Monday, June 28, 2021

مارش نظامی یئنی‌چئری «جدّین دده‌ن، ائی تورک ملّتی» -گروه کوْر ارتش سرخ

 مارش نظامی یئنی‌چئری «جدّین دده‌ن، ائی تورک ملّتی» -گروه کوْر ارتش سرخ

مئهران باهارلی

 

قێزێل اوْردوُ اوْروُ، عوثمان‌لی یئنی‌چئری سۆکۆی تاخێمێ‌نێن «جدّین دده‌ن، ائی تورک ملّتی-١٩١١» سۆیێرێ‌نێ ائدیم‌له‌ییر.

Qızıl Ordu Oru, Osmanlı Yéniçeri Süküy Taxımının “Ceddin Deden, Éy Türk Milleti-1911” Süyırını Édimleyir.[1] 

گروه کوْر ارتش سرخ، مارش باند موزیک نظامی یئنی‌چری‌های عثمانلی (مهتر و مهترخانه) «جدین دده‌ن ائی تورک ملّتی-١٩١١» را ایفا می‌کند.

 



اوْرOr : گروه کور، خورو

سۆکۆیSüküy : موسیقی نظامی

سۆیێرSüyır : مارش نظامی

ائدیم‌له‌‌مه‌کÉdimlemek : ایفاء، اجرا کردن

کۆی تاخێمKüy taxım : باندو، گروه موسیقی

 

جدّین دده‌ن، نسلین بابان

 

جدّین دده‌ن، نسلین بابان

جدّین دده‌ن، نسلین بابان

ائی قاهرامان تورک ملّتی

اوردولارین، پک چوخ زامان

وئرمیشدی‌له‌ر دونیایا شان

اوردولارین، پک چوخ زامان

وئرمیشدی‌له‌ر دونیایا شان

تورک ملّتی، تورک ملّتی

تورک ملّتی، تورک ملّتی

عشق ایله سئو ملّیّتی

قهر ائت وطن دوشمانی‌نی

چکسین او ملعون ذلّتی

قهر ائت وطن دوشمانی‌نی

چکسین او ملعون ذلّتی

 

CEDDİN DEDEN, NESLİN BABAN

 

Ceddin deden, neslin baban

Ceddin deden, neslin baban

En kahraman Türk milleti

Orduların, pek çok zaman

Vermiştiler dünyaya şan

Orduların, pek çok zaman

Vermiştiler dünyaya şan

Türk milleti, Türk milleti

Türk milleti, Türk milleti

Aşk ile sev milliyeti

Kahret vatan düşmanını

Çeksin o mel'un zilleti

Kahret vatan düşmanını

Çeksin o mel'un zilleti

Saturday, June 26, 2021

جوابیه‌ی تورکی زینل خان شام‌لی به مکتوب مصلحانه‌ی حافظ احمد پاشا، و قتل زینل خان توسط شاه صفی

جوابیه‌ی تورکی زینل خان شام‌لی به مکتوب مصلحانه‌ی حافظ احمد پاشا، و قتل زینل خان توسط شاه صفی

 

مئهران باهارلی


در این نوشته چهارمین نامه‌ی تورکی زینل‌خان بیگدلی شام‌لی (Zéynel Xan – Zeynel Han Şamlı, Synal Chaen, Zeynal Khan Shamlou)، اولونویان (سپه‌سالار - فرمانده‌ی کل) قیزیل‌باشیه (صفوی) به احمد حافظ پاشا فرمانده‌ی اوردوی عثمانلی در حین محاصره‌ی بغداد (از ١٣نووامبر ١٦٢٥ تا ٣ جولای ١٦٢٦) را معرفی و به منظور مقایسه‌ی جواب زینل خان با نامه‌ی اصلی حافظ احمد پاشا، نامه‌ی او را هم نقل کرده‌ام.

 

نامه‌های تورکی زینل خان شام‌لو فرمانده‌ی کل اوردوی قیزیل‌باش (صفوی) معرفی شده در سؤزوموز:

قیزیل‌باش (صفوی) اوردوسو اولو نویانی (باش‌قوموتانی‌) زینل خان شام‌لی‌نین سؤزوموزده تانیتیلان تورک‌جه مکتوب‌لاری

Kızılbaş (Safevi) Ordusu Ulu Noyanı (Başkomutanı) Zeynel Han Şamlı’nın Sözümüz’de tanıtılan Türkçe mektupları

Turkish Letters From Zeynel Khan Shamlou, Chief Of Staff Of The Qizilbash (Safavid) Army introduced in Sözümüz 

نامه‌ای تورکی از فرمانده‌ی کل ارتش دولت قیزیل‌باش (صفوی) زینل‌خان بیگدلی شام‌لو

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post_12.html

مکتوب تورکی دوم  اولونویان زینل خان بیگدلی شام‌لی – سپه‌سالار قیزیل‌باش - صفوی

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_8.html

رقعه‌ی تورکی زینل‌خان شام‌لی‌ فرمانده‌ی کل اوردوی دولت قیزیل‌باش - صفوی

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_31.html

مکتوب تورکی زینل خان شام‌لی در جواب به نامه‌ی مصلحانه‌ی حافظ احمد پاشا، و قتل زینل خان توسط شاه صفی

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/06/blog-post_26.html


لحن و مضمون مکتوب حافظ پاشا و جوابیه‌ی زینل خان: این نامه‌ی حافظ احمد پاشا نیز مانند دیگر مکاتبات وی دارای لحنی موقرانه و محترمانه است. او زینل بیگ را همیشه به صورت جمع خطاب می‌کند. در حالی که نامه‌ی زینل پاشا لحنی محاوره‌ای داشته و در آن حافظ احمد پاشا را به صورت مفرد خطاب کرده است. مضمون نامه‌ی حافظ احمد پاشا خردمندانه و فرزانه‌وار، مصلحانه و خیرخواهانه، حاوی درس‌ها و مواعظی ذی قیمت در باره‌ی دولت‌داری و سیاست‌ورزی و حاکمیت اخلاقی و وظائف و مسئولیت‌های مقامات عالی‌رتبه و در راستای هم‌بسته‌گی و عطوفت بین مسلمانان و اجتناب از خون‌ریزی بی‌هوده است. جواب زینل پاشا فاقد این خصوصیات است.

حافظ احمد پاشا می‌گوید نامه‌ی دیروزی زینل خان که حاوی مضامین فتنه‌انگیز بود در شان او نیست. وظیفه و مسئولیت نزدیکان سلطنت و بزرگان دولت آن نیست که فتنه‌انگیز باشند، بلکه آن است که همیشه به خیر و صلاح راهنمایی کرده و به هنگام بروز خشم و غضب سلاطین، برای تسکین و مهار او بکوشند. خوار شمردن و تحقیر کردن اشخاص و خودستایی منتج به سفاهت و غرور می‌شود و خودبینی باعث اخلاق فاسد و پستی می‌گردد. بهتر بود زینل خان که مستظهر به مرحمت شاه است، به جای غرور و دشمنی، با محبت و دوستی قدم به پیش گذارده و برای خلاص کردن مسلمانان محاصره شده در داخل قلعه – به مصالحه و نه جنگ- اقدام می‌کرد. زینل خان در حالی از نیامدن اوردوی عثمانلی به پل سخن می‌گوید که آورنده‌ی مکتوب او هم مطلع است که ما داوطلبانه به استقبال زینل خان آمدیم. و این نبود جز به سبب احترامی که برای وی قائل هستیم. والا معلوم است که شاهین – کنایه از اوردوی عثمانلی - زمانی که شکار خود – کنایه از اوردوی قیزیل‌باش - را می‌یابد، به طعمه‌ی دیگری متوجه نمی‌شود. حافظ احمد پاشا در آخر دعا می‌کند که خداوند به همه‌ی مسلمانان خیر نصیب کرده و بزرگان را از امر الهی تلاش برای آسوده‌گی فقرا و ضعفا غافل نسازد.

ماهیت حاکمیت قیزیل‌باش: واقعیت آن است که دولت قیزیل‌باشیه، بر خلاف ادعاهای تاریخ‌نگاری ایران‌گرا و آزربایجان‌گرا، بیش‌تر از یک حاکمیت ملوک عادل و سلاطین عاقل و خردمند واقف بر اصول حکومت و دارای مهارت سیاسی که به امر آبادی و رفاه و تغذیه‌ی معنوی ممالک قلم‌روی خود و عدل و دادگری بپردازند، به حکم‌رانی دسته‌ای اشقیا و هایدوت و جنگ‌سالار و حکام تازه به دوران رسیده‌ی سفاک و ظالم و جنایت‌پیشه، و تفرقه‌انداز در میان جامعه‌ی اسلامی و جهان تورک شبیه بود که بلا انقطاع به چپاول و غارت و خون‌ریزی و کشت و کشتار همسایه‌گان و اتباع قلم‌روی خویش، برادرکشی و جنگ خانه‌گی در میان مقامات خود و سربه نیست کردن امیران حتی افراد خانواده‌ی خود می‌پرداختند. زینل خان شام‌لی فرمانده‌ی کل اوردوی قیزیل‌باش هم دچار این سرنوشت شد و بعدها توسط شاه صفی به وضعی فجیع به قتل رسید.

سفاکی و خون‌ریزی بسیاری از شاهان صفوی از معیارهای دسپوتیسم شرقی هم فراتر می‌رفت. به عنوان نمونه شاه اسماعیل اول صوفو و موسس دولت قیزیل‌باش، که یک بنیادگرای مذهبی فاناتیک بود، در مقابله با الوند میرزا در یک روز پانزده هزار امیر آق‌قویون‌لو را قتل عام کرد. سپس صرفا در شهر تبریز از پیر و جوان، و زن و مرد چهل هزار تورکمان آق‌قویون‌لو را کشتار نمود. در وحشیت و کینه‌ای جنون‌آمیز قبور اوزون حسن و گؤده‌جه احمد و دیگر سلاطین و امرای تورک را شکافته باقی‌مانده‌ی اجسادشان را به آتش کشانید. به این هم قناعت نکرده، مادر خود را که او را به اعتدال و میانه‌روی دعوت می‌کرد، به دست خود به قتل رسانید.....[1]. و این همه صرفا نمونه‌ای کوچک از وحشی‌گری‌ها و سفاکی‌های سادیستی او بود.

قتل زینل خان: زینل خان در ١٧ جولای ١٦٣٠ به فرمان شاه صفی به بهانه‌ی بی تدبیری و قصور و تسامح در مقابله با سپاه عثمانلی در نواحی همدان و درجزین تورک‌ایلی و شکستن محاصره‌ی بغداد در عراق عرب به قتل رسید. هر چند عامل اصلی، عدم رعایت آداب و سنت صوفی‌گری – یعنی عبودیت مطلق به خاندان صفوی - و انتقاد آشکار زینل خان از سفاکی‌های شاه صفی در مجالس عام و خاص و در حضور امرا و خان‌های قیزیل‌باش حتی دشنام و بدگویی به او، و در نهایت ادامه‌ی سیاست شاه عباس حقیر در تصفیه و سرکوب امرا و مقامات تورکمان - قیزی‌لباش، و بر عکس حمایت از مقامات لشکری و کشوری غیر تورکمان گورجی و ارمنی (نیز تاجیک، مازنی،...). صفی شاه دستور داد تا زینل خان را به خیمه‌ی او بیاورند. پس از سرزنش، به امر او غلامی به نام بایرام در حضور مادر شاه و دیگر امرای قیزیل‌باش، سر زینل خان پیر طایفه‌ی شام‌لی و سپه‌سالار اوردوی قیزیل‌باش را از تن جدا کرد.

Tuesday, June 15, 2021

نامه‌ای تورکی از سلطان احمد بیگ آغ‌قویون‌لو: نوه‌ی سلطان مَحْمَدْ فاتح عوثمان‌لی و اوزون حسن بیگ آغ‌قویون‌لو، و نخستین پادشاه‌ عوثمان‌‌لی‌ بومی تورک‌ایلی و ایران

نامه‌ای تورکی از سلطان احمد بیگ آغ‌قویون‌لو:

نوه‌ی سلطان مَحْمَدْ فاتح عوثمان‌لی و اوزون حسن بیگ آغ‌قویون‌لو، و نخستین پادشاه‌ عوثمان‌‌لی‌ بومی تورک‌ایلی و ایران

آغ‌قویون‌لو سلطان اوغورلو احمد بیگ‌ده‌ن (سلطان محمد فاتح عوثمان‌‌لی و اوزون حسن به‌ی‌ین تورونو) تورک‌جه بیر مکتوب 

مئهران باهارلی

 

AKKOYUNLU SULTAN UĞURLU AHMED BEY’DEN (FÂTİH SULTAN MEHMET OSMANLI VE UZUN HASAN BEY AKKOYNLU’NUN TORUNU VE İRAN’IN İLK OSMANLI HAKANI’NDAN) TÜRKÇE BİR MEKTUP

A TURKISH LETTER FROM AKKOYUNLU SULTAN UGURLU AHMED BEG, GRANDSON OF OTTOMAN FATIH SULTAN MEHMET AND UZUN HASAN BEY AKKOYUNLU, AND FIRST OTTOMAN KING OF IRAN

MÉHRAN BAHARLI

 

خلاصه:

در این مقاله یک نامه‌ی تبریک به ‌زبان تورکی از سلطان اوغورلو احمد بیگ معروف به گؤده‌جه، آخرین سلطان دولت تورک آغ‌قویون‌لو و اولین سلطان عوثمان‌‌لی بومی تورک‌ایلی - آزربایجان - ایران را عرضه ‌کرده‌ام. او این مکتوب رسمی را در پاسخ به ‌فتح‌نامه‌ی تورکی «موْتوُن» (یونانستان امروزی) که‌ سلطان بایزید دوم عوثمان‌‌لی پس از فتح منطقه‌ی مورا (در بالکان) و الحاق آن به ‌امپراتوری عوثمان‌‌لی به‌ وی فرستاده بود - در تبریز نوشته است (متن فتح‌نامه‌ی تورکی موْتوُن سلطان بایزید عوثمان‌‌لی خطاب به ‌سلطان احمد بیگ اوغورلو آغ‌قویون‌لو را هم در آخر این مقاله ‌آورده‌ام). سلطان احمد بیگ این نامه‌ی رسمی را به زبان تورکی و لهجه‌ی عوثمان‌لی نوشته است. لهجه‌ی عوثمان‌لی زبان تورکی، مانند لهجه‌های قاراخان‌لی، خارزمی، جغتایی و تورکمانی در دوره‌هایی از تاریخ تورک ایران، در دولت‌های تورک – موغول دارای موقعیت زبان ادبی و رسمی بود. سلطان احمد بیگ آغ‌قویون‌لو (تولد: ١٤٧٦ استانبول، تاج‌گذاری: تبریز مه ‌١٤٩٧، فوت: اصفهان دسامبر ١٤٩٧) سلطانی فرهیخته و یک شخصیت ملی برجسته‌ در تاریخ تورک و تورک‌ایلی، یکی از رادیکال‌ترین رفورمیست‌های تاریخ تورک-موغول است. او ششمین سلطان دولت تورک آغ‌قویون‌لو-باییندیرلی و آخرین فرمان‌روای قدرت‌مند این سلسله‌ی تورک-تورکمان، از طرف پدر نوه‌ی اوزون حسن بیگ آغ‌قویون‌لو و از طرف مادر نوه‌ی سلطان محمد فاتح عوثمان‌‌لی، خواهرزاده‌ و داماد سلطان بایزید دوم عوثمان‌‌لی؛ و خواهرزاده‌ی سلطان سلیم اول بود. سلطان احمد بیگ متولد درِسعادتِ امپراتوری عوثمان‌‌لی در استانبول بود و در این دربار هم‌راه با دیگر شاهزاده‌گان عوثمان‌‌لی از تحصیلاتی عالی برخوردار و به‌ عنوان وارث امپراتوری آغ‌قویون‌لو تربیت شد. بر تخت سلطنت نشستن سلطان احمد بیگ در تبریز، در جهان اسلام و تورک مخصوصا در ممالک عوثمان‌‌لی با شعف و شادی بسیار مواجهه گشت. به فرمان سلطان عوثمان‌‌لی تمام شهرهای امپراتوری عوثمان‌‌لی آذین‌بندی شد و جشن‌ها و مراسم شادمانی و مراسم نظامی برگزار گشت و گلوله‌های توپ شلیک شد. اوغورلو احمد خان قوانین و آداب مملکت‌داری و امور نظامی و کشوری دولت آغ‌قویون‌لو را منطبق با اصول و آداب و قوانین و سنن ریشه‌دار، کارآ و عدالت‌پرور امپراتوری عوثمان‌‌لی ترتیب و تنسیق کرد. رفورم‌های سلطان احمد بیگ در عرصه‌های حکومت‌داری، اصلاحات ارضی، سیاست‌های مالی، کونترول درآمدها و مخارج دولت، گردآوری و حساب‌رسی دقیق به مالیات‌ها، مبارزه با فساد، رفع ظلم و دفع مظالم بزرگان کشور و امرای درباری و نظامی، حفظ حقوق رعایا و زارعان و فرودستان از تعدی و ظلم فرادستان و........ رفورم‌هایی رادیکال و همه به «طریق روم-عوثمان‌‌لی» بودند. سلطان احمد بیگ قصد خود برای الحاق قلمروی آغ قویون‌لو و در این میان «ممالک عجم» و «کشور ایران» به ‌امپراتوری عوثمان‌‌لی را در مکاتبات رسمی خود صراحتا بیان و عملا هم «تمامی‌ی ممالک عجم و کشور ایران» را به امپراتوری عوثمان‌‌لی «الحاق» کرد. اصلاحات رادیکال سلطان احمد، عامل اصلی قتل او توسط امرای جنگ‌سالار و کوته‌بین و قانون‌ستیز تورکمان شد. خبر قتل سلطان احمد بیگ ماتم بسیار بزرگی را در جهان اسلام مخصوصا روم و دیگر ممالک عوثمان‌‌لی ایجاد کرد. این نقطه‌ی عطف تاریخی، زمینه را برای ظهور حاکمان خون‌ریز و بازی‌چه‌ی صلیبیان و کلیسای ارمنی مانند شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب اول و شاه عباس اول آماده کرد. این شاه‌ها با فاناتیزم شیعی و به راه انداختن حمام‌های خون و برادرکشی و قتل عام‌ کردن پریودیک تورک‌ها و تورکمان‌ها و سنی‌ها و علو‌ی‌ها و ماشه‌گی برای صلییان و دولت‌های استعمارگر و ضد تورک اوروپایی مسیحی، جهان اسلام و دنیای تورک را از وسط به دو پاره شکافتند، باعث کورد شدن آناتولی جنوب شرقی و غرب ایران (تورکمانیا) و ریشه‌کن شدن اسلام تورک و مذهب علوی تورک از ایران شدند، و روند افول فرهنگی و زبانی و دموگرافیک تورکان ساکن در ایران امروزی و شیعه کردن اجباری – و فارس‌سازی آن‌ها، ظهور صنف موللایان شیعی و ناسیونالیسم ایرانی و ملت فارس - ایران را آغاز کردند.

اؤزه‌ت

بو یازیم‌دا گؤده‌جه‌ اولاراق دا بیلینه‌ن آغ‌قویون‌لو سولطان احمد به‌ی اوغورلونون تورک‌جه ‌یازیلمیش بیر رسمی قوت‌لاما مکتوبونو سونورام. آغ‌قویون‌لو تورک دولتی‌نین سون و تورک‌ایلی، آزه‌ربایجان و ایران‌ین ایلک یئرلی عوثمان‌لی پادشاهی اولان سولطان احمد به‌ی‌ین بو مکتوبو عوثمان‌لی سولطانی ایکینجی بایزیدین بیله‌سی‌نه‌ موتون (یونانیستان‌دا) و مورا بؤلگه‌سی‌نین (بالقان‌لاردا) فتحی‌نی و عوثمان‌لی توپراقلاری‌نا الحاقی‌نی بیلدیره‌ن تورک‌جه ‌مکتوبونا یانیت اولاراق ته‌بریزده ‌یازیلمیش‌دیر. (عوثمان‌لی پادشاهی بایزدین سولطان احمد به‌ی اوغورلو آغ‌قویون‌لویا یازدیغی مکتوب دا بو یازیمین سونوندا یئر آلمیش‌دیر). سولطان احمد به‌ی بو تورک‌جه‌ مکتوبو عوثمان‌لی لهجه‌سی‌یله‌ یازمیش‌دیر. بو لهجه ‌ایران‌ین تورک تاریخی‌نین بؤیوک بؤلومونده ‌تورک دیلی‌نین قاراخان‌لی، خاره‌زم، چاغاتای و تورکمان لهجه‌له‌ری‌نین یانی سیرا، رسمی و ادبی دیل ایستاتوسونا صاحیب ایدی. سولطان احمد به‌ی آغ‌قویون‌لو (دوغوم: ١٤٧٦ ایستانبول، اؤلدورولمه: ١٤٩٧ ایصفاهان) کولتورلو بیر پادشاه، تورک‌ایلی و تورک تاریخی‌نده ‌اؤنه‌م‌لی بیر اولوسال شخصیت، و تورک – موغول تاریخی‌نین اه‌ن رادیکال رئفورمیست‌له‌ری‌نده‌ن بیری‌دیر. تورک آغ‌قویون‌لو- باییندیرلی دولتی‌نین آلتینجی پادشاهی و بو تورک – تورکمان سولاله‌نین سون گوج‌لو حکمداری اولان سولطان احمد به‌ی، آتا طرفی‌نده‌ن اوزون حسن به‌ی آغ‌قویون‌لو، آنا طرفی‌نده‌ن عوثمان‌لی سولطانی محمد فاتیح‌ین تورونو، عینی زمان‌دا عوثمان‌لی سولطان ایکینجی بایزیدین یئیه‌نی و کوره‌که‌نی و سولطان بیرینجی سلیم‌ین یئیه‌نی ایدی. سولطان احمد به‌ی ایستانبول‌دا عوثمان‌لی ایمپاراتورونون سارایی‌ندا دوغدو، عوثمان‌لی دولتی‌نین اؤته‌کی شاهزاده‌له‌ری کیمی عالی بیر ائییتیم آلدی و آغ‌قویون‌لو دولتی‌نین وارثی اولاراق یئتیشدیریلدی. سولطان احمد به‌ی‌ین ته‌بریزده ‌تخته‌ چیخیشی، باش‌دا عوثمان‌لی اولماق اوزه‌ره‌ ایسلام و تورک دونیاسی‌ندا بؤیوک سئوینج و موت‌لولوق‌لا قارشی‌لاندی. عوثمان‌لی پادیشاهی‌نین امری‌یله‌ عوثمان‌لی توپراق‌لاری‌ندا بوتون شه‌هه‌رله‌ر سوس‌له‌ندی، گؤرکه‌م‌لی قوت‌لامالار، عسکری تؤره‌ن‌له‌ر و توپ آتیش‌لاری یاپیلدی. اوغورلو احمد خان، آغ‌قویون‌لو دولتی‌نین قانون‌لاری و عسکری یاپی‌سی ایله ‌ایش‌له‌ییشی‌نی عوثمان‌لی دولتی‌نین کؤک‌لو و عدالت مرکزلی ایلکه، تؤره، قورال و گه‌له‌نه‌ک‌له‌ری‌نه‌ گؤره‌ دوزه‌ن‌له‌دی. یؤنه‌تیم، توپراق رئفورم‌لاری، مالیه‌ سیاست‌له‌ری، دولت گه‌لیر و گئده‌رله‌ری‌نین کونترولو، وئرگی تحصیلاتی، بونلارین دقیق و دوغرو محاسبه‌سی، یول‌سوزلوق‌لا مجادله‌ تدبیرله‌ری، اؤلکه‌نین ایله‌ری گه‌له‌ن‌له‌ری‌نین، سارای و عسکری لیدئرله‌رین باسقی‌لاری‌نین اورتادان قالدیریلماسی؛ و خالقین، رعیتین، اه‌کین‌چی‌له‌رین و یوخسول‌لارین حاق‌لاری‌نین قورونماسی قونولاری‌ندا دئوریم نیته‌لییی‌نده و هامی‌سی ‌روم – عوثمان‌لی طرزی‌نده ‌رئفورم‌لار گئرچه‌ک‌له‌شدیردی. رسمی یازیشمالاری‌ندا عجم و ایران اؤلکه‌له‌ری ده‌ داخیل اولماق اوزه‌ره‌ آغ‌قویون‌لو توپراق‌لاری‌نی عوثمان‌لی دولت‌ینه‌ قاتما نیتی‌نی آچیق‌جا ایفاده ‌ائده‌ن سولطان احمد به‌ی، فعلی اولاراق دا عجم و ایران اؤلکه‌له‌ری‌نین تمامی‌نی عوثمان‌لی ایمپاراتورلوغونا باغ‌لادی. سولطان احمدین رادیکال رئفورم‌لاری اونون دارگؤروش‌لو، ساواش چیخیرتمانی و یاساتانیمایان تورکمان به‌ی‌له‌ری طرفی‌نده‌ن اؤلدورولمه‌سی‌نین آنا نه‌ده‌نی ایدی. سولطان احمد به‌ی‌ین اؤلدورولدویو خبری، باش‌دا عوثمان‌لی اولماق اوزه‌ره‌ ایسلام و تورک دونیاسی‌ندا بؤیوک اوزونتویه ‌نه‌ده‌ن اولدو. بو تاریخی دؤنوم نوقطه‌سی تورک قارشیتی خاچ‌لی‌لارین و سؤمورگه‌چی آوروپا دولت‌له‌ری‌نین و ائرمه‌نی کیلیسه‌سی‌نین متفقی اولان بیرینجی شاه‌ ایسماعیل، شاه ‌تاهماسب و بیرینجی شاه‌ عابباس کیمی حکمدارلارین اورتایا چیخیشی و یوکسه‌لیشی‌نه ‌زمینه ‌حاضیرلادی. اونلارین آدی‌نا فارس شیعه ‌فاناتیزمی‌نی کؤروک‌له‌یه‌ن و پئرییودیک تورک و تورکمان، علوی و سوننی قتل عام‌لاری گئرچه‌ک‌له‌شدیره‌ن بو شاه‌لار، ایران‌داکی تورک‌له‌ری زورلا فارس شیعی دینی‌نه ‌دؤنوشدوروپ فارس‌لاشدیردیلار. تورک خالقی‌نین دیلسه‌ل، کولتوره‌ل و دئموگرافیک آچی‌دان دوشوش سوره‌جی‌نه ‌گیرمه‌سی‌نی باش‌لاتدیلار، آنادولونون گونئی دوغوسو ایله‌ ایران‌ین باتی‌سی‌نین (تورکمانیانین) کوردله‌شمه‌سی‌نه؛ ایران‌دان تورک ایسلامی و تورک علوی‌لییین کؤکونون قازیلماسی‌نا نه‌ده‌ن اولدولار، بوگون‌کو شیعه ‌فارس موللا صینفی و فارس – ایران ملتی ایله ‌ناسیونالیزمی‌نین اولوشماسی‌نا یول آچدی‌لار و سونوج‌دا مسلمان دونیاسی‌نی و تورک دونیاسی‌نی پارچالاییپ یوزایل‌له‌ر بویونجا قارشی قارشی‌یا گه‌تیردی‌له‌ر.

Özet

Bu yazımda Gödece olarak da bilinen Akkoyunlu Sultan Ahmed Bey Uğurlu'nun Türkçe yazılmış bir resmi kutlama mektubunu sunuyorum. Akkoyunlu Türk devletinin son ve Türkili - Azerbaycan - İran'ın ilk yerli Osmanlı padişahı olan Sultan Ahmed Bey bu mektubu, Osmanlı Sultanı II. Bayezid'in kendisine "Motun" (Yunanistan'da) ve Mora bölgesinin (Balkanlarda) fethini ve Osmanlı topraklarına ilhakını bildiren Türkçe mektubuna yanıt olarak Tebriz'de yazılmıştır. (Osmanlı Padişahı Bayezid'in Sultan Ahmed Bey Uğurlu Akkoyunlu'ya yazdığı mektup da bu yazımın sonunda yer almaktadır). Sultan Ahmed Bey bu Türkçe mektubu Osmanlı lehçesiyle yazmıştır. Bu lehçe İran’ın Türk tarihinin büyük bölümünde Türk dilinin Karahanlı, Harezm, Çağatay ve Türkman lehçelerinin yanı sıra, resmi ve edebi dil statüsüne sahip idi. Sultan Ahmed Bey Akkoyunlu (doğum 1476- İstanbul, ölüm 1497- İsfahan) kültürlü bir padişah, Türkili ve Türk tarihinde önemli bir ulusal şahsiyet, ve Türk-Moğol tarihinin en radikal reformistlerinden biridir. Türk Akkoyunlu-Bayındırlı devletinin altıncı padişahı ve bu Türk-Türkman hanedanının son güçlü hükümdarı olan Sultan Ahmed Bey ata tarafından Uzun Hasan Bey Akkoyunlu, ana tarafından Osmanlı Sultanı Mehmed Fatih'in torunu, aynı zamanda Osmanlı Sultanı II. Bayezid'in yeğeni ve kürekeni, ve Sultan I. Selim'in yeğeniydi. Sultan Ahmed Bey, Osmanlı İmparatorluğu'nun sarayında İstanbul'da doğdu, Osmanlı Devleti'nin diğer şehzadeleri gibi mükemmel bir eğitim aldı, ve Akkoyunlu Devleti'nin varisi olarak yetiştirildi. Sultan Ahmed Bey'in Tebriz'de tahta çıkışı, başta Osmanlı olmak üzere İslam ve Türk dünyasında büyük sevinç ve mutlulukla karşılandı. Osmanlı padişahının emriyle Osmanlı topraklarının tüm şehirleri süslendi, görkemli kutlamalar, askeri törenler ve top atışları yapıldı. Uğurlu Ahmed Han, Akkoyunlu devletinin kanunları ve askeri yapısı ile işleyişini Osmanlı Devleti'nin köklü ve adalet merkezli ilke, örf, kural ve geleneklerine göre düzenledi; yönetim, toprak reformları, maliye politikaları, devlet gelir ve giderlerinin kontrolü, vergi tahsilatı, bunların dakik ve doğru muhasebesi, yolsuzlukla mücadele tedbirleri, ülkenin ileri gelenlerinin, saray ve askeri liderlerin baskılarının ortadan kaldırılması; ve halkın, tebaanın, çiftçilerin ve yoksulların haklarının korunması konularında devrim niteliğinde, “Rum-Osmanlı” tarzında reformlar gerçekleştirdi. Resmi yazışmalarında “Acem ve İran ülkeleri” de dahil olmak üzere Akkoyunlu topraklarını Osmanlı Devleti'ne “katma” niyetini açıkça ifade eden Sultan Ahmed Bey, fiili olarak da Acem ve İran ülkelerinin tamamını Osmanlı İmparatorluğu'na “bağladı”. Sultan Ahmed'in radikal reformları, onun dargörüşlü, savaş çığırtmanı ve haydut Türkman beyleri tarafından öldürülmesinin ana nedeniydi. Sultan Ahmed Bey'in öldürüldüğü haberi, başta Osmanlı olmak üzere İslam ve Türk dünyasında büyük üzüntüye neden oldu. Bu tarihi dönüm noktası, Türk karşıtı Haçlıların, sömürgeci Avrupa hükümetlerinin ve Ermeni Kilisesi'nin müttefiki olan Şah İsmail I, Şah Tahmasb ve I. Şah Abbas gibi hükümdarların ortya çıkışı ve yükselişine zemin hazırladı. Onların adına Fars Şii fanatizmini körükleyen, ve periyodik Türk ve Türkman, Alevi ve Sünni katliamları gerçekleştiren bu şahlar, İran'daki Türkleri zorla Fars Şii dinine dönüştürüp Farslaştırdılar; Türk halkının dilsel, kültürel ve demografik açıdan düşüş sürecine girmesini başlattılar; Güney doğu Anadolu ile Batı Iranin Türkmaniyanın Kürtleşmesine, Türk İslamı ve Türk Aleviliyin İrandan kökünün kazılmasına neden oldular; bugünkü Şii Molla sınıfı ve Fars-İran millet ile milliyetçiliğinin oluşmasına yol açtılar, ve sonuçta Müslüman dünyasını ve Türk dünyasını parçalayıp yüzyıllar boyunca karşı karşıya getirdiler.

Abstract

In this article, I have presented an official congratulatory letter written in the Turkish language from Sultan Ahmed Bey Uğurlu Akkoyunlu, also known as Gödece. He was the last Sultan of the Turkish state of Akkoyunlu and the first native Ottoman sultan of Türkili - Azerbaijan - Iran. The letter was written in Tebriz in response to the Turkish letter from Ottoman Sultan Bayezid II informing him of the conquest of "Motun" (in modern Greece) and the Mora region, their annexation to the Ottoman territories. (The letter from Ottoman Sultan Bayezid addressed to Sultan Ahmed Bey Uğurlu Akkoyunlu is also included at the end of this article). Sultan Ahmed Bey Akkoyunlu wrote the letter in Ottoman dialect, which held official and literary language status in most of the Turkic history of Iran, alongside Karahanlı, Kharezm, Chagatai, and Türkman dialects of the Turkish language. Sultan Ahmed Bey Akkoyunlu (born in Istanbul in 1476, crowned in Tebriz in May 1497, killed in Isfahan in December 1497) was a cultured sultan and a prominent national figure in Türkili and Turkish history. He was one of the most radical reformists in Turkic-Mogul history. Sultan Ahmed Bey was the sixth Sultan of the Turkish Akkoyunlu-Bayındırlı state and the last powerful ruler of this Türk-Türkman dynasty. He was the grandson of Uzun Hasan Bey Akkoyunlu on his father's side and Ottoman Sultan Mehmed Fatih on his mother's side. He was also the nephew and son-in-law of Ottoman Sultan Bayezid II, and the nephew of Sultan Selim I. Sultan Ahmed Bey was born in the court of the Ottoman Empire in Istanbul. Alongside other princes of the Ottoman Empire, he received an excellent education and was raised as the heir of the Akkoyunlu Empire. Sultan Ahmed Bey's enthronement in Tebriz was met with great joy and happiness in the Islamic and Turkic worlds, particularly in the Ottoman Empire. By order of the Ottoman Sultan, all the cities of the Ottoman territory were decorated, and magnificent celebrations, military ceremonies, and cannonball firings were held. Uğurlu Ahmed Han organized the laws, customs, and military affairs of the Akkoyunlu government based on the well-established and justice-centered principles, customs, rules, and traditions of the Ottoman Empire. Sultan Ahmed Bey implemented revolutionary reforms in governance, land reforms, financial policies, control of state revenues and expenditures, tax collection, accurate accounting, anti-corruption measures, elimination of oppression by the country's dignitaries, court and military leaders, and protection of the rights of subjects, farmers and the poor; all done in the “Rum-Ottoman style”. In his official correspondence, Sultan Ahmed Bey clearly expressed his intention to annex the territory of Akkoyunlu, including “the countries of Ajam and Iran”, to the Ottoman Empire. In fact, he did “annex” all the countries of Ajam and Iran to the Ottoman Empire. Sultan Ahmed's radical reforms were the main cause of his murder by the warlike Türkman seigniors. The news of Sultan Ahmed Bey's murder caused great mourning in the Islamic world, especially in the Ottoman Empire. This historical catastrophe set the stage for the rise of rulers like Shah Ismail I, Shah Tahmasb I, and Shah Abbas I, who were allies of the Crusaders and the Armenian Church. These ruthless shahs pursued Shia fanaticism and carried out massacres and fratricide on behalf of the Crusaders and colonialist, anti-Turkic European governments, ultimately dividing the Muslim world and the Turkic world for hundreds of years. They forcibly converted the Turks in Iran to the Farsi Shia religion and Persianized them, leading to the cultural and ethnic decline of the Turkish population in Iran, Kurdification of Southeastern Anatolia and West Iran (Turcomania), eradication of Turkish Islam and Turkish Alevism from Iran, and creation of the Shia Molla clerics and Persian – Iranian nationalism.




Saturday, June 5, 2021

قرائت صحیح و کامل کتیبه‌های کوفی مقبره‌ی قبّه‌ای «سؤیومبه‌ت» (سه‌گونبد) اورمیه

قرائت صحیح و کامل کتیبه‌های کوفی مقبره‌ی قبّه‌ای 

«سؤیۆمبه‌ت» (سه‌گونبد) اورمیه 

مئهران باهارلی


مقبره‌ی قبّه‌ای «سؤیۆمبه‌ت Söyümbet» [نام دولتی نادرست: سه‌ گونبد]، قدیمی‌ترین اثر معماری تورک دوره‌ی اسلامی در اورمیه ‌و یکی از دو سمبول این شهر است (دیگری تامغا - اوْنقوُن افشاری است[1]). سؤیومبه‌ت در شهر اورمیه‌ی آزربایجان مشهور به‌ تورکستان واقع در تورک‌ایلی در سال ١١٨٤ به دوره‌ی حاکمیت توغرول سوم - خاقان سلجوقی از تورکان اوغوز، به‌ امر «شیش قات» یک نویان - امیر اویغور ساخته‌ شده‌ است. وی در آن هنگام از امرای مظفرالدین قیزیل آرسلان عثمان بود که هنوز به ‌سلطنت نرسیده و به ‌نیابت از برادر بزرگش اتابک نصرت‌الدین محمد جهان پهلوان دومین پادشاه دولت محلی ‌- دودمان «اتابکان تورک‌ایلی» - دولت «ایل‌دنیزلی» از تورکان قیپچاق، از تبریز بر منطقه‌ی آزربایجان از تورک‌ایلی و آران حکومت می‌کرد.

در این مقاله ‌قرائت صحیح و کامل کتیبه‌های کوفی سؤیومبه‌ت را عرضه ‌کرده‌ و در آن از جمله‌ چند کلمه‌ی کلیدی که ‌تاکنون خوانده ‌نشده ‌بودند را، مانند کلمه‌ی «مقبره» که‌ عمل‌کرد بنا را مشخص و کلمه‌ی «البنّاء» که‌ حرفه ‌و نام کامل معمار آن را معین می‌کند، برای نخستین بار خوانده‌ام. اکنون با قرائت کامل، صحیح و دقیق این کتیبه‌ها، نکاتی در باره‌ی این نادره‌ی معماری تورک که ‌تا حال به‌ طور قطع معلوم نبود، حل نهایی و قطعی خود را پیدا می‌کند.

سؤیومبه‌ت یک اثر معماری تورک است

١- ساخت مقبره و قبّه - گونبد[2] بر روی مقبره، در بسیاری از فرهنگ‌ها و تمدن‌ها از جمله در ایران قبل از اسلام مشاهده شده است. اما نمونه‌های گونبدسازی باقیمانده از دوره‌ی ساسانی و ... ابتدائی و منفرد بوده، تبدیل به نوعی هنر و معماری و سنت نشده بودند. وآنگاه این‌ نمونه‌ها فاقد منشاء ایرانیک و به احتمال زیاد آثاری از معماری گونبدسازی بین‌النهرینی در خاک ایران امروزی هستند. در میان ایرانیک‌های هخامنشی و ساسانی «فرهنگ مقبره - گونبد» وجود نداشت، بلکه ضد آن «فرهنگ دخمه» وجود داشت. در نزد زرتشتیان رسم نبود که مرده‌گان را به خاک بسپارند. در دوره‌ی ساسانی اموات را در دخمه‌هایی کنده شده در بلندی‌ها - بورج خاموشی - قرار می‌دادند تا گوشت مرده توسط درنده‌گان و پرنده‌گان خورده شود. پس از پوسیدن یا خورده شدن اجزاء غیر استخوانی لاشه توسط لاش‌خورها، استخوان‌های باقیمانده را درون چاه میانه‌ی دخمه بنام «استودان» - استخوان‌دان - انبار می‌کردند. گاه هم اجساد را در حفره‌هایی که در کمر کوه می‌کندند می‌گذاردند تا طعمه‌ی لاش‌خورها شوند. در دین اسلام هم ساختن بنا بر روی مزار امری پسندیده ‌تلقی نمی‌شود. قبر ایدئال اسلامی قبری ساده و فاقد تزئینات و بناهای جنبی است.

اما تورکان به ‌مزارهای مرده‌گانشان با احترام فوق العاده‌ برخورد می‌کردند و به منظور ‌تعزیز و قدردانی از دست رفته‌گان، هم‌بسته‌گی با بازمانده‌گان و هم‌کیشان، مصون داشتن قبور از فرسایش با عوامل طبیعی، انعکاس سمبولیک مقام و تمایلات سیاسی و دینی صاحبان مقابر، .... بر روی آن‌ها با اهتمام بناها حتی مجسمه‌ها – بالبال‌ها می‌ساختند. (در تورکی مقبره – بقعه - تربه: قورقان، قورقان‌ائو؛ آرام‌گاه - مرقد: یاتیر، یاتیرائوی؛ مدفن: گؤموت، باساغا؛ قبر – گور - مزار: سین، سینله، سؤکو، ...).

٢-معماری مقبره ‌و فرهنگ ساختن مقبره - بقعه‌ – تربه ‌بر روی مزارها مخصوصا مقابر دارای قبّه‌ به ‌شکل گونبد و مخروط و هرم؛ با آمدن تورکان سلجوقی به اراضی ‌ایران امروز وارد و سپس تبدیل به ‌یک رسم و سنت شد. در حالی که ‌قبل از آن چنان رسمی در این سرزمین وجود نداشت:

-اصطلاح «گونبدی» که در آغاز در زبان دری به معنی چادری که با یک ستون بر پای می‌ایستاد بود، موید این واقعیت است که معماری گونبد اقتباس و تکامل چادیر تورک - موغول است.

-گونبدهای مخروطی و هرمی (به فارسی «گونبد رک») که مستقیما ملهم از چادیرهای تورک - موغول بود؛ در مقابر سلاطین و امرای دوره‌ی امپراتوری تورک سلجوقی بسیار استفاده می‌شد.

-تقریبا تمام نمونه‌های مقبره‌ها و دیگر بناهای قبّه‌ای تاریخی از جمله مساجد گونبددار در ایران، ساخته شده و محصول دوره‌ی تورک تاریخ ایران و مربوط به دولت‌ها - سلسله‌های تورک سلجوقی (اوج و کمال معماری عموما و معماری گونبدسازی خصوصا در ایران)، ایلخانی، تیموری، قویون‌لو، قیزیل‌باش و قاجار است (مانند «گونبد قونقور اؤله‌نگ – سلطانیه» سومین گونبد بزرگ جهان و آرام‌گاه اولجایتو ایلخان؛ گونبد علویان همدان؛ توربه - بقعه‌ها‌ی معروف تورک - موغول مراغه[3]، گونبدهای سلجوقی خرقان، ...).

-اغلب روستاها با نام گونبد در ایران در تورک‌ایلی (اورمیه، همدان، تهران، اراک، تبریز، مراغه، ملایر، خوی، بیجار، ورامین، قزوین، سراب، ساووج‌بولاق، قوم، ...) و دیگر مناطق تورک‌نشین (دره‌گز، نیشابور، فیروز آباد، سیرجان، قوچان، ...) قرار دارند.

-گونبد قابوس بزرگ‌ترین شهر دارای کلمه‌ی گونبد در نام خود، مرکز منطقه‌ی ملی تورکمن – تورکمه‌ن‌یورت و یا تورکمن صحرا است.

٣- طبق سنت معماری تورک - موغول تربه ‌- مقبره - بقعه‌های سلجوقی و ایلخانی که دارای قبّه‌ی مخروطی - هرمی و یا نیم کره‌ای ملهم از چادیر تورک و موغول بودند «گومبه‌ت» (گونبد)؛ و آن‌هایی که ‌بدون قبّه ‌و در شکل استوانه‌ای بودند «بورج» (برج) نامیده ‌می‌شدند. سؤیومبه‌ت از نمونه‌های مقبره‌ی گونبدی ساخته شده به سبک معماری تورک سلجوقی با برخی ویژه‌گی‌هایی (آجرکاری ...) که ‌بعدها در دوره‌ی حاکمیت موغولان و ایلخان‌لی‌ها مشاهده‌ می‌شود بوده [4] و از نظر معماری مشابه‌ مقبره‌های دیگر ساخته شده ‌در قلمروی امپراتوری تورک سلجوقی (تورک‌ایلی، بقیه‌ی ایران، قفقاز، آناتولی، عراق، سوریه، ...) به خصوص «قیزیل گومبه‌ت» مراغه؛ و «بورج علاء الدین» یا علاء الدوله در ورامین از ‌دوره‌ی آرغون خان چهارمین خاقان امپراتوری ایلخان‌لی و ساخته ‌شده ‌به‌ سبک معماری تورک سلجوقی است.

قرائت کامل و تصحیح متن کتیبه

در مدخل ورودی سؤیومبه‌ت ‌(بالای در، بالای طاق نما و بر چهار چوب مستطیل فاساد) سه ‌کتیبه به ‌زبان عربی و خط کوفی وجود دارد که ‌با نصب سنگ‌های ریز در ملات گچ نوشته ‌شده‌اند. در این کتیبه‌ها اطلاعاتی در باره‌ی عمل‌کرد بناء (مقبره)، نوع بناء (قبّه‌‌ای)، تعداد بنا و قبّه (یک عدد)، کسی که ‌امر به ‌ساختن آن داده است (شیش قات منسوب به‌ مظفرالدین)، معمار (بنّاء منصور بن موسی) و تاریخ اتمام بناء (ماه ‌محرم سال٥٨٠، آوریل ١١٨٤) داده ‌شده ‌است.