتی با اهالی تورک‌تبار، نسل جدید دیگر قادر به تکلم به زبان تورکی و یا درک آن نیست. (البته در این مناطق، وجوه دیگر فرهنگ تورک پس از دو نقطه‌ی عطف گراییدن شاه اسماعیل- شاه تهماسب- شاه عباس حقیر به شیعی‌گری فارسی و سپس انقلاب مشروطیت و سیاست نسل‌کشی ملی تورک، مدت‌ها است که ریشه‌کن و فراموش شده است).

اولگویی دیگر در روند فارس‌سازی در داخل منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب کشور و یا تورک‌ایلی، که از استان‌های تهران و قوم و البورز و مرکزی و همدان و کرمانشاه آغاز و تا سواحل دریای خزر و مرزهای جمهوری آزربایجان و تورکیه امتداد می‌یابد مشاهده می‌شود: فارس شونده‌گی زبانی تورکان در بخش‌های جنوبی و جنوب شرقی منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران – تورک‌ایلی، یعنی مناطق تورک‌نشین استان‌های تهران، قوم و البورز و قزوین و گیلان (جنوب شرقی آن) و مرکزی و همدان و کرمانشاه، در مقایسه با بخش‌های شمالی آن - آزربایجان یعنی مناطق تورک‌نشین استان‌های زنجان و اردبیل و آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی، به طور نسبی سریع‌تر است. این پدیده دلائل چندی دارد:


Tuesday, December 22, 2020

نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آن‌ها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

 

فصل سوم 

نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آن‌ها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

این کتاب‌چه دارای سه فصل است:

١-متن تصحیح شده‌ی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_22.html

٢-توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_79.html

٣- نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آن‌ها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_42.html 

در این فصل نظری انتقادی به نشرهای اشعار و ملمعات تورکی شاه قاسم انوار در ایران توسط سعید نفیسی، عزیز دولت آبادی و حسین محمدزاده صدیق؛ و نشرهای جمهوری آزربایجان انداخته‌ام.












توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی

فصل دوم 

توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی، قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی

این کتاب‌چه دارای سه فصل است:

١-متن تصحیح شده‌ی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_22.html

٢-توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_79.html

٣- نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آن‌ها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_42.html 
























فصل اول-متن تصحیح شده‌ی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی

تورکیات شاه قاسم انوار سرابی

مئهران باهارلی – ٢٠٠٨

 

KASIM ENVAR’IN TÜRKİYATI

MÉHRAN BAHARLI - 2008

 

قرائت کامل و تصحیح اشعار و ملمعات تورکی معلوم و نامعلوم شاه قاسم انوار سرابی (١٤٣٣-١٣٥٥)، و نقدی بر نشرهای نفیسی، دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

 

SARAVLI ŞAH KASIM ENVAR’IN (1355-1443) ÇAĞATAY TÜRKÇESİ’NDE BÜTÜN KOŞUK (ŞİİR) VE KARMAKLARI (MÜLLEMMA’LARI)

اؤزه‌ت:

تورک‌ایلی‌نین آزه‌ربایجان بؤلگه‌سی‌نین ساراب (ساراو) اوروندا (شهری‌نده) دوغان قاسیم انوار (١٣٥٥-١٤٣٣)، ١٤نجو یوزایلین بؤیوک گیزه‌م‌لی (میستیک) و اولو صوفو قوشارلاری‌ندان (شاعیرله‌ری‌نده‌ن) بیری‌دیر. فارس‌جا، تورک‌جه، گیلک‌جه و عرب‌جه دیل‌له‌ری‌نده قوشوق‌لار (شعرله‌ر) و قارماق‌لار (ملمع‌له‌ر) یازمیش‌دیر. قاسیم انوار ١١.نجی یوزایل‌ده آزه‌ربایجان دا داخیل اولماق اوزه‌ره، گونوموز ایران و تورک‌ایلی‌نده تورک‌جه اثرله‌ر یاراتما گه‌له‌نه‌‌یی‌نی سوردوره‌ن‌له‌رده‌ن‌دیر. قاسیم انوارین تورک‌جه قوشوق و قارماق‌لاری چاغاتای‌ تورک‌جه‌سی‌نده اولوپ، دؤنه‌می تورک‌له‌ری‌نین توپلومسال اه‌کینجی‌نی (سوسیال کولتورونو)، یاشام بیچیمی‌نی، بیرئی‌سه‌ل داورانیش‌لاری‌نی، گه‌له‌نه‌ک‌له‌ری‌نی و اینانج سیستئم‌له‌ری‌نی یانسیتماسی نه‌ده‌نی ایله اؤنه‌م‌لی‌دیر. شو آنا ده‌ک قاسیم انوارین تورک‌جه قوشوق‌لاری‌نین هامی‌سی یایین‌لانمامیش‌دیر. بو پیتیک‌ده (کیتاب‌دا) ایلک که‌ز قاسیم انوارین تورک‌جه و تورک‌جه – فارس‌جا قوشوق‌لاری‌نین توکه‌لی‌نی (تمامی‌نی) ١٣ اه‌ل‌یازما ته‌مه‌لی‌نده سونورام. آیری‌جا ایندی‌یه ده‌ک اوخونمامیش، یانلیش اوخونموش و یا یانلیش یوروم‌لانمیش چوخ‌لوجا کلیمه و ده‌ریمین (تئرمینین) دوغرو اوخونوش و آنلامی‌نی، داها اؤنجه تورک‌جه اولدوغو بیلینمه‌یه‌ن ویا یانلیش‌لیق‌لا گیلک‌جه – فارس‌جا اولدوغو سانیلان نئچه تورک‌جه – فارس‌جا قوشوغو ایلک دفعه تانیدیرام. بو پیتیک‌ده وئردیییم قاسیم انوارین تورک‌جه و تورک‌جه – فارس‌جا قوشوق‌لاری ایندی‌یه ده‌ک یایین‌لانان‌لارین یاخلاشیق ایکی قاتی‌دیر. پیتییین سون بؤلومو قاسیم انوارین تورک‌جه قوشوق و قارماق‌لاری‌نین سعید نفیسی و عزیز دولت آبادی ساری‌ندان اه‌کسیک یایین‌لانماسی، و حسین محمدزاده صدیق و آزه‌ربایجان جمهوریتی‌نین یانلیش‌لارلا دولو یایین‌لاری‌نا بیر اه‌له‌شدیری‌دیر.

Özet

Türkili'nin Azerbaycan bölgesinin Sarab (Sarav) urunda (kentinde) doğan Kasım Envar (1355-1433), 14. yüzyılın büyük gizemli (mistik) ve ulu Sofu koşarlarındandır (şairlerindendir). Çoğu Farsça olmakla birlikte, Türkçe, Gilekçe ve Arapça dillerinde de koşuklar (şiirler) yazmıştır. Kasım Envar, 11. yüzyılda, Azerbaycan da dahil olmak üzere, günümüz İran ve Türkili'nde başlayan Türkçe eserler yaratma geleneyini sürdürenlerdendir. Kasım Envar'ın Türkçe koşuk ve karmakları (mülemmaları) Çağatay Türkçesinde olup, dönemi Türklerinin toplumsal ekincini (kültürünü), yaşam biçimini, bireysel davranışlarını, geleneklerini ve inanç sistemlerini yansıtması nedeniyle önemlidir. Şu ana dek Kasım Envar'ın Türkçe koşuk ve karmaklarının tükeli (tamamı) yayınlanmamıştır. Bu pitikte (kitapta) ilk kez Kasım Envar'ın Türkçe ve Türkçe-Farsça koşuk ve karmaklarının tümünü 13 elyazma temelinde sunuyorum. Ayrıca şimdiye dek okunmamış, yanlış okunmuş veya yanlış yorumlanmış birçok kelime ve derimin doğru okunuşu ve anlamını; daha önce Türkçe olduğu bilinmeyen veya yanlışlıkla Gilekçe-Farsça olduğu sanılan bir kaç Türkçe-Farsça koşuğu ilk kez tanıtıyorum. Bu pitikte verdiyim Kasım Envar'ın Türkçe ve Türkçe-Farsça dizeleri, şimdiye deyin yayınlananların neredeyse iki katıdır. Pitiyin son bölümü, Kasım Envar'ın Türkçe koşuk ve karmaklarının Said Nafisi ve Aziz Dowlatabadi sarından (tarafından) eksik yayınlanması, ve Hüseyin Mehemmedzâde Sediq ile Azerbaycan Cumhuriyeti'nin yanlışlarla dolu yayınlarına bir eleştiridir.

Abstract

Qasim-i Anvar (1355-1433) was born in the city of Sarab in the Azerbaijan region of Türkili. He is renowned as one of the great mystics and Sufi poets of the 14th century. Qasim-i Anvar primarily composed poems in Farsi, with some also in Turkish, Gilaki and Arabic languages. Qasim-i Anvar is considered one of the successors in the tradition of creating Turkish works in present-day Iran and Türkili, including Azerbaijan, which originated in the 11th century. Qasim-i Anvar's Turkish poems and macaronic verses are written in Eastern Chagatai Turkish. These works are significant not only from a literary standpoint and in the field of Turkology, but also because they reflect the social culture, lifestyle, individual behavior, traditions and belief systems of the Turks during his time. All of Qasim-i Anvar's Turkish poems have not been published yet. In this book, for the first time, I am presenting for the first time, all of Qasim-i Anvar's Turkish and Turkish-Persian poems. These poems are based on 13 manuscripts and provide the correct reading and meaning of many words and terms that have been previously unread, misread or misinterpreted. Additionally, I am introducing some Turkish - Persian poems that were not previously recognized as Turkish or were mistakenly believed to be Gilaki-Persian.  The book presents a collection of Qasim-i Anvar's Turkish and Turkish-Persian poems, which is nearly twice the size of previous publications. In the final section, the book provides a critique of the incomplete publication of Qasim-i Anvar's Turkish poems and macaronic verses by Said Nafisi and Aziz Dowlatabadi, as well as the error-filled publications by Huseyin Mehemmedzade Sediq and the Republic of Azerbaijan.

خلاصه:

قاسم انوار (١٤٣٣-١٣٥٥)، متولد شهر سراب آزربایجان در تورک‌ایلی، از اکابر عرفا و مشایخ و شعرای متصوفه‌‌ی قرن چهارده میلادی است. او علاوه بر فارسی اشعاری به زبان‌های تورکی، گیلکی و عربی هم سروده ‌است. سابقه‌ی تورکی‌نویسی و تورکی‌سرایی در اراضی ایران فعلی و تورکی‌ایلی شامل آزربایجان اقلا به سه قرن پیش از قاسم انوار (قرن یازدهم میلادی) بر می‌گردد. اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار به تورکی شرقی - جغتایی هستند، و از جهت کاربرد کلمات و اصطلاحات منعکس کننده‌ی فرهنگ اجتماعی، سبک زنده‌گی، رفتارهای فردی و سنن و سیستم‌های اعتقادی تورکان دوره‌ی او، حائز اهمیت هستند. تاکنون مجموعه‌ی کامل اشعار تورکی قاسم انوار نشر نشده است. در این کتاب، برای نخستین بار مجموعه‌ی کامل ابیات و اشعار اشعار تورکی و ملمعات تورکی – فارسی قاسم انوار سرابی را بر اساس ١٣ نسخه‌ی خطی تقدیم کرده‌ام. هم‌چنین قرائت و معنی صحیح چندین کلمه و ترکیب و اصطلاح که تاکنون قرائت نشده، به صورت نادرست خوانده شده، معنی نشده و یا به اشتباه معنی و تفسیر شده بودند؛ و چند شعر و بیت ملمع تورکی – فارسی که تاکنون تورکی بودن آن‌ها معلوم نبود و یا به اشتباه ملمعات گیلگی - فارسی گمان شده بودند را برای نخستین بار معرفی نموده‌ام. این مجموعه تقریبا دو برابر اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی - فارسی قاسم انوار است که تاکنون منتشر شده‌ بودند. قسمت آخر این کتاب نقدی است بر نشر ناقص اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط سعید نفیسی و عزیز دولت آبادی، و نشر سراسر مغلوط و پر از اشتباه آن‌ها توسط حسین محمدزاده صدیق و جمهوری آزربایجان.

این کتاب‌چه دارای سه فصل است:

١-متن تصحیح شده‌ی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_22.html

٢-توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_79.html

٣- نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آن‌ها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_42.html 

فصل اول

متن تصحیح شده‌ی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی - فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی


در این رساله، برای نخستین بار مجموعه‌ی کامل اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی – فارسی قاسم انوار سرابی را بر اساس ١٣ نسخه‌ی خطی تقدیم کرده‌ام. این مجموعه تقریبا دو برابر اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی - فارسی قاسم انوار است که تاکنون منتشر شده‌ بودند.

در این رساله برای نخستین بار چندین شعر و بیت ملمع تورکی – فارسی که تاکنون تورکی بودن آن‌ها معلوم نه‌بود و یا به اشتباه ملمعات گیلگی - فارسی گمان شده بودند را معرفی نموده‌ام (اشعار با ردیف‌های بوزا، بوزی). هم‌چنین قرائت و معنی صحیح چندین کلمه و ترکیب و اصطلاح را که تاکنون قرائت نشده، به صورت نادرست خوانده شده، معنی نه‌شده و یا به اشتباه معنی و تفسیر شده بودند را داده‌ام. از جمله: شیخ اَدینه، سوْرای سیز، اێسسێ، گؤزه‌کۆ، مه، سێ‌سان، رسین، ساغێن‌مای سین، اولیسار، بوْزۇنما، یۆزده‌ن، دوْققوز - دوْخسان، بلاره،  ...

سید معین‌الدین علی بن نصیر بن هارون بن ابوالقاسم حسینی انواری سرابی تبریزی (١٤٣٣-١٣٥٥)، متولد ساراو (سراب) آزربایجان در تورک‌ایلی، ملقب و معروف به «قاسم انوار»، «قاسم»، «قاسمی»، «قاسم انوار»، «شاه قاسم انوار» از اکابر عرفا و مشایخ متصوفه‌ی به‌نام قرن چهارده میلادی است. وی علابه بر فارسی اشعاری نیز به زبان‌های تورکی، گیلکی و عربی سروده ‌است.

سابقه‌ی تورکی‌نویسی و تورکی‌سرایی در اراضی مطابق بر ایران فعلی و تورکی‌ایلی شامل آزربایجان اقلاً به سه قرن پیش از قاسم انوار (قرن دوازدهم میلادی) بر می‌گردد و وی در این عرصه نخستین نیست، اما سروده‌های وی به زبان گیلکی از اولین نمونه‌های مکتوب این زبان هستند. اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار به تورکی شرقی - جغتایی (مرحله‌ی پیشین اوزبیکی و اویغوری نو) هستند. در این اشعار صرفاً برخی عناصر محدود تورکی غربی و یا اوغوزی مانند فورم آینده - آرزو سوم شخص مفرد (بوْزا = بوز + -ا، از مصدر تورکی بوْزماق) دیده می‌شود که آن هم ترجیح شخصی شاعر نه‌بوده، تاثیرات تورکی غربی و یا اوغوزی موجود در تورکی شرقی هستند.

قاسم انوار بخش بزرگ حیات خود را در شهرهای تورکستان و خوراسان از قبیل هرات، بلخ، سمرقند، نیشابور و ... که تورکی شرقی - جغتایی زبان ادبی در آن‌ها بود گذرانیده است. تورکی شرقی - جغتایی هم‌چنین یک زبان ادبی و پرستیز و رسمی دولت تورک تیموری – کوره‌که‌ن (گورکانی) که قاسم انوار در پایتخت‌های آن می‌زیست و سراب و تبریز و آزربایجان و کل تورک‌ایلی در قلم‌روی آن قرار داشتند بود (زبان پرستیژ بودن تورکی جغتایی در دولت‌های تورک وقت حاکم بر اراضی ایران فعلی تا پایان حاکمیت ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت). قاسم انوار با سلاطین و بزرگان چاغاتای – جغتایی روابط بسیار و نزدیک داشت. اکثر شاه‌زاده‌گان و امیرزاده‌های چاغاتای - جغتایی، مانند میرزا اولوغ بیگ از مریدان و معتقدان قاسم انوار بودند و در اعزاز و احترام به وی مبالغه‌ی تمام می‌نمودند. عمارت آرام‌گاه بر سر قبر قاسم انوار هم به امر امیر علی‌شیر (اولوشیرا) نوایی از نام‌دارترین سیاست‌مداران و فرهنگ‌مردان و دانشمندان و ادبای تورک بنا شده است.

اشعار تورکی، ملمعات تورکی و حتی اشعار فارسی قاسم انوار، از جهت کاربرد کلمات و اصطلاحاتی که نشان‌گر و منعکس کننده‌ی فرهنگ اجتماعی، سبک زنده‌گی، رفتارهای فردی و سنن و سیستم‌های اعتقادی تورکان دوره‌ی وی هستند (سورمه، کاکیل، دوْردۇ، قێمێز، شامان، ...)، حائز اهمیت می‌باشند. به عنوان نمونه وی فیضی که از خداوند به وی می‌رسد و او آن‌ها را مانند عطیه و هدیه‌ای به خود قبول می‌کند، با اعداد دوقوز (نه) و دوخسان (نود) توصیف کرده است: (زِ فیضت خاطرِ قاسم، همیشه شاد می‌باشد - که این فیض از تو می‌یابد؛ اگر دوْققۇز، اگر دوْخسان). زیرا عدد نه و مضارب آن اعدادی مقدس در میان تورکان و موغولان بودند و تعداد هدیه‌هایی که سلاطین و بزرگان و حتی عامه‌ی مردم تورک و موغول می‌دادند و دریافت می‌کردند، مضرب نه بود. در این بیت نیز قاسم انوار در تطابق با این سنت تورکی – آلتاییک، فیض‌های کم - اندک خداوند را دوققوز (نه) و فیض‌های زیاد - بی‌شمار او را دوخسان (نود) می‌نامد.

در این فصل اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی – فارسی قاسم انوار را در یک‌جا و بدون توضیحات داده‌ام. کلمات تورکی را با الفبای فونتیک تورکی نوشته و با فونت‌های بولد نشان دادم. به منظور تسهیل امکان پیدا نمودن اشعار و ابیات ملمع تورکی در دیوان قاسم انوار، مصرع اول شعر حاوی آن‌ها را به عنوان نام هر کدام به کار بردم.