در تفاوت ماهوی پانتورکیسم و پانعربیسم با پانایرانیسم – پانفارسیسم
پانایرانیسم یک خطر و تهدید جدی برای صلح جهانی است.
این که هر عمل سیاسی که تورکها و یا دولتهای تورکیک انجام میدهند را عدهای پانتورکیسم و هر فرد معتقد به ملیت تورک را پانتورک مینامند، یک سیاهنمایی و شیطانسازی و ترور هویتی – شخصیتی با ریشههای صلیبی و پانایرانیستی و استالینیستی است.
اولا فعالیتهای سیاسی تورکها همه پانتورکیسم، و تورک بودن مساوی با پانتورک بودن نیست.
ثانیا بین پانتورکیسم (طرفدار اتحاد بین تورکها)، ناسیونالیسم تورک (ملیگرایی تورک)، تورکگرایی (رغبت به تورک در حیطههای سیاسی و فرهنگی و ...)، و تورکوفیلی (تورکدوستی، سمپاتی به تورک) فرق وجود دارد.
ثالثا پانتورکیسم به معنی اعتقاد به اتحاد سیاسی و یا فرهنگی گروههای تورک واقعاً و قبلاً موجود اصلاً ایدهی بدی هم نیست، حتی میتواند از چند جهت، امری مثبت، مترقی و لازم شمرده شود (برای تقویت مبارزه با استعمار داخلی توسط فارسستان و نسلکشی زبانی و ملی تورک در ایران و امپریالیسم منطقهای فارسی، در مقیاس جهانی برای مبارزه با ذهنیت تورکهراس - تورکوفوب صلیبی و نیز استعمار و امپریالیسم که قسمت بزرگ جهان تورکیک را به اسارت درآورده، و مشخصاً مدافعه از حقوق گروههای تورک در بالکان و قبرس و روسیه و چین ....).
چهارما دخالتهای دولت ایران در منطقه، بر خلاف تبلیغات غربی و ناسیونالیستهای ایرانی-فارس، صرفا امری مذهبی در صورت بسیج شیعیان نیست. بلکه در جوار آن و آشکارا پانایرانیسم و پانفارسیسم به صورت تلاش برای ایجاد یک اتحاد پارسی بین فارسزبانهای ایران و دریزبانها و تاجیک زبانهای افغانستان و تاجیکستان، آن هم بر اساس فارسی تهرانی؛ حتی ایجاد یک اتحاد بین گروههای ایرانیکزبان و یا گویا آریایینژاد هم وجود دارد. (علاوه بر آن که خود شیعهی امامی یک دین فارسی، و در نتیجه شیوع و رایج ساختن آن در میان غیر فارسها، یک سیاست امپریالیستی و استعماری است).
پنجماً بین پانتورکیسم – پانعربیسم در یک طرف و پانایرانیسم – پانفارسیسم در طرف دیگر تفاوت ماهوی وجود دارد. پانتورکیسم و یا پانعربیسم مانند پانآمریکانیسم و یا پانآفریقانیسم اعتقاد به اتحاد گروههای قبلاً و واقعاً موجود تورک و یا عرب و یا آمریکای لاتین و آفریقا است و مسالهای نژادپرستانه بر علیه غیر تورکیکها و یا استعمار سرزمینهای آنها نیست. چرا که در تلاش برای تورک کردن و یا عرب کردن و یا آمریکایی لاتینی و یا آفریقایی کردن گروههای به ترتیب غیر تورک و غیر عرب و غیر آمریکایی لاتینی و غیر آفریقایی نیست (اگرچه گروهها و دولتهای ملیتگرای افراطی تورک و عرب، مانند نمونههای مشابه در میان دیگر ملتها ممکن است وجود داشته باشند که طرفدار تورک و عرب کردن غیر تورکها و غیر عربهای کشورهایشان باشند، اما اینها ملیتگرایی افراطی تورک و عرب بوده، غیر از پانتورکیسم و پانعربیسم هستند).
در حالی که پانایرانیسم – پانفارسیسم اساساً به معنی تبدیل کردن ملل و گروههای غیر ایرانیکزبان و غیر فارسزبان داخل و خارج کشور (مثلاَ در افغانستان) به فارس و ایرانی از طریق تغییر دادن زبانشان، فارسسازی آنها و آفریدن ملت جدید ایران با زبان ملی فارسی، و متضمن نسلکشی زبانی و ملی گروههای غیر فارس و غیر ایرانیک، در نتیجه ماهیتاً یک ایدئولوژی نژادپرستانه و فاشیستی است. به عبارت دیگر، پانایرانیسم – پانفارسیسم در ذات خود همان ناسیونالیسم افراطی و فارس - ایرانی است که به آن نامی اشتباه برانگیز داده شده است.
No comments:
Post a Comment