پان تورک، پان آزربايجانيسم، تورک باوري، تورکيسم، پان تورکيسم، پان
تورکيکيسم، تورانيسم
مئهران باهارلي
«پان
تورک» یک اصطلاح سیاسی نیست، بلکه یک مارک تورکستیزانه (تورکوفوبیک) به معانی تورکگرای
افراطی، پانتورکیست، معتقد به حاکمیت جهانی تورک، درصدد نجات دادن همهی ملل تورکیک
ایران و دنیا، نژادپرست، و ... است که از طرف پانایرانیستها، قومیتگرایان افراطی
فارس و بعضا کرد و تالش و همچنین آزربایجانگرایان پانایرانیست و برخی آزربایجانگرایان
استالینیست[1] و ... برای
تخریب و لینچ و حذف کردن هر کس که خود را «تورک» بداند و بخواند؛ از حقوق ملی-قومی
تورک دفاع کند؛ مخالف سیاست دولتی فارسسازی و نژادپرستی آریایی باشد؛ ... بکار میرود.
دلیل کاربرد مارک «پان تورک» از سوی این دستجات، نفرت و هراس از تورک؛ الفت به
دروغپراکنی و استحماق و خودفریبی؛ و تمایلات غیرستیزی-نژادپرستانه است.
بسیاری
از کسانی که دستجات قومیتگرای افراطی فارس آنها را پان تورک مینامند، اصلا به «هویت
ملی تورک» اعتقادی ندارند. به عنوان مثال، فعالین سیاسی «آزربایجانگرا»، نه به
هویت ملی تورک و ملت تورک، بلکه به «هویت ملی آزربایجانی» که توسط استالین و
میکویان در سال ١٩٣٧ در مسکو-روسیهی شوروی، و به منظور نفی ملت تورک و هویت ملی تورک
در قفقاز جنوبی و شمال غرب ایران ایجاد شد، اعتقاد دارند. اما آنها هم از سوی قومیتگرایان
افراطی فارس، «پان تورک» نامیده میشوند.
شماری
از فعالین سیاسی آزربایجانگرا، در ضمن «پانآزربایجانیست» هستند. یعنی معتقد به
یگانگی ملی و سیاسی «آزربایجانیان قفقاز» با «آزربایجانیان ایران»، نیز «آزربایجان
قفقاز» با «آزربایجان ایران» میباشند. حال آنکه در ایران اولا قوم و یا ملتی به
اسم «آزربایجانی» وجود ندارد، بلکه «تورک» وجود دارد. دوما، علی رغم آنکه بخش اعظم
ملت تورک در تورکائلی-یعنی منطقهی ملی تورکنشین در شمال غرب ایران (وطن تورک)
ساکن است، اما صرفا بخشی از تورکائلی در داخل ناحیهی آزربایجان قرار دارد. یعنی بخش
بزرگی از ملت تورک و وطن تورک در خارج ناحیهی آزربایجان ساکن است. (با این وصف،
«آزربایجانگرایی» و «پان آزربایجانیسم»، به سبب بنیاد گذارده شدن و تاکید بر هویت
قومی-ملی ناموجود «آزربایجانی» در ایران و نیز اشتباه در تعریف وطن تورک، یک
فانتزی و خیالبافی، بریدگی از واقعیتها؛ و مهندسی هویت قومی -قومیتتراشی الیتیست از
سوی شماری از فعالین سیاسی است).
و
اما در مورد اصطلاح «پانتورکیست»، تعاریف قرون نوزدهمی و بیستمی از آن، مخصوصا به
سبب واقعیات میدانی موجود در ایران، از جمله نامها و هویتهای «خودشناسائیک»[2]، دیگر صحت
ندارند و باید چند مفهوم جدید را تعریف و نامگذاری، و چند مفهوم موجود را بازبینی و
به روز کرد.
در
حال حاضر در ایران نه یک، بلکه چهار «ملل تورکیک» با نامهای «تورک»، «تورکمن»،
«خلجی» و «قزاق» وجود دارند. این نامها و هویتها «خودشناسائیک» هستند، یعنی افراد
و گروههای مذکور خود را به طور تاریخی –طبیعی با آنها معرفی کرده و مینامند. اما نامهایی مانند «آزری» و «آزربایجانی»، نامها و هویتهایی «دگرشناسائیک» بوده،
معمولا از طرف خارجیان و بیگانگان (قومیتگرایان فارس، دولت ایران، روسیه، ....)
بدانها داده شدهاند[3].
در
میان این چهار ملت تورکیک، صرفا نام قومی-ملی خودشناسائیک یکی از آنها –یعنی «اوغوزهای
غربی» - تورک است. مقایسه کنید با «تورکمن» که نام قومی-ملی خودشناسائیک «اوغوزهای
شرقی» است.
بر
این مبنا، مفاهیم و تعابیر و نامگذاریهای زیر متصورند:
١-«تورک باوري»: در ایران یک توده و مردمی وجود دارد که در گذشته و حال
همواره خود را «تورک» (و نه «آزری»، «آزربایجانی»، ...) نامیده و شناسانده است.
این مردم و همچنین هر کس دیگری که آنها را تورک بداند و بخواند، «تورک باوران» و
یا «معتقدین به هویت قومی-ملی تورک» هستند. تورک باوری، صرفاً بیان و اعتراف به یک
واقعیت بدیهی موجود و پدیدهی میدانی است. در نتیجه لزوما ربطی به سیاست ندارد و میتواند
اندیشهای سیاسی نباشد. همچنین تورک باوران میتوانند خود، اصلا تورک هم نباشند.
چنانچه هر کس کردهای ایران را کرد بخواند (مانند بنده)، نه لزوما سیاسی و پان
کوردیست است و نه کرد.
٢-«تورکيسم»: تورکیسم و یا تورکگرایی یک اندیشهی سیاسی است که همهی
کسانی در ایران که خود را تورک میدانند - و یا «تورک» مینامند و یا به «تورکی»
سخن میگویند، یعنی «اوغوزهای غربی» را -که شامل ملل تورکیک تورکمن (اوغوزهای شرقی)،
خلجی و قزاق نمیشود- متعلق به یک گروه ملی و یک ملت قبول میکند و مدافع حقوق
ملی و سیاسی این ملت واحد تورک است. بنا به اندیشهی تورکیسم و یا تورکگرایی، این
تودهی تورک قابلیت آنرا دارد؛ و مفید، منطقی، به مصلحت و هنوز ممکن است که در یک
روند ملتشوندگی به صورت یک ملت واحد و مدرن تورک انسجام یافته، قوام و فرم گیرد. جریان
و موضع سیاسی ملیگرائی و یا ناسیونالیسم تورک در ایران، صرفا همین «تورکگرائی-تورکیسم»
است و لا غیر (نه «آزربایجانگرایی»، و نه «پان تورکیسم»).
٣-«پان تورکيسم»: یک اندیشهی سیاسی است که همهی ملل تورکیک ساکن در ایران –
یعنی «تورکها» (اوغوزهای غربی)، «تورکمنها» (اوغوزهای شرقی)، «خلجیها» و «قزاقها»
-، حتی همهی ملل تورکیک جهان را یک اَبَرملت واحد با نام «تورک» گمان میکند که
در گسترهی پهناوری از سیبری تا خاورمیانه و از چین تا قلب اروپا مسکن دارد[4].
(از
آنجائیکه در ذات اندیشهی سیاسی تورکیسم و یا تورکگرایی، پذیرفتن تورک بودن همهی
زیر گروههای اغوزهای غربی مستتر است، به اعتباری این اندیشهی سیاسی، «پان
تورکیسم» واقعی است. اما با ظهور ملل تورکیک، شاید بهتر باشد که اعتقاد به وجود ویا
ضرورت یگانگی ملی و سیاسی همهی ملل تورکیک را «پان تورکیکیسم» نامید).
۴-«تورانيسم»: اعتقاد به وجود و یا ضرورت یگانگی ملی و سیاسی همهی
ملل تورکیک، به علاوهی چند ملت دیگر اورال-آلتاییک مانند مجار و ... است.
نتيجه:
در
ایران «پان تورک» یک فحش و مارک تخریبی است. قومیتگرایان افراطی فارس به اعتقاد
غیر سیاسی «تورک باوری» (قبول و اعتراف و اعتقاد به وجود هویت قومی ویا ملی تورکی و
ملت تورک در ایران) و اندیشههای سیاسی «پان آزربایجانیسم» (یگانگی قوم –ملت
آزربایجانی)، «تورکیسم» (یگانگی قوم-ملت تورک ساکن در ایران)، «پان تورکیسم»
(یگانگی همهی ملل تورکیک ساکن در ایران و جهان) و «تورانگرائی» که در ایران
طرفدارانی دارند، یکجا مارک «پان تورک» میزنند. حال آنکه اینها مفاهیمی کاملا متفاوتند
و مترادف یکدیگر نیستند. چنانچه اعتقاد به وجود ملتی بنام «بلوچ» لزوماً مترادف با
«بلوچگرائی» و «پانایرانیسم» و «پانآریائیسم»؛ ایضا اعتراف به وجود دینی بنام
«اسلام»، حکماً مترادف با «اسلامگرایی»، «پاناسلامیسم» و حتی «اعتقاد به دین
اسلام» نیست. یک فرد «معتقد به وجود ملت تورک» در ایران، به لحاظ سیاسی میتواند
ملیگرا (تورکگرا- تورکیست)، لیبرال، مذهبی، کمونیست و یا دارای انواع و اقسام
تمایلات و مشیهای سیاسی دیگر باشد.
برای
جلوگیری از سوء تفاهم و مخلوط نکردن «تورک باوری- اعتقاد به هویت ملی تورک» با مفاهیم
متفاوت «تورکیسم -تورکگرائی»، «پانتورکیسم» و «تورانیسم»، من در نوشتههای خود
از «اعتقاد به وجود ملت تورک در عین اعتقاد به وجود چندین ملت تورکیک در ایران»،
به شکل «اعتقاد به هویت ملی مدرن و دمکراتیک تورک» یاد میکنم. با این قید که بر
خلاف تلقیهای مرسوم در گذشته، در اینجا «تورک» اولاً مفهومی نژادی، خونی، حتی
لزوماً تباری نیست؛ دوماً منحصراً مربوط به ملت «تورک» ماست و شامل دیگر ملل تورکیک
ساکن در ایران («تورکمن»، «خلجی»، «قزاق») و دیگر نقاط جهان نمیشود. این همان
کاربرد مدرن و دمکراتیک تورک است. اساسا استعمال آگاهانهی دو کلمهی متفاوت
«تورکیک» (برای نامیدن مجموعهی یک خانوادهی ملل و زبانهای آنها) و «تورک» (که
صرفاً یک ملت از آن مجموعهی ملل و زبانهاست)، نشان میدهد که بکار برندهی آنها
قائل به تفاوت بین این مفاهیم و صرفا تورکیست بوده، و نه پان تورکیست و نه پان تورانیست است.
[1] آزربايجانگرايان پانايرانيست و آزربايجانگرايان استالينيست که
معتقدين به هويت ملي تورک در ايران را پانتورکيست معرفي ميکنند، خودشان با
ذهنيتي قرن نوزدهي و نگرشي پانتورکيستي، هنوز هم همهي ملل معاصر تورکيک را يککاسه
تورک مينامند.
[2] اصطلاحات خودشناسائیک و دگرشناسائیک، وضعهای اینجانبند.
[3] هر نوع تصنیف و صورتبندی و کاربرد نامهای ملی
به غیر از این چهار نام برای هر کدام از آنها (به ترتیب «تورک»، «تورکمن»، «خلجی»،
«قزاق»)، در منابع داخلی و در منابع خارجی، به هر زبانی، از سوی هر کسی، چه به طور
رسمی و چه به طور غیررسمی با واقعیتهای موجود و نامگذاریها و روایتهای هویتی خود این
مردم- نامها و هویتهای «خودشناسائیک» آنها در تناقض بوده، در نتیجه نام و هویتهای
«دگرشناسائیک» نادرست و مغایر با معیارها و استانداردهای حقوق بشری معاصر است.
[4] در قرن بیست و یکم، نه «یک اَبَرملت تورک»، بلکه
«گروه ملل به لحاظ زبانی و فرهنگی خویشاوند تورکیک» وجود دارد. ملل تورکیک معاصر،
علی رغم آنکه تا گذشتهای نزدیک اغلب «تورک» و زبانهایشان هم «تورکی» نامیده میشدند،
در عصر حاضر ملتهائی متشخص و جداگانه بشمار میروند، هرچند امروز نیز ملل داخل در
هر کدام از زیرمجموعههای آن مانند اوغوز، قپچاق، قارلوق، سیبری، اوغور، از منظر
زبانی و تباری و ... نسبت به هم بسیار نزدیک هستند. من، همزمان با دفاع از ضرورت حیاتی
نزدیکی، همبستگی، همسوئی و همکاری حداکثری انسانی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بین
ملل و دول تورکیک؛ مدافع اندیشهی یگانگی ملی و یا لزوم وحدت آنها در قالب یک کشور
و یک دولت و یک حاکمیت سیاسی نیستم. زیرا این آرمان رمانتیک، بر خلاف گذشته و از جمله
آغاز قرن بیستم، در قرن بیست و یکم ایدهآلی معقول، عملی و واقعگرایانه نیست؛
روند تاریخی طولانی تشکل، تکامل، تطور و تبارز ملل تورکیک به صورت گروههای ملی-اتنیکی
متشخص و مستقل را نادیده گرفته، هویت ملی مدرن آنها را نفی و انکار میکند. و در
نتیجه اقلا در مورد ایران، با مخدوش کردن هویتهای ملی متشخص و مستقل «تورک» و
«تورکمن»، در مبارزات ملی دمکراتیک این دو ملت تورکیک سکته ایجاد میکند، بنابراین
در خدمت پانایرانیسم است
برای مطالعهی بیشتر:
پان تورک، پان آزربایجانیسم، تورک باوری، تورکیسم، پان تورکیسم، پان
تورکیکیسم، تورانیسم
ایضاحاتی در بارهی کاربرد مدرن و دمکراتیک دو نام تورک و آزربایجان
مناطق ملی در ایران؛ و منطقهی ملی و یا اتنودمگرافیک تورک در شمال
غرب آن
تورک صرفاً نام قومی-ملی اغوزهای غربی است، نه همهی ملل تورکیک
در ایران شش ملت و اقلیت ملی تورکیک وجود دارد، هیچکدام از آنها
«آزربایجانی» و یا «تورک آزربایجانی» نیست
در ایران چهار ملت تورکیک با نامهای ترک، ترکمن، خلج و قزاق زندگی میکنند
روح دکترین آزربایجانگرایی عَلَم کردن هویت آزربایجانی به جای هویت
ملی تورک
ایراندا نه «آزهربایجانلی» وار، نه «آزهربایجان تورکو» و نه باشقا
بنزهر اویدورما و قوندارما میللهتلهر و کیملیکلهر
اصطلاح «ایران تورکچولهری»، صرفاً میتواند محصول مغز علیل و پاک
باختهی یک آزربایجانگرای ضد تورک باشد
در هویت ملی آزربایجانی، «انکار هویت ملی تورک» مندرج و مستتر است
بحرانهای آزربایجانگرایانه
آزربایجانگرایی تالشی: گل بود به چمن نیز آراسته شد
باز هم ملت جعلی آذربایجان، اعتراض به تیتر خبر آیت الله منتظری
ایراندا نه «آزهربایجانلی» وار، نه «آزهربایجان تورکو» و نه باشقا
بنزهر اویدورما و قوندارما میللهتلهر و کیملیکلهر
در ایران، یک «مسالهی تورک» وجود دارد و یک «مسالهی حق تعیین سرنوشت
ملت تورک». مسالهای به اسم آزربایجان و حق تعیین سرنوشت آزربایجان و ... وجود
ندارد
تورکان تکانی خوردهاند. هویت ملی تورک در حال شکلگیری، اما بر مبانی
مبهم و نه چندان درست است
ایراندا تورک خالقی اؤزونه «تورک» دییهر. بو دا مسالهنی بیتیریر
لهجهگرائی، طائفهگرایی و محلیگرایی، سه مانع عمده در مسیر روند ملت
شدن خلق تورک در ایران
هدف از بررسی زیرگروههای لهجهای، جغرافیایی، مذهبی، طائفهای، ...
خلق تورک
ناکارآمدی، ناقص و عقیم و غیر واقعی بودن آذربایجانگرایی صرف
Türk yérine koloniyal
Azerbaycan Étnosu-Milleti qavramı Quzéyde de iflas étmekdedir
قانون تشکیل ایالات و ولایات مشروطه و تجزیهی منطقهی ملی تورک
نقشهای نادرست، ذهنیتی مغشوش، طرزی مضر
«تورکیستان» ایله «تورکییه» دوغرویسا، «تورکائلی»
ده دوغرودور.
مناطق ملی در ایران؛ و منطقهی ملی و یا اتنودمگرافیک تورک در شمال
غرب آن
نام و ترکیب تورکائلی
موضوعِ بحث وطن (تورکائلی) ایسه، گئریسی تفرّعات
تورکایلی، احمد جواد
جمهوریتخواهی فارسی و مسالهی ملی در ایران، نگاهی به طرح پیشنهادی
و. انصاری-س. مددی
No comments:
Post a Comment