Saturday, May 8, 2021

نامه‌ی تورکی نادر شاه‌ به ‌خط او و دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک افشاریه ‌و عوثمان‌لی در آن

نامه‌ی تورکی نادر شاه‌ به ‌خط او

و

دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک افشاریه ‌و عوثمان‌لی در آن

 

مئهران باهارلی

در این نوشته ‌اصل تورکی و ترجمه‌های فارسی و انگلیسی سندی مهم مربوط به ‌دوره‌ی نائب السلطنه‌گی «نادر شاه» افشار، زمانی که‌ وی هنوز «تهماس قلی خان» بود را عرضه‌ کرده‌ام[1]. این سند از جهت نشان دادن رسمی ‌بودن زبان تورکی در آن دوره، تورکی‌نویسی نادر شاه‌ افشار، استفاده‌ از «مشروعیت تورکی» برای حاکمیت خود و تز «اصلیت و تبار مشترک تورانی - تورکمانی» عوثمان‌لیان و افشاریان برای دعوت امپراتوری عوثمان‌لی به‌ اتحاد، آن هم زمانی که ‌وی هنوز به‌ شاهی نرسیده ‌و نائب السلطنه‌ی آخرین شاه قیزیل‌باش بود؛ و  نشان دادن این مطلب که‌ نادر شاه ‌نخستین شخصیت و سلطان رسما و آشکارا «قاماق تورک» (پان ترک) در تاریخ مودرن می‌باشد، دارای اهمیت فوق العاده‌ی تاریخی و سیاسی است.

در این سند - بخشی از کتاب قوجا راغب محمد پاشا افندی[2] رئیس هئیت عوثمان‌لی در مذاکرات رسمی ‌مصالحه ‌با دولت افشاریه - ذکر می‌شود که نادر شاه ‌به‌ خط خود یک نامه‌ی رسمی‌ و سرّی به ‌زبان تورکی مرسوم در ایران یعنی تورکی تورکمانی – در منبع «ایران تورکی‌سی» (تورکی ایران) - خطاب به ‌حکیم‌اوغلو علی پاشا صدراعظم عوثمان‌لی نوشت و فرستاد. مولف سپس مضمون این نامه‌ی تورکی ‌به ‌قلم نادر شاه را نقل می‌کند که‌ در آن نادر شاه ‌به‌ تبار و قومیت تورکمانی مشترک عوثمان‌لی و افشار، ریشه‌ گرفتن هر دوی آن‌ها از توران‌زمین – تورکستان اشاره‌کرده‌ و تنها تفاوت بین این دو را اسکان گروه ‌نخست در روم - آناتولی و گروه ‌دوم در ایران می‌داند و این تبار و منشاء و هویت قومی‌ مشترک تورکمانی - تورانی را شاهدی مقنع و مبنائی کافی برای عقد مصالحه ‌بین دو دولت تورک عوثمان‌لی و افشاریه‌ می‌شمارد.

ارنست س. تاکر مولف کتاب «جستجوی نادر شاه‌ برای مشروعیت در ایران بعد از صفوی» هم، ضمن ترجمه‌ی مضمون این نامه‌ی تورکی به ‌انگلیسی، می‌گوید که ‌این نامه‌ی تورکی آشکارا به ‌قلم و خط خود نادر شاه ‌و به ‌تورکی رایج در ایران (ایران تورکی‌سی) نوشته‌ شده‌ است. تاکر بر این نکته ‌تاکید می‌کند که‌ بر اساس مضمون این نامه، ‌نادر شاه‌ حتی قبل از رسیدن به‌ پادشاهی، مشغول به ‌تدوین و تکمیل ایده ‌و کانسپت اصلیت و تبار مشترک تورکمانی و استفاده ‌از آن در سیاست خارجی به منظور نزدیکی و اتحاد با عوثمان‌لی و دیگر دول تورک وقت بوده‌است[3]




اصل سند و مضمون نامه‌ی تورکی به‌ قلم و خط نادر شاه‌ افشار

خانِ مشارالیهه ‌[تهماس ‌قولی‌ خان، سونراکی نادر شاه ‌افشار]، بو ایراد که ‌داخی شفایِ فؤاد حاصل اولمادیغی‌نا بناءً، تَوریه‌ده‌ن فی الجمله‌ توضیح و تلمیح‌ده‌ن تصریح وادی‌له‌ری‌نه ‌سلوک ایله، صدرِ اسبق وزیرِ عالی‌شان علی پاشا حضرت‌له‌ری‌نه‌ عادت اوزه‌ره ‌بیر فارسی مکتوب تحریر ائدیپ، درونونا ایران تورکی‌سی و بر وجه‌ تخمین که‌ندی خطّی ایله ‌بیر قائمه‌ وضع، و سِرّاً تسلیم اولونماسی‌نی حاملِ ورقه‌سی‌نه ‌تنبیه‌ ائیله‌میش. قائمه‌یِ مرقومه‌یه‌ نظر اولوندوق‌دا:

[نادیر شاه ‌افشارین اؤز اه‌لی‌یله‌ یازدیغی تورک‌جه ‌قائمه]

«اجدادِ با سعادتِ ملوکِ عوثمان‌لیه‌ده‌ن اوْلوپ، وقایعِ چینگیزیه ‌ایله‌ توُران‌زمین‌ی تَرْک، و ایران و روُم‌ا هجرت ائده‌ن روسایِ عشایرِ تورکمانیه ‌- که‌ جمله‌سی بیر دَوحه شعبه‌سی و بیر نَسَب نخبه‌سی دیرله‌ر -، اوْل وقت جدِّ اعلایِ خاندانِ دولتِ روزافزونْ جانبِ روُم‌ا شَدِّ خرامِ عزیمت، و بیزیم جدّیمیز ایران اؤلکه‌له‌ری‌نده ‌اختیارِ اقامت ائتمیشله‌ر ایدی. مِن حِیث النَسَب چونکه‌ مُشْتَبِک و مُلْتَحِم بولونولدوغو کیفیتی معلومِ حضرتِ خسروانه ‌اولدوق‌دا، در میان اوْلان مصالحه‌ مرامی‌نا اِسعافِ ملوکانه‌ مبذول بوُیورولماق مسئول‌دور».

دییه‌ اوّلی‌نده‌ مرامی‌نی تَأویه و آخری‌نده‌ قصدِ تَوریه ائیله‌دییی معلوم اولدوق‌دان سونرا، که‌ندویه‌ صدرِ مشارالیه‌ طرفی‌نده‌ن حکیمانه‌ مکتوب و قائمه‌ تحریر اولونموش ایدی ...

[NÂDİR ŞAH’IN KENDİ ELİYLE YAZDIĞI TÜRKÇE KÂİME]

[Tahkik ve Tevfik. Koca Râgıp Mehmed Paşa Efendi]


Hân-i müşarün-ileyh bu îrâd ki dahi şifâ-yi fuad hâsıl olmadığına binaen, tevriyeden filcümle tevzih ve telmihden tasrih vâdilerine süluk ile sadr-ı esbak vezîr-i âlişan Ali Paşa hazretlerine âdet üzre bir fârsî mektup tahrir edip, derûnuna İran Türkîsi ve ber vech-i tahmin kendi hattı ile bir kâime vaz’ ve sırran teslim olunmasını hâmil-i varakasına tenbih eylemiş. Kâime-yi merkûmeye nazar olundukta:

“Ecdâd-i bâ saâdet-i mulûk-i Osmaniye’den olup, vakâyi-i Çingiziye ile Tûrân zemini terk, ve Îrân ve Rum’a hicret eden rüesâ-yi aşâir-i Türkmâniye- ki cümlesi bir devha şübesi ve bir neseb nühbesidirler-, ol vakit cedd-i â’lâ-yi hândân-i devlet-i ruzefzun cânib-i Rum’a şedd-i hıram-i azîmet, ve bizim ceddimiz Îrân ülkelerinde ihtiyâr-i ikâmet etmişler idi. Min haysün-neseb çünkü müştebek ve mültehim bulunulduğu keyfiyeti ma’lum-i hazret-i husrevâne oldukta, der miyan olan musâliha meramına is’af-i mulûkâne mebzul buyurulmak mes’ûldur”.

diye evvelinde meramını te’viye ve ahırında kasd-i tevriye eylediği ma’lum olduktan sonra, kendüye sadr-i müşârün-ileyh tarafından hekimâne mektup ve kâime tahrir olunmuş idi.

ترجمه‌ی قائمه‌ی تورکی به ‌قلم نادر شاه‌ افشار به ‌فارسی (از مئهران باهارلی)

خانِ مذکور [تهماس قولی خان، نادر شاه ‌بعدی] به‌ این عذر که‌ هنوز شفایِ قلب [نیل به مراد] حاصل نشده، با عبورِ اندک از ایماء و پرده‌پوشی به ‌وادیِ صراحت و وضوح، بر حسبِ معمول نامه‌ای به‌ فارسی خطاب به‌ صدرِاعظمِ اسبق و وزیرِ عالی‌شان [حکیم‌اوغلو] علی پاشا نوشته ‌و در درونِ آن نامه‌ یک قائمه ‌– امرنامه‌یِ رسمی - به‌ «تورکیِ ایران» را، گمان می‌شود به‌ خطِ خود، گذاشته‌ و به ‌حاملِ ورقه‌ هشدار داده ‌است که‌ آن را به ‌طورِ سرّی تحویل دهد. با نظر به ‌مضمونِ قائمه‌یِ مذکور [پیام او این گونه مشاهده شد]:

«روسایِ طوائفِ تورکمان که‌ از اجدادِ با سعادتِ سلاطینِ عوثمان‌لی، و همه‌ شاخه‌هایِ یک درختِ تناور و چشم و چراغ و برگزیده‌ترین‌هایِ یک اصل و تبار هستند، با وقایعِ چنگیزی، توران‌زمین [تورکستان] را تَرْکْ و به‌ ایران و روُم مهاجرت نمودند. در آن هنگام جدِّ اعلایِ خاندانِ روزافزونْ طالعِ عوثمان‌لی به‌ جانبِ روُم عزم سفر کرده، با تبختر روانه‌ شدند. و جدِّ ما در ممالکِ ایران اقامت گزیدند. با معلوم شدنِ کیفیتِ درهم تنیده‌گی و به‌ هم پیوسته‌گیِ تباریِ [تورکمان] این دو [آلِ عوثمان‌لی و افشار] برای حضرتِ پادشاهی [سلطانِ عوثمان‌لی]، لطفِ ملوکانه‌ مبنی بر برآوردنِ هدف و آرمانِ صلحِ مطرح شده‌ در حالِ حاضر، مطلوب است».

پس از آن که ‌معلوم گشت [تهماس ‌قولی ‌خان] در باره‌یِ مقصدِ خود در آغازِ نامه‌ شِکوه‌ و در پایانِ آن قصدِ پنهان‌کاری می‌کند، از طرفِ مقامِ مذکور [علی پاشا] نامه ‌و قائمه‌ای خردمندانه ‌[در پاسخ] به ‌وی نوشته ‌شد ...

چند توضیح:

١-نادر شاه ‌افشار سواد خواندن و نوشتن تورکی داشت. نادر شاه ‌مسلط به ‌سه‌ لهجه‌ی اساسی زبان تورکی زمانه‌ی خود یعنی تورکمانی (لهجه‌ی مادری‌اش - شاخه‌ی شرقی اوغوز غربی)، عوثمان‌لی (شاخه‌ی غربی اوغوز غربی) و جغتایی (تورکی شرقی) بود. این سند نشان می‌دهد که ‌نادر شاه ‌افشار کاملا باسواد در زبان تورکی بود و به ‌تورکی هم می‌نوشت. زبان مکالمه‌ و کاری روزمره‌ی نادر شاه ‌تورکی بود. او در همه‌ی عرصه‌ها و در خطاب به‌ همه‌ از هر ملیت و مذهب، در خطاب به ‌نظامیان و مامورین دیوانی و مقامات دینی و در دیدارهای رسمی ‌و غیر رسمی، در نطق‌ها و سخن‌رانی‌های خود، در مناسبات دیپلوماتیک با سفرا و حکام و سلاطین خارجی منحصرا به‌ زبان تورکی، اغلب لهجه‌ی تورکمانی و گاها لهجه‌ی جغتایی و یا تورکی شرقی صحبت می‌نمود. او که ‌علاقه‌ای به ‌زبان فارسی نداشت صرفا در اواخر عمر شروع به ‌یادگیری زبان فارسی - شاید من باب تفنن - کرد (تورکی‌دانی و فارسی‌مدانی نادر شاه‌ موضوع یک مقاله‌ی علی‌حده‌ی این‌جانب است). نادر شاه‌ هیچ سخنرانی و گفته‌ای به ‌زبان فارسی ندارد. آن‌چه‌ در کتب تاریخ ایرانی و فارسی به ‌نقل از نادر شاه ‌افشار و به ‌زبان فارسی آمده، اکثرا جعلی و بی پایه‌ و در مواردی ترجمه‌ی گفته‌های اصلی وی که ‌به‌ تورکی بودند است.

٢-تلاش نادر شاه‌ برای حفظ و ارتقاء موقعیت رسمیت دوفاکتو و دولتی بودن زبان تورکی. نادر شاه ‌آوشار (افشار) از معدود حکم‌رانان دارای خودآگاهی و شعور قومی - ملی تورک بارز و برجسته‌ در تاریخ دولت‌های تورک – تورکمان – تاتار - موغول حاکم بر ایران و از این منظر در جرگه‌ی شخصیت‌هایی چون امیر تیمور کوره‌که‌ن، جهان‌شاه ‌قاراقویون‌لو، آغامحمد خان قاجار و ... است. یکی از مهم‌ترین نمودهای تورک‌گرائی نادر شاه‌ افشار، علاقه‌ی در حد تعصب او به ‌زبان تورکی، اصرار وی بر کاربرد گسترده‌ی تورکی به‌ عنوان زبان رسمی ‌دوفاکتوی دولت آوشاری (افشاری)، و تدابیر مختلفی است که ‌او برای حفظ و ارتقاء موقعیت تورکی به ‌عنوان یک زبان نوشتاری - مکتوب و جاودانه‌سازی آن انجام داده ‌است. از این لحاظ نادر شاه‌ در میان حاکمان تاریخ تورک ایران موقعیت برجسته‌ای دارد:

- کاربرد تورکی به ‌عنوان یک زبان رسمی ‌دولتی دوفاکتو، هم در عرصه‌ی شفاهی و هم در عرصه‌ی مکتوب، در امور اداری - دیوانی و در مناسبات داخلی توسط دولت تورک افشار و مقامات دیوانی آن. تورکی به‌ همراه‌ فارسی و عربی از زبان‌های رسمی ‌دولت تورک افشاری بود. دولت افشار دارای یک دیوان رسائل، متشکل از دبیران و منشی‌یان مسلط بر و مسئول نامه‌نگاری‌های اداری و رسمی ‌و دیپلوماتیک به‌ زبان تورکی بود. مقامات دیوانی و نظامی‌ و اعیان و فضلای وقت ایران افشاری، مسلط بر تورکی ادبی بودند. اگرچه ‌فارسی، زبان غالب در نگارش منشات و مکتوبات و کتب ... و تورکی زبان غالب در مناسبات شفاهی آن دولت بود.

-زبان قورولتای‌ها، عالی‌ترین مجالس دولتی – رسمی‌ دولت افشاری، تورکی بود: قورولتای موغان چؤلو و مراسم تاج‌گذاری نادر شاه، قورولتای نجف که ‌تمام دیدارها و مکالمات نادر شاه ‌و دیگر مقامات افشاری به‌ لهجه‌ی «تورکمانی» زبان تورکی بود. (مجموع سخنان تورکی نادر شاه ‌و دیگر مقامات افشاری در قورولتای نجف را در مقاله‌ی جداگانه‌ای منتشر خواهم کرد).

- تورکی زبان رسمی، فرماندهی و کاربردی اوردوی آوشاری (افشاری)، زبان فرامین و ادعیه‌ و سرودها و مارش‌های نظامی، چه ‌در داخل مرزهای قلمروی افشاری و چه ‌در سفرهای جنگی و ممالک و سرزمین‌های فتح شده ‌بود و به ‌طور گسترده‌ در نام‌های مناصب نظامی ‌افشاری و عنوان‌ها و سلاح‌ها، ... بکار می‌رفت.

-نویساندن کتیبه‌های تورکی در اماکن تاریخی (کتیبه‌ی تورکی کلات نادری) و در اماکن مقدس مذهبی (کتیبه‌ی تورکی سردر حرم امام علی در نجف). نادر شاه‌ تنها حاکم تورک در ایران است که ‌اقدام به ‌نویساندن کتیبه‌های تورکی در قلمروی دولت خویش کرده‌است.

- استفاده ‌از زبان تورکی در مکاتبات رسمی‌ دیپلوماتیک : مکتوب تورکی به ‌سلطان عوثمان‌لی محمود اول، قائمه‌ی تورکی به ‌خط خود نادر شاه‌ به ‌حکیم‌اوغلو علی پاشا صدراعظم عوثمان‌لی، تومار مصالحه‌نامه - مسامحه‌نامه ‌به‌ زبان تورکی فصیح و بلیغ در پاسخ به‌ تومار تورکی سلطان عوثمان‌لی که ‌ایل‌چی‌یان وی با خود آورده‌ بودند، انجام مذاکرات رسمی ‌دیپلوماتیک با محمدشاه ‌امپراتور موغال (کورَگانی) پس از جنگ کارنال به‌ سال ١٧٣٩ به‌ دستور ویژه‌ی نادر شاه، صحبت کردن نادر شاه‌ افشار با خلیفه ‌آبراهام گیریت‌لی و پاداش دادن به‌ وی که‌ با نادر شاه ‌به ‌تورکی صحبت می‌کرد، ...

-چاپ اسکناس چرمی‌ «ده‌ییرمه‌ گؤتورو» با متن فارسی – تورکی

-امر نادر شاه ‌به‌ سروده‌ شدن اشعار ماده‌ی تاریخ متعدد به ‌زبان تورکی: ماده‌ی تاریخ تورکی برای درج در کتیبه‌ی مقبره‌ی خودش، ماده‌ی تاریخ به‌ تورکی جغتایی برای اوتاق و یا خیمه‌ی نادری توسط استرآبادی، اشعار ماده‌ی تاریخ تورکی (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان، ...) به‌ مناسبت مطلاسازی - آلتین قاپلاما - حرم علی ابن ابوطالب در نجف، شعر تورکی که ‌به ‌امر نادر شاه ‌افشار برای اعلام و مژده‌گویی (موشتولوق) تولد تیمورخان، نوه‌ی پسری او و نوه‌ی دختری محمدشاه‌ کوره‌که‌ن - گورکان امپراتور تیموری هندوستان به‌ وی ارسال شد ...

-نام‌های فرزندان نادر شاه ‌هم‌خوان با فرهنگ سنتی و معمول نام‌گذاری تورک در عصر وی، و نام‌های نوه‌های وی نمادی از وجود شعور ملی تورکی قوی و تورک‌گرایی بارز در خاندان او است: چنگیز، اولدوزخان، تیمورخان، اوغوزخان، اؤگه‌ده‌ی -اوکتای‌خان،...

-حمایت نادر شاه‌ از تالیف کتب لغت و قواعد زبان تورکی

-اهدای نسخ خطی تورکی به ‌آستان قدس رضوی توسط نادر شاه‌ («سابقه‌ی وقف نسخه‌های توركی به كتاب‌خانه‌ی آستان قدس رضوی به تاریخ ۱۱۴۵ ق حدود سیصد سال پیش باز می‌گردد كه نادر شاه افشار اولین نسخه‌ی توركی را وقف كتاب‌خانه نمود». منبع: محمد وفادار مرادی. نسخه‌های خطی تركی در كتاب‌خانه سركار فیض آثار رضوی)

٣-اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی سلاطین منطقه: نادر شاه ‌شخصا بر تورکمان بودن خود - افشارها مباهات و در هر فرصتی بر آن تاکید می‌کرد. اما تاکید بر اصلیت تورکمانی خود و دیگر سلاطین عصر (عوثمان‌لی، موغال‌های هندوستان، ...)، یک مولفه‌ی اساسی و سیاست راه‌بردی داخلی و خارجی نادر شاه‌ هم بود. نادر شاه ‌واقف بود که‌ تورکیت، اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک، حلقه‌ی اتصال واقعی از یک سو بین تورکان ساکن در ایران – آزربایجان - عراق با عوثمان‌لیان، اوزبیکان تورکستان -  آسیای میانه ‌و موغولان هند و از سوی دیگر با تاریخ تورک و گذشته‌ی تورک‌سالار است. از همین رو او خواستار استفاده‌ی ابزاری از این واقعیت به ‌صورت عاملی تعیین کننده‌ در روابط سیاسی - دیپلوماتیک و مناسبات بین المللی دولت افشاری با دولت‌های تورکیک منطقه‌ بود. هدف نادر شاه‌ از کاربرد کانسپت اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک، مجاب ساختن دولت‌های تورکیک منطقه ‌به ‌ترک مخاصمه‌ و در عوض پذیرفتن متقابل حق حاکمیت سلاطین خویشاوند تورک - تورکمان از سوی یک‌دیگر، مصالحه و نزدیکی و هم‌زیستی و هم‌کاری و هم‌یاری و اتحاد و اتفاق آن‌ها به عنوان فرزندان یک خانواده بود.

نادر شاه ‌با درایت سیاسی، زبان مشترک تورکی (هم‌چنین از بین بردن شیعه‌ی امامی) را هم برای بهبود روابط و مناسبات و تسهیل وصول به ‌اهداف خود و تعمیق هم‌بسته‌گی سلاطین جهان تورک به کار می‌برد. به‌ همین سبب است که ‌پس از نوشتن نامه‌ای «طبق معمول» و عرف مرسوم به‌ فارسی به‌ صدراعظم عوثمان‌لی علی پاشا، قائمه‌ای را که‌ در آن تز و دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی خود را تشریح می‌کرد، به‌ تورکی تورکمانی نوشت.

٤-مشروعیت تورکی و حقانیت حاکمیت تورک‌ها - موغول‌ها بر منطقه: بر خلاف شاه‌ اسماعیل اول که ‌بنیان مشروعیت خود را از وابسته‌گی (ساخته‌گی) به‌ خاندان علی و انتساب به ‌اهل بیت می‌گرفت، نادر شاه ‌مانند دیگر سلاطین تورک، بنیان‌های مشروعیت سیاسی خود را از انتساب به‌ طوائف تورکمان و تورک و تاتار و موغول و اوسطوره‌های تورک ابن یافث و اوغوزخان و متابعت از تؤره - یاسا – تۆزۆک - یوْسۇن‌های تورک – موغول و ... می‌گرفت؛ ‌حاکمیت بر منطقه ‌را حق طبیعی و موهبتی الاهی برای سلاطین تورک – موغول، حاکمیت بر ایران و عراق و ... را حق مشروع تورکمانان، و خود را تالی چنگیز و تیمور می‌دانست.

تاکید مکرر نادر شاه ‌بر تورکمانیت و افشاریت و اصلیت و دوده‌ی تورکمانی افشارها و ماهیت تورکی دولت افشاری،... در مکتوبات و وثیقه‌های قورولتای‌های موغان و نجف و ... همه ‌به ‌دلیل مشروعیت‌آوری آن‌ها است (البته ‌نادر شاه‌ گفتمان «اصلیت تورکمانی» و کلا «مشروعیت تورکی» بر اساس حقانیت حاکمیت تورک - موغول‌ها بر جهان را هم‌چنین برای از بین بردن مشروعیت صفویان که ‌بر اساس مذهب شیعه‌ و انتساب به ‌اهل بیت بود به کار می‌برد):

-نادر شاه‌ در وثیقه‌ی موغان ممالک ایران را از آن تورکمانیه‌ و افشار می‌داند و از خود به‌ صورت «طلای دست افشار معدن پادشاهی» نام می‌برد؛

-در وثیقه‌ی نجف تعبیرات «دودمانِ رفیع الشّانِ تورکمانیه»، «تاج‌بخشِ ملوکِ ممالکِ هند و توران»، «تواریخِ هند و تورک» و .... را به کار می‌برد،

-در طی مذاکرات رسمی ‌با محمد شاه ‌امپراتور موغال (کوره‌که‌ن - کورَگانی) پس از جنگ کارنال به‌ سال ١٧٣٩، بر این واقعیت که‌ هر دوی نادر شاه‌ افشار و محمد شاه‌ موغال اصلیت و تبار تورکمانی دارند تاکید بسیار می‌کند؛

-در شعر (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان) که‌ به ‌امر او به ‌مناسبت مطلاسازی - آلتین قاپلاما - حرم علی ابن ابوطالب در نجف سروده ‌شده بر اصلیت تورکمانی هر دو خاقان تورک، نادر شاه ‌افشار و سلطان محمود عوثمان‌لی تاکید می‌شود، ...

٥-نادر شاه ‌تورک‌گرا و قاماق‌تورک - پان‌تورک بود: نادر شاه ‌علاوه ‌بر داشتن شعور قومی - ملی تورک، یک تورک‌گرا (مرکزیت داشتن هویت تورک برای نادر شاه ‌در عمل سیاسی)، و برجسته‌ترین شخصیت تاریخی و سلطان تورک معتقد به‌ اتحاد قومی ‌تورک و یا پان تورکیسم در تاریخ است. (اغلب سلاطین و خاقان‌های تورک – تورکمان – تاتار - موغول قبل از نادر شاه، مانند جهانشاه‌ قاراقویون‌لو، تیمور کوره‌که‌ن و .... هم دارای شعور قومی‌ تورک، اما به ‌معنی پیش مودرن «حمیت اویماقیت» بودند).  برخی از دولت‌مردان وی مانند میرزا مهدی‌خان استرآبادی و مصطفی‌خان شاملوی افشار و ... از نخستین تورک‌گرایان و ملی‌گرایان تورک و تورکیست‌ها در تاریخ مودرن ملت تورک به شمار می‌روند. جالب توجه‌ است که‌ دومین شخصیت صراحتا معتقد به ‌اتحاد قومی‌ تورک و یا قاماق تورک - پان‌تورک در تاریخ مودرن تورک، جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی‌ - مجدالسلطنه ‌هم یک افشار است.

اتخاذ سیاست «اتحاد اسلام» توسط نادر شاه، پس راندن شیعی امامی - اسلام فارسی و اتخاذ دیپلوماسی سکولار در ارتباط با امپراتوری عوثمان‌لی و دولت‌های تورکیک آسیای میانه ‌و شبه‌ جزیره‌ی هند، - که ‌در عمل پس از انسداد طولانی در دوره‌ی صفوی، راه‌ رهائی توده‌ی تورک ساکن در ایران و آزربایجان و عراق از فاناتیزم دینی - مذهبی را گشود و بازگشت وی به‌ هویت ملی تورک و نزدیکی‌اش به‌ جهان تورکیک را ممکن ساخت؛ و تلاش او برای ایجاد هم‌سویی و هم‌آهنگی بین سلاطین تورک منطقه ‌با استفاده ‌از تز - دوکترین اصلیت تورکمانی-ریشه‌ی تورانی را هم می‌باید در متن و چهارچوب تورک‌گرایی و «قاماق تورک» (پان تورک) بودن نادر شاه، قرائت و تفسیر کرد.

اما مهم‌ترین نمود «قاماق تورک» (پان تورک) بودن نادر شاه، اعتقاد وی به ‌ضرورت نزدیکی بین دو دولت تورک افشار و عوثمان‌لی تا حد یگانه‌گی و اتحاد و ادغام آن دو دولت در یک‌دیگر است. راغب پاشا در کتاب خود جمله‌ای تورکی از نادر شاه‌ را نقل می‌کند که‌ در آن نادر شاه ‌صراحتا خواست خود برای تبدیل دو دولت به‌ یک دولت و ادغام دو کشور به ‌یک کشور را بیان کرده است. خواست نادر شاه ‌برای الحاق دولت افشاری به‌ امپراتوری عوثمان‌لی، تبدیل شدن رسمی ‌دولت افشاری به ‌یک دولت تحت الحمایه -خراج‌گزار (Formal Vassal)  امپراتوری عوثمان‌لی مانند خانات تاتار کریمه‌ و برخوردار شدن از حمایت سیاسی - نظامی‌ سلطان عوثمان‌لی، نه یک تاکتیک، بلکه سیاست استراتژیک و نهادینه‌ی دولت افشار و هدف غایی و درازمدت نادر شاه، از دوران نائب السلطنه‌گی تهماس قولو خان ‌بود که‌ به ‌طور مکرر و مستمر توسط هئیت‌های نماینده‌گی سیاسی - نظامی - دینی متعددی که ‌نادر شاه ‌برای انجام مذاکرات مذکور به‌ عوثمان‌لی می‌فرستاد مطرح ‌شده ‌است. بیان و تحقق این تقاضا پس از قتل نادر شاه ‌از طرف دیگر دولت‌مردان افشاری از جمله ‌ایلچی «مصطفی خان شاملوی افشار» تعقیب شد.....

سؤزلوک:

اِسعاف: بیری‌نین طلب و رجاسی‌نی قبول ایله ‌استدعاسی‌نی یئری‌نه ‌گه‌تیرمه‌ک، برآوردن؛ روا کردن؛ برآوردن حاجت.

ایراد: ذکر نمودن، بیان کردن، خرده‌ گرفتن، بهانه‌ گرفتن، خرده‌گیری، بهانه‌گیری، اعتراض

بذل: بخشش، جود، سخا، عطا، کرم، نواله، عطا؛ داد و دهش.

به ‌شدّ و مد رفتن: [قدیمی، مجاز] خرامیدن؛ با ناز و غرور رفتن.

تاویه- تَأویه: آوخ کردن، آه‌ گفتن، پناه‌ و جای گرفتن، پناه‌ و جای دادن کسی  را

تلمیح: گریز، اشاره، کنایه، اغفال، ایما

توریه- تَوریه: مرامی‌نی گیزله‌مه‌ و ستر و اخفا، بیر قاچ معناسی اولان بیر کلیمه‌نین استعمالی‌یله ‌اه‌ن بعید معناسی‌نین قصد ائدیلمه‌سی

خرام: رفتن به‌ کبر، با تبختر راه‌ رفتن

دوحه- دَوحه: پک بؤیوک و اولو آغاج، درخت تناور؛ درخت بزرگ پرشاخ ‌و بال و پرسایه.

سلوک: بیر یولا گیرمه، بیر سیرایا دیزیلمه

شَدّ: گئدیش، گئتمه، خرامیدن؛ با ناز و غرور رفتن، رحال کردن؛ بستن بار برای رفتن به‌ جایی، از جایی به‌ جایی دیگر کوچ کردن. کنایه‌ از سفر

شفایِ فواد: ایسته‌ک‌له‌ره چاتماق و گؤزله‌نیله‌ن یانیتی آلماق

فواد- فؤاد: اوره‌ک، دل، قلب

قائمه: اوزون کاغیذ اوزه‌ری‌نه ‌یازیلان بویرولتو، امرنامه، رسمی ‌یازی

مرام: مراد؛ مطلوب؛ مقصود؛ آرمان؛ هدف.

مسئول: ایسته‌نیله‌ن، دیله‌نیله‌ن، دیله‌ک، ایسته‌ک، سورولان، مطلوب

مُشْتَبِکْ: آغ گیبی بیر بیری‌نه ‌گیرمیش و قاریشمیش، هؤرولو اولان، تور

مصالحه: آشتی، سازش، صلح

معلوم: دانسته، هویدا، محرز، واضح

ملتحم: درست و پیوسته ‌شدن زخم

نخبه: برگزیده، گزیده، لب، منتخب چکیده، خلاصه، گزیده

نَسَب: اصل، اولاد، تبار، تخمه، دودمان، دوده، گوهر، نژاد، نژاده

تورکیات افشاریان:

نامه‌ی تورکی نادر شاه‌ به ‌خط او و دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک افشاریه‌ و عوثمان‌لی در آن

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_8.html

مکالمات تورکی نادر شاه ‌در قورولتای موغان چؤلو، متن کامل و تصحیح شده - مئهران باهارلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_27.html

سه ‌سلام - سرود نظامی‌تورکی از دولت تورک افشاری

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/06/blog-post_5.html

سکه‌ی تورکی نادر شاه ‌افشار: ده‌ییرمه ‌گؤتورو

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_22.html

نامه‌ی تورکی نادر شاه ‌افشار به ‌سلطان عوثمان‌لی محمود اول

http://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_23.html

دستور نادر شاه ‌برای انجام مذاکرات دیپلوماتیک رسمی ‌در هندوستان به ‌زبان تورکی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_9.html

مصالحه‌نامه‌ی تورکی که‌ به ‌دستور نادر شاه ‌افشار نوشته‌ شد

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_16.html

سنگ‌نوشته‌ی تورکی کلات نوشته ‌شده ‌به ‌امر نادر شاه‌ افشار - کتیبه‌ی نادری

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_30.html

کتیبه‌‌ی تورکی سردر حرم حضرت علی در نجف سروده ‌شده‌ به‌ سفارش نادر شاه

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_13.html

شعر تورکی آرام‌گاه ‌نادر شاه‌ آوشار (افشار)، آخرین جهان‌گیر تورک

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_19.html

متن تورکی وثیقه‌ی اتحاد اسلام نادری - نجف

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/07/blog-post_27.html

موشتولوق - مژده‌نامه‌ی تورکی سروده ‌شده ‌به‌ امر نادر شاه ‌به ‌مناسبت تولد تیمورخان نوه‌ی او و محمد شاه‌ گورکان

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/09/blog-post.html

میرزا زکی ندیم، ایناق نادر شاه: سلطان محمود عوثمان‌لی و نادر شاه ‌افشار دو نخل بوستان تورکمان هستند

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_23.html

تقاضای نادر شاه ‌برای الحاق رسمی ‌دولت تورک افشاری - ایران به ‌امپراتوری عوثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html

انعکاس شعور ملی تورک در نام‌های اشخاص خانواده‌ی جمشیدخان افشار اورومی ‌و نادر شاه‌ افشار، و نبود آن در نام‌های اشخاص خانواده‌ی پیشه‌وری، خیابانی، ستارخان و شاه‌ اسماعیل

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html

نادر شاه‌ افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی‌-١٩١٣

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html

آوشارلارین قوچاق‌لاماسی -افشارلارین دستانی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_20.html

The Chronicle of Abraham of Crete, George A. Bournoutian

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/the-chronicle-of-abraham-of-crete.html

نادر شاه ‌افشار: صفت دیانت و مروت در طایفه‌ی ایرانی نمی‌باشد

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_7.html

سنگ‌‌لاخ، لغتِ نوایی، بسیم آتالای یاییمی، ١٩٥٠

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post.html

نزاع سنی – شیعی، سیاست تفرقه ‌بیانداز و حکومت کن روسیه، سنی‌ستیزی دولت مشروطه‌ی ایران و کامنت تخریبی قاس. ترک.

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_11.html

شعر فخریه‌ی صابر و عناصر هویت ملی تورک در آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_47.html

Nadir Şah’ın kendi elyazısıyla İran Türkîsi’nde yazdığı ve Osmanlılar ile Afşarların “Ortak Türkman Soyu ve Turan Kökeni” doktrinini özetlediği Türkçe mektubu

Nadir Shah`s letter in his own handwriting and in Turkish of Iran (İran Türkisi) summarizing his concept of “Common Turkman Descent And Turan Root” of Afsharids with the Ottomans

 نادیرشاه‌ین اؤز اه‌ل یازی‌سی‌یلا ایران تورکی‌سی‌نده یازدیغی و عوثمان‌لی‌لار ایله آفشارلارین «اورتاق تورکمان سویو و توران کؤکه‌نی» دوکترین‌ینی اؤزه‌ت‌له‌دییی تورک‌جه مکتوبو

نامه‌ی تورکی نادر شاه‌ به ‌خط او و بیان دوکترین اصلیت تورکمانی - ریشه‌ی تورانی مشترک افشاریه ‌و عوثمان‌لی در آن


[1] نادار قولو - نظرقلی، نه‌دیر قولو - نذرقلی: نام تورکی و اصلی نادرشاه افشار به هنگام تولد «نادار - نه‌ده‌ر قولو به‌ی» (نظرقلی بیگ، به فارسی: نَدَرقُلی) و به احتمال کم‌تری «نه‌‌دیر قولو به‌ی» (نذرقلی بیگ، به فارسی: نَدِرقُلی) بود. «نادار-نه‌ده‌ر» تلفظ تورکی «نَظَر» عربی؛ و «ندیر» تلفظ تورکی «نَذْر» عربی است. در زبان تورکی مخصوصا در لهجه‌های طوائف تورکمان، حروف ذ، ظ، ض عربی بعضا تبدیل به د می‌شوند. مانند: قضا به قادا، قاضی به قادی، کاغذ به کاغید، غذا به قیدا، .... وی بعدها به «تهماسب‌ قلی» (به تورکی تایماس قولو - تایماز قولو) منسوب به تهماسب ملقب شد. «تایماس» فورم قدیمی‌تر و تورکی شرقی «قایماز» در تورکی غربی، و به معنی قاییتماز و دؤنمه‌ز- آن که عقب نمی‌نشیند و رجعت و انصراف نمی‌کند، از خود لغزش نشان نمی‌دهد - است. (از نمونه‌های محتمل تبدیل ت-د به ق-ک به هنگام ورود کلمات تورکی به فارسی: ترک  قیریق، تاول  قابار، توش  گوج، داماق  کامه، تره  کره، قاچماق  تازیدن، قاب  تاباق، ....). وی بعد از قورولتای موغان، با تبدیل نام «نادار، نه‌‌دیر» تورکی به «نادر» فارسیزه - عربیزه (به معنی فردی نابغه و کمیاب و ...) «نادرشاه» نامیده شد. نظرقلی - نادارقولو، نذرقلی - ندیرقولو سابقا نام‌هایی مرسوم در میان تورکان بودند. در ایران طوائف و تیره‌ها و روستاهای تورک متعدد با نام ندرلو - ندیرلی، محرف نذرلو - نذیرلی و نادارلو - نادارلی محرف نظرلو - نظرلی وجود دارند: روستای نظرقلی در شهرستان خدابنده (نام صحیح «خارمان‌دلی») در استان زنجان - تورک‌ایلی؛ طائفه‌ و روستای نادارلی در دهستان گونئی میشو - بخش صوفیان - شهرستان چؤسته‌ر (شبستر) در آزربایجان شرقی؛ تیره‌ی ‌ندرلو - ندیرلی از طایفه‌ی دره شوری قاشقایی، .... در تورکیه نیز طوائف چندی از افشارها وجود دارند که گویا پس از قتل نادرشاه به آناتولی (آغری، ماراش، سیواس، گورون، بوز اوق، ...) و بالکان (سیلیستره، ...) مهاجرت کرده‌اند و نادیرلی نامیده می‌شوند. این‌ها همه باید بسته به مورد، ندیرلی و یا نادارلی خوانده شوند.

[2] قوجا راغب مَحْمَد پاشا افندی Koca Râgıp Mehmed Paşa Efendi راس هئیت نماینده‌گی عوثمان‌لی در این مذاکرات؛ دولت‌شخص، دیپلومات، شاعر، کتاب‌خانه‌دار، مترجم و صدراعظم عوثمان‌لی به مدت شش سال و سه ماه در دوره‌ی سلطان عوثمان سوم و سلطان مصطفی دوم بود. وی به امر سلطان محمود اول، در سال ١٧٣٦ جزئیات مذاکرات مذکور و ماوقع و محتویات نشست‌ها و دیدارهای انجام گرفته و مکاتبات متعدد رد و بدل شده‌ی حین آن را در کتابی به اسم تحقیق و توفیق (Tahkik ve Tevfik) ثبت کرد. این کتاب حاوی متون و بیانات تورکی متعدد از نادر شاه و دولت‌مردان افشاری است که به لحاظ تاریخ دیپلوماسی تورک، نواندیشی دینی تورک، تورکیسم، زبان و فرهنگ تورک، ... از ارزش فوق العاده‌ای برخوردارند. راغب پاشا که نظر موافق و مثبتی به تقاضاها و ابتکارات نادر شاه از جمله ایجاد مذهب جدید جعفری به عنوان مذهب پنجم اهل سنت و شناخته شدن آن از طرف سلطان عوثمان‌لی، الحاق - ادغام دولت افشاریه به امپراتوری عوثمان‌لی و تحت الحمایه‌ی آن دولت شدن، ... داشت، در کتاب خود تلاش‌های نادرشاه در این استقامت را با تفصیلات ذکر و ثبت و از آن‌ها صمیمانه حمایت کرده است.

لینک دانلود نسخه‌ی خطی کتاب تحقیق و توفیق، قوجا راغب محمت پاشا

https://ketabpedia.com/تحمیل/تحقیق-و-توفیقاز-راغب-پاشا-1176ق/

[3] “The negotiations connected with this agreement offered early evidence of how Nadir had begun to explore new concepts of royal legitimacy, perhaps in anticipation of soon acquiring even greater power and authority. Ragip Pasha [Rağıp Paşa] reported that Nadir used Abdülkerim Erzincani, an Ottoman qadi as his intermediary with the Sultan during these discussions. According to the Tahkik, Nadir confided secret proposals to him during the negotiations that were to be communicated to the Sultan alone. When these did not seem to produce any reaction, Nadir sent a letter summarizing his ideas to the Ottoman field commander Hekimoglu Ali pasha. In this letter, apparently in his own hand and in a version of Turkish as used in Iran (İran Türkisi), he stated: “In the time of Chingiz Khan, the leaders of the Turkman tribes, who had left the land of Turan and migrated to Iran and Anatolia, were said to be all of one stock and one lineage. At that time, the exalted ancestor of the dynasty of ever-increasing state [Ottoman Empire] headed to Anatolia, and our ancestor settled in the provinces of Iran. Since these lineages are interwoven and interconnected, it is hoped that when his royal highness learns of them, he will give royal consent to the establishment of peace between [us].” This passage indicates that Nadir began developing his concept of a “Turkman” descent that linked him with the Ottomans even before he took the throne”.

Ernest S. Tucker. Nadir Shah’s Quest for Legitimacy in Post –Safavid Iran. Page 37. 2006

No comments:

Post a Comment