Sunday, January 30, 2022

شیریق-شیریک کیلیمی - گلیم شیریکی

 «شیریق-شیریک کیلیمی» («گلیم شیریکی»)


مقاله ی اصلی:

فورم صحیح نام ایل بوجاق‌چی و ریشه‌شناسی آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_9.html


ب)-«شیریق-شیریک گیلیمی» («کلیم شیریکی»)، یادگار حیات آناتولیائی ایل بوجاق‌چی:

مطالعات در عرصه‌ی هنر قالی‌بافی تورک، از جمله هنر بومی «گلیم پیچ‌باف»، موید ارتباط افشارهای کرمان و در این میان بوجاق‌چی‌ها با «افشارهای بوجاق» آناتولی-سوریه، محصول حضور آن‌ها در مقطعی از تاریخ خود در آزربایجان، قفقاز و آناتولی است. «گلیم پیچ‌باف» یکی از دست بافته‌های عشایری و صنایع دستی است که در طی پانصد سال گذشته توسط ایلات تورک افشار، بوجاق‌چی و شول-شوهول در منطقه‌ی كرمان به كار رفته و در بین بافنده‌گان شهرستان‌های سیرجان، بافت و بخش‌هایی از جیرفت رایج گشته است. گلیم‌های «ورنی» بافت شاهی‌سئوه‌ن‌ها در تورک‌ایلی، «سوماک» (بر گرفته از نام شهر شاماخی در جمهوری آزربایجان) بافت تورکان افشار در خراسان، «رندی» بافت تورکان قشقایی در فارس، و گلیم‌های بافت ایلات تورک اویماق گونه‌های دیگر گلیم پیچ‌بافند.

«گلیم پیچ‌باف» که نقش مهمی در فرهنگ و اقتصاد این منطقه دارد و از مفاخر فرهنگی این نواحی ﺍﺳﺖ، طی دهه‌های گذشته با خلاقیت و نوآوری بافنده‌گان ناحیه‌ی سیرجان، بافت، رابر، ارزوئیه، شهر بابک، بم، جیرفت و پیرامون با نام «گلیم شیریكی-شیرکی» عرضه می‌شود. در کلیم شیریكی که ظاهری شبیه به قالی دارد و همانند قالی با گره بافته می‌شود، به جای پودها خامه‌های پیچیده شده به دور چله‌ها نقش‌ها را به وجود می‌آورند. پود تنها نقش اتصال تارها را برعهده دارد و همیشه در پشت گوشت گلیم مخفی است و قابل رویت نمی‌باشد. هم این شیوه‌ی پیچ‌بافی گلیم، و هم نام و تلفظ «شیریکی» اشاره به آناتولی می‌کنند و ریشه در آناتولی دارند:

الف-همانگونه که رسول پروان نشان داده است: «براساس منابع تاریخ محلی، مهم‌ترین ایلات در تولید «گلیم پیچ‌باف» در ولایت كرمان، ایلات افشار و بوجاق‌چی بوده‌اند كه در سده‌های گذشته از ولایت آزربایجان به ولایت كرمان مهاجرت كرده‌اند. بر اساس منابع تاریخ فرش، مناطق آناتولی، قفقاز جنوبی و آزربایجان، مراكز قدیمی این شیوه‌ی بافنده‌گی گلیم محسوب می‌شوند. رایج شدن شیوه‌ی پیچ‌بافی گلیم در ایلات افشار و بوجاق‌چی کرمان با حضور آن‌ها در مقطعی از تاریخ در آزربایجان، قفقاز و آناتولی ارتباط مستقیم دارد»[1]. آلستر هال هم منشاء گلیم پیچ‌بافی را عثمانلی دانسته است. ایل دیگر تورک، شاهی‌سئوه‌ن‌ها نیز که به شیوه‌ی پیچ‌بافی گلیم می‌بافند دارای منشاء عثمانلی هستند.

ب- بافت گلیم شیریکی رج به رج است و احتمالا هر رج یک «شیریک» نامیده شده است. این کلمه در تورکی معیار در ایران به صورت «شێرێقŞırıq » (لهجه‌ای: «شێرێخŞırıx »، «شیرریک Şirrik»، ...) تلفظ می‌شود و به معنی باریکه، تکه‌ی باریک از هر چیز (پارچه، زمین، کشتزار، ...) است. از همین ریشه است شیریم (قاچ، قطعه، برش، شیار)، شیریم‌لاماق (قاچ دادن)، شیریم‌لانماق (قاچ داده شدن، برش داده شدن)، اصطلاحات شیریم شیریم؛ و «شیریک Şirik » در لهجه‌های آناتولی به معنی تیر، تیرک، دسته، ستون و ....[2]. در جمهوری آزربایجان «شیره‌کی» به معنی نوعی دست‌باف که در زمان قدیم بر پشت اسب می‌انداختند، و کفلروش است. کاربرد تلفظ آناتولی «شیریک» در کرمان به جای تلفظ آزربایجانی «شیریق» و موغولی «شیرخه»، معنی‌دار است و اشاره به  منشاء آناتولیایی بوجاق‌چی‌ها دارد.

ج-ریشه‌ی واژه‌ی تورکی «شیریق-شیریک»، کلمه‌ی موغولی «شیرخه‌گ» (ᠰᠢᠷᠬᠡᠭ Ширхэг[3]، در موغولی کلاسیک Sirke(g)، در خالخا Şirxeg، در بوریاتی Şerxeg، در قالموقی Şirke، در دائور Şirgee) به معنی واحد و قطعه و تکه است[4]. (ائتیمولوق اسماعیل هادی در کتاب فرهنگ تورکی نوین، به اشتباه «شیریق» را محرف «جیریق» دانسته است). این کلمه به صورت «شرحه» و به معنی پاره و قطعه اغلب در شکل نوار باریک و به درازا به زبان فارسی وارد شده است و در اصطلاح شرحه شرحه (پاره پاره، قطعه قطعه) هم دیده می‌شود. ظاهرا شباهات بین «شرحه‌»ی موغولی به معنی تکه و قطعه‌ی باریک و «شرحه‌»ی عربی به معنی تکه‌ی گوشت (همریشه با تشریح)، پدیده‌ای تصادفی است. فعل شرحه‌له‌مه‌ک در زبان تورکی به معنی گوشت را بریده و تکه تکه کردن، از ریشه‌ی شرحه‌ی عربی است. شرحه‌ی عربی در یک اصطلاح دیگر تورکی و به صورت محرف «شهره» هم وجود دارد: «شیریم شهره» به معنی له و لورده، تکه پاره.

د-بافت گلیم شیریک با نامهای شیرده‌گ (Ширдэг) - موغولی، شێرداق (Шырдак) - قیرقیزی، سێرماق (Сырмақ) - قازاقی، .... در میان کوچنده‌گان و طوائف متعدد موغول (خالخا، بوریات، هزاره، ...) و تورک (قیرقیز، قازاق، ...) در آوراسیا از زمان‌های بسیار قدیم رایج بوده است. طبق سنن موغولی، کودک نوزاد به محض تولد بر یک شیرده‌گ گذاشته می‌شود. هر عضو خانواده دارای شیرده‌گ خاص خود است که دیگر اعضای خانواده و یا مهمانان نمی‌توانند از آن استفاده کنند، در گذشته پس از انتخاب یک خان جدید، او بر یک «شیرده‌گ» سفید نشانده و با آن سه مرتبه به هوا بلند می‌شد، .... در فرهنگ سنتی قیرقیز، «شیرداق»‌ نقشی مرکزی دارد و در یورت‌ها و خانه‌ها یکسان برای گرم کردن خانه‌ها و به عنوان کف‌انداز و روانداز و در تزئینات و افادات هنری و زیبائی شناسانه بکار می‌رود[5].



[1] رسول پروان، نقش تاریخی ایلات افشار و بچاقچی در شكل‌گیری «گلیمِ پیچ‌باف» در ولایت كرمان

http://www.ensani.ir/storage/Files/20160913134138-9831-153.pdf

[2] Şirik (II) Köy evlerinde oda kapılarının tahtadan yapılmış, uzun menteşesi.

http://www.tdk.gov.tr/index.php?option=com_ttas&view=ttas&kategori1=derlay&kelime1=%C5%9Firik


Wednesday, January 26, 2022

دیل ساده‌لییی- ایسماعیل قاسپیرالی: تورک‌چه او درجه ساده‌له‌شدیریلمه‌لی کی «ملّی» اولسون

 دیل ساده‌لییی- ایسماعیل قاسپیرالی: 

تورک‌چه او درجه ساده‌له‌شدیریلمه‌لی کی «ملّی» اولسون

 

یئنی‌ده‌ن یازان-یایینلایان: مئهران باهارلی

 

دیل ساده‌لییی- ایسماعیل قاسپیرالی[1]

 

هر قومون «قومی» (ناسیونال) دیلی اولدوغو و دیل ان بویوک و ان بیرینجی بیر سرمایه ‌اولدوغو شو قده‌ر معلوم بیر شئی‌دیر که‌ بو خصوص‌دا افکار آچمایا حاجت قالمامیش‌دیر. یالنیز شو قده‌ر سؤیله‌یه‌بیلیریز که‌ ساده ‌و عموم‌جا ال‌وئریش‌لی و ایش‌له‌نمیش دیله ‌مالک اولمایان قومون ایله‌ری‌سی، پک شبهه‌لی و قارانغی‌دیر. چونکو نشرِ معارف و توسیعِ معاملات ایچون ان ابتدا لازم اولان آلت و واسطه،‌ ساده‌ و ملّی دیل‌دیر. بو حقیقتی دؤرت یوز سنه ‌مقدّم «مکالمة اللغتین» نام اثری‌نده ‌میر علی شیر نوایی سؤیله‌میش ایدی.

واقعاً تورک اوغلو ایچون ساده ‌تورک‌چه‌ جمله‌ سائر دیل‌له‌رده‌ن افضل‌دیر. بؤیله ‌اولدوغو حال‌دا زیاده‌ قاریشمیش دیلیمیزی نه‌ گیبی ساده‌له‌ندیره‌لیم؟ بنیم بیلدیییم بیلدیک ایسه، بو ایشین ایکی یولو واردیر:


Saturday, January 22, 2022

کتاب «اتحاد اسلام» شیخ الرئیس قاجار تبریزی و دعوت او به‌ قبول سیادت و مرجعیت سلطان عثمانلی برای تمام مسلمانان مخصوصا شیعیان

کتاب «اتحاد اسلام» شیخ الرئیس قاجار تبریزی و دعوت او به‌ قبول سیادت و مرجعیت سلطان عثمانلی برای تمام مسلمانان مخصوصا شیعیان


مئهران باهارلی


شخصیت تورک شاه‌زاده ‌شیخ الرئیس ابوالحسن میرزا قاجار تبریزی، نوه‌ی فتح‌علی‌شاه ‌قاجار، روحانی، خطیب، ادیب و از چهره‌های سیاسی دهه‌ی آخر قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم به ‌دوره‌ی مشروطیت، مولف یکی از نخستین کتاب‌ها در دفاع از پروژه‌ی اتحاد اسلام عثمانلی به ‌زبان فارسی بنام «اتحاد اسلام» است[1]. کتاب اتحاد اسلام شیخ الرئیس قاجار تبریزی از لحاظ تاریخ مفکوره‌ی اتحاد اسلام، نواندیشی دینی تورک، و بسترسازی ناسیونالیسم تورک در میان تورکان ساکن در ایران دارای اهمیت ‌است. اهمیت دیگر این کتاب آن است که‌ شیخ الرئیس قاجار تبریزی در آن با تابوشکنی‌ ضربه‌هایی اساسی به ‌بنیان شعوبیسم و صفویسم وارد آورده ‌است. از جمله:

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی در عدول از سنت غالب شیعه، با احترام از شیخین – ابوبکر و عمر، نام می‌برد و آن‌ها را «شیخین رضی الله‌ عنهما»، و خلیفه‌ی دوم را «عمر رضی الله ‌عنه» ‌می‌نامد.

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی من غیر مستقیم می‌گوید ‌اعتقادات مذهب شیعه‌ که دولت عرفی را نامشروع می‌شمارد با اداره‌ی دولت و ملک‌داری تناقض دارد، و مقامات قاجاری دخالت صنف روحانی را مانع پیش‌رفت امور حکومتی و دیوانی می‌دیدند.

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی عوام شیعه‌ را و به ‌واقع خواص آن‌ها را سرزنش می‌کند و می‌گوید آن‌ها از فوائد عامه ‌و مصلحت عمومی و مناسبات مشترکه ‌بی‌خبرند، پیرو اخلاق علی نیستند، قدر کلمه‌ی واحده ‌را نمی‌دانند. حتی مغلوبیت و محو و نابود شدن اهل سنت، باعث خوشحالی و مسرت آن‌ها [عوام شیعه] می‌شود.

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی می‌گوید استانبول سر اسلام است، اما این غافلین [عوام شیعه] حتی راضی هستند ‌استانبول توسط خارجیان [دول اوروپائی] اشغال شده و ‌بیرق کفر در آن برافراشته ‌شود. اما آن‌ها نمی‌دانند که ‌حرمت حرم مسلمین و شوکت شعائر و آداب آن‌ها صرفا در زیر سایه‌ی سلاطین عثمانلی و قدرت پرچم عثمانلی موجود است.

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی سلطان عبدالحمید دوم عثمانلی را به‌ دفعات ستوده ‌تمجید می‌کند و او را سلطانی روشن‌فکر، با افکاری صحیح، هوش‌مند، ژرف‌اندیش و فصیح، بافراست؛ و دارای مقام خلافت عظمای کل مسلمانان و یگانه‌ پناه‌گاه ‌مسلمین عامل اتحاد آنان می‌خواند.

- شیخ الرئیس قاجار تبریزی می‌گوید علمای مسلمانان مخصوصا شیعیان مستقر در اماکن متبرکه ‌و عراق عرب می‌باید سلطنت علیه‌ عثمانیه‌ را به ‌عنوان مرجعیت خود و مقام خلافت کبرای کل مسلمانان قبول کنند و شیعیان قفقاز و هندوستان هم با اندیشه‌ی اتحاد اسلام عثمانلی هم‌سو و هم‌کار شوند.

سه ‌ایدئولوژی، سه ‌حرکت ملی، سه ‌ساختار دولتی:

برای درک اهمیت کتاب اتحاد اسلام شیخ الرئیس قاجار تبریزی لازم است جریانات ایدئولوژیک-سیاسی عمده‌ی حاکم بر نخبه‌گان و سیاسیون آن برهه ‌در ایران قاجاری را شناخت. 

در اواخر قرن نوزده-اوائل قرن بیستم، تورکان ساکن در تورک‌ایلی، ایران قاجاری و قفقاز یعنی اوغوزهای غربی، با سه‌ جریان سیاسی-ایدئولوژی مواجه ‌شدند که‌ به ‌نوبه‌ی خود سه‌ هویت ملی (ملت ایران، ملت تورک، ملت آزربایجان) و سه‌ ساختار دولتی (دولت مودرن مشروطه-پهلوی-جمهوری اسلامی ایران، دولت جمهوری خلق آزربایجان در قفقاز و دولت تورک اتحاد در تورک‌ایلی، جمهوری سوسیالیستی آزربایجان) و سه‌ حرکت سیاسی ملی (پان‌ایرانیسم-ناسیونالیسم ایرانی، حرکت ملی تورک، حرکت ملی آزربایجان) و تاریخ‌نگاری-روایت تاریخی (روایت-تاریخ‌نگاری ایرانی، روایت-تاریخ‌نگاری تورک-علمی، روایت-تاریخ‌نگاری آزربایجانی) را ایجاد کردند که‌ امتداد آن‌ها تا به‌ امروز وجود دارد.

جریان نخست مرکب از روندهای اصلاحات قاجاری، جدیدی‌لیک در جهان تورکیک و اتحاد اسلام عثمانلی بود. این جریان که ‌با هدف جستجوی علل عقب‌مانده‌گی و تلاش برای رفع ذلت ملل و اقوام تورکیک آغاز شد با پایان دادن به‌ فاناتیسم اسلامی و فرقه‌گرایی-سکتاریسم شیعی و عثمانلی‌ستیزی، تورک‌های ساکن در تورک‌ایلی، ایران قاجاری و قفقاز را دوباره‌ در بستر تاریخی و طبیعی خود جهان تورک قرار داد، باعث کشف دوباره‌ی آناتولی – عثمانلی توسط آن‌ها، و اتحاد عملی دولتین تورک قاجار و عثمانلی در بسیاری از عرصه‌ها از جمله ‌اصلاحات اجتماعی و سیاسی و اتخاذ مواضع مشترک دیپلوماتیک در امور بین المللی شد. در عرصه‌ی هویت ملی این جریان پس از چند دهه‌ چپ و راست زدن و صرف انرژی در وادی «ملت عثمانلی»‌ و «امت مسلمان»‌، نهایتا به ‌تورک‌گرایی رسید و منجر به‌ تشکل هویت ملی تورک به‌ معنای مودرن در میان اوغوزهای غربی و در این میان تورکان ساکن در تورک‌ایلی، ایران و قفقاز شد. در عرصه‌ی ساختار دولتی این جریان منجر به‌ تاسیس دولت تورک «جمهوری خلق آزربایجان» در قفقاز و دو هفته‌ بعد از آن «دولت تورک اتحاد» در تورک‌ایلی به‌ سال‌های جنگ جهانی اول به‌ صدارت قهرمان ملی تورک-رهبر ملی تورک جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی-مجدالسلطنه‌ گشت. به ‌روزگار ما «حرکت ملی تورک» محصول و ادامه‌ی طبیعی-تاریخی این جریان است. روایت تاریخی-تاریخ‌نگاری این جریان روایت-تاریخ‌نگاری تورک نام دارد که در میان این سه، تنها روایت-تاریخ‌نگاری علمی است.

جریان دوم که‌ محصول و برآیند و به‌ مدیریت مشترک ازلیان بابی، پارسیان هندوستان، باستان‌گرایان آریایی، شعوبیان شیعی، مشروطه‌طلبان انگلیسی، مراکز ماسونی، وارثان ذهنیت صلیبی در اوروپای استعمارگر و مانقورتیسم تبریزی-مانقورتیسم قفقازی بود، در آغاز قرن بیستم معروف به ‌انقلاب مشروطیت ایران شد. این جریان که‌ هدف مشخص پایان دادن به ‌سلسله‌ی قاجار و حاکمیت تورک بر ایران، و تورک‌زدائی از آن را دنبال می‌کرد در عرصه‌ی هویت ملی منجر به‌ تشکل هویت ملی ایرانی بر مبنای زبان فارسی-ملت ایران فارس‌زبان، تاریخ پارسی، زرتشتی‌گری و نژاد آریایی (پان‌ایرانیسم)، آغاز تورک‌ستیزی رسمی و نهادینه‌ در ایران، و به‌ عنوان زائده‌ای فرعی هویت قومی آزربایجانی شد. این جریان در عرصه‌ی ساختار دولتی منجر به ‌اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار، تاسیس دولت مشروطه، کودتای سردار سپه ‌و در نهایت ساقط نمودن دولت قاجاری و تاسیس دولت پهلوی شد. به ‌روزگار ما پان‌ایرانیسم، ناسیونالیسم افراطی فارسی، متولیان مذهب شیعه، دولت جمهوری اسلامی ایران، آزربایجان‌گرایی ایران‌گرا و آزربایجان‌گرایی پان‌ایرانیستی وارث و ادامه‌ی طبیعی-تاریخی این جریان هستند. روایت-تاریخ‌نگاری این جریان، روایت-تاریخ‌نگاری ایرانی نام دارد که بسته به مورد غیر علمی- ضد علمی است.

جریان سوم که‌ ریشه ‌در قفقاز و روسیه‌ داشت در اشکال آنارشیسم و سوسیال دموکراسی و کومونیسم و بولشویسم در قالب گرو‌ه‌های افراطی هرج و مرج طلب و قانون‌ستیز و تروریست مجاهدان مشروطه ‌و فدائی و اجتماعیون عامیون و ... ظهور کرد، به ‌جریان دوم یعنی مشروطه‌طلبی انگلیسی پیوست و جریان ضد تورک چپ ایرانی را آفرید، و عامل اصلی بسط فرهنگ خشونت و جو ترور و جنگ داخلی و هرج و مرج برای تضعیف دولت قاجار شد. این جریان با سقوط امپراتوری تزاری این بار تحت حمایت روسیه‌ی بولشویک همچنان تاثیرات مخرب خود را ادامه ‌داد. از جمله‌ در عرصه‌ی هویت ملی در دهه‌ی ١٩٣٠ منجر به‌ ایجاد هویت ملی آزربایجانی بر اساس قفقازیت و ضد تورک-ضد عثمانلی بودن توسط استالین، سد کردن روند ملت شونده گی تمام اوغوزهای غربی ساکن ایران، سد کردن تشکیل مفهوم وطن تورک مرکب از تمام مناطق تورک‌نشین در شمال غرب ایران –تورک‌ایلی، ایجاد یک تاریخ‌نگاری ضد تورک و استعماری بر مبنای جوغرافیای آزربایجان، و در عرصه‌ی ساختار دولتی منجر به ‌ایجاد «حکومت ملی آزربایجان» در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم شد. به ‌روزگار ما چپ ایرانی و آزربایجان‌گرایی استالینیستی و «حرکت ملی آزربایجان» وارث و ادامه‌ی این جریان است. روایت -تاریخ‌نگاری این جریان، روایت-تاریخ‌نگاری آزربایجانی نام دارد که بسته به مورد غیر علمی- ضد علمی است










دانلود کتاب اتحاد اسلام شیخ الرئیس قاجار تبریزی

 

دانلود کتاب اتحاد اسلام شیخ الرئیس قاجار تبریزی

در فورمات عکسی:

کتاب اتحاد اسلام شیخ الرئیس ابوالحسن قاجار تبریزی

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/01/blog-post.html

https://www.facebook.com/media/set?vanity=100016259447627&set=a.1004587003426605

در فورمات پدف:

https://ketabpedia.com/%D8%AA%D8%AD%D9%85%D9%8A%D9%84/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%85%D9%86%D8%A8%D8%B9-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C/