Wednesday, January 20, 2016

الواح تورکی عبدالبهاء

الواح تورکی عبدالبهاء

مئهران باهارلی


عباس افندی (۱۸۴۴ تهران – ۱۹۲۱ عکّا) که در میان بهائیان به غصن اعظم و عبدالبهاء معروفیت دارد، ‌فرزند ارشد بنیان‌گذار بهائیت میرزا حسین‌علی نوری معروف به بهاءالله و سومین شخصیت محوری بهائیت است. بهاءالله‌ نوزده سال پیش از مرگ، وی را به مقام جانشین، مبیّن و مفسر بهائیت برگزید. عباس افندی که از سن ۹ ساله‌گی در تمامی تبعیدها همراه پدر بود، ٦٨ سال از عمر خود را در قلمروی عثمانلی (٥ سال و ٤ ماه در تورکیه -٥ سال ادیرنه، ٤ ماه استانبول-، سه سال در سفر اوروپا و آمریکا و بقیه را در سرزمین‌های عربی امپراتوری عثمانلی -١٠ سال در بغداد، ٥٠ سال در عکّا-) گذراند. بدین سبب علاوه بر زبان مادری خود فارسی، با زبان‌های تورکی و عربی نیز آشنا گشت.

آثار بی‌شمار عبدالبهاء که تاکنون فقط بخشی از آن‌ها استنساخ و منتشر شده‌اند مشتمل است بر کتاب‌ها، ادعیه، مناجات‌ها، الواح گوناگون در موضوعات خاص (بالغ بر ده‌ها هزار)، اشعار، خطابات عمومی، محاورات ثبت شده و مکاتبات شخصی (حدود ٢٧ هزار). تقریبا چهار پنجم از این آثار به زبان فارسی، بقیه به زبان عربی و تعدادی معدود به زبان تورکی است. از مناجات‌های منتشر شده‌ی عبدالبهاء نیمی به زبان فارسی و نیم دیگر به زبان عربی است. وی زبان عربی را اغلب زمانی که مخاطبش تمام دنیا و مطلب در ارتباط با جهان بود، ویا مخاطبین افراد تحصیل کرده‌ی ایرانی بودند استفاده می‌کرد. فارسی عبدالبهاء بیشتر خودمانی و عربی وی رسمی است.

تورکی‌نویسی عبدالبهاء


نوشته‌های تورکی عبدالبهاء در آثار تاکنون منتشر شده‌اش، عبارت‌اند از معدودی الواح خطاب به تورکان در آزربایجان (ایران و قفقاز)، مناجات، مکتوب‌ها به روشن‌فکران و محررین تورک (مانند سلیمان نظیف)، نامه به مقامات عثمانلی، و چند شعر تورکی به قلم وی. هم‌چنین در آرشیو فرانسه اسنادی به زبان تورکی از جمله یک نامه‌ی نوشته شده توسط عبدالبهاء خطاب به مقامات این کشور وجود دارد. در آثار عبدالبهاء تک‌بیت‌های نقل شده از دیگر شعرای تورک و عبارات تورکی گوناگون نیز به طور پراکنده یافت می‌شوند.  



عبدالبهاء در خطاب به تورکان عثمانلی و آزربایجان (ایران، قفقاز) فرقی بین آن‌ها نمی‌گذارد، همه را تورک و زبانشان را صرفا تورکی می‌نامد.

نثر تورکی عبدالبهاء قافیه‌دار و مسجع است. نوشته‌جات عبدالبهاء به تورکی بسیط مشترک (عثمانلی، آزربایجان، ایران) نگارش یافته‌اند. اما وی علی‌غم حاکم بودن بر زبان تورکی، به تورکی خالص نمی‌نویسد. دائره‌ی لغات وی بسیار، و دستور زبان و نحوه استفاده‌اش از آن گاهی اوقات، تحت تاثیر فارسی است. کاربرد کلمات و عبارات فارسی در نوشته‌های تورکی وی بیشتر از درجه‌ی معمول در تورکی عثمانلی آن دوره است. عبدالبهاء در نوشته‌های تورکی خود از عبارات تخصصی مذهبی و عرفانی اسلام و قرآن و کلمات مهجور عربی هم به وفور استفاده می‌کند. با این‌همه سبک تورکی وی مانند فارسی‌اش، آسان‌تر از سبک نسبتا پیچیده‌ و متعالی عربی او است.

در زیر پنج نوشته‌ی تورکی از عبدالبهاء را آورده‌ام. وی این‌ها را به شکل ع.ع. (عبدالبهاء عباس، عبده عباس) امضا کرده است. مناجات و لوح سیسان تماما تورکی و سه لوح دیگر بخشا تورکی‌اند. پسوندها و کلمات تورکی را با الفبای مودرن فونتیک تورکی، کلمات و عبارات عربی و فارسی را مطابق رسم الخط این زبان‌ها نوشتم. نام‌گزاری منشات از طرف اینجانب است. مئهران باهارلی

١-[ سیسان لوحو ]

احبّاء سیسان علیهم بهاءالله!

ائی بنیم یارلاریم و یاو‌رله‌ریم! خلوصِ محض و محبّتِ صرفه‌ده‌ن عبارت اولان نامه‌له‌ری، جان و یوره‌ییمه آشیری درجه‌ده تاثیر ائیله‌دی. هیجانِ وجدان و راحتِ دل و جان حاصل اولدو.

سیسان'داکی دوستان، هر بیری یارِ صادق، دوستِ موافق اولوپ، سببِ روح و ریحان‌دیر. و اونلاری جان و گؤنلوم سئوه‌ر. زیرا حقیقته رهبر و پیشِ نظر و درگاهِ احدیّته مقرّب، هر بیری بیر بویوک سرو‌ردیرله‌ر. اونلاری یاد ائتدیکجه، دیدارلاری تخطّر اولوندوقجا، خاطر روضه‌یِ رضوان اولور، باغِ جنان اولور، گلشنِ اسرار اولور، مشکوةِ انوار اولور. و ملکوتِ ابهی‌یا تضرّع و ابتهال اولونور، و یارانِ عزیزه الطافِ خفیه رجا اولونور.

ربّ`یم تایید ائده‌ر، توفیق ائده‌ر، تحسین ائده‌ر. هدایتِ کبرایی، موهبتِ عظمایی، سعادتِ دنیا و اخرایی تقدیر ائده‌ر. و غم و کدری فرح و سرور ایله تبدیل ائده‌ر. هر دم منیرِ ملکوتِ ابهی‌دان تایید دیله‌ریم، تبریر دیله‌ریم، تکریم دیله‌ریم، و احبّاءِ سیسان، عموما تکبیر ائده‌ریم و اشتیاقیمی تحریر ائده‌ریم.

و علیکم البهاء الابهی!

ع. ع.


٢-[ تورک‌جه مناجات ]

هو الابهی

ای یزدانِ مهربان!

قصوروم چوخ و عملِ مبرورم یوخ. گنه‌کارام، بدکردارام، غمگین‌ه‌م، بی‌تمکین‌ه‌م، بیچاره‌یه‌م، آواره‌یه‌م، گرفتارام، ستمکارام.

سن غفورسان، سن غیورسان، سن صبورسان، سن کاشفِ ظلامِ دیجورسان.

الهی فضل ائیله، لطف ائیله، کَرَم ائیله، رحمت ائیله، معامله ائیله، گؤنول‌له‌ری شاد ائیله، جان‌لاری آزاد ائیله، احسان مزداد ائیله!

ع. ع.            
                                                                                                                 

٣-[ آفرین اولسون تورک‌له‌ره! ]

هُو اللّه

"ای یارِ عزیز همیشه در خاطرِ عبدالبهائی، بلکه در محضر حاضر. تمثالِ تو در پیشِ بصر است و شمائلت در نظر. همواره از آستانِ جمالِ مبارک استدعایِ الطافِ بی‌پایان می‌شود، تا آن یارِ نیک‌خوی از پرتویِ عنایتِ دلبرِ دلجوی مشکاةِ انوار شود و مصباحِ اسرار گردد. یقین است که تأییداتِ غیبی و توفیقاتِ لاریبی پیاپی میرسد و انتشارِ انوارِ مهِ تابان در آن سامان می‌گردد. الحمدللّه آزربایجان جان یافته و آذری در دل افروخته. کلمة اللّه در انتشار است و دلبرِ موهب پروردگار بی‌پرده و حجاب یارانِ روحانی عبدالبهآء با رخی نورانی و موهبتی آسمانی و فیضی سبحانی و قوّتی ربّانی مؤیدند. جمیع را از قبلِ من با نهایتِ شوق و مهربانی تحیتِ ابدعِ ابهی ابلاغ دارید. همیشه منتظرِ آنم که خبرهایِ پر سُرور از آن اقلیم برسد. که الحمدلله بفیضِ ملکوتِ ابهی جنّت النّعیم شده.

و بیارانِ تورکِ من این پیامِ تورکیِ من برسان!:"

عزیز یارانیم و معزّز یاورانیم!

دلبرِ آفاقِ جمالِ ابهی، انجمنِ عالم‌ده کشفِ حجاب و رفعِ نقاب ائده‌ره‌ک گون گیبی دوغوپ، پارلاق پارلاق جلوه‌یِ جمال بویورموش‌دور. گؤزله‌ری آچیق، دیده‌له‌ری بینا اولان زیره‌ک و ذکی تورک‌له‌ر یوزله‌ری گولوپ، گؤزله‌ری پارلاییپ، واله و حیران قالمیش‌لاردیر. عشق اولسون اونلارا! آفرین اولسون او دانا و بینا تورک‌له‌ره!

آنجاق بیر تاخیم خفّاش‌صفت سفله‌له‌ر گؤزله‌ری‌نی یوموپ ظلمات‌دا مستغرق اولماق‌لا برابر؛ هانی انوار، هانی اسرار، هانی آثار دییورلار و کور اولدوقلاری‌نی اعلان ائدیرله‌ر. آچیق گؤزله‌ره مبارک گون دوغونجا، او گون پرشگون‌دور. حقیقت رهنمون‌دور، تسلّیِ قلب محزون‌دور. امّا گؤرمه‌ک‌ده‌ن محروم اوغورسوز مجنون بیر انسان محزون اولور، و هلاکت قویویا یوزو قویو سرنگون اولور، دلخون اولور، زار و زبون اولور.

حضرتِ بی‌چونا شُکْر ائتمه‌لی، ثنا ائتمه‌لی، ستایش ائتمه‌لی. زیرا بیزی قبول ائیله‌دی و مسرور ائیله‌دی و درگاهِ احدیتینه بنده‌گانِ مخصوص ائیله‌دی.

و علیکم البهآء الأبهی!  

ع.‌ع.


٤-[ بولوت آغلادی ]

هوالابهی

ای بیزیم یارانیمیز، و دوستانِ جانیمیز، جانانیمیز!

شمسِ حقیقت افقِ احدیت‌ده‌ن دوغدو، یئر تابان اولدو، گؤک رخشان اولدو. نسیمِ عنبرِ شمیم اسدی. مشامِ روحانیانی گلشنِ راز ائیله‌دی، و گلبنِ اسرار ائیله‌دی، و چمن‌زاری گلزار ائیله‌دی. گول‌له‌ر آچیلدی، بولبول‌له‌ر ترنّمه باشلادی. صحنِ چمن فیضِ ذوالمنن ایله مزیّن اولدو، و فضایِ رضوان اولدو. گول گولدو، بولوت آغلادی. کبک قهقهه باش‌لادی، قوش‌لار شکرانه‌یِ فضلِ حق‌له نغمه و ترانه‌یه آغاز ائیله‌دی که:

"باز آمد آن مغنّی، با چنگ ساز کرده
دروازه‌یِ بلا را، بر خلق باز کرده
بازارِ یوسفان را، از حُسْن برشکسته
دکّانِ شکّران را، یک یک فراز کرده
خود کشته عاشقان را، در خونشان نشانده
وانگاه بر جنازه یک یک نماز کرده
تا حلقه‌هایِ زلفش حلق کراست روزی
ما از برون حلقه گردن دراز کرده"

بو جامِ الهی، عهد و پیمانِ رحمانی‌ده ثابت و راسخ اولان‌لارا مخصوص‌دور.

ع.ع.


٥-[ جانیم یارانی‌نا قربان اولسون! ]

هو الله

"ای نهالِ باغِ الهی!

گویند که در چمنستانِ حقیقت سروِ بالائی، و در جویبارِ عنایت نهالِ بی‌همال. در حدیقه‌یِ توحید بلبلِ خوش الحانی. و در مدینه‌یِ تجرید شهریاری، در نهایتِ قوّت و حشمتِ بی‌پایان. من نیز چنین خواهم. و چنین جویم که جمالِ ابهی موفّق نماید، مویّد نماید.

رب اغرس هذا القضیب الرطیب فی ریاض التافک. واسقهمن حیاض احسانک. و انبته نباتاً حسناً بفضلک و جودک. انّک انت المقتدر القدیر".

ای بنده‌یِ حقّ جمالِ قدم و اسمِ اعظم، آفتابِ حقیقیِ جهانِ احدیت! جانیم یارانینا قربان اولسون!

فیضی شامل‌دیر و لطفی کامل‌دیر، رحمتی عامّ‌دیر، مرحمتی خاصّ‌دیر. افاضه ائده‌ر، اغاثه ائده‌ر، اراده ائده‌ر، قطره‌یی دریا ائده‌ر، ذرّه‌یی شمس سما ائده‌ر، جاهلی عالم ائده‌ر، کاهلی عامل ائده‌ر.

توجّه ائتمه‌لی، توسّل ائتمه‌لی، تشبّث ائتمه‌لی، تمسّک ائتمه‌لی.

هر آرزو حاصل اولور، هر بعید واصل اولور، هر تشنه سیراب اولور، هر خسته شفایاب اولور، هر سال‌خورده جوان اولور، هر مرده جان بولور.

ع. ع.

لغت‌نامه

اوغورسوز (ت): بدشگون
ائده‌ریم (ت): ائده‌ره‌م، می‌کنم
آشیری (ت): بسیار زیاد، مفرط
بنیم (ت): منیم، مال من
بویوک (ت): بؤیوک، بزرگ
تاخیم (ت): دسته، گروه
دیله‌ریم (ت): دیله‌ره‌م، آرزو می‌کنم
گؤنلوم (ت): گؤیلوم، کؤنلوم، دلم
گیبی (ت): کیمی، مانند
یوره‌ییمه (ت): اوره‌ییمه، به قلبم
یوز (ت): اوز، رو
یوزو قویو (ت): اوزو قویولو،
-یی (ت): -نی، را

ابتهال: تضرع
ابهی: روشن‌تر، زیباتر، نیکوتر
اغاثه: به فریاد رسیدن، کومک کردن و یاری دادن
بهاء: خوبی و حسن، زیبایی، نیکویی، زینت و آرایش
تبریر: توجیه
دیجور: سیاه و تاریک
ذوالمنن: صاحب عطاها و احسان‌ها
روح و ریحان: استراحت و رزق
سفله: پست، فرومایه، ناکس
ظلام: تاریکی اول شب
مبرور: مرحوم، آمرزیده
مزداد: افزون، متزاید
مشکوة: چراغ‌دان
نعت: مدح ستایش

برای مطالعه‌ی بیشتر:

دولت قاجار و سرکوب جنبش بابی

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_84.html

رهبران دینی بهائی و تورکی‌نویسی

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post.html

شعر تورکی اعلانیه‌ی بابیان ازلی در بشارت خروج میرزا یحیی صبح ازل و فتح استانبول توسط او

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/01/blog-post_10.html

الواح تورکی عبدالبهاء

http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_20.html

یک تفسیر تورکی کوتاه از عبدالبهاء و تنبیه روحانیون تورک شیعی امامی

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/01/blog-post_2.html

مکتوبی تورکی از عباس افندی عبدالبهاء غُصْنِ اعظم

http://sozumuz1.blogspot.com/2019/08/blog-post_5.html

چهار شعر تورکی از عباس افندی عبدالبهاء غُصْنِ اعظم

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_27.html

نمونه‌هایی از تورکیات نسیم نجفی اقدم

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_95.html

یاشیل نسیم- نسیم نجفی اقدم

http://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_9.html
منابع:

١-کتاب‌خانه‌ی مراجع و آثار بهائی، آثار حضرت عبدالبهاء
٢-تورک‌جه مناجات: مجموعه‌ی مناجاتها حضرت عبدالبهاء، ص ٣٩٧
٣-بولوت آغلادی: آثار بهائی جلد ٢‏، ص ۴۱۶ (صاحب اثر: دكتر وحید رأفتی، ناشر: انتشارات مؤسسه‌ی معارف بهائی، كانادا).
٤-جانیم یارانی‌نا قربان اولسون: مكاتیب حضرت عبدالبهاء - جلد ۶، ص ۲۲۶  (صاحب اثر: حضرت عبدالبهاء، ناشر: موسسه ملی مطبوعات امری – ایران)
٥-آفرین تورک‌له‌ره: مكاتیب حضرت عبدالبهاء - جلد ٨، ص ۲۰۴-٢٠٥ (صاحب اثر: حضرت عبدالبهاء، ناشر: موسسه‌ی ملی مطبوعات امری - ایران)
٦-سیسان لوحو: اینترنت

No comments:

Post a Comment