آنجییولئللو: شاه اسماعیل اوّل کودکان و زنان و طبیبها را در تبریز تکّه تکّه کرد، مادر تنی خود را به قتل رسانید
مئهران باهارلی
شاه اسماعیل اول از همان بدو ورود به تبریز نهایت بی رحمی را در حق مردم اعمال کرد. آنجییولئللو چند نمونهی معدود از وحشیگریهای شاه اسماعیل اول به هنگام اشغال تبریز را در اثر خود برشمرده است. بنا به او شاه اسماعیل اول به محض ورود به تبریز اشغال شده، آن چنان سختگیری کرد که همهی اهالی در وحشت مرگباری فرو رفته و جرات به مقاومت نهکردند. او مخصوصا به جناح مخالف یعنی تورکمانان آققویونلو نهایت بی رحمی را نشان داد. بسیاری از مردم عادی، حکیمان، زنان و کودکان تبریز را تکّه پارچه و بیش از بیست هزار نفر از اهالی شهر را کشتار کرد. دستور داد استخوانهای بزرگان تورکمان را از قبر در آورده بهسوزانند. و نهایتا مادر تنی خود را به دلیل این که از تورکمانان آققویونلو است به قتل رسانید.
کشتن مادر تنی خود: آنجییولئللو در صفحهی ١٠٥ صراحتا ذکر میکند شاه اسماعیل اول مادر تنی خود را به قتل رسانید. زیرا گویا مادرش پس از تولد اسماعیل اول میخواسته او را بهکشد (نوزادکشی مادران مبتلا به روانپریشی پس از زایمان ؟، نگاه کنید به بند زیر). ذکر این روایت در بارهی تلاش مادر شاه اسماعیل اول برای کشتن او بعد از زائیده شدنش، کوچکترین شبهه و ابهام در بارهی تنی بودن این مادر و نامادری نهبودنش را بر طرف میکند. شاه اسماعیل اول، بر خلاف ادعای بعضی از ناسیونالیستهای افراطی آزربایجانی، مادر تنی خود را به قتل رسانده است. دلیل دیگر مادرکشی شاه اسماعیل اول آن بود که مادر تنی او از خاندان تورکمان آققویونلو، و به سبب همین خویشی به نظر شاه اسماعیل اول دشمن ذاتی و خصم او بود. آنجییولئللو قبلاً در صفحهی ١٠٢ ذکر کرده است هنگامی که اسماعیل نوجوان و برادرانش به جزیرهی آقتامار در دریاچهی وان تبعید میشدند، مادر تنی شاه اسماعیل اول به تبریز فرستاده شد، جایی که بعداً وی با یک امیر تورکمان آققویونلو ازدواج کرد. با این وصف مادر تنی شاه اسماعیل اول، هم از طرف پدرش و هم از طرف شوهرش با تورکمانهای آققویونلو نسبت داشت. دو نسبتی که سبب قتل او توسط فرزندش شاه اسماعیل اول شد.
بهانههای شاه اسماعیل اول برای کشتن مادرش: ادعای تلاش مادر تنی شاه اسماعیل اول برای کشتن وی پس از زائیده شدنش، در صورت صحت میتواند یک مورد بسیار نادر بیماری «نوزادکشی مادران مبتلا به روانپریشی پس از زایمان» باشد. دو سوم زنانی که پس از زایمان فرزندان خود را میکشند از روانپریشی پس از زایمان رنج میبرند. از طرف دیگر در میان مادران مبتلا به روانپریشی پس از زایمان، حدود ٥ درصد اقدام به خودکشی کرده و ٤ درصد نوزادکشی میکنند[1].
اعلام بیعت و سرسپردهگی مردم وحشتزدهی تبریز از ترس جان. کشتار و بی رحمیای که شاه اسماعیل اول عامدانه در تبریز به نمایش گذارد و جو تروری که حاکم کرد آن چنان شدید و وحشتناک بود که مردم از ترس جان، جرات و جسارت مقاومت را از دست دادند. تمام اهالی شهر تبریز از وحشت، قیزیل باشلیق یعنی سرپوش سرخ صوفَویان را بر سرگذارده، قیزیلباش شدند. مناطق اطراف شهر تبریز هم از ترس به فرمان او گردن نهادند و اعلام بیعت و سرسپردهگی کردند. زیرا تنها آلترناتیو موجود دیگر، تکّه و پارچه شدن با شمشیر بود.
گرائیدن تاراجگران به شاه اسماعیل اول به طمع ثروتاندوزی. آنجییولئللو میگوید دلیل گرائیدن بسیاری به شاه اسماعیل اول به سبب پخش شدن این مطلب بود که او غنایم به دست آمده حین تاراج و اشغال شهرها و روستاها را با دست و دلبازی بین افراد خود تقسیم میکند. این امر باعث میشد که بسیاری به طمع مال و یغماگری و تاراج ثروتها، به شاه اسماعیل اول بهپیوندند و «فدایی» او شوند: «سخاوت او با مردانش، آنان را فدایی او کرده است. و تعداد تقریبا باورنهکردنی از مردم به او پیوستند». در منابع دیگر هم به این پدیده اشاره شده است. از جمله در سفرنامهی تاجر گمنام: «اسماعیل غنایم عظیمی از چادورها، اسبها، اسلحهها و غیره گرفت، در همان حال که همهی سربازانش خود را از یغما و تاراج ثروتمند ساختند»، و در سفرنامهی کاتئرینو زئنو: «و اسماعیل که به شهرت زیادش، چنان لشکر بزرگی را از دم شمشیر گذراند، فرمان داد تا همهی غنایم را جمع کنند و بین افرادش تقسیم کرد، بی آن که حتی یک چیز برای خود برداشته باشد».
پرسیدن شاه اسماعیل اول از رسوم کشورداری یونانی: آنجییولئللو میگوید قبل از حمله به تبریز و اشغال آن شهر، شاه اسماعیل از مشاورانش در بارهی روش رفتار اشغالگران یونانی در سرزمین پرس میپرسد. این مطلب دو چیز را نشان میدهد: ١-شاه اسماعیل اول واقف بود که مانند یونانیان، در تبریز یک نیروی اشغالگر است. ٢-شاه اسماعیل اول فاقد شعور ملی تورک، و دارای تربیتی مسیحی – ارمنی بود. بر خلاف تمام سلاطین تورک – تورکمان - موغول که اوردوها و عملیات نظامی و جنگی آنها بر اساس تؤرهها و یوسونها و یاساها و توزوکها و سنن سلاطین و اوردوهای تورک – تورکمان - موغول ماقبل خود طراحی و تنظیم میشد، شاه اسماعیل اول که شعور قومی تورک – تورکمان نهداشت، بی اطلاع از تؤره و یوسون و یاسا و توزوکهای تورک - تورکمان، تاریخ یونانی و ایرانی و .... را به عنوان مبداء و ماخذ و منبع خود به کار میبرد.
دیاربکر، شهر تورکمانان آققویونلو: در سفرنامههای آنجییولئللو، همچنین کاترینا زنو و تاجر گمنام و .... فرار الوند بیگ به آمد – آمید (دیاربکر) به عنوان مرکز و موطن سنتی تورکمانان آققویونلو ذکر شده است. دیاربکر و مناطق پیرامون آن یکی از مراکز عمدهی تورکماننشین سرزمین و مملکت موسوم به تورکمانیا، و از پایتختهای دولت تورک – تورکمان آققویونلو، حتی در برهههایی از زمان داخل در جوغرافیای «آزربایجان» (آزربایجان آناتولی) بود. این شهر و منطقهی اکنون عمدتا کوردنشین که تا اوایل قرن بیستم دارای جمعیت اکثریت مطلق و سپس اکثریت نسبی تورک بود، به لحاظ تاریخی ادامهی سرزمین پیوستهی تورکنشین در شمال غرب و غرب ایران (تورکایلی) در آناتولی است[2]. تغییر دموگرافی دیاربکر و اطراف آن از تورک – تورکمان به کورد پدیدهای متاخر است که کشتارهای شاه اسماعیل اول و صفویان از تورکمانها و تورکهای سنی هم قسما در آن دخیل بوده است.
قسمت مربوط به مادرکشی و قتل عام در تبریز توسط شاه اسماعیل اول از سفرنامهی جییووانی مارییا آنجییولئللو.
ترجمهی کلمه به کلمه از انگلیسی به فارسی توسط مئهران باهارلی
اسماعیل که خود را فرمانروای این کشور [شیروان] کرده بود، قلعهای به نام پوکوسکو [؟] را بر سر راه تبریز، محلی بسیار پر ثروت، محاصره کرد و با حمله آن را گرفت و تمام غنایمی را که در آن جا پیدا کردند به سپاهیان خود داد. از این رو، در خارج آوازه در افتاد که اسماعیل، پسر شیخ حیدر سرزمینهای از دست رفتهی پدر را بازیافته، و این که سخاوت او با مردانش، آنان را فدایی او کرده است. و تعداد تقریبا باورنهکردنی از مردم به او پیوستند. پس، با حدود چهل هزار مرد تحت فرمانش، تصمیم گرفت به تبریز لشکرکشی کند.
قبل از این که به راه بیفتد، پرسید هنگامی که یونانیان امپراتوری پرس را در دست داشتند چه کردند. و با شنیدن این که آنها هیچ آسیبی به کشور نهمیرساندند و با همه مهربانی میکردند، به تبریز لشکر کشید. و [در رفتاری معکوس] چندان سختگیری کرد که همه در وحشت مرگباری قرار گرفتند و کسی جرأت نهکرد علیه او اسلحه بردارد.
الوند که در آن زمان شاه بود، چون دید که نهمیتواند از خود در برابر قهر دشمن دفاع کند، تصمیم به فرار گرفت. و با بردن همسر و گنج خود به آمیت (آمد)، شهر سابقش رفت.
بنابراین، در سال ١٤٩٩، در همان سال و شش ماه پس از شروع جنگ، «صوْفوُ» [عنوان شاه اسماعیل اول] خود را سرور تبریز کرد. در بدو ورود، او نهایت بی رحمی را نسبت به جناح مخالف [تورکمانان آققویونلو] به کار برد. چنان چه بسیاری از مردم، حکیمان، زنان و کودکان را تکّه تکّه و ریز ریز کرد. به همین دلیل، همهی نواحی اطراف به او بیعت کردند، و تمام شهر نشان او را که قفطان - قافتان[3] قرمز بود پوشیدند. در این جنگ بیش از بیست هزار نفر [از اهالی تبریز] کشته شدند. آن گاه فرمان داد استخوانهای چند تن از بزرگان که قبلاً مرده بودند را از خاک بیرون آورده و سوزانیده شود.
او مادر خودش را هم کشت، زیرا همانطور که به او گفته شده بود، به یاد میآورد که مادرش پس از تولد اسماعیل میخواست او را بهکشد، و همچنین به این دلیل که او از جناح مخالف [تورکمانان آققویونلو] بود. ( …مادر در تبریز ماند و برای دومین بار با امیری [تورکمان آققویونلو] که دشمن شوهر سابقش [شیخ حیدر] بود ازدواج کرد. ص ١٠٢)
BY GIOVAN MARIA ANGIOLELLO[4].
Ismael having made himself lord of this country, besieged a castle called Pucosco on the way to Tauris, a very rich place, which he took by assault (his younger brother, Bassingur, being killed in the fight), and gave all the wealth they found in the place to his soldiers. Hence, the fame was spread abroad, that Ismael, the son of Sechaidar, had recovered his dominions, and that his liberality to his men made them devoted to him; and an almost incredible number of people joined him; thus, having about forty thousand men under him, he determined to march on Tauris.
Before he set out, he inquired what the Greeks did, when they held the empire of Persia; and hearing that they would not harm the country in anything, but were friendly to everyone, he then marched to Tauris, committing such severities that everyone was thrown into mortal terror and dared not take up arms against him.
Aluan, who was then king, seeing that he could not defend himself from the fury of the enemy, resolved to fly. Taking with him his wife and treasure, he went to Amit, his former city.
Thus, in 1499, in the same year, and six months from the commencement of the war, the Sophi made himself master of Tauris. On his entry he used great cruelty towards the opposing faction, as he cut to pieces many people, doctors, women, and children; wherefore, all the surrounding places sent in their allegiance, and all the city wore his ensign, that is, the red caftan; in this war more than twenty thousand people were killed. He then caused the bones of several lords who were already dead to be disinterred and burnt.
He put to death his own
mother, recollecting, as he had been told, that she had wished to kill him
after his birth, and also because she was by birth of the opposing faction. (….. the mother remained in Tauris, and was married for the
second time to a lord who was an enemy of her former husband. Page 102)
برای مطالعهی بیشتر
شاه اسماعیل کودکان و زنان و طبیبها را در
تبریز تکه تکه کرد، مادر تنی خود را به قتل رساند
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/07/blog-post_7.html
آنجییولئللو:
مخفی کردن اسماعیل نوجوان در جزیرهی آقتامار وان مقرّ اوسقوف ارمنی و فراری دادن
او به قاراباغ توسط کشیشان ارمنی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/07/blog-post.html
قتل مادر تنی
شاه اسماعیل توسط او، قتل عام انسانها، کشتار سگها در تبریز و نبش قبر و
سوزاندن اجساد سران و سرداران تورکمان آققویونلو و جنایات فجیع بسیار دیگر
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_29.html
تربیت ارمنی –
تلمّذ مسیحی شاه اسماعیل نوجوان بنا به منبعی دست اول، سیاحتنامهی تاجر گمنام
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_26.html
مغزشویی شاه
اسماعیل جوان توسط راهبان ارمنی در کلیسای جزیرهی آختامار – اقتمر در دریاچهی
وان
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/05/blog-post_22.html
تمام گزارشهای
اصلی اوروپایی در بارهی برآمدن شاه اسماعیل، بر «ارتباط مسیحی ارمنی» او اصرار و
پافشاری میکنند
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/05/blog-post_24.html
فرار اسماعیل
نوجوان به جزیرهی آقتامار دریاچهی وان مقرّ جاثولیقوس ارمنی و مخفی شدن او به
مدت چهار سال در کلیسای ارمنی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_30.html
[1] Doğumdan sonra çocuklarını öldüren kadınların üçte
ikisi doğum sonrası psikoz yaşıyor. Öte yandan doğum sonrası psikozu olan
annelerin yaklaşık %5'i intihara teşebbüs etmekte ve %4'ü bebeklerini öldürmeye
çalışıyor.
Two-thirds of women who kill their children following childbirth suffer
from postpartum psychosis. On the other hand, among mothers suffering from
postpartum psychosis, about 5% will attempt suicide and 4% will commit
infanticide.
[2] دیاربکر: نمونهای از
روند کوردستانیزه، ارمنستانیزه و فارسستانیزه شدن شهرهای تورک
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/10/blog-post_16.html
سلیمان
نظیف، یک تورک تورکمان آغقویونلو و کوردنمایی او
[3] قفطان، به عربی قافتان: بنا به دوئرفئر کلمهای
تورکی مرکب از قاب و دون، به معنی لباس در بر گیرندهی بدن مانند ظرف
No comments:
Post a Comment