باز هم ملت جعلی آذربایجان، اعتراض به تیتر خبر جعلی منتسب به آیت الله منتظری
مئهران باهارلی
Thursday, October 29, 2009
چرا بخشی از فعالین سیاسی به این درجه با نام ملت خود که تورک است مسالهدار شده و به این شدت از آن خوف و واهمه دارند؟
در
سایت اخبار روز خبری درج شده که به خواننده همچو فکری را القاء میکند که گویا آیتالله
منتظری در جواب عدهای «آزربایجانی»، خواستار رعایت حقوق مدنی و فرهنگی «آزربایجانیها»
شده است. تیتر خبر میگوید «حقوق ملی و مدنی آذربایجانیها باید رعایت شود- پاسخ
آیتآلله منتظری به پرسشهای جمعی از فعالان آذربایجانی».
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=24701
تیتر این خبر جعلی است و میباید با عذرخواهی از خوانندهگان و آیتالله منتظری اصلاح شود. پاسخ آیتالله منتظری مربوط به «تورکها» - چه ساکن در آزربایجان و چه در خارج آن- است و ربطی به «آزربایجانیها» ندارد. در این پاسخ از «تورکها»، «زبان تورکی»، «هویت تورکی»، «خواهران و برادران تورک»، «کتاب و روزنامه و مجلهی تورکی» و ... سخن گفته میشود و موضوع و مخاطب آن هم نه «آزربایجانیها»، بلکه «تورکها» هستند. در پاسخ آیتالله منتظری، همانگونه که در زیر دیده میشود، کلمهای در بارهی «آذربایجانیها» وجود ندارد:
فتوای مرجع شیعهی فارس و رهبر معنوی جنبش سبز خلق فارس، آیت الله منتظری در دفاع از برخی از حقوق زبانی و ملی ملت تورک
بسمه تعالی
با سلام و تحیت و تقدیر از احقاق حق برادران و خواهران «ترکزبان»
در مادهی پانزده قانون اساسی آمده است: «... استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است». و در مادهی نوزدهم آمده: «مردم ایران از هر قوم و قبیلهای که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد شد».
بنابراین هیچ کس حق ندارد زبان و نژاد را سبب برتری بداند، و یا معتقد باشد که «زبان و هویت ترکی» در ایران از بین برود و یا «ترکها» به زبان مادری تحصیل ننمایند، و یا حکومت بتواند جلوی نشر «کتاب، روزنامه و مجلهی ترکی» را بگیرد.
بجاست شما برادران و خواهران «ترک»، حقوق قانونی و شرعی خود را پیگیری نمایید و از مجاری قانونی و توسط نمایندگان خود در مجلس شورای اسلامی و نیز علما و معتمدین خود آن را تعقیب نمایید. و مسئولین مربوطه باید مطابق قانون اساسی حقوق شما را تأمین نمایند.
ان شاء الله موفق باشید.
1388/7/26
پایان فتوا
من
نمیدانم مسئول این تحریف و جعل کیست، اخبار روز و یا سایت ساوالان سسی که ظاهراً
منبع خبر است. هرچند با گردشی در سایت ساوالان سسی معلوم میشود که مدیران و
مسئولین این سایت هم در گزارشات و اخبارشان به طور اصولی، «تورک» را با «آذربایجانی»
عوض میکنند.
همه میدانند در ایران بخش اعظم «آزربایجانیها» (تقریباً سه چهارم آنها) یعنی ساکنین در منطقهی آزربایجان، «تورک»اند. همینطور تقریباً نیمی از تورکها، ساکن در آزربایجان و یا آزربایجانی هستند. اما در ایران نه همهی آزربایجانیها یعنی ساکنین آزربایجان، تورکاند و نه همهی تورکها، ساکن در آزربایجان ویا آزربایجانی هستند.
در ایران «آزربایجانی» نام یک قوم-ملت مشخص و یا گروه قومی-ملی معینی نیست. مجموعهی افرادی است که در منطقه و استانهائی با نام آزربایجان، (و در خارج ایران در کشور آزربایجان) ساکنند و یا به این دو منسوبند. این افراد میتوانند دارای قومیتها و ملیتهای گوناگون مانند تورک، فارس، کورد، تالش، تات، ارمنی، آسوری، یهودی، روس و .... باشند، چنانچه هستند. لذا «آزربایجانی» را هرگز نمیتوان به عنوان نام و هویت یک گروه قومی-ملی خاص و معین بکار برد. آزربایجانی صرفاً یک معنی دارد و آن ساکن و یا منسوب به منطقهی آزربایجان است، نه نام اتنیک و ملی یک گروه قومی-ملی.
رفتار بکار بردن «آزربایجانی» به صورت معادل نام و هویت قومی –ملی «تورک»، به لحاظ مفهومی هم نادرست است. زیرا «آزربایجانی» نام ملیت و یا گروه ملی ما نیست، «تورک» نام گروهی ملی و ملیتی ما در ایران است و این دو با هم یکی نیستند. بلکه، نام دو مفهوم متفاوتند. دلیل مسما شدن آنها به دو اسم متفاوت نیز، غیریت مدلولی و تفاوت ماهوی آنهاست. از اینرو «آزربایجانی» و «تورک» را هرگز و ابداً نمیتوان هممعنی و مترادف شمرد ویا به جای یکدیگر بکار برد.
به لحاظ تاریخی، جایگزین کردن نام «آزربایجانی» به جای نام «تورک»، برای نخستین بار در ایران در دورهی مشروطیت و سپس جنگ جهانی اول توسط مانقورتهای موسوم به «رهبران و سران مجاهدین و دموکراتهای آزربایجانی» (تقیزاده، رضا و محمدعلی تربیت، کسروی، زین العابدین و حسین ایرانشهر، جلیل اردبیلی، فیوضات، اسماعیل یکانی، تقی ارانی و دیگران در «انجمن آزربایجان»-تهران، «انجمن ایالتی آزربایجان»-تبریز، «نشریهی آزربایجان جزء لاینفک ایران»-باکو، «نشریات کاوه و ایرانشهر»-برلین «فرقهی دموکرات آزربایجان» اول-تبریز، «جنبش آزادیستان»-تبریز و ....)؛ و در قفقاز توسط دولت شوروی در سالهای ١٩٣٦-١٩٣٧ تحت حاکمیت استالین-میکویان ارمنی و بعد از آن «فرقهی دموکرات آزربایجان» دوم-تبریز انجام گرفت. آفرینش مفهوم آزربایجانی به عنوان یک هویت قومی و ملی که آنتیتز تورک است، یک دسیسهی استعماری برای تورکیزدائی از هویت ملی تورکان این کشورها بود. شایسته نیست که مدافعین برابری و حقوق ملت تورک در ایران، مبلغ سیاستهای استعماری دولتهای خارجی برای محو هویت ملی ملت خویش گردند.
کاربرد نام آزربایجانی به عنوان هویت قومی صرفاً تورکهای ساکن در آزربایجان، به لحاظ مسائل حقوق بشری نیز مسالهدار است. آزربایجانی نامیدن یک گروه قومی-ملی ساکن در آزربایجان (تورکها) و اختصاص دادن و منحصر کردن آزربایجانی به عنوان نام قومی و یا ملی صرفاً به تورکها، به معنی نفی آزربایجانی بودن گروههای قومی-ملی دیگر ساکن در آزربایجان، و یا آزربایجانی غلیظتر شمردن تورکها و آزربایجانی رقیقتر دانستن غیر تورکهای ساکن در آزربایجان است. اینها همه رفتارهایی تبعیضآمیز و شوونیستی است.
علاوه بر آن، در یک جامعهی چندملیتی مانند مردمان ساکن در جوغرافیای آزربایجان، گروه غالب ملی (یعنی تورکها) را با نامی که به همهی گروههای ملی آن جامعه تعلق دارد (یعنی آزربایجانی) نامیدن، رفتاری نژادپرستانه است. کاربرد نام «آزربایجانی» به جای نام ملی «تورک»ها، اختصاص دادن این نام بدانها و اخراج غیر تورکهای ساکن در آزربایجان از دائرهی آزربایجانیت، به اندازهی کاربرد نام «ایرانی» به جای نام ملی «فارس»ها و یا «عراقی» به جای نام ملی «عرب»های عراق، کاری مهمل و مضحک است. به واقع تا آنجائی که به ملت تورک ساکن در ایران بر میگردد، وی معروض به دو تهاجم نژادپرستانه است: یکی «پانایرانیسم- آریائیگرایی» و دیگری «آزربایجانگرایی- مهندسی هویت قومی ملت تورک تحت نام ملت آزربایجان».
این که چرا بخشی از فعالین سیاسی و حقوق بشری تورک که نام و هویت ملی خود را به اشتباه آزربایجانی گمان میکنند، به این درجه با هویت و نام ملت خود که تورک است مسالهدار، بلکه متنفر از آن شدهاند و به این شدت از آن خوف و واهمه دارند، مسالهای در خور بررسی همهجانبه و عمیق علمی است. اما حتی بدون حل و فحص این موضوع نیز، فعالان حقوق بشری قطعاً میباید از رفتارهای شوونیستی و نژادپرستانه- چه ملتفت آن باشند و چه نباشند- بر حذر باشند. و اقلاً در نشر اخبار، رعایت امانتداری را کرده و از تحریف آنها و جعل خبرهای کذب و دروغپردازی دوری نمایند.
اولین و بدیهیترین حق ملت تورک ساکن در ایران- چه بخشهای ساکن در آزربایجان و چه بخشهای ساکن در خارج آزربایجان- حق نامیده شدن به نام ملی خودشان تورک و احترام همه به نام ملی وی و دوری اکید از هوس تغییر و تبدیل آن است. این حقیقت را در درجهی اول، فعالان سیاسی و حقوق بشری تورک میباید آویزهی گوش خود سازند و فعالیت سیاسی و حقوق بشری خود را با احترام گذاردن به نام ملی ملت تورک ساکن در آزربایجان و در سراسر ایران آغاز کنند. کسانی که حتی به نام ملی گروه ملی خود احترام نمیگذارند و یا از آن آگاه نیستند، چگونه میتوانند از دیگر حقوق ملی آن گروه ملی حمایت کنند، از دیگران همچو انتظاری داشته باشند و به امر آگاهسازی در این امور اشتغال ورزند؟
ملت تورک به تنها چیزی که احتیاج ندارد فعالین سیاسی و حقوق بشری نادان و از خود بیگانه شدهی آزربایجانگرا و آزربایجانزده است که به عنوان ستون پنجم پانایرانیستها و دیگر استعمارگران و نژادپرستان در راستای اهداف آنها برای تجزیهی ملت تورک، مهندسی هویت ملی وی و تغییر آن و تجزیهی وطن تورک در شمال غرب ایران عمل میکنند. از این منظر، آیتالله منتظری که در پاسخ خود، نام ملت «تورک» را همانگونه که است یعنی «تورک» ذکر کرده، به مراتبط از فعالین سیاسی و حقوق بشری «آذربایجانی» مذکور آگاهتر، مترقیتر و دموکراتتر است.
علاوه بر آن، اکنون که مبارزهی ملت تورک ساکن در ایران، به عنوان یک ملت و گروه ملی واحد و یکپارچه و همبسته برای احقاق حقوق ملی خویش در جریان است و نامهی آیتالله منتظری نیز نمونهای از انعکاس مثبت و مقبولیت آن در میان نخبهگان فارس میباشد، مطرح کردن بحث آزربایجانی و خراسانی و قشقائی، ... و ایجاد یک جنگ زرگری بین زیرگروههای جوغرافیایی- لهجهای- طائفهای ملت تورک، از سوی آزربایجانگرایان و آزربایجانزدهگان، رفتاری کاملاً انحرافی و خنجر از پشت زدن به ملت تورک و در راستای تجزیه و شقه شقه کردن ملت تورک ساکن در ایران بر اساس لهجه و جوغرافیا و قبیله و ... است. این خودزنی فقط و فقط به نفع نیروهای سرکوب و سیاست انکار و امحاء و نسلکشی ملت تورک و تسریع روند استحاله و آسیمیلاسیون تودهی تورک میباشد. فعالان سیاسی تورک میباید با دوری از سطحینگری و یا حداقل با پیروی از قواعد منطق فورمال، اقلاً برای یک بار هم که شده، از آلت دست شدن اینگونه سیاستهای ضد ملی بپرهیزند.
و در نهایت، ادعای فعالیت سیاسی و حقوق بشری در راه ملت تورک داشتن، اما در عمل برای تغییر نام و هویت ملت تورک و تحمیل نام و هویت ملی-قومی جعلی آزربایجانی (ایضاً آزری، تورک آزربایجانی، تورک آزری، ...)، مهندسی هویت قومی و ملی ملت تورک و تجزیهی او به آزربایجانی و غیر آزربایجانی، و تجزیهی وطن تورک به آزربایجان و غیر آزربایجان و .... تلاش نمودن، با محترمانهترین تعبیرها، نفاق و شارلاتانیسم سیاسی است. شارلاتان سیاسی کسی است که با زبان خوش مردم را فریب میدهد؛ و آجندای واقعی خود را از آنها پنهان میکند. آزربایجانگرایان نیز از همان آغاز پیدا شدنشان در دورهی مشروطیت و سپس در روسیه توسط استالین –میکویان، با شیرین زبانی و عوامفریبی و عوامگرایی و در ظاهر عَلَم کردن نام آزربایجان و آزربایجانپرستی و آزربایجانزدهگی، شروع به نفی عملی هویت و نام و حقوق ملی و سیاسی ملت تورک و نامرئی نمودن نام و هویت تورک در ایران و قفقاز کردند.
ما
بارها دولت ایران و قومیتگرایان افراطی فارس را دعوت کردهایم که پیام شعار «هارای
هارای من تورکهم» را بشنوند و از سودای تبدیل ملت «تورک» به «آذری» و تجزیهی آن به قومکهای
جوغرافیائی و لهجهای و قبیلهای و .... دست بردارند. به نظر میرسد اکنون نیز میبایست
روی خود را به برخی از فعالان سیاسی و حقوق بشری آزربایجانگرا و «آزربایجانزده» کرده
و آنان را هم دعوت کنیم که پیام شعار «هارای هارای من تورکهم» را بشنوند و از
سودای تبدیل ملت «تورک» به «آذربایجانی» و هوس تجزیهی آن به ملتک و قومچههای جوغرافیائی
و لهجهای و قبیلهای و .... دست بردارند.
-----------------------------------
در پاسخ به انتقاد علوی به این نوشته: «هیچ کس حق دروغپراکنی ندارد»
علوی گرامی
۱- این سوالها را عدهای از تورکها پرسیدهاند. شما از کجا متوجه شدهاید اینها تورکهای ساکن در آزربایجان بودهاند و نه مثلاً استان زنجان، البورز، گیلان، قوم، مرکزی، همدان، تهران و یا کرمانشاه، کوردستان، چهار محال، سمنان، فارس، خراسان و اصفهان؟
۲-حتی اگر سوالکنندهگان از تورکان ساکن در آزربایجان باشند، این امر ملیت آنها را از تورک به ملیت جعلی و من در آوردی آزربایجانی تغییر نمیدهد. همانگونه که سکونت ملت تورک در ایران و یا خاورمیانه و یا آسیا، ملیت وی را از تورک به «ملیت جعلی ایرانی»، «ملت خاورمیانه» و یا «ملت آسیا» تغییر نمیدهد.
۳-فرمودهاید اگر انتقادی دارم به تشکیل سازمانی اقدام کنم! من شدیداً به شما توصیه میکنم به جای پرخاش به منتقدین و عصبی شدن و توصیههای بیربط و مضحک به دیگران، بروید و کمی در بارهی اصول انتقاد مدنی مطالعه کنید. تا یاد بگیرید که بهترین و مفیدترین کار هنگام داشتن انتقاد، انتقاد مدنی و سازنده کردن است، نه تشکیل سازمان. اساسا یکی از مشکلات بنیادین ما غلبهی عملزدهگی بدون شعور ملی تورک و فعالیت سیاسی جهال و ناآگاهان در تاریخ معاصر است. همچنین شاید متوجه شوید که در نظامات مدنی و نزد انسانهای مدنی، انتقادات منطقی و متمدنانه، بیثمر نیست. حالا انتقاد مدنی و منطقی چه ثمری ممکن است داشته باشد، لطف کنید این را هم خودتان بخوانید و یاد بگیرید (خواندن و یادگرفتن این مساله توسط شما، خود یکی از چندین فایدهی انتقاد مدنی بنده به این خبر دروغ است). وانگاه انتقاد من بیش از آن که در بارهی فعالیتهای حقوق بشری این فعالین باشد، به عرصهی فعالیت غیرحقوق بشری ایشان مربوط است که در آن مرتکب اشتباهات اساسی شدهاند، مانند انکار هویت ملی ملت تورک و تغییر نام ملی وی به آزربایجانی و تحریف و نشر اکاذیب و دروغپراکنی در بارهی پاسخ آیت الله منتظری.
۴-نام ملی تورکان ساکن در ایران «تورک» است، «آزربایجانی» نیست. در نفی این واقعیت اجتماعی و تاریخی، فرقی بین دولت ایران که نام قسمتی از ملت تورک را به «آزری» و برخی از فعالان نادان و ناآگاه آزربایجانگرا که نام قسمتی از آن را به «آزربایجانی» تغییر میدهند نیست. از این منظر، هر دوی «ایرانگرایان» (معتقدین به وجود «هویت قومی-ملی ایرانی») و «آزربایجانگرایان» (معتقدین به «هویت قومی-ملی آزربایجانی»)، دشمن علنی و اصلی هویت و حقوق ملی ملت تورکاند و هر دو نیز با روشهای مناسب مورد نقد و اعتراض قرار میگیرند و خواهند گرفت.
۵-کسانی که خواهان فعالیت عملی و غیر عملی در بارهی حقوق بشری و سیاسی ملت تورک ساکن در ایرانند، اول باید بروند نام این ملت را یاد بگیرند. و بعد هم به جای گیر دادن به نام ملت تورک، از حقوق ملی و انسانی تورکان دفاع کنند، یعنی با کار اصلی خود مشغول باشند. و الا این کارهای نادرست، زحمات و جنبهی مثبت فعالیتهای اینگونه فعالان را هم بیمعنی میسازد.
مگر دولت ایران و روسیه کم بودند که حالا دستهای ناآگاه و مانقورت آزربایجانگرا به اسم فعال سیاسی و حقوق بشری پیدا شدهاند که میخواهند ملت تورک را تجزیه و نام و هویت بخش ساکن در آزربایجان آن را با جعلیات و موهوماتی مانند ملت آزربایجان عوض کنند؟
۶-به فرض محال اگر نام ملت تورک ساکن در آزربایجان، آزربایجانی هم باشد، - که نیست و هرگز هم نخواهد شد- اصل مساله فرقی نمیکند. آیتالله منتظری در جوابیهی خود کوچکترین اشارهای به این ملت خیالی آزربایجان ندارد و بنابراین، این تیتر که به ایشان انتساب داده شده (حقوق ملی و مدنی آذربایجانیها باید رعایت شود) کذب محض و دروغپراکنی فاحش است. آیتالله منتظری خواستار رعایت حقوق «تورکها» شدهاند و نه «آزربایجانیها».
هیچ فعال سیاسی و حقوق بشری، شامل فعالان سیاسی و حقوق بشری آزربایجانگرا از امتیاز جعل و تحریف اسناد و اخبار و دروغپردازی برخوردار نیستند. اقدام کسانی که به این دروغپراکنی و تحریف اخیر دست زدهاند نیز، غیر قابل قبول و مستحق محکوم نمودن با صریحترین زبان ممکنه است.
۷-اگر شما معتقد به لزوم ایجاد ملتی بنام آزربایجان هستید میتوانید با همفکرانتان اقدام به خلق ملت جدید به نام آزربایجان در گوشهی دیگری از جهان بکنید. اما ملت تورک ساکن در ایران و آزربایجان کوچکترین نیتی برای تجزیهی خود و تغییر نام ملیاش از تورک به آزری، آزربایجانی و یا هیچ چیز دیگری که ممکن است به ذهن عدهای فعال سیاسی ناآگاه و مانقورت خطور کند ندارد.
٨-بر خلاف ادعای شما و دیگر آزربایجانگرایان و پانایرانیستها، نام قومی-ملی ملتهای تورکیک اویغور، قیرقیز، قزاق، تورکمن، تاتار، چوواش، ساخا، اوزبیک و ...، تورک نیست؛ به ترتیب اویغور، قیرقیز، قزاق، تورکمن، تاتار، چوواش، ساخا، اوزبیک و ... است. «تورک» نام قومی و ملی صرفاً «اوغوزهای غربی» است و نه همهی ملل تورکیک. بنابراین هنگامی که ملت ما خود را «تورک» مینامد، این ضمناً اعلام این مفهوم برای اشخاصی مانند شما است که نام قومی و ملی او «تورک» است؛ و اویغور و قیرقیز و قزاق و تورکمن و تاتار و چوواش و ساخا و اوزبیک ... نیست. در نتیجه، لزومی به تغییر نام ملی وی از تورک به آزربایجانی و یا چسباندن چیزی به پشت تورک (مانند تورک آزربایجانی) وجود ندارد.
۱۷۶٣۲ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨
-------------------------------------
از
: علوی
عنوان
: ترکی آذربایجانی یک واقعیت
ما
ترک آذربایجانی هستیم و زبانمان ترکی است. منظور از ترکی آذربایجانی اعلام این
مفهوم است که ما ترک قرقیز یا قزاق یا اویغور و ... نیستیم و ترکی که به آن تکلم
می کنیم ترکی آذربایجانی است.
این
سوال را هم آذربایجانیها پرسیده اند پس ... .
آقای
بهاری اگر انتقادی به این فعالین دارید خودتان سازمانی حقوق بشری تشکیل دهید و به
جای اعتراضهای بی ثمر فعالیتهای عملی را شروع کنید.
۱۷۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨٨
No comments:
Post a Comment