Saturday, March 8, 2025

سولطان محمد وحیدالدین عوثمان‌لی به فرزند محمدعلی شاه: تو تورک و مسلمان هستی، تورک و مسلمان از مرگ نه‌می‌هراسد.

سولطان محمد وحیدالدین عوثمان‌لی به فرزند محمدعلی شاه:

تو تورک و مسلمان هستی، تورک و مسلمان از مرگ نه‌می‌هراسد. 

مئهران باهارلی

محمدعلی شاه قاجار پس از تبعید شدن توسط مشروطه‌طلبان ضد تورک و خروج از ایران همراه با ملکه جهان و سه فرزندش (پرنسس خدیجه، سلطان محمود، سلطان مجید) از طریق باکو به بندر اودسای اوکرایین که در آن‌ زمان جزئی از روسیه‌ی تزاری بود، رفت و مدت ١٠ سال در آن‌جا زیست. پس از نزدیک شدن بولشویک‌ها در سال ١٩١٩ به استانبول پایتخت امپراتوری عوثمان‌لی مهاجرت کرد و ٦ سال در آن‌جا زنده‌گی کرد. پس از آن برای معالجه‌ی طبی به بندر سان رئمو (رمسوس) ایتالیا رفت، اما بعد از چند ماه در سال ١٩٢٥ از عواقب و عوارض بیماری دیابت در آن‌جا فوت کرد. دولت ایتالیا با فرستادن گارد احترام برای او یک مراسم تشییع جنازه‌ی رسمی برگزار نمود. از شرکت کننده‌گان در این مراسم تشییع، سلطان احمد شاه که هنوز پادشاه و مقیم در پاریس بود، و سلطان سابق عوثمان‌لی محمد (ششم) وحیدالدین بود که بعد از لغو خلافت به خارج تبعید شده و از سال ١٩٢٣ او هم در سان رئمو زنده‌گی می‌کرد.

در مراسم تشییع، سلطان سابق عوثمان‌لی محمد وحیدالدین در مقابل در محل اقامت محمدعلی شاه با سلطان احمد شاه صحبت می‌کند و به او تسلیت می‌گوید. هنگامی که تابوت محمدعلی شاه از محل اقامتش بیرون آورده می‌شود، حال کوچک‌ترین پسر او سلطان مجید منقلب می‌گردد. در این زمان سلطان محمد وحیدالدین سر خود را خم کرده و با مهربانی سعی به دل‌داری و تشجیع او می‌کند و در این بین به او می‌گوید: «پسرم، تو هم تورک هستی، و هم مسلمان. تورک و مسلمان هیچ کدام از مرگ نه‌می‌ترسند».

نقل قول:

میان مجموعه‌ی عکس‌های تشییع جنازه که برای چاپ در اختیار گذاشتم، عکسی هست که سولطان [محمد وحیدالدین] عوثمانی مقابل درب محل اقامت محمدعلی شاه به احمد شاه تسلیت می‌گوید. طرف چپ صاحب‌جمع [انتصارالسلطنه]، و پس از او سولطان [محمد وحیدالدین عوثمان‌لی]، و مقابل سلطان پشت به دوربین احمد شاه دیده می‌شود که با سلطان مشغول صحبت است.

وقتی که تابوت محمدعلی شاه را از محل اقامتش بیرون می‌برند، کوچک‌ترین پسر محمدعلی شاه به نام [سولطان] عبدالمجید میرزا دگرگون می‌شود. سلطان [محمد وحیدالدین عوثمان‌لی] به او می‌گوید: «پسرم، تو هم تورک هستی، و هم مسلمان. تورک و مسلمان هیچ کدام از مرگ نه‌می‌ترسند».

Sultan VI. Mehmed (Mehmed Vehîdeddin)[1], Türk Kacar devletinin devrik kıralı Mehemmedeli (Muhammed Ali) Şah’ın, Mart 1925’te İtalyanın San Remo’daki cenaze töreninde, O’nun aşırı duygulanan ve üzülen en küçük oğlu Sultan Mecid Mirza’ya başsağlı dilerken şöyle diyor:

OĞLUM, SEN HEM TÜRK’SÜN HEM MÜSÜLMAN. TÜRK VE MÜSÜLMAN’IN HİÇ BİRİ ÖLÜMDEN KORKMAZ!”.


[1] VI. Mehmed veya Mehmed Vahideddin (Osmanlı Türkçesi: وحيد الدين, Vahîdüddîn, Mehmed-i Sâdis; 4 Ocak 1861, İstanbul - 16 Mayıs 1926, San Remo)

https://tr.wikipedia.org/wiki/VI._Mehmed

منبع: محمدعلی میرزا ولیعهد و محمدعلی شاه مخلوع (٥٥ سند تازه‌یاب). به کوشش ایرج افشار. نشر آبی ١٣٨٧، ص ١٤٩ (خاطرات دوکتور پرویز پرویزفر)












No comments:

Post a Comment