Tuesday, September 13, 2022

لغو تدریس زبان تورکی در دوره‌ی حاکمیت آزادی‌سِتان در مدرسه‌ی مموریال آمریکایی تبریز

 

لغو تدریس زبان تورکی در دوره‌ی حاکمیت آزادی‌سِتان در مدرسه‌ی مموریال آمریکایی تبریز

 

مئهران باهارلی

 

١-مدارس میسیونری مسیحی اهمیت ویژه‌ای برای انجام تبلیغات خود به ‌زبان‌های مردم بومی سرزمین‌هایی که‌ در آن‌ها به ‌فعالیت بر می‌خواستند می‌دادند و همواره‌ اقدام به‌ تهیه‌ی سرودها و دعاها و متون تقدیس و ترجمه‌های انجیل و دیگر تبلیغات با زبان محلی می‌کردند. در این استقامت آن‌ها به ‌منظور آشنایی مبلغان اعزامی غربی و تربیت مبلغین بومی مسلط بر نگارش و تالیف آثار به ‌آن زبان‌های بومی، به ‌تدریس، تهیه‌ی کتب درسی و در موارد بسیار تالیف لغت‌نامه‌ها و کتب گرامر این‌گونه‌ زبان‌های بومی و محلی می‌کردند. چنانچه ‌نخستین و یا تنها متون موجود بعضی از زبان‌ها، مانند کودئکس کومانیکوس که ‌لغت‌نامه‌ای در زبان تورکان کوُمان - قوُمان در اوروپای جنوبی – شرقی است[1]، صرفا ادعیه ‌و ترجمه‌ی اناجیل و لغت‌نامه‌ها و کتب گرامر تالیف شده ‌توسط میسیونرهای مسیحی است (هر چند در موارد بسیاری – مانند نمونه‌ی آمریکای لاتین – فعالیت‌های مسیونرهای مسیحی باعث تغییر زبان بومیان و نابود شدن زبان اصلی آن‌ها و جایگزینی‌شان با زبان دولت‌های استعماری اوروپایی مانند اسپانیایی و پورتغالی و فرانسوی و انگلیسی و .... شده است).  

٢-در بسیاری از مدارس میسیونری مسیحی که ‌در یک موج هماهنگ و هدایت شده توسط دولت‌های مسیحی اوروپایی و آمریکا در تورک‌ایلی و دیگر نقاط تورک‌نشین ایران قاجاری تاسیس شدند، از همان آغاز زبان تورکی، یعنی زبان قومی و ملی مردم بومی تورک هم تدریس می‌شد، و سرودها و ادعیه ‌و خطبه‌ها خطاب به ‌تورکان بومی علی القاعده، حتی در مواردی خطاب به آسوریان و ارمنیان بومی به ‌زبان تورکی حاضر و اجرا می‌گشت (تاریخ تدریس زبان تورکی در مدارس میسیونری مسیحی در تورک‌ایلی موضوع یک مقاله‌ی تحقیقی جداگانه‌ی اینجانب خواهد بود).

پس از تاسیس آموزشگاه‌ها و مدارس میسیونری در تبریز از سال ١٨٧٣ به ‌بعد همیشه‌ زبان تورکی در مراسم دعا و سرود و خطبه‌ و ... بکار می‌رفت: «در روز گشایش کلیسا [تابستان ١٨٩١]، داخل عمارت از جمعیت مملو بود و تا آن روز کلیسای تبریز چنین جمعیتی را به‌ چشم ندیده ‌بود. مراسم گشایش و تقدیس کلیسا به‌ سه ‌زبان تورکی و ارمنی و انگلیسی انجام یافت»[2].

٣-حاکمیت آزادی‌ستان تاسیس شده‌ توسط فرقه‌ی دموکرات آزربایجان در تبریز، به ‌لحاظ هویت ملی و سیاسی یک حاکمیت فارس‌گرا، ضد تورک و پان‌ایرانیست بود. در عرصه‌ی زبانی، زبان رسمی مکتوب حاکمیت آزادی‌سِتان - بر خلاف حاکمیت قبل از خود یعنی «دولت تورک اتحاد» به‌ صدارت رهبر ملی و قهرمان ملی تورک جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی – مجدالسلطنه ‌که ‌زبان تورکی را زبان ملی خود می دانست و آن را رسمی کرده ‌بود - زبان فارسی بود. به ‌همین سبب حاکمیت آزادی‌سِتان مانند حرکت انگلیسی و پان‌ایرانیستی مشروطیت که ‌زاینده‌ی هویت ملی او بود، در تمام نشریات و تبلیغات و اعلانات و اسناد مکتوب خود صرفا فارسی را به‌ کار می‌برد و مصرا از کاربرد زبان تورکی اجتناب می‌کرد. دموکرات‌های آزربایجان و حاکمیت آزادی‌سِتان در تبریز حتی برای تعالی و رشد دادن و بالنده‌ ساختن و نوگرایی و تجددخواهی در زبان و ادبیات فارسی، یعنی زبان ملی‌شان، نشریه‌ی ویژه‌ای به‌ اسم آزادی‌سِتان در تبریز منتشر کردند.

٤-حاکمیت فارس‌گرا و پان‌ایرانیست آزادی‌سِتان، در عرصه‌ی نظام تحصیلی هم ضد تورک بود. در تمام مدارس جدیدی که ‌حاکمیت آزادی‌سِتان و دموکرات‌های آزربایجان تاسیس می‌کردند، زبان تعلیم و تعلم صرفا فارسی بود و تدریس تورکی عملا (و یا حقوقا؟) قدغن بود. مخالفت با تعلیم و تعلم تورکی و یا نظام تحصیلی تورک با موضع دموکرات‌های آزربایجان در مخالفت با نشریات و مطبوعات تورک همخوان است. خیابانی قبلا با انتشار نشریه‌ی تورکی موللانصرالدین در تبریز هم مخالفت کرده‌ بود. (این موضوع را در یک مقاله‌ی جداگانه ‌بررسی خواهم کرد).

ممنوعیت تعلیم و تعلم به‌ زبان تورکی در دوره‌ی حاکمیت دموکرات‌های آزربایجان – آزادی‌سِتان صرفا محدود به‌ مدارسی که‌ خود تاسیس می‌کرد نبود، بلکه ‌به ‌مدارس میسیونری مسیحی که ‌قبلا در آن‌ها زبان تورکی تدریس می‌شد هم تعمیم یافته ‌بود. 



٥-در این مقاله ‌اسنادی دال بر برچیده ‌شدن درس تورکی از مدرسه‌ی میسیونری آمریکایی مموریال در تبریز به ‌دوره‌ی حاکمیت آزادی‌سِتان را - شامل سه‌ کارنامه‌ و یک اعلانیه‌ی نمایش باقی مانده‌ از آن مدرسه‌ - بررسی کرده‌ام. از بررسی این اسناد نتایج زیر حاصل می‌شود:

الف-قبل از حاکمیت آزادی‌سِتان، زبان تورکی در مدرسه‌ی مموریال تبریز بکار می‌رفت و تدریس می‌شد. در مدرسه‌ی میسیونری مموریال تبریز اقلا از سال ١٨٨٨ زبان تورکی تدریس می‌شد و در دعاها و سرودها و خطبه‌ها هم بکار می‌رفت.

ب-در طول حاکمیت آزادی‌سِتان، تدریس زبان تورکی در مدرسه‌ی مموریال تبریز متوقف شد. در طول حاکمیت آزادی‌سِتان (از اوائل آوریل ١٩٢٠ تا ١٣ سپتامبر ١٩٢٠) مدرسه‌ی مموریال تبریز به ‌استفاده ‌از زبان تورکی در سرودها و خطبه‌ها و دعاها و به ‌احتمال قریب به‌ یقین به‌ تدریس زبان تورکی – به ‌سبب ضدیت و دشمنی معلوم دموکرات‌های آزربایجان و حاکمیت جدید آزادی‌سِتان با زبان تورکی، خاتمه‌ داد. چنانچه‌ در یک اعلانیه‌ی نمایش به ‌تاریخ ١٧ مه ‌پنجم ١٩٢٠ زبان تورکی هیچ حضوری ندارد، اما درس ارمنی موجود است. در این اعلانیه ‌که ‌به ‌زبان فارسی است گفته‌ می‌شود سرودها به‌ زبان‌های انگلیسی و فارسی و خطبه‌ها به‌ زبان‌های ارمنی و انگلیسی (و دعاها به‌ زبان آسوری؟) است: سرود افتتاح به ‌زبان انگلیسی، خطابه ‌به ‌زبان انگلیسی، خطابه ‌به‌ زبان ارمنی، خطابه ‌به ‌زبان انگلیسی، سرود اختتام به ‌زبان فارسی، و دعاهای افتتاح و اختتام توسط دو قشه‌ (به ‌آسوری؟)

ج-بعد از ساقط شدن حکومت آزادی‌سِتان، دوباره ‌تورکی تدریس شد. پس از ساقط شدن حاکمیت آزادی‌سِتان که‌ به ‌معنی رفع محدودیت و فشار بر زبان تورکی بود، در کارنامه‌های مدرسه‌ی مموریال تبریز، دوباره ‌ماده‌ی درسی تورکی ظاهر می‌شود. از این دوره‌ دو کارنامه ‌مربوط به ‌ژوئن ١٩٢١، و سال تحصیلی ١٩٢٣-١٩٢٢ در دست هستند که‌ در هر دو ماده‌ی درسی تورکی وجود دارد. هر چند ندادن نومره‌ به ‌این درس احتمال تدریس نشدن آن را تقویت می‌کند:

در اول ماه ‌ژوئن ١٩٢١: دروس فارسی، ارمنی (بی نومره)، انگلیسی، فرانسه، روسی، تورکی (بی نومره)، عربی، ارمنی قدیم وجود داشت. بقیه‌ی دروس تماما به ‌زبان فارسی بودند.

در سال تحصیلی ١٩٢٢-١٩٢٣، آموزش دروس تورکی (بی نومره)، قرائت فارسی (بی نومره)، انشاء فارسی (بی نومره)، ترجمه‌ی فارسی (بی نومره)، مکالمه‌ی فارسی (بی نومره)، دستور فارسی (بی نومره)، عربی (بی نومره)، انگلیسی (بی نومره)، قرائت انگلیسی، کتابت انگلیسی (بی نومره)، تهجی انگلیسی (بی نومره)، فرانسه، گرامر فرانسه ‌(بی نومره)، روسی (بی نومره) وجود داشت.  

د-بعد از تاسیس دولت پهلوی، درس تورکی دوباره برچیده ‌شد. در ماه ‌مه‌ سال ١٩٣١: دروس آموزش زبان‌های ارمنی (بی نومره)، ارمنی قدیم (بی نومره)، انگلیسی، فرانسه، روسی (بی نومره)، فارسی و عربی وجود داشت. بقیه‌ی دروس تماما به ‌فارسی بودند.


چند نکته:

١- نخستین گزارش از تدریس زبان فارسی در آموزشگاه‌های مسیونری مسیحی در تبریز مربوط به‌ بعد از حرکت ضد تورک مشروطیت انگلیسی در سال ١٩٠٦ یعنی  حدود سی و سه ‌سال بعد از تاسیس و آغاز به ‌تدریس تورکی در آن‌ها در سال ١٨٧٣ است. این واقعیت نشان می‌دهد که‌ زبان فارسی هیچ جایگاهی در میان مردم تورک تبریز نداشت و صرفا پس از انقلاب مشروطیت توسط مشروطه‌طلبان و نخبه‌گان مانقورت و خائن تبریزی فارس‌گرا و ضد تورک بر مردم تورک این شهر تحمیل شده ‌است. 

٢-کاربرد زبان تورکی در متون و کتب دینی و تدریس آن در مدارس مسیونری مسیحی، اما عدم کاربرد زبان تورکی در متون و کتب دینی و عدم تدریس تورکی در حوزه‌های مشهور به «علمیه»‌ که‌ در واقع مدارس میسیونری شیعی امامی و فارسستان در تورک‌ایلی و دیگر مناطق ملی تورک هستند، نشان می‌دهد که ‌متولیان و روسای مذهب شیعه‌ی امامی فارسی صرفا هدف تبلیغ مذهب خود در میان تورکان و شیعه‌سازی آن‌ها را تعقیب نمی‌کنند، بلکه‌ در صدد تغییر زبان مردم تورک به‌ فارسی و فارس‌سازی آن‌ها نیز هستند. یعنی با هویت ملی تورک مساله‌ و با زبان تورکی خصومت دارند. در حالیکه‌ مدارس میسیونری مسیحی صرفا بدنبال تبلیغ دین مسیحیت در میان تورکان بوده و هستند و نیتی برای تغییر زبان و هویت ملی آن‌ها نداشته ‌و ندارند.

٣- واقعیت محدود و بلکه ‌ممنوع کردن زبان تورکی حتی در مدارس میسیونری مسیحی توسط مشروطه‌طلبان و دموکرات‌های آزربایجان و آزادی‌سِتان علی رغم تورک بودنشان، در حالیکه‌ مدارس میسیونری به‌ زبان مردم بومی احترام نشان می‌دادند، درجه‌ی خبث و پلیدی این دسته‌جات مانقورت و خائن را به ‌عیان نشان می‌دهد..

٤-حضور همیشه‌گی زبان ارمنی و تقویت موضع آن در دوره‌ی حاکمیت آزادی‌سِتان در مدرسه‌ی مموریال تبریز، نشان دهنده‌ی درجه‌ی ارمنی‌پرستی دموکرات‌های آزربایجان است که ‌در حالیکه ‌تدریس و استفاده‌ از تورکی، زبان ملی خود را برچیده ‌بودند، تدریس زبان ارمنی و استفاده ‌از آن را آزاد گذاشته‌ بود. این امر، با اتحاد استراتژیک مانقورتیسم تبریزی – آزربایجانی با ناسیونالیسم افراطی ارمنی بر اساس دشمنی با تورک مرتبط است و رابطه‌ی عمیق و تاریخی مانقورتیسم قفقازی – مانقورتیسم تبریزی – مانقورتیسم آزربایجانی[3] با افراطیون ارمنی ضد تورک را نشان می‌دهد: 

-روابط انجمن غیبی تبریز و یا انجمن ایالتی آزربایجان که‌ در محله‌ی ارمنستان تبریز قرار داشت با داشناک‌ها و هینچاک‌ها و دیگر تشکیلات ارمنی،

-ارتباطات و وابسته‌گی مشروطه‌طلبان و مجاهدین تبریزی با تروریست‌های فدایی و داشناک،

-عقد قرارداد همکاری مشروطه‌طلبان تبریزی با احزاب افراطی ارمنی بر علیه دولتین تورک عثمانلی و قاجار در دوره‌ی ستارخان،

-نقش ارمنیان در نوشتن مرام‌نامه ‌و نظام‌نامه‌ی فرقه‌ی دموکرات ایران که ‌فرقه‌ی دموکرات آزربایجان شعبه‌ی ایالتی آن بود،

-هم‌سویی و هم‌کاری فرقه‌ی دموکرات آزربایجان در دوره‌ی خیابانی - جنگ جهانی اول با گروه‌های ناسیونالیست افراطێ ارمنی

-ایجاد هویت ملی آزربایجانی توسط میکویان ارمنی همراه‌ با استالین،

-پیروی و نوچه‌گی پیشه‌وری از مواضع ضد تورک آواتیس سلطان‌زاده‌ در کونگره‌ی انزلی فرقه‌ی عدالت - حزب کومونیست بعدی،

-حاکم کردن دوباره‌ی گروه‌های مسلح ارمنی (و آسوری و کورد) بر آزربایجان غربی در دوره‌ی حکومت ملی آزربایجان،

-تحصیلات مورخین مانقورت تبریزی مانند کسروی و هما ناطق و ... در مدارس ارمنی،

-.... 

٥-با تاسیس دولت رضاشاه‌ – پهلوی در پیروی از سیاست حکومت آزادی‌سِتان، دوباره‌ درس تورکی در مدرسه‌ی مموریال تبریز حذف شد. این امر نشان می‌دهد سیاست ممنوع ساختن زبان تورکی توسط رژیم رضاشاه ‌و دولت پهلوی، چیز نوئی نبود و صرفا ادامه‌ی سیاست حذف زبان تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان و حاکمیت فارس‌گرا و پان‌ایرانیست آزادی‌سِتان بود.


سرکوب تورک‌گرایان و ممنوع ساختن زبان تورکی و آموزش به تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان - آزادی‌سِتان

لغو تدریس زبان تورکی در دوره‌ی حاکمیت آزادی‌سِتان در مدرسه‌ی مموریال آمریکایی تبریز

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/09/blog-post_13.html

کربلایی علی آقا حریری از رهبران فرقه‌‌ی دموکرات آزربایجان: دشمن تورک، عامل انگلیس، تروریست، پان‌ایرانیست، پاک‌دین و حامی و مرید نژادپرست معروف عارف قزوینی

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_10.html

آزه‌ربایجان دئموکرات فیرقه‌سی و آزادی‌سِتان؛ ایران‌چی، ائرمه‌نی‌چی، اینگیلیز یان‌لی‌سی، تورک دوشمانی و تورک‌جه ‌ایله ‌فئدئرالیسم قارشیتی ایدی‌له‌ر.

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/blog-post_26.html

AZERBAYCAN DÉMOKRAT FİRQESİ” VE “ÂZÂDÎSÉTAN”, İRANÇI, ERMENİÇİ, İNGİLİZ YANLISI, TÜRK DÜŞMANI VE TÜRKÇE İLE FEDERALİSM KARŞITI İDİ.

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/azerbaycan-demokrat-firqesi-ve.html

حسین جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرف‌دار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقه‌ی دموکرات آزربایجان

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html

تبعید سه ‌رهبر فرقه‌ی دموکرات آزربایجان (خیابانی، نوبری، بادام‌چی) به ‌دلیل تبلیغات انگلیس پرستانه ‌و فعالیت‌های ضد تورک‌شان

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_49.html

مبارزه‌ی قهرآمیز و زد و خورد فیزیکی دموکرات‌های آزربایجان با تورک‌گرایان و قائلین به عدم مرکزیت (فدرالیست‌ها، آزادی‌خواهان و ملیون واقعی)

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_3.html

کومیته‌ی تروریستی خیابانی - دموکرات‌های آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post.html

اخلال‌گری‌ها و سابوتاژهای دموکرات‌های آزربایجان در تبریز بر علیه نیروهای متحد تورک بومی - عثمانلی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_28.html

خیانت عده‌ای از دموکرات‌های آزربایجان و اشغال اورمیه توسط سیمیتقو

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/1.html

موضع منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی  به ادعای عبدالله بهرامی

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_26.html

دستور موکد خیابانی برای تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبیه آنان به جرم تورکی‌گویی به روایت ناصح ناطق

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/07/blog-post_8.html

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکرات‌های آزربایجان

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post.html

از خیانت‌های آزربایجان‌گرایان: فیوضات و طراحی نسل‌کشی ملی و زبانی تورکی در ایران

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_17.html

پیوستن تقی رفعت به حرکت ایران‌گرا‌ی آزادی‌سِتان و دلائل آن

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post_19.html

حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدله‌ر فيرقه‌سی) و رهبر آن تبريزلی حاجی بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html

ميرزا علی آقا هئيت تبريزی: يک شخصيت ملی تورک

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_15.html


[2] دوکتور جان الدر. تاریخ میسیون آمریکائی در ایران، مترجم سهیل آذری، تهران، ١٣٣٣. ص ٥٩

HISTORY OF THE IRAN MISSION by John Elder Published by Literature Committee of the Church Council of Iran, 1960.

[3] «سندروم مانقورتیسم»: عامل اصلی داخلی در ایجاد جریان و روند تورک‌ستیزی در دوران مودرن در ایران، «سندروم مانقورتیسم» بعضی از نخبه‌گان تورک متمرکز در مرکز - شرق آزربایجان در ایران و قفقاز جنوبی است. به منظور تسهیل درک و تحلیل سیر تاریخی و عوارض و جلوه‌های آن، «سندروم مانقورتیسم» را می‌توان به سه مقوله‌ - بیماری زیر تفکیک کرد. بدون تشخیص و شناخت سندروم مانقورتیسم، امکان تداوی دردها و مرض‌ها و ناخوشی‌هایی که ملت تورک ساکن در ایران مبتلای آن‌ها شده وجود ندارد:

«مانقورتیسم تبریزی»: اصطلاحی است که‌ برای مشخص کردن مجموع تمایلات و رفتارهای ضد تورک و ضد قاجار در میان نخبه‌گان تبریز (و شرق آزربایجان مانند اردبیل و سراب و ....) در طول قرن نوزده‌ و بیستم وضع شده‌ است. این مفهوم اعمال و رفتارهای آتی توسط نخبه‌گان مذکور را شامل می‌شود: پارسی سره ‌نویسی، تقدیم زبان فارسی به‌ عنوان زبان ملی خود و تورک‌ها، انتشار داوطبانه‌ی نخستین نشریات درون مرزی و برون مرزی به‌ زبان فارسی، تاسیس داوطبانه‌ی مدارس با اصول جدید به‌ زبان فارسی، اجباری و انحصاری ساختن زبان فارسی در نظام آموزشی و اداری و مطبوعات و ممنوع کردن زبان تورکی توسط انجمن معارف تبریز و دموکرات‌های آزربایجان و ....، آفرینش داوطبانه‌ی آثار ادبی و هنری و علمی و دینی به تورکی، اشتراک در ایجاد هویت ملی جدید ایرانی با زبان ملی فارسی و تاریخ زرتشتی و نژاد آریایی، خنجر زدن از پشت به ‌نیروهای ملی تورک در سال‌های جنگ جهانی اول و بازیچه‌ و آلت دست گروه‌ها و دولت‌های ضد تورک (بریتانیا، ازلی‌ها، پارسی‌های هندوستان، ماسون‌ها، داشناک‌های ارمنی، باستان‌گرایان، گیلک‌ها و مازندرانی‌ها و بختیاری‌ها و ....) شدن اغلب نخبه‌گان تبریزی، فعالیت‌های ضد قاجاری و اسلحه کشیدن بر علیه دولت خود قاجار، تبدیل کردن ‌تبریز به پایگاه‌ عملیات تروریستی ارمنی بر علیه ‌دولتین قاجار و عثمانلی و تورک‌های قفقاز و ... تبدیل کردن ‌تبریز به ‌پایگاه و مهد ‌ناسیونالیسم ایرانی فارس‌محور و ضد تورک و ضد قاجار و ماشین تولید تئوریسین‌های پان ایرانیسم و تورک‌های چپ ایرانی، شیعه‌ی‌ فارسی ‌گرایی، ارمنی‌پرستی و کوردپرستی، و در دوران معاصر وارونه‌نویسی و تحریف و سانسور تاریخ، تقدیس و قهرمان‌سازی از مخصوصا خائنین دوره‌ی مشروطه ‌و سال‌های جنگ جهانی اول با حسیات همشهری‌گری و همشهری‌بازی، شیطان‌سازی از قاجارها، تربیت نسلهای پی درپی مولفین و مورخین ضد تورک و ضد قاجار (کسروی، ناهیدی آذر، هما ناطق، ....)، ...

«مانقورتیسم قفقازی»: به ‌دوره‌ی مشروطیت در اشکال آتی ظاهر شد: ایجاد ناسیونالیسم نژادپرست آریایی و ضد تورک ایرانی – زرتشتی محور (آخوندوف، ...)، فارس‌زده‌گی، صدور تروریسم ایران‌گرا و ضد تورک و نقش در تاسیس تشکیلات تروریستی کومیته‌ی مجازات و دهشت و ...، نهادینه‌ کردن فرهنگ خشونت در ایران قاجاری توسط مجاهدین تورک قفقازی و فدائیان ارمنی و دیگر تروریست‌ها و هرج و مرج طلبان قفقازی، حرکات غیر قانونی و براندازانه ‌بر علیه ‌دولت مشروع قاجار، سپس تامین کادر نظامی برای دولت کودتایی سردار سپه و سلطنت رضاشاه‌ (آیریم، ....)، ضد عثمانلی و تورکیه بودن، پیروی از کومونیسم روسی، ...

«مانقورتیسم آزربایجانی»: با وجه غالب محلی‌گرایی، لهجه‌گرایی، اعتقاد به هویت قومی - ملی ضد تورک و استعماری میکویان – استالین ساخته‌ی آزربایجانی، نفی هویت ملی تورک، نفی ملت تورک (اوغوزهای غربی)، نفی وطن تورک (تورک‌ایلی - قلمروی ملی تورک در شمال غرب ایران و پیرامون آن)، تحریف و بازنویسی و وارونه‌نمایی سیستماتیک تاریخ ملت تورک، قهرمان‌سازی از و تقدیس جریانات و شخصیت‌های غیر تورک، فاقد شعور ملی تورک و ضد تورک،  ...

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/03/blog-post_31.html

No comments:

Post a Comment