کورونا و فدرالیسم ملی
بحرانهای طبیعی و بشرساخته مانند جنگ و زلزله و سیل و اپیدمی-پاندمیها، ... مخصوصا در نظامهای توتالیتر
و استبدادی به همه حال سیاسی خواهند شد و یا از اول سیاسی هستند و در نتیجه از طرف
سیاسیون و مخالفین و طبیعتا به سوی انتقاد از عملکرد دولت و حاکمیت متوجه و یا مدیریت
میشوند.
در مورد بحران کورونای فعلی در ایران هم، نباید تلاش
مخالفین به ربط دادن آن به حاکمیت فعلی و انتقادشان از مدیریت بد، پنهانکاری حاکمیت؛
همچنین اقتصاد ورشکسته و تحریمات بین المللی و وضعیت افتضاح سیستم بهداشتی-پزشکی
کشور و گستردهگی و عمق خرافات و جهالت و رفتارهای غیر مدنی مردمان ایران و .... که آنها هم در نهایت محصول سیاستهای دولت هستند را غیر طبیعی و یا غیر اخلاقی دید. طبیعت سیاستورزی
چنین است.
همچنین است ربط دادن این بحران به «مسالهی ملی» و «استعمار
داخلی» و «حاکمیت فارسی» از طرف گروههای ملی غیر فارس ساکن در ایران که رفتاری بجاست.
به عنوان مثال تا حال در شهرهای دوردست تورکنشین نمونههای افراد مظنون به ابتلاء به کورونا برای انجام تست به تهران فرستاده میشد.
اینکار اتلاف وقت است. و یا برای قرنطیهی شهرها و روستاها و یا حتی تعطیلی کودکستانها
و مدارس و دانشگاهها و ... در مناطق تورکنشین (با اغماض از این واقعیت که موسسات آموزشی
فارس در مناطق تورک به همه حال باید تعطيل و برچیده شود)، این تهران است که باید تصمیم بگیرد.
در حالیکه اگر سیستم فدرال ملی در ایران حاکم بود، خود منطقهی ملی تورک در شمال غرب ایران و یا تورکایلی، میتوانست راسا و سریعا در این موارد تصمیم بگیرد و تصمیمات گرفته را اجرا کند، مرزهای خود را به روی منطقهی فارسستان که کانون شیوع بیماری کورونا در داخل ایران و کشورهای همسایه است ببندد و حتی با کشورهای همسایهی تورکیه و سازمان بهداشت جهانی برای مهار و اخذ کومک ارتباط برقرار سازد....
به عبارت دیگر، در استفاده از واقعیت مدیریت بد دولت
ایران و نقشش در ایجاد بحران کورونا، برای به زیر سوال کشیدن ماهیت ملی فارسی دولت
ایران و «استعمار داخلی» در ایران و مطرح کردن ضرورت «فدرالیسم ملی» و .... نباید
خجالتی رفتار کرد.
اگر یک هزارم واقعهی ویروس کورونا در دورهی قاجار
اتفاق میافتاد، نه تنها فارسها بلکه تمام تورکستیزان در مقیاس بین المللی، یک
صدا از تورکهای وحشی و بی لیاقت و .... دم میزدند و با ایجاد دهها شورش
براندازانه و عصیان مشروطهنما، خواستار پایان دادن به حاکمیت تورکهای قولدور و
موغول و .... در ایران میشدند. اما الان کسی از بی کفایتی نظام فارسی-آریایی و
لزوم پایان دادن به حاکمیت فارس بر ایران صحبتی نمیکند. حال آنکه اصل مطلب و ریشهی
اغلب مشکلات ایران و حتی منطقه همین حاکمیت فارسی-آریایی است...
No comments:
Post a Comment