دو اشتباه استراتژیک و حرکت ضد تورک خامنهای در یک روز
Yarı Fars ve yarı Türk olan, ancak aşırı Fars milliyetçiliyini benimsemiş Hamneyi’den bir günde iki anti Türk atak.
Özet
1-Hamneyi Türk cumhurbaşkanı Pezeşkiyan’ın işe başladığı ilk günde, Tacikistan cumhurbaşkanı Rahmanovla görüşte İran’ı Fars dilli bir ülke; Fars dilinin İran, Afganistan ve Tacikistan’ı birleştiren bir faktör; ve Fars dilini korumayı ve geliştirmeyi bu devletlerin görevi olduğunu iddia etti.
Oysa Farslar İran’da ikinci milletdirler, ve İran Fars dilli bir ülke deyildir. Farsça İran’ı Afganistan ve Tacikistan’a yaklaştırabiliyorsa, Türkçe de İran’ı Türkiye, Azerbaycan, KKTC ve Gagauzyeri’ne yaklaştırıyor. İran devletinin görevi sadece ikinci millet olan Farsların dili Farsça’yı koruma ve geliştirme deyil, öncelikle İran’da birinci millet olan Türk halkının dili Türkçeyi yok etme siyasetini durdurmak, Türkçe’yi korumak ve geliştirmektir.
2-Hamneyi aynı gün Ermenistan başbakanı Paşiniyanla görüşte ve X hesabında Zengezur koridorunun Ermenistan’ın zararına olduğunu ve İran’ın asla bunun gerçekleşmesine izin vermeyeceyini bildirmiştir.
Oysa Zengezur koridoru Ermenistan, İran ve bütün bölge ülkelerinin yararına olan bir projedir. Hamneyi’nin Zengezur ile ilgili iddiaları aşırı Türkiye düşmanı ve Türkofobisi olan Paniranistler ve Fars ultramilliyetçilerin düşüncesidir ve İran’da yaşayan Türk milleti kadar İran devletinin de zararınadır.
Hamneyi’nin Türk cumhurbaşkanı
Pezeşkiyan’ın işe başladığı ilk günde bu söyledikleri, onun ve İran devletinin,
Pezeşkiyan cumhurbaşkanlığı döneminde bile Türk halkının haklarını resmiyete
tanımayacaklarını, Pezeşkiyan’ın istediyi reformları gerçekleştirmesine asla
izin vermeyeceklerini gösteriyor. Ancak İran devleti ile Fars ve Farsçı
yöneticilerin bu gibi açıkça Türk düşmanı tutumu, Türk halkının duygusal ve
zihinsel bağlamda sadece İran İslam Cumhuriyeti deyil, İran ve İranlılıktan da
daha fazla ayrışacağına ve daha hızlı ve temelli biçimde kopmasına neden
olacaktır.
جوهر و استراتژی اصلی ملت تورک در «پروژهی پزشکیان» شامل فاز ریاست جمهوری او، بیشتر از اجرای بعضی رفورمهای معین در عرصهی ملی و تثبیت حقوقی آنها (تحصیل به زبان تورکی در مدارس، .... که در صورت تحقق امور مثبتی خواهند بود)، عبارت از سه عنوان آتی است:
-شکستن
تابوهای رسمی و غیر رسمی موجود بر «تورک» به عنوان نام هویت ملی و تاریخی ملت تورک
ساکن در ایران (اوغوزهای غربی)
-تثبیت
و آگاهیدهی به افکار عمومی ایران و جهان در بارهی وجود تبعیضات قومیتی رسمی و
دولتی بر علیه ملل غیر فارس مخصوصاً ملت تورک ساکن در ایران
-اعلان و افشاء موانع در راه احقاق حقوق ملی ملت تورک شامل مقامات دولتی، جریانات و تشکیلات و شخصیتهای سیاسی و ....
یکی از موانع اصلی در راه احقاق حقوق ملی ملت تورک ساکن در ایران، رهبر فعلی جمهوری اسلامی ایران علی خامنهای است. خامنهای دارای ملیت تباری نیمهفارس (از طرف مادری) و نیمهتورک (از طرف پدری)، اما ملیت انتخابی فارسی (ایجاد شده در دورهی مشروطیت) است. او، علی رغم آن که یک پانایرانیست صریح نیست، به لحاظ سیاسی مدافع قومیتگرایی فارسی، تحمیل تیپولوژی ملی فارسی به دولت مودرن ایران، یکسانانگاری قومیتگرایی فارسی با ایرانگرایی و ایرانیت، و در عمل فارسسازی مردمان ایران است.
خامنهای در اولین روز ریاست جمهوری رئیس جمهور تورک اورمولو پزشکیان، دو حرکت سمبولیک و از منظر مجادلهی ملی تورک فوق العاده منفی انجام داد. خامنهای با این دو عمل، که با خطوط قرمز ملت تورک و وعدههای معلوم پزشکیان صد در صد در تناقض هستند، اومیدها به انجام تغییرات و اصلاحات واقعی در مورد رفع تبعیضات قومیتی دولتی در ایران را تقریباً از بین برد و نشان داد که در عرصهی ملی و حقوق ملت تورک و دیگر ملل غیر فارس در ایران هیچگونه درسآموزی و پیشرفتی تجربه نهکرده و ادامه دهندهی سیاستهای پهلوی اول و دوم در یکیانگاری دولت ایران با دولت فارس و ایران با فارسستان، و فارسسازی ملت تورک است.
انگیزهی اصلی و شاید تنها انگیزهی شرکت مردم تورک در انتخابات ریاست جمهوری، اعتراض به سیاست تبعیضات قومیتی دولت ایران بر علیه خود و مخالفت با نظام و قومیتگرایی فارسی حاکم بر آن بود. به همین سبب اینگونه مواضع علناً قومیتگرایانهی افراطی فارسی و ضد تورک، علاوه بر آن که اهانت آشکار به مردم تورک خواهان تغییرات جدی و اساسی میباشد، بی شک واگرایی روزافزون مردم تورک از دولت جمهوری اسلامی و در مقیاس بزرگتر ایران و ایرانیت را تشدید خواهند کرد.
١-خامنهای در دیدار با امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان، زبان فارسی را یکی از اشتراکات مهم ایران و تاجیکستان و افغانستان، و این کشورها را همزبان یکدیگر خواند و گفت که این دولتها باید برای حفظ و گسترش فارسی و جلوگیری از برخی تلاشها برای انزوای آن، همکاریهای بیشتری انجام دهند. خامنهای از اقدامات رئیس جمهور تاجیکستان برای گسترش زبان فارسی تشکر و اظهار اومیدواری کرد که خط باستانی فارسی نیز در تاجیکستان ترویج شود.
این مواضع، دیدگاههای قومیتگرایان افراطی فارس است. ایران کشوری چندملتی و فارسی صرفاً یکی از زبانهای رایج آن است. بر خلاف این ادعاها ایران مطلقاً یک کشور فارس زبان نیست و کشور ایران و دولت ایران نهمیتوانند با فارسیت و فارسستان یکسان تلقی شوند. ایران همانقدر یک کشور فارسزبان است که یک کشور تورکزبان. همانگونه که فارسی یکی از وجوه اشتراک ایران و افغانستان و تاجیکستان است، تورکی هم یکی از وجوه اشتراک ایران و آزربایجان و تورکیه و قبرس شمالی و ... است. و همانگونه که دولت ایران موظف به حفظ و توسعهی زبان فارسی است، همانگونه هم موظف به حفظ و توسعهی زبان تورکی است و میباید از تلاش برای انزوای زبان تورکی و ریشهکن کردن آن در خود ایران دست بردارد. آنچه خامنهای با سائقهی قومیتگرایی افراطی فارسی، خط باستانی فارسی نامیده، چیزی نیست به جز خط عربی اصلاح شده برای فارسی.
٢- خامنهای در دیدار با پاشینیان نخست وزیر ارمنستان اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران ایجاد کریدور موسوم به زنگهزور را به ضرر ارمنستان میداند و مخالف آن است. او به طور ضمنی کریدور زنگهزور را ناقض تمامیت ارضی ارمنستان خواند. خامنهای در صفحهی ایکس خود نیز اعلام کرد که کریدور زنگهزور به نفع ارمنستان نیست و ایران به مواضع خود در این موضوع وفادار خواهد ماند.
این مواضع نیز دیدگاههای قومیتگرایان افراطی فارس و پانایرانیستی است که به خط قرمز دولت ایران تبدیل شده است. مطرح شدن ادعای به ضرر ارمنستان بودن کوریدور زنگهزور از طرف خامنهای و دیگر مقامات فارس، مصداق کاسهی داغتر از آش شدن است. در این مورد مخالفت دولت ایران با کوریدور زنگهزور آشکارا انگیزههای تورکستیزانه و تورکهراسانه دارد. بر خلاف وارونهنمایی خامنهای، ایجاد این کوریدور امری مربوط به دو دولت ارمنستان و آزربایجان است و طرفهای سوم و در راس آنها دولت ایران باید از دخالتهای بیجا در آن اجتناب کنند. علاوه بر آن که ایجاد کوریدور زنگهزور ناقض تمامیت ارضی ارمنستان نیست، بر عکس به نفع ارمنستان، ایران و دیگر کشورهای منطقه است.
No comments:
Post a Comment