فصل سوم
نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آنها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان
این کتابچه دارای سه فصل است:
١-متن تصحیح شدهی اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی توسط مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_22.html
٢-توضیح و تشریح اشعار تورکی و ابیات و اشعار ملمع تورکی-فارسی شاه قاسم انوار سرابی قرائت و تصحیح شده توسط مئهران باهارلی
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_79.html
٣- نقدی بر نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار توسط نفیسی، و نشر قسمی آنها توسط دولت آبادی، صدیق و جمهوری آزربایجان
http://sozumuz1.blogspot.com/2020/12/blog-post_42.html
در این فصل نظری انتقادی به نشرهای اشعار و ملمعات تورکی
شاه قاسم انوار در ایران توسط سعید نفیسی، عزیز دولت آبادی و حسین محمدزاده صدیق؛
و نشرهای جمهوری آزربایجان انداختهام.
نشر سعید نفیسی
نخستین
بار اشعار، ابیات و ملمعات تورکی شاه قاسم انوار در ایران توسط سعید نفیسی در سال
١٣٣٧ داخل در کلیات شاعر که وی بر اساس ده نسخهی خطی آماده کرده بود منتشر شده
است[1]. نفیسی که ظاهرا بر
زبان تورکی مسلط و یا آشنا نبود، در این اثر، کلمات تورکی را بر اساس قرائت و نظر
خود ثبت و درج کرده است. اما تورکیندانیاش باعث شده که وی اولا همهی اشعار و
ملمعات تورکی را مشخص ننماید، ثانیا بسیاری از کلمات تورکی را با املای نادرست ثبت
نموده و معنی نکند. در نتیجه همان گونه که خود در زیرنویس دو صفحهی ملمعات تورکی در
آخر کتاب به درستی تاکید کرده است: «بیشتر این اشعار [آنگونه که نفیسی آنها
را ثبت کرده] نامفهوم است و بنابراین ارتباط به آنها اغلب افادهی معنای درستی
نمیکند».
با اینهمه نفیسی در رفتاری متواضع و شایستهی یک محقق واقعی و مسئول، برای تصحیح کلمات و اشعار تورکی از خوانندهگان تورکیدان کومک خواسته تا در چاپهای بعدی این نادرستیها اصلاح شوند: «با همهی کنجکاویهایی که درین ده نسخه کردم، متاسفانه در غزلیات موشح تورکی که در صحایف ٤٠٧-٤٠٨ چاپ شده است، از بس در همه جا مشوّش و نادرست بود، برخی کلمات تورکی ماند. که اصلاح آن ممکن نشد و ناچار به همان صورت اصلی معتبرترین نسخه ها گذاشتم. که خوانندهگان اگر توانستند نادرستیهای آن را درست کنند. بر من منت بگذارند و راهنمای صواب گردند، تا در چاپهای دیگر در اصلاح آنها بکوشم»
علی رغم تورکیندانی، توضیحاتی که نفیسی در بارهی چند کلمهی تورکی مانند قاوون و دوردودان داده صحیح و دقیق است. علاوه بر آن وی برخی کلمات تورکی را - که حتی بعدها حسین محمدزاده صدیق به طور نادرست قرائت و معنی کرده - به صورت صحیح ثبت نموده است. در زیر به برخی از مواردی که نفیسی آنها را به درستی ثبت و معنی کرده، همچنین چند نادرستی در نشر او اشاره کردهام:
برخی از تثبیتهای درست نفیسی:
-«قوقون:
قوقون یا قاون و یا قوهون به تورکی خربزه را گویند».
-«دُرد
دن: از دُرد» (در دوجا)؛ «دُردی دَن: از دُردی» (در دو جا). «دُردی
دن- دن به فتح اول و سکون دوم تورکی و مرادف حرف اضافهی «از» زبان فارسی میباشد».
با اینهمه نفیسی در دو جای دیگر «دن» را نه پسوند «–دهن» به معنی «از» در زبان
تورکی، بلکه کلمهی «دن» عربی به معنی نوعی خم دانسته است. «دُرددن: شراب خم».
-ثبت و معنای صحیح کلمات تورکی: «سین» (در یک جا، بقیه را به صورت «سن» ثبت کرده است)؛ قافیهی «اولسون» در شعر ششم؛ «مه»؛ «ایسی»؛ «آیتی»؛ «تبشی»؛ «هی سن کیم سن؟: هی تو کیستی؟»؛ «سن سن: به فتح س در هر دو و سکون ن، یعنی تو هستی»؛ «سن سن: تو هستی، به فتح هر دو س و سکون ن، تورکی است»؛ «یاریم سرایینه: به سرای یارم»؛ «هیچ التفات قلمادی اول شه گداینه: آن شاه به گدای خود هیچ التفات نکرد»؛ «های نه= هان، نه!»؛ «سیورمن به جان سنی: منم که تو را به جان دوست دارم»؛ ....
برخی نادرستیها در نشر نفیسی:
-نفیسی
به سبب عدم آشنائی با زبان تورکی ایضا گیلکی، دو ملمع تورکی - فارسی با ردیف بوزا
و بوزی را ملمع گیلگی – فارسی گمان و ادعا کرده که ملعمات قاسم انوار به
گیلکی بیشتر از ملمعات او به تورکی است: «اشعار قاسم انوار به لهجهی ولایتی
(ظاهرا از لهجههای گیل) در دیوان او فراوانتر است. هر چند اطلاع ما از این لهجهها
آن هم به شکل قرون قدیم آن کافی نیست و نمیتوانیم به درستی آن را ترجمه کنیم».
در حالی که واقعیت بر عکس این است. ملمعات با ردیفهای بوزی و بوزا
تورکی هستند و تعداد ملمعات قاسم انوار به تورکی بیشتر از ملمعات گیلگی او است.
-نفیسی
زبان تورکی آثار قاسم انوار را «زبان تورکی آزربایجان» دانسته که نادرست
است. اشعار و ابیات و ملمعات تورکی قاسم انوار به تورکی شرقی – جغتایی هستند و نه
آزربایجانی.
-«صداینه: به صدایش (تقریبا)». در اینجا نفیسی «صداینه» را ترکیب تورکی «صدایینا» گمان کرده، در حالی که این یک ترکیب عربی - فارسی است: صدای، نه!
اشتباهات املایی و ترجمهای نفیسی: «حل اولسه: حل بشود» (صحیح: حل اولیسار- حتما حل خواهد شد)؛ «نه سانیر سن منی: چگونه مرا دوست داری؟» (صحیح: نه ساغین مای سین مینی- چرا مرا در نظر نداری؟)؛ «نچون سانمیسن منی؟=چرا به من نظری نداری»؛ «بزه نظر قل: به ما نظری کن» (بیزغه نظر قیل)، «بزی اونوتمه=ما را فراموش نکن» (بیزنی اونوتما)؛ «سیورم من سنی: تو را دوست دارم» (سئویر مین سینی)؛ ال (اول)، ابله (ایله)، بادینه (یادینا)، دسار و (ساری)، آینه (آدینه)، مسنددن (میندین)، آینه (آدی نه)، سوره سیر (سورای سیز)، هیچ (شیخ)، آد نه (آدی نه)، ایشماس سن (ایشیتمهس سین)، سوز نی (سؤزنو)، مولدی (بولدو)، سون سن (سوسن-سیسان)، روش (رسین)، یردک (بیردیک)، الرم (اولدوغوم)، بیورسن (بیلیر سین)، زاره (زاریمنی)، ازده (اودا)، یاقس (یاخا سین)، بره (ییره)، توکس (تؤکه سین)، قاسم (قانیم)، اقول (قیزیل)، بردی (باریردی)، گوزلو (گؤزهکو)، قمه (قاتیما)، ...
نشر قسمی عزیز دولت آبادی
عزیز دولت آبادی در سال ١٣٦٨ تقریبا نیمی از اشعار و ابیات و ملمعات تورکی قاسم انوار را بر اساس چهار نسخهی خطی قدیمی، در یک مقاله در نشریهی وارلیق منتشر کرده است[2]. هدف دولت آبادی همانگونه که خود بیان کرده، تصحیح این اشعار و ملمعات نبود. بلکه دادن املای کلمات تورکی به وجه قدیم و برخی از اختلافات این چهار نسخهی قدیمی به منظور باز نمودن راه صاحبنظران برای انتخاب صورت صحیح کلمات و معانی آنها بود: «چون [شادروان سعید نفیسی] در ضبط اشعار و ملمعات تورکی دقت لازم مبذول نداشته، لذا اینجانب با استفاده از چند [چهار] نسخهی معتبر خطی، بدون تصرف در رسم الخط و شیوهی تلفظ به نقل وجه قدیم آنها پرداخت. و پارهای از اختلافات نسخ را در حاشیه آورد، تا راه انتخاب صورت صحیحتر و توضیح معانی بعضی از کلمات بر فضلای صاحبنظر ارجمند باز باشد».
ثبت کلمات تورکی در اشعاری که دولت آبادی در نشر خود داده، به جز چند مورد کلیدی گؤزهکو، سورای سیز، ساغینمای سین (در زیرنویس فورم صحیح را داده است)، ... عموما دقیق و صحیح است. میتوان گفت که دولت آبادی به هدف خود نائل شده و نشر او در مجموع گامی مثبت و در جهت جلو در قرائت و معنی نمودن صحیحتر و دقیقتر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار است. در زیر به برخی تثبیتهای صحیح و کاستیهای مقالهی دولت آبادی اشاره کردهام:
تثبیتهای صحیح دولت آبادی:
-دولت
آبادی به درستی ذکر کرده که بیت اول شعر سوم، و شعر پنجم به لحاظ قافیهای دارای
اشکال است: «ناگفته نماند که قاسم انوار در ملمع مردّف به ردیف چلبی بیزی
اونوتما، و غزل بیا ای ساقی، ... توجه لازمی به قافیه نداشته است».
-املای درست کلمات تورکی: یادینه دور، آدی نه دور، شیخ آدینه، بار ایردی، ایسّی، ایتّی، گؤگچک، تبشی، ایتّی، مه؛ سوسن، سئوهردیم، سئوهر مین، ساغن میسن منی (در زیرنویس)، ....
کاستیهای مقالهی دولت آبادی:
- دولت آبادی تقریبا نیمی از ابیات و ملمعات تورکی قاسم انوار را در مقالهی
خود نیاورده است.
-در
زیرنویس کلمهی «یادینه» احتمال «بادین» بودن این کلمه به معنی
متدین را مطرح کرده که نادرست است.
-دولت
آبادی در توضیح «قاقون» ادعا کرده که این کلمه در زبان کنونی آزربایجان
به شکل «قوهون» مصطلح است. در اینجا وی بنا به عادت مولفین تبریزی، لهجهی
تبریز را با زبان معیار و استاندارد تورکی یکی گرفته که رفتاری نادرست است. تلفظ
قاقون در زبان استاندارد و معیار تورکی، «قاوون» است، نه «قوهون» (لهجهی تبریز در
میان دورترین لهجههای رایج در ایران به تورکی معیار است).
-ثبت نادرست کلمات و ترکیبهای تورکی: صوررسیز (سورای سیز)، بارایردی (باریردی)، گؤزلو (گؤزهکو)، روشن (رسین)، نچون سانمیسن (ساغین مای سین)، بیزی (بیزنی)، سوررسن (سئوهر سین)
نشر قسمی حسین محمدزاده صدیق
در اینترنت نوشتهای با نام حسین محمدزاده صدیق وجود دارد که در آن به چند شعر و ملمع تورکی قاسم انوار پرداخته شده است[3]. نشر مولف قسمی است و در آن بیش از نیمی از ملمعات تورکی قاسم انوار نیامده است. به نظر میرسد مولف خود به نسخههای خطی مراجعه نکرده، و صرفا صورت اشعار و ابیات و ملمعات تورکی در نشر نفیسی و نشرهای قسمی دولت آبادی و جمهوری آزربایجان را دوباره روخوانی کرده است.
حسین محمدزاده صدیق به تورکی شرقی بودن لهجهی این اشعار دقت نهکرده و یا متوجه آن نهبوده است. او برای قرائت و معنی کردن این اشعار به بازسازی کردن آنها بر اساس لهجههای تورکی رایج در آزربایجان («آزربایجانیزه کردن»)، حتی زبان کوچهبازاری تبریز تلاش نموده است.
حسین محمدزاده صدیق به جای نقد سازنده به تخفیف و بی ارزشسازی نشرهای قبل از خود پرداخته است. در مورد نفیسی میگوید: (مرحوم سعید نفیسی بخشی از آنها را به صورتی مغلوط انتشار داد). و در مورد دولت آبادی میگوید: (آن مرحوم نیز توجه لازمی به آوا نگاشت الفاظ ترکی و املای معیار نداشتند، اغلب الفاظ به دلیل متروک بودن فورمهای املایی – جز برای خواص- باز هم «افادهی معنای درستی نمیکند»). این در حالی است که مولف خود نه تنها اشتباهات و نقصانهای آن دو محقق قبلی را تصحیح و تکمیل نکرده، بر عکس در مواردی آنچه که ایشان به درستی تصحیح و تثبیت و معنی کرده بودند را هم به صورت غلط منتشر کرده است.
به دلائل مذکور، در این نشر اشتباهات و اغلاط قرائتی، معنایی و ترجمهای متعدد و سیستماتیک وجود دارند که در زیر به برخی از آنها اشاره کردهام:
شعر یکم:
-«جان
یادینادیر» به معنی «جان در یاد اوست»، به صورت اشتباه «جان آدینه دیر» قرائت
و به صورت «جانم هم نام اوست» معنی گردیده که بی معنی است.
-«شیخ
آدی نهدیر» که به معنی «اسم شیخ چیست»، به صورت غلط «شیخا دۀ نهدیر؟» بازسازی
و به صورت «ای شیخ! بهگو چه شده است؟» ترجمه شده است. در حالی که در این جا
نه «شیخا» وجود دارد و نه «دئ-دۀ»Dé «بهگو» صیغهی امر از
مصدر دئمهک Démek به معنای گفتن. مولف به طور کیفی الف حرف اول کلمهی «آدی» را جدا
و آن را به عنوان حرف ندا به آخر «شیخ» چسبانیده، بخش «دی» کلمهی «آدی» را به صورت
«دئ» به معنای بهگو درآورده است. در حالی که «ی» آخر کلمهی «آدی»، کسرهی اضافی
در آخر اسم «آد» است: آدی-اسمش. همچو بازی با کلمات در متون، غیر قابل قبول است.
-مولف
«آدینهدیر» سوم در «شیخ ادینهدیر» را به نادرستی به صورت اشتباه «آدی نه دیر»
تقطیع و «نام او چیست» معنی کرده است. در حالی که در این جا «ادینه» اسم
شخص و «شیخ ادینهدیر» یعنی «[این،] شیخ ادینه-آدینه است.
-«مندین»
«میندین» به معنی «از من» با آزربایجانیزه کردن به صورت نادرست «مندهن»
خوانده شده و در لاتیننویسی به صورت بندهن bəndən با حرف ب نشان داده شده است.
-«سورای
سیز» را به صورت نادرست «سورارسیز» خوانده و ادعا کرده که ار ar نشانهی مضارع
مستمر است.
در حالی که در این جا «ار» وجود ندارد، «ای» وجود دارد.
-«نیجه
سوْرای سێز که شیخ اَدینهدیر» به اشتباه به صورت «نه سورارسیز که هئچ آدې نهدیر؟»
خوانده و به صورت غلط «چه میپرسید که اصلا نام او چیست؟» ترجمه شده است.
-بوگون در الفبای لاتین یک بار پیوسته bugün و یک بار منفصل bu günنوشته شده است. در حالی که در تورکی معیار به صورت بوگون نوشته میشود.
شعر دوم:
-
«بار ایردی» به صورت بار ایدی baridi خوانده و به صورت میگذشت معنی شده است.
حال آن که فورم صحیح به صورت منفصل و با حرف «ر» («بار ایردی») است و نیز بارماق و
یا وارماق به معنی گذشتن و گذر کردن نیست، بلکه رفتن و رسیدن به جایی، آمدن و وارد
شدن در محلی، وصول به یک مکان است.
-«ایسسی»
را با آزربایجانیزه کردن به صورت «ایهسی» ثبت کرده است (در تصحیح کتاب تحفهی
حسام توسط حسین محمدزاده صدیق هم کلمهی ایسسی در فهرست به اشتباه به صورت «ایس»
ثبت شده است).
-«گؤگچهک»
را با آزربایجانیزه کردن به صورت «گؤیچهک» خوانده است
-کلمهی
«گؤزهکو» را به صورت اشتباه گؤزلو و ترکیب «قارا گؤزهکو» را به اشتباه «قارا
گؤزلو» خوانده و سیاه چشم معنی شده است
-«تپشی»
به صورت تیشی tişi خوانده شده است. در حالی که تیشی در اصل همان تپشی است که یک نقطهی
آن در نسخهی خطی کمرنگ شده است.
-«مه»
به صورت «بو» خوانده شده است. (حسین محمدزاده صدیق در کتاب «ترکیسرایان» ص
٦٣ در یکی از شعرهای تورکی منسوب به مولانا (یازیقلاریمدان آه، آه- ما شرح ائدهم،
گهلمهز دیله. ترجمه: از گناهانم آه و آه، اینک [آنها را] شرح دهم، [اما] بر
زبان جاری نمیشوند.) هم، به جای «ما» تورکی در ترکیب «ما شرح ائدهم»، کلمهی
فارسی «نه» را گذاشته و ترکیب حاصل «نه شرح ائدهم» را نیز معنی نهکرده
است).
-آییتتی
و آیتتی هر دو به صورت آیتدی قرائت شدهاند
-مولف صدای «ای» در هجای اول کلمات در تورکی شرقی را با آزربایجانیزه کردن مبدل به «ئ» کرده است: هئچ (هیچ)، یئتدیم (ییتتیم)، بئردیک (بیردیک)، دئدیم (دیدیم)، ...
شعر سوم:
-«نی»ها
با آزربایجانیزه کردن «–ی» خوانده شده است: بیزی (بیزنی)، زاریمی
(زاریمنی)
-«سئورهر
سین» را «سئویرسهن» خوانده است
-«جانیما
جفا قیلیر سین» به صورت سوالی نوشته شده است: «[چرا] بر جانم جفا روا میداری؟».
در حالی که این یک جملهی خبری است و نه سوالی: بر جانم جفا میکنی.
-«جانیم
سین» را به صورت اشتباه «خانیمسان» خوانده و به صورت «خان و سرور ما
هستی» ترجمه کرده است.
-«دل»
فارسی به معنی قلب به اشتباه به صورت «دیل» تورکی به معنی زبان خوانده و به
صورت نادرست «زبان من» ترجمه کرده است.
-«یاخا
سین» و «تؤکه سین» با آزربایجانیزه کردن به صورت «یاخاسان» و «تؤکهسهن»
خوانده که قالب شرطی در تورکی محاورهای رایج در آزربایجان هستند. در حالی که در
شعر قاسم انوار اینها قالب شرط نیستند، گزارهی خبری هستند: میسوزانی، میریزی.
-«تؤکه
سین» را به صورت «فرو ریزی» معنی کرده است. در حالی که فرو ریختن در فارسی
بیشتر به معنی جدا شدن و ریختن، خراب و نابود کردن و ... است. ترجمهی صحیح «قانیمی
تؤکه سین» خونم را بریزی است.
-«سین»
در هر سه کلمهی «بیلیر سین»، «قیلیر سین» و «سئوهر سین» را به صورت چسبیده و با
آزربایجانیزه کردن به صورت بیلورسن، قیلورسن، سئوهرسن نوشته است.
-«سین» در «جانیم سین» و «قانیم سین» با آزربایجانیزه کردن به صورت چسبیده نوشته است: جانیمسان، قانیمسان، خانیمسان. (در اصل شعر «خان» وجود ندارد)
شعر پنجم
-«ایشیتمهس
سین» به صورت غلط و چسبیدهی ائشیتمیسسن eşitmissən «نمیشنوی»
نوشته شده است. در حالیکه در تورکی شرقی قالبی بدین فورم وجود ندارد.
-«سوسن»
به صورت «اگر هدیه کنی» معنی شده است: (از صیغهی دوم شخص مفرد از مصدر
سو[نـ]ماق sünmaq در معنای هدیه کردن). حال آنکه در تورکی شرقی آن دوره سوماق - سونماق
به معنی دراز کردن بود. هدیه کردن معنایی جدید در تورکی غربی مخصوصا بالکان و
آناتولی است.
-«قیل
سین» و «قیلسانگ» هر دو به صورت «قیلسن» نوشته شده است. حال آنکه -سن در «عاشقی
قیلسانگ» پسوند شرط است و نه ضمیر دوم شخص مفرد سن.
-«رسین»
به صورت روشن خوانده شده است
- موضوع بسیار مهم دوققوز-دوقسان معنی نشده است.
شعرهای هفتم و هشتم
- در این نشر بیت اول شعر هشتم و بیت دوم شعر هفتم ترکیب و به عنوان ابیات یک شعر عرضه شده است. در حالیکه اینها ابیات دو شعر متفاوتند:
هفتم:
٢-بی یادِ دوست یک
نَفَسی نیست قاسمی
ای
«شیخِ روزگار»، نه ساغێنمای سین مینی؟
هشتم:
٢-قربانِ ماهِ رویِ تو
کردم هزار بار
ای شاهِ روزگار، نه ساغێنمای سین مینی؟
-«نه ساغین مای سین مینی» به صورت آزربایجانیزه و نادرست «نئچون سانمیسن منی» بازسازی و به صورت (سانمېسان sanmısan «به حساب نمیآوری»، صیغهی منفی دوم شخص مفرد مضارع از مصدر سانماق در معنای شمردن و به حساب آوردن و احترام گذاشتن) معنی شده است. حال آن که «ساغین مای سین» یعنی در فکر من نیستی، مرا به خاطر نمیآوردی، من را ذکر نمیکنی؛ و دوم شخص مفرد منفی زمان حال از مصدر ساغینماق: دوشونمهک، خاطیرلاماق، آنماق؛ ذکر کردن کسی، کسی را یاد کردن، به خاطر داشتن شخصی است. فعل آرخائیک «ساغینماق» به غیر از افعال «سانماق» و «سایماق» به معنی شمردن، به حساب آوردن، مجازا محل گذاردن و اعتناء کردن در تورکی معاصر است. وانگاه قالب «–مای سین» در تورکی تورکمانی ما تبدیل به «–میسان» میشود: آلمای سین ← آلمیسان. در نتیجه معادل تورکمانی «ساغینمای سین» تورکی شرقی، در تورکی ما «ساغینمیسان» است، و نه سانمیسان و یا سایمیسان.
شعر نوزدهم:
- در توضیح کلمهی قاقون - قاوون، ادعا شده که (صورت امروزی در ترکی آذری: قۏهون» است). در حالی که قوهون لهجهی تبریز است و نه تورکی استاندارد. در این جا مولف بنا به عادت مولفین تبریزی، لهجهی شهر خود را با زبان معیار و استاندارد تورکی یکی گرفته است. تلفظ این کلمه در زبان استاندارد و معیار تورکی «قاوون» است، نه «قوهون». همچنین نام صحیح و واقعی زبان ما «تورکی» است و نه «تورکی آزری». نام مناسب برای گروه لهجههای ما هم «تورکمانی» است و نه آزری .....
نشرهای جمهوری آزربایجان
نشرهای اشعار و ابیات تورکی و ملمع شاه قاسم انوار، خطا آلوده و آکنده از اغلاط تقدیمی، قرائتی، املایی و ... هستند:
١-در
نشرهای آزربایجان ادعا میشود
این اشعار به زبان آزربایجانی و یا تورکی آزربایجانی هستند. در حالی که این اشعار
به تورکی شرقی میباشند.
٢-در
جمهوری آزربایجان بنا به یک سنت بسیار مذموم، اشعار فارسی و عربی قدما (نظامی،
قطران، اوحدی، ....) به زبان آزربایجانجا ترجمه میشوند و سپس این ترجمههای جدید معمولا آزاد و سطحی و به
لحاظ ادبی اغلب در سطح بسیار پائین، به عنوان آثار اصلی آن قدما تقدیم میشوند. در
مورد شاه قاسم انوار هم همین عمل زشت انجام گرفته و ترجمههای آزربایجان شوروی اشعار فارسی وی، به
عنوان اشعار تورکی شاه قاسم انوار به جامعه عرضه شده است.
٣-در نشر اشعار و ملمعات تورکی قاسم انوار در جمهوری آزربایجان، اغلاط و خطاهای بنیادین و بیشماری، در درجهی اول به سبب سنت نادرست و مضر آزربایجانسازی – آزربایجانیزه کردن - متون و آثار قدیمی و کلاسیک تورک، وجود دارد؛ که این نشرها را غیر قابل استفاده و بی ارزش میسازد. (برای نمونه به دو عکس ضمیمهی این نوشته مراجعه کنید).
پایان
لینکهای دانلود ١٣ نسخهی خطی دیوان قاسم انوار تبریزی
https://ia803005.us.archive.org/30/items/ktp2019-02-00323/ktp2019-02-00323.pdf
https://ia803004.us.archive.org/29/items/ktp2019-02-00290/ktp2019-02-00290.pdf
https://ia803004.us.archive.org/20/items/ktp2019-17-00896/ktp2019-17-00896.pdf
https://ia801004.us.archive.org/0/items/ktp2019-01-13672/ktp2019-01-13672.pdf
https://ia801001.us.archive.org/13/items/ktp2019-26-00380/ktp2019-26-00380.pdf
https://ia801000.us.archive.org/23/items/ktp2019-19-01145/ktp2019-19-01145.pdf
https://ia803006.us.archive.org/28/items/ktp2019-13-00059/ktp2019-13-00059.pdf
https://ia803007.us.archive.org/4/items/ktp2019-02-00317/ktp2019-02-00317.pdf
https://ia903005.us.archive.org/3/items/ktp2019-27-00727/ktp2019-27-00727.pdf
https://ia803001.us.archive.org/1/items/ktp2019-01-12040/ktp2019-01-12040.pdf
https://ia801003.us.archive.org/20/items/ktp2019-02-00294/ktp2019-02-00294.pdf
https://ia801009.us.archive.org/0/items/ktp2019-26-00535/ktp2019-26-00535.pdf
https://ia801004.us.archive.org/17/items/ktp2019-03-00288/ktp2019-03-00288.pdf
[1]
کلیات قاسم انوار، با تصحیح و مقابله و مقدمهی سعید نفیسی، از انتشارات کتابخانهی
سنائی، تهران، ناصر خسرو ١٣٣٧، چاپخانهی حیدری
[2]
وارلیق، خرداد-تیر –مرداد ١٣٦٨، سایی ٢-٧٣، عزیز دولت آبادی، اشعار و مقطعات تورکی
قاسم انوار؛ صص ٥١-٤٨
[3]
ابیات و عبارات ترکی در دیوان فارسی شاه قاسم انوار سرابی
No comments:
Post a Comment