کتیبهی تورکی سردر حرم حضرت علی در نجف سروده شده به امر نادر شاه به مناسبت مطلّا ساختن آن
مئهران باهارلی
NADİR ŞAH’IN BUYRUĞUYLA TÜRKÇE YAZILMIŞ İDİZ ALİ’NİN
YATIRINI ALTINLA KAPLAMA ÖTEKLİYİ (TÂRİH MADDESİ)
CHRONOGRAM OF GOLD PLATING OF THE SHRINE OF HAZRAT ALI WRITTEN IN TURKISH BY THE ORDER OF NADIR SHAH
Méhran Baharlı
خلاصه
در سال ١٧٣٢، خاقان تورک نادر شاه افشار اقدام به تعدیلات در مرقد علی چهارمین خلیفهی مسلمین در نجف و طلاکاری گونبد و منارهها و نمای ایوان آن کرد. به فرمان نادر شاه چندین مادهی تاریخی به این مناسبت به زبان تورکی سروده شد. از جمله دو شعر تورکی توسط میرزه عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی متخلص به نشاء و یا نشئه، ملکالشعرای دولت افشاری، که یکی از آنها با آب طلا و شنگرف نویسانده و به صورت یک کتیبه در بالای ایوان - سردر حرم علی نصب گردید. این شعر مانند دیگر مادههای تاریخ به زبان تورکی، به سبب سروده شدن به فرمان نادر شاه افشار و توسط مقامات رسمی دولت افشاری، حائز به لحاظ تاریخی، سیاسی و تورکولوژیک دارای اهمیت است؛ و رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشار، و وجود شعور قومی ملی تورک در نادر شاه افشار را تائید میکند. این قصیدهی تورکی نشاء دارای ٢٨ بیت است. زبان آن، تورکی دیوانی به لهجهی قیزیلباشی و یا تورکمانی، متاثر از لهجهی تورکی عوثمانلی، و دارای عناصر آرخائیک - شرقی است. در ابیاتی از این ماده ی تاریخ، دعای مسلمانان برای حاکمیت سلطان عوثمانلی واجب شمرده شده، و خلفای اربعه و یا راشدین ستایش شده اند. در زیر متن قصیدهی تورکی را به الفبای عربی و لاتین دادهام.
Özet
1732 yılında Türk Hakan Nadir Şah Afşar, Müslümanların dördüncü halifesi Ali'nin Necef'teki türbesinde temelli onarımlar yaptı ve kubbesini, minarelerini ve revak cephesini yaldızladı. Nadir Şah'ın buyruğuyla bu munasibetle birçok Türkçe tarih maddesi (kronogram) yazıldı. Bunlar arasında, Afşar devletinin Melikü'ş Şuarası olan Neşe lakaplı Mirze Abd al-Razzaq Tebrizi Cihanshahi'nin iki Türk şiiri vardır. Bunlardan biri altın ve gümüş mürekkeple yazılıp ve Ali'nin türbesi verandanın tepesine yazıt olarak yerleştirildi. Bu şiir, Türkçe olan diğer tarih maddeleri gibi, Nadir Şah Afşar'ın buyruğuyla ve Afşar hükümetinin resmi yetkilileri tarafından yazılmış olması nedeniyle tarihi, siyasi ve Türkolojik açılarından önemlidir. Ayrıca, Afşar devletinde Türk dilinin fiili resmiyetini ve Nadir Şah Afşar'da Türk ulusal bilincinin varlığını doğrulamaktadır. Neşe'nın bu Türkçe kasidesi 28 beyitten oluşmaktadır. Şiirin dili, Osmanlı Türkçesi lehçesinden etkilenen ve Türkman lehçesi temelinde olan Divan Türkçesi olup, Doğu ve Eski Türkçe unsurlara sahiptir. Bu yazıtın bazı beyitlerinde Müslümanların Osmanlı Sultan'nın hükümdarlığı için dua etmeleri farz sayılıyor ve dört Raşidin halifeleri övülüyor. Makalemde bu tarihi Türkçe yazıtın tam metnini, iki Arap ve Latin harfleriyle verdim.
Abstract
In 1732, the Turkish Khaghan Nadir Shah Afshar made radical renovations to the tomb of Ali, the fourth caliph of the Muslims in Najaf. He gilded the dome, minarets, and portico façade. Under the order of Nadir Shah, also numerous chronograms were composed in Turkish to commemorate this event. Among these, there are two Turkish poems by Mirze Abd al-Razzaq Tebrizi Cihanshahi, nicknamed Neşe, who was the Poet Laureate of the Afshar state. One of these poems was written in gold and silver ink and placed as an inscription on top of the veranda of Ali's tomb. This poem, like other official chronograms in Turkish, is important in terms of history, politics and Turkology, since it was written under the order of Nadir Shah Afshar and by the officials of the Afsharid state. Additionally, it confirms the de facto official status of the Turkish language in Afsharid state, and the presence of Turkish national consciousness in Nadir Shah Afshar. The Turkish ode, composed by Neşe, consists of 28 lines. Its language is Divani Turkish in the Turkman dialect, which is influenced by the Ottoman Turkish dialect, and contains elements of both eastern and old Turkish. Within certain couplets of this inscription, it is deemed obligatory for Muslims to pray for the reign of the Ottoman Sultan, while also praising the four Rashidun caliphs. In my article, I have provided the complete text of this historical Turkish inscription in two Arabic and Latin letters.
این مقاله بازنویسی مقالهای منتشر شده در سال ٢٠٠٥ در سؤزوموز است.
در سال ١٧٣٢، خاقان تورک نادر شاه افشار اقدام به تغییرات و تعدیلات اساسی در مرقد علی ابن ابوطالب چهارمین خلیفهی مسلمین در نجف و از نو تذهیب – طلاکاری گونبد و منارهها و نمای ایوان آن کرد[1]. به فرمان نادر شاه اؤتهکلیکها – مادههای تاریخی متعددی به مناسبت مطلاسازی بقعهی علی ابن ابوطالب، و «حسب الامر او به زبان تورکی» سروده شد. از جمله دو شعر تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی توسط ملکالشعرا - امیرالشعرا (به تورکی یئکهقوشار Yékeqoşar، به انگلیسیPoet Laureate) - ملکالشعرای دولت افشاری میرزه عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی متخلص به نشاء و یا نشئه (یک شعر – منظومهی تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی دیگر برای مقبرهی نادر شاه و به امر او سروده است)، و چهار شعر تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی سروده شده توسط میرزه زکی معروف به ندیم، ایناق خاص نادر شاه افشار (تمام این منظومههای اؤتهکلیک - مادهی تاریخی که به امر نادر شاه افشار و به فرمان او به زبان تورکی سروده شدهاند در سؤزوموز منتشر خواهند شد).
١- اشعار تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی به سبب فرمان مشخص نادر شاه افشار برای سروده شدن آنها به زبان تورکی، و سروده شدن از طرف مقامات رسمی دولت افشاری (باخشی و یا ملکالشعرای دولت افشاری - عبدالرزاق نشاء، ایناق خاص نادر شاه - میرزه زکی ندیم، اؤتهکچی و یا مورخ دربار - میرزه مهدی خان استرآبادی، ...) حائز اهمیت تاریخی، سیاسی و تورکولوژیک بسیار هستند. زیرا واقعیتهایی معلوم مانند رسمی بودن دوفاکتوی زبان تورکی در دولت افشار، و شعور قومی ملی تورک نادر شاه افشار که به صورت کاربرد رسمی و مکتوب زبان تورکی جلوهگر میشد، را یک بار دیگر تائید میکند.
٢-اهمیت دیگر این اشعار تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی در آن است که نادر شاه تنها حکمران تورک در تاریخ است که دارای سنت و رسم ویژهای مبتنی بر امر دادن به سروده شدن اشعار اؤتهکلیک - مادهی تاریخی به زبان تورکی برای بناها و سازههای گوناگون (مطلاسازی مرقد امام علی، سنگنوشتهی تورکی کلات - کتیبهی نادری، مقبرهی خود نادر شاه، اوتاق – خرگهی او در قورولتای موغان چؤلو، و ...) اغلب برای درج و نقش کردن بر آنها (در فورم کتیبه، سنگنوشته، گچکاری، و ...) بوده است. به واقع به غیر از نادر شاه افشار اغلب اؤتهکلیکها – مادههای تاریخی کتیبهها و سنگنوشته ها که به امر سلاطین تورک و موغول در ایران فعلی نوشته شدهاند به زبانهای عربی و فارسی هستند.
٣-در اوروپا عصر مودرنیته در قرن شانزده میلادی با رونسانس، دورهی اکتشافات و سپس انقلاب فرانسه، انقلاب صنعتی و ... تعریف و آغاز میشود. اما آزربایجانگرائی استالینیستی، ورود به عصر مودرنیته برای ملت تورک ساکن در ایران و قفقاز را از سالهای ١٨٢٨-١٨١٥ یعنی اشغال بخش شمالی آزربایجان و جنوب قفقاز توسط روسیهی تزاری آغاز میکند. این تعریف غیر علمی و فرضی که بر اساس ارزشگذاریها و داوریهای دلبهخواهانه و بدون توجه به زمینههای عینی و عوامل ساختاری داخلی است، علاوه بر ناهمخوانی با واقعیات تاریخی، جهدی است سیاسی برای تبرئهی عامل گویا اصلاح خارجی، اما به واقع برای توجیه اشغالگری و استعمار روسیهی تزاری. واقعیت آن است که برای ملت تورک ساکن در ایران، دوران مودرنتیه نه در اوائل قرن نوزده و با اشغال قفقاز توسط روسیهی تزاری، بلکه در اوائل قرن هیجده و با ظهور نادر شاه افشار (١٧٤٧-١٦٩٨) که تجسم و سمبول دو روند تاریخی سرنوشتساز آغازگر مودرنتیه بود آغاز میشود. این دو روند عبارتند از:
الف- سکولاریزاسیون و دولت عرفی و لائیک، که باعث انشقاق کامل بین دو اقتدار دنیوی - سکولار و دینی-شرعی، و از میان برداشتن نقش و تاثیر باورهای دینی و آئینهای مذهبی از گفتمان دیپلوماسی گشت.
ب-تاکید بر تورکیت و تورکمانیت که حلقهی اتصال بین تورکان ساکن در ایران - تورکایلی با عوثمانلییان، اوزبکان و تورکستان - آسیای میانه و موغولان هند از یک سو، و با تاریخ تورک و احیای گذشتهی تورکسالار بود. این نیز به نوبهی خود آغازگر روند خودآگاهی ملی تورک و تورکگرائی مودرن در تاریخ ماست.
ج-استراتژی اصلی نادر شاه در تحقق دو سیاست مذکور، نفی و زدودن میراث شاهان صفوی (شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب، شاه عباس حقیر) بود که هویت و سیاستهای خود را بر اساس دولت دینی شیعی و انکار هویت قومی – ملی تورک – تورکمان تعریف کرده و بنیان گذارده بودند، در نتیجه دولت و پدیدهای ارتجاعی و ما قبل مودرنیته بودند. نادر شاه با نفی میراث صفوی، پارادایم جدیدی آفریده و دولت و اتباع خود را به عصر مودرنیته وارد کرد.
٤-نادر شاه آوشار (افشار) بیشک تورکگراترین حاکم تورک، حتی نخستین شخصیت مهم تورکگرا در تاریخ مودرن ملت تورک ساکن در ایران است. وی نه تنها بر تورکمان بودن خود مباهات میکرد، بلکه در آن متعصب بود و در هر فرصتی بر آن تاکید مینمود. اصرار نادر شاه بر کاربرد زبان تورکی به عنوان زبان رسمی دوفاکتوی دولت آوشاری (افشاری) یکی از نمودهای مهم تورکگرائی وی است. زبان تورکی زبان رسمی اوردوی آوشاری (افشاری) و زبان کاری روزمرهی شخص نادر شاه در همهی عرصهها و در خطاب به همه و در این میان مقامات لشکری و کشوری و دینی و سفرا و حکام و سلاطین خارجی بود (نادر شاه علاقهای به زبان فارسی نداشت و صرفا در اواخر عمر شروع به یادگیری نوشتن زبان تاجیکی - دری کرد).
٥-نادر شاه به استفاده از تورکی به عنوان یک زبان رسمی شفاهی اکتفا نهکرده است. او تاکید خاصی بر کاربرد تورکی نوشتاری و تبدیل زبان تورکی به یک زبان رسمی مکتوب داشت. چنانچه علاوه بر استفاده از زبان تورکی در مکاتبات دیپلوماتیک خارجی از جمله خطاب به سلطان عوثمانلی محمود اول، صدراعظم عوثمانلی حکیماوغلو علی پاشا، ... نادر شاه برای نخستین بار اقدام به چاپ پول با متن فارسی - تورکی نیز کرد. اما مهمترین تدبیر نادر شاه برای مکتوب ساختن زبان تورکی و جاودانهسازی آن، نویساندن کتیبهها در اماکن تاریخی (مانند کتیبهی تورکی کلات نادری) و در اماکن مقدس مذهبی (مانند کتیبهی تورکی سردر حرم امام علی در نجف)، و بناهای یادمان تاریخی (مانند مقبرهی خود) به زبان تورکی است. همانگونه که ذکر شد نادر شاه به واقع تنها حاکم تورک بر ایران است که به طور مصرانه و سیستماتیک اقدام به نویساندن کتیبههای تورکی در قلمروی دولت خویش کرده است.
٦- نادر شاه هنگامی که میخواست بارگاه امام علی در نجف را با طلا بهپوشاند، از میرزه عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی متخلص به نشاء و یا نشئهی تبریزی، باخشی – ملکالشعرایِ دولت تورک افشار درخواست نمود که برای آن یک اؤتهکلیک - مادهی تاریخی به زبان تورکی بهنویسد. وی دو شعر تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی سرود. قصیدهی تورکی معروف کتیبهی سردر حرم امام علی در نجف یکی از این اؤتهکلیکها - مادههای تاریخ است که وی آن را به امر نادر شاه به زبان تورکی سروده است. میرزه زکی ندیم، از ایناقهای (ندیم خاص) نادر شاه نیز موضوع طلاکاری گونبد امام علی را در چهار شعر تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی به نظم کشیده است. این اشعار و ماجرای مذهّب نمودن حرم نجف در جهانگشای نادری و به طور مفصل در کتاب عالم آرای نادری ذکر شدهاند (موضوع یک مقالهی دیگر من[2]).
٧- قصیدهی تورکی اؤتهکلیک - مادهی تاریخی سروده شده توسط نشئه تبریزی، با آب طلا و شنگرف نویسانده و به صورت یک کتیبه در بالای ایوان - سردر حرم علی ابن ابوطالب نصب گردید. در این باره در کتاب درّه نادره، تاریخ عصر نادر شاه (ص ٧٥٢) چنین گفته میشود: «تذهیب گونبد علی علیه السلام: چون هنگامی که شهر مشهد به تصرف در آمد، به امر نادر ایوان میر علیشیر را با دو منارهی آن زراندود کردند. در این ایّام، درصدد بر آمد که گونبد علی علیهالسلام را نیز طلاکاری کند. پس از ورود به قزوین، کسانی را بدین کار گماشت و نذوراتی برای مستمندان آن ناحیت فرستاد. همچنین بیست بار فرش به آن اماکن مقدس ارسال گردید».
٨-سرایندهی قصیدهی تورکی سردر حرم امام علی در نجف ریاضیدان، خطاط و باخشی - ملکالشعرایِ دولت افشاری، میرزه عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی متخلص به نشاء ویا نشئه است که به دستور نادر شاه افشار و به مناسبت مذهّب نمودنِ گونبد امام علی، شعر تورکی معروف خود برای نصب بر سردر حرم را سرود. وی از احفاد سلطان نویان جهانشاه خان تورکمان، برجستهترین حاکم دولت تورک - تورکمان قاراقویونلو است[3]. در بارهی نشاء تبریزی در منابع گوناگون ملاحظات و اطلاعات فراوانی وجود دارد. از معاصرین وی، شیخ محمدعلی حزین و آذر بیگدلی هر کدام مختصری از شرح حال وی را نوشتهاند. بنا به این منابع، وی که در تبریز نشو و نما یافته بود به اصفهان مهاجرت کرد و در آنجا به ادامهی تحصیل پرداخت. در علوم ریاضی و سیاق مهارتی کسب نمود و بعدها مستوفی خالصهجات مازندران شد. نشاء تبریزی در پایان عمر به تبریز بازگشت و در آنجا (بنا به تذکرةالمعاصرین حزین در ١٧١٣ میلادی، بنا به ریاضالجنّتة در ١٧٧٥ میلادی) فوت نمود. نسخههایی از دیوان وی مرکب از اشعار تورکی و فارسی در مراکز مختلف، از جمله در کتابخانهی ملّی تبریز (به شماره ی ٢٦٢٦ -١٠٨ صفحه، دو هزار و هفتصد بیت)، کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران (به شمارهی ٢٩٣٥-٨٨ صفحه)، کتابخانهی مجلس شورای اسلامی (شمارهی ثبت: ٩٠٢٦٣، شمارهی قفسه: ١٤٧٦١) و در استانبول موجود است.
٩- قصیدهی تورکی نشاء تبریزی دارای ٢٨ بیت است. زبان این قصیده، تورکی دیوانی به لهجهی قیزیلباشی و یا تورکمانی رایج در ایران آن دوره، متاثر از لهجهی تورکی عوثمانلی (گیبی به جای کیمی در بیت ٥، یوز به جای اوز در ابیات ٩، ١٢، ٢٦، گؤنول به جای کؤنول در بیت ٢٤)؛ لهجههای محلی (ایلهن به جای ایله در بیت ٢١) بوده؛ دارای عناصر آرخائیک - شرقی (شول در بیت ٢٧، مانگا به جای مهنه در بیت ٢٧، ... پسوند اضافی –ینگ به جای -ین) است.
١٠-در بیت شانزده گفته میشود امر مذهّب ساختن حرم امام علی به رضا و اذن سلطان عوثمانلی انجام گرفته است (رضا وئردی اونا سلطانِ روم، اسکندر ثانی). و سپس گفته میشود دعای مسلمانان برای حاکمیت سلطان عوثمانلی واجب است (که واجبدیر دعای دولتی اسلامیان اوزره). این بیان در تطابق با اعتقاد اصولی نادر شاه است که سلطان عوثمانلی را خادم حرمین شریف، خلیفهی قاطبهی اهل اسلام شامل خودش و رهبر معنوی و حتی سیاسی آنها میدانست و خواستار دوستی و اتحاد پایدار با امپراتوری عوثمانلی بود.
١١-مسالهی تذهیب حرم امام علی و پاسداشت وی از دیگر مظاهر و آئینهای شیعه به معنی شیعی بودن خود نادر شاه نیست. علاوه بر دلائل بسیار که در جای خود ذکر شدهاند، طلاسازی مرقد خلیفهی چهارم علی ابن ابوطالب توسط نادر شاه افشار، ناشی از سعهی صدر و احترام او به گروهها و فرق مذهبی و مراعات پیروان آنها - علی رغم سختگیری وی بر روحانیان شیعی و مخالفت او با آئینهای خودآزارانه و غیرستیز تشیع (عزاداری، سبّ و ...) - بود. نادر شاه افشار نوعا در مسائل دینی شخصیتی آزاداندیش، روشنبین و دارای دیدی انسانی و جهانی بود. وی به همان اندازه که در تورکیت متعصب بود، در مسائل دینی از تعصب به دور بود.
١٢-در ابیات ٨، ٩ و ١٠ چرخ چهارم که نور خود را بر افلاک خلافت میتاباند و چار علت که برای وجود تخت خلافت ضروری است و آخرین آنها که علت غایی است، ... اشاره به خلفای اربعه و یا راشدین دارد:
بیت ٨-او کوکب کیم که افلاکِ خلافت ایچره انوارین
سالیپ چرخِ چهارمدان زمین اوزره، زمان اوزره
بیت ٩-اولور مرآتِ دینینگ صیقلی
دولت بو یوزدهندیر
قضا تختِ خلافت رسمین ائتمیشدیر جهان اوزره
بیت ١٠-وجودِ تخت اوچون علّت گهرهک ناچار چار
اولسون
موخّر علّتِ غایی اولور ظاهر عیان اوزره
١٣-ایوان نجف یکی از برجستهترین نمونههای هنر معماری اسلامی – تورک - عرب به شمار میرود. ابیات فارسی و تورکی ایوان نجف در یک کتیبهی آبیرنگ افقی بر سردر ورودی قرار دارند. این کتیبهها ظاهرا به دستور صدام حسین کنده شده و به جای آنها خشتهای طلا نصب گردیده بود. تا آن که به دستور آیتاللّه سیستانی اقدام به تعمیر و جایگزینی اشعار توسط ستاد بازسازی عتبات استان خوزستان گردید (عکس سیاه و سفید مربوط به دورهی عوثمانلی و عکس رنگی مربوط به پس از بازسازی است).
١٤-در زیر متن قصیدهی تورکی را به الفبای عربی و لاتین دادهام. مبنای خوانش من نسخهی خطی دیوان نشاء تبریزی در کتابخانهی مجلس شورای اسلامی (شمارهی ثبت: ٩٠٢٦٣، شمارهی قفسه: ١٤٧٦١) و قابل دسترسی در اینترنت میباشد است. کلمات و پسوندهای تورکی با املای فونتیک مودرن تورکی و کلمات و عبارات فارسی و عربی به املای رایج در آن زبانها نوشته شدند.
تاریخ مطلا ساختن روضهی متبرکهی حضرت علی که حسبالامر [نادر
شاه] به زبان تورکی گفته شده است.
تاریخ مطلا ساختن قبهی روضهی متبرکهی امیرالمومنین ع؟ حسب الامر الاعلی
[نادیرشاهین بویروغو اوزهره تورکجه سؤیلهنهن، ایدیز علینین قوتسال یاتیرینین آلتینلا قاپلاما ایلآیگونو]
میرزه عبدالرزاق تبریزی جهانشاهی (نشاء)
١-شهِ جم حشمتِ دارا درایت، نادرِ دوران
که تختِ دولتِ جمشیده وارثدیر جهان اوزره
٢-بدخشان لعل و عمّان اینجیسین وئرمیش خراجیندا
گونهش تهک حکمو نافذ، متّصل دریا و کان اوزره
٣-چهکیلمهز کهکشانینگ یایی تهک نقّاش اگر چهکسین
مثالِ قوّتِ بازویِ اقبالینگ کمان اوزره
٤-بلند اقبال اولان، اعدالارین هم سربلند ائیلهر
مکرّر ائیلهمیش دشمنلهرینگ باشین سنان اوزره
٥-عیارِ خالصِ اخلاصین ائتدی گون گیبی روشن
قضا جریان ائدیپ فرمان، کمالِ عزّ و شان اوزره
٦-که لازمدیر علینینگ روضهیِ پاکین طلا ائتمهک
منوّردیر مقامِ مِهرْ دایم آسمان اوزره
٧-زهی نامِ همایون، کیم یازاندا کاتبِ قدرت
گهرهک توغرایِ بسم اللّه چهکسینلهر نشان اوزره
٨-او کوکب کیم که افلاکِ خلافت ایچره انوارین
سالیپ چرخِ چهارمدان زمین اوزره، زمان اوزره
٩-اولور مرآتِ دینینگ صیقلی دولت بو یوزدهندیر
قضا تختِ خلافت رسمین ائتمیشدیر جهان اوزره
١٠-وجودِ تخت اوچون علّت گهرهک ناچار چار اولسون
موخّر علّتِ غایی اولور ظاهر عیان اوزره
١١-سهن اوْل کامل بها، درِّ گرامیسهن کی حقّینده
دئمیش هر جوهری، بیر قیمتِ ناقص گمان اوزره
١٢-شها! بیاختیارام مدحِ شاهنشاهِ دورانه
بو یوزدهندیر مکرّر ائیلهرهم جاری زبان اوزره
١٣-دلیلِ شوکتی بسدیر همین نامِ همایونی
معانی لفظدهن ظاهر اولور لوحِ بیان اوزره
١٤-دئییلدیر کهکشان، تسخیر ایچون عزم ائیلهییپ گویا
کمندِ همّتِ والاسین آتمیش آسمان اوزره
١٥-ائدیپ ایجاد چون صانع، بو شاهنشاهِ دورانین
حصولِ مقصدین فرمانینا توأم جهان اوزره
١٦-رضا وئردی اونگا سلطانِ روم، اسکندرِ ثانی
که واجبدیر دعایِ دولتی، اسلامیان اوزره
١٧-زهی شوکت که گر کفّار ایلهن عزم ائیلهسین رزمه
چهکهرلهر منّتِ شمشیرینی باش اوزره، جان اوزره
١٨-صلاحِ دولتینی ایستهیهن بغداد والیسی
سالیپ اِتمام اوچون سعی ایله دامانین میان اوزره
١٩-او صاحبجاه کیم ذکر ائتسهلهر نامِ گرامیسین
ائدهرلهر احمدِ اسما ایلهن جاری لسان اوزره
٢٠-بو خیر امرینگ مهّیا اولدو چون اسبابِ اِتمامی
مرادِ پادشاهِ تاجبخشِ کامران اوزره
٢١-زرِ نابینگ عیارین ائتدی اؤز اخلاصی تهک شاهد
مُعَیّر نقدِ جان ایلهن، معادل امتحان اوزره
٢٢-ملایک اولدولار همدستِ استادانِ چابوکدست
طلادان آسمان ایجاد اولوندو آسمان اورزه
٢٣-ضریح اوزره منوّر گونبد خورشید خاصیّت
سانیرسانِ قبّهیِ یاقوتِ احمردیر جنان اوزره
٢٤-گؤنگول پرواز ائدیپ سر طوقِ زرّینین خیال ائیلهر
که آچمیش بالْ طاوسِ بهشتی آشیان اوزره
٢٥-موذّن بلبلِ تسبیحخوان و صحن، گولشندیر
قیزیل گول دستهسی، گول دستهلهر باغِ جنان اوزره
٢٦-تمنّایِ سلاطیندیر، یوزون سورتمهک بو درگاها
زهی رفعت که ایستهر صدر دوشسون آستان اوزره
٢٧-دییهرکهن عقلِ ظاهربین مانگا شول قبّهدیر گویا
که اولموشدور طلایِ نابیله زرّین جهان اوزره
٢٨-جوابیم «نشاء« اولدو مصرعِ تاریخِ اتماما
ادب بیل مِهر، ساکن دور! مطافِ انس و جان اوزره
سؤزلوک
اوزره: بر روی، بر، بنا به، ...
اؤتهکچی: مورّخ
اؤتهکلیک: مادّهی تاریخ
اینجی: جواهر، گوهر
باخشی: ملکالشّعرا (در اینجا)
توغرا: امضای خاقانهای تورک
چابوک: چئویک، سریع، تند
سانیرسان: گمان میکنی
شول: آن، این
کیم: که
گونهش: خورشید
گهرهک: باید، میباید
گؤنگول: کؤنول، گؤیول، دل، قلب
گیبی: کیمی، مانند
مانگا: مهنه، به من
یای: کمان
یوز: اوز، روی، رخ، صورت
دامان
میان اوزره سالماق: دامن به میان پای گرفتن، کنایه از متوجه ساختن
کسی به انجام کاری
مُعَیر: عیارگیر، عیارگر، چاشنیگیر. آن که عیار و چاشنی
طلا و نقره و مسکوکات را معین میکند
تخت: اریکه و محل جلوس پادشاه در هنگام سلام، سریر، اورنگ، جَرد
علل اربعه: دؤرت نهدهن؛ چهار علتی که به اعتقاد ارسطو علل اصلی در طبیعت چیزی
است. این چهار علت عبارتاند از علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی.
علت غائی: غرض و مقصود صانع از صنعت خود. و آن محرک اول فعل است ، و در وجود ذهنی مقدم بر سائر علل است، اما در وجود خارجی بعد از تحقق تمام آنها محقق میشود.
Nadir Şah’ın Buyruğu Üzere Türkce Söylenen İdiz (Hezret) Eli’nin Qutsal Yatırını Altınla Qaplama Ötekliyi (târix maddesi)
Mirze Ebdürrezzaq Tebrîzî Cahanşâhî Neşa
Şeh-i Cem hişmet-i Dârâ derâyet, Nâdir-i dâvran
Ki text-i devlet-i Cemşîd’e
vârisdir cahân üzre
Bedexşan le’l-ü umman
incisin vérmiş xerâcında
Güneş tek hökmü nâfiz
müttesil deryâ vü kân üzre
Çekilmez kehkeşânın yâyı
tek neqqâş eger çeksin
Misâl-i qüvvet-i bâzu-yi
iqbâlın kemân üzre
Bülend iqbâl olan e’dâların
hem serbülend éyler
Mükerrer éylemiş düşmanların
bâşın sinân üzre
Eyâr-i xâlis-i ixlasın
étdi gün gibi rövşen
Qezâ ceryan édip fermân,
kemâl-i izz-ü şân üzre
Ki lâzimdir Eli’nin
rövze-yi pâkın tela étmek
Münevverdir meqâm-i méhr
dâyim âsiman üzre
Zéhi nâm-i humâyun
kim yazanda kâtib-i qüdret
Gerek tuğrâ-yi
bismillâh çeksinler nişân üzre
O kövkeb kim ki eflâk-i
xelâfet içre envârın
Salıp çerx-i çahârumdan
zemîn üzre, zamân üzre
Olur mer’ât-i dînin séyqeli
devlet, bu yüzdendir
Qezâ text-i xelâfet resmin
étmişdir cahân üzre
Vucûd-i text üçün illet
gerek nâçâr çâr olsun
Müexxer illet-i qâyi
olur zâhir eyân üzre
Sen ol kâmil bahâ dürr-i
girâmisen ki haqqında
Démiş her cövherî bir
qiymet-i nâqis güman üzre
Şehâ bî ixtiyâram medh-i
şâhenşâh-i dövrâne
Bu yüzdendir mükerrer
éylerem câri zebân üzre
Delîl-i şövketi besdir
hemin nâm-i humâyûnu
Meâni lefzden zâhir
olur lövh-i beyân üzre
Déyildir kehkişan tesxîr
üçün ezm éyleyip gûya
Kemend-i himmet-i
vâlâsın atmış âsiman üzre
Édip icâd çün sân’i
bu şâhenşâh-i dövranın
Husûl-i meqsedin fermânına tö’em cahân üzre
Rıza vérdi ona Sultân-i Rum, İskender-i Sâni
Ki vâcibdir duâ-yi devleti İslâmiyan üzre
Zéhi şövket ki ger
küffâr ilen ezm éylesin rezme
Çekerler minnet-i şemşîrini
bâş üzre, cân üzre
Selâh-i devletini isteyen
Beğdâd vâlîsi
Salıp itmâm üçün se’y
ile damânın miyân üzre
O sâhibcâh kim zikr étseler
nâm-i girâmîsin
Éderler ehemd-i esmâ ilen
câri lisân üzre
Bu xéyr emrin müheyya
oldu çün esbâb-i itmâmı
Murâd-i pâdişâh-i
tâcbexş-i kâmrân üzre
Zer-i nâbın eyârın étdi
öz ixlâsı tek şâhid
Müeyyér neqd-i cân ilen
muâdil imtahân üzre
Melâyik oldular hemdest-i
ustâdân-i çâbukdest
Telâdan âsiman icad
olundu âsiman üzre
Zerih üzre münevver
günbed-i xurşîd xâsiyyet
Sanırsan qübbe-yi
yâqut-i ehmerdir cinân üzre
Gönül pervâz édip sertûğ-i
zerrînin xeyâl éyler
Ki açmış bâl tâvus-i
béhéştî âşiyân üzre
Müezzin bülbül-i tesbîhxân
u sehn gülşendir
Qızıl gül destesi güldesteler
bâğ-i cinân üzre
Temennâ-yi selâtindir
yüzün sürtmek bu dergâha
Zéhi ref’et ki ister sedr
düşsün âsitan üzre
Diyerken eql-i zâhirbîn
maña şol qübbedir gûya
Ki olmuşdur telâ-yi
nâb ile zerrin cahân üzre
Cevâbım Neşâ’ oldu misre-yi
târix-i itmâma
Edeb bil méhr, sâkin dur! mutaf-i ins-u can üzre
برای مطالعهی بیشتر: اؤتهکلیکها - مادههای تاریخی تورکی سروده شده به امر نادر شاه افشار
سرودهی نشاء تبریزی
کتیبهی
تورکی سردر حرم حضرت علی در نجف سروده شده به سفارش نادر شاه به مناسبت مطلا ساختن
آن
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_13.html
منظومهی
تورکی مقبره-آرامگاه نادر شاه آوشار (افشار)، آخرین جهانگیر تورک سروده شده به سفارش
نادر شاه
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_19.html
شعر
تورکی رواق مقدسهی روضه حضرت علی در نجف سروده شده به سفارش نادر شاه
(منتشر خواهد شد)
سرودهی میرزه زکی ندیم
شعر
تورکی نادر
بنا در نجف سروده شده توسط
علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه: سلطان محمود عوثمانلی و نادر شاه افشار دو
نخل بوستان تورکمان هستند
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_23.html
شعر
تورکی بارگاه سلطانی حضرت در نجف سروده شده توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر
شاه
(منتشر خواهد شد)
شعر
تورکی معلی گونبد حضرت در نجف سروده شده توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه
(منتشر خواهد شد)
شعر
تورکی خجسته حریم
حضرت در
نجف سروده شده توسط علی میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه
(منتشر خواهد شد)
سرودهی گلبن افشار
سنگنوشتهی
تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار- کتیبهی نادری
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_30.html
سرودهی
مهدی خان استرآبادی
اؤتهکلیک
- مادهی تاریخی تورکی برای اوتاق و یا خیمهی نادری که میرزه مهدی خان استرآبادی
آنرا به دستور نادر شاه به تورکی (جغتایی) سرود
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/11/blog-post_28.html
سکهی
تورکی نادر شاه افشار: دهییرمه گؤتورو
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_22.html
نامهی
تورکی نادر شاه افشار به سلطان عوثمانلی محمود اول
https://sozumuz1.blogspot.com/2015/12/blog-post_23.html
سه
سلام-سرود نظامی تورکی از دولت تورک افشاری
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/06/blog-post_5.html
مکالمات
تورکی نادر شاه در قورولتای موغان، متن کامل و تصحیح شده - مئهران باهارلی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_27.html
مصالحهنامهای
که به دستور نادر شاه افشار به زبان تورکی نوشته شد
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/12/blog-post_16.html
دستور
نادر شاه برای انجام مذاکرات دیپلوماتیک رسمی در هندوستان به زبان تورکی
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_9.html
تقاضای
نادر شاه برای الحاق رسمی دولت تورک افشار-ایران به امپراتوری عوثمانلی و تحت
الحمایهی آن دولت شدن
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_24.html
متن
تورکی وثیقهی اتحاد اسلام نادری- نجف
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/07/blog-post_27.html
نادر
شاه افشار: صفت دیانت و مروت در طایفهی ایرانی نمیباشد
https://sozumuz1.blogspot.com/2019/05/blog-post_7.html
نادر
شاه افشار از زبان رهبر ملی تورک جمشیدخان افشار اورومی -١٩١٣
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_7.html
آوشارلارین
قوچاقلاماسی (افشارلارین دستانی)
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/10/blog-post_20.html
انعکاس
شعور ملی تورک در نامهای اشخاص خانوادهی جمشیدخان افشار اورومی و نادر شاه
افشار، و نبود آن در نامهای اشخاص خانوادهی پیشهوری، خیابانی، ستارخان و شاه
اسماعیل
https://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_14.html
منابع:
١-دانلود
نسخهی خطی دیوان نشئهی تبریزی. نسخهی کتابخانهی مجلس شورای اسلامی (شمارهی
ثبت: ٩٠٢٦٣، شمارهی قفسه: ١٤٧٦١)
http://94.232.175.44/index.aspx?pid=6&ID=44889&CBNID=51c113c0-becd-40ce-8dfd-719fcdd903ef
٢-ﻧﺎدر
ﺷﺎه اﻓﺸﺎر، دوﻟﺖ ﻻئیک، روﺣﺎنیت ﻓﺎرس و ﻣذهب ﺗورکی ﺟﻌﻔﺮی
http://www.ettelaat.net/extra_06_11/nadir_son.pdf
٣-
سنگنوشتهی تورکی کلات نوشته شده به امر نادر شاه افشار- کتیبهی نادری
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_30.html#links
٤-توحید
ملکزاده دیلمقانی: نادیرشاه افشار دؤورونده تورک دیل، ادبیات و کولتورونه بیر
باخیش
http://xorasan.blogspot.com/2006_03_01_archive.html
٥-سابقهی
تاریخی ایل افشار و اصل و نسب نادر شاه، محمد مرادی
http://iranturktribes.blogfa.com/post/6
٦-مرشدلو،
جواد (1388) «شمشیر ایران»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 142، (40- 47).
http://www.ketabmah.ir/ViewPdf.aspx?paperid=19314
٧-مئهران
باهارلی، جهانشاه شاعر
http://cahanshah.blogspot.com/2007/10/blog-post_7768.html
٨-محمد
کاظم، عالمآرای نادری، سه جلد
٩-درّه
نادره، تاریخ عصر نادر شاه (ص ٧٥٢)
http://ghbook.ir/index.php?option=com_mtree&task=viewlink&link_id=6496&Itemid=148&lang=fa
١٠-جهانگشای
نادری
١١-آبراهام
گاتوغی کوس، منتخباتی از یادداشتها، ترجمه عبدالحسین سپنتا و استیفان هانانیان
http://ketabnak.com/merger.php?dlid=48973
١٢-
مهدوی نسب، سیاست مذهبی نادر شاه افشار
http://mmn2514.blogfa.com/post-15.aspx
13-Nadir Shah’s Quest for The Sword by ERNEST S.
TUCKER (Author)
14- Nadir Shah from Tribal Warrior to
Conquering Tyrant, Michael Axworthy
١٥-تذکرهی
شعرای آزربایجان. صص ٦٦٥-٦٦٢
١٦-دانشمندان
آزربایجان، ص ٣٧٥
http://turuz.com/saz/book/title/danishmendani-azerbaycan
١٧-کتیبهی
تورکی حرم امام علی (ع) در نجف سروده شده به سفارش نادر شاه
١٨-
مهدی اللهیاری تبریزی، نقدی بر مقالهی اشعار باقیمانده از دیوان حقیقی
http://www.mirasmaktoob.ir/sites/default/files/archive/pdf/ZG3-Ashar-Tabrizi.pdf
١٩-
غلامرضا گلی زواره، نجف اشرف شهر باشرافت
http://www.shareh.com/persian/magazine/pasdar_i/82/261/07.htm
٢٠-تاریخ
احوال بتذکرة مولانای شیخ محمّد علی حزین
http://ketabnak.com/book/67514/تاریخ-احوال-بتذکرة-مولانای-شیخ-محمد-علی-حزین
٢١-آتشکدهی
آذر: تذکرهی شعرای فارسیزبان تا آخر قرن دوازدهم هجری
http://ketabnak.com/book/12864/آتشکده-آذر-نیمه-ی-اول-تذکره-شعرای-فارسی-زبان-تا-آخر-قرن-دوازدهم-هجری
٢٢- لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث، ج ١، ص ١١٩
[1] برای نخستین بار هارون الرشید به سال ٨١٦، قبهای بر مزار منسوب
به علی ابن ابوطالب ساخت. پس از تخریب آن قبّه، در سال ٨٦٣ داعی صغیر (محمد بن
زید) یک قبّهی جدید و بارگاهی به آن مزار افزود. بین سالهای ١٤٩٤-١٦٢١، شاهان
دولت تورک قیزیلباش (شاه اسماعیل اول، شاه عباس حقیر، شاه صفی) همزمان با اقدام
به توسعهی شهر نجف و ساختن حصار آن، بنای حرم را هم تجدید، گونبد آن را تعمیر و
کلّیهای شامل دارالشفا و دارالضیافه به آن اضافه کردند. در سال ١٦٤٩ محمد پاشا
والی عراق امپراتوری عثمانلی برای اولین بار در تاریخ گونبد مرقد علی ابن ابوطالب
را با طلا پوشانیده و منارهای برای آن بنا کرد. نود سال بعد به سال ١٧٣٢، به امر
خاقان تورک نادر شاه افشار در مرقد تغییرات و تعدیلات اساسی انجام داده شد،
طلاکاری قبلی برچیده و گونبد به همراه منارهها و نمای ایوان شرقی در شکل امروزی
آن از نو تذهیب شد. اولین ضریح نقرهای این حرم هدیهی خاقان دیگر تورک، آقامحمد خان
قاجار به آن است.
[2] میرزه زكی ندیم، ایناق نادر شاه: سلطان محمود عوثمانلی و نادر شاه
افشار دو نخل بوستان تورکمان هستند
[3] بسیاری از احفاد، فرزندان و منسوبان سلطان نویان جهانشاه خان
قاراقویونلو مانند خود وی در شعر و شاعری دست داشته و حامی زبان و فرهنگ تورکی
بودهاند. علاوه بر نشاء تبریزی؛ پسر جهانشاه خان، پیر بوداق حاکم شیراز و
بغداد، آرایش بیگوم و اردوک سلطان (شاه سارای) و دختران برادر او شاه اسکندر هم
شاعر بودند.
No comments:
Post a Comment