پیوستن تقی رفعت به حرکت ایرانگرای آزادیسِتان و دلائل آن
مئهران باهارلی
پس از آنکه امپراتوری عثمانلی تورکایلی را تخلیه کرد، عدهای از تورکگرایان دخیل در تاسیس و مدیریت دولت تورک اتحاد، مجبوراً برای حفظ جان خود به فرقهی دموکرات آزربایجان که تشکیلاتی ایرانگرا بود پیوستند. (در گذشته تورکان برای مصون ماندن از سرکوب و مجازات و نبود آزادیها و رهایی از فقر اقتصادی، عمدتا به استانبول – عثمانلی، و به درجات کمتری به باکو – قفقاز و تهران – پایتخت دولت تورک قاجار فرار و مهاجرت میکردند. اما در سال ١٩٢٠، هر سهی این مفرّها کمابیش محدود و یا بسته شده بود. استانبول پایتخت امپراتوری عثمانلی شکست خورده در جنگ جهانی اول، تحت اشغال متفقین بود؛ در قفقاز حاکمیت کومونیستی – بولشوویکی برقرار شده و باکو به اشغال روسها - ارمنیها در آمده بود، و تهران توسط مشروطهطلبان انگلیسی ضد تورک اشغال و عملا تحت کونترول فارسها، بختیاریها، ارمنیها .... درآمده بود).
تقی رفعت، روشنفکر، ادیب، سیاستمدار و دولتشخص تورک، از نمایندهگان تورکگرائیی دموکراتیک و مودرن در ایران و تورکایلی به سالهای جنگ جهانیی اول است.
پیوستن تقی رفعت به حرکت ملیی تورک – دولت تورک اتحاد:
با ورود اوردوی امپراتوری عثمانلی به ایران، تورکایلی و قفقاز در سالهای جنگ جهانیی اول و در دورهی حیات سیاسیی نیمه مستقل تورکایلی تحت حاکمیت «دولت تورک اتحاد – بیرلیک» به صدارت جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه والیی منصوب عثمانلی (٨ ژوئن ۱۹۱۸ - اول اوکتوبر ۱۹۱۸)، تقی رفعت بدین دولت تورک پیوست و منشیی «یوسف ضیاء بیگ طالبزاده» - یکی دیگر از شخصیتهای ملی تورک و سران تورکگرائیی دموکراتیک در سالهای مذکور و مشاور سیاسی و فرهنگیی اوردوی عثمانلی- در تورکایلی گردید. در این دوره تقی رفعت همچنین سردبیر روزنامهی ملی و تماما تورکیی «آزربایجان» تاسیس شده توسط جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه، اورگان حزب اتحاد و ترقی اسلام و دولت تورک اتحاد – بیرلیک بود. «جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی - مجدالسلطنه» لیدر حزب اتحاد و ترقی اسلام (و بعداً موسس - لیدر «حزب اتحاد تورک»)، «حاجی بیگ میرزا بلوری تبریزی» نائب رئیس حزب اتحاد و ترقی اسلام (و رهبر تورک موجاهیدلهر فیرقهسی)، «یوسف ضیاء بیگ طالبزاده» رهبر عثمانلیی آن، «میرزا فضل الله ناصحی اورومی» رئیس و «میرزا مسیح افشار اورمی» از رهبران شعبهی اورمیه، «امین الشرع» از رهبران شاخهی خوی، «شیخ علی ثقه الاسلام همدانی» از رهبران شاخهی همدان، «حاج شعبانعلی» از رهبران حزب در اردبیل، .... بودند[1]. («حزب اتحاد و ترقی اسلام» تاسیس شده توسط جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی مجدالسلطنه، غیر از «حزب اتحاد اسلام» تاسیس شده توسط علی هئیت در همان سالها در تبریز است[2]) .
پیوستن تقی رفعت به حرکت ایرانگرا – پانایرانیستیی آزادیسِتان و دلائل آن:
یک سال و نیم بعد از خروج نیروهای عثمانلی از تورکایلی و با تشکیل حکومت ایرانگرای آزادیسِتان (٢٤ ژوئن١٩٢٠ تا ١١ سپتامبر ١٩٢٠) در تبریز به رهبریی شیخ محمد خیابانی، که بار دیگر به انفصال عملیی قسمتی از تورکایلی از ایران منجر شد، این بار تقی رفعت به عنوان دست راست شیخ محمد خیابانی، مسئولیت وزارت معارف و تبلیغات این حکومت ایرانگرا اما بالفعل مستقل را برعهده گرفت.
حرکت آزادیسِتان و موجد آن فرقهی دموکرات آزربایجان که شعبهی ایالتیی فرقهی دموکرات ایران بود، یک حرکت ایرانگرا و پانایرانیستی، معتقد به ملت ایران ایجاد شده در دورهی مشروطیت انگلیسی با زبان ملی فارسی و وطن ایران، تمرکزگرایی اداری و سیاسی شدید و دارای مواضع ضد تورک، ضد فدرالیسم ملی – زبانی، متفق انگلیس و داشناکها و .... بود. چهار تن از رهبران اصلیی فرقهی دموکرات آزربایجان یعنی نوبری، حریری، بادامچی و بهرامی؛ و بسیاری دیگر از سران آن مانند فیوضات و امیرخیزی و ایرانشهر و کسروی و .... دارای تمایلات شدید پانایرانیستی و ضد تورک بودند.
تاریخنگاری آزربایجانگرایانه عموما هر حرکت ضد تورک و ایرانگرا دارای نام «آزربایجان» را به منظور ایجاد سابقه برای ملیتگرایی و جنبشهای ناموجود ملت موهوم و خیالی آزربایجان، با تحریف و دروغپردازی و وارونهنمایی و بی اخلاقی علمی و بی شرمی سیاسی به صورت یک حرکت ملی آزربایجانی و اخیرا دارای هویت تورک معرفی میکند. در قرن گذشته تاریخنگاریهای ایرانگرا و آزربایجانگرا در بارهی فرقهی دموکرات آزربایجان و آزادیستان هم عامدا و آگاهانه ادعاهای جعلی و بی پایه، تماما محصول دروغپردازی و خیالبافی را رواج داده و به مخفی نمودن حقایق و فریفتن افکار اقدام نمودهاند. مخصوصا آزربایجانگرایان با تحریف و بازنویسی تاریخ و دروغپردازی عمدی، جریان ایرانگرا و ضد تورک و ضد فدرالیسم زبانی – ملی «آزادیسِتان» را مبدل به حرکتی ملی، فدرالیست و تورکگرا کردهاند، حتی نام فارسی سرهی آن «آزادیسِتان» به معنی ستانندهی آزادی (از مصدر فارسی ستدن – ستانیدن، به تورکی ارکینلیک آلان، اؤزگورلوک الده ائدهن) را تحریف و به صورت «آزادیستان» (مانند ارمنستان و کوردستان) مینویسند. حال آنکه قیام نسنجیده و ماجراجویانهی خیابانی صرفا یک کشمکش مرکز – حاشیه، اما کشمکشی داخلی در جبههی ایرانگرایان معتقد به ملت ایران و میهن ایران و زبان ملی فارسی و نژاد ایرانی و .... اختراع شده در دورهی مشروطهی انگلیسی بود و از دور و یا نزدیک ربطی به ملت تورک و مجادلهی ملی تورک نداشت[3].
در قهرمانسازی از فرقهی دموکرات آزربایجان - آزادیستان توسط آزربایجانگرایان، علاوه بر تقدیس ماجراجوئی و عمل زدهگی بدون اهداف ملیی تورک؛ عواملی چون تبریزی بودن، مواضع ضد تورک، ضد عثمانلی و محبت سنتیی مجاهدین مشروطه - آزادیخواهان - دموکراتهای آزربایجان - فرقهی دموکرات آزربایجان - آزادیسِتان به تروریسم ارمنی هم دخیل بودهاند. چرا که آزربایجانگرایان و تورک چپ ایرانی عموما دارای تمایلات شدید محلیگرایی و ضد تورک و ضد تورکیهاند و ماجراجوئی و عمل زدهگی بدون اهداف ملیی تورک و محبت به تروریسم ارمنی و کوردی را گرامی داشته، فضیلت میشمارند.
پس از آنکه امپراتوری عثمانلی تورکایلی را تخلیه کرد، عدهای از تورکگرایان دخیل در تاسیس و مدیریت دولت تورک اتحاد، مجبوراً برای حفظ جان خود به فرقهی دموکرات آزربایجان که تشکیلاتی ایرانگرا بود پیوستند. (در گذشته تورکان برای مصون ماندن از سرکوب و مجازات و نبود آزادیها و رهایی از فقر اقتصادی، عمدتا به استانبول – عثمانلی، و به درجات کمتری به باکو – قفقاز و تهران – پایتخت دولت تورک قاجار فرار و مهاجرت میکردند. اما در سال ١٩٢٠، هر سهی این مفرّها کمابیش محدود و یا بسته شده بود. استانبول پایتخت امپراتوری عثمانلی شکست خورده در جنگ جهانی اول، تحت اشغال متفقین بود؛ در قفقاز حاکمیت کومونیستی – بولشوویکی برقرار شده و باکو به اشغال روسها - ارمنیها در آمده بود، و تهران توسط مشروطهطلبان انگلیسی ضد تورک اشغال و عملا تحت کونترول فارسها، بختیاریها، ارمنیها .... درآمده بود).
شخص خیابانی در تمام عمر خود ایرانگرا و قبل از تبعید شدن توسط عثمانلیها – دولت تورک اتحاد، دارای تمایلات پانایرانیستی و ضد تورک بود (توصیه به گذاشتن صندوق جریمه در مدارس برای مجازات کودکانی که تورکی حرف میزدند، ...)، اما بعد از بازگشت از تبعید، خیابانی که ظاهرا از رفتارها و مواضع ضد تورک سابق خود، به درجهی معینی متنبه شده بود، بین خود و چهار رهبر دیگر پانایرانیست حزب مسافه گذارد، به تورکگرایان مانند تقی رفعت و ابوالفتوح علوی خلخالی در حزب خود پناه داد و حتی آنها را به سردبیری روزنامهی تجدد منصوب کرد.
این عده تمایلات تورکگرایانهی خود را در این دوره و بعد از آن حفظ کردند، اما برای نجات از انتقام دموکراتهای آزربایجان که به شدت ایرانگرا و ضد تورک بودند و مخالفان خود مخصوصا تورکگرایان را سرکوب و ترور میکردند، ایرانگرایی و حتی – مانند مورد تقی رفعت – تظاهر به فارسگرایی کردند. در این دوره ابوالفتوح علوی خلخالی سردبیریی نشریهی تجدد (از شمارهی ١ تا ٥٩)، و تقی رفعت سردبیریی نشریههای تجدد (از شماره ٥٩ به بعد) و آزادیستان (هر چهار شماره) را بر عهده داشتند.
تقی
رفعت دو روز پس از کشته شدن شیخ محمد خیابانی توسط نیروهای دولت مشروطهی ایران در
تبریز، به دست همان نیروها در حوالی این شهر به قتل رسید.
برای مطالعهی بیشتر:
سرکوب تورکگرایان و ممنوع ساختن زبان تورکی و آموزش به تورکی توسط دموکراتهای آزربایجان-آزادیسِتان
مبارزهی
قهرآمیز و زدوخورد فیزیکی دموکراتهای آزربایجان با تورکگرایان و قائلین به عدم
مرکزیت (فدرالیستها، آزادیخواهان و ملیون واقعی)
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_3.html
کومیتهی
تروریستی خیابانی- دموکراتهای آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post.html
اخلالگریها
و سابوتاژهای دموکراتهای آزربایجان در تبریز بر علیه نیروهای متحد تورک بومی-عثمانلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_28.html
حسین
جاوید: مجدالسلطنه تنها شخصیت طرفدار تورک و ضد انگلیس؛ و خیانات فرقهی دموکرات
آزربایجان
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post.html
تبعید
سه رهبر فرقهی دموکرات آزربایجان (خیابانی، نوبری، بادامچی) به دلیل تبلیغات
انگلیس پرستانه و فعالیتهای ضد تورکشان
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/08/blog-post_49.html
خیانت
عدهای از دموکراتهای آزربایجان و اشغال اورمیه توسط سیمیتقو
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/1.html
موضع
منفی خیابانی نسبت به زبان تورکی به ادعای
عبدالله بهرامی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/02/blog-post_26.html
دستور
موکد خیابانی برای تحمیل زبان فارسی به کودکان تورک و تنبیه آنان به جرم تورکیگویی
به روایت ناصح ناطق
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/07/blog-post_8.html
از
خیانتهای آزربایجانگرایان: ممنوع کردن تورکی توسط دموکراتهای آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post.html
از
خیانتهای آزربایجانگرایان: فیوضات و طراحی نسلکشی ملی و زبانی تورکی در ایران
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_17.html
نامهی
تورکیی تقی رفعت به محمدامین رسولزاده
https://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_23.html
پیوستن
تقی رفعت به حرکت ایرانگرای آزادیسِتان و دلائل آن
http://sozumuz1.blogspot.com/2022/05/blog-post_19.html
حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدلهر فيرقهسی) و رهبر آن تبريزلی حاجی
بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_9.html
ميرزا علی آقا هئيت تبريزی: يک شخصيت ملی تورک
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/12/blog-post_15.html
[1] حزب اتحاد و ترقی اسلام-اتحاد تورک با توصیهی «محمت راغب بیگ»
(نائب سرکنسولگری عثمانلی در تبریز) هنگامی که وی در ساووجبولاق (مهاباد بعدی)
بود، به عنوان یک جمعیت سیاسی و اجتماعی در آن شهر تاسیس و بزودی شعبههای آن در
سرتاسر تورکایلی (اورمیه، سلماس، خوی، تبریز، مراغه، همدان، اردبیل، ...) گسترده
شد. موسسین حزب عبارت بودند از: «مجدالسلطنه اردشیر جمشید» حاکم سابق اورمیه و خوی
و از سرآمدان اورمیه، «حاجی پیشنماز آقا سلماسی» از مجاهدان، «حاجی بیگ میرزا آقا
بلوری تبریزی»، «قاضی علی» نائب حکومت ساووجبولاق، و مینباشی «احمد وجدانی» مدیر
بیمارستان هلال احمر ساووجبولاق. پس از گسترش تشکیلات «حزب اتحاد و ترقی
اسلام-اتحاد تورک» و انتقال مرکزیت آن به تبریز، «جمشیدخان افشار اورومی» رئیس،
«حاجی بیگ میرزا بلوری» نائب رئیس، «میرزا فضل الله» رئیس شعبهی اورمیه، «امین
الشرع خوئی» از رهبران شاخهی خوی آن، «شیخ علی ثقه الاسلام همدانی» از رهبران
شاخهی همدان، «حاج شعبانعلی» از رهبران آن در اردبیل، ... بودهاند. در سالهای
جنگ جهانی اول ژؤن تورکها در راستای پروژهی اتحاد اسلام عثمانلی، همچنین ملیت
مشترک با تورکهای شمال غرب ایران، مانند دورهی مشروطیت، از «حزب اتحاد و ترقی
اسلام-اتحاد تورک» حمایت میکردند. این حزب در صدد چاپ رسالهها و نشریات تورکی در
اورمیه و تبریز (موفق به آن شد) برای تبلیغ مرام و اندیشهی سیاسی خود بوده است.
حزب مجاهدان تورک (تورک موجاهيدلهر فيرقهسی) و رهبر آن تبريزلی حاجی
بيگ (حاجی ميرزا آقا بلوری)
[2] ميرزا علی آقا هئيت تبريزی: يک شخصيت ملی
تورک
[3] تبعید سه رهبر فرقهی دموکرات آزربایجان
(خیابانی، نوبری، بادامچی) به دلیل تبلیغات انگلیسپرستانه و فعالیتهای ضد
تورکشان
No comments:
Post a Comment