شعر تورکی نادر بنا به مناسبت مطلاسازی حرم علی در نجف سروده شده توسط
علی میرزا زكی ندیم، ایناق نادرشاه:
سلطان محمود عثمانلی و نادرشاه افشار، دو نخل بوستان تورکمان هستند
مئهران باهارلی
در
این نوشته یکی از چهار شعر تورکی (نادر بنا و یا ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان) که میرزا زکی معروف
به ندیم، ایناق خاص نادرشاه افشار به امر او به مناسبت مطلاسازی- آلتین قاپلاما-
حرم علی ابن ابوطالب در نجف سروده است را آوردهام[1]. این شعر به لحاظ ذکر اصلیت
و هویت قومی «تورکمان» نادرشاه افشار و سلطان محمود اول عثمانلی؛ انعکاس سیاست
اتحاد اسلام نادرشاه –دولت تورک افشار؛ پذیرش، تمجید و ستایش سلطان عثمانلی به
عنوان خلیفهی مسلمانان و حافظ حدود و مرزهای جهان اسلام؛ و لزوم همکاری و همگرایی
دو دولت تورک افشار و عثمانلی، یک سند ارزشمند تاریخی و دارای اهمیت فوق العاده است.
١-گونبد
مرقد علی ابن ابوطالب، برای اولین بار در سال ١٦٤٩ توسط محمدپاشا
والی عراق امپراتوری عثمانلی با طلا پوشانیده و دارای مناره شد[2]. نود سال بعد به سال ١٧٣٢، هنگامی
که به امر خاقان تورک نادرشاه افشار در مرقد تغییرات و تعدیلات اساسی
انجام داده میشد طلاکاری قبلی برچیده و گونبد به همراه منارهها و نمای ایوان شرقی
در شکل امروزی آن از نو تذهیب شد. اولین ضریح نقرهای این حرم نیز هدیهی خاقان
دیگر تورک، آقامحمدخان قاجار به آن است.
٢-نادرشاه افشار هنگام مطلاسازی بقعهی علی ابن ابوطالب در
نجف، فرمان داد تا چند قطعهی مادهی تاریخ به زبان تورکی
سروده شود. یکی از این مادههای تاریخ، قصیدهی معروف میرزا عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی
متخلص به نشاء ویا نشئه تبریزی، ریاضیدان، خطاط و ملک الشعرایِ دولت تورک افشار و
از احفاد سلطان نویان جهانشاهخان تورکمان قاراقویونلو است که آن را به امر
نادرشاه به زبان تورکی سرود. این قصیدهی تورکی سپس با آب طلا و شنگرف نوشته شد و به
صورت یک کتیبه در بالای ایوان -سردر حرم علی ابن ابوطالب نصب گردید[3].
٣-
میرزا محمّد زكی معروف به ندیم، از ادیبان و رجال سیاسی دورهی سلطان حسین صفوی و از
ایناقهای (ندیم خاص) نادرشاه هم به امر او طلاسازی گونبد مرقد علی ابن ابوطالب و
برخی از تعمیرات آن را در چهار شعر تورکی به نظم کشیده است. یکی از این چهار قطعهی
تورکی (شهریارِ افشار، نادر قولو)، به سال ١٧٣٦ بر کتیبهی ساق (گریو) گونبد حرم
نصب شد[4]. (کتیبههای ساق گونبدها، از
نمونههای معماری سنتی تورک هستند. برجستهترین آنها در گونبدهای تورک گنبد قابوس-
سلجوقی، گونبد سلطانیه –ایلخانی، .... دیده میشود.).
در اهمیت و مضمون شعر تورکی مادهی تاریخ ندیم (ایکی نخلِ بوستانِ
تورکمان)
١-میرزا
محمد زکی ندیم، ظاهرا یک تاجیک اصلا مشهدی بزرگ شده در اصفهان و یک شیعهی متعصّب و
سنّیستیز بود (به همین سبب بعدها از خدمت در دولت افشاری برکنار شد و یا کنار
گرفت). بنابراین موارد ذکر شده در این شعر، مخصوصا در مورد اتحاد اسلام و سیادت
سلطان عثمانلی به عنوان خلیفهی مسلمین و .... باورهای شخصی او نبوده، مواضع رسمی
دولت تورک افشار هستند که به امر شخص نادرشاه و مجبورا در شعر (ایکی نخلِ بوستانِ
تورکمان) گنجانده شدهاند.
٢-تورکی دیوانی مشترک اوغوز غربی: این شعر مانند دیگر اشعار
تورکی ندیم و نشاء و ... به تورکی دیوانی مشترک اوغوز غربی است. یعنی زبان تورکی
که تلفیقی است از لهجهی تورکمانی و تورکی عثمانلی (بنایی به جای بنانی یعنی بنا
را) با عناصری از تورکی قدیم (اوْل به معنی آن) و تورکی شرقی-جغتایی (دولتنی به
جای دولتی یعنی دولت را، حالیندین به جای حالیندان یعنی از حالش)، ...
٣-شعور قومی تورک نادرشاه: امر نادرشاه افشار به سروده شدن شعر
مادهی تاریخ (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان) به زبان تورکی، آن هم به یک مقام تاجیک،
نشانگر شعور قومی تورک نادرشاه افشار و اهمیتی که وی بر کاربرد رسمی و مکتوب زبان
تورکی میداد است.
٤- رسمیت زبان تورکی در دولت افشار: شعر تورکی مادهی
تاریخ (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان)، سندی دال بر رسمیت زبان تورکی در دولت تورک
افشار است. اساسا بدین سبب که به امر عالیرتبهترین مقام دولت تورک افشار یعنی
شخص نادرشاه افشار سروده شده است. به دلیل رسمی بودن زبان تورکی در دولت افشاری است
که مقامی مانند ندیم که اصلا تاجیک بود، بر زبان تورکی مسلط بود.
٥- مقام رسمی-دولتی ایناق: علاوه بر آمر، سرایندهی شعر
تورکی مادهی تاریخ (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان) میرزا زکی یک مقام عالیرتبه و
رسمی دولت تورک افشار است. (سرایندهی مادهی تاریخ تورکی دیگر که بر کتیبهی
ایوان حرم نقش بست، میرزا عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی نشاء هم دارای منصب رسمی ملک
الشعرائی تورکی بود). میرزا محمّد زکی دارای مقام «ایناق» در دولت نادرشاه افشار
بود[5] و به سبب دارا بودن مقام
«ایناق»، متخلّص به «ندیم» شد. «ایناق» (ییناق، ایناغ، اناق، ایناک، عیناق، ...) رتبه
و عنوانی تورک در دولتهای تورک-موغول به معنی ملازم، مقرب، ندیم معتمد و مصاحب
حکام تورک است که وظیفهی سفارت و رساندن پیغامهای وی را هم بر عهده داشت و
معمولا فرماندهی واحدهای نظامی معینی هم بود. در دورهی دولت تورک سلجوقی، ایناق
عنوان مشاور معتمد، محرم حاکم و وزیر مورد اعتماد سلطان بود. واژهی ایناق، همریشه
با نام دو رتبه –عنوان دیگر تورک «اینال-یینال» و «اینانج-یینانج»، هر سه برگرفته از
مصدر اینانماق است.
٦-اصلیت تورکمانی سلاطین منطقه: در شعر (ایکی نخلِ بوستانِ
تورکمان) بر اصلیت تورکمانی هر دو خاقان تورک، نادرشاه افشار و سلطان محمود عثمانلی
تاکید شده است. تاکید بر اصلیت تورکمانی خود و دیگر سلاطین عصر (عثمانلی، موغالهای
هندوستان، ...)، یک مولفهی اساسی و سیاستی راهبردی داخلی و خارجی نادرشاه بود:
الف- مشروعیت تورکی: نادرشاه مانند دیگر سلاطین تورک، حاکمیت بر منطقه
را حق طبیعی و موهبتی الاهی برای سلاطین تورک –موغول حاکمیت بر ایران و عراق و ...
را هم حق مشروع تورکمانان میدانست.
ب-نادرشاه
واقعیت تبار و هویت قومی تورکمانی خود و سلاطین همجوار را در عرصهی دیپلوماتیک، برای
مجاب ساختن آنها به ترک مخاصمه و در عوض نزدیکی و همزیستی و همکاری سلاطین
خویشاوند تورک-تورکمان بکار میبرد.
٧-اتحاد اسلام نادری: در این شعر (ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان) با بیان
اینکه نادرشاه برای اتحاد بین مسلمانان و یگانهگی و از بین بردن تفرقه در دین
تلاش میکند، به سیاست اتحاد اسلام او اشاره شده است:
اوْلا شاها یار، توفیقِ خدا- سعی ائدیر تا بیر اوْلا اسلام و دین
٨- سلطان عثمانلی خلیفهی مسلمانان: در ابیات متعدد شعر (ایکی نخلِ
بوستانِ تورکمان)، سلطان محمود اول عثمانلی به عنوان خلیفهی مسلمانان و حافظ
حدود و مرزهای جهان اسلام و محبوب پیغامبر اسلام و سایهی خداوند و پادشاه برّ و
بحر و ... توصیف و ستوده شده است. قبول سیادت و آقایی سلاطین عثمانلی به عنوان
خلیفهی مسلمانان اعتقاد اصولی و سیاست راهبردی نادرشاه بود. وی سلطان عثمانلی
را خلیفهی قاطبهی اهل اسلام و رهبر معنوی و حتی سیاسی آنها میدانست. این موضع
نادرشاه همچنین از آن جهت دارای اهمیت و معنیدار است که سلطان محمود اول شخصیتی
است که تمام قفقاز و اوستانهای امروزی آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی، همدان، کرمانشاه
و کوردستان یعنی بخش اعظم تورکایلی را فتح و به قلمروی عثمانلی الحاق کرده بود:
بو بنایا رایی چون توتموش قرار- حضرتِ ضِلّ الآهی خوندکار
اوْل خدیوِ عرصهگاهِ بحر و برّ- آفتابِ مشرقِ فتح و ظفر
اوْل خلیفه، خاصِّ خیرالمرسلین- حافظِ حدّ [و] ثغور المسلمین
یادگارِ پادشاهانِ سلف- کیم ائدیپلهر کافِ کفرون برطرف
وئردیلهر خوش ساحتِ اسلاما رنگ- تؤکدولهر قانلار که روم اولدو
فرنگ
سلطنت محصولو عدل و داد ایمیش- دنیادا قآلان ذخیره آد ایمیش
حق وئره توفیق کیم بو دولتین- دادالار شهدِ صلاحِ ذاتِ بین
خوندکارین عاقبت محمود اوْلا- خدمتینده شرِّ دین مردود اوْلا
٩- دوستی و اتحاد پایدار با امپراتوری عثمانلی: در شعر (ایکی نخلِ
بوستانِ تورکمان) لزوم همکاری و همگرایی بین دو دولت تورک- تورکمان افشار و
عثمانلی تاکید شده است. نادرشاه خواستار دوستی و اتحاد پایدار با امپراتوری عثمانلی،
حتی نهایتا در شکل مزج و ادغام سیاسی-اداری دو دولت تورک افشار و عثمانلی بود.
اهلِ اسلاما حمایت ائیلهسین- ایکی دولتنی اعانت ائیلهسین
یئر اوز.وند.ه ایکی سلطانِ سعید-مردم ایچون اوْلالار چشمِ اومید
ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان-اوْلالار همدست چون تیر و کمان
روشن اولسون ایکی چشمِ سلطنت -کوُر اوْلسون چشمِ کفر و ملعنت
١٠- سلطان عثمانلی خادم و متولی حرمین شریف: چند بیت پایانی (ایکی
نخلِ بوستانِ تورکمان) در وصف والی عثمانلی بغداد است. زیرا همانگونه که در مادهی
تاریخ نشاء تبریزی هم ذکر میشود، امر مذهّب ساختن حرم امام علی به رضا و اذن
سلطان عثمانلی و مساعدت و همکاری والی عثمانلی بغداد انجام گرفت. اساسا نادرشاه سلطان
عثمانلی را خادم حرمین شریف و متولی آن میدانست.
اوْلا دائم قوللوغوندا یا الآه-والییِ بغدآد کیمی خیرخواه
احمدِ محمود سلطانی سئوهن-حُسنِ اخلاصیندا فرزندِ حَسَن
خیرخواهِ جمله خلقاللهدیر-بو قاپیدا بندهیِ درگاهدیر
تآپمیش چون بدوِ حالیندین شرف-بو مقدّس یئرده چون درِّ نجف
ائیلهدی توفیقله سعیِ تمام-یاپدی بو عالی بنایی والسّلام
غارتگری
مدنی ناسیونالیسم افراطی و نژادپرستی فارسی و کوردی
امروزه
هویت، فرهنگ و مدنیت تورک در ایران، نه تنها در معرض تهاجم و غارتگری قومیتگرایی
افراطی فارسی-پانایرانیسم- نژادپرستی ایرانی-آریایی رسمی و دولتی و نهادینه، بلکه
در معرض تهاجم قومیتگرایی افراطی کوردی-نژادپرستی کوردی هم قرار دارد.
دو نمونه از غارتگری فارسی:
١-کتیبهدزدی فارسی: ماجرای مذهّب نمودن حرم نجف در منابع تاریخی
متعدد، از جمله جهانگشای نادری و عالم آرای نادری و ...، به همراه تمام و یا بخشهایی
از اشعار تورکی نشاء تبریزی و میرزا زکی ندیم و ... ذکر شده است. با اینهمه شخصی
به اسم علیرضا بهرمان، عضو هئیت علمی پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و
گردشگری، با سائقهی قومیتگرایی افراطی فارسی-پانایرانیسم، در مقالهای خود را
کاشف و رمزگشای شعر معلوم ندیم (شهریارِ افشار، نادر قولو) منقوش بر کتیبهی ساق
گونبد حرم نمایانده، و در یک دروغ حیرتانگیز دیگر و با احمق شمردن مخاطبان خود، شعر تورکی
(شهریارِ افشار، نادر قولو) ندیم را، -علی رغم آن که برخی از آن ابیات تورکی را در
مقالهی خود هم نقل کرده - «فارسی» خوانده است. (شعر تورکی ندیم (شهریار افشار
نادر قولو) منقوش بر کتیبهی ساق گونبد حرم علی ابن ابوطالب و نقدی بر «شارلاتانیزم
قومیتگرایی فارسی» مذکور، موضوع یک نوشتهی جداگانهی من خواهد بود).
٢-معماری دزدیفارسی: دولت ایران-پانایرانیسم که به جدیت مشغول به وارونهنمایی
و بازنویسی تاریخ و غارت همه جانبهی میراث مدنی و فرهنگی تورک هستند، اخیرا «معماری
سلجوقی» و «معماری خوارزمشاهی» را «معماری رازی»، «معماری موغولی-ایلخانلی»
و «معماری تیموری» را «معماری آزری-آزربایجانی»، معماری قاراقویونلو»
و «معماری قیزیلباش (صفویه)» را «معماری اصفهانی» و همهی اینها را که جمعا
«معماری تورک» هستند «معماری ایرانی» مینامند.
نمونهای از غارتگری کوردی:
گروههای
افراطی کورد، با دستآویز قرار دادن کوردزبان شدهگی گروههایی از تورکان افشار،
کل افشارها و در این میان نادرشاه افشار را هم کورد معرفی میکنند. اسنادی مانند
شعر (ایکی نخل بوستان تورکمان)، از جهت روشنگری بر تورکمان و تورک بودن نادرشاه و
افشارها هم مفید و موثق هستند. (وجود گروههایی کوردزبان شده از تورکها، دلیل
کورد بودن آنها نیست. بلکه دلیلی است بر این واقعیت که تودهی موسوم کورد موجود
در ایران و خاورمیانه-آسیای صغیر، مانند فارسهای ایران، در اساس گروههای عرب و
تورک-تورکمان-تاتار-موغول آمیخته با برخی ایرانیکزبانها است).
میرزا زكی ندیم، ایناق نادرشاه:
ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان
یا ربا تا وآر بو نادرْ بنا
اوْلا شاها یار، توفیقِ خدا
سعی ائدیر تا بیر اوْلا اسلام و دین
ایستهرهم روحِ امیرالمومنین
اهلِ اسلاما حمایت ائیلهسین
ایکی دولتنی اعانت ائیلهسین
بو بنایا رایی چون توتموش قرار
حضرتِ ضلّ الآهی خوندکار
اوْل خدیوِ عرصهگاهِ بحر و برّ
آفتابِ مشرقِ فتح و ظفر
اوْل خلیفه، خاصِّ خیرالمرسلین
حافظِ حدّ [و] ثغور المسلمین
یادگارِ پادشاهانِ سلف
کیم ائدیپلهر کافِ کفرون برطرف
وئردیلهر خوش ساحتِ اسلاما رنگ
تؤکدولهر قانلار که روم اولدو فرنگ
سلطنت محصولو عدل و داد ایمیش
دنیادا قآلان ذخیره آد ایمیش
حق وئره توفیق کیم بو دولتَیْن
دادالار شهدِ صلاحِ ذاتِ بین
یئر اوز.وند.ه ایکی سلطانِ سعید
مردم ایچون اوْلالار چشمِ اومید
ایکی نخلِ بوستانِ تورکمان
اوْلالار همدست چون تیر و کمان
روشن اولسون ایکی چشمِ سلطنت
کوُر اوْلسون چشمِ کفر و ملعنت
خوندکارین عاقبت محمود اوْلا
خدمتینده شرِّ دین مردود اوْلا
اوْلا دائم قوللوغوندا یا الآه
والییِ بغدآد کیمی خیرخواه
احمدِ محمود سلطانی سئوهن
حُسنِ اخلاصیندا فرزندِ حَسَن
خیرخواهِ جمله خلقاللهدیر
بو قاپیدا بندهیِ درگاهدیر
تآپمیش چون بَدْوِ حالیندین شرف
بو مقدّس یئرده چون درِّ نجف
ائیلهدی توفیقله سعیِ تمام
یاپدی بو عالی بنایی والسّلام
OSMANLI VE AFŞAR, TÜRKMAN BAHÇESİNİN İKİ
AĞACIDIR
OTTOMANS AND AFSHARIDS ARE TWO TREES OF THE
SAME TURKMAN (TURCOMAN) GARDEN
NÂDİR ŞAH AFŞAR’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE SÖYLENMİŞ HAZRET-İ
ALİ TÜRBESİ’NİN ALTIN KAPLAMA KOŞUĞU:
İnaq
Mirze Zeki Nedim
Ya Reba!
tâ vâr bu Nâdir Binâ
Ôla Şâh’a
yâr tevfîq-i Xuda
Se’y édir
tâ bir ola İslâm u din
İsterem rûh-i
emîr el-mü’minin
Ehl-i İslâm’a himâyet
éylesin
Îki devletni iânet
éylesin
Bu binâya re’y-i çün
tutmuş qerâr
Hezret-i Zill-i ilâhi,
xûndkâr
Ol xedîv-i ersegâh-i
behr ü berr
Âfitâb-i meşriq-i feth
ü zefer
Ol xelîfe, xass-i xéyr
el-mürselîn
Hâfiz-i hedd ü suğur el-Müslimîn
Yâdigâr-i pâdişâhân-i
selef
Kim édipler kâf-i küfr’ün
berteref
Vérdiler xoş sâhet-i
İslâm-a reng
Tökdüler qanlar ki Rûm
oldu fireng
Seltenet mehsûlu edl ü
dâd imiş
Dünyada qâlan zexîre âd
imiş
Haq vére tevfîq kim bû
devleteyn
Dâdalar şehd-i selâh-i
zât-i béyn
Yér üzünde îki sultân-i
seîd
Merdüm îçün ôlalar çeşm-i
ümid
Îki nexl-i bûstân-i
Türkman
Ôlalar hemdêst çün tîr
ü keman
Revşen olsun îki çeşm-i
seltenet
Kûr olsun çeşm-i küfr ü
mel’inet
Xûndkârım! âqibet mehmûd
ola
Xidmetinde şerr-i din
merdûd ola
Ôla dâim qulluğunda yâ
ilah
Vâli-yi Bağdâd kîmi
xéyrixah
Ehmed-i mehmûd Sulân-ı séven
Hüsn-i ıxlâsında
ferzend-i hesen
Xéyrixâh-i cümle xelq
ül-lâhdır
Bu qapıda bende-yi dergâhdır
Tâpmış çün bédv-i hâlındin
şeref
Bû müqeddes yérde çün
dürr-i Necef
Éyledi tevfîqle se’y-i
tamâm
Yapdı bu âli binâyı, vesselâm
سؤزلوک:
افرنگ: سریر و تخت پادشاهی
ایناق (ییناق، ایناغ، اناق، ایناک، عیناق، ...): رتبه و عنوانی
تورک در دولتهای تورک-موغول به معنی ملازم، مقرب، ندیم معتمد و مصاحب حکام تورک که
وظیفهی سفارت و رساندن پیغامهای وی را هم بر عهده داشت و معمولا فرماندهی
واحدهای نظامی معینی هم بود. در دورهی دولت تورک سلجوقی، ایناق عنوان مشاور
معتمد، محرم حاکم و وزیر مورد اعتماد سلطان بود. واژهی ایناق، همریشه با نام دو
رتبه –عنوان دیگر تورک «اینال-یینال» و «اینانج-یینانج»، هر سه برگرفته از مصدر اینانماق
است
ثغور: کلمهای عربی به معنی سرحدها، مرزها. بندها، حدود. جمعِ ثغر. همچنین
نام آن قسمت از بلاد شام که نزدیک به قلمروی روم بود (ماراش، آدانا، تارسوس،
مالاتیا، ...). ممکن است «ثغر» معرّب «سینیر تورکی» (Sınır) که گفته میشود خود تورکی شدهی «سینیر
یونانی» (Σύνορον) است باشد.
حالیندین: حالیندان
خَدیو: عنوانی به معنی امیر، پادشاه، خلیفه، سلطان، شهریار برای صدراعظمهای
عثمانلی، همچنین تا سال ١٩١٤ برای والیان مصر وابسته به امپراتوری عثمانلی
خوندکار، خونکار: لقب و عنوانی به معنای پادشاه و حکمدار و سلطان که برای
سلاطین عثمانلی و ندرتا برای بعضی از شخصیتهای معنوی مانند حاجی بکتاش ولی خوراسانلی
بکار میرفت.
دُرّ نجف: اشاره به مرقد علی ابن ابوطالب در نجف. همچنین نام منظومهای
که ندیم پس از گریختن به نجف به هنگام حملهی افغانها به اصفهان، آن را در شرح
وقایعی که در آن حین دیده بود به نگارش در آورد.
روم: آناتولی مرکزی، بعدها نامی برای همهی قلمروی سلاطین عثمانلی در آسیای
صغیر
قوللوق: خدمت
کاف کفر: از عطار: كاف كفر ای جان به حق المعرفه/ خوشترم آید ز
فاء فلسفه
ملعنت: بدذاتی، شیطنت
نادر بنا: نادر بنا به تورکی یعنی بنای نادر و کمیاب، همچنین بنایی
که نادرشاه ساخته است. در اینجا ندیم صنعت ایهام-توریه (آوردن واژهای با حداقل دو
معنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد) را بهکار برده است.
یاپدی: ساخت، بنا کرد
گؤروتون
یازیسی: نادیرشاه افشارین بویروغویلا امام علی مرقدینده یازیلمیش اولان تورکجه
یازیتلار. ندیمین قوشوغو، تبریزلی نشاءین
قوشوغو
مادههای تاریخ تورکی سروده شده به امر نادرشاه افشار
سرودهی نشاء تبریزی
کتیبهی
تورکی «سردر حرم» حضرت علی در نجف سروده شده به سفارش نادر شاه به مناسبت مطلا
ساختن آن
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_13.html
منظومهی
تورکی «مقبره-آرامگاه» نادرشاه آوشار (افشار)، آخرین جهانگیر تورک سروده
شده به سفارش نادر شاه
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_19.html
شعر
تورکی «رواق» مقدسهی روضهی حضرت علی در نجف سروده شده به سفارش نادر شاه
(منتشر خواهد شد)
سرودهی میرزا زکی ندیم
شعر
تورکی «نادر بنا» به مناسبت مطلاسازی حرم علی در نجف سروده شده توسط علی میرزا زكی
ندیم، ایناق نادرشاه: سلطان محمود عثمانلی و نادرشاه افشار، دو نخل بوستان تورکمان هستند
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_23.html
شعر
تورکی «بارگاه سلطانی» حضرت در نجف سروده شده توسط علی میرزا زكی ندیم، ایناق
نادرشاه
(منتشر خواهد شد)
شعر
تورکی «معلّی گنبد» حضرت در نجف سروده شده توسط علی میرزا زكی ندیم، ایناق نادرشاه
(منتشر خواهد شد)
شعر
تورکی «خجسته حریم»
حضرت در
نجف سروده شده توسط علی میرزا زكی ندیم، ایناق نادرشاه
(منتشر خواهد شد)
سرودهی گلبن افشار
سنگنوشتهی
تورکی «کلات» نوشته شده به امر نادرشاه افشار- کتیبهی نادری
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_30.html
سرودهی
مهدی خان استرآبادی
ماده
ی تاریخ تورکی برای «اوتاق و یا خیمهی نادری» که میرزا مهدی خان استرآبادی آنرا
به دستور نادرشاه به تورکی (جغتایی) سرود
(منتشر خواهد شد)
برای مطالعهی بیشتر:
سه
سلام-سرود نظامی تورکی از دولت تورک افشاری
مکالمات
تورکی نادرشاه در قورولتای موغان، متن کامل و تصحیح شده- مئهران باهارلی
سکهی
تورکی نادرشاه افشار: دهییرمه گؤتورو
دستور
نادرشاه برای انجام مذاکرات دیپلوماتیک رسمی در هندوستان به زبان تورکی
نامهی
تورکی نادرشاه افشار به سلطان عثمانلی محمود اول
مصالحهنامهای
که به دستور نادرشاه افشار به زبان تورکی نوشته شد
تقاضای
نادرشاه برای الحاق رسمی دولت تورک افشار-ایران به امپراتوری عثمانلی و تحت
الحمایهی آن دولت شدن
متن
تورکی وثیقهی اتحاد اسلام نادری- نجف
نادرشاه
افشار: صفت دیانت و مروت در طایفهی ایرانی نمیباشد
نادرشاه
افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی -١٩١٣
آوشارلارین
قوچاقلاماسی (افشارلارین دستانی)
انعکاس
شعور ملی تورک در نامهای اشخاص خانوادهی جمشیدخان افشار اورومی و نادرشاه افشار،
و نبود آن در نامهای اشخاص خانوادهی پیشهوری، خیابانی، ستارخان و شاه اسماعیل
[1] دانلود دیوان یا کلیات ندیم مشهدی (از: میرزا زکی مشهدی متخلص به
ندیم.)
[2] برای نخستین بار هارون الرشید به سال ٨١٦، قبهای بر مزار منسوب
به علی ابن ابوطالب ساخت. پس از تخریب آن قبه، داعی صغیر (محمد بن زید) در سال ٨٦٣
یک قبهی جدید و بارگاهی به آن افزود. بین سالهای ١٤٩٤-١٦٢١، شاهان دولت تورک قیزیلباش
(شاه اسماعیل اول، شاه عباس اول، شاه صفی) همزمان با اقدام به توسعهی شهر نجف و
ساختن حصار آن، بنای حرم را هم تجدید، گونبد آن را تعمیر و کلّیهای شامل دارالشفا
و دارالضیافه به آن اضافه کردند.
[4] کتیبهی حاوی شعر تورکی ندیم (شهریار افشار
نادر قولو) نصب شده بر ساق گونبد حرم پس از ٢٥٠ سال، یعنی حدود ٣٥ سال پیش کنده شد.
کتیبهی حاوی شعر تورکی نشاء تبریزی بر سردر ورودی ایوان حرم هم، به همان سرنوشت
دوچار و ظاهرا به دستور صدام حسین کنده و به جای آنها خشتهای طلا نصب شده بود.
تا آن که به دستور آیت الله سیستانی اقدام به تعمیر و جایگزینی اشعار توسط ستاد
بازسازی عتبات استان خوزستان گردید.
[5] میرزا محمّد زکی در زمان شاه سلطان حسین صفوی ملازم محمّد زمان
خان بیگدلی سپهسالار خراسان و محمّد قلی خان بیگدلی شاملو آخرین وزیر اعظم دیوان
اعلی بود. به هنگام حملهی افغانها به اصفهان فرماندهی قزلباشان در دفاع از پایتخت
دولت تورک قیزیلباشی را بر عهده داشت. در طلوع دولت نادر با گروهی از وابستهگان
سلسلهی صفویه مانند حسنعلیخان معیرالممالک و میرزا ابوالقاسم صدر کاشی و نظرعلیخان
و طهماسبخان جلایر، در اصفهان برای خلع شاه طهماسب و فراهم آوردن موجبات پادشاهی
نادرشاه فعالیت کرد. بعدها به نادر پیوست و به مقام ایناق نادرشاه افشار رسید.....
No comments:
Post a Comment