موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی
به ادعای عبدالله بهرامی
مئهران باهارلی
عبدالله بهرامی از رهبران فرقهی دموکرات آزربایجان، از یاران خیابانی و رئیس نظمیه در دورهی آزادیسِتان مینویسد: «مرحوم خیابانی جدا با تورکها و تورکزبانها مخاصمت داشته و چنین عناوینی را ننگ ایرانی میدانست. کرارا به رفقای خود توصیه میکرد که در بسط زبان فارسی کوشیده و ترتیبی بدهند که کودکان هم در مدرسه به زبان فارسی صحبت کرده، تورکی را بکلی منسوخ سازند. آن مرحوم به خود من چندین دفعه اظهار داشت که چه خوب بود یک حکومت مآلاندیشی در تهران زمام امور را به دست میگرفت و عوض فرستادن پیشخدمتهای منحوس یا فراشهای دربار، یک صد نفر معلم فارسی به این ایالت میفرستاد تا در ولایات مدارس ابتدائی تاسیس کرده و بچهها را به تاریخ ملی خود آشنا سازند و برای همیشه این بهانه را از دست عثمانیها بگیرند تا دیگر آنها به عنوان همزبانی برای ما دلسوزی نکنند.
تمام بیانیههایی که در آن زمان انتشار یافته و روزنامههایی که چاپ شده است به زبان فارسی است. اقدامات مرحوم شیخ را که مخالفین به عنوان قیام تلقی کردهاند، ابدا ارتباط به تجزیه و خودمختاری نداشته است. در مخابرات و مراسلات آن مرحوم به مرکز یک کلمه عبارتی که چنین معنائی از آن حاصل گردد دیده نمیشود. ..... پس از تخلیهی آزربایجان [از قوای عثمانلی] عدهای مخالفین [تورکگرا] که در دورهی [حاکمیت] عثمانی مصدر خدمات محلی بودند، از ترس انتقام آزادیخواهان [دموکراتهای آزربایجان] فرار کرده و به تهران پناهنده شده بودند» (عبدالله بهرامی، خاطرات؛ صص٦٣٥-٦٣٦)
عبدالله بهرامی به لحاظ ملیت فارس بود و تمایلات ضد تورک و ضد عثمانلی بارز داشت. امکان دارد که وی در مورد مواضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی اغراق و گزافهگویی کرده و یا افکار و آرزوهای خود را از زبان خیابانی بیان کرده باشد. اما در این صورت نیز این سوال مطرح میشود. چگونه خیابانی شخصی به این درجه تورکهراس و تورکستیز - که حاضر است به جعل و دروغپردازی در بارهی رهبر یک حزب، آن هم در موضوعی این چنین حیاتی بپردازد - را در حلقهی نزدیکان خود و رهبری فرقهی دموکرات آزربایجان قرار داده است؟ در صورت نادرست بودن این ادعاها – که بسیار نامحتمل است-، آیا یکی از دلایلی که باعث شده بهرامی به انتساب آنها به خیابانی جسارت کند آن نیست که وی مطمئن بود هیچ شاهد و سند و منبع و روایتی از خیابانی دال بر حمایتش از زبان تورکی وجود ندارد؟
خیانت دموکراتهای آزربایجان به زبان تورکی
آنچه از طرف آزربایجانگرایان در بارهی تقویت زبان تورکی از سوی فرقهی دموکرات آزربایجان و حکومت آزادیسِتان ادعا میشود؛ بازنویسی – وارونهنویسی تاریخ و تحریف و دروغپردازی عامدانه است. «فرقهی دموکرات آزربایجان» («کومیتهی آزربایجان حزب دموکرات ایران») به «ملت ایران» و «میهن ایران» معتقد بود و فارسی را «زبان ملی ایرانیان» به شمول تورکها میدانست. از اینرو حتی یک نشریه و کتاب و اعلامیه و قبض و مقاله و سند و تمبر و ... به زبان تورکی منتشر نکرد، یک نوشته در بارهی زبان تورکی و ادبیات تورک و فرهنگ تورک به زبان فارسی منتشر نساخت. فرقهی دموکرات آزربایجان و آزادیستان در طول حاکمیت خود نه تنها یک مدرسهی تورک در تبریز و یا دیگر شهرها نگشود، بلکه به منظور محدود کردن دایرهی کاربرد زبان تورکی، ارائهی درس زبان تورکی که قبلا در مدرسهی مموریال آمریکایی تبریز وجود داشت را متوقف کرد و صرفا به تدریس زبانهای فارسی و ارمنی و انگلیسی اجازه داد.
از طرف دیگر تمام انتشارات و نشریات و اسناد و قبضها و تمبرها و کارتها و ... این تشکیلات پانایرانیستی به فارسی بود، هئیت مدیرهی اجتماعات قیام آزادیستان بیانیهی اعلام وجود خود را هم به دو زبان فارسی و فرانسه منتشر کرد. حتی این تشکیلات و حکومت یک نشریهی خاص برای تجدد و نوآوری در زبان و ادبیات ملی خود، یعنی زبان و ادبیات فارسی به نام آزادیستان تاسیس نمود. حاکمیت آزادیسِتان در ادامهی مشی و سیاست پانایرانیستی فرقهی دموکرات آزربایجان و آزادیخواهان و مشروطهطلبان مانقورت تبریزی، به احداث و توسعهی شبکهی مدارس فارسی زبان در تبریز و دیگر شهرهای تورکنشین تحت حاکمیت خود پرداخت... ....
«کومیتهی آزربایجان حزب دموکرات ایران» به رهبری شیخ محمد خیابانی، همانگونه که از نامش پیداست، وابسته به حزب دموکرات ایران بود که توسط بازماندهگان مشروطهخواه در جریان انتخابات مجلس دوم مشروطه تأسیس شده بود. این حزب که معتقد به «ملت ایران»، منکر هویت ملی تورک و ضد قاجار بود، از عاملین اصلی انحراف مشروطیت به حرکتی ضد قاجار - ضد تورک، بسط فرهنگ خشونتگرائی و تروریسم سازمان یافته در ایران است. از روسای حزب «سید حسن تقیزاده» و «حسینقلی نواب» هر دو عامل انگلیس و از محارم اردشیر ریپورتر جی (نمایندهی مقیم سرویس اطلاعاتی بریتانیا در ایران و عضو انجمن آزربایجان در تهران) و اغلب رهبران آن مانند تقیزاده، سلیمان میرزا اسکندری، شیخ ابراهیم زنجانی، ... عضو لوژ فراماسونی بیداری ایرانیان بودند. حسینقلی خان نواب مانند تقیزاده، به ترور معتقد بود و از طراحان قتل شیخ فضلالله نوری به حساب میآمد. از رهبران فرقهی دموکرات «حیدر عموغلو» یک تروریست و آدمکش حرفهای، «سید جلیل اردبیلی» و «تقیزاده» پانایرانیست بودند. «سید محمدرضا برازجانی شیرازی»، مدیر روزنامهی مساوات اورگان این حزب از مروجین فرهنگ ترور شخصیت در ایران است. روزنامهی مساوات مشروطهخواه افراطی بود و به سبب مواضع ضد قاجاری و به واقع ضد تورک خود مورد حمایت اقلیت زرتشتی ایران قرار داشت. (با بومباردمان مجلس و تعطیل شدن روزنامهی مساوات، مدیران آن آقا سید محمدرضا شیرازی و آقا سید عبدالرحیم خلخالی رهسپار قفقاز شدند. پس از آرامش دوباره در ایران به تبریز بازگشته و روزنامهی مساوات را در آن شهر دایر نمودند. نگاه کنید به بخش ترور شخصیت).
اکثریت اعضاء «کومیتهی آزربایجان حزب دموکرات ایران» تمایلات ایرانگرایانه و بسیاری پانایرانیستی داشتند (زین العابدین ایرانشهر، کسروی، فیوضات، اسماعیل امیرخیزی، ...). بعد از کشتار تورکها توسط ارمنیان در باکو به تاریخ مارس ١٩١٨ بعضی از اعضاء «کومیتهی باکوی حزب دموکرات ایران» تاسیس شده توسط محمدعلی تربیت (در آن دوره یک پانایرانیست و تروریست بود) به تبریز آمده به فرقهی دموکرات خیابانی پیوستند. این الحاق، وزنهی ایرانگرایان فاقد شعور ملی تورک در فرقهی دموکرات آزربایجان را سنگینتر کرد.
پس از اشغال استانبول توسط دول اوروپائی و عقبنشینی اجباری اردوی عثمانلی از شمال و غرب ایران به مقصد آزادسازی استانبول، و متعاقب آن سقوط حاکمیت تورک اتحاد - به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه، پروژهی تاسیس نخستین و تنها دولت ملی تورک مودرن در شمال غرب ایران ناکام ماند. این فاجعه، رهبران و اعضای تورکستیز فرقهی دموکرات آزربایجان در تبریز را آن چنان به شعف آورد و لجام گسیخته، وقیح و گستاخ کرد که در یک نشست حزبی به ممنوع کردن زبان تورکی در مدارس و ادارات و مجامع عمومی برخاستند. اقدامات و تدابیر پانایرانیستهای فرقهی دموکرات آزربایجان بر علیه زبان تورکی، با موضع خیابانی، اقلا قبل از تبعید به اورمیه - قارس، مطابق بود. متن مصوبهی حزبی فرقهی دموکرات آزربایجان در تبریز چنین است:
«پس از تضییقات عدهی بسیاری از منفعتپرستان نسبت به عناصر صالحهی آزربایجان و تبلیغاتی که از جانب پارهای اشخاص معلوم الحال برای تفرقهی اهالی و تشتت آراء در آزربایجان به عمل آمد و بینتیجه ماند، بعضی اهالی دوستان و دشمنان وطن خود را تشخیص دادند. جمعیت محترم دموکرات آزربایجان تصمیمات سهگانهی ذیل را اتخاذ و به عموم افراد خود و اهالی اعلام و اخطار نمودهاند:
١-جمعیت مزبور تا افتتاح مجلس شورای ملی از مداخله در سیاست
مملکت جداً احتراز خواهد داشت.
٢-در تمام حوزههای حزبی مطلقاً به فارسی تکلم نموده و ترویج
«زبان ملی» را جداً مطمح نظر و تعقیب خواهند کرد.
٣-«میرزا تقیخان» [رفعت] سردبیر جریدهی تجدد، که بدواً ناشر افکار جمعیت و اخیراً از نقطهی نظر منفعتپرستی با [جمشیدخان] «مجدالسلطنه»، عبد و عبید یعنی زرخرید عثمانیها، نویسندهگی «روزنامهی تورکیزم» [آزربایجان] را پیشهی خود کرده و مروّج تبلیغات بر ضد وطن خود شده بود، از عضویت جمعیت دموکرات اخراج نمودهاند.» [1]
بعدها ابوالقاسم فیوضات تبریزی، از مدیران روزنامهی تجدد اورگان فرقهی دموکرات آزربایجان و رئیس معارف دورهی آزادیسِتان و سپس سردار سپه، طرح و نقشهی راهی با جزئیات برای ریشهکن کردن زبان تورکی تهیه و آن را به دولت تقدیم نمود[2].
No comments:
Post a Comment