Saturday, January 14, 2023

حزب داشناک، رهبر جنبش مشروطه‌ در تبریز

 

حزب داشناک، رهبر جنبش مشروطه‌ در تبریز

 

مئهران باهارلی

 

شخصیت‌ها و تشکیلات ارمنی در تاریخ ربع اول قرن بیستم ایران نقش مهمی داشته‌اند. این نقش در دو جبهه‌ی مثبت و منفی بوده‌ است. در جبهه‌ی مثبت ارمنیان در عرصه‌ی هنری (تئاتر و موسیقی و ...)، تبلیغ سکولاریسم – لائیسیسم و جدایی دین از دولت، حقوق و آزادی‌های زنان، حقوق اقوام و ملل و ... فعال بوده‌اند. در جبهه‌ی منفی، شخصیت‌ها و تشکیلات ارمنی نقشی تعیین کننده ‌در تشکل ذهنیت و حسیات تورک‌هراسی و تورک‌ستیزی در ایران و ناسیونالیسم فارسی، نهادینه شدن فرهنگ خشونت و تروریسم، اشغال تهران و پایان دادن به ‌سلسله‌ی قاجاری و حاکمیت تورک بر ایران، و در این راستا رهبری و مدیریت جنش ضد تورک مشروطیت و مخصوصا فاز ماجرای مقاومت و قیام مسلحانه‌ی ستارخان بر علیه‌ دولت قاجاری داشته‌اند.

در زیر سندی از حزب داشناک - داشناکسوتیون (ارتش سری ارمنستان) را از سال ١٩١٠ چند ماه ‌پس از اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار در ١٦ جولای ١٩٠٩ عرضه ‌کرده‌ام که‌ در آن حزب داشناک در گزارشی رسمی به‌ «کونگره‌ی بین‌المللی سوسیالیست» منعقده ‌در کوپنهاگ اعلام می‌کند که‌ «حزب داشناک - داشناکسوتیون پیشتاز جنبش مشروطیت و رهبر اصلی حرکت مشروطه‌ در تبریز بوده‌ و از همان آغاز راهنمایی (رهبری) و کومک مادی (پول و سلاح و مواد منفجره) و تامین جنگنده‌ (فدائی) برای ستارخان (کومیته‌ی نظامی تبریز) بر علیه ‌دولت تورک قاجار را بر عهده ‌داشته‌ است؛ یپرم خان از اعضای حزب داشناکسوتیون در راس قوای مسلح مشروطه ‌قرار دارد و برای عملیات نظامی (بر علیه‌ وفاداران به ‌دولت قانونی قاجار و به ‌قتل رسانیدن مقامات تورک قاجاری) به‌ مناطق مختلف کشور عازم می‌شود».

این ادعاها به‌ صورتی صریح‌تر و با تلفظ جوهر آن در بستر تاریخی به شکل جنگ آریایی‌ها بر علیه تورکان در نشریه‌ی «دروشاک» اورگان حزب داشناکسوتیون چاپ پاریس - ١٩٢٧، هم تکرار شده ‌است. دروشاک مرحله‌ی آخر انقلاب مشروطیت یعنی ساقط نمودن سلسله‌ی تورک قاجار و تاسیس سلطنت پهلوی را به‌ این صورت تصویر می‌کند: «انقلاب مشروطیت ایران، سقوط سلسله‌ی قاجار، پیروزی پهلوی‌ها و نبردهای ارمنیان برای آزادی، همه‌ی این حرکات ادامه‌ی جنگ دیرین ایران بر علیه ‌توران و هرمز [اهورامزدا] بر علیه ‌اهریمن است که ‌نژاد آریایی بر علیه‌ اقوام تورک و تاتار ادامه‌ می‌دهد». (به‌ نقل از نشریه‌ی تبریز - ١٩٢٧)[1]

ادعاهای این گزارش و نشریه‌ی دروشاک با دانسته‌های ما در باره‌ی جنبش مشروطه‌ی ایران و مخصوصا قسمتی از آن که ‌در تبریز جریان داشت و این که ‌ناسیونالیست‌های ارمنی از رهبران ضد تورک جنبش مشروطیت ایران، و رهبر اصلی ماجرای شورش ستارخان بر علیه ‌حاکمیت محمدعلی شاه، و در نتیجه مشروطه‌طلبان تبریزی فریب خورده و ماشه‌ی ناسیونالیست‌های ارمنی بر ضد تورکان بودند مطابق است.

١-حرکت اصلاحات در ایران از سوی مقامات قاجاری با الهام از تنظیمات عثمانلی و با حمایت نخبه‌گان تورک آغاز شد، اما در مدتی کوتاه‌ عناصر و مراکز ضد تورک رهبری و مدیریت آن را بدست آورده‌ بر آن مسلط شدند. این عناصر و مراکز که‌ حول هدف مشترک ساقط کردن دولت تورک قاجار و پایان دادن به‌ حاکمیت تورک بر ایران ائتلافی گسترده تشکیل داده ‌و گردهم آمده‌ بودند عبارت بودند از دولت‌های استعمارگر اوروپایی با ذهنیت صلیبی و در آن مقطع مشخصا انگلستان و فرانسه، پارسیان هندوستان و رهبران زرتوشتی ایرانی، بابی‌ها و مخصوصا ازلی‌ها که‌ در دو خط تروریسم (ایجاد شورش‌ها، به‌ قتل رسانیدن سلاطین و مقامات قاجاری و ...) و فرهنگی (تبلیغ باستان‌گرایی ایرانی، تاسیس مدارس جدید فارسی‌زبان، نشر نشریات فارسی‌زبان، تقدیم فارسی به عنوان زبان ملی، ...)، بعضی از اقوام ایرانیک مانند مازندرانی‌ها و گیلگ‌ها و بختیاری‌ها که ‌این آخری متحد تاریخی انگلستان و نامزد جای‌گزینی بر حاکمیت ایران به‌ جای قاجارها بودند، و مانقورت‌ها و گؤزقامان‌ها و خائنین تورک از قفقاز و تبریز و اردبیل که ‌به‌ عنوان مزدور و ماشه‌ی آن مراکز ضد تورک عملی می‌کردند ....

٢- ناسیونالیست‌های ارمنی مرکب از سه ‌جناح چپ و راست (داشناک، هنچاک، ...) و بنیادگرایان مسیحی (کشیش‌ها، کلیساهای ارمنی) جایگاهی بسیار مهم در مدیریت و رهبری جنبش ضد تورک مشروطه‌ داشتند. هدف مرحله‌ای این شخصیت‌ها و گروه‌های ارمنی از پیوستن به‌ جنبش مشروطیت و اشتراک در رهبری و مدیریت آن مخصوصا در آزربایجان و تبریز، ساقط کردن دولت قاجار و پایان دادن حاکمیت تورک بر ایران به‌ عنوان متمم هدف غایی آن‌ها یعنی ‌فروپاشاندن امپراتوری عثمانلی، به‌ منظور تاسیس دولت «ارمنستان بزرگ» بر اراضی جنوب و مرکز و شرق آناتولی و قسمت آزربایجانی تورک‌ایلی به‌ علاوه‌ی تمام قفقاز جنوبی بود. 

٣-اشتراک شخصیت‌ها و گروه‌های ناسیونالیست ارمنی در جنبش ضد تورک مشروطیت، بسیار گسترده‌ و در چند محور فرهنگی، سیاسی، نظامی و تروریستی تعیین کننده‌ بود. در زیر بعضی نمونه‌ها را ذکر کرده‌ام:

-تاسیس حزب دموکرات ایران و اورگان آن ایران نو به‌ سردبیری محمدامین رسول‌زاده ‌(توسط ورام پیلوسیان، سدراک آواکیان، ژوزف بازیل، .... این حزب و نشریه‌ی آن نقش مهمی در ایجاد احساسات ضد قاجاری، و تشکل مفهوم ملت ایران بر اساس زبان ملی فارسی و .... داشت. محمدامین رسول‌زاده در این مقطع همکار و از رهبران حزب دموکرات ایران بود و در نتیجه‌ نقشی تاریخی و منفی در ایجاد مفهوم ملت مودرن ایران و ناسیونالیسم ایرانی فارس محور دارد)

-نقش در ایجاد جریان سوسیال دموکرات در تبریز (واسو خاچاطوریان، آرشاویر چلنگریان، ...)

-نقش در اتخاذ مواضع ضد تورک و ضد قاجاری توسط مشروطه‌طلبان خارج مانند انجمن سعادت استانبول و مراجع شیعه‌ی مقیم نجف (آلکساندر آقایان، ...)  

-نقش در ایجاد و تئوریزه‌ کردن اندیشه‌ی پان‌ایرانیسم (توسط گریگور یکیقیان، ...)

-اشتراک در مدیریت انجمن ضد تورک و تروریستی – ماسونی – ازلی اتحادیه‌ی آزربایجان در تهران (به ‌رهبری اسمی تقی‌زاده، ...)

-تاسیس و مدیریت انجمن‌های متعدد ضد تورک و تروریستی مشروطیت («انجمن رشت» به ‌رهبری هارطون گالوستیان، آلکساندر آقایان، یپرم خان، ...؛ «تشکیلات آنارشیستی رشت» به‌ رهبری دوکتور آلکساندر اتابگیان، ...؛ «انجمن ستار» در رشت، «کومیته‌ی برق» در انزلی، و ....)

-رساندن سلاح و مهمات و مواد منفجره ‌به ‌انجمن‌های تروریستی مشروطیت از جمله ‌انجمن آزربایجان (برادران طومانیانس، آلک جلالیان، هوسپ میرزایان، ...)

-تبدیل تبریز به کانون اصلی سیاسی و تروریستی ضد تورک در ایران بر علیه ‌دولت تورک قاجار، و بر علیه جریانات ملی تورک در تورک‌ایلی، قفقاز و آناتولی (نیکول دومان، گالوست آلویان، هوسپ آرغوتیان، ...)

-مدیریت و رهبری حرکات مسلحانه‌ در تبریز بر علیه‌ دولت تورک قاجار در ماجرای مقاومت ستارخان و «کومیته‌ی نظامی تبریز» که ‌تقریبا به طور کامل تحت کونترول و هدایت و مدیریت داشناک‌ها (توسط تیگران تر هاکوپیان، آرشاویر چلنگریان، استپان زوریان - داشناک، رافائل موسسیان - هنچاک، ...) و پان‌ایرانیست‌ها (تقی‌زاده، جلیل اردبیلی، ...) بود

-طراحی عملیات اشغال نظامی تهران پایتخت دولت تورک قاجار و ساقط کردن محمدعلی شاه‌ (یپرم خان، الکساندر آقایان، ...)

-اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار. قوای اصلی مشروطه‌طلبان اشغال کننده‌ی تهران پایتخت دولت قاجاری متشکل شده ‌در «کومیسیون جنگ» را تروریست‌های ارمنی تشکیل می‌دادند: داشناک‌ها به ‌رهبری یپرم خان (٧٠ نفر)، هنچاک‌ها به‌ رهبری پطروس ملک آندرسیان (٢١ نفر)، کومیته‌ی برق انزلی به ‌رهبری ارامنه‌ (٤٦ نفر)، سوسیال دموکرات‌های گورجی (٢٣ نفر)، تاتارهای قفقاز، سوسیال دموکرات‌های ایرانی (اغلب خائنین تورک، ٥١ نفر)، ...

-نقش در «هیئت مدیره»ای که‌ بعد از اشغال تهران توسط مشروطه‌طلبان انگلیسی اداره‌ی امور کشور را بر عهده ‌گرفت (یوسف میرزایانس، ...)

-بدست آوردن فرماندهی قوای مسلح مشروطه‌طلبان و ریاست پولیس تهران توسط یپرم خان عضو برجسته‌ی داشناک‌

-قتل و ترور مقامات عالی و شاهزاده‌گان قاجاری وفادار به ‌دولت قانونی قاجار توسط یپرم خان و تروریست‌های ارمنی تحت فرماندهی او[2]

-خلع سلاح و کشتار مجاهدین تبریز در تهران از جمله‌ ستارخان که ‌به نظر مشروطه طلبان انگلیسی تاریخ مصرفشان به پایان رسیده بود و به‌ مرور زمان به ‌ماهیت واقعی مشروطه‌ی انگلیسی پی برده‌ و به مخالفت با مشروطه‌طلبان آغاز کرده بودند[3]

-نقش در سیاست خارجی دولت مشروطه‌ که ‌از روز تشکیل بعد از اشغال تهران توسط قوای مشروطه‌ در راستای خواست‌های ارمنیان افراطی – و بر خلاف سیاست خارجی دولت قاجار – ضد تورک و ضد عثمانلی بود و بر علیه‌ عثمانلی ادعاهای ارضی داشت (استپان زوریان معروف به‌ روستوم قاراخانیان، ...)

-نقش در اتخاذ مواضع ضد تورک توسط دموکرات‌های آزربایجان و آزادی‌ستان بر علیه‌ قوای ملی تورک در تورک‌ایلی و قفقاز در سال‌های جنگ جهانی اول

-نقش در اتخاذ مواضع ضد تورک فرقه‌ی عدالت (از آن به بعد فرقه‌ی کومونیست ایران) در کونگره‌ی انزلی توسط سید جعفر جوادزاده ‌خلخالی – پیشه‌وری بعدی که تابع آواتیس سلطان‌زاده بود

-نقش در تشکل هویت ملی آزربایجانی توسط استالین (میکویان، گریگور یقیکیان، ...)

-نقش در حاکمیت قوای مسلح ارمنی بر غرب آزربایجان در دوره‌ی حکومت ملی آزربجایجان[4]، ....

-نقش در تورک‌ستیزی سنتی چپ ایرانی، که‌ در اتخاذ نام «فدایی» از طرف حکومت ملی آزربایجان و بعدها سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران هم دیده‌ می‌شود[5]

....

٤- ‌ناسیونالیست‌های ارمنی تمام عملیات و اقدامات ضد تورک خود، از جدا ساختن آزربایجان از دولت تورک قاجار و رو در رو قرار دادنش با آن، ایجاد جنگ داخلی و برادرکشی بین تورک‌ها گرفته‌ تا اشغال پایتخت قاجاری و کشتار مجاهدین تبریزی مخالف مشروطه‌ی انگلیسی را با حمایت عده‌ای از مزدوران و گؤزقامان‌های تورک اغلب تبریزی و اردبیلی، در راسشان تقی‌زاده ‌و حیدرخان عموغلو و دیگر اعضای تورک انجمن آزربایجان تهران، انجمن ایالتی تبریز، مرکز غیبی، فرقه‌ی اجتماعیون عامیون و بعدها فرقه‌ی دموکرات آزربایجان و .... انجام داده‌اند. این عده از مانقورت‌ها و گؤزقامان‌ها و خائنین تورک اغلب تبریزی و اردبیلی، در تمام دوره‌ی مشروطیت، پیش و بعد از آن در سال‌های جنگ جهانی اول همیشه به ‌عنوان ماشه‌ و مزدور تمام مراکز و دسته‌جات ضد تورک مذکور و در راسسشان ناسیونالیست‌های ارمنی عمل کرده‌اند.

٥-امروز آزربایجان‌گرایان، بعضی مورخین تبریزی، تاریخ‌نگاری رسمی جمهوری آزربایجان، و حرکت ملی آزربایجان، که آن مانقورت‌ها و گؤزقامان‌های متفق و مزدور ناسیونالیست‌های افراطی ارمنی و داشناک‌ها را به عنوان شخصیت‌های ملی خود و ملت گویا آزربایجانشان تقدیم می‌کنند، در خط خیانت تاریخی آن گذشته‌گان راه پیموده و افزون بر آن به سبب فریفتن و در ناآگاهی نگاه داشتن مردم تورک، مرتکب خیانتی مضاعف می‌شوند.

حمایت آزربایجان‌گرایان و حرکت ملی آزربایجان از جمهوری آزربایجان بر علیه تجاوزکاری‌های ارمنستان هم صادقانه و آگاهانه نیست و از سر نفاق است. زیرا همین آزربایجان‌گرایان و حرکت ملی آزربایجان، نه تنها تاریخ‌نگاری ضد تورک پان‌ایرانیستی و امثال کسروی و دیگر مشروطه‌پرستان و ناسیونالیسم ارمنی را به عنوان تاریخ ملی خود قبول کرده‌اند (که این به تنهایی یک خیانت ملی است)، بلکه در هم‌سویی با پان‌ایرانیست‌ها «مجادله‌ی ملی تورک» در ربع قرن اول بیستم و شخصیت‌های ملی تورک دخیل در آن مانند جمشیدخان سوباتایلی افشار اورومی و عساکر عثمانلی را که بر علیه صلیبی‌یان روسیه و انگلیس و فرانسه و متحدانشان تروریست‌های ارمنی و آسوری جنگیدند از تاریخ خود حذف کرده‌اند (در یک صد سال گذشته آزربایجان‌گرایان حتی یک مقاله در باره‌ی مجادله‌ی ملی تورک و رهبران ملی تورک و در راس آن‌ها جمشیدخان افشار اورومی منتشر نکرده‌اند، در کتب به اصطلاح مشاهیر آزربایجان‌شان نامی و ذکری از آن‌ها نیست. 

امروز نیز آزربایجان‌گرایان عینا مانند پان‌ایرانیست‌ها شدیدا از نام جمشیدخان افشار اورومی وحشت دارند و او و میراث و خاطره‌ی او را سانسور می‌کنند). در عوض، آزربایجان‌گرایان و حرکت ملی آزربایجان قهرمانان ملی فارس‌ها و ملت ایران و ناسیونالیسم ایرانی، مانقورت‌ها و گؤزقامان‌ها و خائنین متفق داشناک‌ها و مزدوران انگلیس و روس و پان‌ایرانیست‌ها و حرکات ضد تورک مشروطه و آزادی‌سِتان و ... را به عنوان حرکات و قهرمانان ملی خود تبلیغ می‌کنند. این مانند آن است که حرکت ملی یهود، نازیسم و نازیست‌ها را به عنوان جریان ملی یهود و شخصیت‌های ملی خود قبول کند. زهی نادانی و سفاهت ....

بعضی از تروریست‌های فدایی وابسته به داشناکسوتیون در جنبش مشروطیت[6]:

-یپرم خان داوودیان Yefrem Khan, Yeprem Davidian ١٩١٢-١٨٦٨ که ‌ناسیونالیسم و تاریخ‌نگاری ایرانی و آزربایجانی او را قهرمان ملی خود می‌دانند، یک تروریست - آدم‌کش حرفه‌ای فدایی بود. وی پس از اشغال تهران پایتخت دولت تورک قاجار توسط مشروطه‌طلبان انگلیسی به ‌ریاست نظمیه ‌گمارده ‌شد و در کشتار مجاهدین تورک و ستارخان در پارک اتابک و شکار و قتل مقامات قاجاری وفادار به دولت مشروع و قانونی قاجار شرکت کرد

-سوکارتسی ساکو Sevkaretsi Sako ١٩٠٨-١٨٧٠، عضو سازمان تروریستی فدراسیون انقلابی ارمنی - داشناکسوتیون و فرمانده‌ی یک تابور سواره‌ در جنبش مشروطیت ایران

-گارگین نژده Garegin Ter-Harutyunyan, Nzhdeh ١٩٥٥-١٨٨٦، عضو سازمان تروریستی فدراسیون انقلابی ارمنی - داشناکسوتیون که ‌پس از نبرد در الکساندروپول بر علیه‌ نیروهای تورک بومی و عثمانلی در جنگ قاراکیلیسه‌ و دیلیجان در سال ١٩١٨ به‌ عنوان فرمانده‌ شرکت داشت. وی پس از اعلام استقلال جمهوری ارمنستان والی ناخیجوان اشغالی و از آوگوست ١٩١٩ فرمانده‌ی جناح جنوبی ارتش ارمنستان شد،

-خاچاتور- خچو امیریان Khachadur Amirian ١٨٧٢-١٩١٥ از اعضای سازمان تروریستی فدراسیون انقلابی ارمنی - داشناکسوتیون که ‌از یاران یپرم خان و شرکت کننده‌گان در شورش وان بر علیه ‌عثمانلی و کشتار تورکان قفقاز و ... بود،

-آرشاک گاوافیان معروف به‌ کری Arshak Gavafianعضو سازمان تروریستی فدراسیون انقلابی ارمنی - داشناکسوتیون از یاران یپرم خان که‌ در جنگ‌های بی شماری بر علیه‌ تورکان عثمانلی و قفقاز و ایران شرکت کرده‌ بود،

-آرام مانوکیان Aram Manukian، هامو اوهانجانیان Hamo Ohanjanyan، استپان استپانیان Stepan Stepanian از فداییان سازمان تروریستی فدراسیون انقلابی ارمنی - داشناکسوتیون که ‌در ایجاد همکاری و همبسته‌گی بین جنبش مشروطیت و سازمان‌های سیاسی - تروریستی ارمنی بر علیه ‌دولت تورک قاجار نقش داشتند.

پایان مقدمه‌ی مئهران باهارلی


گزارش حزب داشناک ارامنه‌ به‌ کونگره‌ی بین الملل سوسیالیست (ژنو ١٩١٠)

طی سه‌ سال گذشته‌ حزب [داشناکسوتیون] در محیط توفانی مبارزه‌ی انقلابی کرده ‌و رشد نموده ‌است ..... وی در ایران حزب پیشتاز جنبش مشروطه‌ بود. در ایالت آزربایجان (تبریز) که ‌مدت زیادی تنها مرکز مبارزه‌ی انقلابی بود، حزب ما حتی تا زیادی رهبری جنبش را در اختیار داشت. حزب به‌ همراه‌ سرکرده‌ی معروف ستارخان جنگید. و از همان آغاز از طریق راهنمایی، کومک مادی و رزمنده‌گان با وفایش به‌ وی مدد رساند.

هم اکنون و از چند ماه ‌پیش به‌ این طرف، رفیق ما یفرم [خان] در راس ارتش انقلابی قرار دارد [و] به ‌ایالات دور دست سفر [جنگی] می‌کند. مرتجعینی را که‌ علیه ‌حکومت جدید به ‌پا خاسته‌اند، آنچنان سرکوب می کند که‌ ستایش همه‌ی کشور را بر انگیخته ‌است.

تعداد زیادی از رفقای «فدایی» ما در میدان نبرد در ایران باقی مانده‌اند. و این است نشانه‌ی همبسته‌گی دو خلق [و] تفاهم انقلابی دو عنصر، یعنی ایرانی مسلمان و ارامنه‌ی مسیحی که ‌آن لحظه ‌منفرد [جدا] و حتی متخاصم بودند. این دو عنصر مهم ایران معاصر شاهد پیروزی را در آغوش گرفتند. محمدعلی‌شاه‌ مستبد نیرومند و بدخواه، مفتوح [مخلوع] و بی تاج و تخت، مقامات خود را ترک گفت و به‌ روسیه‌ پناه ‌برد. این انقلاب پس از تلاطمات دردناک و طولانی، علی رغم دسیسه‌ها و مقاومت سرسختانه‌ی دولت تزاری، که ‌ضمن لگدمالی عهدنامه‌ی خود با انگلستان، با تمام وسائل می‌کوشید جنبش جوان مشروطه‌خواهی را خفه ‌کند، به ‌پیروزی نائل آمد. این دسیسه‌ها امروز همچنان ادامه‌ دارند ......

این مبارزه‌ی مسلحانه ‌است که‌ ایران و تورکیه‌ را از یوغ استبداد آسیائی رها ساخت. سوسیالیست‌های گورجستانی از تفلیس و باکو به ‌ایران آمدند و در پیروزی ستارخان بر محمدعلی شاه ‌سهم مهمی داشتند.

وانداریان

(نوت اسناد کارگری): متن بالا از جزوه‌ی زیر به ‌فارسی بگردانده‌ شده‌ است. این جزوه‌ی مفصلی است که‌ بخش مربوط به ‌ایران را ما در اینجا به ‌چاپ می‌رسانیم. نقش داشناک‌ها در انقلاب مشروطیت در کتب مختلف و به‌ ویژه‌مشروطیت کسروی منعکس است. در همین مورد نگاه‌ کنید به‌ گزارفش «نریا» در همین مجلد که ‌نظر عکس وانداریان را منعکس می‌کند.  

Rapport présenté au « Congrès Socialiste International » de Copenhague, par le parti Arménien daschanktzoution, Turquie, Caucase, Perse, 1916, Genève


[1] از خيانت‌های آزربايجان‌گرايان مشروطه‌طلب و دموکرات‌های آزربايجان:  برآمدن رضاشاه

https://sozumuz1.blogspot.com/2017/12/blog-post_12.html

[2] یپرم خان، تروریست داشناک و قهرمان ملی آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست و استالینیست، ‌مامور ویژه‌ی مشروطیت‌طلبان انگلیسی برای شکار و قتل شخصیت‌های مهم قاجاری و تورک، از جمله ‌ارشدالدوله‌ و شعاع السلطنه‌ برادر محمدعلی شاه ‌و ... بود، و اندکی پس از کشتن ارشدالدوله، برای دفع سالارالدوله‌ برادر دیگر محمدعلی شاه‌ به ‌سمت غرب رهسپار شد.

قتل ارشدالدوله‌ پدر معنوی و محرک تاسیس انجمن آزربایجان و داماد ناصرالدین شاه‌به‌دست مشروطه‌طلبان انگلیسی و داشناک‌ها

http://sozumuz1.blogspot.com/2020/01/blog-post_23.html

[3] ستارخان و مجاهدین تورک وی ‌پس از مشاهده‌ی ماهیت ازلی، ماسونی، باستان‌گرایانه‌، زرتشتی‌گری ضد اسلامی و ضد تورک مشروطیت انگلیسی، بر علیه مشروطه‌طلبان افراطی متفق انگلستان و انجمن آزربایجان و فرقه‌ی دموکراتشان و ... موضع گرفتند و حتی در اواخر متمایل به ‌جدایی آزربایجان و الحاق آن به‌‌ عثمانلی شدند. بدین سبب نیز مشروطه‌طلبان انگلیسی – یپرم خان داشناک و سران تروریست انجمن آزربایجان چون تقی‌زاده‌ و حیدرخان عموغلو، و سردار اسعد بختیاری .... ایشان را که دیگر تاریخ مصرفشان به پایان رسیده بود به بهانه‌ی خلع سلاح به تهران اشغال شده کشاندند، در پارک اتابک به آن‌ها هجوم آورده ‌بیش از سی صد تن از ایشان را کشتار کردند.

[4] اقدامات و تبلیغات ضد تورکیه‌ای و تفرقه‌افکنانه‌ی حکومت ملی آزربایجان به ‌امر روسیه‌ و ارمنستان، نکته‌ی منفی دیگری در پرونده‌ی او بود. اقداماتی مانند تاسیس قوای «فدائی» (برگرفته ‌از نام تروریست‌های داشناک و ارمنی موسوم به «فدائی» که ‌بر علیه ‌عثمانلی و تورکان در آناتولی کشت و کشتار می‌کردند، قوای «قیزیل‌باش» (که‌ با صلیبیان و فارس‌ها بر علیه ‌تورکان اتحاد کرده‌ و از پشت به ‌جهان اسلام و تورک خنجر زده‌ بودند)، ادعای اینکه ‌تورکیه‌ ارمنیان را نسل‌کشی کرده‌ است و .... مخصوصا با توجه ‌به‌ آنکه ‌هنوز خاطره‌ی آزادسازی تورک‌ایلی و نجات مردم تورک توسط اوردوی عثمانلی با دادن هزاران شهید از قتل عام‌های قوای مسلحه‌ی ارمنی و آسوری که‌اغلب فراریان از تورکیه‌ بودند در خاطره‌ی مردم زنده ‌بود.

http://sozumuz1.blogspot.com/2022/12/blog-post_12.html

[5] جمشیدخان می‌گوید ارمنیان به‌ تشکیل دسته‌جات فدایی در ایران و فرستادن آن‌ها برای انجام عملیات مسلحانه ‌و خراب‌کاری به‌ خاک عثمانلی اقدام می‌کردند. باید اضافه‌ کرد فرهنگ تروریسم ارمنی فدایی در داخل ایران هم، بویژه ‌در فرهنگ سیاسی چپ اثرات مخرب و ماندگاری داشته ‌است. نام‌های «قوشون فدایی» در حکومت ملی آزربایجان که‌ مجری سیاست‌های روسیه‌ی استالینی بود، و بعدها «سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران» که ‌وارث سنن چپ ایرانی ضد تورک اوائل قرن بیستم بود و ... ملهم از تروریست‌های فدایی ارمنی است.

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html

[6] جماعت ارامنه ‌و آخرین نقشه‌ی آن‌ها برای تاسیس دولت ارمنی، به‌ قلم جمشیدخان سوباتای‌لی افشار اورومی مجدالسلطنه- سال ١٨٩٤

http://sozumuz1.blogspot.com/2021/02/blog-post_28.html

No comments:

Post a Comment