Wednesday, May 27, 2020

فارسی و تورکی دو زبان عمومی ایران هستند.غالب محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به فارسی و تورکی است.


المآثر و الآثار:
فارسی و تورکی دو زبان عمومی ایران هستند.
غالب محاورات و مکالمات ناصرالدین شاه به فارسی و تورکی است.
ناصرالدین شاه بر تورکی جغتایی (چاغاتای) مسلط و آشنا به تورکی عثمانلی است.

مئهران باهارلی

محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم)[1] مراغه‌ای (۲۶ شهریور ۱۲۲۲ مراغه، ۱۴ فروردین ۱۲۷۵ تهران) ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتمادالسلطنه؛ دولت‌مرد، نویسنده و جوغرافی‌دان تورک و وزیر «انطباعات و دارالترجمه» عهد ناصرالدین شاه، فصل اول کتاب خود «المآثر و الآثار» را تحت نام «بابِ اوّل در ذکرِ شمّه‌ای از شمایل و فضائلِ خاصّه‌یِ پادشاهِ جمجاه خلّدالّله ملکه و سلطانه» به خصوصیات شخصی ناصرالدین شاه، از جمله قابلیت‌های وی در عرصه‌های زبان‌دانی و شعر، هنرهای نقاشی و خوش‌نویسی، فن دیپلوماسی، علوم مودرن جوغرافیا و ستاره‌شناسی، و ورزش‌های تیراندازی و اسب‌سواری و .... اختصاص داده است[2].

در بخش مربوط به زبان‌دانی، محمدحسن خان اوتوزایکی‌لی مراغه‌ای نکات مهمی را، هم در مناسبت ناصرالدین شاه با زبان تورکی (فصاحت و بلاغت وی در تورکی رایج در ایران، تسلط وی بر تورکی جغتایی، ...)، و هم در موقعیت تورکی در ایران (یک زبان عمومی بودن آن) ذکر کرده است. در زیر نخست پاراگراف مذکور و سپس چند توضیح مربوطه را داده‌ام:

کتاب الماثر و الاثار، جلد اول؛ صص ٥- ٦، داش باسما[3]

اما تکلّم خسروانی ناطقه در کمال فصاحت است و منتهای بلاغت. و اگر کسی به سرعت نوشتن تواند و بیانات و خطابه‌ها که در هر مورد و مقام تقریر می‌فرمایند، حتی دستورالعملی که در مقاصد و مهام می‌دهند عیناً تحریر نماید، هر که بخواند بداند که به لطف عبارات و انسجام کلمات و استعارات افصح المتکلّمین شیخ سعدی علیه الرّحمه می‌باشد. و با وجود طلاقت لسان و ذلاقت بیان جهیر الصوت می‌باشند و این را نیز ارباب قیافت، دلیل بر شجاعت گرفته‌اند.

غالب محاورات و مکالمات ملوکانه به زبان فارسی و تورکی آزربایجانی است که دو لغت عمومی مملکت ایران می باشد. و از السنه‌ی خارجه زبان فرانسه را در کمال خوبی می‌دانند و زیاده از سی هزار لغت در خاطر دارند. به این زبان هم سخن می‌گویند و هم می‌نویسند و هر کتاب و مطلب مشکلی را بدون معاونت مترجم و کتاب لغت ترجمه می‌کنند و اگر به زبان فرانسه کمتر حرف زنند محض تعمّد است. انگلیسی را در اوان ولیعهدی تحصیل کرده می‌خوانند. تورکی جغتایی [- و تورکی عثمانی]که اینک در ممالک عثمانی متعارف است- را کاملا می‌دانند و مشکلات که در املاء و منشات آن زبان است جمله در آن حضرت واضح و آسان باشد. چندی هم به تحصیل زبان روسی پرداخته و با صعوبت خواندن الفبای آن، این کار را نیز ساخته‌اند.


Sunday, May 24, 2020

گؤرگۆ قۇرال‌لارێ- بۆیۆلۆ سؤزله‌ر


گؤرگۆ قۇرال‌لارێ- بۆیۆلۆ سؤزله‌ر
GÖRGÜ QURALLARI- BÜYÜLÜ SÖZLER

اؤتۆنج‌له - ÖTÜNCLE
باغێش‌لایێنێز - BAĞIŞLAYINIZ
اۆزگۆنه‌م - ÜZGÜNEM
اؤودۆله‌ر - ÖVDÜLER




Friday, May 22, 2020

برپاکردن طاق نصرت در تبریز در پیشواز اوردوی تورک -اسلام، تقدیم دسته‌های گل از طرف دختران تبریزی به خلاص‌کاران تورک

توفیق همدانی:

 

برپاکردن طاق نصرت در تبریز در پیشواز اوردوی تورک - اسلام

تقدیم دسته‌های گل از طرف دختران تبریزی به خلاص‌کاران تورک

قتل شوهر خواهر تزار روسیه در قوشاچای و کونسول روسیه در ساووج‌بولاق

 

مئهران باهارلی


در این نوشته، یک مقاله‌ی دیگر سید محمد توفیق بیگ همدانی، از رهبران و شخصیت‌های ملی تورک در ربع اول قرن بیستم اصلا از ناحیه‌ی همدان در جنوب تورک‌ایلی، را داده‌ام[1]. توفیق بیگ همدانی که از تئوریسین‌های حرکت اتحاد اسلام و استراتژیست‌های نبرد بر علیه دولت‌های متخاصم و متجاوز ائتلاف مثلث (روسیه، انگلستان، فرانسه) در سال‌های جنگ جهانی اول بود، در آن سال‌ها در نشریات گوناگون به اطلاع‌رسانی فعالانه و مداوم به افکار عمومی عوثمان‌لی در باره‌ی انعکاس این جریانات در عموما جهان اسلام و خصوصا ایران می‌پرداخت[2].

در این مقاله نیز سید محمد توفیق بیگ همدانی به تاثیرات اعلان جهاد امپراتور عوثمان‌لی بر علیه ائتلاف مثلث در عالم شیعه، و پیوستن گسترده‌ی مردم و ایلات و روحانیون و روشن‌فکران و مقامات تورک در ایران به اوردوی اسلام - عوثمان‌لی پرداخته و در این میان به مطالب بسیار مهم تاریخی، از جمله آزادسازی تورک‌ایلی توسط اوردوی متحد تورک اسلام [عوثمان‌لی و مجاهدین تورک بومی]، فتح تبریز، مراسم استقبال و پیشواز تاریخی مردم تبریز و برپا ساختن طاق نصرت در استقبال از اوردوی تورک اسلام و تقدیم دسته‌های گل از طرف دخترکان تبریزی به عساکر عوثمان‌لی و مجاهدین تورک بومی، گرفتن انتقام ثقه الاسلام که چند سال پیش به همراه یارانش توسط روس‌ها در تبریز به دار آویخته شده بود، قتل شوهر خواهر تزار روسیه در قوشاچای و کونسول روسیه در ساووج بولاق اشاره کرده است.

در زیر نخست چند توضیح، سپس اصل تورکی مقاله‌ی تاریخی سید محمد توفیق بیگ همدانی و در پایان ترجمه‌ی کلمه به کلمه‌ی آن به فارسی را آورده‌ام.

چند توضیح:

١- طاق ظفر مردم تبریز، دسته گل‌های دخترکان تبریزی: سید محمد توفیق بیگ همدانی پیشواز مردم تبریز از طلیعه‌ی اوردوی نجات‌بخش تورک - اسلام را چنین توصیف می‌کند: «ترجمه: پذیرفته شدن واحدهای نظامی عوثمان‌لی و مجاهدین ایرانی با آغوش باز و مراسم پیشواز و گرامی‌داشت و مهمان‌نوازی‌ای که آن‌ها در همه جا مخصوصاً در تبریز با آن مواجه شدند، به اندازه‌ای فوق العاده است که با قلم نمی‌توان آن را توصیف و بیان کرد. [در تبریز] مجاهدین و غازیان اسلام، از زیر یک طاق ظفر (تاق پیروزی) ساخته شده با شکوه و ظرافتی بی‌نهایت و از میان صفوف پیشواز کننده‌گان عبور کرده‌اند. از پرچم‌های عوثمان‌لی و ایران [قاجار] با حرارت و صمیمیت و به طرزی بی سابقه با ابراز احساسات و دست زدن‌ها استقبال شده، دخترکان کوچک و معصوم دسته‌های گل به افسران عوثمان‌لی تقدیم نموده، و این صحنه‌های عُلْوی و احساسات پاک و بی آلایش، هزاران تن حاضرین را از فرط سرور و شادمانی گریانده است. هزاران شکر و حمد و ثنا بر جناب حق باد!»

در مطبوعات تورک آن دوره اخبار و گزارش‌های بسیار از استقبال تاریخی مردم تبریز از اوردوی نجات‌بخش عوثمان‌لی آمده است. مانند گزارش زیر از روزنامه‌ی تصفیر افکار، نومئرو ١٣٢٤، پازار ائرته‌سی، ٢ ربیع الاول ١٣٣٣، ١٨ کانون ثانی [ژانویه] ١٩١٥[3]:

«ترجمه: ورود پیروزمندانه‌مان به تبریز؛ عبور عساکرمان از زیر طاق ظفر، شادمانی و سرورها

تبریز، ٣ کانون ثانی [١٦ ژانویه ١٩١٥]. از گزارش‌گرمان: اوردویمان در میان کف‌زدن‌ها و تظاهرات مسرت‌آمیز اهالی، با گذشتن از زیر طاق ظفر – تاق پیروزی باشکوه، به شهر کاملا پاک‌سازی شده از قوای روس، وارد شد. تبریزیان با لا اله الا الله گفتن و تکبیر، پرچم‌های عوثمان‌لی و قاجاری را تقدیس نمودند. اتباع و مامورین کونسول‌گری‌های آلمان، اوتریش، مجارستان و آمریکا با تعظیم در مقابل پرچم‌های مذکور، بدان‌ها سلام دادند. مراسم استقبال از اوردوی پیروزمند عوثمان‌لی به درجه‌ی غیر قابل وصفی با هیجان و با شکوه بود. تقدیم گل از سوی دختران شش هفت ساله به فرماندهانمان، منظره‌ای بسیار تاثیرگزار آفرید. فردای روز ورود به تبریز، کونسول‌گری‌های عوثمان‌لی ، اوتریش و آلمان در تبریز، طی مراسم فوق العاده‌ای دوباره گشوده شدند و در کونسول‌گری‌های مذکور جشن‌های ضیافت برگزار گردید. ع.»



Tuesday, May 19, 2020

تبلیغ نام‌ها و مفاهیم پان‌ایرانیستی آذری، آذرستان و آذرآبادی توسط حکومت ملی آزربایجان

تبلیغ نام‌ها و مفاهیم پان‌ایرانیستی آذری، آذرستان و آذرآبادی توسط حکومت ملی آزربایجان

 

مئهران باهارلی


بر خلاف آنچه مشهور است، نام قومی جعلی و بی پایه و پان‌ایرانیستی آذری برای نامیدن قسمتی از ملت تورک که در جوغرافیای آزربایجان ساکن است و زبان او، نه توسط کسروی و رضاخان، بلکه حکومت ملی آزربایجان در ایران رایج و شایع شده است. («آزری» کسروی مفهوم دیگری به معنی زبانی ایرانیک پیش از رایج شدن زبان تورکی در آزربایجان بود. کسروی و رضاخان همیشه در اشاره به مردم تورک و زبان آن‌ها نام‌های تورک و تورکی را به کار برده‌اند). در این نوشته به این مساله پرداخته‌ام.

در سال ١٩٣٧ حزب کومونیست روسیه ‌به ‌رهبری استالین اصلا گورجی با ملیت انتخابی روس - میکویان ارمنی به‌ منظور سد کردن تاثیرات معظم فرهنگی و سیاسی تورکیه از جمله‌ تورک‌گرایی و استقلال‌طلبی بر تورکان قفقاز، تصمیم به ‌مهندسی هویت ملی توده‌ی تورک در قفقاز و از بین بردن و ریشه‌کن کردن هویت ملی تورک او گرفت، مانند آنچه در مورد رومن‌های مولداوی اشغال شده کرده بود. در این راستا «ملت آزربایجان» با هویت ملی آزربایجانی، زبان آزربایجانی، ادبیات آزربایجانی، تاریخ آزربایجانی، وطن آزربایجانی، شخصیت‌های ملی آزربایجانی و ایدئولوژی – دوکترین آزربایجانی‌گرایی و آزربایجان‌گرایی .... بر اساس مختصات بومی قفقازی مشترک با ارمنیان و .... و همه در تضاد با مفاهیم ملت تورک و هویت ملی تورک و زبان تورکی و ادبیات تورک و تاریخ تورک و وطن تورک و شخصیت‌های ملی تورک، و با دشمن‌سازی و کینه‌ورزی به تورک و عوثمان‌لی- تورکیه‌ اختراع شد[1] و توسط متود‌های بولشویکی – لنینی - استالینی (اعدام، تبعید، شکنجه‌، ترور ‌روشن‌فکران و سیاسیون و اهل قلم تورک؛ دعوی‌های شبه‌ایمانی و شبه‌علمی، برجسته کردن بخش‌هایی از واقعیت و به حاشیه راندن بخش‌های دیگر آن، وارونه‌نمایی، تخریب دیگری و شبه‌نقد، خشونت زبانی، ادبیات تکفیری، لجن مال کردن، مغزشویی، مانقورت‌سازی، و ....) بر توده‌ی تورک در آزربایجان شوروی تحمیل گردید.

در این مهندسی ملی روسی و ملت‌سازی استالینیستی، تغییر نام ملت «تورک» به «آزربایجانی» و نام زبان «تورکی» به‌ زبان «آزربایجانی» جای‌گاهی مرکزی داشت. اما ظاهرا دولت شوروی-استالین دارای سیاست خاصی برای تبلیغ نام آذری‌ نبود. با اینهمه پس از تاسیس حکومت ملی آزربایجان توسط استالین، ما شاهد آن هستیم که این حکومت در مقیاس بسیاری وسیع و برای اولین بار در تاریخ ملت تورک ساکن در ایران، شروع به تبلیغ نام‌ها و هویت‌های پان‌ایرانیستی آزری، آزرستان، آزرآباد و ... در قلمروی تحت کونترول خود کرد.



SÖZÜMÜZ COMMENTING RULES AND GUIDELINES سؤزوموزده یوروم یازما ایلکه و قورال‌لاری-

SÖZÜMÜZ COMMENTING RULES AND GUIDELINES

By MEHRAN BAHARLI-2000

-Accept that you might be wrong
-Attack arguments and ideas, but not the people; response to the argument, not to the person.
-Avoid arguing motivations
-Do not get into personalities
-No threats of any sort, overt or implied
-…

سؤزۆمۆزده یوْرۇم یازما ایلکه و قۇرال‌لارێ

مئهران باهارلی-٢٠٠٠

سؤزۆمۆزده یوْرۇم یازما و قاتقێ‌دا بۇلۇنما ایلکه و قۇرال‌لارێ ایله ایلگی‌لی بۇ اینگیلیزجه یازێ‌نێ، ایل‌له‌ر قاباق یازمێش و زمان ایچينده بۆتۆن‌له‌میش‌دیم. آنجاق بۇگۆنه ده‌ک اوْنۇ تۆرک‌جه و فارس‌جایا چئویرمه اوْلاناغێ دوْغمادێ. دوْلایێ‌سێ ایله اوْلدۇغۇ کیمی پایلاشێرام.

-یانلێش اوْلابیله‌جه‌یینی قبول ائت
-تارتێشێلان دۆشۆنجه‌یه سالدێر، دۆشۆنجه صاحیبی‌نه دئییل
-نیّت اوْخۇماق‌دان اۇزاق دۇر
-تارتێشمانێ شخصی‌له‌شدیرمه
- اۆستۆ اؤرتۆلۆ و یا آچێقجا، تهدید ائتمه
-....

(اصول و قواعد کامنت‌نویسی در سؤزوموز

این نوشته به زبان انگلیسی در باره‌ی اصول و قواعد کامنت‌نویسی در سؤزوموز را سال‌ها قبل نوشته و به تدریج آن را کامل کرده بودم. اما تاکنون امکان ترجمه‌ی آن به تورکی و فارسی بدست نیامد. بدین سبب آنرا عینا منتشر می‌کنم)



Saturday, May 16, 2020

KARAMANOĞLU MEHMED BEY VE KONYA TÜRKMAN DÎVANI’NIN TÜRKÇE’Yİ RESMİ DEVLET DİLİ ETME GİRİŞİMİ

KARAMANOĞLU MEHMED BEY VE KONYA TÜRKMAN DÎVANI’NIN TÜRKÇE’Yİ RESMİ DEVLET DİLİ ETME GİRİŞİMİ

THE INITIATIVE OF KARAMANOĞLU MEHMED BEY AND KONYA TURKMAN DIVAN TO MAKE TURKISH THE OFFICIAL STATE LANGUAGE

MÉHRAN BAHARLI


Özet

1277de konyada Türkman Dîvanı aldığı kollektiv bir kararla Türkçeyi devlet kurumlarında sözel resmi dil ilan etmiştir. Dört gün sonra vezir Karamanoğul Mehmet Bey bir ferman yayınlayarak Türkçeye yazılı resmi dil statüsü vermiştir. Ardından Arap alfabesi temelinde Türkçe yazım kuralları oluşturmaya çaba gösterilmiştir. Ancak bu girişim başarısız olunca, yeniden Arapça ve Farsça yazmaya geri dönülmüştür. Türkçeye Anadoluda ilk kez resmi dil statüsü veren bu tarihi olay bir kaç aşamada gerçekleşmiştir. Türkiyede bu konu ile ilgili bazı yanlış yorumlar yapılmaktadır. Bunun başlıca nedeni bazı araştırmacıların olayı anlatan eski ve ilkin Farsça ve Türkçe kaynaklarda geçen bazı terimleri yanlış anlamlandırmasıdır. Makalemde bu tarihi olayı eski kaynaklar temelinde yeniden gözden geçirdim, ve bu bağlamda Erdoğan Meriç’in çıkardığı bazı sonuçlar ve yorumlarındaki dikkatsizlikleri ele aldım.

Abstract

In 1277, the Turkman Council in Konya made a collective decision to declare Turkish as the official spoken language in state institutions. Four days later, Vizier Karamanoğlu Mehmet Bey issued an edict, granting Turkish the status of the official written language. Then, efforts were made to create Turkish orthography rules based on the Arabic alphabet; However, when this attempt failed, they returned to writing in Arabic and Persian. This historical event, which granted Turkish its official language status for the first time in Anatolia, occured in several stages. There are some misinterpretations regarding this issue in Turkey. The main reason for this is that some researchers misinterpret certain terms used in old and primary Persian and Turkish sources that describe the event. In my article, I have reviewed this historical event based on old sources. In this context, I have discussed the inaccuracies in some of the conclusions drawn by Erdoğan Meriç.

اؤزه‌ت:

١٢٧٧ده قونیادا تورکمان دیوانی آلدیغی کولئکتیو بیر قرارلا، تورک‌جه‌نی دولت قوروم‌لاری‌ندا «سؤزه‌ل رسمی دیل» اعلان ائتدی. دؤرت گون سونرا وزیر قارامان‌اوغلو محمد به‌ی، بیر فرمان یایین‌لایاراق، تورک‌جه‌یه «یازی‌لی رسمی دیل» ایستاتوسو وئردی. آردی‌ندان عرب الیفباسی ته‌مه‌لی‌نده تورک‌جه یازیم (ایملا) قورال‌لاری اولوشدورمایا چاپا گؤسته‌ریلدی. آنجاق بو گیریشیم باشاری‌سیز اولونجا، یئنی‌ده‌ن عرب‌جه و فارس‌جا یازمایا گئری دؤنولدو. تورک‌جه‌یه آنادولودا ایلک که‌ز رسمی دیل ایستاتوسو وئره‌ن بو تاریخی اولاق، بیر نئچه آشامادا گئرچه‌ک‌له‌شمیش‌دیر. تورکییه‌ده بو قونو ایله ایلگی‌لی بیر سیرا یانلیش یوروم‌لار یاپیلماق‌دادیر. بونون باش‌لی‌جا نه‌ده‌نی بعضی آراشدیرماجی‌لارین اولایی آنلاتان اه‌سکی و ایلکین فارس‌جا و تورک‌جه قایناق‌لاردا گئچه‌ن بیر سیرا ده‌ریمی (اصطلاحی) یانلیش آنلام‌لاندیرماسی‌دیر. مقاله‌م‌ده بو تاریخی اولایی اه‌سکی قایناق‌لار ته‌مه‌لی‌نده یئنی‌ده‌ن گؤزده‌ن گئچیردیم. و بو باغ‌لام‌دا اه‌ردوغان مئریچ‌ین چیخاردیغی بعضی سونوج‌لار و یوروم‌لاری‌نداکی دقت‌سیزلیک‌له‌ری اه‌له آلدیم.

خلاصه:

در سال ١٢٧٧ در قونیا، دیوان تورکمان در یک قرار جمعی، تورکی را زبان رسمی شفاهی موسسات دولتی اعلان کرد. چهار روز بعد وزیر قارامان‌اوغلو محمد بیگ، با صدور یک فرمان، به تورکی موقعیت زبان رسمی مکتوب داد. پس از آن برای ایجاد املای تورکی بر اساس الفبای عربی سعی شد. اما بعد از ناکامی در این امر، دوباره به فارسی‌نویسی و عربی‌نویسی رجعت شد. این حادثه‌ی تاریخی که برای نخستین بار در تاریخ به زبان تورکی در آناتولی موقعیت زبان رسمی عطا کرد، در چند مرحله متحقق شده است. در تورکییه بعضی تفاسیر و روایات نادرست در باره‌ی این موضوع وجود دارد. علت اصلی این امر، آن است که بعضی از محققین، کلمات و اصطلاحاتی در منابع قدیمی و اولیه‌ی فارسی و تورکی که این ماجرا را روایت کرده‌اند را، به نادرستی معنی نموده‌اند. در مقاله‌ی حاضر، این حادثه‌ی تاریخی را بر اساس منابع قدیمی مرور کرده‌ام. و در این راستا، بعضی از تفاسیر و نتیجه‌گیری‌های غیر دقیق اردوغان مریچ را بررسی نموده‌ام.

Monday, May 11, 2020

انجمن ایالتی آزربایجان-تبریز و «کورش کبیر»، «نژاد ایرانی»، «زبان ملی فارسی»، «ملت شش هزار ساله‌ی ایران» و «ملت آزربایجان»‌اش

انجمن ایالتی آزربایجان-تبریز، و «کورش کبیر»، «نژاد ایرانی»، «زبان شیرین، ملی فارسی»، «ملت شش هزار ساله‌ی ایران» و «ملت آزربایجان»‌اش

 

مئهران باهارلی


١-در این نوشته‌ نمونه‌هایی از کاربرد تعبیرات «کورش کبیر»، «ایرانی نژاد»، «ملت ایران»، «زبان ملی فارسی»، «ملت آزربایجان»، «خاک پاک ایران»، «تاسیس مدارس منحصرا فارسی‌زبان»، «لزوم کاربرد انحصاری و اجباری و رسمی زبان فارسی»، ... از شماره‌های گوناگون «جریده‌ی ملی» و یا «روزنامه‌ی انجمن تبریز» اورگان رسمی «انجمن ایالتی آزربایجان» به زبان فارسی از سال ١٩٠٦-١٩٠٧ را آورده‌ام. [1]

این نمونه‌ها دو چیز را نشان می‌دهند:

١-هویت ملی و تاریخ‌نگاری و حرکت سیاسی و آمال این انجمن بی ارتباط با هویت ملی تورک و تاریخ‌نگاری تورک و حرکت سیاسی مجادله‌ی ملی تورک و آمال تورک ، بلکه بر عکس همان هویت ملی، تاریخ‌نگاری و ناسیونالیسم ایرانی – قومیت‌گرایی افراطی فارسی بوده، و در نتیجه انجمن آزربایجان تبریز یک انجمن ایرانی – پان‌ایرانیستی بود.

٢-تاریخ‌نگاری آزربایجانی و آزربایجان‌گرایی (و حرکت ضد ملی موسوم به حرکت ملی آزربایجان)، با ملی شمردن انجمن آزربایجان، غیر ملی و ضد ملی بودن خود از منظر هویت ملی تورک و زائده‌ و در خدمت ناسیونالیسم ایرانی، و یک پدیده‌ی مانقورتی -گؤزقامانی بودنش را ثبوت می‌کند.

انجمن ایالتی آزربایجان تبریز (و کلا رهبران تورک جنبش مشروطیت)، با کاربرد این مفاهیم و تعبیرات - که ‌کودها و بنیان‌های ناسیونالیسم ایرانی و قومیت‌گرایی افراطی فارسی معاصر را تشکیل می‌دهند - در اورگان رسمی خود که منحصرا به زبان فارسی بود، در وجه ‌ایجابی صراحتا اعلان می‌کند که ‌به‌ هویت ملی ایرانی، ملت ایران، زبان ملی فارسی، نژاد ایرانی، میهن مقدس ایران، تاریخ‌نگاری فارس - ایرانی، باستان‌گرایی، نژادپرستی ایرانی، وطنی – ملی بودن زبان فارسی، لزوم رسمیت انحصاری و دوژور زبان فارسی، ضرورت تاسیس و گسترش شبکه‌ی مدارس فارسی‌زبان در مناطق تورک‌نشین و غیر فارس‌نشین، هویت قومی آزربایجان ساخته‌ی انگلستان - پارسیان، جنسیت‌زده‌گی، ... معتقد است. قبول این مفاهیم در وجه‌ سلبی نیز، آشکارا به‌ معنی نفی تاریخ تورک، نفی دولت‌مداری تورک، نفی هویت ملی تورک، انکار وجود ملت تورک در ایران، نفی ملی بودن زبان تورکی برای ملت تورک، مخالفت با رسمی و زبان تحصیلی و آموزشی شدن زبان تورکی، نفی وجود وطن تورک (مجموعه‌ی مناطق تورک‌نشین در شمال غرب ایران)؛ تلاش برای تجزیه‌ی ملت تورک و وطن تورک، به‌ حاشیه ‌راندن و طرد زبان تورکی از عرصه‌های کتابت و ادبیات سیاسی و صحنه‌ی اجتماع، جوان‌مرگ کردن مطبوعات تورک، برچیدن نظام تحصیلی تورک، عثمانلی‌ستیزی -  تورک‌ستیزی، و..... است.

Thursday, May 7, 2020

ح. ن. آتسیز: دولت ایران، باید رفتار متفاوتی با میلیون‌ها تورک داخل در مرزهایش داشته باشد.



ح. ن. آتسیز:


دولت ایران، باید رفتار متفاوتی با میلیون‌ها تورک داخل در مرزهایش داشته باشد.
این تورک‌ها نواده‌های حاکمان دیروز ایران هستند.
فارس‌ها به دلیل آنکه در مغزهایشان افسانه‌های شاهنامه جا خوش کرده، نمی‌توانند خود را از توهم دیدن هر تورک به صورت یک «افراسیاب» و آزربایجان به صورت «توران» رها سازند.
آینده‌ی ایران در گروی دوستی با تورک است.
دشمنی با تورک به نفع ایران نخواهد بود.

مئهران باهارلی

در این نوشته ترجمه‌ی کلمه به کلمه‌ی مقاله‌ای از حسین نیهال آتسیز، نویسنده، شاعر، معلم، تاریخ‌نگار، متفکر و تئوریسین ملی‌گرای تورک را به همراه اصل تورکی آن داده‌ام. (قبلا ترجمه‌ای آزاد از این مقاله به فارسی توسط آدسیز شایان- در تبریز ٢٠١٨ انجام گرفته است). این مقاله به سبب موارد مطرح شده در آن به صورتی منطقی، مستدل، واقع‌گرایانه و بدور از افراط و تندروی، بویژه ذکر لزوم تجدید نظر ایران در تاریخ‌نگاری و روایت‌های تاریخی‌اش، ضرورت تامین حقوق ملی تورکان ساکن در این کشور و پایان دادن به افکار دشمنانه‌ی مطبوعات ایران به تورک‌ها و تورکیه به عنوان پیش شرط‌های بهبود روابط ایران با تورکیه، حائز اهمیت سیاسی و تاریخی است.

در تورکیه بنا به دلائل بسیار که در جای خود بررسی شده‌اند، ایران، تاریخ و هویت آن به صورت کشوری فارس پذیرفته شده است. تمام جریانات سیاسی عمده در این کشور هم، کمالیست‌ها، اولوسال‌چی‌ها، اسلام‌گرایان سنی، حتی علوی‌ها و لیبرال‌ها و سوسیال دموکرات‌ها و مارکسیست‌ها و ... حاکمیت فارس بر این کشور و روایت تاریخ وی را قبول کرده و آن را تبلیغ –مدافعه می‌کنند. تنها صدائی که هر از چندگاهی در باره‌ی تورکان ساکن در ایران و حقوق ملی‌شان بلند می‌شود، صدای برخی افراد منتسب به طیف‌های گوناگون تورک‌گرا و ملی‌گرایان تورک، مانند ح. ن. آتسیز است.

٢-برخی نکات در باره‌ی ترجمه:

تورک-ایران؛ تورکیه-ایران: آتسیز در این ترکیب تورک را بنا به رسم مرسوم در تورکیه به معنی تورکیه بکار برده است. اما این ترکیب نادرست است و می‌باید در تورکیه هم بکار نرود. زیرا «تورک» نام ملت، اما «ایران» نام کشور است و این دو از یک جنس نیستند. وانگاه کشور ایران خود مرکب از ملل تورک و فارس و عرب و .... بوده؛ و در موارد بسیار دولت‌ها و تاریخ مورد بحث ایران، دولت‌ها و تاریخ تورکی ایران است. اما ترکیب «تورک-ایران» این حقایق را نفی و ایران را به صورت فاقد تورک  و غیر تورک عرضه می‌کند. بنابراین ترکیب تورک-ایران را به صورت «تورکیه-ایران» ترجمه کردم.

ادبیات ایران-ادبیات فارس: در مقاله یک بار اصطلاح «ادبیات ایران» بکار رفته که بی معنی است. چیزی به اسم ادبیات ایران وجود ندارد. در ایران «ادبیات تورک»، «ادبیات فارس»، «ادبیات بلوچ» و ... وجود دارند. بنابراین ادبیات ایران را به صورت «ادبیات فارس» ترجمه کردم.

پرس-فارس: در مقاله آتسیز بدرستی بین پرس و فارس فرق گذارده است. «پرس» یک قوم ایرانیک‌زبان باستانی در جنوب ایران فعلی با مذهب زرتشتی و ... زدوده شده از صحنه‌ی تاریخ است. در حالی که «فارس» قومی متاخر با تباری آمیخته، ایجاد شده تحت حاکمیت‌های تورک از غزنویان-سلجوقیان تا قاجارها و حتی امروز، از ترکیب تاجیک‌های غربی و تورک‌ها و عرب‌ها و .... و دارای مذهب شیعی است.

تورک-آزری: در مقاله آتسیز بنا به سنت مرسوم در تورکیه چند بار (مثلا به صورت آزری‌ها و تورکمن‌ها و ...)  نام آزری را بکار برده است. «آزری» نامی تحمیلی، بی پایه، استعماری، نژادپرستانه و ضد تورک است. تورک‌ها در ایران خود را تورک می‌نامند و نام ملی‌شان تورک است. بنابراین در این موارد آزری به صورت «تورک» ترجمه شد. یکبار هم به دلیل ضرورت (آزری‌ها و دیگر تورک‌ها در ایران) آزری به صورت «تورک‌های ساکن در آزربایجان» ترجمه شد (تورک‌های ساکن در آزربایجان و دیگر تورک‌ها در ایران).

تورکمان-تورکمن: آتسیز در این مقاله بنا به سنت مرسوم در تورکیه فرقی بین تورکمان و تورکمن نگذارده و هر دو را تورکمن نامیده است. «تورکمن» نام یک ملت تورکیک و یا اوغوزهای شرقی در شرق دریای خزر و آسیای میانه؛ اما «تورکمان» نامی قومی برای بخشی از ملت تورک و یا اوغوزهای غربی در خاورمیانه، قفقاز و آسیای صغیر است. بنابراین برای اولی «تورکمن»، و برای دومی «تورکمان» را بکار بردم.

ایرانی-ایرانیک: در مقاله ایرانلی به دو معنی بکار رفته است. نخست تبعه و منسوب به کشور فعلی ایران؛ و دوم مللی مانند کورد و فارس و بلوچ و ... این دو مفاهیمی بسیار متفاوت می‌باشند. بنابراین ایرانلی به  معنی تبعه‌ی ایران را به صورت «ایرانی»، و ایرانلی به معنی نام یک خانواده‌ی زبانی که بسیاری از متکلمینشان تبعه‌ی ایران هم نیستند (مانند پشتون‌ها در افغانستان و تاجیک‌ها در آسیای میانه و ....) را به صورت «ایرانیک» ترجمه کردم.



Monday, May 4, 2020

اختراع آذری‌ توسط فرانسه، تحول معنایی آن توسط انگلستان و رایج ساختن آن توسط مساواتی‌ها و حکومت ملی آزربایجان



اختراع آذری‌ توسط فرانسه، تحول معنایی آن توسط انگلستان و رایج ساختن آن توسط مساواتی‌ها و حکومت ملی آزربایجان 

مئهران باهارلی

در دهه‌های پایانی قرن نوزده، اوغوزهای غربی ساکن قلمروی عوثمان‌لی متعاقب ‌گروه‌های قومی مسیحی منطقه، وارد روند ملت‌شونده‌گی به‌ معنی مودرن شدند و ‌این روند منجر به‌ ظهور ملت مودرن تورک در آن قلم‌رو گشت. اما یک روند ملت‌شونده‌گی مشابه هم‌زمان و هم‌آهنگ در میان اوغوزهای غربی خارج قلم‌روی عوثمان‌لی، یعنی تورکان ساکن در ایران قاجاری و قفقاز مشاهده نشد. در حالی که تورکان قفقاز در سیر دینامیک‌های داخلی روسیه‌ی تزاری روند ملت‌شونده‌گی مستقلی را تجربه کردند، در میان اوغوزهای غربی ساکن در ایران، روند ملت‌شونده‌گی به ‌دلائل گوناگون تقریبا در همان آغاز متوقف گشت. یکی از مهم‌ترین دلائل این امر، ابداع و ترویج سه نام و هویت قومی جدید از سوی دولت‌های اوروپایی و وابسته‌گان آن‌ها به‌ جای «تورک» و «تورکی» بود که بسیاری از نخبه‌گان تورک را به سردرگمی و پریشان‌اندیشی هویتی مبتلا کرد. مراحل ظهور و سیر این حادثه چنین است:

١-«آذری» نامیدن توده‌ی تورک مقیم در قفقاز جنوبی و سپس آزربایجان ایران و زبانشان به‌ جای نام‌های واقعی و تاریخی «تورک» و «تورکی» برای اولین بار در پاریس – فرانسه به سال ١٨٨٥

٢- ظهور هویت قومی «آزربایجانی» به عنوان جزئی از «ملت ایران» در آغاز جنبش مشروطیت در اوائل ١٩٠٠ با تاسیس «انجمن اتحادیه‌ی آزربایجان» در تهران به دست عوامل آنگلوفیل پان‌ایرانیست، باستان‌گرا، پارسی، ماسون، ازلی، داشناک و ...، و «انجمن ایالتی آزربایجان» در تبریز؛ سپس تثبیت آن در سال‌های جنگ جهانی اول ١٩١٥-١٩١٨ توسط «فرقه‌ی دموکرات آزربایجان» در تبریز شعبه‌ی ایالتی فرقه‌ی دموکرات ایران، نشریه‌ی «آزربایجان جزء لاینفک ایران» در باکو و ...

٣-ایجاد و تثبیت هویت ملی «آزربایجانی» در روسیه‌ی بولشویک-شوروی استالینیستی به سال ١٩٣٦-١٩٣٧ به عنوان یک ملت قفقازی غیر تورک با ویژه‌گی‌های ضد عوثمان‌لی- ضد تورکیه‌ای.

به طور خلاصه، «آذری» به ‌جای «تورک» پدیده‌ای فرانسوی، «آزربایجانی» به ‌عنوان بخشی از «ملت ایران» پدیده‌ای انگلیسی – پارسی (زرتشتی)، «آزربایجانی» به عنوان ملتی غیر تورک پدیده‌ای روسی؛ و هر سه «دیگرنام‌گذاری»‌هایی (Exonym, Xenonym) محصول مهندسی قومی استعماری از سوی دولت‌های خارجی - صلیبی هستند.

در این مقاله ‌به ‌اختصار به ‌ماجرای اختراع و مراحل و عوامل دخیل در رواج نام و هویت قومی-زبانی «آذری» برای نامیدن ملت «تورک» ساکن در آزربایجان ایران و قفقاز جنوبی و زبان تورکی او پرداخته‌ و نشان داده‌ام که بر خلاف مشهور، آذری‌ به ‌عنوان نام یک زبان و ملت تورکیک، اختراع مولفین عرب، ‌انگلستان،  کسروی،  رضاشاه، استالین،  عوثمان‌لی و ... نیست. بلکه مخترع آذری‌ به ‌جای تورک، شرق‌شناسان و دیپلومات‌های فرانسه ‌در سال ١٨٨٥؛ و شایع کننده‌گان عمده‌ی آن در عوثمان‌لی و قفقاز، محمدامین رسول‌زاده‌ و دیگر رهبران مساوات از سال ١٩١٢ به‌ بعد؛ و در ایران، حکومت ملی آزربایجان به سال ١٩٤٥ می‌باشند.