ولایتِ تورکستانِ ایران که سمتِ آزربایجان و
ایلاتِ شاهیسئوهن و قاشقایی باشد
مئهران باهارلی
١-نام منطقهی ملی تورک در شمال غرب ایران، یعنی مجموع سرزمینهای تورکنشین و تورکزبان به هم پیوسته واقع در شمال غرب ایران و نواحی مجاور آن، به فارسی «تورکستان» و به تورکی «تورکایلی» است. مفهوم «تورکستان» بدین معنی («تورکستان جدید» در مقابل «تورکستان قدیم» یعنی سرزمینهای تورک در آسیای میانه و چین شمالی و ...) از قرون ١٣-١٤ میلادی به بعد بلاانقطاع در منابع گوناگون از جمله کتاب نزهت القلوب حمدالله مستوفی، سفرنامهی کلاویخو، سیاحتنامهی اولیاء چلبی، قطبنامه کتاب مقدس غلات تورک قیزیلباش علوی، کتاب مشاعیر الشعرای پیر مَحْمَتْ عاشیق چلبی، .... همچنین در افواه مردم مخضوصا خود تورکان بکار رفته است.
٢-بیشترین تواتر «تورکستان» نامیدن شمال غرب تورکنشین در ایران مربوط به دورهی دولت تورک قاجار است. در دورهی قاجاری منابع متعدد ایرانی و اوروپایی در اشاره به مناطق تورکنشین شمال غرب ایران اصطلاح «تورکستان ایران»، همچنین اصطلاحات «تورکستان آزربایجان»، «تورکستان آزری» و.... را بکار بردهاند.
٣-نکتهی جالب توجه دیگر در بارهی مفهوم «تورکستان» به معنی ناحیه و سرزمین تورکنشین در شمال غرب ایران، وجود کاربردهای دیگر حداکثری و حداقلی از آن است. در «کاربرد حداقلی» صرفا یک شهر و پیرامون آن در شمال غرب ایران مانند اورمیه، خوی، سالماس، ... «تورکستان» نامیده شده است. در حالی که در «کاربرد حداکثری» علاوه بر منطقهی تورکنشین در شمال غرب ایران، محل اسکان همهی تورکان در هر کجای ایران مانند سکونتگاه ایلات شاهیسئوهن حتی قاشقائیان در جنوب ایران یکجا، و در بعضی موارد تمام ایران تحت حاکمیت تورکان (در کتاب مشاعیر الشعرا اثر پیر مَحْمَتْ عاشیق چلبی) «تورکستان» نامیده شده است.
٤-در این نوشته یک نمونه از کاربرد حداکثری «تورکستان» به معنی مجموع مناطق تورکنشین در ایران اعم از شمال غرب و جنوب و ..... آن از کتاب «فرسنامه» تالیف «اسدالله خان خوانساری» در دورهی ناصرالدین شاه قاجار را معرفی کردهام. این نمونه جملهای از یک پاراگراف این کتاب در مورد اسبهای عربی است که در آن «تورکستان ایران» به صورت «سمت آزربایجان و [مناطق سکونت] ایلات شاهیسئوهن و قاشقایی» تعریف شده است[1].
٥-این پاراگراف علاوه بر «تورکستان» نامیدن محل سکونت تورکان ساکن در ایران، به سبب ذکر نام ملی «تورک»، نام قومی «تورکمان» یعنی اوغوزهای غربی، نامهای ایلی «شاهیسئوهن» و «قاشقای» هم بسیار جالب و مهم است. در این پاراگراف اهالی «تورک» «ولایت تورکستان ایران» به صورت «تورکمان» معرفی شدهاند که نام قومی آنها است.
٦- نام ایل تورک شاهیسئوهن در نسخهی خطی اول به درستی به صورت شاهیسِوَن ثبت شده است. در حالیکه در نسخهی دوم، این نام تورکی فارسیزه و با تحریف هجای آخر قسمت «سئوهن» (به معنی دوستدار در تورکی) به «وند» (فارسی)، مبدل به «شاهسوند» که نام و املایی تماما غلط است شده است.
٧-در املای این جمله بین دو نسخهی خطی مورد استفاده در این مقاله، تفاوت اندکی به شرح زیر وجود دارد.
املای نسخهی اول: «ولایت تورکستان و ایران که سمت آزربایجان و ایلات شاهی سون قشقائی باشد». در این املا، «و» بین «تورکستان و ایران» اضافی است و باید به بعد از شاهیسون منتقل شود. زیرا در غیر این صورت، «تورکستان و ایران» صرفا عبارت از سمت آزربایجان و ایلات شاهی سئوهن و قاشقایی خواهند شد. در حالیکه در خود این کتاب ولایات گوناگون ایران از جمله عربستان و لورستان و بختیاری و کوهستان و .... هم نامبرده شده و ایران نمیتواند صرفا عبارت از سمت آزربایجان و ایلات شاهی سئوهن و قاشقایی باشد، اما تورکستان ایران میتواند صرفا مرکب از مناطق تورکنشین باشد. بنابراین فورم صحیح این جمله چنین است: «ولایتِ تورکستانِ ایران که سمتِ آزربایجان و ایلاتِ شاهیسئوهن و قاشقایی باشد».
املای نسخهی دوم: «ولایت ایران تورکستان که سمت آزربایجان و ایلات شاهسوند و قشقایی باشد». در این املا باید جای ایران و تورکستان عوض شود. زیرا «ولایتِ ایرانِ تورکستان» به معنی آن است که ایران جزئی از تورکستان است، اما در دورهی ناصرالدین شاه همچو تلقیای از ایران وجود نداشت. در ثانی ایران صرفا عبارت از مناطق تورکنشین آزربایجان و ایلات شاهیسئوهن و قاشقایی هم نبود. بنابراین فورم صحیح این جمله چنین است: «ولایتِ تورکستانِ ایران که سمت آزربایجان و ایلات شاهیسئوهن و قاشقایی باشد».
متن پاراگراف مربوطه در نسخهی خطی اول[2]، صص ٣٢، ٣٣:
بدان که اسب عربی در ولایت بسیار کمیاب بود و اگر یک نفر اسب عربی داشت بسیار شهرت داشت و کسی هم به این شدت در جستجوی اسب عربی نبود. تا اینکه کم کم شیوعی به هم رسانید و از هنرهای اسبهای عربی مطلع شدند و از محال عربستان و آن صفحات اسب عربی تحصیل کردند و آوردند. و در عهد این دولت ابد مدت، اسبهای عربی بسیار خوبی در ولایت ایران آوردهاند. و کسی که بتواند مالداری کند البته به غیر از اسبان عربی اسبی دیگر نگاهداری نخواهد کرد. بلکه اسبهای عربی را تورکمان بردهاند و نتاج[3] از آنها گرفتهاند. و بیشتر اسبان ولایت ایران تورکستان که سمت آزربایجان و ایلات شاهسوند و قشقایی باشد اسبهای عربی و مادیان عربی تحصیل کردهاند، به اسبهای تورکی به هم انداختهاند و نتاج از آنها گرفتهاند و بسیار خوب هنر میکند و خیلی زیبا و محبوب هستند، خاصه اسبان عربی که در کوهستان و سرحدات به عمل می آید از برای تاخت و تاز بسیار هنر دارند.
متن پاراگراف مربوطه در نسخهی خطی دوم[4]، صص ٣٢٧، ٣٢٨:
بدان که اسب عربی در ولایت ایران پیشتر بسیار کمیاب بود و اگر یک نفر اسب عربی داشته بسیار شهرت دارد و کسی هم در جستجوی اسب عربی نبود. تا این که کم کم شیوعی به هم رساند و از هنرهای اسبهای عربی مطلع شدند و از محال عربستان و آن صفحات اسب عربی تحصیل کردند و آوردند. و در عهد این دولت ابد مدت اسبهای عربی بسیار خوب در ولایت ایران بسیار است. که در ولایت به عمل آوردهاند. و کسی که بتواند مالداری بکند البته به غیر اسبان عربی اسبی دیگر نگاهداری نخواهد کرد. بلکه اسبهای عربی را تورکمان بردهاند و نتاج از آنها گرفتهاند. و بیشتر اسبان ولایت تورکستان و ایران که سمت آزربایجان و ایلات شاهیسون قشقائی باشد اسبهای عربی و مادیانهای عربی تحصیل کردهاند، به اسبهای تورکی به هم انداختهاند و نتاج از آنها گرفتهاند و بسیار خوب هنر میکنند و خیلی زیبا و محبوب هستند. خاصه اسبان عربی که در کوهستان و سرحدات به عمل میآیند از برای تاخت و تاز بسیار هنر دارند.
برای مطالعهی بیشتر
«تورکایلی»: خودنامگذاری مردمی و تاریخی منطقهی ملی تورک در شمال غرب ایران
کلاویخو: مردم منطقهی اورمیه «تورک» هستند و سرزمین خود را «تورکوستان» مینامند
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post_22.html
شاه تهماسب، «خاقان تورکستان»، پادشاه تورکزمین
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/04/blog-post_9.html
ولایتِ تورکستانِ ایران
که سمتِ آزربایجان و ایلاتِ شاهیسئوهن و قاشقایی باشد
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/09/blog-post_10.html
انتقاد گاسپیرالی از
انتشار روزنامهی ناصری در تبریز به زبان فارسی، و آزربایجان تورکستان ایران است
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/01/blog-post_22.html
شاه تورکوستانا باخماز
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/09/blog-post_8.html
تورکستان نامیدن منطقهی تورکنشین شمال غرب ایران در قصیدهی محمد قهرمان
(قارامان)، ناخشنودی او از تورکی ندانستن اعقاب قاجاری، و ریشهشناسی قارامان –
قهرمان
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/07/blog-post_26.html
تورکائلینده یاشلار،
زهره وفایی - فوریه ٢٠٠١
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/09/blog-post_9.html
تورکایلی، احمد جواد
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/05/blog-post_6.html
نام و ترکیب تورکایلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_25.html
مناطق ملی در ایران، و
منطقهی ملی و یا اتنودموگرافیک تورک در شمال غرب آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_19.html
در تفاوت تورکایلی و
تورکائلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_29.html
نقشهای نادرست، ذهنیتی
مغشوش، طرزی مضر
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/06/blog-post_29.html
قانون تشکیل ایالات و
ولایات مشروطه و تجزیهی منطقهی ملی تورک، و بی ربطی آن به گفتمان فدرالیسم ملی
کنونی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_24.html
«تورکیستان» ایله «تورکییه»
دوغرویسا، «تورکایلی» ده دوغرودور
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/08/blog-post_64.html
موضوعِ بحث وطن (تورکایلی)
ایسه، گئریسی تفرّعات
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/01/blog-post_31.html
اورمیه: «دارالافشار»
و «تورکستان»
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_12.html
İRAN’DA BULUNAN TÜRKİK MİLLETLER,
YURTLARI VE BUNLARIN ÖZADLANDIRMALARI İLE MİLLİ BAYRAKLARI
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/06/iranda-bulunan-turkik-milletleri.html
[1] برای تحلیلی در بارهی کلمات تورکی مربوط به طب چهارپایان در این
فرسنامه نگاهکنید به:
اصطلاحات
بیطاری ترکی از سه فرسنامۀ صفوی و قاجاری
[2] فرس نامه (از: اسدالله خان خوانساری.) شماره مدرک کتابخانه مجلس: IR10-19751
https://ia903004.us.archive.org/21/items/ktp2019-11-00497/ktp2019-11-00497.pdf
[3] نتاج: نسل، ذريه، نژاد؛ آنچه از گله و رمه زاییده شود، بچهای که از
چهارپایان به وجود آید.
[4] فرس نامه (اسدالله خان خوانساری (قرن
13)) شماره مدرک
کتابخانه مجلس: IR10-37739
https://ia801006.us.archive.org/20/items/ktp2019-12-01777/ktp2019-12-01777.pdf
No comments:
Post a Comment