گزارش جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه از حقوق و
آزادیهای زنان در اوروپا، روسیه و تفلیس
مئهران باهارلی
رهبر ملی تورک جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه، پیشگام و پیشرو در ناسیونالیسم مودرن تورک در تورکایلی است. او در عرصههای متعدد دیگر هم، مانند اندیشهی لائیسیسم – سکولاریسم، فمینیسم و مطرح کردن مسائل زنان پیشرو و سنتشکن بود. این واقعیت که دختران او مخصوصاً مستوره افشار اورمویی در جرگهی نخستین فمینیستهای تورکایلی و ایران قرار دارند، امری تصادفی نیست.
در زیر قسمتی کوتاه از کتاب سفرنامهی تفلیس جمشید خان را نقل کردهام. وی در این نوشتهی کوتاه که آن را در سال ١٨٩٤ (١٢٧٣ شمسی) نوشته است با بر شمردن احترام، آزادیها و حقوقی که زنان اوروپایی و روسیه و تفلیس از آن برخوردارند، آنها را تبلیغ و از آنها دفاع میکند. تاکید جمشید خان در این نوشته بر تحصیل و آموزش دختران، کار کردن زنان در مشاغل گوناگون، اتیکت و احترام به زنان در مناسبات اجتماعی، آزادی کامل زنان برای رفتن به تماشاخانه و تییاتر و مجالس رقص و .... است. جمشید خان در این نوشتهی بسیار کوتاه، به نکات جالبی در ارتباط با زنان از قبیل فورمها و یونیفورمهای زنان در مشاغل گوناگون، لباسهای دست و پا گیر زنان در ایران، سادهگی و وقار لباسهای زنان در اوروپا، فقر و مسائل زنان فقیر از جمله در عرصهی ازدواج، زنان تارک دنیا و راهبه و کارگران جنسی و جنبههای منفی بعضی از سنن و رسوم مانند مراسم افراطی عروسی، اهمیت فوقالعاده دادن به زیبایی زنان، متابعت از مود در اوروپا، ... اشاره کرده است.
رسوم و عاداتِ خواتین
جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی – مجدالسلطنه (دسامبر ١٨٩٤)
خواتین در جمیعِ اوروپا کمالِ احترام و آزادی را دارند، علیالخصوص در روسیّه که مراعاتِ فوقالعاده در وضعِ آسایش و احترامِ آنها مینمایند. در شهرِ تفلیس درصد نفرِ نسوانِ بیسواد و به مکتب نهرفته پیدا نهمیشود و به جهتِ دخترها معلّمخانههایِ مخصوص قرار دادهاند. از این معلّمخانهها کاتبه، منشیههایِ کامل و دفتردار و موسیقیدان و غیره بسیار بیرون میآیند.
و اکثری از نسوان مشغولِ انواعِ مشاغل میباشند. چنان که جمعی در ماغازینها به سمتِ ریاست و پاره[ای] برای دفترداری یا تحویلداری و خدمتگذاری و غیره اشتغال دارند. در بعضی اموراتِ دولتی هم از چندی به این طرف از طایفهیِ نسوان مصدرِ خدمات شدهاند. مخصوصاً تلگرافچی و محرّر و بلیتفروشِ راه آهن در بعضی نقاط از جماعتِ مذکوره میباشد و در لباس، علامتِ مخصوصِ آن شُغل را مانندِ مردانِ صاحبِ شغلِ دیوانی میگذارند. اکثری از خانمهایِ صاحبمنصبانِ قوشونی با شوهرانِ خود به اوردوها و ساخلاوهایِ شهرهایِ دوردست مسافرت مینمایند.
برایِ دخترانِ بیدولت و مکنت، کمتر شوهر پیدا میشود. دختران از ده هزار تومان تا الی میلیونها باید تموّل داشته باشند که شوهر پیدا نمایند. و الّا خیلی مشکل است که دخترِ غیرِ متموّل، ولو که بسیار وجیه و نجیب باشد، شوهر پیدا نماید. این است که اکثری از زنها[یِ] وجیهه بعضی صفاتِ ناشایست را اختیار مینمایند. به عبارهی اُخریٰ نسوانی که صاحبِ حُسن و جمالند اگر متموّل نهباشند لابدّ باید فعلِ شنیع را اختیار نمایند. آنان که خسرالدّینا و الآخره شده، نه جمال دارند نه تموّل، لابدّ تَرکِ دنیا [کرده] و عابده میشوند. لاکن بسیار دیده شده نسوان که دارایِ ناموس بودهاند با وجودِ حُسن و تناسبِ اندام و وجاهتِ بی اندازه با هزاران سختی و مزدوری عمرِ خود را به سر برده و تَرکِ ناموس نهنمودهاند.
در خصوصِ لباس، اگر چه بسیار فورمِ سنگین و ساده دارند و بعضی لباسهایِ زری و زنجیرهدار که در ایران معمول است نهمیپوشند، لاکن برای تغییرِ طرحِ لباس باز دوچارِ خسارات و زحمت میشوند. لباسهای زری و زنجیرهدار در شهرِ مذکور مخصوصِ رقّاصان و بازیگرانِ تماشاخانه است و لباسهایی که از مود (مود به طرح گفته میشود) میافتد، پوشیدن آن برایِ خانمها بسیار دشوار است.
در کوچه و تویِ دوروشقاها و در مجالس همهوقت خواتین تقدّم به مردان دارند. بعض وقت که تیراموا پر میشود، بعد از آن خانمی داخل شده و جایِ نشیمن نهمانده باشد، از مردمانِ با تربیه[1] پا شده جایِ خود را بدان خانم داده، خودش[ان] در سرِ پا میایستند، و در وقتِ سوار شدن و پایین آمدن دستِ آنها را گرفته و کمالِ مواظبت به عمل میآورند، ولو هیچ آشنایی نهداشته باشند. در تماشاخانه و تییاترها و غیره پالتو[یِ] خانمهایِ محترمه را شوهران میپوشانند و اگر شوهرش نهباشد از سایرِ خویشاوندان و آشنایان هم حقِّ این خدمت را دارند. برای گردش و مهمانییِ باله خانمها کمالِ آزادی را دارند.
وضعِ عروسی در این شهر مثلِ سایرِ شهرهایِ متمدّنه بسیار سهل و به قاعده است. اکثری در یک شب تمام میشود. بعضی رسومات و تحمیلات و لاطایلاتِ زمانِ قدیم [را] در این خاک متروک و منسوخ نمایاندهاند[2]. به اکثری از عروسیها و مهمانیها از دستهجاتِ موزیکانچی میآورند. ساعتی هشت مانات دولت وجه کرایه گرفته، هر کس بهخواهد وجه مذکور را داده و موزیکانچی در هر محلّ که میخواهند حاضر خواهد شد.
در
تربیتِ اطفال و وضعِ خانهداری کمالِ مهارت را دارند. وضعِ تربیه و خانهداری و
سایرِ ملزوماتِ نسوانیّه [را] در مکتبِ دختران مثلِ سایرِ علوم تحصیل نموده، یاد
میگیرند.
کلمات تورکی این متن
اوردو:
ارتش
تومان:
واحد پول به معنی دههزار
چی:
پسوند فاعلی در تلگرافچی، موزیکانچی
خواتین: جمع عربی کلمهی تورکی خاتون، قادین، عنوان زنان اشرافی
دوچار:
توشار، مواجه و مصادف
ساخلاو: ساخلوو، پادگان، قیشلا. از مصدر ساخلاماق- نگه داشتن، محافظه کردن
قوشون: سپاه
تورکیسمها (کلمات خارجی - در این مورد روسی - که از طریق زبان تورکی و یا تورکها به زبان فارسی راه یافتهاند)
باله:
منظور بال است، مجلس رقص و یا اوتاق رقص
بلیت: بیلیت، اصلاً کلمهای فرانسوی
پالتو: اصلاً کلمهای فرانسوی
تلگرافچی:
مامور تلگراف
تیراموای:
تراموا
تییاتر:
تماشاخانه
دوروشگا: دوروشقا، درشکه، ... کوچکتر از کالیسکا – کالسکه و گاریت- گاری و فورغون. دوروشگا، کالیسکا، گاریت و فورغون همه کلماتی روسی هستند
فورم: مجموعهی لباس، کفش وس. که فرد نظامی به تن میکند.
ماغازین:
مغازه
مانات:
واحد پول، به معنی پول و سکه
مود:
مُد
موزیکان:
میزقان، موسیقی نظامی با شیوه و سازهای اوروپایی، دستهی موزیک مجهز بدانها، ...
موزیکانچی:
عضو دستهی موزیک موزیکان
ناموس: یک کلمهی یونانیالاصل (نوموس) به معنای قوانین و اصول انسانساخته که در زبان و فرهنگهای مردسالار عربی و فارسی، اسلامی و خاورمیانهای تحول صوری و معنائی پیدا کرده و برای محروم ساختن زنان از آزادیهایشان، از حق تملک بر بدنشان، نهشناختن آزادیهای جنسی زنان، آنها را به عنوان دارایی مردان دیدن و ... به کار میرود.
دیگر کلمات
منشیه:
مونّث منشی
اکثری:
اکثرِ
عابده:
در اینجا راهبه
بعض:
بعضی
No comments:
Post a Comment