مخالفت جمهوری اسلامی ایران با کوریدور زنگهزور، خیانت به ملت تورک، دیگر ملل ساکن در ایران و منطقه از جمله ارمنی و فارس، جهان تورکیک، دنیای اسلام، و جوامع شیعی است.
هستهی اصلی رهبریت نظام جمهوری اسلامی ایران (خامنهای، فرماندهان سپاه پاسداران، روحانیون عالیرتبهی شیعی، ....) به شدت با گشایش کوریدور زنگهزور و عموما برقراری صلح بین جمهوریهای آزربایجان و ارمنستان مخالفت میکند. زیرا که ایدئولوژی رسمی این دولت ترکیبی از بنیادگرایی شیعی، پانایرانیسم افراطی و دوکترین ضد تورک صفوی[1] است. خامنهای در اولین روز آغاز به کار مسعود پزشکیان رئیس جمهور تورک در بیاناتی که به واقع تهدید ضمنی پزشکیان بود، مخالفت شدید نظام با تاسیس کوریدور زنگهزور، و اعتقاد آن به ضرورت گسترش تحمیلی زبان فارسی ....[2] را بیان کرد. در حالی که پزشکیان رئیس جمهور تورک بر خلاف سیاست نظام، مدافع گشایش کوریدور زنگهزور، و مخالف گسترش تحمیلی زبان فارسی است.
دلائلی که خامنهای و دیگر رهبران و مقامات پانایرانیست و بنیادگرای شیعی جمهوری اسلامی ایران برای مخالفت با کوریدور زنگهزور ابراز میکنند، توجیهاتی بی پایه، صرفا تولید شده به منظور فریفتن عوام در ایران است. مانند این ادعا که ایجاد کوریدور زنگهزور مرزهای بینالمللی را تغییر خواهد داد، ارتباط ایران با اوروپا را قطع خواهد کرد، به ضرر ارمنستان است، یک دالان تورانی – ناتو است، ..... زیرا:
-اولا: این کوریدور در اصل دوباره فعال نمودن و بهروزسازی راه ارتباطی موجود در دورهی شوروی بین جمهوری آزربایجان و منطقهی خودمختار نخجوان آزربایجان است که مرزهای بینالمللی جمهوریهای ارمنستان و آزربایجان را تغییر نهمی داد.
-دوما: کوریدور زنگهزور ارتباط ایران با اوروپا را قطع نهخواهد کرد. زیرا ارتباط ایران با اوروپا در درجهی اول از طریق تورکیه و در درجهی دوم از طریق جمهوری آزربایجان (با عبور از جمهوریهای گورجستان و روسیه و دریای سیاه) بر قرار میشود، نه از طریق ارمنستان که محصور بین چهار کشور ایران و آزربایجان و گورجستان و تورکیه است و هیچ راه مستقیمی به اوروپا نهدارد.
-ثالثا: تاسیس کوریدور زنگهزور به نفع ارمنستان هم است، زیرا عقد پیمان صلح این کشور با آزربایجان را تسهیل و تسریع و تحکیم میکند و به سبب قرار دادن ارمنستان بر یک مسیر تجاری بینالمللی پر سود بین تورکستان و آسیای میانه با نخجوان و تورکیه و اوروپا، باعث رونق اقتصادی آن میگردد.
-چهارما: پانایرانیستهای فارس و بنیادگرایان شیعی جمهوری اسلامی ایران با «دالان تورانی – ناتو» نامیدن کوریدور زنگهزور دوچار چندین تناقض میشوند. اگر این کوریدور واقعا یک پروژهی ناتو است، چرا روسیهای که برای جلوگیری از گسترش ناتو، بزرگترین جنگ در اوروپای بعد از جنگ جهانی دوم را به راه انداخته است هم خواهان آن است؟ و اگر به ضرر ارمنستان است، به چه سبب اوروپای صلیبی که بی قید و شرط حامی ارمنستان است هم موافق تاسیس آن است؟
مطلب مهمتر در مورد کوریدور زنگهزور آن است که تاسیس این کوریدور مسالهای مربوط به دولتین آزربایجان و ارمنستان است و جمهوری اسلامی ایران حق دخالت در آن را نهدارد، حتی اگر این دو دولت تصمیم به تغییر مرزهای بینالمللی خود بهگیرند. دخالت ایران در مسائل مرزی دو جمهوری آزربایجان و ارمنستان همان قدر بیجاست که به عنوان مثال دخالت تورکیه در مسالهی تعیین حدود مرزی بین ایران و عراق (در شط العرب)، بین ایران و افغانستان (در دوغارون و ولایت نیمروز)، و اختلاف ایران و امارات متحدهی عربی (بر سر حاکمیت بر جزائر سه گانه در خلیج بصره).
وانگاه با سیاست معلوم جمهوری اسلامی ایران تحت کونترول فارسهای پانایرانیست و بنیادگرایان شیعی افراطی که ایجاد هرج و مرج و ویرانی و شعلهور کردن جنگهای قومی و مذهبی و برادرکشی در مناطقی که بدان نفوذ میکند است، نه تنها دخالت جمهوری اسلامی ایران در مسالهی کوریدور زنگهزور، بلکه در هر مسئلهی دیگر قفقاز و حتی حضورش در آن منطقه (همچنین در عراق و سوریه و فلسطین و لبنان و ...) به زیان مردم و دولتهای قفقاز و منطقه است.
دلیل اصلی مخالفت جمهوری اسلامی ایران با تاسیس کوریدور زنگهزور، هیچ کدام از ادعاهای خامنهای و مقامات آن دولت نیست. بلکه همان است که علیاکبر ولایتی مشاور ارشد خامنهای به صراحت بیان کرده است[3]: «ما از ارمنستان حمایت میکنیم، زیرا در مرز تورکیه واقع شده و مانند سدی بین تورکیه و جهان تورک (تورکمنستان، اوزبکستان، ...) است».
جمهوری اسلامی ایران به شدت از ایجاد ارتباط زمینی تورکیه با جمهوری آزربایجان و بقیهی جهان تورکیک وحشت دارد، زیرا میداند این امر به رفاه و رونق اقتصادی و تقویت سیاسی و نظامی آن دولتهای تورکیک مخصوصا تورکیه و جمهوریهای آزربایجان و تورکمنستان کومک خواهد کرد. رفاه و رونق اقتصادی و نیرومند شدن سیاسی و نظامی این سه دولت تورکیک هم دیر یا زود باعث توجه آنها به جوامع تورک و تورکمن ساکن در ایران که در معرض نسلکشی زبانی و ملی توسط حاکمیت فارس قرار دارند و دفاع ایشان از حقوق فرهنگی و زبانی و ملی و سیاسی تورکها و تورکمنها در ایران خواهد گردید.
دلیل دیگر مخالفت جمهوری اسلامی با کوریدور زنگهزور آن است که دولت جمهوری اسلامی ایران «دوکترین صفوی» را به عنوان ایدئولوژی رسمی و ماکرواستراتژی ژئوپولیتیک اصلی خود قبول کرده است. بنا به این دوکترین که در دورهی سه شاه ضد تورک آن سلسله (شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول، شاه عباس اول) و توسط کلیسای ارمنی – دولتهای صلیبی اوروپایی شکل گرفته است، دولت جمهوری اسلامی ایران (و یا هر دولت تحت حاکمیت فارسها) همیشه به عنوان نیروی نیابتی و وکیل دولتهای صلیبی و امپریالیستی اوروپایی و غربی در منطقه عمل میکند و در راستای منافع آن دولتهای استعمارگر و امپریالیستی، به دو شقه کردن جهان تورکیک (از جمله در قفقاز با حمایت از ارمنستان و تجزیهطلبان و اشغالگران آرتساخی و جلوگیری از تاسیس کوریدور زنگهزور) و تکه پارچه کردن جهان عرب (با تبدیل عراق و سوریه و لبنان و یمن و فلسطین به حیات خلوت خود) میپردازد.
جمهوری اسلامی ایران در مقابل خوشخدمتی مخالفتش با کوریدور زنگهزور (و دشمنیاش با جمهوری آزربایجان و تورکیه و حمایت از توسعهطلبیهای ارمنستان، و اخیرا مخالفتش با تورکیه در سوریه، ...)، انتظار دارد که غرب از ساقط کردن جمهوری اسلامی و تغییر رژیم در ایران منصرف شود و به او تضمینهایی دائر بر ادامهی حیاتش بهدهد.
دلیل هر چه باشد، مخالفت جمهوری اسلامی ایران با تاسیس کوریدور زنگهزور به معنی دهنکجی، دشمنی با و اهانت و خیانت به ملت تورک ساکن در ایران است. جمهوری اسلامی با این موضعگیری رسما و صراحتا بیان میکند که به افکار عمومی مردم تورک ساکن در ایران پشیزی ارزش قائل نیست، به اقدامات خود بر علیه منافع ملی تورکهای داخل ایران و خارج آن ادامه خواهد داد و مصمم به ادامهی اتحاد استراتژیک با صلیبیان در منطقه و در راسسشان ناسیونالیسم توسعهطلب ارمنی است.
مخالفت جمهوری اسلامی ایران با تاسیس کوریدور زنگهزور در عین حال خیانت به جهان اسلام است. دفاع جمهوری اسلامی ایران از فلسطین و کرانهی غربی و غزه تحت اشغال اسرائیل، صادقانه و با انگیزهی دفاع از سرزمینهای مسلمانان نیست. دشمنی جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل، از ملزومات دوکترین صلیبی ساختهی صفوی است که طبق آموزههای کلیساهای ارمنی و اوروپای قرون وسطی عجین شده در آن، یهودیان را دشمن ابدی خود تلقی میکند.
چرا که همین جمهوری اسلامی ایران در همه جای جهان به اشغال سرزمینهای مسلمانان توسط دولتهای استعمارگر و امپریالیستی (در روسیه، چین، کشمیر هندوستان، قبرس، سوریه توسط کوردهای اوجالانی،....) روی خوش نشان میدهد و یا از اشغال سرزمینهای مسلمانان فعالانه حمایت میکند.
مخالفت جمهوری اسلامی ایران با کوریدور زنگهزور خیانت به جوامع شیعی نیز است. زیرا منطقهی زنگهزور در آغاز قرن بیستم دارای جمعیت اکثریت نسبی تورک شیعی بود. این منطقه در دورهی اتحاد شوروی به ارمنستان واگذار شد و دولت ارمنستان هم به موازات پاکسازی قومی تورکهای منطقه نام آن را به سیونیک تغییر داد. اما جمهوری اسلامی ایران که گویا تنها حامی شیعیان در جهان است، هرگز به واقعیت تورکنشین بودن زنگهزور و قسمتهای دیگر جمهوری ارمنستان فعلی در آغاز قرن بیستم اشاره نهمیکند، زیرا رسما و مصرا خواهان ارمنیسازی مناطق این مناطق مخصوصا زنگهزور قبلا شیعهنشین است.
همانطور که خواستار اشغال سرزمینهای شیعهنشین قاراباغ و دیگر نواحی جمهوری آزربایجان تحت عنوان آرتساخ بود (پس از آزادسازی آن سرزمینها توسط ارتش آزربایجان از فرط استیصال و عصبانیتش، به انجام مانورهای نظامی در مرز جمهوری آزربایجان اقدام کرد). و یا همانطور که به سبب کینهی عمیقی که به تورکها و تورکیه دارد، و نیز در خوشرقصی برای صلیبیان، در حال کوردسازی و کوردستانسازی استان آزربایجان غربی است ....
[1] دوکترین صفوی که در دورهی حاکمیت سه شاه تورکستیز آن سلسله (شاه اسماعیل اول، شاه تهماسب اول، شاه عباس اول) توسط کلیسای ارمنی و دولتهای صلیبی استعمارگر اوروپایی به وجود آمد عبارت است از عمل کردن به عنوان مزدور و وکیل و نیروی نیابتی و ضربتی دولتهای امپریالیستی اوروپایی – صلیبی غربی بر علیه ملل تورک و عرب منطقه و مسلمانها، دو پاره کردن جهان تورکیک و ایجاد سدی غیر قابل عبور میان شرق و غرب آن؛ اشغال قفقاز و بین النهرین و شامات و محاصره کردن تورکیه از شرق و جنوب؛ نسلکشی زبانی و ملی تورکها و اعراب در داخل کشور؛ سرکوب خونین گروههای علوی (غلات شیعه)، زیدی، و سنّی و تغییر جبری مذهب این گروهها به «شیعهی امامی» و یا «دین ملی فارسی» به ضرب شمشیر در داخل کشور، اما فریب دادن معتقدین بی خبر و سادهلوح آنها در خارج کشور، و سوء استفاده از ایشان به صورت ماشه و ابزار برای تامین منافع امپریالیستی دولتهای صلیبی و اوروپایی و هوسهای مینیامپریالیستی فارسی. مقدس شمردن زبان فارسی، ارمنیپرستی افراطی و یهودستیزی فاناتیک سه خصلت عمدهی دیگر است که توسط کلیساهای ارمنی و صلیبیان اوروپایی با دوکترین صفوی عجین شدهاند.
فروپاشی مولفهی «هلال شیعی»ی «مینیامپریالیسم فارسی»
[2] دو اشتباه استراتژیک و حرکت ضد تورک خامنهای در یک روز
[3]شیخ صبحی طفیلی همچنین روایتی از سالهای نخستین جنگ قاراباغ را نقل میکند (تلخیص مضمون): «همهی جهان میدانند که ارمنستان به آزربایجان هجوم آورده، بیست درصد خاک آن را اشغال کرده است. من در آن دوره [جنگ اول قاراباغ] در تهران بودم. رسانههای ایران را تعقیب میکردم و میدیدم که ایرانیها [فارسها] از ارمنستان حمایت میکنند. من از این که دولت و رسانههای ایران طرف ارمنستان را میگیرند بسیار تعجب کرده بودم. روزی به وزیر خارجهی ایران [علیاکبر ولایتی] گفتم ارمنیان اشغالگر هستند و شما ادعا میکنید که دولت اسلام هستید و میگویید که بر ضد ظلم و متجاوز هستید. پس برای چه در کنار ظالم هستید؟ شما خودتان ادعا میکنید که آزربایجان صدها سال پارهای از ایران بوده است و آزربایجانیها بخشی از مردم ایران و ایرانیان اصیل هستند و اکثرشان هم در ایران زندهگی میکنند. در این صورت، ضروری بود که اولا در کنار مظلوم باشید. دوما ادعا میکنید که آنها اصلا از شما هستند و سوما آنها مسلمان ایضا شیعی هستند. پس لازم بود که شما در کنار آزربایجانیان باشید. در جواب گفت که ما از ارمنستان حمایت میکنیم، زیرا در مرز تورکیه واقع شده و مانند سدی بین تورکیه و جهان تورک (تورکمنستان، اوزبکستان، ...) است. ...».
اولین دبیر حزب الله لبنان: ایران بر علیه مسلمانان از ارمنستان حمایت میکند. در مسالهی آزربایجان، ما با اردوغان هستیم و به او آفرین میگوییم.
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_6.html
İRAN İSLAM CUMHURİYETİ'NİN ZENGEZOR KORİDORUNA KARŞI ÇIKMASI, TÜRK MİLLETİNE, İRAN VE BÖLGEDE YAŞAYAN ERMENİLER VE FARSLAR DAHİL DİYER MİLLETLERE, TÜRKİK DÜNYASINA, İSLAM DÜNYASINA VE Şİİ TOPLULUKLARA İHANET VE HIYANETTİR.
İran İslam Cumhuriyeti'nin ana yönetici çekirdeyi (Hamneyi, Devrim Muhafızları komutanları, devlete bağlı üst düzey Şîi dinadamları, ...) Zengezor Koridoru’nun açılmasına ve genel olarak Azerbaycan ile Ermenistan Cumhuriyetleri arasında barışın tesisine şiddetle karşı çıkıyor. Çünkü bu devletin resmi ideolojisi Fars Şîi köktendinciliyi, ırkçı Pan-İranizm ve Türk karşıtı Safevi Doktrini’nin[1] bir birleşimidir.
Türk Cumhurbaşkanı Mesud Pezeşkiyan'ın göreve başlamasının ilk gününde Hamneyi, İran İslam Cumhuriyeti’nin Zengezor Koridoru'na karşıtlığını ve Fars dilinin yayılmasının gerekliliyine olan güçlü inancını dile getirdi. Bu sözler açıkça Pezeşkiyan’ı hedef alıyor ve tehdit ediyordu. Zira Türk Cumhurbaşkanı Pezeşkiyan, Hamneyi ve rejimin politikalarının aksine, Zengezor Koridoru’nun açılmasını savunur, ve Farsçanın dayatılmasına ve yaygınlaştırılmasına karşı çıkıyor.
Hamneyi'nin ve İran İslam Cumhuriyeti'nin pan-İranist ve Şîi köktendinci Fars lider ve yetkililerinin Zengezor Koridoru'na karşı çıkmak için ifade ettikleri gerekçeler, İran kamuoyunu aldatmak için üretilen temelsiz yalanlardan başka bir şey deyildir. Bu iddialara göre gûyâ Zengezor Koridoru uluslararası sınırları deyiştirecek, İran'ın Avrupa ile bağlantısını kesecek, koridorun oluşturulması Ermenistan'ın milli çıkarlarının aleyhinedir, bu koridor Turan-NATO koridorudur, ... . Oysa:
-Bu koridor aslında yeni bir şey deyildir. Azerbaycan Cumhuriyeti ile Azerbaycan'ın Nahçıvan Özerk Bölgesi arasında Sovyet döneminde var olan, Ermenistan ve Azerbaycan Cumhuriyetlerinin uluslararası sınırlarını deyiştirmeden bunlar arasında bağlantı ve iletişimi sağlayan yolun yeniden faaliyete geçirmesi ve yeni koşullara uygun olarak güncellemesidir.
-Zengezor Koridoru İran'ın Avrupa ile bağlantısını kesmeyecektir. Çünkü İran'ın Avrupa ile bağlantısı, öncelikle Türkiye ve ikinci olarak Azerbaycan Cumhuriyeti üzerinden (Gürcistan ve Rusya Cumhuriyetleri ve Karadeniz’den geçerek) kurulmaktadır. İran, Azerbaycan, Gürcistan ve Türkiye arasında sıkışmış ve mahsur kalmış, Avrupa'ya giden direkt yolu olmayan Ermenistan üzerinden deyildir.
-Bu koridorun kurulması Ermenistan'ın da çıkarınadır, çünkü bu ülke ile Azerbaycan arasındaki barış anlaşmasının yapılmasını kolaylaştırır, hızlandırır ve elde edilen barışı pekiştirir. Ayrıca Ermenistan'ı, Türkistan - Orta Asya ve Nahçıvan - Türkiye - Avrupa arasında karlı bir uluslararası ticaret yolu üzerine yerleştirmekle, onun ekonomik gelişme ve refahına neden olur.
-İran İslam Cumhuriyeti'nin Pan-İranist ve Şii köktendinci Fars liderleri, Zengezor koridorunu Turan-NATO Koridoru adlandırmakla birçok çelişkiyle karşı karşıya kalıyorlar. Eyer bu koridor gerçekten bir NATO projesiyse, NATO'nun genişlemesini engellemek için 2. Dünya Savaşı'ndan sonra Avrupa'nın en büyük savaşını başlatan Rusya neden Zengezor Koridoru’nun oluşturulmasını istiyor? Zengezor Koridoru’nun oluşturulması, Ermenistan'ın aleyhine olacaksa da, Ermenistan'ı kayıtsız şartsız destekleyen Haçlı Avrupa neden bu koridorun oluşturulmasından yanadır?
Zengezor Koridoruyla ilgili en önemli husus, bu koridorun kurulmasının Azerbaycan ve Ermenistan devletlerini ilgilendiren bir mesele olması, bu iki devlet kendi uluslararası sınırlarını deyiştirmeye karar verseler bile, İran İslam Cumhuriyeti'nin buna müdahale etme hakkının olmamasıdır.
İran'ın Azerbaycan ve Ermenistan'ın sınır meselelerine müdahalesi, örneyin Türkiye'nin İran ile Irak arasındaki (Şattülarap'ta), İran ile Afganistan arasındaki (Doğarun ve Nimruz vilayetinde), ve İran ile Birleşik Arap Emirlikleri arasındaki (Basra Körfezi'nde üç adanın egemenlik konusu) sınır anlaşmazlıklarına ve onları çözme meselelerine müdahalesi kadar yersizdir.
Aşırı Şîi köktendinci ve pan-İranist Farsların kontrolü altında bulunan İran İslam Cumhuriyeti'nin, nüfuz ettiyi bölgelerde kaos ve yıkım yaratma ve buralarda etnik ve dini iç savaşları ateşleme istratejisini izlediyi bilinen bir gerçektir. Bu durumda İran İslam Cumhuriyeti'nin (aynen Fıransa gibi) sadece Zengezor Koridoru konusu deyil, Kafkasya'nın diyer meselelerine müdahalesi de, hatta Kafkasyada (ve de Irak'ta, Suriye'de, Filistin'de, Lübnan'da vb.) varlığı, Kafkasya ve bölge devletleri ile halklarının aleyhinedir.
İran İslam Cumhuriyeti'nin Zengezor Koridoru'nun kurulmasına karşı çıkmasının temel nedeni, Hamneyi ve diyer yetkililerin iddialarından herhangi biri deyildir. Gerçek neden, Hamneyi'nin başdanışmanı olan Eliekber Vilayeti'nin de açıkça ifade ettikleridir: "Ermenistan'ı destekliyoruz, çünkü Türkiye sınırında bulunuyor ve Türkiye ile Türkik dünyası (Türkmenistan, Özbekistan,...) arasında bir duvar, bariyer oluşturur[2]."
İran İslam Cumhuriyeti, Türkiye ile Azerbaycan Cumhuriyeti ve Türkik dünyasının geri kalanı arasında kara bağlantısı kurmaktan aşırı derecede korkuyor ve vahşet ediyor. Çünkü bunun Türkik devetlerinin özellikle Türkiye, Azerbaycan ve Türkmenistan Cumhuriyetlerinin refahına ve ekonomik gelişmesine, siyasi ve askeri güçlenmesine katkıda bulunacağını biliyor. Bu üç Türkik devletin ekonomik refah ve gelişmesi ile siyasi ve askeri güçlenmesi ise, bunların er ya da geç, İran'da yaşayan ve Fars azınlığın tekelinde bulunan İran devletinin uyguladığı dilsel ve ulusal soykırıma maruz bırakılan İran'daki Türk ve Türkmen topluluklarına yönlenmelerine, İrandaki Türk ve Türkmen milletlerin dilsel, kültürel, milli ve siyasi haklarını savunmalarına ve sağlamalarına neden olacaktır.
İran İslam Cumhuriyeti'nin Zengezor Koridoru'na karşı çıkmasının bir diyer nedeni, bu Fars devletin Safevi Doktrini’ni kendi resmi ideolojisi ve ana jeopolitik makroistratejisi olarak kabul etmesidir. Safevi Doktrini, bu hanedanın Türk karşıtı üç Şahı (I. Şah İsmail, I. Şah Tahmasb, I. Şah Abbas) döneminde Ermeni Kilisesi ve Avrupa Haçlı devletleri tarafından oluşturulmuştur.
Safevi Doktrinine göre, İran İslam Cumhuriyeti devleti (veya Fars azınlığın yönetiminde bulunan herhangi bir İran devleti), her zaman Avrupalı ve Batılı Haçlı ve emperiyalist devletlerin bölgedeki vekil gücü, piyonu ve garnizonu olarak hareket edecek, bu sömürgeci ve emperyalist devletlerin çıkarları doğrultusunda Türkik dünyasını ikiye bölecek (Kafkaslarda Ermenistan ve Artsah ayrılıkçılarını ve işgalcilerini destekleyerek, Zengezor Koridorunun kurulmasını engelleyerek, ...), ve Arap dünyasını parçalayacaktır (Irak ve Suriye'yi, Lübnan, Yemen ve Filistin'i Farsistan’ın arka bahçesine dönüştürerek).
İran İslam Cumhuriyeti, Zengezor Koridoru'na karşı çıkarak Haçlı ve Batı emperiyalist devletlere yaptığı hizmet (ve de Azerbaycan Cumhuriyeti ile Türkiye’ye yaptığı düşmanlık, Ermenistan'ın yayılmacılığına verdiyi destek, ve son dönemde Suriye'de Türkiye'ye düşmanlık) karşılığında, Batı'dan İran İslam Cumhuriyeti'ni devirmek ve İran'daki rejimi deyiştirmekten vazgeçmesi ve rejimin devamı konusunda kendisine güvence vermesini beklemektedir
Sebebi ne olursa olsun, İran İslam Cumhuriyeti'nin Zengezor Koridoru'nun kurulmasına karşı çıkması, İran'da yaşayan Türk milletine düşmanlık, hakaret ve ihanet anlamına gelmektedir. Fars İslam Cumhuriyeti bu duruşuyla İran'da yaşayan Türk milletinin kamuoyuna deyer vermediyini resmen ve açıkça ifade etmektedir. İran içinde ve dışında Türklerin ulusal çıkarlarına karşı eylemlerini sürdüreceyini, bölgedeki Batı ve Haçlı Emperiyalist devletler ve Ermeni yayılmacı milliyetçiliyi ile kurduğu istratejik ittifakı sürdürme kararlılığını bildirmektedir.
İran İslam Cumhuriyeti'nin Zengezor Koridoru'nun kurulmasına karşı çıkması aynı zamanda İslam dünyasına ihanettir. İran İslam Cumhuriyeti'nin İsrail işgali altındaki Filistin'i, Batı Şeria'yı ve Gazze'yi savunması samimi ve Müslüman topraklarını savunma amacına yönelik deyildir. (İran İslam Cumhuriyeti'nin İsrail ile düşmanlığı Haçlı yapımı olan, ve Orta Çağ Ermeni ve Avrupa Haçlı kiliselerinin öyretilerine uygun olarak Yahudileri kendi ebedi düşmanı olarak gören Safevi Doktrini’nin gereyidir).
İran İslam Cumhuriyeti, dünyanın her yerinde Müslüman topraklarının sömürgeci ve emperyalist devletler tarafından işgal edilmesini hoş karşılamakta veya aktif olarak desteklemektedir (Rusya, Çin, Keşmir, Hindistan, Kıbrıs, Suriye'de Öcalan Kürtleri vb. tarafından).
İran İslam Cumhuriyeti'nin Zengezor Koridoru’na karşı çıkması Şîi toplumlara da ihanettir. 20. yüzyılın başlarında Zengezor bölgesinde Şîi Türkler görece çoğunluğa sahipti. Sovyetler Birliyi döneminde bu bölge Ermenistan'a devredilmiş ve Ermeni devleti Türklere uyguladığı etnik temizliye paralel olarak, bölgenin adını Syunik olarak deyiştirmiştir.
Ancak kendini dünya Şîilerinin tek savunucusu diye tanıtan İran İslam Cumhuriyeti’nin Fars yetkilileri, Zengezor ve Ermenistan Cumhuriyeti'nin diyer bölgelerinin 20. yüzyılın başlarında Türk olduğu gerçeyinden hiçbir zaman bahs etmez, hatta bu gerçeyi inkar ederler. Çünkü onlar resmi olarak ve ısrarla bu bölgelerin, özellikle de önceden Şii olan Zangezor'un Ermenileştirilmesini istiyorlar.
Nitekim İran İslam Cumhuriyeti Karabağ'ın ve Azerbaycan Cumhuriyeti'nin diyer Şiilerle meskun topraklarını Artsah adı altında işgal edilmesini istiyorlardı (bu toprakların Azerbaycan Ordusu tarafından kurtarılmasının ardından Fars İran Devleti çaresizlik ve öfke nedeniyle sınırda Azerbaycan Cumhuriyetine karşı askeri manevralar yaptı), veya Türklere ve Türkiye'ye olan derin nefreti nedeniyle ve Haçlılara kulluk yapmak için Batı Azerbaycan eyaletini hızla Kürtleştirip Kürdistanlaştırmaktadır....
[1] Safevi Doktrini: Safevi hanedanının Türk
karşıtı üç şahı (I. Şah İsmayil, I. Şah Tehmasb, I. Şah Abbas) döneminde Ermeni kilisesi ve
emperiyal Avrupa Haçlı devletlerce
oluşturulan Safevi Doktrinin temelleri şöyle sıralanabilir: Türk ve Arap
milletlerine ve Müslümanlara karşı Avrupa Haçlı ve Batı emperyalist devletlerin
piyonu, vekil ve vurucu gücü olarak hareket etmek; Türk Dünyasını ikiye
parçalayarak doğusu ile batısı arasında aşılmaz bir bariyer oluşturmak;
Kafkasya, Mezopotamya ve Şâmât’ta hakimiyet kurarak Türkiye'yi doğudan ve
güneyden kuşatmak; İran içinde Türklere ve Araplara yönelik dilsel ve ulusal
soykırım uygulamak; ülkede Alevi (Gâlî Şîiler), Zeydi ve Sünni grupları kanlı
bir şekilde bastırmak ve bu grupları kılıçla Fars milli dîni olan İmâmi
Şîiliyine dönüştürmek; ancak ülke dışında Alevi, Zeydi ve Sünni gurupların
bilgisiz ve naif inananlarını aldatıp kullanışlı araç olarak Haçlı devletlerin
emperyalist çıkarlarını ve kendi Fars mini emperyalist heveslerini
gerçekleştirmek için istismar etmek ve kötüye kullanmak, .... Farsçayı kutsal
dil bilmek, aşırı Ermeniseverlik ile fanatik Yahudi karşıtlığı da, Ermeni
kilisesi ve Avrupalı Haçlılar tarafından Safevi Doktrininin özüne entegre
edilen diyer önemli özelliklerdir.
“FARS MİNİ EMPERİYALİZMİ”NİN “ŞÎİ
HİLÂLİ” VE ONUN ÇÖKMESİ
https://sozumuz1.blogspot.com/2025/01/fars-mini-emperiyalizminin-sii-hilali.html
[2] اولین
دبیر حزب الله لبنان: ایران بر علیه مسلمانان از ارمنستان حمایت میکند. در
مسالهی آزربایجان، ما با اردوغان هستیم و به او آفرین میگوییم.
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_6.htmlml
برای مطالعهی بیشتر:
مخالفت جمهوری
اسلامی ایران با کوریدور زنگهزور، خیانت به ملت تورک، دیگر ملل ساکن در ایران و
منطقه از جمله ارمنی و فارس، جهان تورکیک، دنیای اسلام، و جوامع شیعی است.
https://sozumuz1.blogspot.com/2025/01/blog-post_9.html
سیاحتنامهی اولیا
چلبی: اوصافِ قلعهیِ روان - ایروانِ آزربایجان، روان - ایروان انتهایِ سرحدِ
آزربایجان است
https://sozumuz1.blogspot.com/2021/10/blog-post_12.html
بستان السیاحه:
ایروان از مضافات آزربایجان، و مردمش تورکزبان است. اهل ارمن و مردم ارمنیهی صغری،
تورکزبان هستند.
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/06/blog-post_18.html
گاسپار دروویل: ایروان،
عباسآباد [گوردهش] و خوی، سه قلعهی مستحکم دفاعی آزربایجان
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/11/blog-post_17.html
تعداد تورکها در
ایروان سال ١٨٦٧: ٣٥٢،٣٥١ (سیصد و پنجاه و دو هزار و ....) نفر
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/09/blog-post_21.html
ایروان، سومین
ولایت دارای بیشترین جمعیت تورک در قفقاز جنوبی سال ١٩٠٥
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/10/blog-post.html1914 Yılında
Anadolu Ve Rumeli'nin Hiçbir Vilayetinde Ermeniler Nüfusun Çoğunluğunu
Oluşturmuyordu
https://sozumuz1.blogspot.com/2024/06/1914-yilinda-anadolu-ve-rumelinin.html
İrevanlı Türk qız ایرهوانلی تورک قیز
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/08/blog-post.html
زبان تورکی به مثابهی
یکی از سه زبان رسمی دوفاکتوی ارمنستان
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/09/blog-post_9.html
عریضهی دادخواهی
تورکهای ولایت ایروان در سال ١٩١٩ از ظلم و ستم دولت داشناک ارمنستان، نابود کردن
میراث تاریخی و مدنی و دینی تورک و قتل عام و کشتار اهالی غیر نظامی صد و هفتاد
روستای تورک منطقه
https://sozumuz1.blogspot.com/2022/04/blog-post_28.html
سید توفیق همدانی-١٩١٩:
ارمنیان به جای دربان و خدمتکار شدن در قصری بزرگ، برای صاحب شدن به خانهای کوچک
تلاش کنند
https://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_3.html
ارمنیسازی شهر ایروان
توسط بولشویکها و شخصیت ملی تورک شیخ قاسم ایروانی
https://sozumuz1.blogspot.com/2023/12/blog-post_3.html
جماعت ارامنه و
آخرین نقشهی آنها برای تاسیس دولت ارمنی، به قلم جمشید خان سوباتایلی افشار
اورمویی مجدالسلطنه
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html
مظالم ارمنی،
تروریسم ارمنی، تهجیر ارمنی: درسهائی که میباید آموخت و سوالاتی که باید پاسخ
داده شوند
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_17.html
تورک قیریمی
(قارا قیرقین) کشتار تورکان در غرب آزربایجان توسط دستهجات مسیحی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_29.html
ارمنیان آناتولی
و هیستری کشت و کشتار و امرار معاش از طریق تجارت «نسلکشی»
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_16.html
MASSACRES OF TURKS COMMITTED BY
ARMENIANS DURING WORLD WAR I, ANATOLIA- 1
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/massacres-of-turks-committed-by.html
MASSACRES OF TURKS COMMITTED BY
ARMENIANS DURING WORLD WAR I, ANATOLIA–2
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/massacres-of-turks-committed-by_11.html
جنایات و وحشیگریهای
قوای مسلحهی مسیحی در اورمیه، شکمهای دریده شدهی دختربچهها، رودههای بیرون ریخته،
چشمان از حدقه در آمده، مغزهای پاشیده بر دیوار، کودکان زنده انداخته شده در آتش
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_28.html
در آتش سوزانیدن
زنان و کودکان تورک روستاهای بالاو، گجین، کوتالان و ... اورمیه توسط قوای مسلحهی
مسیحی؛ اعدام غیر نظامیان تورک سنّی توسط ارتش روسیه به تاریخ ١٥ اوکتوبر ١٩١٤
http://sozumuz1.blogspot.com/2021/04/blog-post_28.html
پختن کودکان و
خوراندنشان به مادرانشان، گردن زندن بچهها و زنان: وحشیگریهای اشقیاء ارمنی در
قوْتۇر، یئستیکان (یزدکان)، آختاجێ، ... در غرب آزربایجان و وان
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/11/blog-post_22.html
١٩١٨ قالو کؤیو (درهجیک کهندی) قیرغینی. ائرمهنی اشقیاء و تئروریستلهر اهلییله
غدّارجا اؤلدورولهن ٣٦٠ تورک اوشاق، قادین و اهرکهیه آغیت (قتل عام روستای
قالو-درهجیک، مرثیهای برای ٣٦٠ کودک و زن و مرد تورک که غدّارانه به دست اشقیاء
و تروریستهای ارمنی قتل عام شدند)
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/10/blog-post_18.html
تاریخ تهاجمات و
جنایات ارامنه، اسماعیل سیمیتقو و سردار ماکو در آزربایجان. مقدمه، لغتنامه، ویرایش
و بازنویسی مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/09/blog-post_88.html
خوییها و حاج علیاحسان
پاشا در مصاف آندرانیک، به روایت محمدرحیم نصرت ماکویی
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post_7.html
صحنهای از کشتار
تورکها در باکو توسط فدائیان ارمنی به روایت ابوالقاسم امین الشرع خویی
http://sozumuz1.blogspot.com/2017/07/blog-post_6.html
No comments:
Post a Comment