Saturday, April 5, 2025

علی‌محمد فره‌وشی: جنایات آشوری‌ها و اسمعیل آقای کورد، کشتار هفت‌صد هزار تن در اورمو و قراء اطراف آن، و جنایت جنگی قتل عام کلیه‌ی اهالی روستای تورک عسکرآوا (عسگرآباد)

 

علی‌محمد فره‌وشی: جنایات آشوری‌ها و اسمعیل آقای کورد، کشتار هفت‌صد هزار تن در اورمو و قراء اطراف آن، و جنایت جنگی قتل عام کلیه‌ی اهالی روستای تورک عسکرآوا (عسکرآباد) 

مئهران باهارلی

علی‌محمد فره‌وشی (مترجم همایون) مترجم فارسی خاطرات بازیل نیکیتین، در یک زیرنویس طولانی در این کتاب، به‌ کشتارها و جنایات مارشیمون – آشوری‌ها و «اسمعیل آقای کورد« (سیمیتقو) در اورمو و روستاهای اطراف آن، و هم‌چنین جنایت جنگی قتل عام کلیه‌ی اهالی روستای تورک عسکرآوا (عسگرآباد) اورمو[1] توسط آشوری‌ها اشاره ‌کرده‌ است.

١-این مطلب به‌ لحاظ مستندسازی کشتارها و جنایات مذکور حائز اهمیت است. مخصوصا بدین سبب که ‌در بازنویسی تاریخ در منابع غربی، تاریخ‌نگاری ایرانی و هم‌چنین تبلیغات ناسیونالیستی کوردی و فارسی معاصر، از یک طرف سعی می‌شود که‌ آن جنایات و فجایع سانسور و به‌ فراموشی سپرده ‌شوند، و از طرف دیگر عوامل آن فجایع و کشتارها یعنی آشوری‌های جیلو و اشقیاء اسماعیل آقای کورد و دولت‌ها و ارتش‌ها و هئیت‌های دیپلوماتیک و میسیونری مسیحی – روسی، اوروپایی و آمریکایی محرک آن‌ها تطهیر شده، ‌و خود ملت تورک که‌ قربانی اصلی آن فجایع بود، بر صندلی اتهام نشانده ‌شود.    

٢- علی‌محمد فره‌وشی (مترجم همایون)، اهل اصفهان و اصلا لور، اگر چه‌ تحصیلات عالی خود را در استانبول کرده ‌بود، دارای تمایلات ناسیونالیستی فارسی بود. (فرزند او بهرام فره‌وشی که‌ بر این ترجمه ‌مقدمه‌ای نوشته ‌است، یک ناسیونالیست ایرانی و پان‌ایرانیست بود که‌ به‌ سبب اعتقادات باستان‌گرایانه‌اش به‌ دین زرتشتی درآمده ‌بود). به‌ همین جهت اعترافات فره‌وشی دارای اهمیت مضاعف است. اگر چه‌ فره‌وشی هم در این مطلب کوتاه ‌سعی کرده ‌است موضوع را تحریف و وارونه‌نمایی کند. او به‌ جای بیان اصل مطلب، یعنی اشغال و اسکان غیر قانونی غرب آزربایجان توسط مسیحیان خارجی (آسوری از عوثمان‌لی)، تسلیح آن‌ها و تاسیس غیر قانونی یک اوردوی اشغال‌گر به ‌اسم «قوای مسلحه‌ی مسیحی» مشترکا توسط تمام دولت‌های امپریالیستی – صلیبی حاضر در منطقه ‌(روسیه، فرانسه، بریتانیا، ایالات متحده، ....) به ‌عنوان نیروی نیابتی و وکیل امپریالیسم در منطقه ‌بر علیه‌ تورک‌های تورک‌ایلی و دولت عوثمان‌لی، و اقدامشان به ‌پاک‌سازی قومی ساکنان اصلی منطقه ‌یعنی تورک‌ها به‌ منظور تاسیس دولت آسورستان بزرگ به ‌پایتختی اورمو، این مداخله‌ی امپریالیستی و جنایات جنگی بی شمار آن‌ها و نسل‌کشی ملت تورک را به‌ صورت «کشمکش‌های روس و تورک و آشوری و کورد» تقدیم کرده ‌که ‌نادرست و تحریف واقعیت‌ها است. پسر او بهرام فره‌وشی هم در مقدمه‌ای که ‌بر کتاب نوشته، نه‌ تنها به ‌نقش نیکیتین که ‌یکی از عاملین جنایات و کشتارهای مذکور بود اشاره‌ای نه‌کرده، بلکه‌ به ‌تقدیر و تقدیس این دیپلومات ضد تورک پرداخته‌ است.

و این در حالی است که حتی نیکیتین قونسول روسیه در اورمو در خاطرات خود به قربانی بودن مردم بی دفاع و صلح‌جوی تورک اعتراف کرده است: «باید اقرار کنم که در این جا کشیشان بر خلاف وظیفه رفتار می‌کردند و در عملیات خلاف وجدان و عدالت حمایت قونسول را نیز تقاضا می‌نمودند و از افراد تحت الحمایه‌ی خود افواج (نظامی) تشکیل می‌دادند. ... من تصدیق دارم که این کشیشان پیوسته در این صدد بودند که خندق بسیار عمیقی در میان مسلمان و مسیحی حفر کنند و برای مسیحیان امتیازاتی قائل شوند. ... در میان مسلمانان و مسیحیان جنگ شدیدی در کوچه‌های اورمیه بروز کرد که پس از سه شبانه روز به نفع مسیحیان خاتمه یافت. دنباله‌ی این جنگ بسیار تاثرآور بود، زیرا که سبعیت ضعیف (آسوری‌ها) در هنگامی که غالب می‌گردد حدی نه‌دارد . ... درست مثل این است که یک موجود مفید بی اذیتی (مردم تورک و اهالی اورمو) را به طور وحشی‌گری محو و اعدام نمایند، در صورتی که هیچگونه مخالفتی بروز نه‌داده و وسایل مقاومت هم نه‌داشته است. ... در واقع مثل این است که کودک زیبای ناتوانی را با قساوت قلب کشته باشند». 

٣-یکی دیگر از جنبه‌های مهم نوشته‌ی فره‌وشی آن است که ‌او در این نوشته ‌روایت مردم شهر تورک اورمو و روستاهای تورک اطراف آن در باره‌ی آن فجایع را مدتی کوتاه ‌پس از وقوعشان ثبت کرده‌ و بدین ترتیب هم آن‌ها را از فراموش شدن نجات و هم آگاهی ما بر ماوقع و حسیات بقیة السیف کشتار را افزایش داده ‌است. از جمله‌ این که‌ اهالی تورک اورمو و منطقه ‌اعتقاد داشتند که ‌حدود هفت صد هزار تبعه‌ی ایرانی در فجایع فوق به ‌قتل رسیده ‌بودند. این بزرگ‌ترین رقمی است که ‌در منابع آن دوره‌ در باره‌ی تعداد کشته‌شده‌گان تورک مطرح شده ‌است (تعداد قربانیان «تورک قیرقینی» و یا جیلولوق – سیمیتقولوق موضوع یک مقاله‌ی دیگر من خواهد بود).

٤- فره‌وشی به ‌سبب تمایلات تمایلات ناسیونالیستی فارسی خود کشتار شده‌گان را «از مسیحی و مسلمان» نامیده ‌است. در حالی که ‌به ‌جز درصد کوچکی، توده‌ی اصلی کشتار شده‌ را تورک‌ها تشکیل می‌دادند که ‌نه ‌مسلح و نه‌ دارای تشکیلات نظامی و تروریستی و جنگنده مانند «قوای مسلحه‌ی مسیحی» بودند و نه ‌حامیانی مانند ارتش‌های اشغال‌گر روسیه ‌و فرانسه ‌و بریتانیا و ... که ‌خود هم در کشتارهای مردم تورک فعالانه ‌شرکت می‌کردند را داشتند. این‌گونه ‌تحریفات ظلم فاحش و دوباره به ‌آن مظلومان و مقتولین تورک است.

٥-نکته‌ی جالب توجه ‌دیگر آن که ‌در آن سال‌ها، پان‌ایرانیست‌ها و ناسیونالیست‌های افراطی فارس، علی رغم تمایلات و آجنداهای ضد تورکشان، اقلا در مورد فجایع «جیلولوق» (آشوری‌های مارشیمون) و «کوردلوک» (اشقیاء کورد اسماعیل آقا سیمیتقو) جانب انصاف را رعایت می کردند و در نوشته‌ها و کتب و مقالات و مطبوعاتشان، کشتار مردم تورک در اورمو و غرب آزربایجان توسط آشوری‌های جیلو و اشقیاء سیمیتقو را محكوم می کردند. این با وضعیت فعلی در تضاد صد در صدی است که پان‌ایرانیست‌ها و ناسیونالیست‌های افراطی فارس، اعم از سکولار و بنیادگرای شیعی و چپ‌گرا و راست‌گرا (هم‌چنین آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و استالینیست)، نه‌ تنها به ‌بازنویسی و وارونه‌نویسی رویزیونیستی تاریخ پرداخته‌ و از عاملین آن جنایت‌ها حمایت می‌کنند، بلکه ‌به ‌حامیان اصلی وارثان آن‌ها یعنی تروریسم و ناسیونالیسم توسعه‌طلب کوردی و ارمنی و آسوری و ... بر علیه ‌ملت تورک در آزربایجان غربی و منطقه‌ (قفقاز، عراق و سوریه، ...) مبدل شده‌اند.  

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی

آغاز نوشته‌ی علی‌محمد فره‌وشی

[کشتار در اورمو و اطراف آن، و قتل عام تمام سکنه‌ی روستای عسکرآوا (عسگرآباد) توسط آشوری‌ها]

خاطرات و سفرنامه‌ موسیو ب نیکیتن، قنسول سابق روس در ایران، با مقدمه ‌از استاد ملک الشعراء بهار، دکتر بهرام فره‌وشی (استاد دانشگاه ‌تهران). ترجمه‌– علیمحمد فره‌وشی (مترجم همایون). انتشارات معرفت. چاپ اول ١٣٢٦، چاپ دوم ٢٥٣٦

[کشتار تورک‌ها و غارت اورمو و اطراف آن توسط آسوری‌ها]

پس از آن که ‌اورمیه ‌در زمان پهلوی به ‌تصرف ایران در آمد من از طرف وزارت فرهنگ ماموریت یافتم که‌ در آن جا مدارسی تأسیس نمایم. به ‌طوری که ‌اهالی نقل میکردند اوضاع آن جا در تمام مدت جنگ بسیار دل‌خراش و تاثرآور بوده ‌است. از قراری که‌ معتمدین محلی می‌گفتند در این کشمکش‌های روس و تورک و آشوری و کورد قریب هفت‌صد هزار تبعه‌ی ایران در اورمیه‌ و قراء اطراف آن از مسیحی و مسلمان به ‌قتل رسیده ‌بودند و اورمیه ‌که‌ شهرت داشت در زیبایی عروس ایران و به ‌قول اوروپائی‌ها سوئیس ایران است به‌ ویرانه‌ای مبدل گردیده ‌بود .

پس از کشته‌ شدن مارشیمون رئیس آشوری‌ها به ‌دست اسمعیل آقای کورد، آشوری‌ها از قتل و غارت مسلمانان (تورک‌های) این ناحیه‌ به‌ اندازه‌ای که ‌توانستند فروگذاری نه‌کردند و مسلمانانی (تورک‌هایی) را که‌ موفق به ‌فرار نه‌شده ‌بودند کشتند و در دهکده‌های اطراف هم به ‌قتل و غارت پرداختند.

[جنایت جنگی قتل عام کلیه‌ی اهالی روستای تورک عسکرآوا (عسگرآباد)]

از جمله‌ قریه‌ی بزرگی بود به ‌نام عسگرآباد (عسکرآوا) که‌ حصاری داشت. سکنه‌ی مسلمان (تورک) قراء اطراف آن نظر به ‌استحکام این قلعه ‌همه ‌با زن و بچه‌ به ‌آن جا پناه ‌بردند. آشوری‌ها آن قلعه ‌را به‌ توپ بسته‌ خراب کردند. مردان به‌ کوهستان فرار کردند و عده‌ی زیادی زن و بچه‌ که ‌نه‌‌توانسته ‌بودند فرار کنند در مسجدی پناهنده‌ شده ‌بودند. آشوری‌ها آن مسجد را به‌ توپ و مسلسل بسته ‌بر سر پناهنده‌گان خراب نمودند و هيچ يک از آن‌ها نه‌توانست جان به ‌در برد. من وقتی به‌ عزم گردش به ‌این دهکده‌ی ویران خالی از سکنه‌ رفتم در بیرون قلعه ‌اجساد مقتولین را دیدم که‌ با لباس دفن کرده ‌بودند و چون قبور درستی نه‌داشتند به ‌مرور زمان اسکلت‌های آن‌ها با لباس از خاک بیرون افتاده ‌و منظره‌ی بسیار حزن‌انگیز و تاثرآوری را نشان می‌داد.

[وحشی‌گری‌ها و اعمال نفرت‌آور اسمعیل آقای کورد]

اورمیه ‌قبل از جنگ یکی از شهرهای آباد و پرثروت ایران بود. در وقتی که ‌هنوز در تهران پایتخت کشور نمایش و سینما رونقی نه‌گرفته‌ بود در این شهر چندین نمایشگاه‌ و سینما دایر بود. از قراری که ‌می‌گفتند اسمعیل آقای کورد قریب پنجاه ‌پیانو از این شهر به‌ غارت برد.

از وحشی‌گری اسمعیل آقا داستان‌های وحشت‌آور نقل می‌کردند. از جمله ‌این که ‌تا ممکن بود به ‌انواع زجر و شکنجه‌های وحشیانه ‌پول و جواهر از اعیان و ثروتمندان می‌گرفت و چون نه‌داشتند یا از دادن امتناع می‌کردند آخرین شکنجه‌ی او این بود که ‌امر می‌کرد دو درخت تبریزی را به‌ هم نزديک کرده‌ به‌ هر کدام يک پای شخص را می‌بستند و در حالی که‌ آن مرد از سر آویخته‌ بود ناگهان درخت‌ها را رها می‌کردند تا دو شقه ‌شود. از قبایح اعمال او و دست‌اندازی به ‌زنان و دختران داستان‌های نفرت‌آوری نقل می‌کردند .

موقعی که ‌قوشون دولتی او را تعقیب می‌کرد قصد فرار از سرحد را داشت. همراه ‌او چند قاطر بود که ‌صندوق‌های لیره ‌بار داشتند. عثمانیان در موقع عبور از سرحد همه ‌را از او گرفتند. اسمعیل آقا چندین دفعه‌ی دیگر به ‌ایران آمد و به‌ غارت پرداخت و هر دفعه ‌از قوشون دولتی شکست خورده ‌به‌ خارج فرار می‌کرد. اما در دفعه‌ی اخیر به‌ امر رضا شاه‌ فقید و تدبیر فرمانده‌ی لشگر آذربایجان که ‌آن وقت سرتیپ ظفرالدوله ‌بود در اوشنو به‌ قتل رسید و طغیان و شرارت او خاتمه ‌یافت. مترجم

URMU (URMİA), BATI AZERBAYCAN, TÜRKİLİ. RUSYA, FIRANSA, İNGİLTERE, ABD VE BAZI DİYER AVRUPA DEVLETLERİ TARAFINDAN OLUŞTURULAN VE SİLAHLANDIRILAN ASURİ - ERMENİ “SİLAHLI HIRİSTİYAN KUVVETLERİ” TARAFINDAN GERÇEKLEŞTİRİLEN TÜRK KATLİAMI VE SOYKIRIMI, 1918

URMU (URMIA), WEST AZERBAIJAN, TURKILI. MASSACRE AND GENOCIDE OF TURKS COMMITTED BY ASSYRIAN-ARMENIAN "ARMED CHRISTIAN FORCES" CREATED AND ARMED BY RUSSIA, FRANCE, BRITAIN, USA AND SOME OTHER EUROPEAN STATES, 1918

متن بالای عکس: در زمستان سال ١٣٣٦ قمری پس از ترور مار شیمون پیشوای ٣٤ ساله‌ی نستوری‌های کوهستانی در کهنه شهر به وسیله‌ی ایادی اسمعیل آقا سیمیتقو قتل عام در شهر ارومیه به وقوع پیوست. این جنگ پس از انجام در کوچه‌های ارومیه به مدت سه روز، به نفع اقلیت [مسیحی] خاتمه [یافت] که به حساب محققین هفتاد هزار نفر کشته داده شد. در پشت مسجد حاجی خان معروف محل شهدای افشار، این عده را وسیله‌ی آقایان علما در کانالی که در حدود ٢٠٠ متر طول آن بود دفن کردند.

زیر عکس: کتابخانه‌ی شخضی – حسن -کامکار رضائیه.

حاشیه‌ی چپ: -١- ابن سینا


[1]مئهران باهارلی.  قتل عام اهالی روستای تورک‌نشین عسکرآباد توسط اشرار مسیحی آسوری-ارمنی

No comments:

Post a Comment