دو سند از شخصیت ملی تورک مرتضی قلیخان بیات - اقبال السلطنه ماکوئی: جمعآوری قوشون برای آزادسازی روستاهای منطقهی نخجوان اشغال شده توسط ارمنیان و سرکوب اشقیای کورد اسماعیل آقا سیمیتقو
در این نوشته دو سند در ارتباط با شخصیت ملی تورک مرتضیقلی خان بیات - اقبال السلطنهی ماکویی (١٨٦٣- ١٩٢٣) فرزند تیمور پاشاخان بایات را آوردهام. در نخستین از این اسناد که دو تلگرافنامه از والی ولایت وان به وزارت داخلهی عثمانلی در ماه مه ١٩١٩ هستند، گفته میشود که مرتضی قلیخان بایات اقبال السلطنه با سربازگیری از روستاها یک قوشون نظامی برای کومک به تورکهای نخجوان و آزادسازی روستاهایی که مورد تهاجم ارمنیان قرار گرفته و توسط آنها اشغال شده بودند ایجاد کرده است. در سند دوم گفته میشود که مرتضی قلیخان بیات – اقبال السلطنه با جمعآوری عشایر منطقه یک قوای مسلح به منظور شرکت در عملیات نظامی برای سرکوب اشقیاء کورد اسماعیل آقا سیمیتقو ترتیب داده است.
١-بیاتهای منطقهی ماکو شعبهای از ایل تورک اوغوز «بایات» (بیات)، و دولت – سلسلهی تورک «خانات بیات ماکو» تاسیس شده توسط آنها دارای جایگاهی مثبت در تاریخ تورک هستند و به صورت تورکگرا عمل کردهاند. مرتضیقلی خان بیات - اقبال السلطنه، آخرین خان بایات ماکو هم یک شخصیت ملی تورک و تورکگرا بود. (بیاتها بعد از افشارها تورکگراترین و عثمانلیدوستترین طوائف تورک در تاریخ مودرن هستند. بعد از آنها قاجارها در درجهی سوم قرار دارند[1]). خانات بیات ماکو یک سلسله- دولت مستقل تورک بود که در سال ١٧٤٧ تاسیس شد، در سال ١٨٢٩ به دولت تورک قاجار ملحق شد، اما به حیات نیمهمستقل خود ادامه داد. با قتل آخرین خان مرتضیقلی خان اقبال السلطنه توسط رضاخان سردارسپه در سال ١٩٢٣، خانات بیات ماکو اشغال و ضمیمهی ایران شد و فروپاشید[2]. تاریخنگاری ضد تورک «ایرانگرایانه» و به ویژه تاریخنگاری «آزربایجانگرایانه» و «مانقورتیسم آزربایجانی»، به وارونهنمایی و شیطانسازی از خانات بیات ماکو پرداخته و شخص مرتضی قلیخان بیات اقبال السلطنه هم را ترور شخصیت کرده است (اخیرا در تبلیغات دولتی ایران و در راستای شخصیتدزدی فارسی، مرتضیقلی خان بیات به صورت ایرانگرا حتی پانایرانیست تقدیم میشود).
٢- تورکگرایی بیاتهای ماکو، خود را از جمله در اشکال آتی نشان میدهد: وفاداری به دولت مشروع و قانونی تورک قاجار، مقابله با اجامر و اوباش ضد تورک و پانایرانیست و انگلیسی مشروطهطلب، مخالفت با تاسیس شعبههای انجمنهای تروریستی - آنارشیستی – مافیایی انجمن ایالتی آزربایجان در ماکو و منطقه، مخالفت با تشکیلات سیاسی ضد تورک و پانایرانیستی فرقهی دموکرات آزربایجان مستقر در تبریز، مخالفت با تاسیس و گسترش مدارس فارسی توسط مشروطهطلبان و دموکراتهای آزربایجان در تورکایلی، مبارزه با ارمنیان مهاجم و اشغالگر که مرتکب قتل عامهای بیشمار از تورکها در منطقه شده بودند، اشتراک در آزادسازی روستاهای تورک نخجوان و ایروان و جلوگیری از اشغال آنها در ماکو و خوی و ... توسط ارمنیان و آسوریان، مبارزه با اشرار و اشقیاء کورد (شیخ عبیدالله نهری، اسماعیل آقا سیمیتقو، ...)، گرائیدن به حرکت اتحاد اسلام عثمانلی؛ همآهنگی، همسویی و همکاری سیاسی و نظامی با امپراتوری عثمانلی در مقابله با تهاجم صلیبی، تلاش برای الحاق منطقه و خانات بیات ماکو به امپراتوری عثمانلی[3] و ....
٣- مرتضی قلیخان بیات اقبال السلطنه مانند اکثریت مطلق نخبهگان مناطق غربی و جنوبی تورکایلی (استانهای امروزی آزربایجان غربی، زنجان، همدان، ....، و بر خلاف تبریز که نخبهگان آن مخصوصا دموکراتها عموما تمایلات پانایرانیستی، انگلیسپرستانه، روسپرستانه و ارمنیپرستانه داشتند) به جریان اتحاد اسلام سلطان عبدالحمید و امپراتوری عثمانلی تمایل داشت. این تمایل پس از مسافرت او قبل از جنگ جهانی اول به برلین آشکارتر شد: از امتداد خط آهن تبریز – جولفا تا ماكو که طرحی برای گسترش نفوذ روسیه در منطقهبود جلوگیری کرد؛ با همگامی والیان عثمانلی در بایزید و وان عشایر کورد منطقه را برای مبارزه با ارمنیها و روسها متشکل و سازماندهی کرد، از فعالیتهای موللا سعید نورسی در کوههای چالدیران و قاراکؤسه در راستای اتحاد اسلام تحت مسئولیت ابراهیم سلطان حمایت نمود. ... این مواضع تورکگرایانه و ملی مرتضیقلی خان بیات باعث خشم روسها و در نتیجه تبعید او به تفلیس که در آن هنگام کانون تورکگرایی در قفقاز و از جمله برای تورکهای تورکایلی بود شد. وی پس از دو ونیم سال حیات تبعید به ماکو بازگشت و سیاست گرایش به عثمانلی را به شکلی صریحتر و جدیتر ادامه داد: امپراتوری و اوردوی عثمانلی را در دفع تجاوزات و قتل عامها و غارتهای قوای ارمنی به لحاظ نظامی و لوژیستیک و سیاسی یاری داد، شرایط لازم برای عبور اوردوهای عثمانلی به قفقاز را برای مقابله با قوای ارمنی و متحدان صلیبیشان فراهم کرد، و نهایتا سیاست الحاق خانات بیات ماکو به امپراتوری عثمانلی را – که در آن زمان خواست عمومی تورکان منطقه مخصوصا در نخجوان و دیگر نقاط قفقاز همچنین اورمیه- سلماس – همدان و کل غرب تورکایلی بود تعقیب کرد. ....
٤-مرتضی قلیخان بیات - اقبال السلطنه، آخرین خان خانات تورک بیات ماکو با استقلال نسبی حکومت میکرد، تورکگرا و خواستار الحاق خانات بیات ماکو به امپراتوری عثمانلی بود. به همین دلائل پس از کودتا سردار سپه رضا خان که با تزویر دست دوستی به سوی او دراز کرده بود وی را دستگیر و در تبریز به حبس انداخت و در آنجا به قتل رسانید. با قتل مرتضیقلی خان بیات - اقبال السلطنه حاکمیت نیمهمستقل خانات بیات ماکو ساقط و قلمروی آن خانلیق به دولت ایران «الحاق» شد، مانند اشغال و الحاق حاکمیت نیمهمستقل و یا مستقل شیخ خزعل در عربستان به ایران. رضا خان ثروت افسانهای مرتضی قلیخان بیات - اقبال السلطنه را مصادره و تصاحب کرد. بعدها پسر او محمد رضا شاه هم به هنگام ماجرای اصلاحات ارضی، روند توقیف و مصادرهی اموال بازماندهگان مرتضیقلی خان بیات - اقبال السلطنه را ادامه داد....
پایان
نوت مئهران باهارلی
سند اول:
باب
عالی
داخلیه
نظارتی
شیفره
قلمی
[٢١-٣١
ماییس ١٩١٩]
شیفره تئلگرافنامه
مخرجی:
وان
تاریخِ
کشیدهسی: ٢٨ ماییس سنه ٣٥[١٣]
قلمه ورودو: ٢٨ منه
١٩ ماییس سنه ٣٥ تاریخلی تئلگرافنامهیه لاحقهدیر
ماکی [ماکو] حاکمی هر کؤیدهن بئش هر نفر اولماق اوزهره توپلادیغی عسکری ناخجیوان طرفلهرینده ایسلاملارا تعرض ائدهن و بیر قاچ کؤی ضبط ائیلهیهن ائرمهنیلهره قارشی سوق ائدهجهیی، ایران داخلینده ظهور ائدهن اغتشاشی تسکین و دئموکراتلارین تادیبی ایچین شاهین اینگیلیزلهرین معاونتینه مراجعت ائتدییی، ایراندان گلهنلهر طرفیندهن خبر وئریلدی. اینگیلیز ضابطلهرینین سواریلهرله تجسسا گلدیکلهرینه دایر وقوع بولان معروضاتیم ایله بو اخبارات آراسیندا مناسبت واردیر. ولایته جوار ایران ایالتلهرینده یاخیندا وقایع مهمه جریانینا و بونون ولایته عکس ائتمهسینه انتظاراتیمین ایجاب ائدهجهیی راییندهییم.
٢١
ماییس سنه ٣٥
والی
حیدر
بهی
امنیت
عمومیه مدیریتینه: فی ٢٩ منه
ورودو:
٣١ [ماییس سنه ١٣٣٥]
آسایشه:
فی ٣١ [ماییس سنه ١٣٣٥]
[21-31 Mayıs 1919]
Bâb-I Âli
Dâhiliye Nezâreti
Şifre Kalemi
Şifre Telgrafnâme
Mahreci: Van
Târih-I keşîdesi: 28 Mayıs sene [13]35
Kaleme vürûdu: 28 minhû
19 Mayıs sene [13]35 Târîhli Telgrafnâmeye
lâhikadır.
Makü [Makı] Hâkimi [Murtuzakulu Han Bayat Ikbal üs-Seltene Mâkûyî] her köyden beşer nefer olmak üzere topladığı askeri, Nahçıvan taraflarında İslâmlara taarruz eden ve bir kaç köy zabt eyleyen Ermenilere karşı sevk edeceyi; Îrân dâhilinde zuhûr eden iğtişaşı teskîn ve Demokratların te’dîbi için Şah’ın İngilizlerin muâvenetine mürâcaat ettiyi; Îrân’dan gelenler tarafından haber verildi.
İngiliz zâbitlerinin süvârîlerle tecessüse
geldiklerine dâir vukû bulan mârûzâtım ile bu ihbârât arasında münâsebet
vardır. Vilâyete civâr Îrân eyâletlerinde yakında vekâyi-yi mühimme cereyânına
ve bunun vilâyete aks etmesine intizârâtımın îcâb edeceyi re’yindeyim.
Vâlî
Haydar Bey
Emniyet-I Umûmiye Müdîriyeti’ne: Fî 29 minhû
Vürûdu: 31 [Mayıs sene 1335]
Âsâyiş’e: Fî 31 [Mayıs sene 1335]
Kaynak: BOA, DH.EUM.AYŞ, no. 11/15, v. 3.
سند
دوم:
باب
عالی
داخلیه
نظارتی
شیفره
قلمی
[١٩-٣١
ماییس ١٩١٩]
شیفره
تلگرافنامه
مخرجی:
وان
تاریخِ
کشیدهسی: ٢٧ ماییس سنه ٣٥ [١٣]
قلمه
ورودو: ٢٨ منه
اینگیلیز ضابطلهرییله ایران سواریسینین تبریزه گلمهلهری، ماکی
خانینین عشایر جمعی گیبی بعضی شایعات، یاخیندا سیمقو [سیمیتقو] علیهینه بیر
حرکت اجرا ائدیلهجهیینه دلالت ائتمهکدهدیر. حکاری متصرفاتییلا محمودی
قایمقاملیغینا ایراندا سیمقو [سیمیتقو] علیهینده بیر حرکت یاپیلدیغی و سیمقو [سیمیتقو]
مغلوب اولاراق بیزیم حدودوموزا گئچمهک ایستهدییی حالدا قبول ائدیلمهسی و بیزیم
عشیرتلهریمیزدهن بیر فردین بو حرکته اشتراکینا مساعده اولونماماسی ایچین،
امرِ قطعی وئردیم. نتیجهسینی عرض ائدهریم.
فی
١٩ ماییس سنه ٣٥
والی
حیدر
امنیت
عمومیه مدیریتینه: فی ٢٩ منه
ورودو:
٣١ [ماییس سنه ١٣٣٥]
آسایشه:
فی ٣١ منه
[19-31 Mayıs 1919]
Bâb-ı Âlî
Dâhiliye Nezâreti
Şifre Kalemi
Şifre Telgrafnâme
Mahreci: Van
Târîh-i keşîdesi: 27 Mayıs sene [13]35
Kaleme vürûdu: 28 minhû
İngiliz zâbitleriyle Îrân süvârîsinin
Tebriz’e gelmeleri, Makü [Makı] Hanı’nın [Murtuzakulu Han Bayat Ikbal
üs-Seltene Mâkûyî’nin] aşâyir cem’i gibi bazı şâyiât, yakında Simko [Simitko]
aleyhine bir hareket icrâ edilebileceyine delâlet etmektedir.
Hakkari Mutasarrıfatı’yla Mahmudi
Kâymakâmlığı’na Îrân’da Simko [Simitko] aleyhinde bir hareket yapıldığı ve
Simko [Simitko] mağlûb olarak bizim hudûdumuza geçmek istediyi hâlde, kabûl
edilmesi ve bizim aşîretlerimizden bir ferdin bu harekete iştirâkine müsaâde
olunmaması için emr-i kat’î verdim.
Fî 19 Mayıs sene [13]35
Vâlî
Haydar
Emniyet-i Umûmiye Müdîriyeti’ne: Fî 29 minhû
Vürûdu: 31 [Mayıs sene 1335]
Âsâyiş’e: Fî 31 minhû
Kaynak: BOA, DH.EUM.AYŞ, no. 11/15, v. 4.
برای مطالعهی بیشتر
در مورد طایفه بیات و تبار بیات
http://bayatqashqai.blogfa.com/
قوم
بیات در جنوب افغانستان
https://www.facebook.com/profile.php?id=100041791702043
گؤروتون یازیسی:
از یادداشت مفصل شخصیت ملی تورک «مرتضیقلیخان بیات - اقبال السلطنهی ماکویی» حاوی سفارشات وی به فرماندهی قوای عثمانلی به تاریخ ١٤ رجب – ٢٦ آوریل در ٢٤ ماده:
در این یادداشت مرتضیقلی خان بیات - اقبال السلطنه ورود قوشون دولت علیهی اسلام – اوردوی عثمانلی (به تورکایلی و قفقاز) را تبریک و تهنیت گفته، از آن اظهار خوشحالی میکند و تهیه و تدارک و دریافت تسلیحات و مهمات کافی به ویژه توپ را لازمهی همراهی درازمدت و اساسی قوای نظامی زیر فرمان خود با اوردوی عثمانلی میداند و میگوید: «چهل و پنج روز است قوشون ما در سر نخجوان است. اگر قوشون ما نمیشد، به کلی نخجوان را ارامنه قتل عام میکردند و پایمال میگشت...». منبع: یادداشت سهبرگی بدون تاریخ و شماره. ٤٤/٤٢ ٣٦. به نقل از «کاوه بیات. توفان بر فراز قفقاز». صفحه ٨٩.
[1] در ارتباط بین بایات و قاجار: هستهی اصلی قاجارها از موغولهای تورک شده در آسیای میانه و تورکستان هستند که در همانجا قبل از ورود به خاورمیانه و آسیای صغیر با طایفهی اوغوزی بایات ترکیب شده و به صورت بایات به منطقهی ما، نخست جنوب تورکیهی فعلی و شمال سوریه و لبنان و ... موسوم به شامات آمدهاند. هر چند طایفهی اوغوزی بایات خود ممکن است از موغولهای بعدها تورک زبان شده در تورکستان قدیم باشد. اسم بایات جمع موغولی بایان به معنی ثروتمند و غنی و ... است. نام قاجار هم به احتمال بسیار دارای ریشهی موغولی است و من در حال نوشتن مقالهای در بارهی ریشهی آن هستم. (بسیاری از طوائف تورک، نام موغولی دارند. مانند شقاقی و جلایر و بارانلو از قاراقویونلوها و باییندیر که آغقویونلوها از آنها بودند. همچنین دو شاخه ی اصلی قاجارها با نام قووانلو و دوواللو. فورم صحیح این دو نام همانگونه که در منابع اولیه و قدیمی آمده، قووانلی Quvanlı صاحب اسب و یا شتر سه ساله و دوواللی Duvallı صاحب اسب و یا شتر چهارساله، هر دو با منشاء موغولی؛ به ترتیب قونان Qunan و دؤنهن Dönen است). قاجارها در جنوب آناتولی با طایفهی باییندیر اوغوزی که آن هم نامی موغولی دارد به شدت آمیخته شدهاند. در این مرحله تمام اوغوزهای ایلی و کوچرو در ایران و قفقاز و خاورمیانه و آناتولی و بالکان «تورکمان» نامیده میشدند. قاجارهای شامات هم به سبب اسکان قسمت بزرگی از آنها در منطقهی «باییر بوجاق» مشهور به «باییر بوجاق تورکمانلاری» و بر مذهب غلات شیعی (بعدها قیزیلباشی) بودند. قسمتی از اینها که به آزربایجان و ایران آمدند به «شام بایاتی» (بیات شام) مشهور شدند. بقایای قاجارها در سراسر آناتولی مخصوصا در جنوب (قاجار یؤروکلهری) و غرب آن (تاهتاجی) و شمال سوریه – باییر بوجاق، و لبنان وجود دارند، هرچند بسیاری از آنها در سوریه و مخصوصا لبنان عرب زبان (و بعضا کوردزبان) شدهاند.
[2] خانهای دولت – سلسلهی تورک «خانات بیات ماکو» به ترتیب عبارتند از: احمد خان بایات، حسن خان بایات، حسین خان بایات، علی خان بایات، حاجی اسماعیل خان بایات، تیمور پاشاخان بایات، مرتضی قلی خان بایات
[3] «چون حضرات از قدیم الایام از زمان جدشان ابراهیم سلطان از جانب نادرشاه افشار سرحددار بودهاند، گویا در دست آنها سندی است در تعیین سرحد ایران و عثمانی. و معلوم نیست کی عثمانیها فرصت یافته و با آن خانیها [خانلیقها] این حدود را قرار دادهاند. و از روی آن سند تمامی ماکو، اکثری از خوی و اورمیه به جانب عثمانلو میافتد. با وجودی که هیج وقتی چنین حدودی معمول نبوده است، با همهی اینها، سردار به واسطهی رغبتی که از دولت پراکنده [غیر متمرکز، فدرال] دارد، مخصوصاً عثمانلوها را به این معنی تحریک میکرد. مخصوصاً چیزی قبل از گرفتاری، حاکم بایزید و وان به ماکو آمده و چندی با سردار خلوت داشتهاند و در پیش روی مامور نظامی با حضرات گفته است که: «من اگر به خاک شما بیایم مرا قبول میکنید؟» میگویند: «با کمال امتنان پذیرایی مینمائیم». وانگهی به تحریک مومی الیه یک نفر ضابط قوماندان با جمعی عسکر متمرّد آمده و مطالبهی تعیین حدود از روی «جریدهی درویش پاشا» میکردند ...».
تاریخ تهاجمات و جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. تالیف ابوالقاسم امین الشرع خویی (میرزا ابوالقاسم بن اسدالله تسوجی خویی، ۱۲۷۷-۱۳۴۸ ق. ، ۱۸۶۱-۱۹۳۰ م). مقدمه، لغتنامه، ویرایش و بازنویسی در ١١٣ صفحه از مئهران باهارلی. بر اساس متن منتشر شده به کوشش علی صدرایی خویی و ...
No comments:
Post a Comment