Saturday, August 15, 2020

ماده‌ی تاریخ فارسی برای شهادت انور پاشا


ماده‌ی تاریخ فارسی برای شهادت انور پاشا

 

مئهران باهارلی


انور پاشا (اسماعیل انور، ١٨٨١-١٩٢٢) فرمانده‌ی نظامی و سیاست‌مدار عوثمان‌لی، از رهبران انقلاب گنج (گه‌نج) تورک‌له‌ر. به سبب فعالیت‌هایش در این انقلاب ملقب به «قهرمان حریت» شد. از رهبران عوثمان‌لی در جنگ‌های بالکان و جنگ جهانی اول. وی موسس اوردوی اسلام قفقاز بود که به همراه دیگر اوردوهای عوثمان‌لی (اوردوی سوم)، بر علیه ارتش‌ اشغال‌گر بریتانیا و متحدانش (استرالیا، نیوزلند، کانادا) جنگید و آزربایجان (جمهوری) - باکو را آزاد نمود. انور پاشا بعدها به تورکستان - آسیای میانه رفت و به ایجاد اوردویی برای نبرد بر علیه اشغال روسیه‌ی کومونیست - بولشویک‌ها - ارتش سرخ و استقلال تورکستان پرداخت. انور پاشا چهارم آگوست ١٩٢٢ در روز عید قربان در حین یک درگیری با یک بریگارد ٣٠٠ نفره‌ی سواره‌ی ارتش سرخ به فرماندهی یک افسر ارمنی به نام «یاکوف آرکادییویچ ملکوموف» (هاکوپ ملکومیان) در نزدیکی بئلچیوان تاجیکستان امروزی، در اثر اصابت گلوله‌های میترالیوز روس‌ها، به همراه ٢٥ تن از گروه ٣٠ نفره‌ی خود کشته شد. در تعیین محل قرارگاه انور پاشا، یک ارمنی چئکیست و عضو ارتش سرخ بنام «گئورگی سرگییویچ آقابکوف» (گئوورک آروت‌یونوف) نقش اساسی داشت. 

انور پاشا به سبب تلاش برای آزادسازی ملل تورک و مسلمان خاورمیانه – قفقاز - آسیای میانه از یوغ ارتش‌های اشغال‌گر – استعمارگر بریتانیا و روسیه، از جمله کشورهای امروزی عراق و ایران و جمهوری آزربایجان و جمهوری‌های تورکستان، برای بسیاری از ملل منطقه شخصیتی محبوب حتی یک قهرمان ملی شمرده می‌شود[1]. برای ملت تورک ما نیز، به سبب فرماندهی عملیات آزادسازی سراسر تورک‌ایلی از نهاوند و اراک و بیجار و ساوه و همدان تا اورمیه و تبریز و  ... و همچنین سرتاسر قفقاز، انور پاشا مانند علی احسان پاشا، خلیل پاشا، عمر ناجی و ... یک قهرمان ملی است. 

پس از قتل انور پاشا به دست ارتش سرخ، مرثیه‌ها و سوگواره‌های بسیاری در حق او سروده شد. در این نوشته، یک ماده‌ی تاریخ سروده شده به زبان فارسی در شهادت انور پاشا را به همراه بخشی کوتاه از مقاله‌ی «انور پاشانین شهادتی» که در آن آمده، آورده‌ام. مقاله‌ی مذکور در نشریه‌ی تورک «امل» که توسط تاتارهای کریمه در دوبروجای رومانیا منتشر می‌شد و برای آزادسازی شبه جزیره‌ی کریمه از یوغ اشغال روسیه‌ی بولشویک - کومونیست مجادله می‌کرد منتشر شده است.

احتمال دارد که سراینده‌ی این ماده‌ی تاریخ فارسی، یک تاجیکستانی، محلی که انور پاشا در آن به قتل رسید، و یا یک تورک ایرانی که به حرکت تورک‌گرایی وقت پیوسته بود باشد. در آن سال‌ها در حالی که بسیاری از نخبه‌گان تورک مخصوصا در مرکز و شرق آزربایجان به جریانات سیاسی ضد تورک بر اساس «ملت ایران» انگلیس – مشروطه ساخته  پیوسته بودند، شماری نیز مانند جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی - مجدالسلطنه به جریان «تورک‌گرایی - تورکیسم» و عده‌ای از ایشان به جریانات «پان‌تورانیسم» که از ایده‌ی اتحاد سیاسی تمام ملل تورکیک تحت دولتی واحد حمایت می‌کرد پیوسته بودند. (بین سال‌های ۱۸۵۰ تا ۱۹۴۰ در نتیجه‌ی روند ملت‌شونده‌گی توده‌ی تورک در ایران، علاوه بر تشکل هویت ملی تورک به معنی مودرن، طیفی گسترده از جریانات سیاسی مختلف بر اساس تورکیت و تورک‌گرایی هم پدیدار شده بود. این طیف تورک‌گرا، جریانات و آلترناتیوهای گوناگونی چون مدافعین بومی «تورکیسم» (ناسیونالیسم تورک)، «الحاق مستقیم منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران (تورک‌ایلی) به عوثمان‌لی»، «اتحاد مناطق تورک‌نشین شمال غرب ایران با جمهوری خلق مساوات در جنوب قفقاز»، «تشکیل دولت واحد تورک به نام آزربایجان تحت الحمایه‌ی عوثمان‌لی»، «استقلال منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران (تورک‌ایلی)»، «پان‌تورکیسم» (اتحاد فرهنگی و سیاسی گروه‌های تورکیک آوراسیا تحت یک دولت واحد)، ... را شامل می‌شد)[2].

در زیر نخست ترجمهی فارسی این بخش کوتاه و سپس اصل تورکی آن را دادهام. عکس‌های تمام مقاله ضمیمه‌ی این نوشته است.

مئهران باهارلی

ترجمه به زبان فارسی:

..... انور، مثبت و یا منفی، خوب و یا بد، غالب و یا مغلوب، دارای هر ماهیتی که باشد، یکی از قهرمانان ملی من است. و تاکنون هیچ کدام از قهرمانان ملی من، هرگز همچو ضربه‌ای را در رویای خود هم نمی‌تواند تحمل کند. این قهرمانان ملی، با هزار و یک نوع از مرگ جان باخته‌اند، اما هیچ کدام بر پیشانی خود داغ تسلیمیت زبونانه را نکوبیده‌اند. آینده‌گان پس از آن‌ها و ما هم همین‌طور خواهند کرد. برای احترام به خاطره‌ی بلندمرتبه‌ی انور تورک، که در سرزمین‌های غربت دلاورانه جان باخت، سکوت می‌کنم (آقا گوندوز. از جمهوریت [١٩٣٠-١١-٨])

پاشا نه در سرزمین‌های غربت، بلکه در وطن خود، در کشورهای برادر تورک و در راه تورکیت جان باخته است. خبر [قتل] پاشا در تورکستان تاسفی عمیق ایجاد کرد، و برای وی در دور افتاده‌ترین گوشه‌های تورکستان ماتم‌ها گرفته و گریسته شد. امروز دلاوری‌های این شهید بزرگ‌وار و فعالیت‌های وطن‌پرستانه‌‌اش در تورکستان، در میان مردم تورکستان در قالب یک داستان ملی زنده است و به حیات ادامه می‌دهد.

ما در اینجا نیت نوشتن در باره‌ی نقش پاشا در این حرکت ملی [تورکستان] و تاریخ آن حرکت ملی را نداریم. او [انور پاشا] به تنهایی یک تاریخ، یک اثر سترگ است.....

به مناسبت شهادت پاشا، ماده‌های تاریخ متعددی گفته شده است. یکی از آن‌ها [به فارسی] را عینا نقل می‌کنیم:

پستی‌یِ طالعِ ما اینکه قضا را تیری

خورد بر سینه‌یِ آن اشهد بالله العظیم

داد جان از سرِ اخلاص، تن قربان‌اش

عشر ذی الحجه به پیوست به غفرانِ رحیم!

متن اصلی به زبان تورکی[3]:

انور، مثبت و یا منفی، اییی و یا کؤتو، غالب و یا مغلوب، هر نه ماهیت‌ده اولورسا اولسون، به‌نیم ملّی قهرمان‌لاریم‌دان بیری‌دیر. و به‌نیم گه‌لمیش گئچمیش و گه‌له‌جه‌ک ملّی قهرمان‌لاریم‌دان هیچ بیری بؤیله بیر ضربه‌یه رویاسی‌ندا بیله تحمّل ائده‌مه‌ز. اونلار، اؤلوم‌له‌رین بین بیر چئشیدی‌یله اؤلموش‌له‌ر و هیچ بیر دانه‌سی مرد آلنی‌نا «سفیلانه تحمّل دامقاسی»نی باسدیرمامیش‌لاردی. اونلاردان و بیزده‌ن سونرا گه‌له‌جه‌ک‌له‌ر ده بؤیله اؤله‌جه‌ک‌له‌ردیر. غربت ایل‌له‌رده ییییت‌جه جان وئره‌ن تورک انورین یوکسه‌ک خاطره‌سی‌نه حرمت ایچین، سوسویوروم (آقا گوندوز- جمهوریت‌ده‌ن [١٩٣٠-١١-٨])

پاشا غربت ایل‌له‌ری‌نده دئییل، که‌ندی وطنی‌نده، قارداش اؤلکه‌ده تورک و تورک‌لوک ایچین جان وئرمیش‌دیر. پاشانین [اؤلدورولمه] خبری تورکوستان‌دا ده‌رین تاثیر اویاندیرمیش، اوجرا گوشه‌له‌رده بیله ماتم توتولموش و آغلانمیش‌دیر. بوگون تورکوستان‌دا بو بویوک شهیدین قهرمان‌لیغی و تورکوستان‌داکی وطن‌پرورانه حرکاتی، خلق آراسی‌ندا ملّی بیر دستان حالی‌ندا یاشاماق‌دادیر!

بیز بورادا پاشانین بو ملّی حرکات‌داکی رولونو و او ملّی مجادله‌نین تاریخی‌نی یازاجاق دئییلیز. او، باش‌لی باشی‌نا بیر تاریخ، بویوک بیر اثردیر. ....

پاشانین شهادتی مناسبتی‌یله بیر چوخ تاریخ‌له‌ر سؤیله‌نمیش‌دی. بونلاردان بیری‌سی‌نی عیناً نقل ائدیییوروز:

پستی‌یِ طالعِ ما این که قضا را تیری

خورد بر سینه‌یِ آن اشهد بالله العظیم

داد جان از سرِ اخلاص، تن قربان‌اش

عشر ذی الحجه به پیوست به غفرانِ رحیم!

[O, başlı başına bir târihtir ...][4]

Enver, müspet veya menfi, iyi veya kötü, galip veya mağlup, her ne mahiyette olursa olsun, benim milli kahramanlarımdan biridir. Ve benim gelmiş geçmiş ve gelecek milli kahramanlarımdan hiç biri böyle bir darbeye rüyasında bile tahammül edemez. Onlar ölümlerin bin bir çeşidi ile ölmüşler ve hiç bir tânesi mert alnına sefilâne tahammül damgasını bastırmamışlardı. Onlardan ve bizden sonra gelecekler de böyle öleceklerdir. Gurbet illerde yiyitçe can veren Türk Enver’in yüksek hatırasına hürmet için, susuyorum”. (Ağa Gündüz. Cumhuriyet’ten [1930-11-8])

Paşa gurbet illerinde değil, kendi vatanında, kardaş ölkede Türk ve Türklük için can vermiştir. Paşa’nın öldürülme haberi Türkistan’da derin tesir uyandırmış, ucra köşelerde bile mâtem tutulmuş ve ağlanmıştır. Bugün Türkistan’da bu büyük şehîdin kahramanlığı ve Türküstan’daki vatanperverâne harekâtı halk arasında milli bir destan halinde yaşamaktadır!

Biz burada Paşa’nın bu Milli Harekâttaki rolünü ve o Milli Mucâdilenin târihini yazacak değiliz. O, başlı başına bir târih, büyük bir eserdir….

Paşa’nın şehâdeti munâsibetiyle bir çok târihler söylenmişti. Bunlardan birisini aynen nakl ediyoruz:

[Bizim alınyazımızın alçaklığına kanıt, bir mermi (1) kazara

O “Büyük Tanrı tanığımdır” [diyenin] göğsüne saplandı

İhlâsı yüzünden can verip, “Kurban” (2) olan vucudu

Zilhaccenin onunda Bağışlayan’ın affına kavuştu]

----------------------------------------------------------------------------------

(1)-Farsçada Tîr, hem ok hem mermi anlamındadır. Enver Paşa yüreğine isabet eden Mitralyöz mermileri ile öldürüldüğü için, buradaki Tîr kelimesi mermi diye çevrildi. (Méhran Baharlı)

(2)-Enver Paşa 4 Ağustos 1922'de “Kurban Bayramı” sırasında Tacikistan'da, Belçivan yakınlarında Ermeni Bolşevik subay Yakov Arkadiyeviç Melkumov (Hagop Melkumyan) komutasındaki 300 kişilikli bir Kızıl Ordu tugayına karşı yapılan çarpışmada mitralyöz ateşi sonucu hayatını kaybetmiştir. (Méhran Baharlı)


[1] روی آوردن انور پاشا و دیگر رهبران به آسیای میانه و دیگر سرزمین‌های تورک و تلاش برای ایجاد همبسته‌گی سیاسی و نظامی با آن‌ها سیاست استراتژیک کاملا صحیحی بود. عیب کار در دو چیز بود: یکی اتلاف دهه‌ها با ایدئولوژی‌های نخست عوثمان‌لی‌گرایی در خاورمیانه و بالکان و سپس اتحاد اسلام در شمال آفریقا و ایران و هندوستان و ..... دومی گستراندن نادرست و بیش از حد معقول جبهه‌ها به جهان عربی (خاورمیانه و آفریقا و ...) و ایرانیک (فارس‌ها، کوردها، ...) و آسیای دور (هند و جاوه و ...) تلاش برای اتحاد با آن‌ها و ...... که خبط عظیمی بود. اگر رهبران عوثمان‌لی از همان آغاز صرفا بر جهان تورکیک و مخصوصا مناطق تورک‌نشین ایران و قفقاز و نواحی مجاور در آسیای میانه متمرکز می‌شدند که پشت جبهه و پایگاه واقعی آن‌ها بود و برای مستقل کردن آن‌ها تلاش می‌کردند، به شک نه تنها عوثمان‌لی متلاشی نمی شد، بلکه درشرق خود چندین دولت تورک متفق نیز داشت.

[2] یک نفر تورک از آزربایجان که طرف‌دار تشکیل دولت تورکی دراز و باریک از ادیرنه تا قاراقوم بود

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/08/blog-post_6.html

تروئیکایی برای استقلال آزربایجان ایران، اتحاد با قفقاز و ایجاد دولتی تورک تحت الحمایه‌ی عوثمان‌لی در سال ۱۹۱۸

http://sozumuz1.blogspot.com/2017/02/blog-post_27.html

[3] قایناق: یئنی تورکوستان مجموعه‌سی‌نده‌ن نقلاً‌؛ امل مجموعه‌سی. (رومانیا – دوبروجا - حاجی‌اوغلو پازارجیق شهری) ایکینجی ییل، سایی ٩ (٣٣)، ١ ماییس ١٩٣١. صص ٣٧٢-٣٧٥

[4] Kaynak: Yeni Türkistan Mecmuası’ndan naklen, Emel Mecmuası. (Romanya, Dobruca, Hacıoğlu Pazarcık şehri), ikinci yıl, sayı 9 (33), 1 mayıs 1931, s. 372-375

No comments:

Post a Comment