Saturday, August 6, 2016

قائم مقام فراهانی: قفقاز جنوبی بخشی از آزربایجان است


قائم مقام فراهانی:

قفقاز جنوبی بخشی از آزربایجان است

 

مئهران باهارلی


در دیوان اشعار قائم (قایم) مقام[1] فراهانی (١٧٧٩- ١٨٣٥)، شعری بلند در مدح عباس ‌میرزا نائب‌السلطنه وجود دارد. در ابیاتی از این شعر که در باره‌ی «قصد روس و روم بر تسخیر آزربایجان» است گؤک‌جه، گنجه، شروان، بیلقان، لنکران، ارگوان، برگشاد و غرچوان، که همه مناطق و شهرهائی در قفقاز جنوبی‌اند، به عنوان شهرها و مناطق آزربایجان نام برده می‌شوند. این ابیات نشان می‌دهند که در اواخر قرن هیجده و اوائل قرن نوزده میلادی در فرهنگ عمومی و ژارگون سیاسی مقامات دولتی قاجاری، قفقاز جنوبی بخشی از منطقه‌ی آزربایجان شمرده می‌شد. حتی نشریه‌ی پان‌ایرانیستی آینده در شماره‌ی یازده سال اول خود (١٣٠٥-١٩٢٦)، تعدادی از این ابیات را با تیتر «قصد تسخیر آذربایجان (آزربایجان) در زمان فتح‌علی‌ شاه از قائم مقام فراهانی (ثانی)» داده است. در زیر ابیات مذکور را نقل و سپس چند توضیح کوتاه در این رابطه را داده‌ام:


«در مدح عبّاس میرزایِ ولی‌عهد

....

«تورکِ» انجُم آن قَدَر در فوجِ پنجم

جان‌فشانی کرد تا صاحب‌نشان شد

....

رومِ شوم و روسِ منحوس از دو جانب

عزمشان تسخیر «آزربایجان» شد

....

گه براند از «کوک‌جه» در مُلکِ «گنجه»

پنجه اندر پنجه‌یِ شیر ژیان شد

رایتش را کاتبِ فتح است جولان

گاه در «شروان» و گه در «بیلقان» شد

....

تا زِ یک یورش هزار آشوب و شورش

در بلادِ بایزید و موش و وان شد

وان شکست و فتحِ پی در پی که ما را

در حدودِ «لنکران» و «ارگوان» شد

....

کی نشاط آرد کسی را کو دمادم

گفتگو از «برگشاد» و «غرچوان» شد

....

از محمّد شه بپرس آن‌ها که با من

در «عراقِ» پر نفاق از این و آن شد»


چند توضیح:

١-سید ابوالقاسم قائم مقام (١٧٧٩هزاوه اراک - ١٨٣٥ تهران) دولت‌شخص، سیاست‌مدار، ادیب و شخصیت تورک در دوره‌ی فتح‌علی‌شاه و محمدشاه قاجار، اصلا از منطقه‌ی اراک (فارسی) – عراق (عربی) – ایراق (تورکی) در تورک‌ایلی (استان امروزی مرکزی) است. پدر وی در تبریز وزیر آزربایجان بود. خود او نیز به وزارت نایب‌السلطنه ولی‌عهد، پیش‌کاری آزربایجان و مقام صدر اعظمی رسید. وی در بسیاری از جنگ‌های دولت قاجاری و روسیه شرکت داشت. عهدنامه‌ی ترکمن‌چای (تورکمان‌چای) در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به خط قائم مقام تنظیم و امضاء شده است.

٢-مناطق ذکر شده در این ابیات:

ارگوان (ارجووان): ناحیه‌ای در منطقه‌ی آستارای جمهوریِ آزربایجان در جوار دریای خزر

برگشاد (برگوشاد): نام محالی در منطقه‌ی قاراباغ جمهوری آزربایجان

بیلقان: ناحیه‌ای در جمهوری آزربایجان هم مرز با ایران

شروان (شیروان): شهری در شرق جمهوری آزربایجان در ساحل رود کورا

غرچوان (قارچیوان): قریه‌ای در ناحیه‌ی اوردوباد جمهوری آزربایجان در جوار رودخانه‌ی ارس

کوک‌جه (گؤی‌جه): ولایتی در آزربایجان که به جمهوری فعلی ارمنستان الحاق شده است

لنکران: ناحیه‌ای در جنوب شرقی جمهوری آزربایجان در جوار دریای خزر

٣-بنا به این ابیات، قفقاز جنوبی در فرهنگ عمومی و ژارگون سیاسی اواخر قرن هیجده و اوائل قرن نوزده در سرزمین و جوغرافیای آزربایجان قرار داشت. حتی به سبب آنکه دفاع از قفقاز جنوبی بر عهده‌ی لشکر آزربایجان بود، می‌توان گفت که به لحاظ نظامی نیز، قفقاز جنوبی جزئی از واحد اداری – سیاسی رسمی آزربایجان بود.

بیان این مطلب که شهرها و مناطق قفقاز جنوبی در حیطه‌ی آزربایجان قرار دارند، از سوی شخصی مانند قائم مقام که یکی از مقامات عالی‌رتبه در ساختار دولتی، کاملا آشنا با ژارگون رسمی و متداول دوره‌ی خویش و در طول حیات سیاسی‌اش در رابطه‌ای بسیار نزدیک با آزربایجان بود، احتمال هرگونه بی‌دقتی و اشتباه و مجاز و ... در این ابیات را صفر می‌کند.

٤-در طول تاریخ، مفهوم آزربایجان اقلا دارای سه معنی بوده است:

الف- آزربایجان جوغرافیائی: نام یک سرزمین و جوغرافیا و منطقه، در ادبیات و فرهنگ عمومی

ب- آزربایجان سیاسی، اداری، نظامی: نام رسمی یک واحد اداری و نظامی (ساتراپ، کوست، خوره، کشور، ایالت، ولایت، مملکت، بیگلربیگی، استان، رسپوبلیکا، جمهوریت، ...) در ترکیب یک دولت

ج- آزربایجان اتنیک: معادل تورکستان و یا تورک‌ایلی، به عنوان نام منطقه‌ی تورک‌نشین به هم پیوسته در قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران و در بعضی زمان‌ها شرق تورکیه و شمال عراق.

حدود و گسترده‌گی آزربایجان، به هر سه معنی ثابت نبوده، در طول زمان کم و زیاد شده است. آزربایجان به هر سه معنی، در برخی زمان‌ها منطقه‌ی بسیاری وسیعی در شمال غرب و غرب ایران، جنوب قفقاز، شرق ترکیه و شمال عراق را شامل بوده است. این، آزربایجان حداکثری است. در برخی زمان‌های دیگر، آزربایجان به هر سه معنی، محدود به ناحیه‌ای کوچک صرفا در جنوب ارس بوده است. این، آزربایجان حداقلی است. به عنوان نمونه در دوره‌ی سلطنت شاه محمد خدابنده از دولت قیزیل‌باش (صفوی)، آزربایجان به عنوان مهم‌ترین واحد سیاسی - اداری آن دولت تورک، سرزمین بسیار وسیعی در شمال ارس (ناحیه‌ی شیروان - جمهوری آزربایجان کنونی، ایروان - ارمنستان کنونی، ...) و در جنوب همه‌ی شمال غرب ایران به علاوه‌ی کوردستان و کرمانشاه را شامل می‌شد و والی آذربایجان اداره‌ی این قلمروی گسترده را بر عهده داشت. و یا در زمان نادرشاه موسس سلسله‌ی تورک آوشار (افشار)، علاوه بر شمال غرب ایران و جنوب قفقاز، شرق تورکیه نیز به مدت کوتاهی در ترکیب ایالت آزربایجان قرار داشت... .

٥- ابیات قائم مقام که در آن‌ها مطابق با معنی حداکثری آزربایجان، شهرها و مناطق قفقاز جنوبی آزربایجان نامیده می‌شوند، ادعای قومیت‌گرایان فارس، پان‌ایرانیست‌ها و ایدئولوژی رسمی دولت ایران مبنی بر آنکه شمال ارس «هرگز آزربایجان نامیده نشده و هیچ‌گاه جزئی از آزربایجان نبوده است» را رد و ابطال می‌کنند. (به همان ترتیب این ادعای آزربایجان‌گرایان که شمال ارس «همواره» آزربایجان نامیده شده و یا «همیشه» جزئی از آزربایجان بوده است نیز مقرون به حقیقت نیست. زیرا آزربایجان به معنی حداقلی شامل قفقاز نمی‌شد و صرفا ایالت آزربایجان واقع در شمال غرب ایران فعلی را شامل می‌گشت).

٦-در ابیات قائم مقام، بر خلاف ادعاهای پان‌ایرانیست‌ها و آزربایجان‌گرایان استالینیست که در صدد جعل و تحمیل نام و هویت‌های ملی بی‌پایه‌ای مانند آزری و آزربایجانی و تورک آزری و تورک آزربایجانی و ... بر ملت تورک‌اند، نام ملی ما صرفا و تنها «تورک» است.

٧-بیان و دفاع کردن از این واقعیت که در گذشته در برهه‌هائی از زمان قسمت وسیعی از قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران به عنوان یک سرزمین جوغرافیائی و یا یک واحد رسمی سیاسی، اداری و نظامی آزربایجان نام داشته است، و یا آزربایجان نامیده شدن کل منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران- تورکستان - تورک‌ایلی در گذشته، و یا پیشنهاد کاربرد این نامگذاری در حال حاضر، ابدا به معنی این نیست که نام ملی و یا هویت ملی ملت تورک ساکن در این منطقه هم، ملت آزربایجان، ملت تورک آزربایجان و ... است. چه نام همه‌ی مناطق مذکور و یا بخشی از آن‌ها در گذشته آزربایجان بوده باشد و چه نبوده باشد، چه همه‌ی منطقه‌ی ملی تورک‌نشین در شمال غرب ایران و یا بخشی از آن، امروز و در آینده آزربایجان نامیده شود و یا نشود، نام ملی و هویت ملی ملت تورک صرفا و منحصرا «تورک» بوده، است و خواهد بود.

منبع:
دانلود دیوان قائم مقام فراهانی

http://s6.picofile.com/file/8241218650/%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86_%D9%82%D8%A7%D8%A6%D9%85_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C.pdf.html

دانلود شماره‌های نشریه‌ی آینده


[1] قائم مقام، قایم مقام، قایماقام (در تورکی مودئرن): ترکیبی عربی لفظا به معنی آنکه در جای دیگری می‌ایستد (و وظائف او را وکالتا انجام می‌دهد). یک عنوان برای مقامات عالی‌رتبه و اصطلاحی در نظام سیاسی، اداری و نظامی امپراتوری عثمانلی که از قرن ١٦ میلادی ظاهر می‌شود و معادل عنوان نائب – نایب برای مقامات میان‌‌رتبه و دون‌رتبه است. دولت تورک قاجار عنوان قائم مقام را از امپراتوری تورک عثمانلی اخذ و اقتباس کرد.

KAYMAKAM İslam Ansiklopedisi, Türkiye Diyanet Vakfı

https://islamansiklopedisi.org.tr/kaymakam

No comments:

Post a Comment