Sözümüz Véblaqları سؤزوموز وئبلاقلاري

Telegram Ķanallarıتلگرام کاناللاري

Dış Bağlantılar ديش باغلانتيلار

Friday, September 14, 2018

در باره‌ی تروریست نامیدن گروه‌های مسلح و الحاق‌طلب کوردی

در باره‌ی تروریست نامیدن گروه‌های مسلح و الحاق‌طلب کوردی

 

مئهران باهارلی


بنده مایل نیستم در مورد مسائل روز سیاسی مخصوصاً تروریسم و جنگ و ... قلم‌فرسائی کنم. اما تخریبات ایران‌گرایی، آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی و آزربایجان‌گرایی استالینیستی در شعور ملی تورک، و ناتوان نمودن فعالین سیاسی تورک در تشخیص مصالح و منافع ملی خود، آن چنان عمیق و گسترده است که هر از چند گاهی مجبور می‌شوم  در این موارد، من باب انتباه، چند سطری به‌نویسم.

تعریف نه‌شدن «مفهوم خیانت» در فرهنگ سیاسی تورک، باعث شده خیانت به ملت تورک و خیانت به وطن تورک - وطن‌فروشی در ادبیات سیاسی تورک‌های چپ ایرانی، آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان استالینیست، به یک عادت تبدیل شود و بدتر از آن به صورت یک ارزش در آید. چنان‌چه اغلب قهرمانان ملی این دسته‌جات و عموماً تاریخ‌نگاری آزربایجانی، خائنین به ملت تورک و وطن تورک هستند.

در این نوشته نیز که در اصل مجموعه‌ی چند کامنت فیس‌بوکی من است، مساله‌ی مورد بحث حمایت گروهی از فعالین سیاسی تورک، باز اغلب از مرکز آزربایجان، از تشکیلات تروریستی کوردی دارای سیاست‌های اشغال‌گرایانه و الحاق‌طلب بر سرزمین‌های تورک‌نشین (وطن تورک و یا تورک‌ایلی) است:

١-تهدید بودن تروریسم و الحاق‌گری کوردی، ربطی به یکی انگاشتن آزربایجان با تورک نه‌دارد. از قضا اغلب کسانی که آزربایجان را با تورک یکی می‌انگارند (تورک‌های چپ ایرانی، آزربایجان‌گرایان ایران‌گرا و یا پان‌ایرانیست‌های خجالتی، آزربایجان‌گرایان استالینیست، آزربایجان‌گرایان سنتی، ....) مدافع گروه‌های تروریستی کورد و اشغال‌گری و الحاق‌گرایی آن‌ها هستند (بهزاد کریمی، محمدرضا شالگونی، محمد ارسی، سیروس مددی، محمد آزادگر، علی‌رضا اصغرزاده، علی قره‌جه‌لو، لیلا مجتهدی، ...)

٢-اشقیاء و دسته‌جات مسلح کورد در مناطق غربی وطن تورک و یا تورک‌ایلی؛ یعنی غرب آزربایجان، غرب خمسه (زنجان)، غرب همدان و شرق و شمال استان‌های کوردستان و کرمانشاهان فعلی در دو سده‌ی اخیر صدها بار به قتل عام و کشتار و غارت شهرها و روستاهای تورک‌نشین دست زده‌اند و اکنون نیز همه‌ی گروه‌های مسلح -تروریستی کورد از اشغال این مناطق از وطن تورک (تورک‌ایلی) و در راس آن‌ها اورمو، و الحاق آن‌ها به کوردستان به طور همه‌جانبه پشتیبانی می‌کنند. در این بخش از وطن تورک، از نظر تاریخی و در تجربیات و حافظه‌ی جمعی مردم عادی تورک شهرها و روستاها، حرکات سیاسی-مسلحانه‌ی کوردی یک خطر واقعی و تهدید مرگبار است. گمان و خیال و توهم و پندار نیست.

٣-به همین سبب مردم و توده‌ها و زعماء و بزرگان تورک این مناطق در سال‌های جنگ جهانی اول با دموکرات‌های آزربایجان از مرکز و شرق آزربایجان که مدافع اشغال‌گری کوردها بودند مخالفت می‌کردند. باز به همین دلیل است که توده‌ها و زعماء و بزرگان تورک این مناطق به حکومت ملی آزربایجان که به دستور روسیه و ارمنستان، کوردهای این مناطق را مسلح کرده و بر تورک‌ها مسلط نمود و بخش‌هایی از سرزمین‌های تورک‌نشین (وطن تورک و یا تورک‌ایلی) را به جمهوری مهاباد واگذار کرد (البته اینجا صحبت از بخش‌های کوردنشین جمهوری مهاباد- که نوعاً متعلق به ملت کورد بود - نیست)، هرگز به دیده‌ی مثبت نه‌نگریستند و از همکاری با و حمایت از آن خودداری کردند.

٤-اکنون نیز عده‌ای از فعالین سیاسی تورک، اغلب از مرکز و شرق آزربایجان و با سابقه‌ی فعالیت‌های چپ و یا پان‌ایرانیستی، مدافع گروه‌های مسلح و تروریستی کوردی -که خیال اشغال و الحاق مناطق غربی تورک‌ایلی از ماکو و اورمو تا بیجار و سونقور را دارند- هستند. این افراد به ویژه در نظر مردم تورک این مناطق (غرب آزربایجان، غرب زنجان، غرب همدان، شرق کوردستان و شرق کرمانشاه) در صف دشمن و در جرگه‌ی مانقورت‌های ضد تورک، بلکه وطن‌فروشانی منفور و مطرود و افرادی خائن قرار دارند. مانند خائن شمردن مقامات کومونیست رسپوبلیکای آزربایجان که شماری از مناطق تورک‌نشین قفقاز جنوبی را به جمهوری خودمختار قارا‌باغ کوهستانی، و بخش‌های دیگر آن را به جمهوری‌های ارمنستان و گورجستان و داغستان روسیه واگذار کردند و بدین ترتیب نامشان را در تاریخ تورک در جرگه‌ی خائنین ثبت نمودند.

٥- دفاع این گونه فعالین سیاسی تورک از سازمان‌های تروریستی کوردی- که مدعی شهرها و روستاهای تورک و در راسشان شهر افشار اورمو و درصدد اشغال و پاک‌سازی قومی آن‌ها هم - هستند و این نیت خود را با داخل کردن مناطق تورک مزبور در نقشه‌های کوردستان بزرگ و اخبار کوردستان و ... علناً و مصراً بیان می‌کنند، به لحاظ سیاسی نیز، عبور از خط قرمز و حتی خیانت است. همان گونه که حمایت شمار معدود سیاسیون تورک از اشغال و الحاق خوی توسط آندرانیک ارمنی در ١٩١٨، حمایت از انتزاع باکو از رسپوبلیکای آزربایجان و الحاق آن به روسیه در دهه‌ی ١٩٢٠، حمایت از اشغال استانبول توسط دولت‌های اوروپائی در حین جنگ اسقلال تورکیه، حمایت از اشغال و الحاق جزایر گیریت و قبرس توسط انوسیس، ... وطن‌فروشی و خیانت بود. واکنش به هم‌چو فعالین سیاسی تورک که مدافع گروه‌های تروریست کوردی خواهان الحاق مناطق تورک در ایران و سوریه و عراق به کوردستان هستند، باید مانند واکنش به داشناک-آسالا و پ‌ک‌ک و طرف‌داران انوسیس باشد. عین این منطق و رفتار باید در مواجهه با آزربایجان‌گرایانی که مناطق غیر آزربایجانی تورک‌ایلی را وطن تورک نه‌دانسته و به فارسستان و فارس‌ها می‌بخشند به‌کار رود.

٦- ذهنیت ریشه‌دار در میان تورک‌های چپ ایرانی، آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست – ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایان استالینیست که مبارزه‌ی مسلحانه‌ی آغشته به تروریسم گروه‌های مسلح کوردی در خاورمیانه را موجه و مشروع می‌داند، مخدوش است. این گروه‌ها در گذشته هم (مانند کسانی که ناصرالدین شاه و اتابک صدر اعظم را ترور کردند، مجاهدین قفقازی مشروطه و کومیته‌چی‌های داشناکی و کومیته‌ی مجازات و فدائیان اسلام و فدائیان خلق و مجاهدین خلق)، و اکنون کومله و حزب دموکرات کوردستان و پژاک و .... همه آغشته به تروریسم هستند. این‌ها مظلوم نیستند، زیرا با اتخاذ مشی مسلحانه و دست زدن به تروریسم به دولت متبوعه‌ی خود اعلان جنگ داده‌اند و در نتیجه یک طرف از طرفین جنگی فرسایشی و خونین هستند.

٧-در خاورمیانه و ایران هر حرکت مسلحانه و مشی مسلحانه و  جنگ چریکی،.... حتی اگر عصیانی بر علیه نظامی غیر دموکراتیک – تا زمانی که به سرکوب خشونت‌آمیز اتباع خود اقدام نه‌کرده - باشد، حرکت و مشی‌ای ضد توسعه است، از همان آغاز مانع دموکراتیزاسیون و توسعه‌ی سیاسی و مدنی جوامع مربوطه می‌شود و در نهایت به تشکیلات و در صورت پیروزی به دولتی غیر دموکراتیک، فاشیستی و سرکوب‌گر و توتالیتر تبدیل می‌گردد. گروه‌های مسلح و تروریستی کوردی تافته‌ی جدا بافته نیستند. آن‌ها علاوه بر خشونت‌زائی و تروریسم؛ قومیت‌گرای افراطی، توسعه‌طلب و زیاده‌خواه و ماشه‌ی دولت‌های دیگر در جنگ‌های نیابتی ضد تورک در منطقه نیز هستند.

٨-هیچ دولتی اجازه نه‌می‌دهد کشورهای همسایه‌اش محل استقرار و مرکز عملیات مسلحانه و تروریستی بر علیه او باشد. همان‌طور که آمریکا (و پیش‌تر از او خود کانادا) اجازه نه‌می‌دهد کانادا محل تجمع نیروهای تروریستی و مسلح براندازانه بر علیه آمریکا باشد. این اصل در مورد ایران و تورکیه و اسرائیل و روسیه و ... هم صادق است. هر دولت، چه دموکراتیک چه غیر دموکراتیک و با هر نوع نظامی، طبیعتاً بر علیه شهروندان و خارجیانی که بر علیه او به سلاح و بالاتر از آن به تروریسم متوسل شوند، دست به خشونت خواهد زد. این خشونت ممکن است افراطی و نامتناسب، حتی در حد جنایت جنگی باشد (چنانچه اکثراً هم است)، اما نوعاً تروریسم دولتی نیست. تروریسم دولتی آن است که دولت‌های خاورمیانه و مخصوصاً جمهوری اسلامی ایران بر علیه شهروندان غیر مسلح و مسالمت‌جوی خود، از جمله بر علیه هویت‌پروران تورک اعمال می‌کند، نه بر علیه سازمان‌های مسلح و تروریستی که با اتخاذ مشی مسلحانه و دست زدن به تروریسم به دولت متبوعه‌ی خود اعلان جنگ داده و در نتیجه خود یک طرف جنگی خونین هستند، در چرخه‌ی خشونت و تروریسم قرار دارند و آن را شروع کرده و یا مدام بازتولید می‌کنند.

٩-هنگامی که دولت عراق توان ریشه‌کن کردن گروه‌های مسلح و تروریست کوردی مستقر شده در خاک خود بر علیه کشورهای همسایه را نه‌دارد، آن کشورها حق مشروع دخالت در عراق را خود به خود کسب می‌کنند. حالا بارزانی چه گفته، هیچ اهمیتی نه‌دارد. عمل و نتیجه و وضعیت میدانی مهم و معیار است. اگر وی نه‌می‌خواهد عراق محل درگیری ایران و تورکیه و ... با مخالفان آن کشورها شود، نه‌باید اجازه‌ی استقرار گروه‌های مسلح و تروریستی کوردی (پ‌ک‌ک، پژاک، کومله، حزب دموکرات کوردستان، ...) در خاک اقلیم کوردستان را به‌دهد. اگر به تشکیل پایگاه‌های تروریستی در خاک خود اجازه می‌دهد و یا عاجز از ریشه‌کن کردن آن‌هاست، طرف‌های مسئول یعنی دولت‌های مربوطه، الی الابد منتظر نه‌خواهند ماند و طبعاً در فرصت مناسب راساً عمل خواهند کرد. قاعده‌ی کنونی بازی در تمام جهان این است، چه آن را به‌پسندیم چه نه‌پسندیم.

١٠-حزب دموکرات کردستان، پژاک، کومله، پ‌ک‌ک، و سازمان‌های مسلح کوردی مشابه با انتخاب مشی مسلحانه به دولت‌های متبوع خود اعلان جنگ داده‌اند. در جنگ، هر طرف در صدد ریشه‌کن کردن فیزیکی طرف مقابل است. هیچ طرفی هم سیاسی‌کار نیست، دشمن جنگی است. حالا برای وصول بدین غایه اگر آمریکا در افغانستان بر سر القاعده موشک می‌باراند و یا تورکیه مواضع پ‌ک‌ک را در سوریه به آتش توپ می‌بندد، بنده مسئول نیستم. بیان این واقعیت هم به معنی دفاع من از موشک‌باران و یا آتش توپ‌خانه و ترجیح یک نوع عملیات جنگی بر نوع دیگری از آن، و یا توجیه جنایات جنگی که احیاناً طرفین جنگ مرتکب می‌شوند نیست. آن چه به من مربوط است بیان این واقعیت است که اولاً دولت‌ها محق به مقابله با گروه‌های تروریست و مسلح هستند و دوماً در این مقابله طرفین جنگ باید رعایت حقوق و قوانین حاکم بر جنگ را به‌کنند (که اکثراً نه‌می‌کنند). اما این که در یک جنگ بر علیه گروه‌های تروریستی مستظهر به حمایت خارجی، چه تاکتیک و روش‌هایی مناسب است، چه چیزی جنایت جنگی است و .... مسائلی خارج از حوزه‌ی صلاحیت، دانش و علاقه‌ی بنده‌ی هستند. صاحب‌نظران، علاقه‌مندان و متخصصین امور باید در این موارد قلم زنند.

١١- سازمان‌های مسلح کوردی، مخصوصاً آن گروه‌های ایرانی که تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست-ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایان استالینیست از آن‌ها حمایت می‌کنند، همه تروریست هستند. کسانی که عضو و حامی این گروه‌ها هستند هم باید حداقل به صورت حامیان تروریسم معرفی و تقدیم شوند، نه فعال یک حزب سیاسی مسالمت‌جو و به دور از خشونت. حزب سیاسی نامیدن این تشکیلات مسلح و تروریستی کوردی براندازانه، و مبارز و پارتیزان نامیدن تروریست‌های این تشکیلات، بی ارزش کردن مجادلات مدنی و مسالمت جویانه‌ی احزاب واقعاً سیاسی است. بنابر این، سوال (چه‌گونه دولت عراق اجازه می‌دهد در خاکش دفتر حزبی موشک‌باران شود؟) نادرست است. سوال صحیح چیزی مانند این است (چه‌گونه دولت عراق اجازه می‌دهد در خاکش دفاتر و قرارگاه‌های تشکیلات مسلح و تروریستی براندازانه بر علیه کشورهای همسایه ایجاد شود؟)

١٢-هر شخص به هر دلیلی که اعدام شود، به اعتبار محکوم شدن به مجازات اعدام، فردی مظلوم است. اما مجازات متناسب و غیر اعدام حامیان و اعضای گرو‌ه‌های مسلح و تروریستی، به‌ویژه آن‌ها که فعلاً و عملاً در عملیات مسلحانه و تروریستی شرکت کرده باشند، برای آن‌ها مظلومیت ایجاد نه‌می‌کند. بنابراین مجازات اعضا سازمان‌های تروریستی و مسلح کوردی، حین عملیات جنگی در تطابق با حقوق بین المللی جنگ، و یا به سبب عضویتشان در گروه‌های مذکور و بر اساس حکم دادگاه‌های صالح و با رعایت موازین بین المللی حقوقی، آن‌ها را به این اعتبار مظلوم نه‌می‌کند. اما مجازات نامتناسب اعضای گروه‌های تروریستی کوردی، مانند هر متهم دیگر، بدون رعایت موازین بین المللی شناخته شده‌ی دادرسی (و انهدام نیروهای این‌گونه گروه‌ها در عملیات جنگی بدون رعایت حقوق جنگ)، به این اعتبار ظلم بر آن‌هاست.

١٣-مخالفت با تروریسم کوردی غیر از دشمنی با کورد و مجادلات مدنی و سیاسی کوردی است. چنان‌چه اکثریت جامعه‌ی کورد هم با سازمان‌های تروریستی کوردی که تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان استالینیست سعی دارند آن‌ها را به جای سازمان سیاسی جا بزنند مخالفند. مخالفت با تروریسم و توسعه‌طلبی کوردی را دشمنی با کورد نشان دادن، یک دروغ و بی اخلاقی سیاسی است که آن را آزربایجان‌گرایان استالینیست و پان‌ایرانیست خجالتی (سیروس مددی، محمد آزادگر، علی قره‌جه‌لو.، لیلا مجتهدی، علیرضا اصغرزاده، ...)، و در در سطح عمومی‌تر، به شکل «دفاع از حقوق ملی تورک» را به صورت «دشمنی با فارس و ارمنی و کورد» نشان دادن به کار می‌برند. این دروغ و بی اخلاقی سیاسی دیگر کسی را فریب نه‌می‌دهد.

١٤- در نوشته‌های تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان استالینیست که به دفاع از گروه‌های مسلح کوردی برخاسته‌اند، فاصله‌ای بین تروریسم و فعالیت سیاسی مدنی-مسالمت‌آمیز دیده نه‌می‌شود. تا زمانی که این دسته‌جات مرز خود را با تروریسم مشخص نه‌کرده‌ و از آن فاصله نه‌گرفته‌اند، هم چنین علناً به تبلیغات و ادعاهای الحاق‌گرانه‌ی کوردها بر سرزمین‌های تورک اعتراض نه‌نموده‌اند، مباحثه با آن‌ها در این موارد بی حاصل و اتلاف وقت است.

١٥-در مساله‌ی کورد و مساله‌ی تروریسم کوردی، تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و آزربایجان‌گرایان استالینیست – که عموماً از مرکز و شرق آزربایجانند - به طور تاریخی در صف گروه‌های تروریست و توسعه‌طلب کوردی ضد تورک جای گرفته‌اند. حمایت از گروه‌های تروریستی کوردی و ارمنی و آسوری از طرف تورک‌های چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایان استالینیست، ریشه‌های تاریخی دارد و به تورک‌ستیزی ماهوی و زادگاه مشترک آن‌ها معطوف است. امروز هم این فعالین تورک مدافع تروریسم کوردی توسعه‌طلب و زیاده‌خواه و اشغال‌گر، محبوب رهبران افراطی مانند نتانیاهو-ترامپ و ماشه‌ی دولت‌های کولونیالیست غربی و پیاده‌ی جنگ‌های نیابتی‌شان شده‌اند.

اؤزه‌ت: سیلاح‌لی کورد گوروپ‌لاری‌نین هامی‌سی تئروریست‌دیر. بونون ایستیثناسی یوخ‌دور. بو سیلاح‌لی کورد گوروپ‌لارین هامی‌سی اورمو و باشقا تورک شه‌هه‌رله‌ری کوردوستان بیلیر و اونلاری الحاق ائتمه نیتی‌نده‌دیر. بو تئروریست کورد گوروپ‌لاری، اؤزه‌للیک‌له اورمو و باشقا تورک شه‌هه‌رله‌ری کوردوستانا الحاق ائتمه نیتی‌نی بیلدیرمیش اولانلاری دسته‌ک‌له‌یه‌ن هر هانسی بیر تورک سیاسی فعال، خایین‌دیر. ١٩٢٠له‌رده باکی‌نی الحاق ائتمه‌ک ایسته‌یه‌ن داشناک‌لاری، ١٩١٨ده خوی‌و الحاق ائتمه‌ک ایسته‌یه‌ن آندرانیک‌ی، قورتولوش ساواشی‌ندا ایستانبول‌و ایشغال ائده‌ن یونان‌لی-آوروپالی‌لاری، قیبریس و گیریت آداسی‌نی اشغال ائتمه‌ک ایسته‌یه‌ن ائنوسیس‌ی دسته‌ک‌له‌یه‌ن تورک‌له‌رین خایین اولماسی کیمی، بوگون ده ایران‌دا، عراق‌دا، سوریه‌ده کوردله‌رله مسکون اولمایان عرب و تورکمان توپراق‌لاری‌نی الحاق ائتمه‌ک ایسته‌یه‌ن تئروریست کورد گوروپ‌لاری دسته‌ک‌له‌یه‌ن‌له‌ر، اونلاری سیاسی حزب و پارتیزان و ... گؤسته‌ره‌ن‌له‌ر خایین‌دیرله‌ر. بو مه‌نیم سون ایکی یوز ایل بؤلگه و اؤز تاریخیمیزی ده‌رین‌ده‌ن اینجه‌له‌دیییم‌ده‌ن سونرا واردیغیم سونوج‌دور. بوندان داها آچیق سؤیله‌مه‌ک اولماز.


برای مطالعه‌ی بيشتر:

برخورد با تهديد توسعه‌طلبی کوردی، با نگاهی بر مواضع تاتارهای کريمه، تورکهای قبرس، اويقورهای چين و کشمکش ايران-اسرائيل
مقاومت در مقابل توسعه‌طلبي گروههای اولتراناسيوناليست و مسلح-تروريستي کوردي، خدمت به خلق تورک است.
خيانت عده‌ای از دمکراتهای آزربايجان و اشغال اورميه توسط سيميتقو
خوی خيانت‌پيشگی تورکهای چپ ايرانی و آزربايجان‌گرايان پان‌ايرانيست
جنگهای نيابتی-وکالتی روسيان-اروپائيان-آمريکائيان بر عليه تورکان منطقه در قرن بيستم
موضع حرکت ملی دمکراتيک تورک در باره‌ی رفراندم استقلال اقليم کوردستان
سورييه و عيراق`ين فئدئراللاشماسی و يا بؤلونمه‌سي، تورک خالقي‌نين هابئله تورکييه‌نين ميللي چيخارلارينا اويقوندور
تاريخ تهاجمات و جنايات ارامنه، اسماعيل سيميتقو و سردار ماکو در آزربايجان. مقدمه، لغتنامه، ويرايش و بازنويسي مئهران باهارلي
تورک‌ائلي است نه روژهه‌لات: توسعه‌طلبي ارضي کوردستاني در پوشش دفاع از حقوق بشر
قساوت قلب، خونريزي و اوصاف ظالمانه‌ي اسماعيل‌آقا سيميتقو، به روايت ابوالقاسم امين الشرع خويي
اين صداها را بشنويم: از دهستان تورک دلبران (تالپيران)، بخش مرکزی شهرستان قروه، قرار داده شده در استان فعلي کوردستان
خاطره‌اي از عليرضا نظمي افشار در رابطه‌ي اورميه‌ي تورک با گروههاي کورد و نبود جمعيت قابل ملاحظه‌ي کورد در آن در سال ۱۹۴۸
بنا به لرد کرزون «اورميه‌ي سالهاي ۱۸۹۲ سکنه‌ي کورد نداشت».
اقدام و تلاش براي ايجاد کوردستان در سرزمينهاي غير کوردي
اسلاميستهاي تورکيه و مشروعيت دادن به تأسيس دولت کوردستان بر روي سرزمينهاي غيرکوردي
ما و چند کجروي در حرکت ملي کورد
تركيب جمعيتي-ملي شهر اورميه و حومه آن در سال ١٨٦٩

No comments:

Post a Comment