Thursday, December 28, 2023

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

 

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

مئهران باهارلی

٢٠٠٤ ایلی‌نده جهان‌شاه وئبلاقی‌نی آچیپ اورا و سؤزوموزده جهان‌شاه‌ی بیر تورک میللی شخصیت اولاراق تانیدیپ، حاققی‌ندا یازی‌لار و مونوقرافیمی یایین‌لایینجا، اونونلا ایلگی‌لی ایران و آزه‌ربایجان‌دا چوخ سایی‌دا مقاله و کیتاب یاییم‌لانماغا باش‌لاندی. بو مقاله و کیتاب‌لارین چوخوندا ایسه، مه‌نیم جهان‌شاه ایله ایلگی‌لی ایلک دفعه بولدوغوم، اورتایا آتدیغیم ویا گه‌لیشدیریپ ایجاد ائتدیییم قاورام‌لار و گؤروش‌له‌ر، حتتا بعضن مونوقرافیمین فورماتی، جومله‌له‌ری، پاراقراف‌لاری، رسیم و خریطه‌له‌ری عیناً آلینتی‌لاناراق قول‌لانیلدی. آنجاق بونلارین هئچ بیری‌نده یازار اولاراق من مئهران باهارلی و قایناق اولاراق سؤزوموز وئبلاگی گؤسته‌ریلمه‌دی. بو دا اولایی بیلگی‌له‌نمه‌نین گه‌ره‌یی اولان قایناق گؤسته‌ره‌ره‌ک آلینتی یاپماق‌دان، باشقالاری‌نین اه‌مه‌یی‌نده‌ن چالینتی یاپما اخلاق‌سیزلیغی‌نا دؤنوشدوردو.

بورادا اؤز اثه‌‌رله‌ری‌نده مه‌نیم «جهان‌شاه قاراقویون‌لو» یازیم و ایلگی‌لی وئبلاق‌لاریم‌داکی (سؤزوموز، جهان‌شاه، قیرخ‌لار، دولت‌زنان تورک، ...) یازی‌لاریم‌دان اؤنه‌م‌لی آلینتی‌لار یاپیپ، آنجاق قایناق گؤسته‌رمه‌ده‌ن قول‌لانان‌لاردان اوچ اؤرنه‌ک وئریره‌م. بو وسیله ایله ده گئنه‌ل اولاراق، یییرمی ایل بویونجا یازدیغیم و سؤزوموزده یاییم‌لادیغیم یوزله‌رجه یازی‌نی، قایناق گؤسته‌رمه‌ده‌ن اؤز اثه‌رله‌ری‌نده ایش‌له‌ده‌نله‌ری محکوم ائدیره‌م:

١- دیوان ترکی و فارسی جهان‌شاه حقیقی. تصحیح و مقدمه محمدرضا کریمی. نیکان کتاب. ١٣٩٤. بو کیتابین، بیر چوخ گؤروش-قاورام، جومله و پاراقرافی‌نا اه‌ک اولاراق، فورماتی بیله مه‌نیم یازیم‌دان آلینتی‌دیر. آنجاق نه مه‌نیم آدیم و نه آلینتی یاپدیغی سؤزوموزده یایین‌لادیغیم یازیم قایناق گؤسته‌ریلمه‌میش‌دیر.

٢-دکتر خانگلدی اونق. دیوان جهان‌شاه حقیقی، شاه ترکمن، شاه تووریز، شاه مردان قرن چهاردهم و پانزدهم، به همراه شرح احوال و اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران جهان‌شاه حقیقی. نوشته و پژوهش دکتر خانگلدی اونق. تهران، ١٣٩٢ انتشارات بهجت. بو کیتاب‌دا هم یازیم‌دان آلینتی‌لار یاپیلمیش و هم یاپدیغیم تمثیلی رسیم‌له‌ر و خریطه، قایناق گؤسته‌ریلمه‌ده‌ن قول‌لانیلمیش‌دیر.

٣-مهدی اللهیاری تبریزی. نقد، بررسی و تکمله‌ای بر مدخل جهان‌شاه قراقویون‌لو، در دایرة المعارف بزرگ اسلامی (ج ٩١).


برای مطالعه‌ی بیشتر:

بی‌اخلاقی لجام گسیخته، بی‌احترامی به مولفین و رنج و کوشش آن‌ها در خلق آثار قلمی و روشنفکری‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_11.html

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_32.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند: امید نیایش

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_28.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_88.html

این بار، سایت آرازنیوز

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_23.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_45.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

 

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

مئهران باهارلی

رحیم ممقانی نوشته‌ی من به نام «دستور مظفرالدین شاه برای تدریس زبان تورکی در مدارس آزربایجان و اعتناء بایسته به تعلم آن» را با حذف نامم (مئهران باهارلی) به عنوان مولف، و نشان ندادن منبع مقاله (وبلاگ سؤزوموز) بازنشر کرده است.

این شخص حتی پس از یادآوری من که نباید این مقاله که من نوشته‌ام و دست‌رنج روشن‌فکری و محصول قلمی من است را بدون ذکر نام من و ارجاع دهی به مقاله‌ی من و به اسم خود منتشر کند و حتما می‌باید نام مولف را ذکر نماید و به طریقی مناسب به منبع که مقاله‌ی اصلی من است ارجاع دهد، و یا خود مقاله‌ای جداگانه به قلم خود در باره‌ی این سند (که آن را هم من تهیه کرده‌ام) بنویسد؛ به جای عذرخواهی و درج نام مولف، به یاوه‌گویی پرداخته است («فکر می‌کنی ما خوردیم شما ماندین ....»).

یک بار دیگر یادآوری می‌کنم: آن مقاله و تمام آن متن را من نوشته‌ام. اگر عکس و سندی که من تهیه و منتشر کرده‌ام را می‌خواهید دوباره منتشر کنید، یا باید به خود زحمت داده و قلم برداشته خودتان مطلبی برای آن بنویسید و یا صرفا آن عکس و سند را با ارجاع دادن به منبع آن (وبلاگ سؤزوموز) و نوشته‌ی من را با ذکر نام (مئهران باهارلی) منتشر کنید. اما شما نوشته‌ی من را به اسم خودتان منتشر کرده‌اید.

منبع اصلی مقاله‌ی من در وبلاگ سؤزوموز:

http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post.html

لینک مقاله‌ی دزدیده شده‌ی من توسط رحیم ممقانی

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1703250313105097&set=a.991653214264814.1073741828.100002604352371&type=3&theater

برای مطالعه‌ی بیشتر:

بی‌اخلاقی لجام گسیخته، بی‌احترامی به مولفین و رنج و کوشش آن‌ها در خلق آثار قلمی و روشنفکری‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_11.html

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_32.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند: امید نیایش

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_28.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_88.html

این بار، سایت آرازنیوز

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_23.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_45.html

این بار، سایت آرازنیوز

 

این بار، سایت آرازنیوز

مئهران باهارلی

سایت آرازنیوز یکی از نوشته‌های تحقیقی اخیر من با نام (ترکیب جمعیتی-ملی شهر اورمیه و حومه‌ی آن در سال ١٨٦٩) را، با تبدیل آزربایجان به آذربایجان و کورد به کُورد و .... به هم‌راه دیاگرامی که من ترسیم و عکس‌هایی که من تهیه کرده‌ام، در سایت خود منتشر کرده است. اما این سایت منبع نوشته یعنی وبلاگ سؤزوموز و یا صفحه‌ی فیس بوکی من را ذکر نکرده، نام مولف آن یعنی من - مئهران باهارلی - را حذف نموده، به دروغ آن را برگرفته از صفحه‌ی فئیس بوکی استاد حسن راشدی نمایانده و منبع آن را به نیرنگ کتابی نشان داده که این سایت اصلا دست‌رسی به آن نداشت. (این کتاب که من شخصا آن را پیدا و کنیه‌ی آن را در نوشته‌ی خود ذکر کرده‌ام صرفا منبع داده‌هایی بود که من در تهیه‌ی تحقیق خود از آن‌ها استفاده کردم؛ و نه منبع تحلیل‌ها و تفسیرها و تثبیت‌ها و نتیجه‌گیری‌های این نوشته که تماما متعلق به من هستند و سایت آرازنیوز هم آن‌ها را بدون ارجاع دادن به من، عینا کوپی و نقل کرده است).

من یک بار دیگر به این رفتار نکوهیده‌ی سایت آرازنیوز اعتراض می‌کنم.

لینک نوشته‌ی من در صفحه‌ی فیس‌بوکی من و وبلاگ سؤزوموز

ترکیب جمعیتی-ملی شهر اورمیه و حومه آن در سال ١٨٦٩

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_64.html

https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=185235021836860&id=100010510893154&ref=notif&notif_t=like

لینک نوشته‌ی من در سایت آذوح که با بدون ذکر منبع-وبلاگ سؤزوموز- و حذف نام مولف آن یعنی مئهران باهارلی منتشر شده است:

https://www.araznews.org/fa/?p=56022

برای مطالعه‌ی بیشتر:

بی‌اخلاقی لجام گسیخته، بی‌احترامی به مولفین و رنج و کوشش آن‌ها در خلق آثار قلمی و روشنفکری‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_11.html

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_32.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند: امید نیایش

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_28.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_88.html

این بار، سایت آرازنیوز

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_23.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_45.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

 

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر که خود را محقق تاریخ و هنر آذربایجان معرفی کرده، در سری مقالات خود به نام «چھره پنھان رفعت در گستره تاریخ»، بسیاری از یافته‌ها و تفاسیر و نتایج تحقیقات و  ایده‌ها و روایت‌ها و.... من در مورد تقی رفعت و مسائل مربوطه را (حرکت و حزب اتحاد اسلام، مجدالسلطنه، شیخ الرئیس قاجار، علی هئیت، نسخه‌ا‌ی از خاطرات امین الشرع که من تصحیح کرده‌ام، ...) اقتباس و اخذ؛ در مواردی پاراگراف‌ها و جملاتی از مقالات من (مربوط به رهبران حزب اتحاد اسلام در ایران، سیاست حذف شخصیت‌های تورک‌گرا از تاریخ، اشتباهات ایوان زیگال در ترجمه‌ی مقاله‌ی عربی کسروی، ...) و چند اشتباه من در آن‌ها (به سبب نخستین بودن این تحقیقات) را عینا نقل؛ تصاویر و اشکالی که من طراحی و تهیه کرده‌ام (پرچم حزب اتحاد اسلام)، حتی عکس‌ها با زیرنویس‌هایشان که من نوشته‌ام (عکس اوردوی متحد تورک عوثمان‌لی - آزربایجان در منزل خواهر بلوری با زیرنویس و املای من) را در مقاله‌ی خود به کار برده است.

اما این شخص، اسم مقالات مذکور من - که نخستین تحقیقات در این باره در ایران و آزربایجان و تورکیه و ... و ضمنا منبع اصلی نوشته‌ی یاشار ناهیدی آذر هم هستند - را در لیست منابع نوشته‌اش نشان نداده، در داخل مقاله هم حتی یک بار از منبع آن‌ها وبلاگ سؤزوموز و یا صفحه‌ی فیس بوکی من، و مولف آن‌ها من مئهران باهارلی را ذکر نکرده است.

من شدیدا به این رفتار زشت و نکوهیده، به غایت غیر مدنی اعتراض می‌کنم.


برای مطالعه‌ی بیشتر:

بی‌اخلاقی لجام گسیخته، بی‌احترامی به مولفین و رنج و کوشش آن‌ها در خلق آثار قلمی و روشنفکری‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_11.html

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_32.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند: امید نیایش

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_28.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_88.html

این بار، سایت آرازنیوز

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_23.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_45.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند.

 

بعضی از آزربایجان‌گرایان مخصوصا از تبریز، تحقیقات و یافته‌های من را با بی شرمی‌ و بی شرفی تمام دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها یعنی مئهران باهارلی و سؤزوموز حتی برای یک بار، به ‌اسم خود منتشر می‌کنند. یکی از این اشخاص فردی به اسم امید نیایش است. او قسمت مهمی از مقالات، ایده‌ها و منابع و اسناد تاریخی که من آن‌ها را پیدا و برای اولین بار بازنشر کرده‌ام را اقتباس و در یک مقاله،‌ که متاسفانه توسط بنیاد تاریخ ترک هم منتشر شده، درج کرده است. بی آن که نه نام من و نه نام مقالات من و نه نام وبلاگ سؤزوموز را که مطالب مذکور را از آن‌ها سرقت کرده در لیست منابع و ماخذ خود ذکر کند.

Başta Tebriz'den olmak üzere bir takım Azerbaycançılar, benim araştırmalarımı çalıyor ve onların kaynağı ile yazarı yani Méhran Baharlı ile Sözümüz’ü bir kez bile anmadan kendi adlarına yayınlıyorlar. Bu kişilerden biri, Ümid Niyayeş adında bir kişidir. O benim makalelerim ve fikirlerimin önemli bir kısmını uyarlayarak ve İlk defa bulup yeniden yayımladığım tarihi belgeler ve kaynakları alıntılayarak, bunları üzülerek Türk Tarih Kurumunun yayınladığı bir makaleye dahil etmiş, ancak kaynak listesinde ne benim adımı, ne söz konusu materyalleri çaldığı makalelerimin adını, ne de Sözümüz blogunun adını belirtmemiştir.

A number of Azerbaijanists, especially from Tabriz, steal my research and findings and shamelessly publish them in their own names without even once mentioning the name of their source and author, that is Mehran Baharli and Sozumuz. One of these people is a person named Umid Niayesh. He adapted a significant part of my articles, ideas and historical sources and documents that I have found and republished for the first time, and included them in one of his articles published unfortunately by the Turkish Historical Society, without mentioning my name, nor the name of my articles, nor the name of Sözümüz blog, from which he has stolen the mentioned material.


برای مطالعه‌ی بیشتر:

بی‌اخلاقی لجام گسیخته، بی‌احترامی به مولفین و رنج و کوشش آن‌ها در خلق آثار قلمی و روشنفکری‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/02/blog-post_11.html

آلینتی کولتورو، چالینتی اخلاق‌سیزلیغی: محمدرضا کریمی، دکتر خانگلدی اونق

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_32.html

آزربایجان‌گرایان تحقیقات و یافته‌های من را دزدیده‌ و بدون ذکر کردن نام منبع و مولف آن‌ها به ‌اسم خود منتشر می‌کنند: امید نیایش

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_28.html

سرقت تحقیقات علمی من از طرف شخصی به اسم یاشار ناهیدی آذر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_88.html

این بار، سایت آرازنیوز

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_23.html

بازنشر نوشته‌ام توسط رحیم ممقانی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_45.html

Tuesday, December 26, 2023

مقاله‌ای تورکی از سید حسن تقی‌زاده: شرقه ‌خطاب

 

مقاله‌ای تورکی از سید حسن تقی‌زاده: شرقه ‌خطاب 

مئهران باهارلی


سید حسن تقی‌زاده‌ در سال‌های اقامت خود در استانبول یکی دو مقاله ‌به ‌زبان تورکی هم نوشته ‌است که ‌هیچ‌کدام از آن‌ها تاکنون منتشر نشده‌اند. دلیل اصلی این وضعیت، خود تقی‌زاده ‌است. او ‌به ‌عنوان یکی از رهبران اصلی جنبش پان‌ایرانیستی و ضد تورک مشروطیت در ایران و رهبر عملی آن در آزربایجان و قفقاز، نقشی کلیدی در اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار توسط داشناک‌ها و پان‌ایرانیست‌ها و سپس پایان دادن به ‌حاکمیت سیاسی تورک بر ایران، آفرینش هویت قومی آزربایجانی و آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی داشت. تقی‌زاده‌ اولین و عالی‌ترین مقام رسمی و دولتی بود که از کورسی نماینده‌گی مجلس شورای ملی ‌خواستار ریشه‌کن کردن تورکی از ایران و فارس‌سازی تورک‌های ساکن در آن شد. تقی‌زاده ‌هم‌چنین یک باستان‌گرای ایرانی و یک ماسون مطیع و مجری سیاست‌های ضد تورک وقت دولت بریتانیا در ایران و منطقه ‌بود (و به ‌همین جهات در ادبیات سیاسی و تاریخ تورک از سمبول‌های «مانقورتیسم تبریزی و قفقازی» و مشهور به «‌خائن اعظم» است). به‌ سبب این سابقه و ماضی، ‌تقی‌زاده ‌از نوشتن چند مقاله‌ به ‌تورکی در سال‌های اقامتش در استانبول شرم داشت و آن‌ها را بازنشر نمی‌کرد.

وی تنها اشاراتی بسیار کوتاه ‌به ‌این مقالات تورکی‌اش کرده ‌و در این اشارات آن‌ها را – همان طور که‌ به‌ واقع هم بودند – کم‌اهمیت جلوه‌ داده ‌است: «تعداد همهٔ آثار قلمی یا بیانات شفاهی من در مدت هشت نه ‌‌سال از ورود به ‌‌استانبول تا آخر جنگ اول عالم‌گیر چون کم‌اهمیت بودند لازم نیست. فقط شاید چهار مقالهٔ مسلسل فرانسوی من در مجلهٔ «عالم اسلامی» پاریس در باب جریانات سیاسی در مملکت عثمانی و جریانات سیاسی در عالم عرب و جریانات سیاسی در ایران قابل ذکر باشد. در استانبول نیز گاهی مقاله‌ای به‌‌ زبان ترکی در جراید آنجا نوشتم».

یکی از مقالات تورکی تقی‌زاده، مقاله‌ای است به ‌نام «شرقه ‌خطاب» که او ‌آن را به ‌مناسبت جنگ ایتالیا و متحدان اوروپائی‌اش بر علیه ‌عوثمان‌لی در دریای مدیترانه‌ و شمال آفریقا به سال ١٩١١ نوشته ‌است. در ویژه‌نامه‌ی سید حسن تقی‌زاده‌٢ این مقاله ‌به‌ صورت آتی معرفی شده ‌است:«۸ ـ مقاله‌ای بسیار شدید و بلیغ به ‌ترکی در روزنامهٔ «طنین» (استانبول) در دفاع از عثمانی بر ضد ایطالی در موقع جنگ آن دولت در سنهٔ ۱۹۱۱ مسیحی». (ویژه‌نامهٔ سید حسن تقی‌زاده‌۲، سرگذشت ادبی سید حسن تقی‌زاده‌۲، فهرست کتب و مقالات به ‌کوشش ایرج افشار. ۲۸ مهر ۱۳۸۸)

در زیر مقاله‌ی تورکی شرقه ‌خطاب به ‌قلم تقی‌زاده ‌را برای اولین بار و ١٠٣ سال بعد از چاپ آن در نشریه‌ی طنین استانبول در سال ١٩١١ منتشر می‌کنم. اما نخست چند نکته:

Sunday, December 24, 2023

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمولو – مجدالسلطنه: مادامی که مثل آوروپائیان آخوندها را محدود نه‌نموده ...

 

جمشید خان سوباتای‌لی افشار اورمولو – مجدالسلطنه

(١٩٤٠-١٨٦٤) 

آخوندهای مخذول برای حفظ مقام و منافع شخصیه همه روزه اسباب نفاق بین المسلمین درست کرده و جهالت را هم ترویج نمودند. موقع تجدد و ترقی را از ما گریزانیده و نور علم را مدتی به روی ما مسدود کرده و ما را گرفتار بدین روز سیاه و شوم نمودند. 

من آخوندهای جهول را مخرب ممالک اسلام‌نشین و آفت سعادت سیصد شصت میلیون مسلمانان عالم و اسلحه‌ی قاطع زهرآلود دشمنان وطن می‌دانم و این اوراق را در خصوص وقاحت و شنایع‌کاری‌های آن‌ها نوشته، با نهایت مباهات و سرور در این مساله پیش‌جنگ محررین آتیه شده‌ام. 

اهالی ایران مادامی که مثل آوروپائیان آخوندها را محدود نه‌نموده، مادامی که امورات دنیوی را در اختیار آن‌ها گذاشته، خود را گوسفند، گرگان را شبان قرار داده، استخلاص از بدبختی‌های معلومه‌ی حاضره امکان نه‌خواهد داشت.

Friday, December 22, 2023

اوُتمان‌نامه ‌و یا منظومه‌ی تورکی «تاریخ آل عثمان» اثر میرزا حبیب دستان بنی اصفهانی - بین‌لی میرزه‌‌ حبیب اه‌فه‌ندی

 

اوُتمان‌نامه ‌و یا منظومه‌ی تورکی «تاریخ آل عثمان» اثر میرزا حبیب دستان بنی اصفهانی - بین‌لی میرزه‌‌ حبیب اه‌فه‌ندی

 

مئهران باهارلی

 اؤزه‌ت:

اؤن‌ده گه‌له‌ن گؤرک‌سؤزچو (ادبیات‌چی) و بیلیم‌آدامی بین‌لی (ایصفاهان‌لی) حبیب افندی قیسا بیر «تاریخ آل عوثمان منظومه‌سی» (اوتمان اوروغو اؤته‌یی‌نین قوشاغی) یازمیش‌دیر. حبیب افندی ١٩ یوزایلین ایکینجی یاری‌سی‌ندا عوثمان‌لی ایمپاراتورلوغونا سیغینان قاجار دؤنه‌می آیدین و سیاسی مخالف‌له‌ری‌نده‌ن ایدی. تاریخ آل عوثمان منظومه‌سی، یالنیز بیر ادبیات یاپیتی دئییل، عینی زمان‌دا عوثمان‌لی سلاله‌سی‌نین کرونولوژی‌سی‌نی آنلاتان تاریخی بیر به‌لگه‌دیر. یاپیتین تورک‌جه و یازاری حبیب افندی‌نین اورتا ایرا‌ن‌ین یئرلی تورک‌له‌ری‌نده‌ن اولماسی، اونون اؤنه‌می‌نی آرتیرماق‌دادیر. حبیب افندی‌نین «تاریخ آل عوثمان منظومه‌سی» تورک‌له‌رین اؤزله‌ری‌نین «اوغوزنامه‌» آدی ایله بیلینه‌ن اه‌سکی تاریخی دستان یازما گه‌له‌‌نه‌یی‌نین سون و ائش‌سیز اؤرنه‌ک‌له‌ری‌نده‌ن‌دیر. حبیب افندی‌نین باشقا تورک‌جه اثرله‌ری کیمی، «تاریخ آل عوثمان منظومه‌سی» ده، تاریخی و ادبی اؤنه‌می‌نه قارشین شیمدی‌یه ده‌ک تورکییه، آزه‌ربایجان، تورک‌ایلی و ایران‌دا  یاییم‌لانمامیش‌دیر. بو مقاله‌م‌ده و ایلک که‌ز اولاراق بین‌لی حبیب افندی‌نین تورک‌جه «تاریخ آل عوثمان منظومه‌سی» باش‌یاپیتی‌نی، هر ایکی عرب و لاتین الیفبالاری‌ندا یاییم‌لاییرام.

Özet

Önde gelen ebebiyatçı ve bilimadamı Binli (İsfahanlı) edip Hebib Efendi kısa bir “Târih-i Âl-i Osman Manzumesi” (Utman Uruğu Öteyinin Koşağı) yazmıştır. Hebib Efendi 19.cu yüzyılın ikinci yarısında Osmanlı İmparatorluğuna sığınan Kacar dönemi aydın ve siyasi muhâliflerinden idi. 'Târih-i Âl-i Osman' sadece bir edebiyat eseri değil, aynı zamanda Osmanlı hanedanının tarihini anlatan tarihi bir belgedir. Ayrıca padişahlarla ilgili fıkra ve efsanelere de yer verilmiştir. Yapıtın Türkçe ve yazarı Hebib Efendi’nin de Orta İran’ın yerli Türklerinden olması, onun önemini artırmaktadır. Hebib Efendi'nin "Târih-i Âl-i Osman Şiiri", Türklerin kendilerinin "Oğuzname" adıyla bilinen eski tarihî destan yazma geleneğinin son ve eşsiz örneklerinden biridir. Hebib Efendi’nin başka Türkçe eserleri gibi, Tarih-i Âl-i Osman manzumesi de, tarihi ve edebi önemine rağmen şimdiye dek Türkiye, Azerbaycan, Türkili ve İran’da yayınlanmamıştır. Bu makalemde ve ilk kez olarak Binli Hebib Efendi’nin bu Türkçe başyapıtını, her iki Arap ve Latin alfabelerinde yayımlıyorum.

Abstract

The prominent litterateur and scholar, Binli Hebib Efendi (Habib Isfahani), wrote a short poem titled "Târih-i Âl-i Osman" or the history of the Ottoman Dynasty. Hebib Efendi was among the intellectuals and dissidents of the Qajar period who sought refuge in the Ottoman court during the latter half of the 19th century. 'Târih-i Âl-i Osman' is not only a work of art but also a historical document that chronicles the history of the Ottoman dynasty. It also includes anecdotes and legends about the sultans. The fact that the work is in Turkish, and its author, Hebib Efendi is a native Turk from Central Iran, increases its importance. Hebib Efendi’s "Târih-i Âl-i Osman Poem" is one of the last and unique examples of the old tradition of writing historical epics known as "Oğuzname", by Turks themselves. Like other Turkish works by Hebib Efendi, the poem Tarih-i Âl-i Osman, despite its historical and literary significance, has not been published in Turkey, Azerbaijan, Turkili, and Iran until now. In this article, I am publishing Binli Hebib Efendi's Turkish masterpiece for the first time, in both the Arabic and Latin alphabets.

خلاصه:

 

ادیب و عالم مشهور بین‌لی (اصفهانی) حبیب افندی، یک منظومه‌ی کوتاه تورکی به نام «تاریخ آل عثمان» سروده است. حبیب افندی از روشن‌فکران و مخالفین سیاسی نیمه‌ی دوم قرن نوزده قاجاری است که به امپراتوری عوثمان‌لی پناهنده شده ‌بودند. منظومه‌ی تاریخ آل عوثمان، صرفا یک اثر ادبی نیست، بلکه در عین حال سندی تاریخی است که کرونولوژی سلسله‌ی عوثمان‌لی را به دست می‌دهد. سروده شدن این اثر به زبان تورکی و این واقعیت که سراینده‌ی آن حبیب افندی از تورکان بومی ایران مرکزی است، بر اهمیت آن افزوده است. منظومه‌ی تاریخ آل عوثمان اثر حبیب افندی، یکی از آخرین نمونه‌های سنت قدیمی نگارش داستان‌های تاریخی تورکان توسط خود تورکان است. مانند دیگر آثار تورکی حبیب افندی، منظومه‌ی تاریخ آل عوثمان هم، علی رغم اهمیت ادبی و تاریخی آن، تاکنون در تورکیه، آزربایجان، تورک‌ایلی و ایران منتشر نشده بود. در این مقاله‌ام برای نخستین بار این شاه‌کار بی همتای حبیب افندی را در هر دو الفبای تورکی - عربی و تورکی - لاتین منتشر کرده‌ام. 

ادیب، روشن‌فکر، ادبیات‌شناس، مترجم، خطاط، و شاعر تورک «بین‌لی میرزه ‌حبیب اه‌فه‌ندی» (میرزا حبیب دستان بنی اصفهانی)، متولد سال ١٨٣٥ در شهر تورک‌نشین بین (به‌ املای فارسی بِن)[1] مرکز شهرستان بین، در ۲۵ کیلومتری شمال شهرکورد مرکز استان فعلی چهار محال و بختیاری است. او از روشن‌فکران و دگراندیشان تبعیدی – فراری – پناهنده ‌به ‌امپراتوری عوثمان‌لی در عصر قاجاری است که‌ در آن دولت به‌ مقامات عالی فرهنگی و اداری نائل شد. در میان آثار «بین‌لی میرزه ‌حبیب اه‌فه‌ندی» یک منظومه‌ی تورکی کوتاه‌ اما فوق‌العاده‌ مهم در تاریخ آل عوثمان، وجود دارد که ‌تاکنون مانند دیگر آثار تورکی او (به ‌جز «خط و خطاطان»[2]) نه ‌در تورک‌ایلی، و نه ‌در عوثمان‌لی – تورکیه ‌منتشر نشده ‌است. در زیر این منظومه‌ی فوق العاده ‌مهم را - مرکب از ٥٧ بیت تورکی و ٣ بیت عربی - برای اولین بار، بر اساس دست‌خط خود بین‌لی میرزه ‌حبیب اه‌فه‌ندی، با قرائت و تصحیح خودم ارائه‌ کرده‌ام.

دلائل اهمیت منظومه‌ی تورکی «اوتمان‌نامه» و یا «تاریخ آل عثمان» سروده‌ی میرزا حبیب دستان بنی اصفهانی - بین‌لی میرزه ‌‌حبیب اه‌فه‌ندی:

١-این منظومه ‌نمونه‌ای از سنت تاریخ‌سرایی تورک است که ‌در ازمنه‌ی قدیم حتی تا اوائل دوره‌ی قاجاری تحت نام‌های گوناگون مانند اوغوزنامه‌ و شاهنشاه‌نامه‌ و .... در میان تورک‌ها و موغولان رایج بود. اوغوزنامه ‌در طول زمان معانی متفاوتی داشت: ١-کتاب تواریخ سلاطین تورک، ٢-کتب انساب و نسب‌شناسی تورکان، ٣-داستان‌های حماسی اوغوزها مانند اوغوز خاقان و بوی‌های ده‌ده‌‌ قورقوت (در این معنی مترادف چینگیزنامه ‌‌و ... و مشابه‌‌ شاه‌نامه‌‌ در ادبیات فارسی است)، ٤-کتاب امثال و حِکَم و ضرب المثل‌های تورکی و ....  

٢-از آنجا که ‌این اوغوزنامه، در مورد آل عوثمان است، من آن را «اوتمان‌نامه» می‌نامم. اوتمان یکی از فورم‌های اولیه‌ی اسم موسس امپراتوری عوثمان‌لی است که‌ بعدها با سائقه‌های مذهبی و عربی‌سازی به‌ عثمان تبدیل شده است[3]. در نتیجه ‌فورم اصلی و تورکی نام امپراتوری «عوثمان‌لی» هم، «اوتمان‌لی» است.

٢-دومین نکته ‌در اهمیت اوتمان‌نامه‌ی بین‌لی حبیب افندی، سروده‌ شدن آن توسط یک تورک اصلا از ایران است که‌ نشان می‌دهد سنت اوغوزنامه‌سرایی تا دوران معاصر و در اشکال متفاوت هم‌چنان در میان مردم تورک ما هم موجود بود. مهم‌ترین نمونه‌های این ژانر در میان ملت تورک ساکن در ایران را، سید لقمان آشیرلی اورمولو (اورموئی، اورموی) آفریده ‌است: اوغوزنامه، سورنامه‌ی همایون، هنرنامه، شهنشاه‌نامه، زبده‌التواریخ، سلیم خان نامه...[4]. یکی دیگر از اوغوزنامه‌های مهم در تاریخ تورک‌ایلی و تورکان ساکن در ایران، اوغوزنامه‌ی کتاب‌خانه‌ی خصوصی جهان‌شاه‌قاراقویون‌لو در تبریز، به ‌‌زبان تورکی و خط اویغوری است که ‌یک کتاب انساب و یا تواریخ سلاطین تورک و یا ترکیبی از هر دو بود[5].

٣-سومین نکته ‌که‌ به ‌اهمیت اوتمان نامه‌ی حیب بین‌لی می‌افزاید، سروده ‌شدن آن به‌ زبان تورکی است. معلوم است که‌ بسیاری از کتب اوغوزنامه‌ که ‌در دوره‌ی حاکمیت سلسله‌های تورک - موغول آفریده‌ شده‌اند، به‌ سبب موضوع حماسی‌شان در تشبّه ‌به ‌شاهنامه‌ی فردوسی و تقدیم شدنشان به‌ سلاطین و «شهنشاهان» تورک - موغول، مشهور به ‌شهنشاه‌نامه‌ شده‌اند[6]. مانند «شاهنشاه‌نامه‌ی پاییزی» در باره‌ی سلطان علاءالدین محمد خوارزم‌شاه ‌سروده‌ی مجد‌الدین محمد پاییزی نسوی، «شاهنشاه‌نامه‌ی تبریزی» در تاریخ چینگیز خان و جانشینان او از احمد تبریزی، «شاهنشاه‌نامه‌ یا مرآت عثمانی» از صدرالدین در تاریخ سلاطین عثمان‌لی، «سلیم‌ شاه‌‌نامه» اثر ابوالفضل محمد افندی ادرﻳس بدلیسی، «شهنشاه‌نامه‌ی صبا»، .... بسیاری از این شهنشاه‌نامه‌ها – علی رغم موضوعشان که‌ تاریخ سلاطین تورک و نسب‌شناسی تورک بود - به‌ زبان فارسی نوشته‌ شده‌اند. هر چند در اثر روند تورک‌شونده‌گی به‌ مرور زمان نام شهنشاه‌نامه‌ ترک شد، و به ‌جای آن اسامی‌ای مانند چینگیزنامه، غازان‌نامه، تیمورنامه، اوغوزنامه‌، ... به‌ کار رفت. و علاوتا و مخصوصا در آناتولی این منظومه‌های حماسی تورک به‌ زبان تورکی سروده ‌شدند. اوتمان‌نامه‌ی حبیب افندی هم یکی از این اوغوزنامه‌های سروده‌ شده‌ به ‌تورکی است و به ‌همین جهت دارای اهمیت مضاعف است.

٤-چهارمین نکته‌ای که ‌به ‌اهمیت اوتمان نامه‌ی بین‌لی حبیب افندی می‌افزاید آن است که ‌او یک تورک از منطقه‌ی تورک‌نشین بین واقع در خارج جوغرافیای آزربایجان است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که ‌دو ایدئولوژی – هویت ملی استعمارساخته‌ی ضد تورک و تاریخ‌نگاری‌های ایرانی و آزربایجانی، قسمتی از ملت تورک ساکن در ایران که‌ مقیم خارج جوغرافیای آزربایجان است را بالکل ناموجود تلقی و تقدیم می‌کنند، و میراث ادبی و فرهنگی تورکان آن قسمت‌های خارج از جوغرافیای آزربایجان را میراث ادبی و فرهنگی «خودشان» نمی‌شمرند. در منابع عوثمان‌لی-تورکیه‌ای هم تورک بودن بینلی میرزا حبیب افندی دانسته ‌نیست و آن‌ها او را علی القاعده ‌به ‌صورت ایرانی و عجم معرفی می‌کنند.

٥- اوتمان نامه‌ی بین‌لی حبیب افندی به ‌وضوح نشان می‌دهد که ‌او دارای وقوف عمیق بر تاریخ خاندان و امپراتوری عوثمان‌لی بود.

٦- از نکات بسیار جالب توجه ‌در اوتمان‌نامه‌ی حبیب افندی، اشاره‌ی او به‌ صفویان به ‌صورت قومی ناکس و فرومایه ‌و پست و آشوب به‌ پا کننده ‌و فتنه‌انگیز است: «قومِ صاحب لومِ شورانگیزی «دؤردونجو موراد» - ییخدی یاخدی، بیچدی که‌سدی، ائیله‌دی مقهور و خوار (١٠٤٢، ١٦٣٢)». این تلقی از صفویان مخصوصا سه ‌شاه معروف ‌آن شاه ‌اسماعیل اول، شاه‌ تهماسب و شاه‌ عباس حقیر که ‌دست پرورده‌ی کلیسای ارمنی و ماشه‌ی صلیبیان و مجری سیاست‌های ضد تورک آنان بودند، در تضاد با تاریخ‌نگاری‌های ایرانی و آزربایجانی که ‌آن‌ها را قهرمان و مفاخر خود می‌دانند بوده‌ و بیشتر با تاریخ‌نگاری علمی و ملی تورک منطبق است. بین‌لی حبیب افندی، سلطان محمد فاتح را هم به سبب فتح استانبول افتخار ملت در جهان می‌داند: «پای تختِ قیصر[ی] «سولطان محمّد» فتح ائدیپ - ملّته ‌‌اولدو جهان ایچره ‌‌مدارِ افتخار (٨٥٧، ١٤٥١)».

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی

Tuesday, December 19, 2023

اصطلاحات تورکی «الدرم بلدرم»، «اللم قللم» و «ال و بل کردن» در زبان فارسی، ریشه‌یابی و معنی صحیح آن‌ها

 

اصطلاحات تورکی «الدرم بلدرم»، «اللم قللم» و «ال و بل کردن» در زبان فارسی، ریشه‌یابی و معنی صحیح آن‌ها 

مئهران باهارلی


در لهجه‌های محاوره‌ای غیر مکتوب فارسی، مانند وضعیت در فارسی ادبی، کلمات و ترکیبات و اصطلاحات متعدد تورکی – بالغ بر ده هزار عدد – وجود دارد. سه ‌اصطلاح تورکی از این قبیل در لهجه‌های فارسی اصطلاحات تورکی «الدرم بلدرم»، «اللم قللم» و «ال و بل کردن» هستند که‌ با ادات تورکی «ائله» و «بئله» به معنی به ترتیب آن و این و مصادر تورکی مترادف «ائتمه‌ک»، «ائیله‌مه‌ک» و «قیلماق» به معنی انجام دادن و کردن ساخته شده‌اند، این اصطلاحات تورکی معمولاً به‌ صورت‌های اشتباه ‌تشریح و به غلط ریشه‌یابی می‌شوند.

ال و بل کردن: این اصطلاح از دو ادات تورکی «ائله ‌– ائیله‌ – اؤیله» ‌(نهایتاً مرتبط با اوْ-اوْل: او در فارسی) به‌ معنی آن‌گونه، آن چنین، آن طوری؛ و «بئله ‌– بئیله‌ – بؤیله» ‌(نهایتاً مرتبط با بوُ – بوُل: این در فارسی) به ‌معنی این گونه، این چنین و این طوری ساخته‌ شده که اشارات کسره‌ و فتحه‌ در این کلمات حین نگارش نوشته ‌نشده‌اند: اؤیله‌ ائیله‌ ائله ‌ اِلَ ال (آن چنین)، بؤیله‌ بئیله‌ بئله‌ بِلَ بل (این چنین). «ال و بل کردن» در فارسی به ‌معنی لفظی این چنین و آن چنین کردن، و اصطلاحاً برای رجزخوانی و تهدید و ترساندن مخاطب به ‌کار می‌رود.

اللم قللم: این اصطلاح از فورم مضارع اول شخص مفرد دو مصدر تورکی مترادف «ائیله‌مه‌ک» و «قیلماق» به ‌معنی انجام دادن و کردن ساخته ‌شده‌ است. ائیله‌ره‌م ائله‌ره‌م ائلله‌م اِلْلَم اللم؛ قیلارام قیللام قِلْلَم قللم. به هنگام تصریف مضارع اول شخص مفرد، تبدیل حرف ر به حرف ل و ظاهر شدن «لّ» مشدد در مصادر مختوم به‌ حرف «ل» (گه‌له‌ره‌م (می‌آیم) گه‌ل‌له‌م، اؤله‌ره‌م اؤل‌له‌م، آلارام آللام، بؤله‌ره‌م بؤل‌له‌م، ...)، تبدیل حرف ر به حرف ن و ظاهر شدن «نّ» مشدد در مصادر مختوم به‌ حرف «ن» (دؤنه‌ره‌م دؤننه‌م، دونارام دوننام، مینه‌ره‌م میننه‌م، ....)؛ و مشدد شدن حرف «ر» در مصادر مختوم به‌ حرف «ر» اتفاق می‌افتد (گؤنده‌ره‌ره‌م گؤنده‌رره‌م، اؤلدوره‌ره‌م اؤلدورره‌م، گؤره‌ره‌م گؤرره‌م، ...).

Allem etti Kallem etti: در تورکی تورکیه اصطلاحی به صورتAllem etti Kallem etti  وجود دارد که در دوره‌ی جمهوریت رایج شده است. منابع تورکیه‌ای این اصطلاح را ماخوذ از املای عربی عَلَّم کَلَّم دانسته‌اند. ظاهراً این اصطلاح بی ربط با اصطلاح ائلله‌م – قیللام تورکی است. زیرا ائلله‌م – قیللام همیشه با الف نوشته شده (اللم قللم)، در حالی که اصطلاح تورکیه‌ای با کلمه‌ی عَلَّم دارای حرف عین تشریح می‌شود. هم‌چنین اللم قللم به معنی این چنین و آن چنان می‌کنم، یعنی نوعی خط و نشان کشیدن و تهدید است؛ در حالی که اصطلاح تورکیه‌ای به معنی با زبان‌بازی و اصرار فوق‌العاده و مستاصل کردن کسی را به چیزی که خواستار آن نیست راضی کردن. از طرف دیگر تلفظ Kallem با کاف (قالین ک ضخیم) به جای کف (اینجه ک نازک) مانند کَلَّمَ و کلمه و کلام عربی، احتمال اخذ آن از قیللام را که دارای حرف قاف است و در الفبای تورکیه با کاف نشان داده می‌شود تقویت می‌کند.

الدرم بلدرم: هر کلمه‌ در این اصطلاح ‌حاصل امتزاج و ادغام دو کلمه ‌است. ائله‌ ائده‌ره‌م ائلئده‌ره‌م اِلِدَرَم الدرم؛ بئله ‌ائده‌ره‌م بئلئده‌ره‌م بِلِدَرَم بلدرم. مصدر ائتمه‌ک به معنی کردن و انجام دادن و مترادف مصادر ائیله‌مه‌ک و قیلماق که فوقاً ذکر شدند است. اصطلاح تورکی‌الاصل الدرم بلدرم در زبان فارسی عامیانه کنایه‌ از بد و بیراه ‌گفتن و لاف زدن با هدف تهدید سخت و ترساندن مخاطب است.

ریشه‌یابی و معنا کردن‌های غلط اصطلاح الدرم بلدرم:

این اصطلاح در لغت‌نامه‌های فارسی مانند دهخدا به غلط ریشه‌یابی و در ارتباط با کشتن و تکه پارچه و ریز ریز و مثله کردن و .... معنی شده است. در حالی که ربطی به این وحشی‌گری‌ها و قصّابی‌ها ندارد.

-«الدرم» که‌ در اصل «ائله ‌ائده‌ره‌م» است به ‌اشتباه ‌با مصدر اؤلدورمه‌ک (کُشتن) ریشه‌یابی و به‌ صورت غلط می‌کشم معنی شده ‌است. همان‌گونه‌ که ‌گفته ‌شد اگر اصل این کلمه‌ اؤلدوره‌ره‌م بود باید تبدیل به‌ اؤلدورره‌م الدررم (با دو حرف ر و یا رّ مشدد، مانند اللم و قللم) می‌شد، و نه ‌یک حرف ر غیر مشدد.

-قسمت «بلدرم» که در اصل «بئله ائده‌ره‌م» است به ‌اشتباه ‌با مصادر تورکی «بیلدیرمه‌ک» (اعلان کردن) و «بؤلدورمه‌ک» (باعث تقسیم شدن) ریشه‌یابی، با املای نادرست «بولدرم» نوشته شده و به ‌صورت‌های غلط حالیت می‌کنم و ریز ریز می‌کنم معنی شده‌ است. هر دوی این ریشه‌یابی‌ها و معنی‌های پیشنهادی غلط هستند. اولا بدین سبب که ‌مصادر پیشنهادی بیلدیرمه‌ک و بؤلدورمه‌ک مختوم به‌ ر هستند و همان‌گونه ‌که‌ فوقاً ذکر شد می‌باید در محاوره تبدیل به ‌بیلدیررم و بؤلدوررم، با دو حرف ر و رّ مشدد می‌شدند و نه ‌یک حرف ر غیر مشدد. ثانیاً مصدر بیلدیرمه‌ک در زبان محاوره‌ای تورکی در ایران و تورک‌ایلی رایج نیست. ثالثاً بیلدیرمه‌ک معنی حالی کردن ندارد. چهارماً بؤلدورمه‌ک به معنی تکه‌ پاره و ریز ریز کردن نیست. به‌ معنی «می‌دهم تقسیم کنند» است. پنجماً بؤلدورمه‌ک فعل سببی است و به ‌معنی باعث می‌شوم تقسیم کنند است. در حالی که ‌قسمت اول این اصطلاح الدرم (ائله ‌ائده‌ره‌م) فعل سببی نیست و در نتیجه فعل بعدی هم نباید سببی باشد. ششماً ‌برای آن که ‌این اصطلاح معنی تقسیم کردن بدهد، باید به ‌صورت بؤل‌له‌م - بللم باشد و نه ‌بلدرم ....