سهم عربیت و سامیت در تبار مردمان امروزی ساکن در ایران
هر کس که تابعیت کشور ایران را داشته باشد، با هر ملیت و زبان و دین و فیزیوتیپ ظاهری و تبار و ... «ایرانی» است. ایرانی اسم تابعیت است و مانند هر تابعیت دیگری، دارای انواع اصیل و غیر اصیل، نه در معنای اصالت نژادی و نه در معنای اصالت اخلاقی و .... نیست. تعبیر «ایرانی اصیل» که در رسانهها و نشریات و کتب دولتی ایران هم به وفور استفاده و تبلیغ میشود، نادرست، مهمل، احمقانه، مضر و نژادپرستانه است. ایرانی اصیل همان قدر معنی دارد که عراقی اصیل و یا افغانستانی اصیل و پاکستانی اصیل. یعنی بی معنی است.
در مورد «تبار »مردمان امروزی ساکنان در ایران، اقلا یک سوم فارسزبانهای کنونی این کشور و دریزبانهای افغانستان و تاجیکزبانهای تاجیکستان (همچنین حدود یک چهارم از تورکزبانهای ساکن در ایران هم)، اعرابی هستند که بین قرون ٧-١٩ میلادی تغییر زبان داده و به زبان تاجیک-دری و فارسی بعدی متکلم گشتهاند (اقلاً یک سوم دیگر تاجیکزبانها و دریزبانها و فارسزبانهای امروزی هم تورکها و موغولهای قدیم تغییر زبان داده هستند). اعراب بعد از ١٥٠٠ سال هنوز در خراسان و در مرکز و در جنوب و دیگر نقاط ایران پخش هستند که نشان از انبوهی فوق العادهی جمعیتشان در گذشتهی ایران دارد.
نمونهی دیگر، کوردزبانهای منطقه بر خلاف تبلیغات هدفدار سیاسی غربی - صلیبی، نه تنها ادامهی مستقیم مادها و از نژاد آریایی (که اصلا وجود خارجی نداشت و ندارد) و .... نیستند، بلکه در اساس دارای تبار سامی اما به شدت آمیخته با تورک و موغول (مثلا در نواحی مکریان و دیاربکر و ....) هستند. نتیجتاً «تبار ایرانی» هم مانند «نژاد ایرانی» مفهومی غیر علمی و از قبیل مهملات است. تبار ایرانی همان قدر واقعی و معتبر است که تبار افغانستانی و تبار عراقی و تبار پاکستانی ....
اغلب کسانی که در میان فارسها «سید» و یا در میان تورکها «میر» هستند، به واقع هم در تبار گذشتهشان عربیت وجود دارد و این هم امری بسیار طبیعی است. زیرا ایران به لحاظ تمدنی اقلا به مدت ٥ قرن بخشی از حوزهی تمدنی عرب (و دوازده قرن داخل در حوزهی تمدنی تورک-موغول و بلکه مرکز آن) بود. قسمتی کوچک از این سید و میرها گویا از نسل امامان شیعی و پیغمبر اسلام و بخش دیگری از نسل اعراب حاکم بر ایران بودهاند و بدین سبب «سید» (معادل «آقا» و «بیگ») نامیده شدهاند.
قسمت بزرگتری از فارسزبانها (ایضاً تورکزبانها) که نام سید و میر ندارند هم در تبارشان عربیت وجود دارد، اما به سبب آن که از طرف مادر عرب بودند عربیت آنها ذکر و ثبت نشده است. قسمتی هم از مهاجرین و طوائف عرب غیر حاکم و بدون ارتباط با امامان شیعی و پیغمبر بودهاند که تبار عربیشان در نامشان منعکس نشده است. بگذریم از مسالهی استحالهی اقوام سامی دیگر (مثلاً تودهی عظیم یهودیها – موسویهای تغییر زبان و تغییر دین داده) و قبل از آن گروههای بی شمار سامی و غیر سامی بومی غیر ایرانیک در منطقه (سومرها، ایلامیها، ....) در طول چندین هزار سال گذشته که بنیهی اساسی مردم ایرانیکزبان امروز را تشکیل میدهند.
در
حال حاضر تعریف «ملت» در ایران مسالهای «فرهنگی» بوده بر اساس «زبان» (ملت فارس،
ملت تورک، ملت عرب، ملت کورد، ملت لور، ملت تورکمن، ملت بلوچ، ....) انجام میگیرد
(در نتیجه چیزی به اسم «ملت ایران» هم وجود ندارد). تعریف «تابعیت» نیز بر اساس
داشتن شناسنامه و پاسپورت ایرانی انجام میگیرد. و هیچکدام از این دو ربطی به
گذشته و تاریخ و تبار و اصل و نسب و ژنتیک و دیانآ و هابلوگروپ و میتوکوندریا و .... افراد ندارند.
No comments:
Post a Comment