نیروهای عوثمانلی و آزادسازی زبان تورکی در تورکایلی و ایران
مئهران باهارلی
در زیر دو سند با متون تورکی مربوط به سال ١٩١٥ از تبریز که مقامات عوثمانلی صادر کردهاند را دادهام. عکس این دو سند را ویلهلم لیتن Wilhelm Litten(١٨٨٠-١٩٣٢)، کونسول آلمان در تبریز در سال ١٩١٤ در کتاب خود به نام «ماه عسل ایرانی»[1] آورده است.
سند اول یک قبض رسید به زبانهای تورکی و فارسی، و نمونهای از کاربرد زبان تورکی مکتوب در خطاب رسمی به مردم تورک بومی توسط اوردوی عوثمانلی پس از آزادسازی تورکایلی به سالهای جنگ جهانی اول است. این قبض در تبریز به پرداختکنندهگان اعانه به نیروهای مسلح متحد تورک، مرکب از اوردوی عوثمانلی و قوشون بومیان داوطلب و عشایر تورک، که تورکایلی را از کنگاور و همدان و اراک و کرج تا اورمو و خوی و اردبیل و ماکو از اشغال ارتشها و میسیونرهای روسیه و انگلستان و فرانسه و آمریکا و دستهجات مسلح آسوری و ارمنی متحد آنها آزاد کرده بودند داده میشد. در منابع تاریخی وقت گفته میشود مقامات مذکور «به هر کسی که مبلغی از وی به عنوان اعانه دریافت میدارند، قبضی به فارسی و تورکی میدهند». قبض ارائه شده در این مقاله، مُهر ابراهیم فوزی بیگ را بر خود دارد. وی که در آن موقع نمایندهی مجلس ملی عوثمانلی از موصل نیز بود، چند روز پس از آزادسازی تبریز توسط اوردوی متحدهی تورک، پس از نبرد قوشاچای (میاندوآب) در مقام فرماندهی بقیهی داوطلبان تورک و کورد وارد تبریز شده و به همین سبب نهتوانسته بود در مراسم افتتاح دورهی چهارم مجلس شورای ملی (مجلس مبعوثان) عوثمانلی شرکت کند.
سند
دوم، جواز سفر با ترن به بالکان پس از معاینهی برای تمیزی از شپش عفونی به چهار
زبان تورکی، آلمانی، مجاری و بولغاری است که به نام لیتن کونسول آلمان در تبریز
صادر شده است.
OSMANLI GÜÇLERİ TARAFINDAN TÜRKÇE’NİN TÜRKİLİ VE İRAN'DA KURTULUŞU - 1915
Mehran Baharlı
İran ve Türkili’nin modern tarihinde Türkçe yerli Türk halkına yazılı hitapta, ilk kez Birinci Dünya Savaşı yıllarında, kurtarıcı Osmanlı Ordusu ile Urmulu Cemşid Han Subataylı Afşar Mecd üs-Seltene başkanlığında kurulan ve Osmanlı İmparatorluğu'nun koruması altında bulunan "Türk Birlik Hükümeti" tarafından kullanılmıştır.
Aşağıda Birinci Dünya Savaşı yıllarında Osmanlı yetkililerin yerli Türk halkına hitapta kullandıkları yazılı resmî bir Türkçe belgeyi sunuyorum. Bu belge Türkçe ve Farsça dillerinde bir yardım ödeme alındısıdır.
Bu alındı, Tebriz'de, Türkili’yi, Kengaver, Hemedan, Erak ve Kerec'den Urmu, Hoy, Erdebil ve Maku'ya kadar Rusya, İngiltere, Fıransa ve Amerika orduları ve misyonerleri ile onların müttefiki silahlı Asoru ve Ermeni gruplarının işgalinden kurtaran Osmanlı Ordusu ile yerli gönüllü Türklerden oluşan Birleşik Türk Silahlı Kuvvetlerine katkı sağlayanlara veriliyordu.
سندِ اوّل، قبضِ دریافتِ اعانه به قوایِ مسلّحِ تورک:
[آلیندی]
«عساکرِ عثمانیه و مجاهدینِ اسلامیهیه صرف ائدیلمهک اوزهره تهبریز اربابِ حمیتمندانیندان ...... تبرّع ائتدییی ...... تومهن اعانه قبول و تماماً تسلیم آلینمیشدیر.
رئیسِ عساکرِ عثمانیه و مجاهدینِ اسلامیه و مبعوثِ موصل
تاریخ ...... شهر ...... ١٣٣٣» [١٩١٥]
دامقا [مهر]: ابراهیم فوزی ۱۳۳۴
[Alındı]
Asâkir-i Osmâniye ve Mucâhidîn-i İslâmiye’ye sarf edilmek üzere Tebriz erbâb-ı hamiyetmendânından .... teberrü' ettiyi .... tümen iâne kabul ve tamâmen teslim alınmıştır.
Reîs-i asâkir-i Osmâniye ve Mucâhidîn-i İslâmiye ve meb’ûs-i Musul
Târih-i ...., şehr-i ...., 1333 [1915]
Damga: İbrâhîm Fevzi 1334
سندِ دوّم، مجوّزِ سفر بعد از معاینهیِ شپش عفونی
وثیقه
[لیتئن بهی، تهبریزده آلمانیا کونسولوسو] کَهْلَهلهری تمیزلهنمیشدیر – تمیزلهنمهسی
لازم دئییلدیر.
٢.٢٩ تاریخینده بالقان تیرهنی حرکت ائدهجهکدیر.
Vesîka
Ms. Listen, Konsul allemand à Täbris.
[Litten Bey Tebriz’de Almanya konsolosu] kehleleri temizlenmiştir –
temizlenmesi lâzım deyildir.
2.29 Târihinde Balkan
tireni hareket edecektir.
آلیندی:
(تورکی) قبض رسید
تبرّع:
بخشش، بذل، احسان
تیرهن:
ترن، قطار
حمّیتمند:
غیور
کَهْلَه: بیت (تورکی)، شپش
چند توضیح:
۱-لیتن سرکونسول آلمان در سالهای جنگ جهانی اول در تبریز در کتاب خاطرات خود در بارهی این قبض رسید تورکی - فارسی و دیگر اقدامات ابراهیم فوزی بیگ اطلاعات آتی را میدهد[2]:
«شنبه ۱۶ ژانویه ۱۹۱۵. در این روز بقیهی داوطلبان تورک و کورد به فرماندهی ابراهیم فوزی بیگ نمایندهی موصل در مجلس شورای ملی عوثمانلی و حلمی بیگ یکی از افسران تورک به تبریز وارد شدند و هر دوی این حضرات با من ملاقات کردند.
ابراهیم فوزی بیگ اعلامیهای صادر کرد که در آن قید شده بود متاسّفانه برخی از داوطلبان [تورک بومی] خود را به عنوان سرباز تورک [عوثمانلی] جا میزنند و از سکنهی شهر پول اخّاذی میکنند. لذا در آن اعلامیه خاطر نشان شده بود که سردستههای افراد داوطلب [از تورکان بومی] و نیز فرماندهان و ستاد کلّ سربازان عوثمانلی و کلّیهی سکنهی شهر و نیز افرادی که قبلاً تحت الحمایهی روسها بودهاند، در صورتی که کسی در صدد اخّاذی از آنان بر آید، فوراً نزد وی فوزی بیگ شکایت آورند و مقصر بلافاصله به مجازات خواهد رسید. زیرا تورکها[ی عوثمانلی] برای غارت به تبریز نیامدهاند. بلکه قصد آنها تنها و تنها تصفیهی آن ایالت از روسها و خدمت به اسلام است. ... وی در آخر آن اعلامیه اطلاع داده بود که بلافاصله پس از ورودش به تبریز کربلائی حسین فشنگچی، آن داوطلب [تورک بومی] ایرانی را که اخّاذی کرده بود، مورد مجازات قرار داده است.
به زودی تورکها در صدد جمعآوری پول برآمدند و اوراق تعهّد پرداختی را به عنوان قبض چاپ کردند. این اوراق با قبوض پیشین این اختلاف را داشت که روی آن، مبلغ نوشته شده عنوان «مالیات» را نهداشت. بلکه از آن به عنوان «اعانه» نام برده شده بود. این اوراق که تصویر یکی از آنها در پائین آورده شده است، به زبانهای فارسی و تورکی نوشته شده و فوزی بیگ آن را به صورت سفید مُهر کرده است ....»
۲-در تاریخ ایران و تورکایلی، زبان تورکی در خطاب کتبی یک دولت و مقامات رسمی آن به مردم تورک بومی، برای اوّلین بار در سالهای جنگ جهانی اوّل توسط اوردوی آزادیبخش عوثمانلی و والیگری - «حکومت تورک اتّحاد» تحت الحمایهی امپراتوری عوثمانلی به رهبری جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی - مجدالسطنه به کار رفته است. قبل از آن، در طول تاریخ هزار و دویست سالهی حاکمیت تورکان بر ایران، هر چند زبان تورکی همواره موقعیت زبان رسمی دوفاکتو را، به خصوص به عنوان زبان شفاهی و پرستیژ شاهان، دربار، ارتش، امرا، اعیان و اشراف و ... داشت و از سوی این دول تورک به صورت مکتوب نیز از جمله در مکاتبات اداری داخلی و دیپلوماتیک و در ضرب سکه و اسکناس و نقر برخی کتیبهها و .... هم به کار میرفت، با این همه نمونههای کاربرد زبان تورکی به صورت مکتوب از سوی مقامات دولتی در خطاب رسمی به مردم تورک بومی و اتباع خودشان قابل توجه نیست. احتمالاً در میان دیگر علل، این امر بدین سبب بود که حاکمان تورک با اجتناب از کاربرد تورکی مکتوب به تورکان تبعهشان، (به نادرستی) گمان میکردهاند که میتوانند از بیگانه و تورکگرا تلقی شدنشان و یا تحریک واگرائی قومی - ملی در قلمروی به لحاظ قومی به شدّت مختلط خود جلوگیری کنند.
مقامات عوثمانلی و والی آزربایجان جمشید خان سوباتایلی افشار اورمویی - مجدالسلطنه با کاربرد زبان تورکی در خطاب کتبی دولتی - رسمی به مردم تورک، برای اوّلین بار در تاریخ مودرن ایران، پذیرش رسمی زبان و هویّت تورک مردم تورک تورکایلی را اعلام و به سنّت ضدّ ملّی عدم استفاده از تورکی مکتوب در خطاب دولتی و رسمی به مردم تورک پایان داده، و با این عمل خود همچنین فرهنگ تورک و تاریخ زبان تورکی در تورکایلی را وارد مرحلهی جدیدی کرده و دریچهی عصر نو را به روی ملّت تورک گشودهاند. آنها نه تنها تورکایلی و جنوب آزربایجان را از جور و ستم ارتشهای اشغالگر و میسیونرهای صلیبی روسیه و انگلستان فرانسه و آمریکا و متفقین آسوری و ارمنی آنها آزاد ساختند، بلکه زبان تورکی را نیز از قفس تنگ زبان شفاهی بودن صرف و یوغ اسارت فارسی مکتوب – رسمی رهانیدند.
۳-در قبض فوق که دارای تاریخ ۱۹۱۵ میباشد متن تورکی بالاتر از متن فارسی نوشته شده است. این، نشان از اولویّت، ارجحیّت، اهمیّت و احترامی است که مقامات و اوردوی عوثمانلی به زبان ملّی مردم تورک بومی در تورکایلی و ایران قائل بودند. و این در حالی است که دو دهه پیش از آن تاریخ یعنی سالهای ١٨٩٨-١٩٠٠ با اجباری و منحصر ساختن زبان فارسی در نظام تحصیلی توسط انجمنهای معارف تهران و تبریز و سپس پیروزی حرکت ضد تورک مشروطیت انگلیسی در سال ۱۹۰۵، روند رسمیت انحصاری انحصاری فارسی و ممنوعیت تورکی مکتوب شروع شده بود. در چنین وضعیتی که تورکی مکتوب مغضوب بروکراسی ایران بود و از طرف دولت مشروطهی ایران و آزربایجانگرایان ایرانگرا و پانایرانیست مستقر در تبریز – اردبیل (دموکراتهای آزربایجان، آزادی ستان، ...) به حاشیه رانده میشد، نیروهای عوثمانلی به آن رسمیت و اعتبار و حیات نو میبخشیدند.
٤- جنبش آزادی سِتان به رهبری خیابانی که ادامهی حرکت ضد تورک مشروطه و معتقد به هویت ملّی ایرانی بر اساس زبان فارسی، و یک حرکت پانایرانیستی معتقد به توحید لسانی (فارسسازی زبان ملت تورک) بود (اما از سوی آزربایجانگرایان استالینیست و آزربایجانگرایان پانایرانیست به عنوان یک حرکت ملّی تقدیم میشود)، زبان تورکی را به رسمیت نهمیشناخت و اعلامیههای خود خطاب به مردم تورک را مانند نیروهای اشغالگر روس و آسوری و ارمنی و کورد به زبان فارسی، بعضاً به همراه زبان فرانسه، اما هرگز نه به زبان تورکی صادر میکرد. مدارس و نشریات و .... دموکراتهای آزربایجان، حرکت آزادی سِتان و ... نیز همه فارسیزبان بودند. همانگونه که در آن دوره کاربرد فارسی و روسی و ارمنی و آسوری و کوردی مکتوب از سوی دستهجات و حرکات سیاسی به ترتیب فارس و روس و ارمنی و آسوری و کورد، دلیل وجود شعور ملّی و حسّاسیت زبانی زائیدهی آن در ایشان است، عدم کاربرد رسمی تورکی مکتوب و به جای آن اصرار نخبهگان و رهبران سیاسی تورک به ویژه مشروطهطلبان و دموکراتهای مرکز و شرق آزربایجان بر کاربرد فارسی مکتوب هم دلیل قطعی فقدان شعور ملی تورک و نهبود حسّاسیت زبانی زائیدهی آن در میان این گروه، و هویت ملی انتخابی «ایرانی-فارس» آنها دارد.
۵- مشروطهطلبان آزربایجانگرا و حاکمیت آزادی سّتان زبان فارسی را به عنوان زبان ملّی خود به کار میبردند و مانند قوای اشغالگر آن دوره، مصرّاً از کاربرد تورکی به عنوان زبان مکتوب سیاسی و اجتماعی، .... اجتناب میکردند:
الف-اعلامیههای نیروهای اشغالگر روسیه در تورکایلی خطاب به مردم تورک، نه به زبان تورکی، بلکه صرفاً به زبان فارسی منتشر میشد (در این نوشته دو نمونه را دادهام).
ب-اشرار و تروریستهای جیلوی آشوری و قاچاقهای ارمنی که با نام کومیتهی «قوای مسلّحهی مسیحی»، اورموی تورک و حوالی آن را اشغال کرده بودند اعلامیههای خود را، نه به زبان مردم یعنی تورکی، بلکه به زبانهای فارسی و آسوری، بعضاً همراه با زبانهای ارمنی و روسی منتشر میکردند (مانند بیانیهی چهار زبانهی چهار آوریل ۱۹۱۸). این کومیتهی اشغالگر، حتّی زبان تعلیم و تعلّم در قلمروی آسورستان خیالی خود را هم زبان آسوری اعلام کرده بود[3].
د- اسماعیل آقا سیمیتقو در سال ۱۹۲۲ به هنگام اشغال اورمو، قبضهای گومروکی را که تاسیس کرده بود به زبان کوردی و فارسی صادر کرده است. این رفتار، نشانگر وجود شعور ملّی کورد و حسّاسیت زبانی زائیدهی آن، حتّی در میان اشقیاء کورد دارد.
۶- کسروی در آثار خود با لحنی تمسخرآمیز میگوید «مقامات عوثمانلی و اتّحاد اسلام پیاپی بیانیهها بیرون میدادند». در دیگر منابع تاریخی وقت هم به بیانیههای اوردوی نجاتبخش عوثمانلی و والیگری- حکومت تورک اتّحاد مجدالسلطنه افشار اورمویی که به احتمال قریب به یقین به زبان تورکی و شاید مانند قبض موضوع این نوشته به دو زبان تورکی و فارسی بودهاند اشاره شده است. کاربرد زبان تورکی در این بیانیهها نیز، علاوه بر مضمون آنها، موجب رضایت و خرسندی مردم تورک شده بود. حتّی محقّق آزربایجانگرای کلاسیک - ایرانگرا و عوثمانلیستیز رحیم رئیسنیا نیز به ناچار اعتراف میکند که: «فرماندهی نیروی اعزامی در نخستین روزهای ورود به شهر با انتشار اعلانهایی به زبانهای فارسی و تورکی تأثیر خوبی بر افکار عمومی میگذارد»[4].
۷-در قرن اخیر سه گروه عمده از محقّقین تورک در بررسیهای خود با جدّیت تمام مشغول تحریف و وارونهنمائی نقش عوثمانلی در رابطه با تورکان ایران و قفقاز و تحریک حسّیات تورکستیزی و عوثمانلیهراسی در آنها بودهاند. جریان نخست «مورّخین پانایرانیست تورک در ایران» (احمد کسروی، کاوه بیات، ...) در راستای تاریخنگاری ایرانی (ضد تورک، صلیبی، شعوبی، ...)، دستهی دوم «محقّقین جمهوری آزربایجان» (میرزا ابراهیموف، شوکت تقییوا، ...) در راستای تاریخنگاری آزربایجانی (استالینیستی، ایرانگرا، صلیبی، ...) که نوعاً تربیت شدهی ایدئولوژی ضد تورکؚ آزربایجانگرائی استالینیستی هستند و هر شخصیت و جریان ضد عوثمانلی را ملی میدانند. دستهی سوم «محقّقین و مولفین آزربایجانگرای ایرانگرا و یا آزربایجانگرای پانایرانیست از مرکز و شرق آزربایجان» (ناهیدی آذر، بابا صفری، رحیم رئیسنیا، ...) که متاثّر از این دو نوع تاریخبافی ضد تورک (تاریخنگاری ایرانی، تاریخنگاری آزربایجانی) هستند و ملقمهای از دروغپردازیها و وارونهنویسیهای آن دو را با اضافه کردن تحریفات و خیالبافیهای جدید و حسیات محلیگرایی و همشهریبازی خود و سنت مانقورتیسم تبریزی قرن نوزده و دوران مشروطیت انگلیسی – آزادی ستان پانایرانیست در آثارشان عرضه میکنند.
به عنوان مثال در رابطه با این قبض، رحیم رئیسنیا در یک نوشتهی خود بنام «عثمانی در تبریز»، با تطهیر روسیهی اشغالگر که صرفاً در تبریز ۱۲۰۰ نفر تورک بومی را به قتل رسانده بود، به شیطانسازی از عوثمانلی که اومید نه تنها تورکایلی، بلکه دیگر مناطق ملی در ایران مانند عربستان و کوردستان و گیلان و فارسستان و خلاصکار آنها از اشغال و جنایات ارتشها و میسیونرهای صلیبی روسیه و انگلستان و فرانسه و آمریکا و متفقانشان تروریستها و اشقیای آسوری و ارمنی بود میپردازد. رئیسنیا در این مقاله که نمونهی یک اثر ایدئولوژیک و ضد علمی، و وارونهنمائی و بازنویسی ضد تورک تاریخ با هدف شیطانسازی از عوثمانلی و تحریک دشمنی با اوست، اعلامیههای فارسیزبان مقامات نظامی روسیه را با آب و تاب نقل میکند. اما او که از قضا خود تورک است، احتیاجی به نقل اعلامیهی دو زبانهی تورکی - فارسی اوردوی عوثمانلی که از هر لحاظ، از جمله تاریخ تورکی مکتوب و رسمیت تورکی در ایران هم دارای اهمیت فوقالعاده است نهمیبیند. این رفتار تصادفی نیست. رئیسنیا تقریبا در همهی آثار خود متن اصلی تورکی اسناد و روایات و گزارشها و ... را نهمیدهد و فقط ترجمهی فارسی آنها را، در بعضی مواد با نقل یکی دو جمله و یا چند بیت تورکی آنها به طور ناقص عرضه میکند. زیرا دغدغهای برای ثبت و حفظ و معرفی متون و اسناد تورکی، روشنگری در مورد سنت تورکینویسی در گذشته و تقویت آن، و زنده نگاه داشتن و تداوم حافظهی تاریخی ملت تورک، و .... نهدارد.
[1] Wilhelm Litten: Persische Flitterwochen. Georg Stilke, Berlin 1925
[2] نقل قولها از ترجمهی
فارسی کتاب خاطرات او به آلمانی است:خاطرات لیتن سرکونسول آلمان در تبریز در اثنای
جنگ جهانی اول. لینک دانلود:
[3] اوضاع
ایران در جنگ اول یا تاریخ رضائیه. محمد تمدن. لینک دانلود:
[4] عوثمانلی در تبریز.
رحیم رئیسنیا
No comments:
Post a Comment