Sözümüz Véblaqları سؤزوموز وئبلاقلاري

Telegram Ķanallarıتلگرام کاناللاري

Dış Bağlantılar ديش باغلانتيلار

Thursday, November 30, 2023

سکه‌ی تورکی تؤره‌گه‌نه‌ (توراکینا) خاتون، ضرب تبریز، ۱۲٤٤ میلادی: اولوغ مونقول اولوش بیگ

 

سکه‌ی تورکی تؤره‌گه‌نه‌ (توراکینا) خاتون، ضرب تبریز، ۱۲٤٤ میلادی:

اولوغ مونقول اولوش بیگ 

مئهران باهارلی

 

TEBRİZ'DE BASILAN TÖREGENE HATUN TÜRK YARMAĞI, MS 1244

TURKISH COIN OF THE TÖREGENE QATUN, MINTED IN TABRIZ, 1244 CE

 

MÉHRAN BAHARLI 

«سؤزوموز، مئهران باهارلی‌نین یازقالاری توپلوسو» پیتییی،‌ بیرینجی جیلدده‌ن

Sözümüz, Méhran Baharlının yazqalar toplusu” pitiyinden, cild I

از کتاب « سؤزوموز، مجموعه مقالات مئهران باهارلی» - جلد اول 

mehranbahari1@yahoo.com

https://independent.academia.edu/MBaharli

https://sozumuz1.blogspot.com/

https://www.facebook.com/profile.php?id=61579230999069

اؤزه‌ت:

ایران اؤته‌یی‌نده (تاریخی‌نده) آقچالاردا (پول‌لاردا) تورک‌جه یازی‌لار ایش‌له‌دیلمه‌سی بیر اه‌رکله‌ت (دولت) گه‌له‌نه‌یی ایدی. آقچالاردا فارس‌جانین قول‌لانیلماسی قیزیل‌باش (صفوی) دؤنه‌می‌نده باش‌لامیش‌دیر. اوندان قاباق نئچه یوزایل بویونجا، ایران‌ی یؤنه‌ته‌ن تورک – موغول اه‌رکله‌ت‌له‌ری سار‌ی‌ندان (طرفی‌نده‌ن) یارماق (سکه) و چاولاردا (اسکناس‌لاردا) تورک‌جه یازی‌لار ایش‌له‌‌دیلیردی. «تؤره‌گه‌نه یارماق‌لاری» اوزه‌‌ری‌نده تورک‌جه یازی بولونان بو آقچالارین بیر تورودور. بو یازیم‌دا ایل‌خان‌لی اه‌رکله‌تی‌نین باش‌اورو (پایتختی) ایله تورک‌ایلی و آزه‌ربایجان‌ین اؤزده‌‌یی (مرکزی) ته‌بریزده باسیلان تؤره‌گه‌نه یارماق‌لاری‌نی اینجه‌له‌دیم. بو یارماق‌لار تورک‌جه یازی‌لاری، باسیلدیق‌لاری اور (شه‌هه‌ر)، و ایران اؤته‌یی‌نده آقچالاردا تورک‌جه قول‌لانما گه‌له‌نه‌یی آچی‌لاری‌ندان یانی‌سیرا، آجونون (دونیانین) آلتی‌دا بیری‌نه ائگه‌مه‌ن اولان (حوکوم سوره‌ن)، چاغی‌نین اه‌ن بؤیوک خاقان‌لیغی‌نین (ایمپاراتورلوغونون) خاقان‌چاسی - خاقان ائجه‌سی (ایمپاراتوریچه‌سی) و گوج‌لو بیر قادین خاقان اولان تؤره‌گه‌نه خاتون‌ون حاکمیتی دؤنه‌می‌نده باسیلدیغی اوچون ده اؤنه‌م‌لی‌دیر.

Özet:

Îrân öteyinde (târîhinde) akçalarda (paralarda) Türkçe kullanılması bir erklet (devlet) geleneyi idi. Akçalarda Farsçanın kullanılması Kızılbaş (Safevî) döneminde başlamıştır. Ondan önce birkaç yüzyıl boyunca Îrân'ı yöneten Türk-Moğol erkletleri sarından (tarafından) yarmak (madeni para) ve çavlarda (banknotlarda) Türkçe yazılar kullanılıyordu. “Töregene yarmakları” üzerinde Türkçe metin bulunan bu akçaların bir türüdür. Bu yazımda İlhanlı Erkletinin başkenti ile Türkili ve Azerbaycan'ın özdeyi (merkezi) Tebriz'de basılan Töregene yarmaklarını inceledim. Bu yarmaklar Türkçe metinleri, basıldıkları ur (şehir), ve Îrân öteyinde akçalarda Türkçe kullanımı geleneyi açılarından yanısıra, acunun (dünyanın) altıda birine egemen olan, çağının en büyük hakanlığının (imparatorluğunun) hakanecesi - hakaniçesi (imparatoriçesi) ve güçlü bir kadın hakan olan Töregene Hatun'un hükümdarlığı döneminde basıldığı için de önemlidir.

Abstract

The usage of the Turkish language on money was a state tradition in Iranian history. Turkish scripts were used on coins and banknotes by the Turkish-Mongolian states that ruled over Iran several centuries prior to the adoption of Persian on money during the Qizilbash (Safavid) period. One particular type of coin inscribed with Turkish text is known as “Töregene coins”. In this article, I will be examining the Töregene coins that bear Turkish inscriptions and are minted in Tabriz the capital of the Ilkhanate state and the center of Türkili and Azerbaijan. These coins hold great significance not only in terms of their Turkish inscriptions and the city they were minted in, but also due to highlighting the importance of the usage of Turkish language on money in Iranian history, and being issued under the reign of Töregene Hatun, a powerful female ruler and Empress of the largest empire of that time who ruled over one-sixth of the world.

خلاصه:

استفاده از زبان تورکی بر پول‌ها یک سنت دولتی در تاریخ تورک – موغول ایران بود. نوشته‌های تورکی چندین قرن قبل از آن که ‌نخستین کلمات فارسی در قرن شانزده‌ در عصر دولت قیزیل‌باشیه (صفوی)، آن هم به صورت شعر، ‌بر پول‌ها ظاهر شوند، بر پول‌های دولت‌های تورک و موغول حاکم بر اراضی ایران امروزی و تورک‌ایلی به ‌کار رفته‌اند. نمونه‌ای از این پول‌ها با متون تورکی، سکه‌های مشهور به «سکه‌های تؤره‌گه‌نه» است که در شهرهای تورک‌ایلی و قفقاز و نواحی مجاور آن ضرب شده‌اند. در این مقاله دسته‌ای از سکه‌های تؤره‌گه‌نه با متون تورکی ضرب شده در تبریز را معرفی کرده‌ام. این سکه‌ها به سبب داشتن متون تورکی، ضرب شدن در تبریز و دیگر شهرهای تورک‌ایلی، استفاده‌ی رسمی از زبان تورکی در اسناد دولتی (سکه)، و ضرب شدن در دوره‌ی حاکمیت تؤره‌گه‌نه‌ خاتون، زنی که‌ فرمان‌روایی بر بزرگ‌ترین امپراتوری عصر خود و یک ششم کره‌ی زمین را بر عهده ‌داشت، حائز اهمیت فوق‌العاده‌ی تاریخی هستند.


مقدمه

در این نوشته‌ یک سکه‌ با متن تورکی از مجموعه‌ی مشهور به‌ «سکه‌های تؤره‌گه‌نه»، ضرب شده ‌در تبریز در سال ١٢٤٤ میلادی را معرفی کرده‌ام. این سکه‌ها به ‌سبب داشتن متون تورکی، ضرب شدن در تبریز و دیگر شهرهای تورک‌ایلی، استفاده‌ی رسمی از زبان ملی تورکی در اسناد دولتی (سکه)، رسمی و دولتی بودن زبان تورکی در تورک‌ایلی، و ضرب شدن در دوره‌ی حاکمیت تؤره‌گه‌نه‌ خاتون، زنی که‌ فرمان‌روایی بر بزرگ‌ترین امپراتوری عصر خود و یک ششم کره‌ی زمین را بر عهده ‌داشت حائز اهمیت فوق‌العاده‌ی تاریخی هستند.

در طول تاریخ یک هزار و دویست ساله‌ی تورک – موغول در ایران، تورکی همیشه ‌یک زبان دولتی و رسمی دوفاکتو، هم به‌ صورت شفاهی و هم مکتوب بود. یکی از مظاهر بسیار مهم این رسمیت و دولتی بودن در شکل مکتوب، استفاده ‌از زبان تورکی بر پول‌ها (آقچا)، در ضرب سکه‌ (یارماق) و چاپ اسکناس (چاو) است. در واقع نوشته‌های تورکی بسیار پیشتر از آن که ‌نخستین کلمات فارسی بر پول‌ها ظاهر شوند، بر پول‌های دولت‌های تورک و موغول حاکم بر اراضی ایران امروزی و تورک‌ایلی به ‌کار رفته‌اند.کاربرد زبان فارسی بر سکه‌ها در اراضی ایران امروزی، پدیده‌ای نسبتا جدید، و مربوط به‌ قرن شانزده‌ در عصر دولت قیزیل‌باشیه ‌و حمله‌ی اشرف افغان به ‌فارسستان، آن هم نخست در فورم شعر و قرن‌ها پس از ظهور پول‌ها با متون تورکی است. قبل از آن، زبان فارسی هرگز بر سکه‌ها و پول‌ها به ‌کار نه‌رفته ‌بود. در حالی که ‌زبان‌های تورکی، عربی، مونقولی؛ چینی و ... با خطوط خودشان در ضرب سکه‌های دولت‌های تورک حاکم بر ایران به ‌کار می‌رفتند. به‌ عبارت دیگر تاریخ پول تورک در ایران، اقلا پنج قرن بیش‌تر و قدیمی‌تر از پول فارس در این کشور است.

تؤره‌گه‌نه ‌خاتون – دؤره‌گه‌نه‌ قاتون،Xatun  Döregene qatun - Töregene: (دؤره‌گه‌نه، توراگنه، توراکینا، ...، در موغولی مودرن Дөргөнэ, ᠲᠦᠷᠭᠡᠨ᠎ᠡ [1]، در متون چینی ملقب به ‌امپراتوریچه ‌ژائوجی (昭慈皇后 ملکه‌ی درخشان مهربان) نوه‌ی چنگیز خان (چینگیز، چه‌نگیز، ته‌نگیز، ده‌نیز: دریا، مجازا حاکمیت)، همسر امپراتور موغول اؤگه‌ده‌ی (اوگتای، اوختای. اؤگ: عقل، خرد، رأی. اؤگه‌ده‌ی: خردمند، ذکی، هوش‌مند، عاقل؛ اوگه‌ – اوخه: عنوانی دولتی معادل مستشار و مصلحت‌گذار، پائین‌تر از خان)، و خاتون کبیر (یئکه ‌قاتون) امپراتوری موغول بود که ‌پس از مرگ همسرش در سال ١٢٤١ تا سال ١٢٤٦ زمانی که ‌بزرگ‌ترین پسرش گویوک خان[2] (گیوگ، قویوق: اژدها، حیوان وحشی) بر تخت سلطنت جلوس کرد، مدت چهار سال فرمان‌روا و امپراتوریچه‌ی امپراتوری کبیر موغول، بزرگ‌ترین و قدرت‌مندترین دولت عصر بود[3]. تؤره‌گه‌نه‌ خاتون نخست به‌ عنوان نائب‌السلطنه ‌حاکمیت را در دست گرفت، اما با طولانی شدن روند انتخابات برای امپراتور جدید، در عمل فرمان‌روای مطلق‌العنان امپراتوری موغول با اختیارات تامه‌ شد. تؤره‌گه‌نه‌ خاتون یک سیاست‌مدار و دولت‌زن و استراتژیست توانا بود که ‌تحت فرمان‌روایی او قلم‌روی امپراتوری موغول گسترش یافت و آناتولی را هم شامل گشت.

تؤره‌گه‌نه ‌خاتون در سال ١٢٤٣ « نویان آرغون آقا» را به ‌عنوان حاکم و والی اولوس پنجم امپراتوری موغول، که ‌شامل قفقاز جنوبی، تورک‌ایلی (تمام منطقه‌ی تورک‌نشین در شمال غرب و نواحی مجاور آن در ایران) و شرق تورکیه‌ (دیاربکیر، آخلات، ...)، کمابیش مطابق با «تورکمانیا» می‌شد تعیین کرد. در این دوره‌ در این منطقه‌ از امپراتوری موغول، سکه‌هایی ضرب شد که ‌به ‌جای عبارت موغولی -عربی مرسوم «قاآن العادل»، در قسمت فوقانی یک روی آن عبارت تورکی «الغ منقل الوش بیگ» (و در پشت سکه، نام محل ضرب و عبارات عربی لا اله ‌الا الله، محمد رسول الله‌ ....) ضرب شده‌ بود. در زیر این عبارت تورکی، تصویر یک سوارکار کمان‌دار و تیرانداز در حالی که ‌بر اسبی با دم گره ‌زده‌ به‌ طرف غرب می‌تازد اما پشت سر چرخیده ‌تا تیر خود را به ‌طرف شرق پرتاب کند، با یک خرگوش و یا سگ (بعضا مار) در زیر اسب، (بعضا شمشیر و یا خنجری بر کمر سوارکار و یک ستاره‌ی هفت گوش و یک پرنده ‌و ....) ‌تصویر شده ‌است. ظاهرا این موتیف اقتباس موغول‌ها از سکه‌های حکام تورک آناتولی، محمد سالتوق (١١٧٤-١٢٠٠) ضرب شده ‌در ارزروم و قیلیج آرسلان از سلجوقیان روم است.

سوارکار تصویر شده ‌می‌تواند نخستین ضرب کننده‌ی این سکه‌ها با متون تورکی، یعنی بایجو نویان که ‌دارای عنوان «اولوس بیگ» (در دوره‌ی عباسی معادل امیرالامرا، عالی‌ترین مقام نظامی و شخص دوم دولت بعد از خلیفه) بود، «نویان آرغون آقا» والی موغول منطقه ‌که ‌از طرف تؤره‌گه‌نه‌ خاتون به‌ جای بایجو نویان نصب شد، و در مواردی که سوارکار ‌یک زن است، خود تؤره‌گه‌نه‌ خاتون باشد.

نام تؤره‌گه‌نه Töregene : مرکب از کلمه‌ی «تؤره» به‌ علاوه‌ی پسوند «-گه‌نه» است. ریشه‌ی تؤروTörü  در موغولی ماخوذ از همان کلمه ‌در تورکی به ‌معنی تولید کردن، زائیدن، حیات دادن و ...[4] است. پسوند موغولی -گه‌نه ‌ᠭᠡᠨᠡ، -غانا ᠭᠠᠨᠠ از کلمه‌ای که ‌به ‌آن اضافه ‌می‌شود، اسم اشیاء و اشخاص و گیاهان و حیوانات و ... دارای خاصیت و خصلت موجود در کلمه‌ی بن می‌سازد. پسوند -گه‌نه ‌مفهوم بسیاری و انبوهی، و تکرار عملی در یک مدت زمان کوتاه ‌را در خود دارد (معادل پسوند -گه‌ن تورکی: گه‌زه‌یه‌ن - بسیار گردش کننده، اؤته‌گه‌ن - خروس). در حالی‌ که‌ پسوند -گه‌لیه، -غالیا در مورد اعمال تکراری که‌ مدت‌ها ادامه‌ می‌یابند به‌ کار می‌رود[5] (معادل پسوند -خالا در تورکی: یایخالا، چالخالا، ...). با این وصف تؤره‌گه‌نه به معنی زای  و حیات‌بخش، و معادل اسم حوّا در عبری – عربی است.

قرائت عبارت تورکی سکه‌های تؤره‌گه‌نه: الغ منقل الوش بیک

اولوشÜlüş : در زبان تورکی اصطلاحی جوغرافیایی بوده‌ تنها به‌ معنای کشور است. از سده‌ی یازدهم میلادی به‌ معنای شهر نیز به ‌کار رفته‌ است. کلمه‌ی اولوش از مصدر اولمه‌ک Ülmek  به‌ معنی توزیع و تقسیم کردن و به ‌اشتراک گذاردن است.

مونقول اولوشMoñul Ülüş : عبارت مونقول اولوش به ‌معنی کشور موغول است. در موغولی معاصر مونقول اولس (Монгол Улс)، اسم رسمی دولت موغولستان است.

اولوس Ulus : تغییر یافته‌ی کلمه‌ی اولوش تورکی در زبان موغولی است. در زبان موغولی اولوس نخست به ‌امپراتوری بزرگ چینگگیز خان و به ‌مردم و سرزمین‌هایی که ‌به ‌چهار پسر او داده‌ شد، مردم و سرزمین‌هایی که ‌فتح می‌شدند یا تحت مالکیت ارثی بودند، اطلاق می‌گردید. سپس معانی مجموع تابعان یک فرمان‌روا، ائتلافی از چند قبیله‌ی گوناگون، ملت، خلق، کشور، سرزمین، امپراتوری، سلسله‌ی پادشاهی و ... را کسب کرد. اولوس در نظام موغولی میراث مشترک بود و تنها به ‌فردی که ‌آن‌ها را در اختیار داشت تعلق نه‌داشت، بلکه ‌مشترکا به‌ کل طایفه‌ی او متعلق بود. تحت این سیستم، کل امپراتوری موغول، و یا «یئکه‌ مونقول اولوس» (کشور موغول کبیر)، متعلق به‌ «آلتان اوروق» (قبیله‌ی طلایی و یا خاندان امپراتوری: فرزندان چنگیز خان) بود[6].

بیگ: امیر و فرمانده، معادل تورکی نویان موغولی. در اصل به‌ معنای رئیس قبیله‌ و قوم و رئیس غیر مستقل و تابع بود. نهایتا از ریشه‌ی پو Po  – په‌کPek  در چینی قدیم به ‌معنای فرمانده‌ی صد تن است.

منقل Moñul : تلفظ موغولی این کلمه ‌مؤنگگول و ریشه‌ی آن کلمه‌ی تورکی مه‌نگو به‌ معنی ابدی و لایزال است که ‌با افزوده‌ شدن پسوند -ول، – غول تورکی، اسم مؤنگگول از آن ساخته ‌شده ‌است. بعضی از محققین کلمه‌ی منقل در سکه‌های تؤره‌گینه‌ را مطابق با تلفظ تورکی مه‌نگی، با فتحه ‌و به‌ صورت مه‌نگیل خوانده‌اند. حال آن که ‌در این عبارت منقل به ‌معنای ابدی نیست، بلکه‌ اسم قوم و دولت موغول است و بنابراین می‌باید همان گونه‌ که‌ آن قوم و دولت در زبان تورکی خوانده ‌می‌شود یعنی مونقول تلفظ گردد، هر چند ریشه‌ی آن دارای فورم تورکی مه‌نگی باشد.

الغ منقل الوش بیک - اولوق مونقول اولوش به‌گ[ی] - Uluq Moñul Ülüş Beg[i]: با توجه ‌به ‌آن چه ‌گفته ‌شد، این عبارت به‌ معنای «بیگ و امیر (حاکم و والی) کشور موغول کبیر»، و به ‌احتمال کمتری «امیرالامرای (اولو نویان) موغول کبیر» است. این عبارت به ‌تورکی است زیرا در آن به ‌جای یئکه‌ی موغولی اولوق تورکی، به ‌جای اولوس موغولی اولوش تورکی، و به ‌جای نویان موغولی بیگ تورکی استفاده ‌شده ‌است.

در بعضی نوشته‌ها «مونقول اولوش» به‌ صورت «ملت موغول» ترجمه ‌شده ‌که‌ نادرست است. زیرا اولوش که ‌در این عبارت به ‌کار رفته، در تورکی صرفا معنای کشور و جوغرافیایی دارد. در حالی که ‌اولوس به ‌معنای مردم و ملت و .... است. (فورم موغولی اولوس تورکی‌الاصل، دوباره ‌به ‌زبان تورکی و در این معنا وارد شده‌ است).

توزیع جوغرافیایی سکه‌های تورکی تؤره‌گه‌نه ‌خاتون: سکه‌های تؤره‌گه‌نه‌ خاتون تقریبا منحصرا در شهرهای تورکمانیا، یعنی جنوب غربی دریای خزر شامل شمال غرب ایران (تورک‌ایلی)، جنوب قفقاز (جمهوری‌های فعلی آزربایجان و ارمنستان و گورجستان) و شرق آناتولی ضرب شده‌اند. ضرب این سکه‌ها با متون تورکی در این منطقه، نشان می‌دهد که ‌زبان رابط، غالب و بومی اهالی این منطقه‌ در نیمه‌ی اول قرن ١٣ میلادی تورکی بوده ‌است: تبریز، ارمیه (اورمیه)، ویراوی (وراوی، در دامنه‌ی کوه ‌سبلان)، خوی، اردبیل، اونار (در پیشگین، مشگین‌‌شهر)، لشکر (نام عمومی کمپ‌های نظامی متحرک در آزربایجان)، بازار بولاق، بازار لشکر؛ باکویه (باکو)، گنجه ‌(کنجه)، کیران (شهری در نخجوان)، لاچین، نخجوان، تفلیس، وارتان، برزند (فرزند، شهری در قفقاز جنوبی)، باوونق (بونق، شهری در قفقاز جنوبی)، قاراباغ، بیلقان؛ اخلات (اخلاط، خلاط، در شمال دریاچه‌ی وان)، دمانیس[7].

نکته‌ی جالب توجه دیگر آن که همان‌گونه که از متن تورکی این سکه‌ها نیز معلوم می‌شود، تورک‌ایلی و قفقاز جنوبی و شرق آناتولی در آن دوره، مانند همه‌ی قلمروی امپراتوری موغول به شمول ایران فعلی، جزئی و قسمتی از «کشور موغول» و موغولستان شمرده می‌شدند.

بعضی از عناوین تورکی برای زنان

آروات Arvat  - آورات Avrat : در تورکی قدیم اوراقوت، اوراغوت، اوراووت، اوراغیت، اوراقات، اوراقاچ، .... ۱-زن، ۲-مونث، ۳-مولّد، .....

ایچهİçe ، ایجه، ائجه Ece ، ائچه، ائزه: ۱-خواهر بزرگ، ۲-زن سالمند، ۳-مادر، ٤-خانمی که مورد احترام همه است. در فورم ایچه به عنوان پسوند تانیث به کار می‌رود: تانری ایچه تانریچه تانریچا: خدا و رب النوع مونث، قیرال‌ ایچه قیرالیچه: ملکه (از قیرال مجاری به معنی شاه، به علاوه‌ی ایچه)، ایمپاراتور ایچه ایمپاراتوریچه: زنی که بر امپراتوری حاکم است، همسر امپراتور، خاقان ایچه خاقانیچه (خاقان مونث)، خان ایچه خانیچه (خان مونث)، بیگ ایچه بیگیچه (بیگ مونث، شاید مرتبط با نام بیگجه)، دایی ائجه و یا تای ائجه دایچا، دایزا، داییزا، تاییزا، تئیزه، ...: خاله، کلمه‌ی «ائزه-ائجه» در اصطلاح «اممه‌جی» به معنی دختر عمه هنوز در منطقه‌ی زنجان بکار می‌رود: عمّه ائجه-عمّه‌ائجه-عمّه‌جه-عمّه‌جی.

بر، بری، به‌ر، به‌ری Beri : کلمه‌ا‌ی موغولی به معنای ۱-عروس، همسر مرد، ۲-همسر برادر بزرگ، .... معادل گه‌لین – گلین تورکی و مترادف اؤکین-هؤکین موغولی. فورم‌های گوناگون در زبان‌های مونقولیک: به‌ر، بئر، به‌ری، بئری، بیری، باروئی، به‌ره، بیره، وئره، بئره، به‌ریگه‌ن، به‌رگه‌ن، به‌رگه‌نگ، بیرگه، به‌رگه‌نگ، وه‌رگانگ، وئرگانگ، ...

بکیBeki ، به‌کی، بگی، به‌گی، بیگی، بیکی: ۱-شامان زن، ۲-شاه‌زاده‌ی دختر و یا زنان شاه‌زاده، دختران خان.

بگیم، بگوم، به‌گیم Beyim : سرکار خانم، خانم محترم. مونث بک، بیگ و به‌ی. (پسوند –یم در تورکی قدیم پسوند تانیث است، مانند خان-خانیم، بگ-بگیم، تنگری-تنگریم، ....).

بی بی Bibi ، بیوی، بوبو، ببی، بیبک، ...: ۱-عنوانی مؤدبانه و محبت‌آمیز برای زنان، ۲- زن نیکو ۳-کدبانو و خاتون خانه، ٤-عمه، ٥-مادر برزگ، ٦-قابله و ....

بیکهBike ، بیگه: دوشیزه، باکره. عنوان تورکی مرکب «خان بیکه» به ویژه در میان تاتارها به معنی ملکه (معادل ترکه‌ن) است.

تریم، تاریم، ته‌ریم Terim : ۱-پرنسس، شاه‌زاده خانم، بیگ‌زاده و خان‌زاده، ۲-شاه‌زاده‌ها و خانم‌هائی که از نسل افراسیاب‌ هستند و نیز کودکان و فرزندان آن‌ها ۳-صفتی به نشانه‌ی احترام برای دختران و زنان خویشاوند سببی مانند برادر زن، زن عمو و زن دائی و ... مونث تنگری (تنگری+م تنگریم تریم).

ته‌رکه‌ن Terken ، ترکن: ۱-ملکه در تورکی باستان و میانه ۲-مجازا دختر زیبا.

جان Can: کلمه و صفتی تورکی به معنی ۱-بزرگ و درشت، برجسته، کبیر، پیشرو، ۲-مجازا ارزش‌مند و گران‌مایه، عزیز. در اسامی زنان خویشاوند به کار می‌رود، مانند «جان ائجه» به معنی خواهر بزرگ پدر (عمه)، جان بيگيم خاتين، جان آقا خانیم، و ...

خاتین Xatın ، خاتون، قاتن، قاتون، قادین Qadın : مونث قاغان- خاقان. ۱-ملکه‌ی زن، ۲- هم‌سر حاکم و خاقان، ۳- عنوان زنان اشرافی، ٤- بانو ٥- لقب دختران و زنانی که از نسل افراسیاب (آلپ ار تونقا) بودند ٦-عنوان همه‌ی زنان حکام از نسل چنگیز، فقیر و یا ثروتمند. در موغولی قدیم «قاتون»، در موغولی معاصر «خاتان»؛ در متون خییانبی «قاسون». مخفف «قا.غا.تون» تورکی (qa.ğa.tun) که در آن «–تین»، «-تون» پسوند تورکی تانیث است (معادل –سون، -جین، -چین، -قچین، -غچین ... موغولی).

خانم، خانیم :Xanım  مونث خان، به معنی بانو.

سلجیک – سه‌لجیکSelcik : عنوانی برای زنان. مخفف «سه‌لیک‌جیک». سه‌لیک: کبار، با نزاکت، بلندطبع و لطیف و نازک و مودب، باادب، آداب‌دان.

سیل‌جیک Silcik : عنوانی برای زنان. مخفف «سیلیک‌جیک»، «سیل‌لیگ‌جیک». سیلیک - سیلیگ: تمیز، منزه، پاک، پاکیزه، باناموس و باکره، دست نه‌خورده، دارای ظاهر خوش، درست‌کار. نام زنانه‌ی سلجان (سلجان خاتون در داستان‌های ده ده قورقوت، در تورکمنی سیلیجان) در اصل سیلیک جان – سیلی جان - سیل جان؛ مرکب از «سیل» مخفف سیلیک به معنی پاک و منزه؛ و «جان» تورکی عنوان و صفتی به معنی عزیز، ارزش‌مند و گران‌مایه است. نام «سیل جان» معادل مقلوب «ییگه‌ن سیلیگ» دوره‌ی گؤک تورک است.

قونچوی Qunçuy : در تورکی به معنی هم‌سر شاه‌زاده ‌است. اصل این کلمه از زبان چینی و مرتبط با دو کلمه‌ی چینی قونقو Qongqu, Qoñqu، لقبی ماخوذ از کلمه‌ی چینی皇后huáng hòu - به معنای امپراتوریچه و خاقانیچه (امپراتور و خاقان زن)، ملکه و شهبانو، عالیرتبه‌ترین همسر امپراتور و خاقان، و گونجو Gungcu, Guñcu محرف کلمه‌ی چینی公主 gōngzhǔ  به معنای شاه‌زاده خانم است.

گلین، گه‌لین Gelin : ۱-عروس، ۲-عنوانی رسمی که به اولین هم‌سر عقدی شاه‌زاده‌گان قاجاری، که معمولاً از خاندان‌های بزرگ و قدیمی تورک انتخاب می‌شدند تعلق می‌گرفت. 

برای مطالعه‌ی بیش‌تر:

پول تورک:

مئهران باهارلی. سکه‌ها، گواه ‌دولتی بودن زبان تورکی در ایران

مئهران باهارلی. سکه ها و اسکناس‌های دولت‌های تورک در تورک‌ایلی و ایران

مئهران باهارلی. زبان تورکی باید به اسکناس‌ها باز گردد

مئهران باهارلی. سکه‌ی تورکی نادر شاه‌ افشار: ده‌ییرمه‌ گؤتورو

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_22.html

مئهران باهارلی. قرائت عبارات موغولی سکّه‌‌های ایل‌خان‌لی و جالاییرلی، و ریشه‌ی کلمه‌ی تورکی «زنگین – زه‌نگین»

https://sozumuz1.blogspot.com/2020/07/blog-post.html

مئهران باهارلی. پول ملی تورک در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان و واحدهای آن تومان و قران

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/12/blog-post_13.html


[1] این نام با حروف لاتینی به ‌صورت‌های بسیار متفاوتی نوشته ‌شده ‌است:

Töregene, Döregene, Törägänä, Dorgene, Dorgono, Toregene, Toragana, Turakina, Turakin, ... 

[2] عبارت تورکی نامه‌ی گویوک‌ خان موغول به ‌پاپ چهارم اینوسنت: منکو تنکری کوجندا

https://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_24.html

[4] Töregene (mother of Göyük, reigned: 1246-1248) and regent of the Empire (1241-1246) < Mong. Törü- “to give birth” < Turk. Törü- “to give birth” (cf. Qıfçaq Töre-) (Lessing et al. 1955, p. 836; Clauson, p. 1972, p. 533)

PETER B. GOLDEN. TUŠI: THE TURKIC NAME OF JOČİ. Acta Orientalia Academiae Scientiarum Hungaricae, Vol. 55, No. 1/3 (2002), pp. 143-151 (9 pages), Published By: Akadémiai Kiadó

[5] CHULUU UJİYEDİİN, Studies On Mongolian Verb Morphology. A thesis submitted in conformity with the requirements for the degree of Doctor of philosophy, Graduate Department of East Asian Studies. University of Toronto. 1998

BAİARMA KHABTAGAEVA (Szeged). Colour Names And Their Suffixes, A Study On The History Of Poppe, Nicholas (1991), “On Some Suffixes of Plant Names in Mongolian”, in Zentralasiatische Studien[1], issue 15, pages 382-390.

Mongolian Word Formation. Acta Orientalia Scientiarum Hung. Volume 54 (1), 85-165 (2001)

Baras-aghur Naran On the Documentation and Construction of Period Mongolian Names

Marta as tu Mika-Mysliwy, Brickbat Herald. Mongolian Naming Practices

Jessica Bonner. Mongol Women's Names

[6] رشیدالدین فضل الله‌ همدانی. جامع التواریخ، جلد سوم، به ‌تصحیح و تحشیه‌ محمد روشن – مصطفی روشنی، نشر البرز

PAUL D. BUELL. Historical Dictionary of the Mongol World Empire. The Scarecrow Press, Inc., Lanham, Maryland, and Oxford 2003

[7] Aram Vardanyan. Some additions to the coins with the inscription “ulugh mangyl ulus (ulush) bek.

https://www.academia.edu/1498313/Coins_with_the_inscription_Ulugh_Mangyl_Ulus_Bek_XIII_AD

Seyfeddini M., Monety s nadpisju ulugh mangyl ulûs-bek. Numizmatika i epigrafika, IX, 1971, pp. 115-21

Коллектив. Нумизматика и эпиграфика (сборник статей). Том IX (1971)

https://www.avetruthbooks.com/2023/12/kollektiv-numizmatika-i-epigrafika-sbornik-statej-tom-ix-1971.html

1 comment: