تقويم تورک و گاهشماری تورکی: نامهای
تورکی فصلها، برجها و ماهها
مئهران باهارلی
Thursday, February
03, 2005
یئیگون، ٠٣ بوزآی، ٢٠٠٥ (
تاووق ایلی)
سؤزوموز
از تقويمهای مردمی تورک به
سوی تقويم ملی تورک
تورک بودون ييملهريندهن اولوسال
تورک ييمينه دوغرو
تقویم موجود رایج در ایران و
در میان تورکان این کشور، تقویم ملی قوم فارس بوده و ریشهی زرتشتی - پارسی دارد.
بازسازی، قبول و جایگزین کردن این تقویم در آغاز قرن بیستم، یکی از نخستین اقدامات
غاصبان حاکمیت سیاسی ایران پس از ساقط کردن غیرقانونی و غیر مشروع دولت تورک قاجار
و در راستای ایجاد ملت فارسزبان، با گذشتهی زرتشتی و ریشهی آریایی «ایران» بود.
با منطقی مشابه، طبیعی است که خلاص شدن از این تقویم زرتشتی-پارسی؛ و بازسازی،
قبول و جایگزین کردن تقویم تورکی نیز، به مثابهی تدبیری در استقامت هویتپروری
ملی تورک، در دستور کار فرهنگیان و تودهی تورک در تورکائلی و در کل ایران قرار
داده شود.
١-ملت تورک میبایست از تقویم زرتشتی-پارسی رایج که از همهجهت نافی و منکر
هویت تورکی وی، ابزاری در راستای استحاله و آسیمیلاسیون او در فرهنگ فارسی، و مانعی
در روند ملتشوندگی تورکان ساکن در ایران است رها گردد. جریانی در بین بخشی از فرهنگیان
و فعالین سیاسی محافظهکار تورک موسوم به «آزربایجانگرا» وجود دارد که بر عدم
کاربرد تقویم تورکی اصرار میورزد. برای این جریان «بیرونگرا»، «ملی» صرفاً به
معنی تقلید و اخذ هر آنچه در رسپوبلیکای آزربایجان وجود دارد و عرضه میشود است،
حتی اگر علناً ضد تورک باشد. مانند هویت ملی آزربایجانی، نام قومی آزربایجان به
جای تورک، زبان آزربایجانی به جای زبان تورکی، دستور زبان و دائرهی لغات غیر
تورکی، تاریخنگاری رسمی ضد تورک آزربایجانگرا و ...). علی رغم وجود این جریان منحرف
آزربایجانگرا، تودهی تورک و علی الخصوص جوانان روشنفکر و متعهد، میبایست با «درونگرایی» (اساس قرار دادن ملت تورک و هویت و زبان و تاریخ و میراث فرهنگی آن) و با عنایت
به و تجربهاندوزی از جنبشهای رنسانس ملی ملل دیگر از فرانسه، آلمان، روس، مجار، ایتالیان
و یونانی گرفته تا ارمنی، فارس، کورد، یهودی و .... در ایجاد تقویم ملی تورک
اهتمام، و وسواس لازم را در کاربرد و رایج ساختن آن داشته باشند.
٢-تقویم رایج در رسپوبلیکای آزربایجان، مانند نام این کشور (رسپوبلیکا) متعلق
به فرهنگ و هویت روسی- مسیحی بوده، و همانند معادل آن در ایران (تقویم
پارسی-زرتشتی)، تقویمی استعماری و فاقد کوچکترین رگه و یا نشانی از هویت ملی و میهنی
تورکی است. رسپوبلیکای آزربایجان - مانند هویت ملی و زبان و تاریخنگاری، تعریف
گروههایی که ملت تورک از آن متشکل است، حدود وطن تورک و ...- از این منظر هم نمیتواند
و نمیباید مدل و الگوئی برای تورکائلی و تورکان ساکن در ایران باشد. تقویم روسی-مسیحی
رایج در رسپوبلیکای آزربایجان، مانند تقویم فارسی-زرتشتی رایج در ایران، نمیبایست
از طرف تورکان ساکن در ایران، بویژه تشکیلات سیاسی و فرهنگی و به هیچ بهانهای، حتی
به بهانهی نزدیکی و اتحاد با رسپوبلیکای آزربایجان بکار رود. نزدیکی و وحدت فرهنگی
و ملی تورکهای ساکن در تورکائلی و ایران با رسپوبلیکای آزربایجان میبایست بر
اساس مولفههای فرهنگی و ملی مشترک تورک (از جمله نام قومی-ملی تورک، هویت ملی
تورک، زبان تورکی، ...)، و نه بر اساس مولفههای فرهنگی استعماری فارسی و روسی
مانند تقویمهای فارسی-زرتشتی و روسی-مسیحی و واژگان و تعبیرات فارسی و روسی وارد
شده به زبان تورکی حاصل شود.
٣-بسیاری از انجمنهای فرهنگی و تشکیلات سیاسی، نشریات و رسانههای عمومی جریان
آزربایجانگرا مانند مجلات، روزنامهها، رادیو و تلویزیونها و سایتهای اینترنتی
ایشان، بر خلاف روشنفکران و نخبگان فارس که بیش از یک صد سال پیش به ضرورت ایجاد
تقویم ملی برای فارسان پی بردهاند، هنوز به قبح و مضرات کاربرد تقویم ضد ملی فارسی-زرتشتی
و یا روسی و عدم کاربرد تقویم ملی تورکی واقف نیستند. اغلب آزربایجانگرایان که
حساسیت و غور و احاطهی کافی بر مصادیق بازگشت به هویت ملی تورکی و لزوم تبیین و
دور ساختن صریح آن از هویت و فرهنگ استعماری فارسی و روسی ندارند، کاربرد تقویم ضد
ملی فارسی-زرتشتی و یا روسی-مسیحی را هم طبیعی، و وحشتناکتر از آن، نوعی تفاخر و
نشان مدرنیته؛ و عدم کاربرد تقویم تورکی را مقاومت در مقابل پانتورکیسم گمان کردهاند.
٤- شایسته است نام تورکی اعیاد
و جشنها هم بر اساس قواعد زبانی تورکی بکار برده شود. در صورت نبود معادل تورکی، میتوان
و باید به ایجاد چنین معادلهایی اقدام نمود. در پایان این مقاله به چند نمونه
اشاره شده است.
تقويم و گاهشماری تورک در
ايران
تقویم و تنظیم آن در ایران
دورهی اسلامی و بویژه در تاریخ تورک آن، بلاواسطه با نام تورکان عجین است. به عنوان نمونه اساس گاهشماری امروزی ملت فارس، آغاز
بهار، موقعیت نوروز در آن و ...،
تقویم «جلالی» ویا «مَلِکی» است که بر حسب فرمان سلطان تورک، «جلالالدین ملکشاه
سلجوقی» فرزند «آلپ آرسلان»، توسط هئیتی علمی تنظیم و از سال ١٠٩٢ میلادی در سراسر
امپراتوری تورکی سلجوقی که شامل ایران امروزی هم میشد رسمی گردیده بود. در این
تقویم، اول سال در روز نخست بهار قرار گرفت و نوروز که تا آن زمان سیار بود، ثابت
شد و به «نوروز سلطانی» معروف گشت. بعدها با فرمان امپراتور دیگر تورک «غازان خان»، مشهورترین
پادشاه سلسلهی تورک ایلخانی، تقویمی بنام «غازانی» تدوین گردید که مبداء تاریخگذاری
آن سال ١٣٠٢ میلادی بود. همچنین
در طول تاریخ تورکی در ایران امروزی، زیجهای (احکام علم هئیت و قوانین تنجیم) گوناگونی
بکار میرفت که باز اکثریت مطلق آنها مانند زیج جلالی، زیج ایلخانی، زیج اولوق
(الغ) بیگ، زیج خانی، زیج غازانی و... همه
به امر شاهان و سلاطین تورک تدوین گردیده و با نام آنان مربوط هستند. با اینهمه متاسفانه
در اکثر این تقویم و زیجها نام ماهها به تورکی نبوده است و این از بزرگترین کوتاهبینیهای
دول تورک مذکور بشمار میرود.
این نقیصه
به درجهی معینی در دورهی امپراتوری تورکی- قزلباشیه (صفویه) تلافی شد و «تقویم باستانی تورکی دوازده حیوانی»، که
از قرنها پیش و همزمان با حاکمیت امپراتوریها و دولتهای تورک بر سرزمین ایران کنونی در میان ملل و اقوام تابعه هم رایج شده
بود، به
طور رسمی پذیرفته و جایگزین تقویم جلالی گردید. پس از آن صفویان همچون مغولها، اویغورها و چینیها سالها
را با نام حیوانات معینی نامگذاری میکردند. بدین ترتیب نوعی وحدت تقویم در جهان
آلتائیک (تورکیک-مغولی-چینی) ایجاد گشت. این تقویم تماماً تورکی که بر حسب
استخراجات حکمای تورکستان تدوین گردیده و در آن برای هر سال نام تورکی یک حیوان
اختصاص داده میشود، قبل از استعمال تاریخ هجری در بین اقوام تورک رایج بود و هنوز
هم در بعضی از جوامع و جمهوریهای تورکیک بکار برده میشود. تقویم تورکی دوازده حیوانی دارای سالهای شمسی اما ماههای
قمری است و آغاز سال آن ماه
مارس میباشد (بنا به اهمیت تقویم دوازده حیوان تورکی، قسمت دوم این نوشته منحصراً
در بارهی این تقویم خواهد بود).
تقويم خورشيدی فارسی- زرتشتی ابزار تورکستيزی و راسيسم فارسی
سنت تقویمی، سنتی دیرپا و
مقاوم است. هر تقویم برآیند سنن، دین، معیشت، تاریخ، جغرافیا، زبان و فرهنگ یک ملت
بوده و مختصات تقویمی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. از این روست که جوامع انسانی
علی القاعده داری تقویمهای دینی، سیاسی و اقتصادی خویش هستند. در ایران نیز،
دولتهای تورک دارای تقویمهایی مانند جلالی، ایلخانی، غازانی، خانی، الغ بیگی، تورکی
(دوازده حیوانی) و ... بودهاند.
اما این سنت تقویمی تورک دیرپا در ایران با روی کار آورده شدن دولت پهلوی دچار
گسست شد.
تا اوایل قرن بیستم میلادی
تاریخ و تقویم متداول و رسمی کشور ایران و دولتهای تورک حاکم بر آن، «تقویم تورکی دوازده
حیوانی» با سالهای تورکی و «تقویم عربی هجری قمری» با ماههای عربی بود. بعد از
انقلاب مشروطه و صعود و خیز گرفتن و به حاکمیت رسیدن عنصر قومی اقلیت فارس در ایران،
از اوایل سال ١٩١١ تاریخ هجری شمسی با «ماههای برجی» (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد،
سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو، حوت) به طور رسمی اِعمال شد. با تاسیس دولت
پهلوی، در سال ١٩٢٥ (١١ فروردین ١٣٠٤) مجلس شورای ملی گاهشماری امروزی پارسی-زرتشتی
را تصویب و آنرا رسمی اعلان نمود. با رسمی شدن تقویم خورشیدی فارسی- زرتشتی، تقویم
تورکی دوازده حیوانی که یکی از قدیمیترین تقویمهای دنیا است و تا آن موقع استعمال
آن در کشور ما جنبهی رسمی داشت، به طور کلی از رسمیت قانونی افتاد. در شمال ایران
نیز، همزمان با اشغال قففاز جنوبی توسط بلشویکها-روسیه و شکلگیری دولت شوروی و بدنبال
آن جایگزینی تقویم میلادی با نامهای روسی به جای تقویمهای ملی و مذهبی موجود، تقویم
تورکی هم اندک اندک کاربرد خود را از
دست داد.
در دورهی حاکمیت
خاندان پهلوی، ایجاد و رسمیت دادن به تقویم استاندارد و یکسان پارسی-زرتشتی، نقش
مهمی در روند ملت شدن گروههای پراکندهی تاجیکزبان در ایران تحت عنوان جدید
«فارس» ایفاء نمود. همچنین ممنوعیت رسمی گاهشماری تورکی و به جای آن کاربرد ماهها
و روزهای هفته به فارسی، به عنوان عامل بازدارنده در روند ملت شدن خلق تورک در ایران
عمل کرد. با اینهه اگرچه در سطح نخبگان رسمیت اجباری تقویم پارسی-زرتشتی خورشیدی و
غیررسمی نمودن تقویم تورکی دوازده حیوانی با هیچگونه مقاومت مدنی فرهنگیان، سیاسیون
و نخبگان تورک در ایران مواجه نگشت، اما در سطح مردمی نه تصمیمات بعد از مشروطیت و نه تصمیمات سال ١٣٠٤ شمسی مجلس شورای ملی و نه غفلت نخبگان تورک ایرانی در طول هشتاد سال گذشته، نتوانست تقویم تورکی دوازده حیوانی و احکام نجومی آن را از خاطرهی ملت تورک و دیگر اقوام ایران بزداید.
ضرورت احيای گاهشماری تورکی
و استفادهی عمومی از تقويم تورکی در ايران
احیای گاهشماری تورکی
و کاربرد گسترده و رسمی نامهای تورکی
ماهها و روزهای هفته و برجها و ... از
واجبترین نیازهای فرهنگی و تاریخی ملت تورک است. امروزه در ایران اکثر ملتها (فارس، عرب، ارمنی،
آسوری، حتی کورد و تورکمن) تقویمهای ملی خویش
را بکار میبرند و یا گامهایی جدی در راه احیاء و همگانی کردن آنها برداشتهاند. در
چنین شرایطی و اکنون که پس از یک رکود یک صد و بیست ساله (پس از جنبش تورکزدای
مشروطیت)، روند بازگشت به هویت تورکی و هویتپروری تورک در میان لایههای گوناگون مردم
تورک شتاب گرفته و در حال گسترش میباشد، ضروری است که سیستم گاهشماری استاندارد
و یکسان تورکی نیز، به لحاظ اهمیت آن در تسریع امر روند ملتشوندگی (اولوسلاشما- میللهتلهشمه)،
هرچه زودتر تثبیت و رایج شود.
در شرایط ایدهآل، شایسته است این مهم در ایران توسط مراکز
علمی صلاحیتداری مانند فرهنگستان زبان و ادب تورکی انجام پذیرد. اما از آنرو که
فعلاً همچو فرهنگستانی وجود ندارد، بر تک تک فرهنگیان و ادبای تورک ایرانی، بویژه
بر جوانان و دانشجویان تورک است که خود مستقلاً و مسئولانه به تثبیت و رواج واژههای
اصیل تاریخی و یا نوواژههای تورکی در عرصهی تقویم و گاهشماری مبادرت ورزند و این
واژهها را تا آنجا که امکان دارد هر چه بیشتر در آثار قلمی و ادبی خود بکار برند. همچنین بجا خواهد بود همهی نشریات و تقویمها و سایتهای
خبری، فرهنگی و سیاسی مربوط به بخشهای تورکنشین استانهای سیزدهگانهی شمال غرب کشور-
تورکائلی (آزربایجان اتنیک) و دیگر نواحی تورکنشین در مرکز، در جنوب و در شمال
شرق ایران، گاهشماری واحد تثبیت شده با نام تورکی روزهای هفته، ماهها، برجها،
فصلها و سالهای دوازده حیوانی - و یا حداقل نامهای تورکی پیشنهادی خود را- همراه با نام فارسی ماهها بکار برند.
منابع نامهای تورکی ماهها، روزها، سالها و
برجها و اصطلاحات گاهشماری
تنوع و کثرت در عین وحدت، خصلت
ذاتی جهان تورکیک است. ملل تورکیک فرهنگی ریشهدار، گسترده و متنوع دارند. این ملل
از سیبری در شمال تا خلیج عربی و شمال آفریقا در جنوب، از چین در شرق تا لهستان و
مجارستان در غرب زندگی میکنند. این گستردگی و تکثر به ملل و دنیای تورکیک ویژگی
رواداری و مدارا را بخش کرده است. طبیعی است که در این سرزمین وسیع چندگونه تقویم
وجود داشته باشد که همه از منابع مهم برای ایجاد سیستم گاهشماری مدرن تورک بشمار میروند.
ملت تورک ساکن در ایران هم،
برای تنظیم و تدوین سیستم گاهشماری واحد تورک و کلاً اخذ واژههای اصیل تورکی
برای تشکل زبان معیار و فراگیر تورکی در ایران، از منابع ارزشمند بسیار برخوردار است. عمدهترین این منابع عبارتاند از:
- تقویمهای باستانی و کهن تورکی
- تقویمهای مردمی معاصر زیرگروههای
لهجهای، طائفهای و جغرافیائی ملت تورک (اوغوزهای غربی)
-زبان
مردم و لهجههای تورکی رایج در ایران (شمال غرب کشور، دیاسپورای تورک در جنوب و در
مرکز و در شمال شرق ایران)،
- زبان
مردم و لهجههای تورکی رایج در رسپوبلیکای آزربایجان و جمهوری تورکیه
- دیاسپورای
خارج کشوری تورک و لهجههای آنها (تورکان سوریه و عراق مشهور به تورکمان، تورکان
آخیسقا-مئسخئت در گرجستان، تورکان بالکان شامل قاقاووز و ... )
- آثار و
نوشتههای قدیمی به هر کدام از لهجههای فوق
- نامها و واژههای جدید عمدتاً پیشنهاد شده در تورکیه،
بویژه در عرصههای علوم و تکنولوژی
- تقویمهای رسمی دولتهای
تورکیک
زبان رسمی و ادبی رسپوبليکای آزربايجان منبع و زبان معيار برای تورکان ساکن در ايران نيست
با فروپاشی دولت شوروی، و علیرغم
این حقیقت که گاهشماریهای تورکی ریشهای محکم و کهن در میان مردم این منطقه دارند،
در رسپوبلیکای
آزربایجان نام همهی ماهها هنوز هم به زبان و حتی لهجهی روسی؛ روزهای هفته کلاً
به فارسی و بسیاری دیگر از گاهشماریها و روزهای مهم تاریخی و دینی به فارسی و
عربی است. با این وصف، نامهای رسمی
ماهها و روزهای هفته و ... رایج در رسپوبلیکای آزربایجان و کلاً
زبان رسمی و ادبی رایج در این کشور به هیچ وجه نمیتواند و نباید به عنوان تنها
منبع و معیار برای تشکل زبان تورکی معیار و فراگیر در ایران بکار رود و یا پذیرفته
شود. زیرا که زبان نوشتاری و رسمی رسپوبلیکای آزربایجان (حقوقی، روزنامهای، ادبی،
علمی، رسانهای و ...)، بر خلاف زبان غنی و
اصیل تودهی مردم تورک آن دیار، به موجب ایدئولوژی تورکستیز آزربایجانگرایی
استالینیستی، عامدانه آکنده از لغات روسی و عربی و فارسی، آنهم در حدی نامعقول
بوده و در زمینهی واژههای اصیل تورکی و بویژه واژهسازیهای نوی تورکی چیز قابل
عرضهای برای خلق تورک در ایران ندارد.
نام ماهها
در تورکیه نیز به جز سه مورد، همه دارای ریشهی لاتینی-یونانی-رومی و یا سامی-آرامی-عربیاند. از طرف دیگر تودههای تورک مناطق مختلف آزربایجان،
تورکیه و بالکان تقویمهای مردمی و نامهای تورکی گوناگونی برای نامیدن ماهها بکار میبرند. در این نوشته به عنوان نمونه نامهای موجود در برخی
از لهجههای تورکی در آزربایجان، جنوب دریای سیاه، آناتولی، آخیسقا-مئسخئت،
قاقاووز و همچنین تقویم تورکی تورکان خاکاس در سیبری ذکر شده است.
نام ماههای تورکی –تورکجه آی
آدلاری
در تقویم تورکی، سال بر حسب
حرکت خورشید، و ماه بر اساس حرکت ماه حساب میشد. در زیر نمونههایی از نامگذاری
ماهها در لهجههای باستانی و معاصر تورکی را دادهام:
تورکان اويغور: ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه یکی از نامگذاریهای کهن ماهها در نزد تورکان اویغور را – که بر اساس اعداد بوده - به شکل زیر نقل کرده است: «آرام آی»، «ایکیندی آی»، «اوچونج آی»، «تؤرتونج آی»، «بئشینج آی»، «آلتینج آی»، «یئتینج آی»، «سکیزینج آی»، «توقوزونج آی»، «آنینج آی»، «بیر ییگیرمینج آی»، «چاقشاپوت آی» (شاقشاپوت)
تورکان اويغور: ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه یکی از نامگذاریهای کهن ماهها در نزد تورکان اویغور را – که بر اساس اعداد بوده - به شکل زیر نقل کرده است: «آرام آی»، «ایکیندی آی»، «اوچونج آی»، «تؤرتونج آی»، «بئشینج آی»، «آلتینج آی»، «یئتینج آی»، «سکیزینج آی»، «توقوزونج آی»، «آنینج آی»، «بیر ییگیرمینج آی»، «چاقشاپوت آی» (شاقشاپوت)
تورکی بولغاری قديم: نام ماهها در تورکی بولغاری قدیم چنین
بوده است: «ناوروز» (=نووروز)، «بوش آی»، «سابان آی» (ساپان)، «پئچئن آی» (=بیچین)،
«بیلک آیی» (؟ ماه گرم) و یا «چيلله آيی» (چلیک؟ به معنی سطل، در تورکی معاصر چللهک.
ماه گرم؟)، «جيمئش آيی» (یئمیش، به معنی میوه)، «قازان آيی»، «کله آيی» (به معنی
دعاگو)، «اوچاق آيی» (به معنی خانه و دعاخانه)، «ناردوقانا آيی»، «اولوق آيی» و یا
«اولوق قيرلاچ آيی» (به معنی یخبندان بزرگ)، «کيچی آيی» ویا «کيچی قيرلاچ آيی» (به
معنی یخبندان کوچک)
تورکان
خاکاس-سيبری: نامهای ماهها در میان تورکان خاکاس-سیبری چنین است: ماه اول: «چیل» (یئل= باد)،
«کورگن» (= سرمای شدید)، ماه دوم: «آزیق» (آیی= خرس)، «بؤزوک» (= اوج خورشید)، ماه
سوم: «اولو کؤری» (= سنجاب بزرگ)، ماه چهارم: «کیچیک کؤری»
(= سنجاب کوچک)، «قوشقار» (قوچ)، ماه پنجم: «تاریق»
(تارلا= مزرعه)، «خیرا تارتچان» (قیر دارتما)، ماه ششم: «خیندیق» (= زنبق)، «بیز»
(= ما)، ماه هفتم: «اوت» (= سبزه)،
«توس» (آغ آغاج)، ماه هشتم: «اورغاخ» (اوراق= داس)، «خیرا کیسچهن» (قیر کسمه= دروی کشت)،
ماه نهم: «اود» (= آتش)، «اورتون آلچان» (اورون آلما= گرفتن محصول)، «تایقا» (= جنگل)، ماه دهم: «چاریش» (یاریش= مسابقه)، «کیچیک سویوق»ּ، ماه یازدهم: «اولو سویوق»،ּ ماه دوازدهم: «آل» (آلا
قار)
تورکان قارائيم: «آرتاریچ آی»، «قورال آی»، «باشقوچان آی»، «یاز آی»، «اولاه آی»، «جیریک آی»، «آیریسی آی»، «کوز آی»، «سوهوم آی»، «قیش آی»، «قاراقیش آی»، «سووونج آی»
تورکان قارائيم: «آرتاریچ آی»، «قورال آی»، «باشقوچان آی»، «یاز آی»، «اولاه آی»، «جیریک آی»، «آیریسی آی»، «کوز آی»، «سوهوم آی»، «قیش آی»، «قاراقیش آی»، «سووونج آی»
از جمله نامهای رسمی
ماهها در کشورهای تورک:
جمهوری تورکيه: اوجاق، شوبات، مارت، نیسان، ماییس، هازیران،
تمموز، آغوستوس، ائیلول، اکیم، قاسیم، آرالیق (تنها سه ماه اوجاق، اکیم و آرالیق
تورکی هستند)
رسپوبليکای آزربايجان: یانوار، فئورال، مارت، آپرئل، مای، اییون،
اییول، آوگوست، سئنتییابر، اوکتییابر، نویابر، دئکابر (هیچ کدام تورکی نیستند)
نمونهی تقويمهای مردمی گروههای
تورک گوناگون:
دياسپورای تورکان در آخيسقا-مئسخئت
(گرجستان): زمههری،
قوجوک، مارت، آپئرل، ماییس، کیرهز، اوراغ، خارمان، بؤگروم، شاراب، قوچ، قاراقیش
گيرهسون (شمال شرقی آناتولی): (بنا به یک نظر «گیرهسون» مسقت الراس
تورکهای «کورهسونلو» است): زمههری، گوجوک، مارت، آبرول، ماییس، کیراز، اوراق،
آغوستوس، خاچ آیی، آوارا، قوچ آیی، قاراقیش
اورمو (حاج حسين عليزاده): مهلت آی، نیسان آی، گولهن آی، سارالان آی،
بیچین آی، دخیل آی، زومار آیی، اکین آیی، قوس آیی، فیروز آیی، کولهک آیی، بایرام
آیی
از نامگذاريهای جديد پيشنهادی
در ايران:
سايت نشريهی آناديلی، چاپ آلمان: بوزآی، کؤرپه، املیک، یاز، آرای، سونای، دوز، دؤل، دؤل آردی، بؤیوک چیلله،
کیچیک چیلله، قارباسان
محمد نورجو، در مقالهی «آیلارین تورکجه آدلاری»: اوجاق، گوجوک، یئلین،
آچارای، گولای، بوزاران، بیچین، دریم، وئریم، اکیم، قاسیم، آرالیق
بهرام
اسدی، در کتاب «دنیا تقویملهری و تورک تقویمی»: آغلار گولهر، گولهن (گولان)، قیزاران،
قورا پیشیرهن، قویروق دوغان، زومار، خزل، قیروو، آذر (آیاز)، چیلله، دوندوران، بایرام (از
این نامها قورا، خزل، آذر و چیلله فارسی و زومار ارمنی است).
نامگذاری پيشنهادی آذبيلتوب برای ماههای تورکي
نامگذاری پيشنهادی آذبيلتوب برای ماههای تورکي
آذبیلتوب
در نامگذاری تورکی ماهها، نامهای برجهای تورکی را بکار برده است. نامهای پیشنهادی آزبیلتوب به جز دو مورد پیشنهادی
«اؤلچهن» و «اوخ آتان»، همان نامهای برجهای تورکی مرسوم و قدیمی است. کاربرد نام برجها به جای
نام ماهها، یعنی کاربرد «ماههای برجی»، علاوه بر نادرست بودن، باعث فقر خزینهی دائرهی
لغات تورکی میشود. میبایست سه سیستم «نامهای تورکی سالهای دوازدهگانهی حیوانی»،
«نامهای تورکی برجها» و «نامهای تورکی ماهها» هر کدام جداگانه حفظ شوند و از تکرار
و بکار بردن آنها به جای یکدیگر اجتناب نمود. وجود نامهای گوناگون متفاوت برای ماهها و برجها و سالهای دوازدهگانهی حیوانی در زبان تورکی نشانهی
غنای این زبان است. علاوه بر آن، اصل اساسی در انتخاب نامهای تورکی، حفظ و مراقبت
از سنن و نامهای تاریخی و ملی و پیوستگی آنها است.بنابراین باید به سنت تاریخی وجود سه دسته از نامهای
سالهای دوازدهگانهی حیوانی، برجها و ماهها در زبان تورکی صادق و مقید بود.
نقد نامهای مردمی و پيشنهادی:
١- نامهای
فارسی (خزل؟، آذر، گول-گل، چیلله-چلّه، فیروز، خارمان-خرمن، آوارا-آواره، قورا-غوره،
...)، و کلاً اسامی غیر تورکی عربی (قاسیم، مهلت، دخیل، قوس، زمهری=کلمهای عربی به معنی سردترین دورهی زمستان، شاراب-شراب)، یونانی (کیراز-کیرهز، به شکل «گیلاس» به زبان فارسی وارد شده است)، لاتینی (مارت، آبرول-آپریل،
ماییس، آغوستوس)، ارمنی (زومار)، عبری-آرامی-سریانی-آسوری (نیسان-لئیسان) و ...
غیرقابل قبولاند.
٢- در
نامگذاری ماهها باید از کاربرد و اختلاط نام برجها (قوچ، قوس، اؤلچهن، اوخ آتان)،
فصلها (یاز)، دیگر نامهای گاهشماری (کیچیک چیلله، بؤیوک چیلله، ...) اجتناب کرد
٣- نامهای
ماهها میباید تک کلمهای، ساده، زیبا، معنیدار و به راحتی قابل کاربرد توسط مردم
و در اسناد رسمی باشند. میبایست از نامهای طولانی، دو کلمهای (به استثنای ترکیبهای
تاریخی اولوسویوق و قیرآچان)، عامیانه، غیر استتیک و غیرقابل کاربرد در مناسبات
رسمی (دؤل آردی، آغلار گولهر، قورا پیشیرهن، قویروق دوغان، گئچی قیران، دؤل تؤکومو، قورت یورتولاری، ...) اجتناب کرد.
٤-نامهای تورکیک
که خود و یا معادل آنها قبلاً توسط اقوام تاریخی تورک؛ لهجههای معاصر تورکی رایج
در ایران، قفقاز و آناتولی؛ نامهای رایج در میان دیگر ملل تورکیک معاصر بکار برده
شدهاند ارجحیت دارند.
٥-در برخی
از لهجههای محلی، ترکیب آو در کلمات تبدیل به اوْو میشود، مانند تبدیل «قیراو»
به قیروو، «داوشان» به دووشان، «تاووق» به توووق-تویوق، .... آو موجود در همهی
این نامها در گاهشماری تورک میباید حفظ شود. در این نوشته نیز فرمهای ماه
«قیراو» و سالهای «داوشان» و «تاووق» حفظ گردید.
نام
ماهها به زبان تورکی
در زیر
خلاصهای از نامهای تورکی ماهها در منابع مختلف و پس از هر ماه، ارزیابی کوتاهی را
آوردهامּ (منبع
هر نام در داخل پارانتز نوشته شده است. اختصارات بکار برده شده: آدس= آنادیلی سایتی، مدآ= مجمع دانشجویان آزربایجانی)
تورک آيلاری Türk Ayları
|
Months
|
تورکجه باشقا تاريخی
و لهجه آدلاردان
|
اوجاق Ocaq
|
January
|
بؤیوک، اولو، اولو
قیرلاچ، چیل، کورگهن، اورتا قاراقیش، بایرام
|
بوز Boz
|
February
|
کیچیک، قوجوک-گوجوک، کیچیک قیرلاچ، آیی،
بؤزوک، ایکیندی
|
يئلين Yélin
|
March
|
گئچی قیران، دؤل
تؤکومو، قوزو، یازباشی، اوت قوپومو، دلی بئشه، اولو کؤری، باش آی، اوچونچ
|
قيرآچان Qıraçan
|
April
|
بوش، کیچیک کؤری، قوچقار، دؤردونج،
یاغمور، گولهن، چیچهک
|
ساپان Sapan
|
May
|
خیدیرایلیاز، چوبان، تارلا، قیر دارتقان، بئشینچ، سارالان
|
چيچهک Çiçek
|
June
|
بیز، خیندیق، بیچین،
آلتینچ
|
اوراق Oraq
|
July
|
چوروک، یئدینچ، اوت،
توس، اوراق
|
بيچين Biçin
|
August
|
یئمیش، سکیزینچ،
اوراق، قیر کسگهن
|
سيخمان Sıxman
|
September
|
قازان، اوزوم، اورون آلقان، دوقوزونچ،
اود، ایلک گوز، بؤیروم، تایقا، بؤگروم، اکین
|
قيراو Qırav
|
October
|
اورتا گوز، اونونچ،
یاریش، کله، کیچیک سویوق
|
اولوسويوق Ulusoyuq
|
November
|
قوچ، سون گوز، قورد یورتولاری، اوچاق، بیر
ییرمینچ
|
آراليق Aralıq
|
December
|
قاراقیش، قیران، آل، کولهک
|
١-اوجاق Ocaq (ژانویه/یانوار، دی-بهمن): ژانویه-یانوار از نام یانواریس Januaris، مشتق
از یانوس Janus لاتینی، نام رب النوع محافظ دروازهها، ورودیها و خروجیها گرفته
شده است. از دیگر نامهای تورکی این ماه: بؤیوک آی (قاقاووز)، زمهری (آخیسقا، گیرهسون و بسیاری از دیگر لهجهها، زمهری کلمهای عربی به معنی سردترین دورهی زمستان است)، اورتا قاراقیش (لهجههای جنوب دریای سیاه)، بوزای (پیشنهاد آنادیلی)، اوجاق (رسمی تورکیه)، آرام
آی (اویغور)، چیل آی ویا کورگن آیی (خاکاس)، اولوق آیی و یا اولوق قیرلاچ آیی (بولغاری قدیم)، کیچیک
چیلله (چیچه ؟، کلیبر، چیلله کلمهای با ریشهی فارسی است)
ارزيابی: اوجاق کلمهای تورکی به معنی آتشدان، آتشگاه و بسیار رایج در زبان تورکی در ایران میباشد.
هر چند به نظر میرسد اوجاق به عنوان نام ماه، محرف «اوچاق» به معنی خانه و
دعاخانه باشد که در میان تورکهای بولغار قدیم به عنوان نام ماه بکار میرفت. از
آنجائیکه اوجاق به عنوان نام ماه در میان تورکان قدیم در شکل «اوچاق»، و در حال
حاضر در تورکیه در شکل «اوجاق» به طور رسمی
بکار میرود و نیز بسیار جا افتاده است، ابقاء نام باستانی «اوجاق» مناسب است.
٢- بوزآي Bozay (فوریه/فئورال،
بهمن-اسفند): فوریه-فئورال از
فئبروآرییوس Februarius لاتینی به معنی خالصسازی، مشتق از کلمهی فئربروآ Februa، جمع فئبوروم
Feburum گرفته شده است. از دیگر نامهای این ماه: شوبات
(رسمی تورکیه،ּ شوباط-شباط کلمهای سریانی است)، قوجوک آی
(آخیسقا)، گوجوک آی (گیرهسون و دیگر لهجههای جنوب دریای سیاه، از کلمهی گوج به
معنی آرام و یواش، یواشترین دورهی زمستان و یا به معنی کوچک، کوتاه و کوتوله)، کوچوک
آی (لهجههای آناتولی)، قوجوک آی (محمد نورجو)، کؤرپه (آنادیلی)، ایکیندی (اویغور)،
آیی آی ویا
بؤزوک آی (خاکاس)، کیچی آیی
ویا کیچی قیرلاچ آیی (بولقاری قدیم)، بوزآی (کلیبر)
ارزيابی: نام ماه «بوزآی» در ناحیهی کلیبر
آزربایجان بکار میرود. احتمالاً «بوش آی» (بوس آی) تورکان بولغار قدیم و یا
«بؤزوک» تورکان خاکاس-سیبری با نام «بوزآی» مرتبط باشد. نام بوزآی در میان نامهای
پیشنهادی آنادیلی (به شکل بوزاران) و محمد نورجو هم وجود دارد. از طرف دیگر، معادل
کوچوک-قوجوک-گوجوک در تورکی ما «کوچوق» است که به معنی توله سگ میباشد. به منظور
اجتناب از سوء تفاهم، نام تورکی رایج در کلیبر «بوزآی» توصیه میشود.
٣- يئلين Yélin (مارس/مارت، اسفند-فروردین): مارس-مارت از
کلمهی مارتییوس لاتینی مشتق از کلمهی مارتیس-مارس به معنی رب النوع جنگ و یا راه
رفتن و یا شتاب گرفتن ریشه گرفته است. از دیگر نامهای تورکی این ماه: یئلین (محمد
نورجو)، املیک (آنادیلی)، گئچی قیران (بعضی از لهجهها در آزربایجان)، دؤل دؤکومو،
قوزو آیی، یاز باشی، اوت قوپومو، دلی بئشه (لهجههای گوناگون تورکی در تورکیه -
قارس و دیگر نواحی این کشور)، اوچونج آی (اویغور)، اولو کؤری (خاکاس)، نووروز (بولغاری قدیم)، باش آی (قیرقیز)
ارزيابی:
کاربرد
کلمهی تورکی زیبا و سادهی «یئلین»
(پیشنهاد
مּ. نورجو، به معنی محلی که در آن باد بسیار میوزد و یا پستان
پرشیر چهارپایان) باعث رواج این لغت تورکی فراموش شده نیز خواهد شد. احتمالاً نام ماه «چیل» به معنی یئل-باد در میان تورکان خاکاس و سیبری هم
با نام یئلین مرتبط است.
٤- قيرآچان Qıraçan
(آوريل/آپرئل، فروردین-اردیبهشت):
آوریل-آپرئل از کلمهی آپریلیس Aprilis لاتینی، به یاد رب النوع ونوس، احتمالاً
مشتق از واژهی یونانی آفرودیت Aphroditeּ است. از نامهای دیگر این ماه: نیسان (تورکیه، معادل لئیسان، واژهای سریانی-آکادی-سومری-عبرانی)،
قیرچان (قیرآچان، برخی لهجههای تورکی در آناتولی، به معنی فصل باز شدن گلها و شکوفه
دادن)، چیچهک آیی (قاقاووز)، آچارای (مּ. نورجو)، یاز (آنادیلی)، چیفت آیی (لهجههای
تورکی در آناتولی)، یاغمور آیی (حوالی دریای سیاه)، تؤرتونج آی (اویغور)، کیچیک کؤری ویا قوشقار
(خاکاس)، بوش آی (بولقاری قدیم)
ارزيابی: نام ماه «قیرآچان» در لهجههای تورکی
آناتولی رایج است. بخش «قیر» در نام ماههای «خیرا تارتچان» و «خیرا کیسچن» (تورکان
خاکاس و سیبری)؛ و بخش «آچان» به شکل «آچارآی» در
نامهای پیشنهادی محمد نورجو هم وجود دارد. با این وصف، کاربرد «قیرآچان»
معادل
نام ماه قبلاً موجود قیرچان
در تورکی مناسب است.
٥- ساپان Sapan (مه/مای،
اردیبهشت-خرداد): نام مه-مای-ماییس (تورکیه)، از Maius, Majus, Magnus لاتینی به معنی بزرگ و بالغ، احتمالاً مشتق از نام رب النوعی رومی
بنام مایاMaia, Maja که همسر وولکانVulcan بود ریشه گرفته است. از نامهای دیگر این ماه: Hıdırellez (=خیدیر ایلیاس، لهجههای تورکی آناتولی، معادل «خیدیر نبی» در میان
تورکان ایران)، ائدئرائللئز (قاقاووز)، گولای (محمد نورجو)، کؤچ آیی، چیچهک آیی
(لهجههای تورکی آناتولی، جنوب دریای سیاه)، آرای (آنادیلی)، بئشینج آی (ترکی اویغور)،
تاریق آیی
(تارلا) ویا خیرا تارتچان (قیر دارتقان، خاکاس)، سابان آی (در بولغاری قدیم)
ارزيابی: نام ماه «سابان آی» در
بولغاری قدیم بکار رفته است. امروزه در جمهوریهای خودمختار آلتای، تاتارستان، باشقوردستان و کشورهای
قزاقستان، چوواشیا و تورکیه جشن سالانهی بهاری و یا پاییزی به نام «ساپان توی»
وجود دارد. یکی از طوائف مهم تورک نیز «ساپانلی» (سپانلو) میباشد. کاربرد نام
تاریخی و فعلاً موجود «ساپان آی» توصیه میشود.
٦- چيچهکÇiçek (ژوئن/اییون، خرداد- تیر): ژوئن-اییون از کلمهی ژونییوس Junius لاتینی، احتمالاً از ریشهی ژونوییوس Junonius به معنی
فدا شده برای ژونو Juno، رب النوع رومی زنان و ازدواج است. نامهای دیگر این
ماه: هازیران (تورکیه، هازاران-هازوران کلمهای سریانی به معنی گرم و گرما است)، کیرهز
آی (آخیسقا)،
کیراز آی (گیرهسون، کیرهز که به شکل «گیلاس» به زبان فارسی وارد شده کلمهای با
منشاء یونانی است)، بوزاران (مּ. نورجو)، سونای (آنادیلی)، آلتینج آی (ترکی
اویغور)، خیندیق آیی ویا بیز (ما، خاکاس)، پئچئن آی (بیچین، بولغاری قدیم)ּ
ارزيابی: از آنجائیکه «بوزارماق»
در تورکی به معنی خاکستری شدن است، انتقال و کاربرد نام
ماه قبلاً موجود «چیچهک آیی» (در آناتولی، جنوب دریای سیاه، قاقاووزیا)
مربوط به ماه مه و به معنی ماه گلها توصیه میشود.
٧- اوراقOraq (جولای/اییول، تیر- مرداد): جولای-اییول از کلمهی Julius لاتینی به افتخار الوهیت ژولیوس سزار sarJulius Cae که
در همین ماه متولد شده بود ریشه گرفته است. از نامهای دیگر این ماه: تمموز (تورکیه،
نام رب النوع برکت و فراوانی، کلمهای سومری- عبرانی به معنی آقا و بیگ)، اوراق آیی
(آخیسقا و لهجههای آناتولی)، چوروک آی (آخیسقا و عثمانی)، دوز (آنادیلی)، بیچیم/بیچین
آیی (محمد نورجو)، یئتینج آی (اویغور)، اوت آیی ویا توس آیی (خاکاس)، بیلک آیی (؟ ماه گرم) و یا چیلله آیی (چلیک؟
به معنی سطل، در تورکی معاصر چللهک. ماه گرم؟) (بولغاری قدیم)
ارزيابی: اوراق-اورغاغ (داس،
همریشه با اورمان به معنی جنگل) به عنوان نام ماه در گسترهی وسیعی از تورکان
خاکاس و سیبری تا گیرهسون-شمال شرق آناتولی و در میان تورکان گرجستان
(مسخت-آخیسقا) بکار میرود. ابقاء نام قبلاً موجود و رایج تورکی «اوراق آیی» به
معنی ماه داس و درو توصیه میشود
٨- بيچينBiçin (آگوست/آوقوست، مرداد- شهريور): آگوست-آوقوست-آغوستوس
(تورکیه) از نام امپراتور روم Agustus, Agustos کلمهی لاتینی به معنی محترم و معظم و مقدس گرفته
شده است. از نامهای دیگر
این ماه: خارمان-خرمن آیی (آخیسقا و قاقاووز)، بیچین آیی (بعضی نواحی آزربایجان مانند
اورمیه)، دریم (آیی) (مּ. نورجو، اؤز تورکجه)، دؤل (آنادیلی)، سکیزینج آی (اویغور)، اوراق آیی ویا خیرا کیسچن
(قیر کسگهن، خاکاس)، جیمئش
آیی (یئمیش،
بولغاری قدیم)
ارزيابی: بیچین به عنوان نام
ماه در اورمیه و همچنین در شکل پئچئین در تورکی بولغاری قدیم بکار رفته است. ابقاء
نام ماه موجود «بیچین آیی» به معنی ماه محصول توصیه میشود
٩- سيخمانSıxman (سپتامبر/سنتیابر، شهریور- مهر): سپتامبر-سنتییابر
از ریشهی لاتینی سئپتئم به معنی هفت است. نامهای دیگر این ماه: ائیلول (تورکیه، کلمهای
سریانی –سومری-عبرانی-عربی)، خاچ آیی (گیرهسون)، بؤگروم آیی (آخیسقا، صدای چهارپایان
مانند گاو و گوساله و..)، ایلک گوز (لهجههای
آناتولی)، اوزوم آیی (لهجههای آناتولی)، وئریم آیی (مּ.
نورجو)، دؤل آردی (آنادیلی)، توقوزونج آی (اویغور)، تایقا آیی ویا اود آیی ویا
اورتون آلچان (اورون آلان-خاکاس)،
قازان آیی (بولغاری قدیم)
ارزيابی: در کتاب دیوان لغات الترک، نام «سیخمان» (سیخ+مان)
به عنوان فصل شیره و انگور در پاییز تعریف شده است. با توجه به اینکه انگور برای
نخستین بار در نواحی غربی آزربایجان-شمال شرق آناتولی کشت شده است و در میان نامهای
تاریخی علاوه بر سیخمان، نامهای «اوزوم آیی» و «قازان آیی» (تورکی بولغاری قدیم) و
«شاراب» (مسخت-آخیسقا) نیز در رابطه با انگور و شیرهکشی و غیرهاند، و به منظور
بازگردان واژهی زیبای سیخمان به زبان معاصر، نام موجود «سیخمان آیی» توصیه میشود
١٠- قيراوQırav (اکتبر/اوکتییابر، مهر-آبان): اکتبر-اوکتییابر
از ریشهی لاتینی اوکتو به معنی هشت ریشه گرفته است. نامهای دیگر این ماه: اکیم (تورکیه)،
اورتا گوز (نواحی جنوب دریای سیاه)، شاراب آیی (آخیسقا، شراب کلمهای عربی است و تورکی
آن «چاخیر» میباشد)، آوارا (گیرهسون)، بؤیوک چیلله (آنادیلی)، آنینج آی (اویغور)،
چاریش (یاریش
به معنی مسابقه) ویا کیچیک سویوق (خاکاس)، کله آیی (کله به معنی دعا، بولغاری قدیم)
ارزيابی: در میان ماههای تورکی
قاقاووزها ماهی به شکل «قیران» وجود دارد. نام ماههای «اولوق قیرلاچ» (یخبندان
بزرگ) و «کیچی قیرلاچ» (یخبندان کوچک) در میان تورکان بولغار قدیم نیز در ارتباط
با نام قیراو (قیروو) است. این نام توسط بهرام اسدی هم پیشنهاد شده است. با این
وصف نام قیراو آیی توصیه میشود.
١١- اولوسويوق Ulusoyuq (نوامبر/نویابر،
آبان-آذر): از کلمهی Novembris از ریشهی نوئم Novem لاتینی به معنی نهּ. از نامهای دیگر این
ماه: قاسیم (تورکیه، کلمهای عربی به معنی جداسازنده و تقسیم کننده)، قوچ آی (آخیسقا
و گیرهسون)، سون گوز (لهجههای جنوب دریای سیاه)، کیچیک چیلله (آنادیلی)، جاناوار
آیی ویا قورد یورتولاری (قاقاووز)، بیر
ییگیرمینج آی (اویغور)، اولوسویوق (خاکاس)، اوچاق آیی (بولغاری قدیم)
ارزيابی: اولوسویوق به عنوان نام ماه از سوی
تورکان خاکاس و سیبری بکار میرود. این نام معادل «اولو قیرلاچ» (یخبندان بزرگ، این
ماه از سختترین ماههای سال است) در میان تورکان بولغاری قدیم است. بخش اولو-اولوق
در چند نام ماه حضور دارد: اولوق آیی، اولوق قیرلاچ آیی، اولو کؤری آیی، .... انتقال
و کاربرد نام تورکی قبلاً موجود «اولوسویوق
آیی» توصیه میشود
١٢- آراليقAralıq (دسامبر/دکابر، آزر- دی): دئکابر- دسامبر December از ریشهی لاتینی دئسئم Decem به
معنی ده ریشه میگیرد. از نامهای دیگر این ماه: آرالیق (تورکیه)،
قارباسان (آنادیلی)، قاراقیش (آخیسقا و گیرهسون و دیگر نواحی جنوب دریای سیاه)، قیران
(قاقاووز)، چاقشاپوت = شاقشاپوت (اویغور)، آل (خاکاس)، ناردوقانا آیی (بولقاری قدیم)، بؤیوک چیلله (کلیبر)
ارزيابی: آرالیق به طور رسمی در
تورکیه بکار میرود. این نام با مسماست زیرا آخرین ماه سال را مشخص میکند که بین
سال رو به پایان و سال جدید است. ابقاء نام موجود و رسمی تورکی «آرالیق آیی» توصیه میشود
نام تورکی فصلها- تورکجه دؤنهنجه
آدلاری
در زبان تورکی، فصلهای دومامه،
سهماهه و ششماهه وجود دارند.
نام فصلهای سهماهه به تورکی
چنین است:
ياز Yaz: بهار (طبق محمود کاشغری «اوغلاق آی» در میان
تورکان غیرشهری و غیرمسلمان، در تورکی اویغوری «ائتی یاز»)
يایYay :
تابستان (طبق محمود کاشغری «اولو اوغلاق آی» در میان تورکان
غیرشهری و غیرمسلمان، در تورکی اویغوری «یاز»)
گوز Güz: پائیز (طبق
محمود کاشغری «اولو آی» در میان تورکان غیرشهری و غیرمسلمان)
قيش Qış: زمستان
در تقویم
تورکی علاوه بر فصلهای سهماهه، بخشهای ششماهه و دوماهه نیز وجود دارند. چنانچه تورکهای
اویغور هر سال را به شش قسمت بنام کسین (Kesin)، هر کدام مرکب
از دو ماه تقسیم میکردند. نام این کسینهای دوماهه چنین بود:
چيچهکلی (Çeçeklig)
ايسی (İsig)،
ياغمورلو (Yagmurlıg)
گوز (Küz)
توملو (به معنی سرد) (Tumlıg)
قارلیبوزلو (Karlıg-buzlıg)
فصلهای ششماهه در آناتولی «سورهم»
نامیده میشوند:
خيزير
قاسيم
فصلهای
تورکی دوماهه، سهماهه و ششماهه
|
|||
سورهملهر (آلتی آيليق)
Süremler
|
دؤنهنجهلهر (اوچ آيليق) Dönenceler
|
کسينلهر (ايکی آيليق)
Kesinler
|
|
خيزير – Xızır
|
ياز Yaz
|
چيچهکلی Çiçekli
|
|
ايسی İsi
|
|||
يای Yay
|
|||
ياغمورلو Yağmurlu
|
|||
قاسيم – Qasım
|
گوز Güz
|
گوز Güz
|
|
توملو Tumlu
|
|||
قيش Qış
|
|||
قارلیبوزلو Qarlıbuzlu
|
نام برجهای تورکی –تورکجه
بورج آدلاری
در میان ملل تورکیک میتوان
به سیستمهای جالبی مانند سیستم برجهای ٣٦ گانهی قاراچای-بالکار در قفقاز برخورد
نمود. با اینهمه رایجترین سیستم برجها در میان اقوام تورک، برجهای دوازدهگانه است.
به عنوان نمونه برجهای دوازدهگانه در تورکی بولغاری قدیم چنین است: نام برجها: «قوزو»،
«اؤگهز» (=اؤکوز)، «ایگهزهک» (=ایکیزلهر)، «قیسلا» (؟، به معنی خرچنگ)، «آرسلان»،
«قیز»، «بیزمن» (؟، به معنی میزان)، «چایان»، «اوخچو» (به معنی تیرانداز) ویا «جئیا»
(=یای، به معنی کمان)، «کئژئ» (=گئچی)، «چیلهک» (=چللهک در تورکی امروزی، به معنی
سلطل)، «بالیق»ּ
باشقا تورکجه تاريخی و لهجه
آدلاردان
|
تورک بورجلاری
Türk Burcları
|
برجهای عربی-فارسی-لاتينی
|
قوزو، قوچقار
|
قوچ Qoç
|
حمل-بره- Aries
|
اود، اؤکوز،
بوغاچار
|
بوغا Boğa
|
ثور-گاو- Taurus
|
ارهندیر
|
ايکيزلهر İkizler
|
جوزا-دوپیکر- Gemini
|
قیسلا، چایان،
چارتان
|
يئنگئج Yéngéc
|
سرطان-خرچنگ- Cancer
|
آرسلان Arslan
|
اسد-شیر- Leo
|
|
قیز، بوغداباشی،
بوغدا
|
باشاق Başaq
|
سنبله-خوشه- Virgio
|
کسیل، بئش قارینداش،
ساققا اولدوزو، ارهنتؤز،
قاراقوش، بیزمن، اوچ آرخار
|
تارتی Tartı
|
میزان-ترازو- Libra
|
قویروقلو، اوزون قویروقلو، قوجیق
|
چايان Çayan
|
عقرب-کژدم- Scorpio
|
یای
|
اوخچو Oxçu
|
قوس- کمان- Sagittarius
|
گئچی
|
اوغلاق Oğlaq
|
جدی-بزغاله- Capricorn
|
چللهک، کؤنهک
|
قووا Qova
|
دلو-دول- Aquraius
|
باليق Balıq
|
حوت-ماهی- Pisces
|
در زیر نام برجهای دوازهگانهی تورکی را- نخست نام برج به
زبانهای عربی و فارسی و تورکی، سپس مدت آن برج و در صورت وجود، برخی فرمهای دیگر
آن در زبان تورکی را آوردهام:
١- قوچQoç (حمل– بره): ٣١ روز. تورکی قدیم و تورکی
بولغاری: قوزو
٢- بوغاBoğa (ثور– گاو): ٣١ روز. در تورکی قدیم اود، در تورکی
بولغاری اؤگهز (=اؤکوز)
٣- ايکيزلهر İkizler
(جوزا–دوپیکر): ٣٢ روز. در تورکی
قدیم ارهندیر. در تورکی بولغاری ایگهزهک (=ایکیزلهر)
٤- يئنگجYéngéc (سرطان – خرچنگ): ٣١ روز. در تورکی قدیم
چادان-چایان. در تورکی بولغاری قیسلا (به معنی خرچنگ)
٥- آرسلانArslan (اسد – شیر): ٣١ روز
٦- باشاقBaşaq (سنبله– خوشه): ٣١ روز. در تورکی قدیم بوغدای و یا بوغدای باشی. در تورکی
بولغاری قیز (به معنی باکره)
٧- تارتیTartı (میزان– ترازو): ٣٠ روز. در تورکی قدیم قاراقوش. در دولت عثمانی بئش قارینداش.
در آناتولی قویروقلو اولدوز و یا بئش قارداش. در تورکیه ترازی (منشاء عربی دارد). در
آسیای میانه کسیل. در میان تورکان تووا و چوواش ارهنتؤز. در میان برخی از تورکان
مسلمان ساققا اولدوزو. در تورکی بولغاری بیزمهن (به معنی میزان). پیشنهاد آزبیلتوپ
اؤلچهن («اؤلچهن» در تورکی به معنای هر نوع آلت و یا شخص اندازه گیرنده است و صرفاً
معنی میزان و یا ترازو نمیدهد).
ترجمهی دقیق ترازو به تورکی عبارت است از «تارتی-دارتی» و «تارتاج»
٨- چايانÇayan (عقرب– کژدم): ٣٠ روز. در تورکی قدیم قویروقلو
و یا اوزون قویروقلو. در تورکیه عقرب (منشاء عربی دارد). ترجمه ی عقرب به تورکی
چایان است.
٩- اوخچوOxçu (قوس– کمان، نیماسب): ٢٩ روز. در تورکی بولغاری جئیا (=یای) و یا اوخچو.
پیشنهاد آزبیلتوپ اوخ آتان. («اوخ آتان» ترجمهی تحت الفظی ترکیب فارسی تیرانداز است. حال
آنکه معادل مناسب تیرانداز در تورکی «اوخچو» میباشد، همانطور که در تورکی بولقاری
قدیم نیز نام «اوخچو» بکار رفته است. اما اوخ آتان در تورکی قدیم برای نامیدن برج قوس-کمان بکار نرفته است، کلمهی
تورکی «یای» و «اوخچو» که همان معنی را میدهد بکار رفته است. علاوه بر آن اوخ
آتان به سبب دو کلمهای بودن نامناسب است. به همه حال بنظر نمیرسد سببی برای تعویض
نام فعلاً و قبلاً موجود اوخچو به اوخ آتان وجود داشته باشد. همچنین از آنجائیکه یای نام فصل تابستان
است، برای جلوگیری از تکرار، اوخچو ترجیح دارد.
١٠- اوغلاقOğlaq (جدی– بزغاله): ٢٩ روز. در سالهای کبیسه ٣٠ روز. در تورکی بولغاری کئژئ
(=گئچی)
١١- قووا Qova (دلو– دول): ٣٠ روز. در تورکی قدیم قوغا. در تورکی باستان
کؤنهک، در تورکی بولغاری چیلهک (معادل چللهک امروزی به معنی سطل)
١٢- باليقBalıq (حوت– ماهی): ٣٠ روزּ
تقويم تورک دوازدهگانهی حيوانی
تورک اونايکی ايلخيلی ييم
Türk Oniki Ilxılı Yim İlleri |
||
باشقا تورکجه تاريخی و لهجه
آدلاردان
|
تورکجهTürkce
|
فارسی-انگليسی
|
کسکو- سومور
|
سيچان Siçan
|
موش- Rat
|
اود، اؤکوز
|
سيغر Sığır
|
گاو نر- Ox
|
بؤری، قاپلان
|
بارس Bars
|
یوزپلنگ- Tiger
|
داوشان Davşan
|
خرگوش- Rabbit
|
|
لوی، نک، وئرهنی،
بالیق، سامار
|
کلته Kelte
|
مارمولک- Dragon
|
ايلان İlan
|
مار- Snake
|
|
آت، مورئن، ایلخی
|
يونت Yunt
|
اسب- Horse
|
تکه
|
قويون Qoyun
|
گوسفند- Ram
|
کیرپی
|
پيچين Piçin
|
میمون- Monkey
|
قوش
|
تاووق Tavuq
|
مرغ خانگی- Rooster
|
ايت İt
|
سگ- Dog
|
|
تایقاس، قیلوان
|
دونوز Donuz
|
خوک- Pig
|
خلاصه
نام روزهای هفته به زبان
تورکی- تورکجه يئديجه گونلهري آدلاری
باشگون Başgün: دوشنبه
توزگون Tüzgün: سهشنبه
اودگون Odgün: چهارشنبه
اورتاگون Ortagün: پنجشنبه
يئیگون Yéygün: جمعه
ائلگون Élgün: شنبه
آراگون Aragün: یکشنبه
نام
ماهها (پيشنهادی) به زبان تورکی- تورکجه (اؤنهريلهن) آی آدلاری:
اوجاق Ocaq: ژانويه
بوز Boz: فوريه
يئلين Yélin: مارس
قيرآچان Qıraçan: آوریل
ساپان Sapan: مه
چيچهک Çiçek: ژوئن
اوراق Oraq: ژوئيه
بيچين Biçin: آگوست
سيخمان Sıxman: سپتامبر
قيراو Qırav: اکتبر
اولوسويوق Ulusoyuq: نوامبر
آراليق Aralıq: دسامبر
نام
فصلها به زبان تورکی-تورکجه دؤنهنجه آدلاری:
يازYaz : بهار
يای Yay: تابستان
گوز Güz: پائیز
قيش Qış: زمستان
نام
برجها به زبان تورکی- تورکجه بورج آدلاری:
قوچ Qoç: حمل
بوغا Boğa: ثور
ايکيزلهر İkizler (ارهندير): جوزا
يئنگئج Yéngéç: سرطان
آرسلان Arslan: اسد
باشاق Başaq: سنبله
تارتی Tartı (ارهنتؤز): میزان
چايان Çayan: عقرب
اوخچو Oxçu: قوس
اوغلاق Oğlaq: جدی
قووا Qova: دلو
باليق Balıq:
حوت
نام
سالهای تقويم تورکی دوازدگانهی حيوانی:
سيچانSiçan : موش
سيغيرSığır : گاونر
بارسBars : یوزپلنگ
داوشانDavşan : خرگوش
کلتهKelte : مارمولک
ايلانİlan : مار
يونتYunt : اسب
قويونQoyun : گوسفند
پيچينPiçin : میمون
تويوقToyuq : مرغ
ايتİt : سگ
دونوزDonuz : خوک
نامهای
برخي از اعياد و جشنها
ارگهنهقون
بايرامیErgeneqon Bayramı : عید نوروز
اودگون
سوروOdgün Suru : چهارشنبه سوری
اوروجلوق
بايرامیOrucluq Bayramı : عید فطر
گزی
گونوGezi Günü : سیزده بدر
آداق
بايرامیAdaq Bayramı : عید قربان
گئرچهيه هو!!!
No comments:
Post a Comment