Monday, May 22, 2023

مغزشویی شاه اسماعیل جوان توسط راهبان ارمنی در کلیسای جزیره‌ی آختامار – اقتمر در دریاچه‌ی وان

 

مغزشویی شاه اسماعیل جوان توسط راهبان ارمنی در کلیسای جزیره‌ی آختامار – اقتمر در دریاچه‌ی وان

 

مئهران باهارلی

 

١-صفویسم عنصری محوری در سیاست‌ها و استراتژی‌های تورک‌ستیزان و در میان آن‌ها تاریخ‌نگاری - هویت ملی ایرانی و تاریخ‌نگاری - هویت ملی آزربایجانی است. به عنوان نمونه یک تحلیل‌گر پان‌ایرانیست چنین می‌نویسد: «بازتعریف و تبیین سیاست‌های نظامی و بین‌المللی و دستاوردهای تمدنی و ملی شاهان هخامنشی و دیگر سلسله‌های بزرگ ایرانی به خصوص سلسله‌ی صفویه باید در دستور کار قرار بگیرد و از ظرفیت میراث صفوی برای گفتمان‌سازی و مقابله با هجوم پان‌تورکیسم به کشور و استان‌های آزری‌زبان استفاده شود. در این صورت کشور در برابر ویروس قومیت‌گرایی واکسینه شده و با تقویت اتحاد و وحدت ملی می‌توان به شکست قطعی سیاست‌های تورکیه برای بلوک کردن کوریدور شمال – جنوب ایران اومیدوارتر بود». (دوکتور احسان موحدیان. از الآن خواب شوم آزربایجان و تورکیه را دریابیم. سایت دیپلوماسی ایرانی)

تاکنون نقش ارمنیان در تاسیس دولت قیزیل‌باشیه، شکل‌دهی به آراء و سیاست‌های شاه اسماعیل اول بنیان‌گذار آن دولت و شاه عباس حقیر برجسته‌ترین پادشاه آن سلسله به وضوح و دقت بررسی و عرضه نشده است. حال آن که کلیسای ارمنی، بسیار بیش‌تر از وندیک - ونیز و کاتولیسیسم در آفرینش صفویسم، شخصیت شاه اسماعیل و شاه عباس حقیر، اعتقادات و آئین‌های مذهب علوی قیزیل‌باشی تورکی و مذهب شیعه‌ی امامی فارسی نقش و تاثیر داشته است. بدون وقوف بر این نقش و تاثیرات، از یک سو اتحاد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران – دولتی اسلامیست – با ارمنستان اشغال‌گر، و از طرف دیگر دولت و قهرمان ملی شمردن صفویان ماشه‌ی اوروپای صلیبی بر علیه تورکان و مسلمانان در تاریخ‌نگاری آزربایجانی و هویت ملی آزربایجانی، و تورک‌ستیزی شدید هر دوی این‌ها – یعنی ایران‌گرایی و آزربایجان‌گرایی - غیر قابل توضیح است.

غور و تدقیق در منابع و اسناد دست اول مخصوصا اوروپایی و مسیحی – که نوعا در تاریخ‌نگاری ایرانی و مخصوصا آزربایجانی سانسور شده‌اند - نشان می‌دهد شاه اسماعیل اول از دوران کودکی تحت تاثیر و تربیت کشیشان ارمنی و معروض به مغزشویی آن‌ها بود. این اسناد و منابع شاه اسماعیل اول را به صورت مسیحی‌دوست – Philo-Christian، و مسیحی مخفی – Crypto-Christian (مخفیانه تغییر دین داده به مسیحیت به دست کشیشان و کلیسای ارمنی) عرضه می‌کنند. و اما طبق همین اسناد و منابع شاه عباس حقیر، قطعا یک مسیحی مخفی – Crypto-Christian بود. از نتایج این امر ورود بعضی از آموزه‌های معین مسیحیت از طریق کلیسای ارمنی، هم به گونه‌ی قیزیل‌باشی مذهب علوی تورک (تثلیث، مقام خلیفه‌گی، ....) و هم به شیعه‌ی امامی فارسی (صنف روحانی، بسیاری از عزاداری‌های شیعیان، ...)، و یهودی‌ستیزی و ایران زده‌گی به هر دو است. (منظور از گونه‌ی قیزیل‌باشی مذهب علوی تورکی، جریان غالی دوازده امامی در میان تورکمانان آناتولی و تورک‌ایلی به رهبری شیخ حیدر و شاه اسماعیل و ... است که به شدت ضد عثمانلی و ماشه‌ی صلیبیان بود. در مقابل گونه‌ی قاراقویون‌لوی مذهب علوی تورکی، که یک جریان غالی دوازده امامی عثمانلی‌دوست و متفق آن‌ها بر علیه صلیبیان در میان تورکمانان بود و بقایای آن امروز در تورک‌ایلی، در استان‌های آزربایجان غربی و همدان هنوز باقی است).

پادشاهان مذکور صفوی به سبب تحت تاثیر شدید کلیسای ارمنی بودن، دشمن سرسخت مسلمانان و تورک‌ها و در راس آن‌ها عثمانلیان و در این استقامت متحد استراتژیک و در خدمت سیاست‌های تورک‌ستیزانه‌ی اوروپای صلیبی بودند. این تمایل و خصلت عینا به دو هویت ملی ایرانی – تاریخ‌نگاری ایرانی و هویت ملی آزربایجانی – تاریخ‌نگاری آزربایجانی در روزگار ما هم منتقل شده است:

الف-به سبب عجین شدن اصل دشمنی با تورک در شیعه‌ی امامی فارسی و علوی‌گری قیزیل‌باشی عمدتا از طریق کلیسا و آموزه‌های ارمنی است که امروزه جمهوری اسلامی ایران – که یک دولت ظاهرا اسلامیست و بنیادگرای شریعت‌محور است متحد استراتژیک ارمنستان اشغال‌گر و در مقایسه با دولت ظاهرا سکولار پهلوی به مراتب ارمنی‌پرست‌تر است. و یا در تورکیه حزب جمهوری خلق ظاهرا سکولار که بدنه‌ی اصلی طرف‌داران آن را علویان تشکیل می‌دهند، در مقابل جمهوری آزربایجان سکولار از تجاوزات و توسعه‌طلبی ارمنستان و ایران حمایت می‌کند (مثلا با ادعای دروغ بکار گرفتن تکفیری‌ها توسط جمهوری آزربایجان در جنگ ٤٤ روزه توسط اونال چئویک‌اؤز معاون رهبری حزب جمهوری خلق، و اخیرا راه ابریشم پیشنهادی قیلیچ‌داراوغلو رهبر آن حزب که جمهوری آزربایجان را بای‌پس کرده از ایران تحت حاکمیت فارس می‌گذرد).

ب-تاریخ‌نگاری آزربایجانی و هویت ملی آزربایجانی – ایدئولوژی آزربایجانیسم هم، دولت صفوی را دولت ملی خود و سه پادشاه ضد تورک آن شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب و شاه عباس حقیر، که از عوامل تعیین کننده در آفرینش دولت مودرن ایران و شیعه‌ی امامی فارسی و صنف روحانیت و ... در شکل امروزی هستند را شخصیت‌های ملی خویش می‌داند. زیرا تاریخ‌نگاری آزربایجانی و هویت ملی - ناسیونالیسم آزربایجانی محصول پان‌ایرانیسم – استعمار انگلستان در سال‌های مشروطه و مهم‌تر از آن استالینیزم روسیه، و در نتیجه ماهیتا و ذاتا ضد تورک است. تقدیم کردن صفویان به عنوان دولت ملی آزربایجانی و بوت‌سازی از آن‌ها توسط روسیه‌ی استالینیستی و تاریخ‌نگاری آزربایجانی و هویت ملی آزربایجانی – ایدئولوژی آزربایجانیسم، صرفا بدان سبب است که صفویان مذکور با تورکان و هویت ملی تورک و عثمانلیان دشمنی عمیق داشتند ....

٢-در این نوشته قسمت‌هایی از مقاله‌ی «مسیحیان در ایران صفوی: مهمان‌نوازی و آزار» تالیف رودولف ماتئیی را مستقیما و کلمه به کلمه از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده‌ام[1]. در این قسمت‌ها مولف به روابط عنصر و کلیسای ارمنی با شاه اسماعیل پرداخته است. مهم‌ترین و جالب توجه‌ترین موضوع مطرح شده در این قسمت‌ها، روایات و شایعات مربوط به مغزشویی شاه اسماعیل نوجوان در کلیسای سورپ خاچ[2] قصبه‌ی آرمینیگ در جزیره‌ی آختامار[3] – مقر جاثلیق [کاتولیکوس Catholicosاوسقوف اعظم کلیسای ارمنی - واقع در دریاچه‌ی وان در آناتولی شرقی است. مساله‌ی تربیت و مغزشویی شاه اسماعیل نوجوان به مدت چهار - پنج سال توسط کشیشان و راهبان کلیسای ارمنی جزیره‌ی اقتمر و سپس به مدت هشت سال بدست سه مرشد ارمنی به صورت یک شخص ضد تورک و ضد مسلمان و ضد عثمانلی که در منابع اوروپایی وقت به کرات آمده، در تاریخ‌نگاری ایرانی و آزربایجانی مسکوت گذارده شده است (در این مورد اسناد متعددی در سؤزوموز منتشر خواهد شد). 

٣-بنا به یک نظر، ایرانیان «اقتمر قارس» مقر جاثلیق ارمنی که شاه اسماعیل جوان با دو برادرش به آنجا تبعید شده بود، را به صورت «استخر فارس» خوانده و یا تحریف کرده‌اند: اقتمر قارس استخر فارس.


٤- مقاله‌ی «مسیحیان در ایران صفوی: مهمان‌نوازی و آزار» تالیف رودولف ماتئیی توسط مصطفی نامداری مفرد و حسن زندیه تحت نام «مسیحیان در دوره صفویه: از پذیرائی تا آزار و تعقیب» به فارسی ترجمه شده است. اما در این ترجمه اشتباهات متعددی وجود دارد و در مواردی ترجمه‌ی متن انگلیسی تماما غلط انجام گرفته است. به عنوان نمونه:

الف-در جمله‌ی زیر «کیریپتو مسیحی» به معنی «مسیحی مخفی– گیزلی خیریستییان» و منظور آن است که شاه اسماعیل مخفیانه به دین مسیحی درآمده بود. مترجمین فارسی آن را به صورت نادرست «فرمان‌روای مسیحی ناشناخته» ترجمه کرده‌اند که آن مفهوم را نمی‌رساند.

متن اصلی رودولف ماتئیی: «همه‌ی این‌ها ترکیب شدند تا [شاه] اسماعیل را به عنوان یک  پیامبر جدید نشان دهند و او را به عنوان یک کیریپتومسیحی (مسیحی مخفی) قابل قبول و احترام سازند».

ترجمه‌ی نادرست مترجمین فارسی: «به هر حال این امر وی را به عنوان فرمان‌روای مسیحی ناشناخته، قابل پذیرش و احترام جلوه داد».

ب-در جمله‌ی زیر گفته می‌شود شاه اسماعیل پیغامبر اسلام را یک «حقه‌باز بزرگ» نامیده است. مترجمین به جای آن، یک جمله‌ی تماما جعلی نوشته‌اند:

متن اصلی رودولف ماتئیی: «شایعه پخش شده بود شاه اسماعیل، حضرت محمد را یک حقه‌باز بزرگ خوانده»

ترجمه‌ی نادرست مترجمین فارسی: «شایعات راجع شاه اسماعیل در آنجا پراکنده شده بود که وی خود را محمد، منجی بزرگ می‌خواند».

ج- در جمله‌ی زیر گفته می‌شود شاه اسماعیل متمایل شده بود اورشلیم را فتح و از دست تورک‌ها خارج کند، و در صورت تحقق این امر، اسرای مسیحی را آزاد سازد. در حالی که مترجمین این قسمت را تماما غلط ترجمه و ادعا کرده‌اند شاه اسماعیل قبلا یک بار در گذشته اورشلیم را فتح و اسرای مسیحی در آنجا را از بنده‌گی تورکان عثمانلی آزاد کرده بود ... حال آن که همچو مطلبی نه در متن انگلیسی و نه در تاریخ وجود ندارد.

متن اصلی رودولف ماتئیی: «در ادامه‌ی موضوعی قدیمی - داستانی مردمی، شایعه‌ای منتشر شده بود که بنا به آن [شاه] اسماعیل متمایل شده بود تا اورشلیم را مجددا فتح [از کونترول تورک‌ها – مسلمانان خارج] کند، و هنگامی که این امر بزرگ – شاه‌کار را متحقق ساخت، مسیحیانی که به اسارت تورکان عثمانلی درآمده بودند را آزاد کند».

ترجمه‌ی نادرست مترجمین فارسی: «به دنبال اقدامی احترام برانگیز به لحاظ قدمت، شایعه‌ای راجع به تمایل شاه اسماعیل به فتح مجدد اورشلیم منتشر شد و نکته‌ی مهمتر انتشار یافته بود که او پیش از این یک بار این کار شاق را محقق ساخته و مسیحیانی که به بنده‌گی تورکان عثمانی درآمده بود را آزاد کرده بود».

٤-زیرنویس‌های موجود در این قسمت‌ها را که عمدتا منابع را می‌دهند، ترجمه نکردم. علاقه‌مندان می‌توانند به آن‌ها در اصل انگلیسی مقاله در لینک داده شده دست یابند.

پایان نوت مئهران باهارلی


نقل قول قسمت‌هایی از مقاله‌ی «مسیحیان در ایران صفوی: مهمان‌نوازی و آزار» تالیف رودولف ماتئیی در باره‌ی ارتباطات ارمنی شاه اسماعیل اول و مغزشویی او توسط راهبان کلیسای سورپ خاچ در جزیره‌ی اختامار – اقتمر دریاچه‌ی وان

در آغاز قرن شانزدهم میلادی، در اوج تهدیدات عثمانلی، زمانی که بعضی پیش‌بینی می‌کردند تورک‌ها به زودی تا شهر کؤلن [Cologne, Köln][4] در اعماق آلمان خواهند رسید، بارقه‌ی اومید جدیدی در افق شرق ظاهر شد: شاه اسماعیل، رهبر کاریزماتیک یک جنبش مسیحیایی که در سال ١٥٠١ تبریز را پایتخت، و اسلام شیعی را دین رسمی قلمروی خود اعلام کرد. در یک اوروپای گرفتار و به ستوه آمده از تشویش دینی، شاه اسماعیل همان قدر آرمان‌های میعادشناسانه را تامین می‌کرد که ابتکارهای اکتشافی کیریستوف کولومبوس [Christopher Columbus] آن‌ها را اشباع – تطمین می‌ساخت. از اولین روزهای سلطنت شاه اسماعیل، اوروپائیان و در راس آن‌ها ونیزیان فکر می‌کردند که او ممکن است یک پیغمبر باشد، قوه‌ی مجدِدی که دین مسیحیت را به دوران آغازینش باز گرداند و یا دقیق‌تر، او را به عنوان نیرویی می‌دیدند که ممکن است در جنگ بر علیه عثمانلی‌ها به خدمت گرفته شود. هاله‌ی پیغمبری او به زودی از بین رفت، اما نه موقعیت او به عنوان متحد بالقوه بر علیه تورک‌ها. حتی شکست شاه اسماعیل در مقابل عثمانلی‌ها در جنگ چالدیران به سال ١٥١٤ به قدر کافی قوی نبود تا آن اومید را محو کند. چرا که مدت‌های طولانی پس از آن واقعه، گزارش‌هایی که در اوروپا در آن باره در گردش بود، خبر از پیروزی قیزیل‌باش‌ها[5] می‌داد. روابط، متکی بر اومیدها و انتظارات متقابل بود: اسماعیل به نوبه‌ی خود به سرعت منافع اوروپا در تاسیس یک جبهه‌ی متحد بر علیه عثمانلی‌ها را، با فرستادن هئیت‌های دیپلوماتیک متعدد به دربارهای غربی بدان منظور، پی گرفت. (انگلیسی ص ٩)

در اوروپای مسیحی اوایل قرن شانزدهم میلادی، بدنبال پخش شدن شایعاتی مبنی بر آن که [شاه] اسماعیل قصد دارد دین اسلام را نابود کند، برای این که نشان دهد اسلام را تحقیر می‌کند سگ‌ها و اسب‌ها را به مسجدها وارد می‌کند، و در تمام سرزمین‌هایی که بر آن‌ها تسلط می‌یابد کتب [مقدس] مسلمانان را در آتش می‌سوزاند، اومیدها - انتظارات افزایش یافت. درباره‌ی جنگ‌جویان تورکمان او – قیزیل‌باش - گفته می‌شد که آن‌ها با عثمانلی‌ها به عنوان ملحدان مسلمان می‌جنگیدند، مساجد را ویران می‌کردند اما به کیلیساها آسیبی نمی‌رساندند، و بی‌حد شراب می‌نوشیدند و خوک می‌خوردند. این تصویر با گزارشاتی دائر بر این که قیزیل‌باشان به تثلیث اعتقاد داشتند، مریم مقدس را می‌پرستیدند و از آب مقدس برای آیینی شبیه مراسم باپتیسم و عشای ربانی استفاده می‌کردند تکمیل می‌شد. (انگلیسی ص ١٠)

از مدت‌ها پیش در اوروپا داستان‌هایی در باره‌ی تاثیرات مسیحیت در دوران کودکی شاه اسماعیل – که منتج به هم‌دردی‌ها و پیوسته‌گی‌های او با مسیحیان در تمام عمرش گشته بودند - نقل شده بود. گفته می‌شد مادر او یک مسیحی ارمنی تغییر دین داده [مسلمان شده] بود، پس از مرگ پدرش یک دایی (و یا راهب صومعه) ارمنی به مدت پنج سال از او [شاه اسماعیل] محافظت کرده بود، سه ارمنی به مدت هشت سال به عنوان مرشدهای او خدمت کرده بودند و در این مدت انجیل‌ها و دیگر متون مقدس مسیحی را برای او می‌خواندند، و او با کومک ارمنی‌ها به قدرت رسیده بود. فردی که ادعا می‌کرد شاهد عینی است اصرار داشت شاه [اسماعیل] تعمید شده بود، حتی او را تبدیل به تجسم «پرستر جان» [Prester Jhon][6] کرده بود. (انگلیسی ص ١٥)

همه‌ی اینها ترکیب شدند تا [شاه] اسماعیل را به عنوان یک پیامبر جدید نشان دهند و او را به عنوان یک «کیریپتومسیحی» (مسیحی مخفی – گیزلی خیریستییان) قابل قبول و احترام سازند. تصویری که با ادعای شراب نوشیدن او، گرچه در خفا، و این که او هم گوشت خوک می‌خورد، بیش‌تر و بیش‌تر تثبیت و تقویت شد. روایاتی مبنی بر آن که او یک خوک چاق را در درگاه خود نگهداری می‌کرد و برای توهین به سلطان عثمانلی [وقت] او را بایزید نامیده بود، وضعیت [شاه] اسماعیل را به عنوان دشمن بزرگ دولت عثمانلی ترسیم و مستند می‌کرد. همچنین گفته می‌شد در یک ضیافت که او برای سفیر عثمانلی برپا کرده بود، شراب و گوشت خوک سرویس شده بود. این چنین داستان‌هایی حتی به مصر رسید، جایی که شایعه پخش شده بود شاه اسماعیل، حضرت محمد را یک حقه‌باز بزرگ خوانده است، مادرش  مسیحی بود و این که او از پانزده هزار ارمنی مهمان‌نوازی کرده است. در ادامه‌ی موضوعی قدیمی - داستانی مردمی، شایعه‌ای منتشر شده بود که بنا به آن [شاه] اسماعیل متمایل شده بود تا اورشلیم را مجددا فتح [از کونترول تورک‌ها – مسلمانان خارج] کند، و هنگامی که این امر بزرگ – شاه‌کار را متحقق ساخت، مسیحیانی که به اسارت تورکان عثمانلی درآمده بودند را آزاد سازد. (انگلیسی ص ١١)

لومئر دؤ بئلژ به خصوص منتقد پاپ ژولییوس دوم بود و او را متهم می‌کرد که الزامات روحانی خود را تابع علایق موقتی‌اش کرده است، نسبت به پادشاه فرانسه قدردان نیست، و ترجیح می‌دهد به جای جنگیدن بر علیه دشمن واقعی یعنی تورک‌ها، بر علیه پادشاهان مسیحی به اقدامات خصمانه بپردازد. این امر توضیح می‌دهد که چرا دؤبئلژ شاه اسماعیل را - به سبب تمایلش به تمرکز بر عثمانلی دشمن - قابل ستایش‌تر از پاپ توصیف می‌کند.

پالمیرا برومئت به درستی اطلاعات ارائه شده برای قاطبه‌ی کتاب‌خوان اوروپایی را نتیجه‌ی روندی دانسته که در آن لایه‌هایی از داستان‌ها با سنن ادبی، حکایات سرگرم کننده، شایعات، مشاهدات، گزارشات رسمی، استعارات و اطلاعات تجاری درهم آمیخته شده بود. این نکته، و این واقعیت که تعداد اندکی از مولفین این چنین روایت‌هایی حقیقتا پا به ایران گذارده‌اند – چه برسد به آن که با شاه اسماعیل ملاقات کرده باشند - البته بدان معنا نیست که اطلاعات ارائه شده توسط آنان اشتباه است و یا ما می‌توانیم به ساده‌گی این داستان‌ها را در مقوله‌ی افسانه و فانتزی، طبقه‌بندی کنیم. به همه حال ما می‌دانیم مادر شاه نیای مسیحی داشت، اسناد فراوانی تمایل او به نوشیدن شراب به مقادیر زیاد و این که او با تبعه‌ی ارمنی خود با عطوفت رفتار می‌کرد را گواهی می‌دهند. علاوه بر آن چندین شاهد عینی در آن دوره ادعا کرده‌اند در اوان کار، در میان سپاهیان او جنگ‌جویان ارمنی (و گورجی) بوده‌اند. حداقل ارزش آن را دارد که این موضوع را بیشتر کاوید تا مشخص شود این تصویرها از کجا نشئت می‌گیرند و این که آیا بنیانی بر واقعیت دارند؟ زمانی که ما چنین کاری را بر پایه‌ی منابع متفاوت انجام می‌دهیم، در می‌یابیم که به موازات عناصر اغراق‌آمیز و افسانه‌ای، آن‌ها حقیقتا هم واقعیت را منعکس می‌کنند .... (انگلیسی ص ١٢)

شجره‌ی مسیحی اسماعیل غیر قابل مناقشه است. مادر وی حلیمه بیگیم، معروف به عالم‌شاه بیگوم نوه‌ی دختری کالو یوهانس، امپراتور ما قبل آخر اینکلاو (درون‌بوم) ترابزون بود. بنا به منابع ارمنی و ونیزی، او پسرانش را در یک صومعه‌ی ارمنی در جزیره‌ی آختامار واقع در دریاچه‌ی وان مخفی کرد. این، واقعا هم داستان داشتن مربی ارمنی برای اسماعیل جوان را محتمل و پذیرفتنی می‌کند. هر چند ارتباط اثبات شده‌ای وجود ندارد، به نظر می‌رسد شاه اسماعیل با تبعه‌ی ارمنی خود رفتاری با عطوفت داشت و به آنان اجازه داد نقش مهمی را در تجارت دولت نوپایش برعهده گیرند. و نهایتا، شاه اسماعیل که خود را نه تنها حلول پیغامبران ابراهیمی، بلکه همچنین پهلوانان گذشته‌ی ایران قبل از اسلام می‌خواند، خود را به عنوان قهرمان همه‌شمول و هم‌زمان بودن عرضه کرد (انگلیسی ص ١٥)

برای مطالعه‌ی بیشتر

طبیب روتا: اسماعیل نوجوان مادر تنی‌اش را با دستان خودش کشت، به‌سبب بیداد و بی رحمی فوق العاده‌ای که در حق تورکمان‌ها نشان داد، آن‌ها از اسم صوفو وحشت داشتند.

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/07/blog-post_14.html

شاه ‌اسماعیل کودکان و زنان و طبیب‌ها را در تبریز تکه ‌تکه ‌کرد، مادر تنی خود را به‌ قتل رساند

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/07/blog-post_7.html

آنجییولئللو: مخفی کردن اسماعیل نوجوان در جزیره‌ی آقتامار وان مقرّ اوسقوف ارمنی و فراری دادن او به ‌قاراباغ توسط کشیشان ارمنی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/07/blog-post.html

قتل مادر تنی شاه ‌اسماعیل توسط او، قتل عام انسان‌ها، کشتار سگ‌ها در تبریز و نبش قبر و سوزاندن اجساد سران و سرداران تورکمان آق‌قویون‌لو و جنایات فجیع بسیار دیگر

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_29.html

تربیت ارمنی – تلمّذ مسیحی شاه ‌اسماعیل نوجوان بنا به منبعی دست اول، سیاحت‌نامه‌ی تاجر گمنام

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_26.html

مغزشویی شاه اسماعیل جوان توسط راهبان ارمنی در کلیسای جزیره‌ی آختامار – اقتمر در دریاچه‌ی وان

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/05/blog-post_22.html

تمام گزارش‌های اصلی اوروپایی در باره‌ی برآمدن شاه اسماعیل، بر «ارتباط مسیحی ارمنی» او اصرار و پافشاری می‌کنند

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/05/blog-post_24.html

فرار اسماعیل نوجوان به‌ جزیره‌ی آقتامار دریاچه‌ی وان مقرّ جاثولیقوس ارمنی و مخفی شدن او به‌ مدت چهار سال در کلیسای ارمنی

https://sozumuz1.blogspot.com/2023/06/blog-post_30.html


[1] Rudolph (Rudi) Matthee. Christians in Safavid Iran: Hospitality and Harassment.

https://www.academia.edu/2403471/Christians_in_Safavid_Iran_Hospitality_and_Harassment

[2] Cathedral of the Holy Cross, Aghtamar

https://en.wikipedia.org/wiki/Cathedral_of_the_Holy_Cross,_Aghtamar

The Cathedral of the Holy Cross (Armenian: Սուրբ Խաչ եկեղեցի, romanized: Surp Khachʿ egeghetsʿi, Turkish: Akdamar Kilisesi or Surp Haç Kilisesi) on Aghtamar Island, in Lake Van in eastern Turkey, is a medieval Armenian Apostolic cathedral, built as a palatine church for the kings of Vaspurakan and later serving as the seat of the Catholicosate of Aghtamar.

[3] Akdamar Island

https://en.wikipedia.org/wiki/Akdamar_Island

Akdamar Island (Turkish: Akdamar Adası, Kurdish: Girava Axtamarê), also known as Aghtamar (Armenian: Աղթամար, romanized: Aġt’amar) or Akhtamar (Armenian: Ախթամար, romanized: Axt’amar), is the second largest of the four islands in Lake Van, in eastern Turkey. About 0.7 km² in size, it is situated approximately 3 km from the shoreline. At the western end of the island, a hard, grey, limestone cliff rises 80 m above the lake's level (1,912 m above sea level). The island declines to the east to a level site where a spring provides ample water. It is home to the 10th century Armenian Holy Cross Cathedral, which was the seat of the Armenian Apostolic Catholicosate of Aghtamar from 1116 to 1895.

[4] بزرگ‌ترین شهر در ایالت رین وستفالیا در غرب کشور آلمان

[5] مولف در متن انگلیسی «ایرانی‌ها» نوشته که نادرست است. جنگ چالدیران بین عثمانلی‌ها و قیزیل‌باش‌ها که هر دو تورک و اغلب از آناتولی بودند به وقوع پیوست، نه بین عثمانلی‌ها و ایرانی‌ها

[6] پرستر جان و یا یوحنای کشیش، شخصیتی از شرق در افسانه‌های عامیانه‌ی مسیحی قرون وسطی و در بستر جنگ‌های صلیبی که مترصد رسیدن زمان برای نجات دادن مسیحیت و خارج کردن سرزمین‌های مقدس از دست مسلمانان ... بود.

https://en.wikipedia.org/wiki/Prester_John

No comments:

Post a Comment