آزربایجان دیگر چه صیغهای است؟
مئهران
باهارلی
Tuesday,
December 07, 2010
نوت: این نوشته ترکیب و بسط چند کامنت است که آنها را در جواب به اعتراضات
تعدادی پانایرانیست خجالتی، آزربایجانگرای ایرانگرا و آزربایجانگرای
استالینیست (عبا. جوا.، مرت. نگا.، سیر. مدد.، علی. اصغ.، ...) به املای «آزربایجان» نوشته
بودم. تیتر کنایهدار این مقاله «آزربایجان دیگر چه صیغهای است؟» را هم از نوشتهی
اعتراضی یکی از این افراد به فورم «آزربایجان» گرفتهام. مئهران باهارلی
سؤزوموز
این روزها کلمهی جدیدی به دائرهی لغات فارسی افزوده شده است: «آزربایجان». منابع فارس، نام آزربایجان را به شکل «آذربایجان»، و بسیاری از منابع تورک این نام را در زبان فارسی به شکل «آزربایجان» و به زبان تورکی مطابق با الفبای فونتیک تورکی - عربی به شکل «آزهربایجان» مینویسند. گروه نخست (به درستی) معتقد به ایرانیک - پارسی بودن ریشهی این نام و شماری از منسوبین گروه دوم (به اشتباه) معتقد به تورکی بودن آنند. علاوه بر نگارش، تلفظ نام آزربایجان به دو زبان تورکی و فارسی نیز متفاوت است. حرف اول این نام به زبان تورکی که در آن صدای «آ»ی ممدود و یا بلند وجود ندارد، با الف کوتاه؛ و بر عکس به زبان فارسی که دارای صدای الف کوتاه نیست، با «آ»ی بلند و یا ممدود ادا میشود. در نحوهی نگارش نام آزربایجان به انگلیسی هم بین قومیتگرایان فارس و نهادهای دولتی ایران از یک سو و تورکان از طرف دیگر تفاوت وجود دارد. گروه اول نام آزربایجان را، بویژه هنگام اشاره به جنوب آزربایجان در ایران به اشکال گوناگونی مانند Azarbaidjan و Azarbaijan، اما تورکان و جمهوری آزربایجان آن را به شکل استاندارد Azerbaijanبکار میبرند.
عدهای که از دیدن فورم «آزربایجان» در متون فارسی شگفتزده و ناخشنوداند، بویژه دو گروه پانایرانیستها و آزربایجانگرایان (ایرانگرا و استالینیست) اعتراض میکنند که زبان فارسی تنها زبان رسمی کشور در حال حاضر است و در این زبان کلمهای به شکل «آزربایجان» وجود ندارد. بنابر این در هر دو زبان فارسی و تورکی صرفا فورم «آذربایجان» صحیح است و نباید نام این سرزمین را در فارسی «آزربایجان» و در تورکی «آزهربایجان» نگاشت. با اینهمه، کاربرد «آزربایجان» در زبان فارسی و فورم فونتیک «آزهربایجان» در زبان تورکی به طور تصاعدی در حال افزایش است. دلیل این امر چیست؟ این امر در ارتباط با عوامل زیر است:
الف-
مودرنیزاسیون الفباء و فونتیکسازی املاء تورکی، و کوشش برای رها ساختن آنها از
تسلط و حاکمیت الفباء و املاء فارسی
ب-استانداردسازی
نگارش نامهای تورکی و ضرورت ثبت صحیح آنها در هر دو زبان تورکی و فارسی
ج-
رشد شعور ملی و روند ملتشوندهگی
تورکزبانان ساکن در ایران و تورکایلی، تاکید بر هویت تورکی و تعلق این دو به دنیای
تورکیک با کاربرد املاهای مغایر با فورم فارسی آذربایجان
د-
سمبولیسم سیاسی؛ انعکاس خصوصیات ضد استعماری، علمی و مودرنیست حاکم بر حرکت ملی دموکراتیک
تورک معاصر از طریق نفوذ دادن «آزربایجان» در متون فارسی و «آزهربایجان» در متون
تورکی به جای «آذربایجان» در هر دو.
لازم به یادآوری است از آنجائی که در جمهوری اسلامی ایران هنوز هیچ زبانی به جز زبان گروه ملی اقلیت فارس زبانی رسمی و دولتی نیست، مسالهی نگارش و استانداردیزاسیون کلمهی «آزربایجان» و دیگر کلمات و نامهای مطرح و مهم در فرهنگ و تاریخ تورک، بر عکس روال معمول در جهان متمدن، نه در سطح رسمی و آزادانه و توسط نهادهای آکادمیک و مراکز دولتی مسئول مربوطه مانند «فرهنگستان زبان تورکی» (که از تاسیس آن در ایران جلوگیری میشود)، بلکه مجبورا در سطح کاربردها و ترجیحهای فردی روشنفکران و ادبا و فرهنگیان تورک به پیش رانده میشود.
در گذشته نیز فورم آزربایجان بکار رفته است
بر خلاف مشهور، کاربرد املای «آزربایجان» با «زا» بدعتی جدید نبوده و در گذشته نیز در زبانهای فارسی، تورکی (آزربایجان، آزاربایجان)، عربی (أزربيجان، ازربيجان)، اوردو (آزربائیجان)، اویغوری (ئەزەربەيجان)، کوردی (ئازهربایجان) و .... بکار رفته است. هر چند اگر املای «آزربایجان» با «زا» سابقا هم بکار نرفته بود، باز در اصل مطلب فرقی نمیکرد و به دلائلی که در ذیل خواهد آمد، امروز حفظ هویت مستقل زبان تورکی و منافع ملی ملت تورک، عدم کاربرد املای «آذربایجان» و در عوض استفاده از املای «آزربایجان» در متون فارسی و «آزهربایجان» در متون تورکی را ضروری میسازد.
چند نمونه از کاربرد فورم «آزربایجان» با «زا» در گذشته که در این نوشته هم عرضه شدهاند:
الف- در متون عربی: در گذشته فورم «آزربیجان» با «زا»، هرچند به تواتر کمتر از «آذربیجان» بکار رفته و امروز نیز – حتی در محیط مجازی - بکار میرود.
ب-در متون تورکی: موارد بی شماری از کاربرد فورم «آزربایجان» حتی «آزری» با
«زا» به جای آذربایجان و آذری با «ذال» در کتب و نشریات و نقشههای قدیمی تورک عثمانلی
و قفقازی و تورکستانی (آسیای میانهای) و .... و یا تالیف شده در آن مناطق موجود
است. میتوان گفت در گذشته در متون تورکی املای «آزربایجان» قاعده و املای
«آذربایجان» استثناء بود. مانند:
-«نقشهی
کاتب چلبی» - ١٧٣٢ میلادی، متن «کتاب لغات تاریخیه و جغرافیه» به تورکی عثمانلی
١٨٨١ میلادی نوشتهی احمد رفعت افندی، «نقشهی لوایات المملکه العثمانیه» - ١٨٩٣ میلادی
به زبان عربی چاپ بیروت، ...
-در
قفقاز در دورهی جمهوری خلق آزربایجان (مساوات) و در اوائل دورهی کومونیستی
(جمهوری سوسیالیستی آزربایجان)، فورم «آزربایجان» در اسناد رسمی به زبان تورکی، از
جمله در تمبرها و خریطهها استعمال شده است.
-فورم آزربایجان با «زا» در دورهی قاجار، از جمله در کتب و اسناد دولتی و نشریات تورکی دورهی مشروطیت و ... در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیست بکار رفته است. به عنوان مثال در مجلهی فیوضات شماره ١١.
ج-در متون فارسی: در نوشتههای فارسی باقیمانده از دولتهای قیزیلباش (صفوی) و افشار، از جمله در مکتوبات رسمی و دولتی نادرشاه افشار به سلطان عثمانلی، همچنین بعضی از کتب و اسناد رسمی و غیر رسمی دورهی قاجاریه نیز فورم «آزربایجان» با «زا» بکار رفته است.
با توجه به این که از یک طرف فورم «آزربایجان» با «زا» اغلب توسط تورکها (در ایران مانند نادرشاه، در عثمانلی در کتب و نقشهها و نشریهها، در قفقاز و جمهوری آزربایجان مانند دورهی مساوات و سالهای اول نظام شوروی، ....) بکار رفته، و از سوی دیگر فارسها اکثرا فورم «آذربایجان» با «ذال» را بکار برده و میبرند، میتوان گفت که فورم «آزربایجان» نسب و خصلتی تورک، و فورم «آذربایجان» نسب و خصلتی فارس دارد.
منطق کاربرد فورم «آزربایجان» با «زا» در متون فارسی
١-حرف «ذ» که در گذشته در زبانهای تاجیکی – دری - فارسی وجود داشت و در بعضی کلمات تاجیکی – دری - فارسی به کار میرفت، «ذال معجمه» و یا «ذال معجم» نامیده میشد. ذال معجمه در آغاز – اگرچه نه عینا - اما شبیه به حرف «ذ» عربی تلفظ میگردید و صرفا پس از حروف صدادار بکار میرفت. اما در فارسی معاصر تلفظ «ذ» و «ز» یکی است و صدای خاص «ذ» دیگر وجود ندارد. به موازات این تطور آوائی، کاربرد حرف «ذ» و یا ذال معجمه در نگارش کلمات فارسی، مخصوصا با حاکمیت موغولان متروک شده است. اینکه چند کلمه در زبان فارسی هنوز با «ذ» نوشته میشوند اغلب به منظور جلوگیری از اشتباه و یکی شمردن بعضی کلمات شبیه به هم، اما دارای معنای متفاوت است. مانند دو کلمهی «گذار» (گذاشتن و گذشتن) و «گزار» (ادا کردن و انجام دادن). در یکی دو کلمه نیز استعمال ذال معجمه معلول سنتگرائی («کاغذ») و یا تاکید بر ریشهی ایرانیک کلمه («آذربایجان») است. اما کلمهی «آزربایجان» مشابه و معنی اشتباه برانگیزی در زبان فارسی (و تورکی) ندارد و بدین سبب ضرورتی برای حفظ «ذ» و یا ذال معجمه در آن موجود نیست، حتی حذف «ذ» در نام آزربایجان کاملا در راستای تطور تاریخی و طبیعی زبان و املاء فارسی و لازمهی آن است.
٢-در املاء فارسی معاصر علی القاعده حروف صامت مختص کلمات عربی (ث، ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، ع) در کلماتی که ریشهی غیر عربی (فارسی، تورکی، اوروپائی و ...) دارند به کار برده نمیشوند و اگر در گذشته مرسوم بودهاند نیز، متروک میگردند. این روند همزمان با جنبش مشروطه که با هدف تبارز هویت فارسی تغییراتی ریشهای در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آورد شتاب گرفت و پس از تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تاکید آن بر استقلال املاء فارسی از زبانهای عربی و تورکی، کاملا تثبیت و همهگانی شد. در نتیجه امروزه فورمهائی مانند طهران، طالش، طپش، اطاق، اطریش ... با «طا» در املاء فارسی منسوخ شدهاند و به جای آنها به ترتیب فورمهای تهران، تالش، تپش، اتاق، اتریش ... با «تا» رواج یافته است (اما کلمات با ریشهی عربی طریق، جاذبه، صمد، حوری، مضر، ظاهر، معلول، اثر، ... با حروف «طا» و «ذال» و «حا» و «ضاد» و «صاد» و «ظا» و «عین» و «ثا» عربی کماکان حفظ شدهاند). موارد نادر استفاده از این حروف خاص عربی برای جلوگیری از اشتباه نمودن کلمات همآوا مانند «صد» فارسی و «سد» عربی است. از آنجائی که نام «آزربایجان» ریشهی عربی ندارد، بنا به قاعدهی فوق در زبان فارسی املای« آزربایجان» با «زا» صحیح و املای «آذربایجان» با «ذال» نادرست است. نتیجتا نوشتن «آزربایجان» به جای «آذربایجان» در زبان فارسی، حتی اگر این نام ریشهی تورکی داشته باشد، به همان دلیل درست و با همان منطق ضروری است که نوشتن «تهران» به جای «طهران» و «اتاق» به جای «اطاق». لزومی به قائل شدن استثناء و رفتار دوگانه در مورد «آزربایجان» نیست.
٣- کاربرد «ذال معجمه» در نوشتن «آذربایجان» از طرف برخی از اشخاص و مراکز و از جمله ناسیونالیستهای فارس و نهادهای رسمی دولتین پهلوی و جمهوری اسلامی، به منظور تاکید بر پارسی - ایرانیک بودن ریشهی این نام و نفی هویت تورکی آن است. چنانچه گفته شد در برخی از زبانهای ایرانیک باستانی و معاصر حرف «ذ» موسوم به «ذال معجمه» وجود داشت و در شماری از کلمات بکار میرفت، از جمله در کلمهی «آذر» که در ریشهشناسی ایرانیک نام آزربایجان نیز مطرح شده و به معنای «آتش» در پارسی باستان است. بر این اساس، اشخاص و مراکز مذکور با اصرار بر بکار بردن فورم آذربایجان، به درستی بر ریشه و هویت ایرانیک این نام تاکید میکنند و همزمان به طور ضمنی ریشه و هویت تورکی آن را نفی مینمایند.
٤- نام حرف «ذ» در کلمهی «آذربایجان» هم، یعنی «ذال مُعْجَم» نشان از فارسیت و «عجمیت» – مُعَجَّم (به معنی فارسیزه شده) دارد. از طرف دیگر طرد و ترک ذال معجم و جایگزینی آن با «زا» که در دورهی حاکمیت موغولان و تورکان بعد از آنها حادث شد، نشان از «تورکیت» دارد.
٥- همهی کسانی که فورم «آزربایجان» با «زا» را بکار میبرند، مانند راقم این سطور، این نام را دارای ریشهی تورکی نمیدانند، اما عدهای – به اشتباه - نام آزربایجان را دارای منشاء تورکی، از جمله برگرفته از نام برخی از اقوام تورکیک باستان مانند آز – آس، آزر، قاسر، یازر، خزر، .... میدانند. از قدما نیز افرادی مانند مولف برهان قاطع، با یک ریشهشناسی دیگر مردمی، آزربایجان را اسمی با منشاء تورکی دانستهاند (برای خواندن مقالهای مفصل در باره تئوریها و ادعاهای نادرست مبنی بر تورکی منشاء بودن نام آزربایجان - که اینجانب بدانها اعتقادی ندارم، به مقالهی «آذربایجان پارسی و آزربایجان تورکی»- حمید دباغی مراجعه کنید). اغلب تورکیانگاران نام آزربایجان، در حال حاضر آن را با «زا» مینویسند. همانگونه که کاربرد فورم «آذربایجان» از سوی عدهای تاکید بر ریشهی ایرانیک و پارسی این نام است، کاربرد فورم آزربایجان از سوی این گروه از تورکیانگاران این نام نیز (و نه همهی کسانی که فورم آزربایجان را بکار میبرند)، تاکید بر ریشهی غیر ایرانیک و غیر پارسی این نام است. این دسته از تورکیانگاران نام آزربایجان، با اجتناب از املای رایج آذربایجان در زبان فارسی و با عدم کاربرد ذال معجمهی خاص فارسی، هویت پارسی و ایرانیک مورد ادعائی آزربایجان و دیدگاه دولتی - رسمی و ناسیونالیستی فارسی در بارهی آن را نفی میکنند (با این وصف، استفادهی مصرانه از املای آذربایجان با «ذال» عجمی و یا فارسی توسط قسمت اندکی از تورکیانگاران نام آزربایجان که آن را منسوب به اقوام تورکیک باستان میدانند، غیر قابل توضیح است. شایسته میبود که این دستهی تورکیانگار ریشهی نام آزربایجان هم برای رها ساختن خودشان از تناقضگویی و تناقضکاری، اقلا در زبان فارسی به جای «آذربایجان» فورم «آزربایجان» را بکار برند).
٦-ثبت و نگارش صحیح و فونتیک نامهای خاص، اماکن جوغرافیائی و سرزمینها و شهرها و روستاها و کوهها و رودخانهها، شخصیتهای تاریخی و اقوام و دول و سلسلهها و خاندانها و ایلات و ... و بویژه آنهائی که ریشهی تورکی داشته و یا به نحوی با ملت تورک و سرزمین تورکایلی و تاریخ آنها در ارتباطند، برای استانداردسازی املای آنها و نیز جلوگیری از ریشهشناسیها و هویتتراشیهای نادرست و ضد تورک ضروری است. به همین سبب علی رغم آن که در قدیم به عنوان مثال «طغرل» نوشته میشد، امروز بر اساس خط – الفباء - املاء مودرن و با ریشهشناسیهای صحیح فورم «توغرول» بکار میرود.
دو روند درهم تنیدهی مودرنتیه و ملتشوندهگی
١- روند مودرنتیه از بسیاری از جهات با زبان در ارتباط است. منظور از مودرنتیه در زبان، نوعی آگاهی و شعور و بازنگری زبان در عصر کاپیتالیسم و همگام با ملتشوندهگی متکلمین آن زبان است که از جمله منجر به ایجاد ترمینولوژی و ابزارهای مودرن از جمله الفبای ملی (نه لزوما تغییر الفباء)، اورتوگرافی ملی، دستور زبان و دائرهی لغات فراگیر ملی، ادبیات مودرن و ملی جامع و شامل … شود. از این منظر تغییر در املاء کلمات فارسی در دورهی مشروطه و بعد از آن، روندی موازی و همسو با روند مودرنیته و ملتشوندهگی فارسزبانان ساکن در ایران بود. در مورد تورکان ساکن در ایران و تورکایلی نیز با ورود آنها به عصر مودرنیتهی خود و به موازات روند شتابان ملتشوندهگیشان؛ خط، الفباء، املاء، گرامر، دائرهی لغات و ادبیات فراگیر ملی و مودرن تورکی، با همت جوانان و نخبهگان و فرهنگیان تورکینویس و تورکیاندیش، در حال قوام و تثبیت شدن است.
٢-تکامل خط عربی - تورکی (همزمان با گسترش الفبای لاتین - تورکی)، حرکت به سوی املاء فونتیک - اورتوگرافی منطقی و بدون تناقض و صرفا بر اساس قوانین داخلی زبان تورکی، ثبت یکسان اسامی شخصی و جوغرافیائی معاصر و تاریخی در متون تورکی و فارسی بر اساس الفباء و املای فونتیک و منحصرا با کاربرد حروفی که در الفبای عربی - تورکی موجودند («ذال» در میان آنها نیست)، ... از مصادیق عمدهی روند ملتشوندهگی در جامعهی تورکزبان ساکن در ایران و نتیجهی طبیعی ورود این گروه به ذهنیت و عصر مودرنتیه است. به عبارت دیگر و در رابطه با بحث حاضر، کاربرد املای «آزربایجان» در متون فارسی از طرف تورکزبانان ساکن در ایران، همسو با روند مودرنیته و ملتشوندهگی آنها و نتیجتا فورم صحیح ثبت این نام است.
٣- تحمیل رسم الخط فارسی مانند تحمیل خود زبان فارسی، نقشی اساسی در تسریع آسیمیلاسیون ملی و متوقف کردن روند ملتشوندهگی وی دارد. کاربرد فورم «آزربایجان» در متون فارسی و «آزهربایجان» در متون تورکی، در راستای رهائی ملت تورک از وابستهگی به رسم الخط فارسی هم است، زیرا به تبارز هویت ملی - اتنیکی ملت تورک از ملت فارس یاری میرساند. به همین دلیل است که دولت ایران به کتب و نشریاتی که کلمات را با املای فونتیک تورکی بکار میبرند، مجوز چاپ و انتشار نمیدهد و صدور اجازه و انتشار این کتب را به تغییر املای کلمات طبق رسم الخط فارسی مشروط میسازد.
٤- نگارش نام آزربایجان از طرف تورکها با رسم الخط زبان فارسی و به شکل آذربایجان میتواند به شکل بیاعتنائی به فونتیک زبان تورکی، بیهویتی، ناخودآگاهی ملی و بیاحترامی به خود و حتی میل به تشابه با فارسها – تفرّس و فارسزدهگی تعبیر و تفسیر شود. از سوی دیگر کاربرد فورمهای آزربایجان در فارسی و آزهربایجان در تورکی از طرف تورکها، باعث ایجاد نوعی همبستهگی داخلی و خودآگاهی ملی در میان تورکان ساکن در تورکایلی و دیگر مناطق ملی تورک در ایران میگردد.
٥-کسانی که با نگارش «آزربایجان» به جای «آذربایجان» در زبان فارسی و یا تورکیزه کردن آن مخالفاند میبایست به این سوال ساده پاسخ دهند: دلیل آنکه ایشان فارسیزه کردن کلماتی مانند طهران به تهران را موجه، معقول، طبیعی و حتی بهتر میشمارند، اما با تورکیزه کردن کلمات حتی در متون تورکی مخالفت میکنند چیست؟ آیا این استاندارد دوگانه میتواند مربوط به مرکز و محور قرار دادن زبان فارسی و یا نوعی فارسیزدهگی، تورکستیزی و عربستیزی پنهان موروثی در میان روشنفکران فارس و تورکان فارسگرا و نیز مخالفت با روند مودرنتیه در زبان و املاء تورکی و روند ملتشوندهگی تورکان ساکن در ایران و تورکایلی باشد؟
محافظهکاری بازدارنده و سنتگرائی نامعقول
١-بعضی از افراد استدلال میکنند که فورم «آزربایجان» در آثار تورکی و یا فارسی نظامی و دیگر قدما بکار نرفته و از این رو غلط است. در پاسخ باید گفت:
اولا همانگونه که نشان داده شد، فورم «آزربایجان» در گذشته نیز در هر سه زبان عربی، تورکی و فارسی بکار رفته است. عدم کاربرد فورم «آزربایجان» در آثار نظامی و غیره را نمیتوان و نباید به همهی آثار قدما تعمیم داد.
دوما بحث بر سر اورتوگرافی مودرن و معاصر زبانهای تورکی و فارسی است و نه املاء سنتی دری - تاجیکی در یک هزار سال پیش که آن بزرگان بدان نوشتهاند. زمانی بود که حروف پ و ژ و چ و گ .... نیز در متون فارسی و تورکی بکار نمیرفت و به جای آنها از حروف ب و ز و ج و ک و ... استفاده میشد. اما به مرور زمان الفباء و خط متکاملتر گردید و در نگارش کلمات نیز بازنگری شد.
سوما خط و املاء و ... اموری قراردادی و درستی و نادرستی در این زمینهها مفاهیمی نسبیاند. فورمی که در گذشته صحیح شمرده میشد میتواند امروز نادرست، و فورمی که در گذشته نادرست شمرده میشد میتواند امروز صحیح شمرده شود.
چهارما مسالهی تطور املاء و طرد حروف خاص عربی از املا امری زائیدهی مودرنیتهی تورکی و ملتشوندهگی تورکزبانان ساکن در ایران و تورکایلی است. در زمان نظامی نه از مودرنیته، نه از روند ملتشوندهگی و طبیعتا نه از املاء و زبان ملی تورکی خبری بود. سخت است که بتوان مودرنیتهی تورک را با سیر و سیاحت در کتب قدیمی فارسی – دری - تاجیکی پیدا نمود.
٢-عدهای میگویند فورم «آزربایجان» در انطباق با «اورتوگرافی ملی زبان تورکی در ایران» قرن بیستم نیست. در پاسخ باید گفت مودرنیته، ملتشوندهگی، تشکل و تطور و تکامل زبان و تشکل «الفبا و اورتوگرافی ملی» و … ماهیت دینامیک - متغیر، حرکتی و روندی دارند. اینها اموری خلق الساعه و دفعتا نبوده، مرحله به مرحله و در طول زمان به آرامی شکل گرفته پختهتر و کاملتر میشوند. حرکت به سوی اورتوگرافی ملی و فونتیک زبان تورکی با خط عربی - تورکی هم در دههی اخیر شتاب گرفته و منجر به دو سمینار و مصوبات اورتوگرافی در تهران و پس از آن فورم کاملتر و فونتیکتر «سؤزوموز یازیمی» شده است. اما هنوز صحبت از «اورتوگرافی (و فونتیک) ملی» زبان تورکی در ایران» چندان بجا نیست. پروندهی تصحیح و تشکل و تثبیت الفباء و اورتوگرافی ملی تورکی در ایران پروندهای تازه گشوده شده است و هنوز زمان بستن آن نرسیده است.
٣-نمونههایی مانند «معاصیر ادبی آذری دیلی» (زهتابی) و «لغتنامهی آذربایجانی-فارسی» (پیفون)، که در آنها حرف «ذ» و یا ذال معجمه بکار رفته در همین رابطه قابل توضیحاند. آنها تجربیاتی آغازین هستند و نه نهایی. خود کاربرد «آذری» و «آذربایجانی» در نامیدن زبان تورکی و ملت تورک (به جای تورک و تورکی) در نام دو کتاب مذکور، نشان میدهد که آنها متاثر از ذهنیت و ملتسازیهای استعماری ضد تورک دولتین پهلوی و شوروی و دیگر اغیار بودهاند. البته کاربرد این ترمینولوژی نادرست به هیچ وجه به معنای آن نیست که نویسندهگان و مولفین آن کتب و بکار برندهگان اورتوگرافی و ترمینولوژی فارسی و عربی و فورم آذربایجان در گذشته لزوما مجرم بودند. بر عکس، آنها نماینده و آئینهی مرحلهای ابتدائی از روند ملتشوندهگی ملت تورک هستند و استفادهشان از ترمینولوژیهای گوناگون استعماری برای نامیدن زبان و ملت ما، عاملی تعیین کننده در ایجاد آگاهی ملت تورک بر ماهیت ضد تورک اینگونه نامگذاریها و تاکید بر نام و هویت ملیمان «تورک» بوده است. همچنین تجارب موفق و ناموفق آنها در عرصه ی الفباء و املاء و گرامر و واژه گان و زبان معیار و ...، نقشی تاریخی در تشکل و اصلاح و تکامل الفباء - املاء فونتیک امروزی و گرامر ملی و مودرن و زبان معیار تورکی، از جمله رسیدن ما به فورم «آزربایجان» با «زا» در متون فارسی (و «آزهربایجان» در متون تورکی) داشته است.
کارکردهای سمبولیک املاء «آزربایجان» در متون فارسی
اصرار تورکها بر کاربرد فورم «آزربایجان» در متون فارسی، حاوی پیامهای متعدد و دارای کارکردهای سمبولیک مهمی است. تورکها با این کاربرد، به زبان بیزبانی به دولت و همکشوریهای فارس میگویند: «در همه چیزمان دخالت میکنید، اختیارمان را از ما سلب کردهاید، تاریخمان را تحریف میکنید، اسامی تورکی را تغییر میدهید، همه چیز را فارسی میخواهید. لااقل اجازه دهید اسم سرزمین محبوبمان را به خط و زبان خودمان بنویسیم»:
١- املای «آزربایجان» با «زا» اعتراض به تحریف تاریخ، زبان و فرهنگ تورک و هویتتراشیهای استعماری و عکس العملی در مقابل دیدگاههای پانایرانیستها، آریائیستها، آزربایجانگرایان پانایرانیست و آزربایجانگرایان استالینیست و آنهائی که با فرهنگ و هویت ملی تورکها خصومت دارند است. تورکها «آزربایجان» را به عنوان ابزار و سمبولی برای مقاومت منفی و مبارزهی مدنی بر علیه تورکستیزی رسمی و دولتی و سیاست راهبردی حذف و انکار زبان و فرهنگ و هویت تورک در ایران بکار میبرند.
٢-تورکها با املای «آزربایجان» در متون فارسی، دولت ایران و ملت همسایهی فارس را مجبور به آشنا شدن با، خو گرفتن به و شناختن زبان، الفباء و رسم الخط، املاء و هویت مستقل و متشخص تورکی خود میکنند؛ اموری که ایشان تاکنون از قبول وجود آنها مصرانه سرباز زدهاند.
٣- ترجیح و کاربرد املای «آزربایجان» و اجتناب از کاربرد ذال معجمه در نگارش آن در متون فارسی، همچنین به منظور تاکید بر تعلق ملت تورک ساکن در ایران به خانوادهی ملل و دنیای تورکیک و نفی تعلق آن به ملل و دنیای ایرانیک (فارسها، کوردها، بلوچها، پشتونها، تاجیکها، لورها، و …)، که همه املای آذربایجان را بکار میبرند است. چرا که در عمل دو املای «آذربایجان» و «آزربایجان»، حکایت از دو هویت کاملا متفاوت ایرانیک و تورکیک دارند.
٤- تورکان با سنتشکنی و تصمیم گرفتن مستقل از املاء و جامعهی فارسی و به رسمیت نشناختن مشروعیت و اوتوریتهی نهادهای دولتی و فارسی از جمله فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در بارهی نحوهی نگارش نام آزربایجان، عملا و به طور سمبولیک در جهت استفاده از حق تعیین سرنوشت خود گام بر میدارند. اِعمال اختیار در نگارش نام آزربایجان از سوی تورکان، با توجه به این واقعیت که تغییر اسامی جوغرافیائی و تاریخی تورکی و تحمیل نامهای فارسی و املاء آنها یکی از سیاستهای راهبردی دولت ایران است، بسیار معنیدارتر است.
٥-کاربرد املای «آزربایجان» از سوی تورکهای متجدد و مودرنیست و تورکگرایان، و مخالفت آزربایجانگرایان سنتی (پانایرانیست و استالینیست) با آن، به افشای دستهی آزربایجانگرا هم یاری میرساند. سردادن شعارهای ماکزیمالیستی چون حق تعیین سرنوشت از سوی آزربایجانگرایان که از درک اهمیت سمبولیزم فورم آزربایجان ناتوان، و از رفتار مستقل از فارسها حتی به هنگام نگارش نام آزربایجان ترسان، و از اعمال حق تعیین سرنوشت خود به هنگام املای یک کلمه هم عاجز هستند، تا چه حد میتواند قانع کننده باشد؟
با
توجه به آنچه گفته شد، در مقطع زمانی حاضر و شرایط تاریخی کنونی، کاربرد املای «آذربایجان»
با «ذال» معجم در هر دو زبان تورکی و فارسی نادرست، و استفادهی آگاهانه و
ناآگاهانه از این املا، خدمت به فارسسازی ملت تورک ساکن در ایران است. این امر به
هیچ وجه فرعی و کم اهمیت نیست. در متون فارسی میباید از نوشتن نام آزربایجان با «ذ»
و یا ذال معجمه خودداری کرد.
گئرچهیه هو
برای مطالعهی بیشتر:
باز
آوردمتان ای واو و یاء - تا شود شاد مَرْدُم و املاء
http://sozumuz1.blogspot.com/2019/02/blog-post_12.html
نه
ترک، نه اتراک، دوغروسو تورک و یا «تورک» دیگر چه صیغهای است؟
http://sozumuz1.blogspot.com/2018/08/blog-post.html
آزربایجان
دیگر چه صیغهای است؟
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/01/blog-post_6.html
فورم
آزربايجان، آتاتورک و نشريهی ارادهی مليه
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/07/blog-post_14.html
«آزربايجان»، صور اسرافيل است
http://sozumuz1.blogspot.com/2016/09/blog-post_3.html
کاربرد
فورم «آزهربایجان» در متون تورکی
لینک
دانلود کتاب لغات تاریخیه و جغرافیه
http://catalog.hathitrust.org/Record/008396224
لینک
دانلود مکتوبات نادرشاه افشار به سلطان محمود عثمانی
لینک
دانلود نقشه کاتب چلبی
http://www.raremaps.com/gallery/detail/29874/Iran_Pakistan_Afghanistan/Celebi.html
لینک
دانلود نقشه لوایات ممالک عثمانیه
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/5/5b/Osmanli_Ortadogu.jpg
No comments:
Post a Comment