Sözümüz Véblaqları سؤزوموز وئبلاقلاري

Telegram Ķanallarıتلگرام کاناللاري

Dış Bağlantılar ديش باغلانتيلار

Saturday, July 25, 2020

تازیک، تات‌جیک، تاجیک

تازیک، تات‌جیک، تاجیک

مئهران باهارلی

تازیک:

ایرانیک‌زبان‌های قدیم در جنوب آسیای میانه (تاجیکستان، شمال شرق افغانستان کنونی، ...) و خراسان بزرگ، فاتحین و مهاجرین عرب در آن سرزمین‌ها و اولاد و اعقاب ایشان را تازیک می‌نامیدند. در بعضی از لغت‌نامه‌های فارسی این معنی اولیه‌ی تازیک با املاهای گوناگون تاز، تازک، تزیک، تاجیک، تاژ، تاژیک، تاجک، تازی، ... ذکر شده است: «عرب، بچه‌ی عربی که در عجم بزرگ شده باشد، لغتی که پارسیان بر تازیان نهاده‌اند، منسوب به قبیله‌ی عرب طَیْ، عرب‌زاده‌ای که در عجم کلان شود، فرزند عرب در عجم زاییده و برآمده، بچه‌ی عرب که در عجم بزرگ شود، نسل تازی (عرب) که در عجم بزرگ شده باشد، ...». کلمه‌ی تازیک به احتمال بسیار مرکب از «طی» (نام قبیله‌ای عرب)[1] به علاوه‌ی «-زیک»، پسوند نسبت در زبان پارسیگ (پهلوی ساسانی) و معادل -زی در زبان فارسی است: طَیْ + زیک تَیْ زیک تَیْزیک تَزیک تازیک. بنا به یک نظر دیگر کلمه‌ی تاجیک شکل ایرانیک شده‌ی «طایی» به معنی از قبیله‌ی تاج (تاژ، محرف اسم قبیله‌ی عرب طی) است. با این وصف، ریشه‌یابی نام تاجیک بر اساس کلمات فارسی و ایرانیک تاج (گویا منسوب به قبیله‌ای ایرانیک به اسم تاج)، تاج (تاجی و یا تجیگ از کلاه تاج‌مانند)، تاختن (تازیک: مردم کمرباریک و دونده، مانند اسب تازیک و سگ تازیک)، داها (دجیک از نام قوم باستانی داهه، داها، دئی)، ترسیدن (ترسیک: جبان، ترسنده)، تگاس یونانی، تژی سکایی، . .. نادرست است. کلمه‌ی تاشیهْ (Taşih) در زبان چینی به معنی عرب، محرف تازیک (بویل، حاشیه ص ١٦، ترجمه‌ی انگلیسی تاریخ جهان‌گشای جوینی)؛ و کلمه‌ی «تازی» در دری افغانستان کوتاه شده‌ی تازیک است که دوچار تحول معنایی شده و مِن باب اطلاق جزو به کل معنی مطلق عرب را کسب کرده است.

تات‌جیک:

تورکیک‌های قدیم ایرانیک‌زبان‌هایی که تحت حاکمیت خود در می‌آوردند، حاکمیت تورک را قبول می‌کردند، تبعه‌ی غیر تورک تورک‌ها، ... را «تات‌جیک» می‌نامیدند. تات‌جیک مرکب است از کلمه‌ی آلتاییک «تات» (تت، طط، طات، طاط، ...) و پسوند تورکی تحبیب و تصغیر و تحقیر «جیک». معنی اولیه‌ی تات در تورکیک باستان، بیگانه و خارجی بود که بعدها در بسیاری از زبان‌های تورکیک معنی ایرانیک، اهل فرس، آن که تورک و موغول نه‌باشد، ... را پیدا کرده است. ایرانیک‌های مذکور که اکثراً در بلاد به تجارت و صناعت و در قرا و دیه‌ها به زراعت و فلاحت اشتغال می‌ورزیدند، به اندازه‌ی تورکان سالاشیر (سلحشور) و دلاور نه‌بودند و از این رو در نظر تورک‌ها حقیر به شمار می‌رفتند. حتی امروز در لهجه‌های زبان تورکی رایج در ایران، تات علاوه بر معنی فارس، هم‌چنین به معنی شخص دارای لکنت زبان، کم‌حرف، لال، بی زبان، دست و پا چلفتی، گیج، ناخوشایند، بی ادب، زشت، .... ، و در تورکمنی به معنی غیر تورکمن و یا تورکمنی که تلفظ کلمات را با تاثیر از فارسی به صورت نادرست ادا می‌کند و ... است. کلمه‌ی توت Tót در زبان مجاری به معنی اسلوواک، و تات در یوقوری – ساریق یوغور (در چین) به معنی تبتی هم از همین ریشه‌ی تورکیک است[2].

خلاصه: تات‌جیک و تازیک دو گونه از یک کلمه‌ی واحد نیستند، دو کلمه‌ی جداگانه هستند و هیچ ارتباط ریشه‌شناسیک بین آن‌ها وجود نه‌دارد. تازیک دارای ریشه‌ی عربی + ایرانیک، و تات‌جیک دارای ریشه‌ی تورکیک بوده، و بی ربط با  «تازیک» و «تازی» و «طایی» و ... عربی‌الاصل است (هنینگ).

تاجیک

دو مفهوم «تات‌جیک» و «تازیک» با ریشه و معانی متفاوت، به سبب شباهت ظاهری و معنائی (در اشاره به اقوام ایرانیک‌زبان با منشاء غیر بومی و بیگانه و ...) به مرور زمان در افغانستان و آسیای وسطی و خراسان با هم امتزاج یافته و تبدیل به «تاجیک» به عنوان نام یک قوم متکلم به زبانی ایرانیک و مقیم در آن مناطق شده است. همانند اسم تاجیک و زبان تاجیکی، ملت تاجیک نیز به لحاظ تباری آمیخته‌ای از عرب و تورک و موغول و ایرانیک‌زبان‌های تغییر زبان داده به دری هستند. ایرانی‌الاصل و آریایی‌نژاد نمایاندن تاجیک‌ها ادعاهایی غیر علمی و نژادپرستانه است.

«تازیک» (فاتحان و مهاجرین عرب و اعقاب ایشان در آسیای میانه، خراسان، ایران)

+

«تات‌جیک» (ایرانیک‌هایی که حاکمیت تورک را قبول کرده بودند)

+

«تورک-موغول دری‌زبان شده» (در دوره‌ها‌ی غزنویان، سلجوقیان، ایلخانیان، قیزیل‌باش‌ها و قاجارها)

تاجیک

در بعضی از متون قدیمی مانند «تاریخ جهان‌گشای جوینی» هم به تفاوت بین تازیک و تاجیک و تات‌جیک اشاره شده است:

«تازیک اولاد عرب را گویند که در عجم زائیده و بزرگ شده باشد.

تاجیک [تات‌جیک] قومی را گویند که فارسی‌زبانند و قبول حکومت اتراک را کرده‌اند.

در آسیای وسطی فارسی‌زبان را تاجیک و تورکی‌زبان را تورک می‌نامند».

سیر تطور تاجیکی به دری و آن هم به فارسی و سپس فارسی تهرانی:

همان‌گونه که در مقالات متعددی نشان داده‌ام، در ایران هرگز یک توده‌ی بومی که زبان مادری آن فارسی باشد وجود نه‌داشت. زبان فارسی کنونی ادامه‌ی مستقیم زبان ایرانیک پارسیگ و یا پهلوی ساسانی نیست. زبان عربی اعراب فاتح و مهاجر به ساحه‌ی افغانستان و خوراسان به مرور زمان با زبان‌های ایرانیک آن منطقه در هم آمیخت و زبان هیبرید و یا ریخته‌ی «تازیکی» ایجاد شد. پس از آن که غزنویان تورک این زبان تازیکی نیمه‌سامی – نیمه‌ایرانیک را به عنوان زبان ادبی و دیوانی و دربار خود انتخاب کردند، نام آن به سبب کاربرد در دربار به «دری» تغییر یافت و با این دو نام «تاجیکی» و «دری» به موازات فتوحات غزنویان به شرق ایران و سپس توسط سلجوقیان تورک که آن‌ها هم آن زبان را به عنوان زبان دیوانی و رسمی خود به کار می‌بردند به غرب ایران کنونی، تورک‌ایلی، آزربایجان و آناتولی وارد شد. در ایران زبان تاجیکی و یا دری که در آغاز صرفا یک زبان ادبی و دیوانی بود تدریجاً در میان مردم ناحیه‌ی فارس و یا «فارسستان» (که موطن پرس‌های قدیم بود) رایج و مبدل به زبان مادری آن‌ها گشت و پس از آن «فارسی» هم نامیده شد. در دوره‌ی فتح‌علی شاه قاجار لهجه‌ای از این زبان فارسی و یا دری سابق و تاجیکی اسبق، در تهران پایتخت دولت تورک قاجار ایجاد شد که همان «فارسی تهرانی» و یا تنها زبان رسمی ایران امروزی است.

خلاصه: چیزی به اسم فارس اصیل وجود نه‌دارد. تقریبا همه‌ی مردم فارس‌زبان امروزی در ایران گروه‌های سامی عرب و یهودی، تورکیک-موغولیک و ایرانیک غیر دری – غیر تاجیک هستند که به مرور زمان و از دست دادن زبان خودشان، فارس‌زبان شده‌اند. عینا مانند اقلیتی نوظهور در پاکستان که امروز به زبان اوردو صحبت می‌کنند. در حالی که در گذشته قوم و تباری به اسم اوردو وجود خارجی نه‌داشت و اوردو صرفا یک زبان ادبی در میان نخبه‌گان نظامی و بوروکرات بود که بعدها به زبان مادری قسمتی از مردم تبدیل شده است. دیگر آن که در عصر حاضر می‌باید از سه نام ملی متفاوت «تاجیک»، «دری» و «فارس» استفاده کرد. در نوشته‌های مربوط به ایران قبل از قیزیلباشیه (صفویان) حتی تا پایان قاجارها، به جای «فارس»، می‌توان اسم «تاجیک» و یا دقیق‌تر «تاجیک‌های غربی» را به‌کار برد. از طرف دیگر «فارس» صرفا می‌باید در مورد ایران معاصر به کار رود و مطلقاً ‌باید از کاربرد «فارس» در مورد افغانستان و آسیای میانه اجتناب کرد. در عرصه‌ی تاجیکستان و مناطق مجاور در آسیای میانه می‌باید از اسم «تاجیک»، و در عرصه‌ی افغانستان بسته به مورد می‌باید از «دری» و یا «تاجیک» استفاده نمود. زیرا علی رغم قرابت زبانی، «فارس»، «دری» و «تاجیک» سه عنصر قومی متفاوت و جداگانه هستند (مانند وضعیت سرب‌ها، کرووآت‌ها و بوشناک‌ها در یوگسلاوی سابق).

برای مطالعه‌ی بیشتر

فارس‌ها از کجا آمدند؟ تورک و عرب و موغول و ... چه‌‌طور فارس‌زبان شدند؟

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_26.html

تازیک، تات‌جیک، تاجیک؛ و پارس، فارس

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post_34.html

«فارس» غیر از «پرس»، و این دو غیر از «پارسی» هستند

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post_7.html

پرس‌های باربار (وحشی) و عجم (گنگ)؛ و یا گر حکم شود که‌ مست گیرند، در شهر هر آن‌که‌ هست گیرند

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/02/blog-post_20.html

ا. اسمیت و ه.گ.او. دووایت (١٨٣٣ میلادی): پرشیا نامیدن ایران یک دروغ یونانی است.

 http://sozumuz1.blogspot.com/2019/03/blog-post_9.html

تاسیس جمعیت تورک‌تبارهای فارسی‌زبان در ایران

https://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post.html


[1] نقل قول: «طی‌ٔ ، طائی [طَیْی‌ِءْ] قبیله‌ای از قبائل عرب و از نیاکان عصر جاهلیت. از نام «طاءة» بر وزن طاعة نیای قبیله‌ی طی که به معنی دور شدن در چراگاه است. و نسبت به ایشان طائی است و حاتم طائی جوان‌مرد معروف به کرم و ابوتمام طائی شاعر مشهور به آنان منسوبند و شماره‌ی تیره‌ی مزبور بسیار است، بنو طی - فرزندان طاءة در یمن مُقیم بودند، هنگام بیرون رفتن قبیله‌ی اَزد و پراکنده شدن آنان تیره‌ی طی‌ٔ  نیز از یمن خارج شدند و به نجد و حجاز نزدیک بنی اسد فرود آمدند، آن گاه بر بنی اسد غالب آمدند و از آن جا به دو ناحیه‌ی کوهستانی اجاء و سلمی نقل و تحویل کردند و در آن کوه سکونت گزیدند و تاکنون آن دو کوه را به نام طی‌ٔ خوانند، و منازل آنان از پائین فید تا پایان اجاء و تا قریات واقع در بادیه‌ی عراق از ناحیه‌ی شام کشیده بود. سپس در آغاز و هنگام فتوحات اسلام در اقطار دیگر پراکنده شدند، و ایشان را تیره‌ها  و بطون بسیار است. و در عصر حاضر نیز بطن‌های بسیاری از فرزندان آن جد جاهلی در بادیه‌ی عراق و شام متفرق و پراکنده می‌باشند».

No comments:

Post a Comment