Saturday, July 30, 2016

سنگ‌‌نوشته‌ی تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار: کتیبه‌ی نادری، و تصحیح قرائت تورخان گنجه‌ای

سنگ‌نوشته‌ی تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار: کتیبه‌ی نادری، و تصحیح قرائت تورخان گنجه‌ای 

مئهران باهارلی 

 

NÂDİR ŞAH AVŞAR’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE YAZILMIŞ-OYULMUŞ KELAT – QALAT KAYAYAZITI 

KALAT ROCK INSCRIPTION WRITTEN AND CARVED IN TURKISH BY THE ORDER OF NADIR SHAH AFSHAR

 

این مقاله، بازنویسی نوشته‌ای به همین نام منتشر شده در سؤزوموز ٢٠٠٤ است. 

Tuesday, April 06, 2004

 

Özet

Kelât-i Nâderi veya Nedir Kalat yazıtı Nadir Şah Afşar'ın buyruğuyla Rezevi Horasan eyaletinin Deregez ilçesinde kayaya kazınmış bir Türkçe şiirden oluşur. Kalat yazıtı, İran topraklarındaki Türk hakanları tarafından yazılan Türkçe yazıtlarının bugüne kadar bulunan tek örneğidir. Türkçe yazılmış bu yapıt Nadir Şah'da Türk milli bilincin varlığını; ve Afşar devletinde Türk dilinin resmiyetini gösteren tarihi bir belgedir. Yazıtın dili kadar, içeriği de önemlidir: Nadir Şah'ın resmi politikası doğrultusunda soyunu Emir Timur Küreken'e bağlaması, İslam Birliği politikası doğrultusunda Sünniliğe olumlu bakması ve Şiilikten uzak durması.  Bu yazımda, Kalat yazıtının iki Latin ve Arap alfabelerinde tam metni ile Farsça'ya dakik çevrisini - önceki yayınlarda, bu arada Profesör Turkhan Ganjei'nin yayınında, var olan yanlışları düzeltip okunamayan bölümlerin hepsini okuyarak - sunmaktayım.

Abstract

The Kalat-i Naderi inscription consists of a Turkish poem engraved on a rock in the Deregez district of the Rezevi Khorasan province, by the order of Nadir Shah Afshar. The Kalat inscription is the only example found to date of Turkish inscriptions written by Turkish kings in Iranian lands. This monument, written in Turkish, is a historical document that shows the existence of Turkish national consciousness in Nadir Shah, as well as official status of the Turkish language in the Afshar state.  The content of the inscription is as significant as its language: In line with Nadir Shah's official policy, linking his lineage to Emir Timur Küreken, viewing Sunnism positively and distancing himself from Shiism in alignment with his Islamic Union policy. In this article, I present the complete text of the Kalat inscription in two Latin and Arabic alphabets and its precise translation into Persian. In my article, I corrected the existing mistakes in previous publications, including Professor Turkhan Ganjei's publication, and read all the unreadable sections.

اؤزه‌ت:

کلات نادری – نه‌دیر قالات یازیتی نادیر شاه آفشارین بویروغویلا رضوی خوراسان اوستانی‌ندا ده‌ره‌گه‌ز ایل‌چه‌سی‌نده قایایا قازیلمیش بیر تورک‌جه قوشوق‌دان اولوشور. قالات یازیتی ایران توپراق‌لاری‌نداکی تورک خاقان‌لاری ساری‌دان یازیلان تورک‌جه یازیت‌لارین بوگونه ده‌ک تاپیلان ته‌ک اؤرنه‌یی‌دیر. تورک‌جه یازیلمیش بو یاپیت نادیر شاه‌دا تورک میللی بیلینجین وارلیغی‌نی، و افشار دولتی‌نده تورک دیلی‌نین رسمیتی‌نی گؤسته‌ره ن تاریخی بیر به‌لگه‌دیر. یازیتین دیلی ده‌ن‌لی، ایچه‌رییی ده اؤنه‌م‌لی‌دیر. نادیر شاه‌ین رسمی سیاستی دوغرولتوسوندا سویونو امیر تیمور کوره‌که‌نه باغ‌لاماسی، ایسلام بیرلییی سیاستی دوغرولتوسوندا سنّی‌لییه اولوم‌لو باخماسی و شیعی‌لیک‌ده‌ن اوزاق دورماسی. بو یازیم‌دا قالات یازیتی‌نین ایکی لاتین و عرب الیفبالاری‌ندا تام متنی ایله فارس‌جا دقیق چئوری‌سی‌نی – اؤنجه‌کی یایین‌لاردا، بو آرادا پروفئسور تورخان گنجه‌ای یایینی‌ندا، وار اولان یانلیش‌لاری دوزه‌لتیپ، اوخونمایان بؤلوم‌له‌رین ده هامی‌سی‌نی اوخویاراق – سونماق‌دایام.

خلاصه:

کتیبه‌ی کلات نادری و یا «نه‌دیر شاه قالات قایا‌یازیتی»، شعری تورکی حکاکی شده به امر نادر شاه بر روی یک صخره در درگز استان خراسان رضوی است. کتیبه‌ی کلات تنها نمونه‌ی کتیبه‌های تورکی نویسانده شده توسط شاهان تورک در قلمروی ایران است که تاکنون یافت شده‌اند. نویساندن این یادمان تاریخی به زبان تورکی، نشان‌گر شعور قومی نادر شاه افشار؛ و کاربرد تورکی در آن سندی دال بر رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشاری است. محتوی اشعار این کتیبه‌ی تورکی هم دارای ارزش است: تاکید بر تبار و اصل و نسب تورک نادر شاه در راستای سیاست رسمی او برای ارتباط دادن تباری خود با امیر تیمور کوره‌که‌ن؛ تبلیغ تسنن و دوری از تشیع در راستای سیاست اتحاد اسلامی او، ... در این مقاله متن کامل این کتیبه را به دو الفبای لاتین و عربی، و ترجمه‌ی دقیق آن به فارسی را با تصحیح کلمات به اشتباه خوانده شده و قرائت تمام قسمت‌های خوانده نشده، از جمله در نشر پروفسور تورخان گنجه‌ای تقدیم کرده‌ام.

در این مقاله متن تکمیل و تصحیح شده‌ی کتیبه‌ی تورکی کلات نادری را به قرائت خودم هم‌راه با ترجمه‌ی دقیق آن به فارسی و توضیحاتی چند در باره‌ی زبان و اهمیت تاریخی این کتیبه داده، سپس بعضی از نقصان‌ها و اشتباهات نشرهای قبلی آن از جمله نشر پروفسور تورخان گنجه‌ای را بررسی کرده‌ام.

نادرشاه افشار بنیان‌گذار دولت تورک افشار

١- نادر شاه افشار بنیان‌گذار دولت تورک افشار، از معدود حکم‌رانان دارای خودآگاهی و شعور ملی تورک در تاریخ دولت‌های تورک حاکم بر ایران است. وی از این منظر شاید تنها با جهان‌شاه قاراقویون‌لو، اوزون حسن آغ‌قویون‌لو، آغامحمد خان قاجار و.... قابل مقایسه باشد. نادر شاه افشار یکی از نخستین تورک‌گرایان در عصر مودرن شناخته می‌شود. دوره‌ی حاکمیت نادر شاه، همچنین دوره‌ی تاثیرگذاری گسترده‌ی زبان تورکی بر فارسی و نفوذ و ورود اصطلاحات و واژه‌گان تورکی متعدد نظامی و اجتماعی به زبان فارسی است[1]. بدین سبب، دولت تورک افشاری، جای‌گاهی ممتاز در تاریخ زبان و فرهنگ تورک دارد.

٢-نادر شاه افشار این آخرین جهان‌گیر تورک، علاه بر جهات فوق، در فرهنگ و تاریخ دینی-مذهبی و سیاسی-نظامی تورک، آزربایجان، تورک‌ایلی، ایران و جهان اسلام، از جهات بسیار دیگری نیز دارای اهمیت است، جهاتی که در تاریخ‌نگاری‌های رسمی - دولتی ایرانی و آزربایجانی معمولا بدان‌ها چندان اشاره‌ای نمی‌شود. از جمله:

- ایجاد مذهب جعفری ویا قرائتی از شیعه‌ی دوازده‌امامی متشرعه، که در آن صنف روحانی فاقد قدرت، اهمیت و قداست است. (شیعه‌ی جعفری و یا مذهب جعفری نادری، قرائت تورکی شیعه‌ی دوازده‌امامی متشرعه است. در مقابل شیعه‌ی امامی، که قرائت فارسی - عربی آن بوده، در آن صنف روحانی از قدرت، اهمیت و قداست ویژه‌ای برخوردار است)

- اقدام برای تقریب و نزدیکی معتقدین به مذاهب اسلامی متفاوت. مودرنیته‌ی تورک، با اتّخاذ سیاست «اتّحاد اسلام» نادر شاه آغاز می‌گردد. این سیاست با به پس راندن شیعی امامی - اسلام فارسی و اتّخاذ دیپلوماسی سکولار در ارتباط با امپراتوری عوثمان‌لی و دولت‌های تورک تورکستان - آسیای میانه و شبه جزیره‌ی هند، در عمل راه خلاصی‌ی ملّت تورک ساکن در ایران و تورک‌ایلی از فاناتیزم دینی - مذهبی، بازگشت وی به هویت ملّی‌ی تورک و نزدیکی‌اش به جهان تورکیک را، پس از انسداد طولانی در دوره‌ی سلاطین قیزیل‌باش (صفوی)، دوباره گشود.

- سعی و موفقیت در ایجاد دولت عرفی ویا به زبان امروزی لائیک

- متحد نمودن هرچند کوتاه‌مدت اراضی و هر سه بخش سرزمین آزربایجان تاریخی یعنی سرزمین‌هایی که در برهه‌هایی از تاریخ جزئی از  منطقه‌ی آزربایجان شمرده شده‌اند به لحاظ سیاسی (بخش شمالی در قفقاز، بخش جنوبی در ایران و بخش غربی در خاک تورکیه‌ی امروزی)

- تاسیس نیروی دریایی دولت تورک افشار

- طراحی پرچم سه‌رنگ سبز-سفید-سرخ دولت تورک افشار

-هماهنگی و ادغام سیاسی با امپراتوری عوثمان‌لی تا حد ادغام دولت افشاری در امپراتوری عوثمان‌لی

- و ......




٣- از اقدامات مشخص نادر شاه افشار در راستای تورک‌گرائی وی، تدابیر مختلفی است که او برای حفظ و ارتقاء موقعیت رسمیت دوفاکتو و دولتی بودن زبان تورکی، کاربرد آن در عرصه‌ی دیپلوماسی و تثبیت آن به عنوان زبانی نوشتاری - مکتوب انجام داده است. نویساندن کتیبه‌های تورکی، از جمله کتیبه‌ی تورکی کلات نادری و کتیبه‌ی تورکی سردر حرم امام علی در نجف، نگارش نامه‌های رسمی به زبان تورکی خطاب به سلطان محمود اول و حکیم‌اوغلو علی‌پاشا صدراعظم عوثمان‌لی، چاپ سکه‌ی چرمی ده‌ییرمه گؤتورو با متن تورکی، امر دادن به سرودن ماده‌های تاریخ رسمی متعدد به زبان تورکی به مناسبت‌های گوناگون، اصرار بر استفاده از زبان تورکی در تمام ملاقات‌های رسمی و دولتی داخلی و خارجی و .... نمونه‌هائی از این تدابیر است.

در زیر به مقصد نشان دادن نمونه‌ای دیگر از اقدامات نادر شاه برای تقویت و تثبیت زبان نوشتاری تورکی، یکی از کتیبه‌های منظوم تورکی نوشته شده به امر نادر شاه و یا کتیبه‌ی کلات، به تورکی «نه‌دیر شاه قالاتی قایایازیتی» و یا به اختصار «قالات یازیتی» را نقل می‌کنم (کتیبه‌ی تورکی سردر حرم امام علی در نجف، آن هم نوشته شده به امر نادر شاه، و نامه‌های تورکی نادر شاه به سلطان و صدراعظم عوثمان‌لی، سکه‌ی چرمی ده‌ییرمه گؤتورو با متن تورکی، .... موضوع دیگر نوشته‌های من است).

کتیبه‌ی تورکی کلات نادری - نه‌دیر شاه قالاتی قایایازیتی

١- سنگ‌نوشته‌ی تورکی معروف به کتیبه‌ی نادری - نه‌دیر شاه قالاتی قایایازیتی در مدخل غربی در بند آرغون ‌شاه، یکی از ورودی‌های کلات، در ملک پدری نادر در دره‌گز (راه قدیم قلعه‌ی کلات نادری، پشت تونل ورودی کلات، پیش از آبادی دربند، در صخره‌های سمت راست دره)، شهرستان کلات، استان خراسان ‌رضوی و ۱۵۲ کیلومتری شمال ‌شرقی شهر مشهد قرار دارد. برای ایجاد این کتیبه، قسمتی از سطح کوه صاف شده و دور کتیبه را قابی به شکل طاق با نقوش اسلیمی و گل‌های پنج‌پر در بر گرفته است. ارتفاع کتیبه از کف رودخانه حدود ١٥ متر است. حکاک این کتیبه‌ی کم‌نظیر در تاریخ اسلام و تورک دانسته نیست. کتیبه تقریبا یک سوم بالایی عرصه‌ی صاف شده را در بر می‌گیرد که نشان می‌دهد دو سوم بقیه در وسط و پایین شاید برای درج بقیه‌ی شعر و یا اشعار و کنده‌کاری‌های دیگری در نظر گرفته شده بود. در قسمت یک سوم بالایی حکاری شده بعضی از کلمات نوشته نشده، شماری دیگر از کلمات نوشته شده اما حجاری نشده است. ضلع پایین مستطیل کادر کتیبه به عللی نامعلوم ناتمام مانده و بسته نشده ‌است.

٢-این کتیبه‌ی منحصر به فرد علی‌رغم آن که ارزش تاریخی فراوان دارد و یک جاذبه‌ی توریستی به شمار می‌رود به سبب بی‌توجهی مسئولین دولتی، قرار داشتن در فضای باز و ریزش آب باران دچار آسیب‌های جدی فیزیکی (تَرَک)، انسانی، شیمیائی و زیست‌شناسی (رشد گل‌سنگ و گیاهان در کتیبه) شده است (گویا کتیبه اخیراً از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردش‌گری خراسان رضوی، آفت‌زدائی، مرمت و تثبیت شده است).

اشعار تورکی

١-کتیبه‌ی نادری - نه‌دیر شاه قالاتی قایایازیتی مرکّب است از ٢٤ بیت تورکی که به دستور نادر شاه، احتمالا بین سال‌های ١٧٤٤-١٧٤٢ با الفبای تورکی - عربی و به خط نستعلیق بر روی صخره‌ی بزرگی حک شده است. اشعار آن متعلق به شاعر تورک «گلبن افشار»، از شعرای دربار نادر شاه افشار است. در باره‌ی وی معلومات گسترده‌ای وجود ندارد.

٢-این شعر تورکی در شکل مثنوی در ثنای نادر پسر شمشیر است، با حمد خدا شروع شده و با ذکر نام شاعر گلبن در بیت آخر و یا ٢٤ به پایان می‌رسد. ابیات ١ – ٤ در مدح خدا، ابیات ٥ – ٧ در نعت رسول و آل و اصحاب او، بیت‌های ١٨، ١٩ و ٢٠ از زبان نادر شاه و بقیه‌ی ١٣ بیت باقی‌مانده از زبان گلبن در حمد و ستایش نادر شاه است. 

٣-زبان این اشعار، بر خلاف ادعای عده‌ای مبنی بر تورکی درگزی بودن، تورکی دیوانی مکتوب و مشترک به لهجه‌ی تورکمانی معروف به قیزیل‌باشی در دوره‌ی نادری است که در آن تاثیر تورکی عوثمان‌لی (کاربرد گیبی به جای کیمی - بیت ٢٣، بوُلسا به جای تاپسا - بیت ٢٤، بانگا به جای مه‌نه - بیت ١٨، سانگا به جای سه‌نه - بیت ١٩)؛ و فارسی (کاربرد حروف اضافه‌ی به، از، با، ز، ...، کلمات، ترکیبات و اصطلاحات متعدد فارسی، ...) نیز دیده می‌شود.

اهمیت کتیبه - قالات قایایازیتی

کتیبه‌ی نادری - قالات قایایازیتی از جهات متعددی یک اثر فوق العاده مهم تاریخی است:

-این کتیبه تنها نمونه‌ی کتیبه‌های تورکی نویسانده شده توسط شاهان تورک در قلمروی ایران می‌باشد که تاکنون یافت شده است، بنابراین اثری منحصر به فرد است.

-نویسانده شدن این کتیبه به زبان تورکی در کلات، نشان‌گر شعور قومی قوی نادر شاه افشار است.

-کاربرد تورکی در این بنای یادمان تاریخی، سند و شاهدی دال بر رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشاری است

-محتوی اشعار این کتیبه‌ی تورکی به ویژه از جهت اطلاع‌رسانی و تائید داده‌های دیگر منابع و اسناد در دو مورد خاص، یکی تبار و اصل و نسب تورک نادر شاه و سیاست رسمی او برای ارتباط دادن تباری خود با امیر تیمور کوره‌که‌ن، و دیگری باورها و افکار و سیاست مذهبی نادر شاه، تبلیغ اعتقاد صحیح یعنی تسنن توسط وی و دوری او از تشیع، هم‌چنین ادعاهایی مانند مظهر خدا بودن نادر شاه در اواخر عمر وی دارای ارزش است.

نادر از اوجاق امیر تیمور است

١-در بیت ١٢ گفته می‌شود نادر از اوجاق و دودمان امیر تیمور است (نَسَب ایله شر‌ف و فخرِ اوجاقِ تیمور- حَسَب ایله به جهان، شاهِ شهان‌دیر مشهور). این تثبیت در تطابق با داده‌های منابع و اسناد تاریخی متعدد و خطابات و مکتوبات خود نادر شاه است که نسب و اصلیت و تبار تورک، هویت ملی تورک، هویت قومی تورکمان و هویت ایلی افشار او را ذکر کرده‌اند. به عنوان نمونه نادر شاه در نامه به صدراعظم عوثمان‌لی حکیم‌اوغلو علی‌پاشا بر خویشاوندی خود و ایل تورک افشار با ارتوغرول موسس سلسله‌ی عوثمان‌لی (تاریخ دور) و آمدن ایل افشار از آناتولی به آزربایجان و ایران (تاریخ نزدیک)؛ در نامه‌نگاری و تماس با حکام و امیران آسیای میانه و ... بر پیوند تباری خود با سلاطین تورکستان و شبه جزیره‌ی هند از جمله امیر تیمور تاکید می‌کند.

٢- ترکیب «خلق عظیم» و یا اتباع بی شمار در بیت ١٤ که گفته می‌شود از سوی «خداوند» به نادر اعطا شده، مفهوم و ترجمه‌ی «گۆر اوُلوُس» است که در فرامین خاقان‌های تورک و موغول، از جمله چینگیز خان به کار می‌رفت و عطیه‌ی «تینگری-تنگری» شمرده می‌شد[2]. «خلق عظیم»، هم‌چنین اشاره‌ی شعر به حسب و مقام شهنشاهی نادر شاه ناشی از آباء و اجداد وی، در رابطه با دوکترین «حاکمیت جهانی تورکان» (دالای) است. نادر به سبب تورک بودن، خود را منسوب به و وارث حکام جهان‌گیر تورک می‌دانست که خداوند حاکمیت جهانی را بدان‌ها اعطا کرده است.

٣-قومیت‌گرایان افراطی فارس و پان‌ایرانیست‌ها که نمی‌توانند و یا نمی‌خواهند تورک بودن نادر شاه را پذیرا شوند به توجیه این موارد پرداخته‌اند. عده‌ای از آن‌ها ادعا نموده‌اند نادر شاه با پیش راندن تبار تورک و خویشاوندی خود و ایل تورکمان افشار با دیگر سلاطین و حکام جهان تورک، می‌خواسته مقام و منزلت خانواده‌گی خود را بالا برد و بهانه‌ای برای تصرف قلم‌روی تیمور به دست آورد. و یا قدوسی در کتابش بنام نادرنامه می‌گوید «نسبت نادر به تیمور در این شعر به سبب جهان‌گشایی بوده، نه به سبب نژادی» (ص٦١٩). حتی برخی از پان‌ایرانیست‌ها ادعا کرده‌اند کتیبه‌ی نادری به علت اعتراض نادر شاه به اینکه او را در این کتیبه به تیمور لنگ نسبت داده‌اند ناتمام مانده است. این ادعاها خیال‌پردازی‌هایی غیر جدی و بی‌پایه‌اند. بنا به گواهی اسناد و مدارک و منابع بی‌شمار، نادر شاه یک شخصیت تورک و افزون بر آن کاملا آگاه بر هویت ایلی افشار و قومی تورکمان و ملی تورک خود و مصرّ به ذکر و تاکید آن‌ها در هر مناسبتی بود. نَسَب تورک وی که در این شعر ذکر شده به هیچ وجه معنی مجازی ندارد، بلکه بیان واقعیت مبرهن و معلوم تبار و قومیت و ملیت تورک نادر شاه افشار است.

دنیای اعتقادی نادر شاه

این شعر اطلاعات ذی‌قیمتی در باره‌ی دنیای اعتقادی نادر شاه را حاوی است.

١-در ابیات نعت رسول، هیچ اشاره‌ای به امام علی و یا دیگر امامان به اسم نشده و در بیت ٧ صرفا از آل و اصحاب رسول سخن می‌رود. (آل و اصحابی‌نا هم رحمتِ  بسیار اولا - اوْلا حق یاو‌ری، هر کیم اولْارا یار اولا). این سکوت معنی‌دار، در تطابق با باور و سیاست مذهبی نادر شاه است که نه تنها به عصمت امامان قائل نبود، بلکه شیعه‌ی امامی و علوی‌گری (قیزیل‌باشیه) را جریاناتی انحرافی و به ضرر اسلام می‌دانست و خواستار برکندن آن‌ها از قلم‌روی افشاری بود. در بیت شانزده نیز منظور از «اعتقاد» که «نادر پاکیزه نهاد» امر به آن می‌کند و سبب می‌شود از وی به عنوان سلطان صدق بسته به خدا یاد شود، اشاره به عقیده‌ی صحیح  و یا تسنن است (اعتقادێ بوُیوُروُر اوْل شهِ پاکیزه ‌نهاد، باغلامێش صدق خداو‌نده، ائده‌رله‌ر بئله یاد)

٢-بیت ١٠ نادر شاه را بشری فوق‌العاده در ردیف ملائک و پیغمبران قلم‌داد کرده (دئمه‌ک اولماز بو شهنشاها که وار پیغمبر - یا مقرّ‌ب مَلَکی‌دیر اولوپ از نوعِ بشر)؛ بیت ١٣ وی را به پیغمبر اسلام و عیسی و یوسف تشبیه نموده (مصطفی‌خُلق و مسیحادم و یوسف‌طلعت- بوعلی‌دانش و حاتم‌کف و لقمان‌حکمت)، و بیت ١١ او را مظهر ظهور حق و یا نمود خداوند دانسته است (لیک چون قدر‌تِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش- مظهرِ حق اونا هر کیمسه دئسه، حقی دئمیش). این ابیات همه با سیر اعتقادی نادر شاه، سازگار است: آن گونه که از منابع متعدد بر می‌آید وی اصلا از ایل و خانواده‌ای تورکمان بر مذهب علوی تورک (علی‌اللهی) بود. بعدها مذهب تسنن را اختیار کرد. پس از جلوس بر تخت سلطنت، خواستار از بین بردن شیعه‌ی امامی و علوی‌گری قیزیل‌باشی و تبدیل آن‌ها به مذهب پنجم اهل سنت به اسم جعفری شد. به مرور زمان به تقدس‌زدائی از همه‌ی امامان و حتی پیغمبران برخاست، منکر معصومیت آن‌ها شد و خود را هم‌ردیف و سپس والاتر از آن‌ها شمرد. به تدریج قائل به نوعی دین واحد جهانی شد. در نهایت به خداانگاری (Deism) و از آن جا هم به بی‌دینی (Irreligionism) گرائید.

٣- عده‌ای که قبول سیر اعتقادی نادر شاه به عنوان یک آزاداندیش از علوی‌گری قیزیل‌باشی به تسنن و از آن جا به مخالفت با شیعه‌ی امامی و علوی قیزیل‌باشی، سپس گرایش او به سوی دین جهانی، خداانگاری و بی‌دینی برایشان ثقیل است، گمان کرده‌اند که نادر فقط بنا به مصالح سیاسی زمان همچو تدبیری را اتخاذ کرده و خود را متمایل به مذهب تسنن نشان داده تا با ایجاد وحدت مذهبی به اختلافات با عوثمان‌لی پایان دهد. اما این ادعا را داده‌ها و منابع و اسناد تاریخی متقن بی‌شمار نفی و نقض می‌کنند. واقعیت آن است همان‌گونه که شاه اسماعیل اول دشمن تسنن بود، نادر شاه هم دشمن تشیع بود ویا شد.

سنگ‌نوشته‌ی صخره‌ای تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار- کتیبه‌ی نادری

نادیرشاه آوشار بویروغویلا تورک‌جه یازیلان قالات قایا داش‌یازیتی (نه‌دیر داش‌یازیتی)

هنگام بازنویسی کتیبه با الفبای عربی - تورکی، کلمات و پسوندهای تورکی را طبق رسم الخط مودرن و فونتیک تورکی نشان داده و کلمات فارسی و عربی را مطابق زبان مبداء نوشتم. شعر را به الفبای لاتینی تورکی و ترجمه‌ی فارسی آن را نیز داده‌ام. متن را در درجه‌ی اول بر اساس عکسی که آن را در این نوشته نیز آورده‌ام خوانده‌ و کلماتی که برایم ناخوانا و یا محل تردید بودند را داخل [ ] نشان داده‌ام.

هوالعلی الاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

١-ابتداء حمدِ خدایِ احدِ فردِ قدیم

قادرِ لم‌یزل و عالِم و دانا و حکیم

٢-اوْ که بوُ کون و مکانێ یارادێپ قدرت‌ده‌ن

اوْ که بوُ بحر و بری خلق ائله‌ییپ شوکت‌ده‌ن

٣-ایکی عالَم‌ده اوْدوُر بنده‌له‌ره یاو‌ر و یار

حکمتی‌نده‌ن گؤرۆنۆر بنده‌له‌ره هر آثار

٤-خَلقِ عالَم هامێ محتاج‌دێر اوْل درگاها

او وئریپ نور و ضیاء کوکبه، مِهر و ماها

٥-حمدِ حق‌ده‌ن سوْنگرا اوْلدوُ قلمیم نورافشان

به ثناء‌گستری‌یِ ختمِ رُسُل، فخرِ جهان

٦-[نبی‌یِ هاشمی]، اوْل احمدِ محمودا سلام

کیم خدادان اوْلا دایم اوْنگا صلْوات و سلام

٧-آل و اصحابێ‌نا هم رحمتِ  بسیار اوْلا

اوْلا حق یاو‌ری، هر کیم اوْلارا یار اوْلا

٨-حمدِ حق، نعتِ نبی‌ده‌ن سوْنگرا، با صدقْ زِ جان

فرض‌دیر بنده‌له‌ره مدحِ شهنشاهِ جهان

٩-اوْل شهنشاهِ فلکْ ‌مرتبه‌یِ چرخْ سریر

شاهِ نادر، که آدێ ته‌ک اوْنگا یوْخ مثل و نظیر

١٠-دئمه‌ک اوْلماز بوُ شهنشاها که وار پیغمبر

یا مقرّب مَلَکی‌دیر، اوْلوُپ از نوعِ بشر

١١-لیک چون قدر‌تِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش

«مظهرِ حق» اوْنگا بیر کیمسه دئسه، حقّی دئمیش

١٢-نَسَب ایله شر‌ف و فخرِ «اوْجاقِ تیمور»

حَسَب ایله به جهان، شاهِ شهان‌دێر مشهور

١٣-مصطفی ‌خُلْق و مسیحا دم و یوسفْ ‌طلعت

بوعلی ‌دانش و حاتمْ  ‌کف و لقمانْ ‌حکمت

١٤-قابلیت‌له اوْنگا وئردی خداو‌ندِ کریم

تاج و تختِ شهی و عدل و کر‌م، «خَلقِ عظیم»

١٥-هر شرافت که دئسه‌م شاهِ شهان‌دێر کامل

هر جهت‌ده‌ن اوْنگا الطافِ خدادێر شامل

١٦-اعتقادێ بوُیوُروُر اوْل شهِ پاکیزه ‌نهاد

باغ‌لامێش صدق خداو‌نده، ائده‌رله‌ر بئله یاد

١٧-اه‌له گیرمه‌ز بئله دولت به سپاه و شمشیر

اوْلابیلمه‌ز بئله اقبال به عقل و تدبیر

١٨-سه‌ن وئریپ‌سه‌ن بانگا بوُ سلطنت و تخت و سپاه

سه‌ن وئریپ‌سه‌ن بانگا تاج و کمر و فرّ و کلاه

١٩-دولتیم حافظی سه‌ن‌سه‌ن، سانگا‌دێر اۆممیدیم

مه‌ن سانگا باغ‌لامێشام صدق، بوُدوُر تاییدیم

٢٠-دولتیم منکری‌نی سه‌ن [ائله‌دین خوار و؟] ذلیل

دشمنیم کوْرلوُغوُنا یاو‌ر اوْل، ائی ربِّ جلیل!

٢١-چون که صدقی بئله‌دیر حقّی‌نه از رویِ یقین

بوُ سبب‌ده‌ن اوْنگا الطافِ خدا اوْلدوُ مُعیٖن

٢٢-[اه‌لی‌نی توُتدوُ خداوندِ؟] جهان، قدرت‌ده‌ن

کام‌یاب ایتتی اوْنوُ معدلت و شوکت‌ده‌ن

٢٣-بخت و اقبال ا[یله هیچ کیم بیله اوْلماز فائق؟]

گون گیبی دو[لتی‌نه، عالمه روشن، بارق؟]

٢٤-[شاخِ گُل نشو] و نما بوُلسا نمِ فیضی‌نده‌ن

[اوْلا گلزارْ بوُ اشع؟]ارِ مدح‌سرا گلبن‌ده‌ن

چند لغت:

اوجاق: کلمه‌ای تورکی به معنی آتش‌دان، آل، خاندان (کلمه‌ای تورکی)، دودمان و دوده (دودمان و دوده، مانند توتون کلماتی تورکی و همه از مصدر توتمه‌ک می‌باشند. شاید بدان سبب که دود از اوجاق بلند می‌شود).

آرغون-آرقون: نامی تورکی که در اسامی بسیاری از بزرگان تورک، هم برای زنان و هم مردان، به تنهایی و یا هم‌راه با کلمه‌ی دیگری به کار رفته است. مانند: آرغون ‌آقا، آرغون‌ آلپ، آرغون ‌آتا، آرغون ‌آی، آرغون‌ خان (از خانان ایل‌خان‌لی، نوه‌ی هولاگو‌ خان، فرزند آباقا خان)، آرغون ‌خاتون (بانوی هم‌خانه‌ی هولاگو خان)، آرغون‌ قوجا (از فرماندهان دوره‌ی بابور)، آرغون ‌نویان و .... نام والی خراسان در دوره‌ی چینگیز. نام یکی از مشاوران وی و اوگه‌ده (اوختای). مطرح‌ترین ریشه‌شناسی این نام، «آریقۇن» موغولی به معنی پاک، خالص، صاف (معادل آرێق-آرێ تورکی) و یا «آرقۇن» تورکی به معنی دورگه است. آرغون همچنین به معنای یوزپلنگ (پوما) است.

تمور: فورم فارسی آن تیمور، فورم تورکی معاصر آن ده‌میر. کلمه‌ای تورکی – موغولی - آلتائیک به معانی آهن، سمبول شکست‌ناپذیری و سلامت. از همین ریشه است نام‌های ته‌موچین و نام‌های تورکی-موغولی ته‌موگه، ته‌موده‌ر، ته‌مولون،... (پسوند .چین معادل پسوند .دین، .ده‌ن در تورکی به معنی از است. معادل ته‌موچین به تورکی ده‌میرده‌ن، به معنی آهنین و یا ده‌میرچی به معنی آهن‌گر، نام اصلی چینگیز خان است). 

درگز – ده‌رگه‌ز: محل تولد نادر شاه در مملکت افشاریورت (منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال خراسان)، یکی از مراکز قدیمی تورک‌های علوی عمدتاً قاراقویون‌لو (غلات علوی تورک علی‌اللهی). درگز – ده‌رگه‌ز در زبان تورکی به معنی داس و قداره‌ی چمن‌زنی است. از ریشه‌ی ده‌رمه‌ک (ته‌رمه‌ک، تئرمه‌ک، دیرمه‌ک، تیرمه‌ک) به معنی جمع کردن، گردهم آوردن؛ به علاوه‌ی پسوند اسم آلت‌ساز -گه‌ز، -گه‌ج (مانند سوزگه‌ج، ...). هم‌ریشه با کلمات تورکی درّه - ده‌ره (محل جمع شدن آب میان دو بلندی و یا کوه)، ده‌ریز (بسته‌ی غلات درو شده)، ده‌ره‌نه (سبد کوچک برای چیدن میوه)، ده‌ره‌نه‌ک (ظرف چیدن محصول)، ده‌رنه‌ک (مجمع و انجمن)، ده‌رگی (مجله و مجموعه)، ته‌رگی (سفره)، ده‌رله‌مه‌ک (گردآوری)، ده‌رمه (گلچین)، ده‌رگه (دسته)، ده‌ره‌ک (ته‌رگه‌ک تورکی قدیم به معنی بوقچه - بوغچا)، ده‌رین (عمیق، محل انباشته شدن آب) و ..... کلمه‌ی درو (کردن) در زبان فارسی نیز احتمالا وام‌واژه‌ی تورکی ده‌ره‌و – ده‌ره غو و از همین ریشه است.

 گلبن: تخلص شاعر. درخت گل سرخ، پای درخت بید. ممکن است که برگرفته از نام روستای باغ گلبن واقع در هفت کیلومتری جنوب شرقی گرگان فعلی (استرآباد) باشد. این روستای سرسبز که در میان جنگل‌های انبوه و سر به فلک کشیده قرار دارد، هم‌چنین زادگاه شخصیت برجسته‌ی تورک، میرزه محمد مهدی استرآبادی، وزیر الممالک و بعدها وزیر خارجه‌ی نادر شاه است. میرزه محمد مهدی استرآبادی کسی است که زبان فارسی را به نادر شاه آموخته است (نادر شاه تا اواخر عمر خود فارسی نمی‌دانست). وی مولف کتب بسیار ارجمندی مانند تاریخ جهان‌گشای نادری (دارای کلمات تورکی و موغولی بسیار)، سنگلاخ (فرهنگ لغت تورکی در رده‌ی کتبی چون برهان قاطع و یا دیوان لغات التورک)، درّه‌ی نادره، معانی اللغه، منشات و ... است.

حَسَب: بزرگی مرد از روی نسب و مال و دین و کرم و شرف بالفعل، فخر به پدران، بزرگی و شرف از آباء و اجداد. مفاخر پدران

نَسَب: اصل مردم، تبار، نژاد، خاندان، سلسله، رگ و ریشه و پیوند

فائق: مسلط، چیره، غالب، مسلط، حکم‌فرما، بالاتر، مافوق، برتر، عالی، ارشد

بارق: روشن، درخشان، تابان، برق زننده، برق‌دار

نم: باران (قدیمی)

به کوری: علی رغم، بر خلاف آرزوی

مَلَکی: یک ملک، یک فرشته

NÂDİR ŞAH AVŞAR’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE YAZILMIŞ-OYULMUŞ KELAT – QALAT KAYAYAZITI

KALAT ROCK INSCRIPTION WRITTEN AND CARVED IN TURKISH BY THE ORDER OF NADIR SHAH AFSHAR

Hüve-l-Eli El-Ela

Bismillahirrehmanirrehim

İbtidâ hemd-i Xudâ-yi ehed-i ferd-i qedîm

Qâdir-i lem yezel ü âlim ü dâna vu hekîm

O ki bu kûn u mekânı yaradıp qüdretden

O ki bu behr ü beri xelq éleyip şövketden

İki âlemde O’dur bendelere yâver ü yâr

Hikmetinden görünür bendelere her âsâr

Xelq-i âlem hamı möhtâcdır ol dergâha

O vérip nûr u ziyâ kövkebe, méhr ü mâha

 

Hemd-i Haq’dan soñra oldu qelemim nûrefşan

Bé senâ gosteri-yi xetm-i rosol, fexr-i cahan

Nebi-yi Hâşimi, ol Ehmed-i Mehmûd’a selâm

Kim Xudâ’dan ola dâyim oña selvât u selâm

 

Âl u eshâbına hem rehmet-i bésyâr ola

Ola Haq yâveri, her kim olara yâr ola

Hemd-i Haq, ne’t-i Nebî’den soñra bâ sidq zé can

Ferzdir bendelere medh-i şehenşâh-i cahan

Ol şehenşâh-i felek mertebe vü çêrx serîr

Şâh-i Nâdir, ki adı tek yox oña misl ü nezîr

Démek olmaz bu şehenşâha ki var péyqember

Yâ müqerreb melekîdir olup ez nov’-i beşer

Léyk çün qüdret-i Haq zâhir édip bîş ez pîş

Mezher-i Haq oña her kimse dése, Haqqı démiş

 

Neseb ile şeref ü fexr-i ocâq-ı Tîmur

Heseb ile bé cahan şâh-i şehandır meşhûr

Mustafa xulq u Mesîha dem ü Yûsif tel’et

Bû-Eli dâniş ü Hâtem kef ü Luqman hikmet

 

Qabiliyyetle oña vérdi Xudâvend-i Kerîm

Tâc u text-i şehî yü edl ü kerem, xelq-i ezîm

Her şerâfet ki désem şâh-i şehandır kâmil

Her cehetden oña eltâf-i Xudâdır şâmil

É’tiqâdı buyurur ol şeh-i pâkize nehâd

Bağlamış sidq Xudâvende, éderler béle yâd

Ele girmez béle dévlet bé sépâh u şemşîr

Olabilmez béle iqbâl bé eql ü tedbîr

Sen véripsen baña bu seltenet ü text ü sipâh

Sen véripsen baña tâc u kemer ü ferr ü kulâh

Dévletim hâfizi sensen, sañadır ümmîdim

Men saña bağlamışam sidq, budur te’yîdim

Dévletim münkirini sen éledin xâr ü zelîl

Düşmenim korluğuna yâver ol, éy Rebb-i celîl!

Çünki sidqi béledir Haqqına ez rûy-i yeqîn

Bu sebebden oña eltâf-i Xudâ oldu müîn

Elini tutdu Xudâvend-i cahan qüdretden

Kâmyâb étdi onu me’dilet ü şövketden

Bext ü iqbâl ile hiç kim béle olmaz fâiq

Gün gibi dévletine, âleme rövşen bâriq

Şâx-i gül neşv ü numa bûlsa nem-i féyzinden

Ola gülzâr bu eşâ’r-i medhserâ Gülbün’den

ترجمه‌ی کلمه به کلمه‌ی فارسی کتیبه‌ی نادری  – از مئهران باهارلی

١-ابتدا حمد خدای احد و فرد و قدیم، و قادر لم یزل و عالم و دانا و حکیم

٢-آن که با قدرت خود این کون و مکان را آفرید، و آن که با شوکتش این بحر و برّ را خلق کرد

٣-اوست آن که در دو عالم یار و یاور بنده‌ها است، آن که همه‌ی آثار [خلقت] از روی حکمت او به بنده‌گان دیده می‌شود

٤-خَلق عالم همه محتاج آن درگاه هستند. اوست که به کوکب و مهر و ماه نور و ضیاء داده است

٥-بعد از حمد حق، قلم من در ثناگستری برای ختم رسل و فخر جهان [پیغمبر اسلام] نورافشان شد

٦-سلام بر نبی هاشمی، آن احمد محمود [ستوده‌ترین ستوده شده‌ها] که صلوات و سلام خدا بر او دائمی باد

٧-بر آل و اصحاب او هم رحمت بسیار باد، و حق یاور هر آن که یار آن‌ها شود باشد

٨-پس از حمد حق و نعت نبی، مدح شاهنشاه جهان [نادر شاه] با صداقت از [صمیم قلب و] جان بر بنده‌گان فرض و واجب است

٩-آن شاهنشاه که مرتبه‌ی او فلک و سریر او چرخ است، شاهی نادر که مانند اسمش نظیر و مثل او وجود ندارد

١٠-نمی‌توان گفت که این شاهنشاه «پیغامبر»، و یا یک «ملک مقرب» ظاهر شده در نوع بشر است

١١-اما از آن جائی که او را قدرت حق بیش‌تر از پیش ظاهر کرده، اگر کسی او را «مظهر حق» بخواند، سخنی به حق گفته است

١٢-او [نادر شاه] از جهت نسب، شرف و فخر اوجاق تیمور؛ و از جهت حسب مشهور به شاه شاهان در جهان است

١٣ - او دارای اخلاق مصطفی، دم مسیحا و چهره‌ی یوسف، علم بوعلی و بخشش حاتم و حکمت لقمان است

١٤-خداوند کریم همراه قابلیت به او عدل و کرم، تاج و تخت شاهی و «خلق عظیم» (اتباع انبوه) داد.

١٥-هر شرافتی را که به‌گویم، شاه شاهان [از آن نظر] کامل است، زیرا الطاف خدا از هر جهت شامل اوست

١٦-آن شاه پاکیزه نهاد، امر به اعتقاد [صحیح] می‌کند، و او را این‌گونه یاد می‌کنند که به صدق خداوند بسته است

١٧-این چنین دولتی با سپاه و شمشیر بدست نمی‌آید، و این چنین اقبالی با عقل و تدبیر نمی‌تواند حاصل شود

١٨-تو [خدا] به من سلطنت و تخت و سپاه داده‌ای، تو به من تاج و کمر و فر و عطا کرده‌ای

١٩-حافظ دولت من تو هستی، اومیدم به توست. من به تو صدق بسته‌ام، این است تائید [کومک خدا به] من

٢٠- تو منکر دولت من را خوار و ذلیل کردی، ای رب جلیل به کوری [علی رغم] دشمنم [مرا] یاوری کن

٢١-چون که صدق او [نادر شاه] به حق، این‌گونه از روی یقین است، به این سبب الطاف خداوند یاور او شده است

٢٢-خداوند جهان دست او را با قدرتش گرفت و او را از سر معدلت و شوکت خود کام‌یاب کرد

٢٣-هیچ کس با بخت و اقبال صرف نمی‌تواند این‌گونه مسلط و حکم‌فرما گردد، و مانند خورشید بر دولت خود و عالم روشنی دهنده و تابان باشد

٢٤-اگر که شاخ گل از فیض باران نشو و نما پیدا می‌کند، این [اشعارِ] مدح‌سرا از گلبن آن را تبدیل به بوستان و گلزار می‌سازد

تصحیح نقصان‌های قرائت تورخان گنجه ای

در کتب و مقالات ایرانی-فارسی، اشعار کتیبه‌ی تورکی نادری تقریبا بلا استثناء با قرائت مغلوط و ترجمه‌های نادرست منتشر و بازنشر شده‌اند. از خارجیان برای نخستین بار سیر پرسی سایکس در سال‌های ١٩٠٥ و ١٩١٠ ابیاتی از این کتیبه را هم‌راه با ترجمه‌های آن‌ها داده است. اما هم ابیات داده شده و هم ترجمه‌های او دارای اشتباهاتی است. علاوه بر آن وی ادعا کرده که این شعر حاوی ابیاتی تورکی و فارسی است. در حالی که ابیات این شعر تماما به تورکی است.

نخستین نشر علمی اشعار این کتیبه توسط تورکولوق تبریزی پروفسور تورخان گنجه‌ای در سال ١٩٧٧ در لندن انجام گرفته است[3]. اما به سبب آن که تحقیق او بر اساس عکس‌های غیر واضحی که در دست داشته بود، وی در مقاله‌ی خود تعداد قابل توجهی از کلمات را نخوانده (با قرمز نشان دادم)، و آن‌ها را با [ ] نشان داده، چند مورد را هم به اشتباه قرائت کرده است. در زیر به این موارد اشاره کرده‌ام:

٦-نبی‌یِ هاشمی، اوْل احمدِ محمودا سلام-کیم خدادان اوْلا دایم اونگا صلْوات و سلام

قرائت تورخان گنجه‌ای: [ ] نبی [ ] احمد [ ]- [ ] اوله دایم اونکا [ ] سلام

١٠-دئمه‌ک اولماز بو شهنشاها که وار پیغمبر-یا مقرّب ملکی‌دیر، اولوپ از نوعِ بشر

قرائت تورخان گنجه‌ای: دیمک اولمز او شهه وار شبیه و هنبر- [ ] اولوب نوع بشر

١١-لیک چون قدر‌تِ حق ظاهر ائدیپ بیش از پیش-مظهرِ حق اونگا بیر کیمسه دئسه، حقّی دئمیش

قرائت تورخان گنجه‌ای: لیک چون قدرت حق فائز ائدوب بیش زبیش-مظهر حق اونکا هر کیمسه دیسه حقی دیمیش

١٢-نَسَب ایله شر‌ف و فخرِ اوجاقِ تیمور-حَسَب ایله به جهان، شاهِ شهان‌دیر مشهور

قرائت تورخان گنجه‌ای: نسب ایله [] تیمور-حسبت ایله بجهان شاه شهان در مشهور

١٤-قابلیت‌له اونگا وئردی خداو‌ندِ کریم-تاج و تختِ شهی و عدل و کر‌م، خَلقِ عظیم

قرائت تورخان گنجه‌ای: قابلیتله اونکا ویردی خداوند کریم-تاج و تخت شهی و عدل و کرم خلق حلیم

١٨-سه‌ن وئریپ‌سه‌ن بانگا بو سلطنت و تخت و سپاه-سه‌ن وئریپ‌سه‌ن بانگا تاج و کمر و فرّ و کلاه

قرائت تورخان گنجه‌ای: سن ویروب سن بکا بو ساز و [ ] و سپاه-سن ویروب سن بکا تاج و کمر و فر کلاه

٢٠-دولتیم منکری‌نی سه‌ن ائله‌دین خوار و ذلیل-دشمنیم کورلوغونا یاو‌ر اوْل، ای ربِّ جلیل!

قرائت تورخان گنجه‌ای: دولتم منکرینی سن ایله [ ] و ذلیل-دشمنیم کورلوقنه یاور اول ای رب جلیل

٢١-چونکه صدقی بئله‌دیر حقّی‌نه از رویِ یقین-بو سبب‌ده‌ن اونگا الطافِ خدا اولدو مُعیٖن

قرائت تورخان گنجه‌ای: چونکه صدقی بیله [ ] یقین-بو سببدن اونکا الطاف خدا اولدی معین

٢٢-اه‌لی‌نی توتدو خداوندِ جهان، قدرت‌ده‌ن-کامیاب ایتتی اونو معدلت و شوکت‌ده‌ن

قرائت تورخان گنجه‌ای: [ ] -[ ] حق اونی []

٢٣-بخت و اقبال ایله هئچ کیم بئله اولماز فائق-گون گیبی دولتی‌نه، عالمه روشن، بارق

قرائت تورخان گنجه‌ای: بخت و اقبال [ ]- کون کیبی دو [ ]

٢٤-شاخِ گل نشو و نما بولسا نمِ فیضی‌نده‌ن- اوْلا بوستان بو اشعارِ مدح‌سرا گلبن‌ده‌ن

قرائت تورخان گنجه‌ای: [] بولسه نم فیضندن- [] ار مدح سرا کلبندن

منابع:

نامه‌ی تورکی نادرشاه افشار به سلطان عوثمان‌لی محمود اول- مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_23.html

نادر پسر شمشیر، نورالله لارودی، نشر کتاب پارسه، چاپ دوم ١٣٨٨، تهران

http://ebook.tarikhfa.com/2092-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%B1.html

کلات نادری، محمدرضا خسروی، انتشارات آستان قدس رضوی 1367

http://www.parsbook.org/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C

تشیع در دوره‌ی نادرشاه. پرویز فتح‌الله ‌پور

http://thaqalain.ir/?p=47094

کتیبه‌ی سنگی نادرشاه مرمت و تثبیت شد

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=8807020329

ماده‌های تاریخ تورکی سروده ‌شده ‌به ‌امر نادر شاه ‌افشار

سروده‌ی نشاء تبریزی

 کتیبه‌ی تورکی «سردر حرم» حضرت علی در نجف سروده ‌شده ‌به‌ سفارش نادر شاه‌ به ‌مناسبت مطلا ساختن آن

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_13.html

منظومه‌ی تورکی «مقبره - آرام‌گاه» نادر شاه ‌آوشار (افشار)، آخرین جهان‌گیر تورک سروده ‌شده‌ به‌ سفارش نادر شاه

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_19.html

شعر تورکی «رواق» مقدسه‌ی روضه‌ی حضرت علی در نجف سروده ‌شده ‌به ‌سفارش نادر شاه

(منتشر خواهد شد)

سروده‌ی میرزا زکی ندیم

شعر تورکی «نادر بنا» به ‌مناسبت مطلاسازی حرم علی در نجف سروده ‌شده ‌توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه: سلطان محمود عثمان‌لی و نادر شاه‌ افشار، دو نخل بوستان تورکمان هستند

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_23.html

شعر تورکی «بارگاه‌ سلطانی» حضرت در نجف سروده‌ شده‌ توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه

(منتشر خواهد شد)

شعر تورکی «معلّی گنبد» حضرت در نجف سروده‌ شده ‌توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه

(منتشر خواهد شد)

شعر تورکی «خجسته‌ حریم» حضرت در نجف سروده‌ شده‌ توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه

(منتشر خواهد شد)

سروده‌ی گلبن افشار

سنگ‌نوشته‌ی تورکی «کلات» نوشته‌ شده ‌به‌ امر نادر شاه‌ افشار- کتیبه‌ی نادری

https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_30.html

سروده‌ی مهدی خان استرآبادی

ماده‌ی تاریخ تورکی برای اوتاق – بارگاه ‌نادری که‌ میرزه مهدی خان استرآبادی آن را به‌ دستور نادر شاه ‌به ‌تورکی (جغتایی) سرود

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/11/blog-post_28.html

برای مطالعه‌ی بیشتر:

سه‌ سلام-سرود نظامی تورکی از دولت تورک افشاری

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/06/blog-post_5.html

مکالمات تورکی نادر شاه ‌در قورولتای موغان، متن کامل و تصحیح شده - مئهران باهارلی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_27.html

سکه‌ی تورکی نادر شاه ‌افشار: ده‌ییرمه ‌گؤتورو

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_22.html

دستور نادر شاه ‌برای انجام مذاکرات دیپلوماتیک رسمی در هندوستان به‌ زبان تورکی

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_9.html

نامه‌ی تورکی نادر شاه ‌افشار به ‌سلطان عثمان‌لی محمود اول

https://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_23.html

نامه‌ی تورکی نادر شاه ‌به‌ خط او و دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک افشاریه‌ و عوثمان‌لی در آن

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_8.html

مصالحه‌نامه‌ای که‌ به‌ دستور نادر شاه ‌افشار به ‌زبان تورکی نوشته ‌شد

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_16.html

تقاضای نادر شاه‌ برای الحاق رسمی دولت تورک افشار - ایران به‌ امپراتوری عثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html

متن تورکی وثیقه‌ی اتحاد اسلام نادری- نجف

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/07/blog-post_27.html

موشتولوق - مژده‌نامه‌ی تورکی سروده ‌شده‌ به ‌امر نادر شاه ‌به ‌مناسبت تولد تیمور خان نوه‌ی او و محمد شاه ‌گورکان

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post.html

نادرشاه‌ افشار: صفت دیانت و مروت در طایفه‌ی ایرانی نمی‌باشد

https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_7.html

نادرشاه ‌افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشید خان افشار اورومی -١٩١٣

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html

آوشارلارین قوچاق‌لاماسی (افشارلارین دستانی)

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_20.html

انعکاس شعور ملی تورک در نام‌های اشخاص خانواده‌ی جمشید خان افشار اورومی و نادر شاه ‌افشار، و نبود آن در نام‌های اشخاص خانواده‌ی پیشه‌وری، خیابانی، ستارخان و شاه ‌اسماعیل

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html


[1] توحید ملکزاده دیلمقانی: نادیر‌شاه افشار دؤورونده تورک دیل،ادبیات و کولتورونه بیر باخیش

http://xorasan.blogspot.com/2006_03_01_archive.html 

[2] عبارت تورکی نامه‌ی گویوک ‌خان موغول به پاپ چهارم اینوسنت: منکو تنکری کوجندا- مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_24.html

[3] The Turkish Inscription Of Kalāt-İ Nādirī . Tourkhan Gandjeï . Wiener Zeitschrift Für Die Kunde Des Morgenlandes . Vol. 69 (1977), Pp. 45-53

https://www.jstor.org/stable/23868094?seq=1#page_scan_tab_contents

No comments:

Post a Comment