Sunday, July 24, 2016

نامه‌ی تورکی والی آزربایجان از تبریز به سفیر پاپ-واتیکان در دوره‌ی سلطان محمد خدابنده قیزیل‌باش (صفوی)-١٥٧٧


نامه‌ی تورکی والی آزربایجان از تبریز به سفیر پاپ-واتیکان در دوره‌ی سلطان محمد خدابنده قیزیلباش (صفوی) 

مئهران باهارلی

در آرشیو محرمانه و تاریخی واتیکان نامه‌ای به زبان تورکی از والی آزربایجان خواجه ابراهیم خلیل به سفیر پاپ - واتیکان، نوشته شده محتملاً بین سال‌های ١٥٧٧-١٥٧٩ میلادی وجود دارد. این نامه که در قیدیات آرشیو گفته می‌شود از سوی «ابراهیم وزیر آزربایجان» نگاشته شده، دارای ارزش تاریخی بسیار است. در زیر متن نامه‌ی تورکی مذکور را داده و سپس چند نکته‌ی مربوطه را ذکر کرده‌ام. در متن تورکی، کلمات و پسوندهای تورکی را طبق املاء مودرن و فونتیک تورکی نوشته و در مقابل یک کلمه که معنی آن برایم روشن نه‌بود علامت سوال گذاشته‌ام.



متن نامه‌ی تورکی والی آزربایجان به سفیر پاپ در دوره‌ی شاه محمد خدابنده خاقان قیزیل‌باش

«عزّت‌لی و مکرمت‌لی ایلچی‌به‌ی حضرت‌له‌رین حضورِ شریف‌له‌ری‌نه تحیّاتِ دوستانه ابلاغ و ارسال اولان‌دان سونرا، مشهودِ رای خلّتْ‌‌اقتضاء اوْل که:

مکتوبِ مودّت‌‌اسلوب‌لا‌ری اسعدِ زمان‌دا مطالعه اولوندو. اِشعار ائتمیش‌له‌ردی که چون شیروان سمتی‌نده‌ن اراده‌له‌ری اوْل‌دور که عازمِ دیار و بلادِ خویش اولسون‌لار، اوْ[ل] خصوص‌دا به‌نده‌یِ ده‌رگاهِ خلایق‌پناه‌دان عالی‌جاه خانِ عظیم‌القدر والشّان به‌ی‌له‌ر‌به‌یی-یِ کثیرالاقتدارِ شیروان‌ا مکتوب یازیلا.

لهٰذا حسب‌الاشاره‌نیز صحیفه‌یِ خلّت‌آیین قلمی و حضورِ شریف‌ی[نی]زه ارسال اولدو، که شیروان‌ا وارد اولان‌دا مکتوبو عالی‌جاه به‌ی‌له‌ربه‌یی قول‌لوغونا یئتیره‌س[ین]یز. و خاطرِ شریف‌ی[نی]ز گه‌ره‌ک خاصّ که‌ند[ی]له‌ری[نیز] طرفی‌نده‌ن مِن جمیع‌الجهات جمع اولا، که حصولِ رفاه و فراغ‌لاری‌نا اِهمال جایز اولمایاجاق‌دیر. و هم سایرِ مطالبه که اِشعار و اِعلام ائتمیش‌له‌ردی، تمامی مفهوم اولدو. و خواهشی[نی]زه گؤره جمله‌یِ مطالب‌ده سعی‌یمیز انشاء‌[اللّه] ظاهر اولونا.

قریه‌یِ شهبوزون تحیفاتی‌لا (؟) مال و جهات[ی] الیٰ الآن - که نوروزِ فروز لوُی ایل‌ده‌ن نئچه گون گئچیپ‌دیر - یئتیش‌مه‌دی. البتّه درروز (؟) مَلِکی‌نه مقرّر ائده‌رسی[نی]ز که دیوان مالی‌نی بِلا توقّف نقلِ دارالسلطنه‌یِ تبریز و تحویلِ تحویل‌دار و قبض‌الواصل بازیافت ائده‌له‌ر.

و السّلام»

سجع مهر پشت سند: وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا

AZERBAYCAN VÂLİSİ’NİN TEBRİZDEN VATİKAN BÜYÜKELÇİSİ’NE YAZDIĞI TÜRKÇE MEKTUP. KIZILBAŞ DEVLETİ, ŞAH MEHMED HUDÂBENDE DÖNEMİ - 1577

TURKISH LETTER OF THE GOVERNOR OF AZERBAIJAN FROM TEBRIZ TO THE AMBASSADOR OF VATICAN, 1577 (Kizilbash State, Shah Mehmed Khudabende period).

İzzetli ve mekremetli İlçi Bey hezretlerin huzûr-i şerîflerine tehiyyât-ı dûstâne iblâğ ve irsâl olandan sonra, meşhûd-i re’-yi xellet iqtizâ ol ki:

Mektûb-i meveddet uslûbları e’sed-i zamanda mutâlie olundu. İş’âr étmişlerdi ki çün Şirvan semtinden irâdeleri oldur ki âzim-i diyâr ve bilâd-i xîş olsunlar, ol xususda bende-yi dergâh-i xelâyiq penâhdan âlicâh Xân-i ezîm ül-qedr ve-ş-şan Beylerbeyi-yi kesîr ül-iqtidâr-i Şirvan’a mektub yazıla.

Li-hâza heseb ül-işâreniz sehîfe-yi xellet âyin qelemî ve huzûr-i şerîfinize irsâl oldu, ki Şirvan’a vârid olanda mektûbu âlîcâh Beylerbeyi qulluğuna yétiresiniz. Ve xâtir-i şerîfiniz gerek xass kendileriniz terefinden min cemî’ el-cehât cem’ ola ki husûl-i rifâh ve ferâğlarına ihmâl câiz olmayacaqdır. Ve hem sâir metâlibe ki iş’âr ve i’lâm étmişlerdi, tamamı mefhûm oldu. Ve xâhişinize göre cümle’yi metâlibde se’yimiz inşâallah zâhir oluna.

Qeriye-yi Şehbuz’un tühifâtıyla? mal ve cehâtı ilâ el-ân ki Nevruz-i furûz-i Luy ilden néçe gün geçipdir, yétişmedi. Elbette Derruz? Meliki’ne müqerrer édersiniz ki dîvân malını bilâ teveqqüf neql-i Dâr üs-seltene-yi Tebriz ve tehvîl-i tehvîldâr ve qebz il-vâsil bâzyâft édeler.

Ve-s-selâm.

Ve-s-selâm.

اِشعار: آگاهی و اطلاع دادن

اِنشاء: ایجاد، آغاز، ظاهر کردن

تحیفات (؟): لوازم و اشیاء، آثار عالی (؟)

خاص: مخصوصا، بخصوص

خلّت: دوستی، مهربانی، مصادقت

درروز (؟): نام محل؟

شاهبوز: نام بخشی در جمهوری خودمختار نخجوان آزربایجان

قول‌لوق (ت): خدمت

لوُی (چینی): نهنگ، تمساح

مالوجهات: یک تلفظ و رسم الخط برای «مال و جُهات» (فرهنگ فارسی معین).

چند توضیح:

١-این نامه‌ی دیپلوماتیک تورکی در دوره‌ی حاکمیت محمد میرزا یا شاه محمد خدابنده ملقب به شاه‌اوغلو (۱۵۳۲-۱۵۹۶) نوشته شده است. وی که بین سال‌های ۱۵۷۷ تا ۱۵۸۸ بر تخت سلطنت دولت تورک قیزیل‌باش (صفوی) نشسته بود، فرزند شاه تهماسب اول و سلطانیم بگیم (سولطانیم به‌ییم: دختر موسی سولطان موصلوی تورکمان از امیران بایندریه) است. خدابنده شخصیتی مهربان، نرم‌خو و شوخ‌طبع داشت، شعردوست بود، خود نیز شعر می‌سرود و فهمی تخلص می‌کرد. نویسنده‌ی این سفارش‌نامه‌ی تورکی، میرزه ابراهیم و یا خواجه ابراهیم خلیل، وزیر آزربایجان در دوره‌ی سلطنت سولطان محمد خدابنده است. مخاطب سفارش‌نامه احتمالا شخصی به اسم باتیستا Battista، سفیر پاپاسیس توکنت یا پاپ سیکستوس پنجم Sixtus V - Xystus V (١٥٢١١٥٩٠) پادشاه روم - پاپ واتیکان است. 

٢- این نامه‌ی تورکی محتملا بین سال‌های ١٥٧٧-١٥٧٩ که شیروان هنوز در قلمروی دولت قیزیل‌باش قرار داشت و در حوزه‌ی حکم‌رانی والی آزربایجان بود نوشته شده است. در سال ١٥٧٩ یعنی سال سوم سلطنت خدابنده، سولطان مراد سوم عوثمان‌لی پس از استمداد و درخواست‌های مکرر مردم شیروان - در شمال آزربایجان از او، به طور رسمی پیمان صلح بیست‌ساله بین دو دولت تورک قیزیل‌باش و عوثمان‌لی را نقض کرد و با یک سپاه صد هزار نفری عازم تسخیر دوباره‌ی گورجستان - تفلیس و شمال آزربایجان – شیروان – گنجه - ایروان، که شاه تهماسب اول به قلمروی قیزیل‌باش افزوده بود شد. سپاه غافل‌گیر شده‌ی قیزیل‌باش در صدد مقابله بر آمد. اما در جنگی که روی داد شکست سختی از اوردوی عوثمان‌لی خورد و متلاشی شد. مردمان این مناطق، از اوردوی عوثمان‌لی استقبال و همه اظهار اطاعت کردند. در نتیجه امپراتوری عوثمان‌لی به سهولت بر شمال آزربایجان مستولی شد. چند سال بعد امپراتوری عوثمان‌لی جنوب آزربایجان و مرکز آن تبریز را نیز به تصرف درآورد و ضمیمه‌ی قلمروی خود کرد. در جریان این جنگ، تاتارهای شبه جزیره‌ی کریمه نیز به عنوان متحدین عوثمان‌لی از شمال خزر به قیزیل‌باشان یورش بردند.

٣-در این سفارش‌نامه‌ی تورکی خطاب به سفیر پاپ گفته می‌شود از آن جائی که سفیر ابراز کرده قصد بازگشت به کشور خود از طریق شمال آزربایجان - شیروان را دارد و خواستار نوشتن نامه‌ای از سوی والی آزربایجان به بیگ‌لربیگی شیروان در این باره و تامین امنیتش شده است، میرزه ابراهیم وزیر آزربایجان با اجابت خواسته‌ی سفیر، این نامه را نگاشته تا وی آن را به هنگام ورود به شیروان به مقام بیگ‌لربیگی عرضه کند. در نامه هم‌چنین به سفیر تضمین داده می‌شود که رفاه و راحتی وی در مسیر برآورده خواهد شد و والی آزربایجان دیگر درخواست‌های سفیر پاپ را نیز به جا خواهد آورد.

٤- این سند - نامه‌ی تورکی، که از سوی یک مقام رسمی و عالی‌رتبه‌ی دولت قیزیل‌باش (صفوی)، یعنی والی آزربایجان خطاب به یک مقام دیپلوماتیک خارجی نگاشته شده، نشان می‌دهد که در آن دوره زبان تورکی دارای موقعیت یک زبان رسمی بود و از جمله در مکاتبات دیپلوماتیک خارجی هم به کار می‌رفت. این سند، از جمله صدها و هزاران سندی است که باطل کننده‌ی ادعای کذب ملیت‌گرایان فارس، پان‌ایرانیست‌ها و ایدئولوژی رسمی دولت ایران مبنی بر آن که فارسی همواره و تنها زبان رسمی دولت‌های تورک حاکم بر ایران بوده و تورکی هرگز زبان رسمی آن‌ها نه‌بوده است می‌باشد. بر خلاف این ادعای بی‌پایه، همان گونه که این سند - نامه نیز نشان می‌دهد، در عصر دولت قیزیل‌باش (صفوی)، زبان تورکی به همراه زبان‌های فارسی و عربی و ... ، دارای موقعیت زبان رسمی بالفعل – دوفاکتو بود (تورکمانان علوی موسس دولت قیزیل‌باش، اقلا در آغاز امر، علاقه‌مند به زبان تورکی و بی‌تفاوت به زبان تاجیکی - دری بودند. این، یکی از دلائلی است که باعث شده است در ادبیات ناسیونالیستی فارس، از دوره‌ی حکومت دولت قیزیل‌باشیه - صفویه به صورت عصر فساد زبان فارسی یاد شود).

٥-نگارنده‌ی این نامه والی آزربایجان است که در آن ماموری در حوزه‌ی مدیریت و امر خود یعنی بیگلربیگی شیروان در جمهوری آزربایجان کنونی را موظف به انجام وظیفه‌ای کرده است. این نیز نشان می‌دهد که قفقاز جنوبی در آن دوره، قسمتی و جزئی از جوغرافیای آزربایجان بود. در دوره‌ی سلطنت شاه محمد خدابنده، ایالت آزربایجان به عنوان مهم‌ترین واحد سیاسی - اداری دولت قیزیل‌باش (صفوی)، بسیار بزرگ‌تر از جوغرافیای امروزی آزربایجان، سرزمین وسیعی در شمال ارس (ناحیه‌ی شیروان-جمهوری آزربایجان کنونی، ایروان - ارمنستان کنونی، ...) و در جنوب، بخش بزرگی از مناطق غیر آزربایجانی تورک‌ایلی از جمله خمسه و منطقه‌ی علی شوکور بیگ و .... و هم‌چنین استان فعلی کوردستان را شامل می‌شد و والی آزربایجان اداره‌ی این قلمروی گسترده را بر عهده داشت.

٦-این سند - نامه، به طور قطعی ادعای قومیت‌گرایان فارس، پان‌ایرانیست‌ها و ایدئولوژی رسمی دولت ایران مبنی بر آن که شمال ارس هرگز آزربایجان نامیده نه‌شده و جزئی از آزربایجان نه‌بوده را رد و ابطال می‌کند. در تاریخ، مفهوم آزربایجان اقلا دارای دو معنی، یکی به عنوان نام یک سرزمین و جوغرافیا، و دیگری به عنوان نام یک واحد سیاسی در تقسیمات اداری - نظامی دولت‌های تورک حاکم بر ایران فعلی بوده است. به هر دو معنی نیز، حدود و گسترده‌گی آن ثابت نه‌بوده، در طول زمان کم و زیاد شده؛ در برخی زمان‌ها منطقه‌ی بسیاری وسیعی در شمال غرب و غرب ایران (بخش اعظم و یا کل مساحت تورک‌ایلی)، جنوب قفقاز، شرق تورکیه و شمال عراق را هم شامل بوده - «آزربایجان حداکثری»-، و در برخی زمان‌های دیگر محدود به ناحیه‌ای کوچک صرفا در جنوب ارس -«آزربایجان حداقلی»- بوده است.

٧- در آغاز بند آخر نامه گفته می‌شود تحیفات (؟) و مال و جهات قریه‌ی شاهبوز تا روز نوشته شدن این نامه که نوروز است به دارالسلطنه‌ی تبریز ارسال و پرداخت نه‌شده و سپس از سفیر واتیکان خواسته می‌شود به مَلِکْ درروز (؟) – شاید نام ملک ارمنی قریه‌ی شهبوز – یادآوری کند که او باید اموال دیوان – تحیفات (؟) و مال و جهات را کماکان به دارالسطنه‌ی تبریز منتقل کرده و بعد از تحویل قبض رسید دریافت کند. این امر تائید کننده‌ی این واقعیت است که مقامات دینی و سیاسی دولت‌های استعمارگر مسیحی اوروپای  دارای اقتدار و نفوذ بسیاری در ساختار و عمل‌کرد دولت قیزیل‌باش (صفوی) بودند، قیزیل‌باش به مقامات دولت‌های استعمارگر صلیبی – اوروپایی اجازه‌ی دخالت در امور داخلی خود را می‌داد، از آن‌ها حرف‌شنوی و فرمان‌برداری داشت، ایشان را به عنوان رابط بین خود و اتباع مسیحی‌اش به‌کار می‌برد، و قیومیت (protectorate, mandate) دولت‌های استعمارگر صلیبی – اوروپایی مذکور بر مسیحیان منطقه را به رسمیت شناخته بود ....

مالوجهات، مالوَجهات، مال وجهات، مال و جُهات، مال الجهات: ظاهرا مرکب از مال و جهات. کلمه‌ی جهات (جُهاة در عربی. ریشه: جهي، مفرد: الجَاهِي) در فرمان سلطان یعقوب آق‌قویون‌لو (فارس‌نامه‌ی ناصری ص ١-٨٢) مکرراً تنها و بدون علاوه‌ی مال به معنی‌ی عایدات و محصولات و ... استعمال شده است.

ترکیب مال و جهات اقلا دارای سه معنی است:

الف- یک نوع پرداخت مالی، اعانه، تصدق و ... که احتمالا از درآمدهای مالیاتی دولت به صورت نقدی تامین و به طیف گوناگونی از افراد مانند موالید و شیوخ و روحانیون و غربا و زوار و معمولا با صدور یک فرمان از سوی خاقان قیزیل‌باش- پادشاه صفوی پرداخت می‌شد.

ب- اجاره‌ و عایدی املاک و اراضی از مال (نقد) و جهات (محصولات و اجناس). نقد و نقش و اسباب و اشیاء. اموال و اثاث و ضیاع و عقار.

ج-نام یک نوع مالیات ارضی یا خراج که بخشی نقدی و بخشی جنسی-کالایی، از کشاورزان و صنعت‌گران، بنا به یک فرمان و حکم و یا بنا به عرف و غیرحکمی گرفته می‌شد؛ مالیاتی که به مصرف تأمین کاروان حج می‌رسید. در عرصه‌ی کشاورزی، مالیات مال و جهات از محصولاتی مانند گندم، جو، برنج، پنبه، ابریشم وس. اخذ می‌شد و در مناطق گوناگون کشور قیزیل‌باش، مقدار آن متفاوت بود. مثلا در منطقه‌ی آزربایجان مال و جهات برابر با یک پنجم تا یک پنجم محصول بود.

در شعری از حسین خان خالص (از آنندراج) هم ترکیب مال و جهات در باره‌ی شیروان به کار رفته است:

برخاست هر که زودتر از آفتاب، ازوست

مال و جهات مملکت شیروان صبح .

منابع:

آرشیو محرمانه و تاریخی واتیکان

Archivum Secretum Apostolicum Vaticanum (AVS - Archivio Segreto Vaticano), A.A. - Archivum Arcis (Archivio del Castel S. Angelo), Armarium, I-XVIII, No. 764

https://digi.vatlib.it/

پژوهشی در اصطلاحات مالی دوره‌ی صفویه. پرداخت وظیفه به موالید و مشایخ در آستان قدس- ابوالفضل حسن‌آبادی

5 comments:

  1. سلام
    یورولمایین
    بو یازی دا اولان واتیکان سندینین قایناغی تاپیلمادی
    اگر ایمکانی اولسا انون قایناغین آرتیرین یا دا بو کامنتین جاوابیندا بیزه گؤندرین
    ساغولون

    ReplyDelete
    Replies
    1. قایناغی یازمیشام:
      AA. ARM. I - XVIII, NO. 764, Archivio Segreto Vaticano

      Delete
    2. Archivum Secretum Apostolicum Vaticanum (AVS - Archivio Segreto Vaticano), A.A. - Archivum Arcis (Archivio del Castel S. Angelo), Armarium, I-XVIII, No. 764

      https://digi.vatlib.it/

      Delete
  2. Sayın Baharlı;

    Her ne kadar yorum kısmında kaynak site vermenize rağmen sitede belirttiğiniz başlıkta arşiv türü bulunamamıştır. Siz kendiniz bu belgeyi internetten mi indirdiniz? Belgenin gerçekliğini öğrenmek için varsa indirdiniz kaynağın linkini verebilir misiniz?

    ReplyDelete
  3. سلاملار و سایقیلار من ده تاپابیلمدیم مع الاسف

    ReplyDelete