Sunday, June 28, 2020

غرب و جنوب دریاچه‌ی اورمیه تا زنجان-سلطانیه و همدان-کنگاور، بخشی از تورکمانیا-تورکمانیه

غرب و جنوب دریاچه‌ی اورمیه تا زنجان-سلطانیه و همدان-کنگاور، بخشی از تورکمانیا-تورکمانیه 

مئهران باهارلی


در بعضی از نقشه‌های اوروپایی قرون ١٦-١٨ میلادی، بخش‌هایی از شمال غرب تورک‌نشین ایران (تورک‌ایلی) واقع در استان‌های امروزی آزربایجان غربی، کوردستان، کرمانشاه، زنجان و همدان داخل در سرزمین مملکت تورکمانیا - تورکمانیه نشان داده شده‌اند. (تعدادی از این نقشه‌ها ضمیمه‌ی این نوشته است). به عنوان نمونه در یک نقشه‌ی ونیزی مربوط به سال ١٧٧٨ غرب و جنوب دریاچه‌ی اورمیه، و به سمت جنوب تا همدان و کنگاور و به سمت جنوب شرقی تا زنجان و سلطانیه، تورکمانیا نامیده شده است[1].

در منابع تاریخی (مورخین غربی و عثمانلی، مکتوب‌های نادرشاه، آثار بی شمار هنری فیلد، گاسپار دروویل، دیگر دیپلومات‌ها و ...) تورکمان بودن تورکان ساکن در ایران و در این میان غرب دریاچه‌ی اورمیه و جنوب آن ذکر شده است. اما اهمیت این نقشه‌ها در آن است که این نقشه‌ها سرزمین این تورکان و یا بخشی از تورک‌ایلی امروزی را داخل در مملکت و جوغرافیای تورکمانیا - ترکمانیه قلمداد کرده و جزئی از تورکمانیای غربی - عثمانلی شمرده‌اند.

از دیگر نکات جالب توجه این نقشه‌ها آن است که در آن‌ها «تورکمانیا» که شامل غرب و جنوب دریاچه‌ی اورمیه نیز می‌شد، در جنوب «آزربایجان» و «ارمنیه» و خارج این دو نشان داده شده است. هم‌چنین در این نقشه‌ها استان‌های امروزی کوردستان و کرمانشاه جزئی از تورکمانیا هستند و به همراه دیاربکر و آمئد - آمید و .... در خارج «کوردستان» – که در شمال عراق نشان داده شده - قرار دارند. به عبارت دیگر در دو قرن اخیر مفهوم کوردستان و مناطق کوردنشین به سوی شمال و شرق در داخل مناطق تورک‌نشین و تورکمانیا گسترش یافته است.

Monday, June 22, 2020

ناصرالدین شاه با وزیر خارجه به تورکی صحبت می‌داشت و از این کار لذت می‌برد


ناصرالدین شاه با وزیر خارجه به تورکی صحبت می‌داشت و از این کار لذت می‌برد

مئهران باهارلی

«دوست‌علی‌خان معیرالممالک»[1] در کتاب خود «رجال عصر ناصری»[2] می‌گوید که ناصرالدین شاه با وزیر خارجه «محسن‌خان معینالملک (مشیرالدوله) تبریزی» به تورکی صحبت می‌کرد و از این کار لذت می‌برد.

«دو سه سال به تیر خوردن ناصرالدین شاه مانده، معینالملک به طهران احضار و وزارت امور خارجه‏ به او محول گشت. مکرر حضور داشتم که شاه مدتی با او به تورکی صحبت می‌داشت و از این کار گوئی لذت می‌برد....».

کاربرد زبان تورکی از سوی ناصرالدین شاه:

١-ناصرالدین شاه مانند همه‌ی شاهان قاجاری به زبان تورکی علاقه‌مند بود. این یکی از دلائل استفاده‌ی وی از تورکی به عنوان زبان کاری است. دلیل دیگر صحبت کردن ناصرالدین شاه با وزیر خارجه‌اش به تورکی، رسمی بودن زبان تورکی بود. دولت تورک قاجاری به شمول دوره‌ی ناصری، دو زبان رسمی دوفاکتو، فارسی و تورکی داشت.

٢-معیرالممالک صرفا نمی‌گوید که ناصرالدین شاه به تورکی صحبت می‌کرد، بلکه علاوتا تاکید می‌کند که او از مکالمه به تورکی لذت می‌برد. زیرا ناصرالدین شاه، علاوه بر علاقه‌مندی به زبان تورکی مانند دیگر شاهان قاجاری، اضافتاً دوست‌دار ادب تورک هم بود. او بر زبان و ادبیات تورکی شرقی-جغتایی در حد لغت‌شناسی سلطه داشت و با تورکی غربی-عثمانلی هم آشنا بود.

محمد حسن خان اوتوزایکی‌لی (مقدم) مراغه‌ای ملقب به صنیع‌الدوله و سپس اعتمادالسلطنه؛ دولت‌مرد، نویسنده و جوغرافی‌دان تورک و وزیر «انطباعات و دارالترجمه» عهد ناصرالدین شاه هم در کتاب خود «المآثر و الآثار» بدین نکته اشاره کرده است: «غالب محاورات و مکالمات ملوکانه به زبان فارسی و تورکی آزربایجانی است که دو لغت عمومی مملکت ایران می‌باشد..... تورکی جغتایی [- و عثمانلی] که اینک در ممالک عثمانی متعارف است- را کاملا می‌دانند و مشکلات که در املاء و منشات آن زبان است جمله در آن حضرت واضح و آسان باشد».

Sunday, June 14, 2020

قر، قرتی، کرشمه، قرشمال، قرناق، قرمساق، قیرجانماق، قیریلداتماق، ...


قر، قرتی، کرشمه، قرشمال، قرناق، قرمساق، قیرجانماق، قیریلداتماق، ...

مئهران باهارلی

در زبان فارسی کنونی و یا دقیق‌تر تاجیکی[1] غربی آمیخته با لهجه‌های تورکمانی زبان تورکی رایج در ایران، قریب به ده هزار کلمه‌ی تورکی و تورکیسم (واژه‌گان موغولی، تونگوزی، چینی، تبتی، و .... که توسط زبان تورکی به این زبان وارد شده‌اند) وجود دارد. بسیاری، مخصوصا فارس‌ها بر ریشه‌ی تورکی و تورکیسم‌ بودن این کلمات آگاهی ندارند. تقریبا همه‌ی محققین فارس نیز در آثار خود، حتی در لغت‌نامه‌های فارسی و کتب ریشه‌شناسی، وام‌واژه بودن و ریشه‌ی تورکی این کلمات را ذکر نمی‌کنند و یا با انگیزه‌های قومیت‌گرایی افراطی فارسی ریشه‌ی تورکی آن‌ها را عامدا مخفی می‌نمایند و این کلمات تورکی اغلب به اشتباه ریشه‌یابی می‌شوند..

در این نوشته از این قبیل به شش کلمه‌ی هم‌ریشه‌ی قر، قرتی، کرشمه، قرشمال، قرناق، قرمساق که از زبان تورکی به زبان فارسی داخل شده‌اند پرداخته‌ام.



Sunday, June 7, 2020

داوار مه‌له‌دی، گؤی مۇنجۇغۇن اله‌دی؛ و افعال صوتی-نوری تورکی


داوار مه‌له‌دی، گؤی مۇنجۇغۇن اله‌دی؛ و افعال صوتی-نوری تورکی

مئهران باهارلی

ادیب و اوزان تورک پرویز محمدی از قروه‌ی درجزین استان همدان- مقیم بوسنا هرسک، در سایت خود یک سروده‌ی تورکی کوتاه‌اش برای کودکان را منتشر کرده است[1]. در این سروده‌ی تورکی، صداهای بعضی از حیوانات و کودکان و پدیده‌های طبیعی با استفاده از مصادر صوتی تورکی به طرزی ماهرانه و دل‌پذیر برای کودکان بیان می‌شود.

سال‌ها قبل من در باره‌ی پرویز محمدی و اشعار تورکی وی، هنگامی که گزیده‌ای از آن‌ها را در سؤزوموز منتشر کردم، چنین می‌گفتم:

پرویز محمدی، تورک‌ایلی-ائتنیک آزه‌ربایجان‌ین همه‌دان اوستانی‌ندا یئرله‌شه‌ن درجه‌زین‌ین قورواسی‌ندان‌دیر. بوسنادا یاشایان محمدی‌نین تورک و فارس دیل‌له‌ری‌نده قوشوق‌لاری (شئعرلری) واردیر. اونون تورک‌جه قوشوق‌لاری‌نین دیلی، سون کرته آخی‌جی و یالین (ساده)، و عئینی آن‌دا اولدوق‌جا گوج‌لودور... محمدی‌نین تورک‌جه قوشوق‌لاری‌ندا اینسان، سئوگی و اینسان سئوگی‌سی‌نین تمه‌ل یئری واردیر. اونلاردان یونوس ایمره، پیر سولطان و شاه ایسماعیل‌ین یێپارلی (معطر) اییی گلیر، بو اۇلۇلارین ایزی گؤرونور.... بئله بیر اینجی‌نین (جواهیرین) همه‌دان‌ین قوروا‌سی‌ندان چیخماسی، تورک‌ایلی-ائتنیک آزه‌ربایجان قوشوغو اوچون بؤیوک بیر قازانج، و تورک گؤرک‌سؤزو (اده‌بییاتی) آچی‌سی‌ندان تاریخی بیر اولای (حادیثه)دیر.

(پرویز محمدی شاعری از قروه درجزین در استان همدان، تورک‌ایلی- آزربایجان اتنیک است. وی که اکنون در بوسنی ساکن است دارای اشعاری به تورکی و فارسی است. زبان شعر تورکی وی بسیار روان و ساده و در عین حال فوق العاده قدرت‌مند است.... عشق، انسان و عشق به انسان اساس شعر تورکی وی را تشکیل می‌دهد. از این اشعار بوی معطر یونوس ایمره، پیر سولطان و شاه اسماعیل به مشام می‌رسد، در آن‌ها رد این بزرگان دیده می‌شود. ... ظهور جواهری این‌چنین در قوره‌ی همدان، حادثه‌ای تاریخی در ادبیات تورک و دستاوردی بزرگ برای شعر تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک است)[2].

در زیر نخست این شعر را به تورکی معیار-ادبی با هر دو الفبای عربی و لاتین آورده، سپس توضیحاتی چند در باره‌ی مصادر صوتی و نوری در زبان تورکی داده‌ام. (برای خصوصیات لهجه‌ای شعر، به اصل تورکی آن در پایان این نوشته مراجعه کنید)


Friday, June 5, 2020

سید لقمان اورموی: آلِ عثمان نورِ چشمِ عالمند، و مدح سلطان سلیم دوم


سید لقمان اورموی: آلِ عثمان نورِ چشمِ عالمند، و مدح سلطان سلیم دوم

مئهران باهارلی

سلطان سلیم دوم (١٥٢٤-١٥٧٤) ملقب به ساری (زرد، بلوند)، فرزند سلطان سلیمان قانونی (محتشم) و هاسئکی[1] خرّم سلطان (نام اصلی: آناستازییا؟، آلئکساندرییا لیسووسکا؟)، یازدهمین سلطان عثمانلی و نودمین خلیفه‌ی مسلمین بود. در دوره‌ی حاکمیت سلطان سلیم دوم، قلمروی امپراتوری عثمانلی اوروپای جنوب شرقی و مرکزی را گذشت و به حدود اوروپای غربی رسید.

در این مدحیه، سید لقمان آشیرلی اورموی پس از ستایش خاندان عثمانلی و قره العین و فرزندان دلبند عالمیان نامیدنشان، به مدح سلطان سلیم دوم می‌پردازد و می‌گوید او یازدهمین مروارید و یا سلطان از رشته‌ی آل عثمان است. با اینهمه قدرت و ارج سلطان یازدهم سلطان سلیم دوم، صد برابر قدرت و ارج سلطان دهم سلطان سلیمان قانونی است.

Thursday, June 4, 2020

قارانقۇلاتماQARANQULATMA : مقررات حکومت نظامی و خاموشی در ساعت معین شب، Curfew


قارانقۇلاتماQARANQULATMA


مقررات حکومت نظامی و خاموشی در ساعت معین شب، Curfew


قارانقۇلاتما QARANQULATMA : مقررات حکومت نظامی و خاموشی در ساعت معین شب، Curfew
سێخی‌یؤنه‌تیم SIXIYÖNETİM: حکومت نظامی، Martial Law

آج‌لێق اوْرۇجۇ ACLIQ ORUCU: روزه‌ی سیاسی،  Hunger Strike
اؤلۇم اوْرۇجۇ ÖLÜM ORUCU: روزه‌ی سیاسی مرگ، Hunger Strike To Death
اۇیقار دانێم UYQAR DANIM: نافرمانی مدنی،  Civil Disobedience
دانێم DANIM: نافرمانی، سرکشی،  Disobedience
قاخێنج QAXINC: اعتراض، Protest
اۇیقار قاخێنج UYQAR QAXINC : اعتراض مدنی، Civilized Protest 
دیره‌نیم DİRENİM: مقاومت، Resistance
دینج دیره‌نیم DİNC DİRENİM: مقاومت منفی،  Passive Resistance
توْپلۇم‌سال دیره‌نیم TOPLUMSAL DİRENİM: مقاومت اجتماعی،Social Resistance
گؤسته‌ری GÖSTERİ : تظاهرات، Demonstration
یۆرۆیۆش YÜRÜYÜŞ: راه پیمائی،  Walk March,
یازاس YAZAS: پلاکارت، Placard
اێراقساما IRAQSAMA: بایکوت، Boycott
باش‌قالدێرێ BAŞQALDIRI: خیزش، قیام، Rebellion Uprising,
آیاق‌لانما AYAQLANMA: شورش، عصیان، Riot, Insurgency
باسدێرماق BASDIRMAQ: سرکوب کردن، Suppress
قامۇ دۆزه‌نی QAMU DÜZENİ: نظم عمومی، Public Order
قامۇ گۆوه‌ن‌لییی QAMU GÜVENLİYİ: امنیت عمومی، Public Security
یاسا YASA: قانون، Law
یاساق YASAQ: قانونا ممنوع، ممنوعیت، Prohibited
قاپالێ QAPALI بسته، تعطیل محل کار، Shutdown Closed,
قاداغان QADAĞAN: ممنوع، Forbidden
بوْشقۇ BOŞQU: تعطیل، Holiday , Vacation

آناچێن‌لار ANAÇINLAR: حقوق اساسی،  Basic Rights
آناارکین‌لیک‌له‌ر ANAERKİNLİKLER : آزادی‌های اساسی،Freedoms Fundamental

Tuesday, June 2, 2020

شعر نصیر باکویی به تورکی شرقی در مدح سلطان اوْلجای‌تۇ خۇربان اۇۇدا (خدابنده) ایلخان‌لی

شعر نصیر باکویی به تورکی شرقی در مدح خاقان اوْلجای‌تۇ خۇربان اۇۇدا (خدابنده) ایل‌خان‌لی

مئهران باهارلی

  

 

Nesir Bâkûyî’nin Doğu Türkçesinde yazıp İlhanlı Kaan “Hurban Uuda Olcaytu Han”a armağan ettiği övgülüme koşuğu

The poem, written by Nesir Bâkûyî in Eastern Turkish, and dedicated to Ilkhanid Khagan “Khurban Uuda Olcaytu Khan.

 

بازنویسی اساسی نوشته‌ای از سؤزوموز به تاریخ Sunday, December 7, 2003, 3:52:48 PM

خلاصه:

یکی از نخستین نمونه‌های تورکی ادبی در آزربایجان، بئش‌له‌مه و یا مخمّسی است که نصیر باکویی در حوالی سال ١٣٠٠ میلادی در مدح خاقان دولت تورک - موغول ایل‌خان‌لی، اوْلجای‌تۇ خۇربان اۇۇدا (خدابنده) سروده است. این شعر (قوشوق) به تورکی شرقی – جغتایی و در ژانر مدحیه (اؤوگو) سروده شده و تنها اثر کشف شده‌ی نصیر باکویی تاکنون است. نصیر باکویی مدحیه‌ی خود را به سلطان ایل‌خان‌لی، خاقان اولجای‌تو (حاکمیت ١٢٩٥-١٣٠٤ میلادی)، احتمالاً هنگام سفر او به باکو تقدیم کرده است. اولجای‌تو در این سفر به عملیات عمرانی و آبادانی و تعمیرات و راه‌سازی در شهر فرمان داد و مالیات‌های عرف، قوپچور، سرانه و نفت و ... را بر اهالی بخشید. این شعر علی رغم اهمیت آن در جمهوری آزربایجان با اشتباهات متعددی منتشر شده است. در این نوشته متن دقیق این شعر را همراه با تصحیح اشتباهات موجود در نشرهای جمهوری آزربایجان به هر دو الفبای عربی و لاتینی تقدیم، و معانی اسامی خاقان‌ها که در شعر ذکر شده‌اند را تشریح کرده‌ام.

اؤزه‌ت:

آزه‌ربایجان‌دا ادبی تورک دیلی‌نین اه‌سکی اؤرنه‌ک‌له‌ری‌نده‌ن بیری نصیر باکویی‌نین ١٣٠٠ ایل‌له‌ری‌نده یازدیغی بیر قوشوق‌دور. قوشوق اؤوگو (مدحیه) ادبی تورونه عاییددیر و تورک – موغول ایل‌خان‌لی دولتی قاآنی اولجایتو خوربان اوودانی (خربنده‌نی) اؤومه‌کده‌دیر. دوغو تورک‌جه‌سی – چاغاتای‌جایلا یازیلمیش بو قوشوق، نصیر باکویی‌نین بوگونه ده‌ک بولونان ته‌ک اثری‌دیر. نصیر باکویی قوشوغونو ١٢٩٥ده‌ن ١٣٠٤ه ده‌ک حوکوم سوره‌ن ایل‌خان‌لی خاقانی، قاآن اولجایتویا، بؤیوک اولاسی‌لیق‌لا خاقان‌ین باکو گه‌زی‌سی سیراسی‌ندا آرماغان ائتمیش‌دیر. اولجایتو، گه‌زی‌سی سیراسی‌ندا شه‌هه‌رده بینالارین یاپیلماسی، اوناریم و یول یاپیمی امری وئردی. آیری‌جا بؤلگه ساکین‌له‌ری‌نین کیشی باشی‌نا وئرگی، گومروک و نفت وئرگی‌له‌ری‌نی ده باغیش‌لادی. بو قوشوق، اؤنه‌می‌نه قارشین، آزه‌ربایجان رئسپوبلیکاسی‌ندا بیر چوخ یانلیش‌لیق‌لا یایین‌لامیش‌دیر. بو یازیم‌دا قوشوغون دقیق متنی‌نی، قاباق‌کی یایین‌لاردا وار اولان یانلیش‌لاری دوزه‌لته‌ره‌ک، عرب و لاتین الیفبالاری‌ندا سوندوم. آیری‌جا قوشوق‌دا گئچه‌ن خاقان‌لارین موغول‌جا آدلاری‌نین آنلام‌لاری‌نی آچیق‌لادیم.

Özet

Azerbaycan'da edebi Türk dilinin eski örneklerinden biri Nesir Bakuyi'nin 1300 yıllarında yazdığı bir koşuktur (şiirdir). Koşuk edebi Övgüleme (methiye) türüne aittir ve Türk-Moğol İlhanlı devletinin Kağanı Olcaytu Hurban Uuda'yı (Harbende) övmektedir. Doğu Türkçesi - Çağataycayla yazılmış bu koşuk, Nesir Bakuyi'nin bugüne dek bulunan tek eseridir. Nesir Bakuyi şiirini 1295'ten 1304'e değin hüküm süren İlhanlı Hakanı, Kağan Olcaytu'ya, büyük olasılıkla Hakan'ın Bakü gezisi sırasında, armağan etti. Olcaytu, gezisi sırasında şehirde inşaat ve iyileştirme çalışmaları, onarımlar ve yol inşaatı buruğu verdi. Ayrıca bölge sakinlerinin kişi başına vergi, gümrük ve petrol vergilerini de bağışladı. Bu koşuk, önemine karşın Azerbaycan Cumhuriyeti'nde birçok yanlışla yayınlanmıştır. Bu yazıda koşuğun doluk (tam) ve sincik (dakik) metnini, önceki yayınlardaki yanlışları düzelterek, Arap ve Latin alfabelerinde sundum. Ayrıca koşukta geçen Hakanların Moğolca adlarının anlamlarını da açıkladım.

Abstract

One of the earliest examples of literary Turkic in Azerbaijan is a poem written by Nesir Bakuyi around the year 1300 AD. The poem belongs to the literary eulogy genre and praises Oljai tu Khurban Uuuda (Kharbande), the Khagan of the Turkic-Moghul Ilkhanli state. This poem, written in Eastern Turkic-Jaghtai, is the only discovered work of Nesir Bakuyi so far. Nesir Bakuyi dedicated his poem to IlKhanli Sultan, Khagan Oljaitu, who ruled from 1295 to 1304 AD. It is likely that he wrote this poem during Sultan’s visit to Baku. During his trip, Oljaitu ordered construction and improvement operations, repairs and road construction in the city. He also forgave custom, per capita, and oil taxes for the inhabitants. Despite its importance, this poem has been published in the Republic of Azerbaijan with numerous mistakes. In this article, I have presented the exact text of the poem, along with the corrections of errors in the publications of the Republic of Azerbaijan, in both Arabic and Latin alphabets. I have also provided the meanings of the Mongolian names of the Sultans mentioned in the poem.