اسلاميستهاي تورکيه
و مشروعيت دادن به تأسيس دولت کوردستان بر روي سرزمينهاي غير کوردي
مئهران باهارلي
١- اسلاميستها تورکيه
را به سوي تجزيه ميبرند. تهديد تجزيهي تورکيه هرگز مانند امروز مسالهاي جدي نبوده
است و يگانه عامل آن نيز حاکميت اسلاميستي به رهبري اردوغان است.
سياستهاي درازمدت
غلط دولت توركيه در مقابل مسالهي كورد در طول قرن گذشته (نفي و سرکوب هويت ملي کورد،
مبارزه با دموکراتيزاسيون و فدرال شدن کشورهاي ايران، عراق و سوريه، ...)، براي کوردها
يك ايماژ ملت مظلوم ساخت. سياستهاي غلط اردوغان هم، براي پ ک ک و خواستهايش از جمله
تأسيس دولتي کوردي در داخل تورکيه که اوجالان پس از دستگيري از آن منصرف شده بود، و در
سراسر شمال سوريه، مشروعيت جهاني روزافزون ايجاد کرد. سياستهاي فاجعهآميز اردوغان
و اسلاميستهاي توركيه باعث قدرت گرفتن نظامي پ ك ك و مشروعيت سياسي دادن به آن در مقياس
جهاني شد. در حاليكه پ ك ك در زمان به اقتدار رسيدن اردوغان تقريبا در حال متلاشي شدن
بود.
پ ک ک پس از دستگيري اوجالان
در دورهي اجويت تمام مشروعيت خود را در تورکيه و در مقياس بينالمللي از دست داد. به
لحاظ لوژيستيک نيز فلج شد. با شروع پروژهي
کورد آچيليمي توسط اردوغان و مديريت نادرست آن توسط وي پشت درهاي بسته توسط سازمانهاي
اطلاعاتي و مخاطب قرار دادن پ ک ک،... اين سازمان دوباره احيا شد و به بازسازي نيروهاي
خود، هم در کشورهاي عراق، سوريه، ايران و هم در داخل شهرهاي کوردنشين و تورکنشين و
عربنشين تورکيه پرداخت.
پس از تَرکِ تقيه
از سوي اردوغان و اتخاذ علني مشي اسلاميستي سني، استبدادي، آنتيدموکراتيک و جنگطلبانه
در داخل و خارج کشور و بويژه حمايت وي از گروههاي سني اسلاميستي مرتجع بعضا سلفي و تروريستي در منطقه و سوريه، اردوغان عملا افکار
عمومي جهان و مراکز تصميمگيري جهاني و قدرتهاي منطقهاي را به حمايت از پ ک ک و متفقانش
راند.
اين سياستها همچنين باعث اصلي
دخالت روسيه در سوريه براي دو برابر کردن قلمرو تحت کنترل پ ک ک و ايجاد و تثبيت دولتي
کوردي شامل اراضي تورک و عرب غير کردي در داخل سوريه در سراسر مرزهاي جنوبي تورکيه از
مرز عراق تا سواحل مديترانه است.
در داخل تورکيه سياستهاي
غلط اردوغان به عوض آنکه متمرکز بر تشديد اختلاف بين ميانهروهاي سياسيکار کورد،
مذهبيون و ليبرالهاي کورد از يک سو و تروريستهاي پ ک ک از سوي ديگر گردد، با قصد وي
براي تصفيهي نمايندگان کورد از مجلس، باعث شد که همهي گروههاي ميانهرو، سياسيکار،
مذهبي و ليبرال کورد نيز ناچارا به سوي اتفاق و اتحاد با پ ک ک رانده شوند. علاوه
بر آن اکنون قاطبه ي جامعه روشنفکري و بسياري از اليت سياسي تورک تورکيه هم، به بازيچه
و دنبالهروي سياستهاي ضد تورکي پ ک ک در داخل تورکيه و سوريه تبديل شدهاند. اين پديده
هم ناشي از نداشتن ويزيون خودشان و هم عکسالعملي به سياستهاي توتاليتر و اسلاميست
اردوغاني است. به عبارت ديگر،
پ ک ک اکنون نه تنها از حمايت بيدريغ کوردان در تورکيه برخوردار است، بلکه حمايت بسياري
از جامعهي روشنفکري تورک تورکيه را نيز داراست. هممچنين از حمايت علني و غيرعلني افکار
عمومي بينالمللي و قدرتهاي منطقهاي برخوردارست.
در نهايت، اردوغان
با تصفيهي کادرهاي مجرب ارتش تورکيه که عمري را در مبارزه با پ ک ک گذرانده بودند و
پس از اتفاقات گزي پارکي، پاکسازي گسترده در پليس و اکيپهاي متخصص ضد تروريسم و ضد
پ ک ک، عملا تورکيه را در مقابل تروريسم پ ک ک خلع سلاح نمود و شديدا آسيبپذير کرد.
٢- در بارهي نقش
اسلاميستهاي تورکيه در مشروعيت دادن به تأسيس دولت کوردستان بر روي سرزمينهاي غير کوردي،
هيچ اغراقي صورت نگرفته است. بلکه بر عکس، به سبب نبود آناليستها و استراتژيستهاي مجرب
در ميان ما تورکها، کمکاري و اغفال شده است.
پروژهي ايجاد دولت
کوردستان، معلول عوامل تاريخي گوناگون است. از جمله مبارزه لاينقطع رهبران و روشنفکران
کورد در دويست سال أخير براي تأسيس دولت ملي کوردستان. اما چراغ سبز دادن بازيگران منطقهاي
و جهاني به الحاق سرزمينهاي تورک و عرب غير کورد به اين دولت کوردستاني، و مشروعيت و
مقبوليت بيسابقهي جهاني گروههاي تروريست کورد در افکار بين المللي پديدهأي جديد است.
اين، آن خط قرمزي است که با روي کار آمدن اسلاميستها در تورکيه به رهبري اردوغان و پيدايش
جريانات اسلاميست سلفي تروريست در منطقه زير پا گذاشته شد.
ايجاد کشور کوردستان
مسالهاي پانصدساله نيست. تا أواخر جنگ جهاني اول پروژهي اصلي غرب و روسيه ايجاد دو
دولت مسيحي آسورستان در غرب آزربايجان به مرکزيت اورميه و ارمنستان در شرق تورکيه در
حوالي وان و ... بود. اين تهديد از خارج توسط عمليات موثر اوردوي عثماني و از داخل توسط
رهبري داهيانهي مجدالسلطنه افشار اورومياي از بين رفت. اما با گسترش منطقهي کوردنشين
در جنوب شرق تورکيه به سبب ازدياد نفوس و مهاجرت، اينبار مسالهي ايجاد کشور کوردستان
در اين مناطق اخيرا کوردنشين شده ايجاد شد. با ظهور پ ک ک، اوجالان مسالهي الحاق غرب
آزربايجان به مرکزيت اورميه در شرق مرزهاي تورکيه را به عنوان يک هدف استراتژيک مطرح
کرد. با حاکميت اسلاميستهاي سني به رهبري اردوغان، پ ک ک که در زمان اجويت تقريبا تماما
از بين رفته بود، دوباره به بازسازي پرداخت، مشروعيت جهاني بدست آورد و سياستهاي راهبردي
متعدد تبليغاتي و غربپسند، از جمله دشمني با اسلاميسم، دفاع از حقوق زنان، دفاع از
جدائي دين و دولت، گسترش رابطه با اسرائيل و ... را اتخاذ کرد. روسيه –غرب هم در مقابل
جنگ گروههاي کورد مسلح و تروريست با اسلاميستها، به اشغال مناطق تورکنشين و عربنشين
در سوريه، عراق و ايران توسط پ ک ک چراغ سبز نشان دادند و اين توسعهطلبي را بديده
اغماض نگريستند. بنابراين، آنچه جديد است و معلول حاکميت اسلاميستها در تورکيه، نه مسالهي
کورد و يا تأسيس دولت کوردستان در مناطق کوردنشين، بلکه مشروعيت بين المللي گروههاي تروريست
کوردي و اجازه دادن به الحاق سرزمينهاي تورک و عرب غير کورد در منطقه به دولت کوردستان
محتمل است.
کسب مشروعيت بين
المللي براي پ ک ک و سازمانهاي وابسته به آن بويژه در سوريه، و علاوه بر آن، دادن چراغ
سبز به اين گروه و ديگر گروههاي مسلًح و يا تروريستي کورد براي اشغال و الحاق سرزمينهاي
غير کوردي و تشکيل دولت کوردستان در سوريه (و در عراق و بيشک در ايران) بر روي اين سرزمينهاي
غير کوردي، نتيجهي صعود گروههاي اسلاميست در منطقه و مخصوصا سياستهاي منطقهاي تماما
نادرست اسلاميستها در تورکيه به رهبري اردوغان است.
روي کار آمدن اسلاميستها
در تورکيه ربطي به غرب و يا مسالهي کورد ندارد. معضل جهان اسلام است و از زمان سيد جمال
با ايجاد ايدئولوژي سياسي پانسلاميسم آغاز شده و پس از جنگ جهاني دوم در تورکيه تبديل
به اسلام سياسي و يا اسلاميسم سني که هميشه جرياني حاشيهاي بود گرديده است. اما اين
جريان پس از حاکميت اردوغان است که توانست بر جامعه و دولت تورکيه مسلط شود و خصلت اوروپائي-غربي،
لاييک، دموکراتيک، حقوقي و مودرن دولت تورکيه را گام به گام از بين ببرد.
مشروعيت بخشيدن
به گروههاي تروريستي کورد و چراغ سبز دادن روسيه، اوروپا، آمريکا، اسرائيل و ديگر بازيگران
منطقهاي و جهاني به گروههاي تروريست کورد براي اشغال و الحاق سرزمينهاي تورک و عرب در
سوريه، عراق و ايران، تا زمانيکه تورکيه جزئي از اتحاد غرب- اوروپا، آمريکا، اسرائيل
بود هرگز امکان نداشت. اما پس از آنکه اسلاميستهاي سني به رهبري اردوغان، به طور سيستماتيک
و آگاهانه به از بين بردن رابطه و اتحاد تورکيه با غرب، اوروپا، آمريکا، اسرائيل، اتحاديه ی اوروپا و ناتو پرداختند و رويکرد خاورميانهأي و اسلاميستي اتخاذ کردند و با سلفيستها
و اسلاميستهاي سني منطقه اتحاد سياسي و نظامي تشکيل دادند و شعارهاي امت اسلامي و ضدغربي
و ضد اوروپائي و ضد يهودي و .. سردادند، غرب به ناچار در جستجوي متفق در منطقه به کوردهاي
ظاهرا سکولار و مدافع حقوق زنان و ... پناه آورد. پس از آنکه کوردها رسما و صراحتا با
نيروهاي اسلاميست سني و شيعي در منطقه به جنگ آغاز کردند، در پاداش غرب- روسيه هم به
الحاق و اشغال سرزمينهاي تورک و عرب توسط کوردها و داخل کردن آنها در ترکيب دولت کوردستان
محتمل چشم فروبست. اين آست آن خيانت تاريخي که اسلاميستهاي تورکيه به رهبري اردوغان
مرتکب شدهاند.
٣- حاکميت اسلاميستها
در تورکيه تهديدي جدي بر عليه منافع ملي خلق تورک در ايران است. با ادامهي حاکميت اسلاميستها
در تورکيه، موقعيت اورميه و غرب آزربايجان به عنوان گويا يک سرزمين کوردي و کوردستاني
هم کاملا در افکار عمومي جهاني تثبيت و جاداده خواهد شد. قدم بعدي الحاق اين سرزمينهاي
تورکي به کوردستان با تضعيت دولت مرکزي در ايران است.
درست يک صد سال
پيش دول اوروپائي-روسيه در مقابل عثماني در صدد ايجاد يک دولت آثورستان-آسورستان مسيحي
در سرزمينهاي تورک به مرکزيت اورميه، به عنوان پاداش به اين گروههاي مسيحي براي شورش
مسلحانه شان بر عليه عثماني بر آمده بودند. امروز نيز دولتهاي اوروپائي- روسيه-آمريکا-
اسرائيل در مقابل اسلاميستها و به عنوان پاداش به نيروهاي کورد براي جنگ در مقابل اسلاميستها،
در صدد ايجاد دولتي کوردستاني، با اشغال و الحاق سرزمينهاي غير کورد در سوريه و عراق و
ايران هستند. اين فرصت و مشروعيت را اسلاميستهاي تورکيه به دول استعماري اوروپائي-روسيه
– آمريکا-اسرائيل که اسلاميستهاي تورکيه در بلاهتي تاريخي با همهشان در آن واحد سر
جنگ دارند تقديم کردند.
شهر اورميه هدف
شخص اوجالان است تا در آن جاي پائي براي پ ك ك در جوار مرزهاي شرقي تورکيه درست كند.
اوجالان شخصا و هميشه به تصاحب اين شهر به عنوان شهري در روژ هيلات تاكيد كرده
است. زيرا در مناطق جنوبي كوردستان حزب دموكرات كوردستان حاكم است كه با پ ك ك رقابت دارد
و مانع از اسكان پ ك ك در آنجا ميشود. به عبارت ديگر امحا و يا حداقل تضعيف پ ك ك
يكي از لازمههاي نجات اورميه از اشغال و الحاق و قتل عام و نسلکشي توسط گروههاي
مسلح کوردي است. تضعيف پايهها و مشروعيت پ ك ك نيز هنگامي تسهيل ميشود كه اسلاميستها
و اردوغان از حاكميت سياسي توركيه حذف شوند. بنابراين توركهاي ساکن در ايران ميبايست
دست از حمايت ضمني و آشكار از اردوغان و اسلاميستهاي حاکم بر اين کشور بكشند.
عامل ديگر مسالهي
دشمني اسلاميستهاي توركيه با يهوديان است كه باعث شد يهوديان كه نفوذ قابل ملاحظهاي
در رسانهها و مراكز سياسي و تحقيقاتي جهاني دارند مجبورا در مقابله با اردوغان و اسلاميستها
به اتفاق با كوردها بپردازند. اين حادثه نيز ورق را به طور استراتژيك به نفع كوردها تغيير
دارد. در حاليكه توركهاي ساکن در ايران كوچكترين مسالهاي با يهوديان ندارند و نميبايد
مقلد سياستهاي تخريبي اسلاميستهاي توركيه بگردند. حتي توركهاي آزربايجان و يهوديان آن
در گذشته همواره همزمان مورد قتل عام گروههاي مسلح و تروريستي ارمني و آسوري و كوردها
بودهاند. توركهاي ساکن در ايران بايد همانطور كه دولت آزربايجان بدرستي عمل ميكند
به اتحاد استراتژيك با يهوديان براي مقابله و بالانس كردن اتحاد روسيه، ارمنستان، ايران
و گروههاي مسلح و تروريستي كورد اقدام كنند.
هيچ گروه سياسي
اسلاميستي، چه سني چه شيعي نميتواند متحد و متفق خلق تورک ساکن در ايران باشد. توركهاي
ساکن در ايران بويژه در خارج بايد مواضع صريحتر سكولاريستي و ضد اسلاميستي و مدافع
حقوق زنان ... اتخاذ كنند. اين به تنهائي باعث رغبت غرب به توركهاي ساکن در ايران و
آزربايجان خواهد شد. اكنون كوردها تصميمات استراتژيك غرب پسندانه ی درستي گرفتهاند (مخالفت
با سياستهاي آنتي دموکراتيک اردوغان، جنگ با اسلاميستهاي منطقه، دفاع از حقوق زنان ....) و در نتيجه به سبب سمپاتي كه جلب كردهاند
غرب توسعهطلبي كوردي را ناديده ميگيرد....
No comments:
Post a Comment