Monday, December 18, 2023

معرفی و تصحیح غزلی تورکی از مولانا سیانی درجزینی همدانی شاعر تورک قرن ١٦، مقیم دربار خانِ خانان عبدالرحیم خانْ تورکمان باهارلوی قاراقویون‌لو

 معرفی و تصحیح غزلی تورکی از مولانا سیانی درجزینی همدانی شاعر تورک قرن ١٦، مقیم دربار خانِ خانان عبدالرحیم خانْ تورکمان باهارلوی قاراقویون‌لو 

مئهران باهارلی

Özet

 

Bu makalede Türkili'nin Hemedan bölgesinden olan, ve 16. yüzyılda Hanlarhanı Abdul Rehim Han Türkman Baharlı Karakoyunlu döneminde Hindistan'da yaşayan Türk şairi Mevlana Siyani'nin bir Türkçe gazelini, düzeltmeler ve onarımlar yaparak tanıtıyorum. Mevlana Siyani gençliğinde Hindistan'a gitti ve Hanlarhanı Abdul Rehim Hanın sarayındaki meddah şairlerine katıldı. Türkçe, Farsça ve Hintçe olmak üzere üç dilde şiir yazan Mevlana Siyani’nin, şiirlerini Abdul Rehim Han’ın oldukça beğenmesine rağmen, hiç bir şiir dîvanı yoktur.

Abstract

In this article, I will introduce a Turkish ghazal by the Turkish poet Mevlana Siyani Dergezini. Mevlana Siyani was from the Hamadan region of Türkili and lived in India during the 16th century, under the reign of Khan of the Khans Abdul Rehim Khan Türkman Baharlı Karakoyunlu. In his youth, Mevlana Siyani went to India and joined the poets in the court of Abdul Rehim Khan. He wrote poetry in three languages: Turkish, Farsi, and Hindi. Despite his poems being well-liked by Abdul Rahim Khan, Mevlana Siyani does not have a poetry divan.

اؤزه‌ت:

بو مقاله‌م‌ده تورک‌ایلی‌نین همدان بؤلگه‌سی‌نده‌ن اولان، و ١٦ یوزایل‌ده خان‌لارخانی عبدالرحیم خان تورکمان باهارلی قاراقویون‌لو دؤنه‌می‌نده هیندیستان‌دا یاشایان تورک شاعیری مولانا سیانی درگزینی‌نین تورک‌جه بیر غزلی‌نی، دوزه‌لتمه‌له‌ر و اوناریم‌لار یاپاراق، تانیتماق‌دایام. مولانا سیانی گه‌نج‌لییی‌نده هیندیستانا گئتدی و خان‌لارخانی عبدالرحیم خان‌ین سارایی‌ مدّاح شاعیرله‌ری‌نه قاتیلدی. تورک‌جه، فارس‌جا و هیندجه اولماق اوزه‌ره اوچ دیل‌ده شعر یازان مولانا سیانی‌نین، شعرله‌ری‌نی عبدالرحیم خان‌ین اولدوقجا به‌یه‌نمه‌سی‌نه قارشین، هر هانسی بیر شعر دیوانی یوخ‌دور.

خلاصه:

در این نوشته یک غزل تورکی از مولانا سیانی، شاعری تورک ‌از درجزین همدان در تورک‌ایلی، مقیم هندوستان به ‌دوره‌ی خان خانان (خان‌لارخانی) عبدالرحێم خان تورکمان باهارلوی قاراقویون‌لو در قرن شانزده ‌میلادی را با تصحیح و ترمیمات، معرفی کرده‌ام. مولانا سیانی درجزینی همدانی در نوجوانی به ‌هندوستان رفت. جزء مداحان عبدالرحیم خان خان خانان شد. او به‌ سه ‌زبان تورکی و فارسی و هندی شعر می‌سرود و اشعارش مورد پسند عبدالرحیم خان بود. با این‌همه دیوان شعری پدید نیاورد.


در این نوشته یک غزل تورکی از مولانا سیانی، شاعری تورک ‌از درجزین همدان در تورک‌ایلی، مقیم هندوستان به ‌دوره‌ی خان خانان (خان‌لارخانی) عبدالرحیم خان تورکمان باهارلوی قاراقویون‌لو[1] در قرن شانزده ‌میلادی را معرفی و تصحیح کرده‌ام. این غزل در جلد سوم کتاب مآثر رحیمی، کتابی در تاریخ و رجال هند تالیف عبدالباقی نهاوندی به ‌صورتی مغلوط نقل شده ‌است. ظاهرا این کتاب تنها منبعی است که ‌در باره‌ی سیانی درجزینی همدانی اطلاعاتی داده ‌و شعری تورکی از او را نقل کرده‌ است. در هیچ منبع دیگری به ‌اطلاعاتی در باره‌ی مولانا سیانی درجزینی همدانی برخورد نشد[2].  

بنا به ‌اطلاعاتی که ‌مآثر رحیمی می‌دهد، مولانا سیانی درجزینی همدانی در نوجوانی به ‌هندوستان آمد. او در آن هنگام خود را به ‌صورت پسر شاعر مولانا ضمیری همدانی[3] معرفی می‌کرد. اگرچه نادرستی این ادعا آشکار شد، ‌اما مردم هنوز به ‌وی احترام می‌گذاشتند و رعایت حال او را می‌کردند. مولانا سیانی درجزینی همدانی بعدها جزء مداحان عبدالرحیم خان خان خانان (خان‌لارخانی) شد. خان وظیفه‌ای در شهر برهانپور ایالت خاندیس [4] برای او مقرر کرد که‌ وی و فرزندانش با آن اوقات می‌گذراندند. مولانا سیانی درجزینی همدانی به‌ سه ‌زبان تورکی و فارسی و هندی شعر می‌سرود و اشعارش مورد پسند عبدالرحیم خان بود و به ‌همین سبب خان از وی مکرراً با دادن انعام تقدیر می‌کرد. با این همه‌ مولانا سیانی دیوان و کتابی نساخته‌ بود. مولف مآثر رحیمی می‌گوید مولانا سیانی خالی از درویشی نیست که ‌می‌تواند اشاره ‌به‌ علوی‌مذهب بودن او – گونه‌ی قاراقویون‌لو باشد. این احتمال را همدانی بودن (موطن تورکمان‌های علوی قاراقویون‌لوی مهاجرت کرده ‌به ‌هندوستان مانند خود عبدالرحیم خان تورکمان قاراقویون‌لو)، مهاجرت (فرار تورکمان‌های علوی قاراقویون‌لو به‌ هندوستان به‌ سبب سرکوب تورکمانان علوی تورک توسط شاه ‌تهماسب)، و درویش یعنی علوی‌مذهب بودن مولانا ضمیری همدانی که مولانا سیانی درجزینی همدانی خود را به ‌او منسوب کرده‌ بود هم تقویت می‌کند.  

چند نکته:

اشتباهات متن چاپی مآثر رحیمی: در نسخه‌ی چاپی مآثر رحیمی کلماتی از غزل مولانا سیانی درجزینی همدانی، همه به تورکی، به‌ صورت غلط و اشتباه‌ ثبت شده‌اند که نشان می دهد ناشرین با زبان تورکی آشنائی نداشتند. در زیر اشتباهات چاپی مذکور را (داخل پارانتز) داده‌ام:

اه‌سه‌ن - وزنده‌ (اسان، امکان اشتباه ‌گرفته ‌شدن با آسان فارسی را دارد)، تاشدی – لبریز شد (تاسدی)، ایمان اهلی (ایمان اهل)، اهلین – اهلش را (اهلیی)، اولوس – جمعیت (اولسون)، قوومایا – به ‌فراری دادن و طرد کردن (قومي، قُوْمَیَ = قومه‌یه)، باخسانگ - اگر نگاه‌ کنی (با خستک)، قاچدی: فرار کرد (قاصدی)، ته‌ک - مانند (تا، شاید مخفف «تای» که‌ تلفظی از ته‌ک است)، مردله‌ر (مرد لر)، کیمسه‌نه‌ (کمسد)، اولکا - اولکه‌ (اولک، اولکَ)، بختی‌نه ‌(بختته)، فتح (متح)، باخماگیل (باحمة کل).

ترمیم و تصحیح سه مصراع: در نسخه‌ی چاپی مآثر رحیمی سه مصراع از شعر تورکی مولانا سیانی درجزینی همدانی به صورت مغلوط و نامفهوم ثبت شده که محتاج به ترمیم هستند:

١-تا سدی ایمان اهل کفر اهلیی اولسون دین قومي: این مصراع به صورت «تاشدی ایمان اهلی کفر اهلین اولوس‌دین قوومایا» ترمیم شد.

-«تا سدی» احتمالا فعل زمان گذشته‌ی سوم شخص مفرد «تاسدی» است. اما در زبان تورکی مصدری به شکل تاسماق وجود ندارد. البته فعلی به صورت تاساماق به معنی تقلا و تلاش کردن وجود دارد که به لحاظ معنایی هم در این مصراع مناسب است، اما به لحاظ وزنی آن را مغتش می‌کند. بنابراین، این فعل را به صورت «تاشدی» (داشدی) یعنی لبریز شد ترمیم کردم. تاشدی در اینجا به معنی «بیر یئره سیغمایاجاق ده‌ن‌لی چوخ اولماق، چوخ‌جا بولونماق، سایی‌سی آرتماق؛ اؤفکه، دؤزوم‌سوزلوک یا دا جوشقو نه‌ده‌نی ایله که‌ندی‌نی توتاماماق، آشیپ آخماق و تؤکولمه‌ک، ...» است.

-«دین» در ترکیب «اولسون دین» همان پسوند «-ده‌ن» به معنای از در تورکی غربی است. بنابراین آمدن آن بعد از کلمه‌ی اولسون که فعل آرزویی است نادرست است. به جای اولسون باید اسمی مانند «اولوس» باشد.

-«قومي» احتمالا همان قُومَیَ – قومه‌یه – قوْومایا به معنی برای طرد کردن است که ناسخ الف بعد از میم را به صورت فتحه (مَ) و الف بعد از یا را به صورت فتحه (یَ) نشان داده است که در چاپ ملحوظ نشده‌اند.

-معنی مصراع این است که انبوه اهل ایمان برای طرد کردن اهل کفر از میان مردم، هجوم آورد.

٢-قاصدی میداندین دنکز نا مرد لر سردارینه: این مصراع به صورت «قاچدی میدان‌دین ده‌نگیز ته‌ک مردله‌ر سر داری‌نا» تصحیح شد.

-«قاصدی» احتمالاً همان «قاچدی» یعنی به سرعت دوید است که در آن تحت تاثیر املای عربی حرف چ با ص جایگزین شده است (مانند تبدیل چین به صین در متون عربی).

-«نا» در ترکیب «دنکز نا» احتمالا همان تک – ته‌ک به معنی مانند است که در چاپ اشتباها ت آن به صورت ن، و ک آن به صورت ا چاپ شده است.

-«سردارینه» احتمالا «سرْ دارینا» مخفف «سرِ داری‌نا» یعنی بر بالای دارِ (اعدام) خود است.

-معنی مصرع آن است که در میدان جنگ مردان مانند دریا به سوی دارهای خود، یعنی جان‌بازی و جان‌فشانی هجوم آوردند.

٣-آلمدی هیچ کمسد غیر ملکیني اولک بیله: این مصراع به صورت «آلمادی هیچ کیمسه‌نه غیر ملکونو اولکه بیله» ترمیم شد. «کمسد» احتمالا کِمسَنَ – کیمسه‌نه است که به هنگام چاپ فتحه‌ی نون آخر کلمه حذف و نون اشتباها به صورت د چاپ شده است.

-«اولک» همان اولکَ – اولکا و یا اولکه است که ناسخ در آن الف و یا فتحه‌ی آخر را به صورت کَ نشان داده و این فتحه در چاپ حذف شده است.

-معنی مصراع این است که هیچ کس سرزمین دیگری حتی ناحیه ای از آن را فتح نکرد.

روستای سیان - سییان: موطن مولانا سیانی، قبلا جزئی از درجزین همدان بود. در تقسیمات فعلی کشوری در استان مرکزی شهرستان خمین و دهستان حمزه‌لو، در ۴۰ کیلومتری شهر اراک واقع است. این روستا مشتمل به‌ دو روستای «آشاغی قالا» (آشاقه ‌قلعه) در قسمت شرقی و «یوخاری قالا» (یخاره ‌قلعه) در قسمت غربی است و رودخانه‌ی «سییان چایی» از میانشان عبور می‌کند[5]. زبان مردم سیان تورکی است. چند روستای دیگر هم با نام سیان در تورک‌ایلی و فارسستان وجود دارند. از جمله ‌روستای «سیان دره – سییان ده‌ره» ‌از توابع بخش ندار (نادار) شهرستان ساوجبلاغ (ساووج‌بولاق) واقع در استان البرز.

معنی سیانSıyan  – شکست دهنده، غالب: سییان در تورکی قدیم به ‌معنی شکن، درهم شکننده، غالب و مظفر و فیروز است. از مصدر سیماقSımaq  به ‌معنی شکستن (فورم ارجاعی آن سینماقSınmaq  به‌ معنی شکسته ‌شدن). فورم قدیمی سیان نشان می‌دهد که ‌روستای سیان مانند اغلب اماکن در قسمت عراق عجم تورک‌ایلی (از جمله‌ «قتلغ بالغ» – قوت‌لو پالیق به ‌معنی شهر مبارک و مسعود در منطقه‌ی ساوه/آوج)، اقلا یادگار دوره‌ی سلجوقیان در قرون ١١-١٢ میلادی است. کلمه‌ی سیان در گذشته ‌در نام افراد هم به ‌کار می‌رفت. مانند نام «یاغی‌سییان»[6] (Yağısıyan، ۱۰۱۱ – ۱۰۹۸)، فرمانده‌ی تورک سلجوقی، حاکم آنتاکیا (در آناتولی جنوبی) در قرن ۱۱ میلادی که ‌در جنگ صلیبی اول شرکت داشت و بدین سبب مشهور شد. نام یاغی‌سیان مترادف یاغی‌باسان (دشمن‌شکن) است (یاغی‌باسان در نام‌های جوغرافیایی هم دیده‌ می‌شود. مانند چند روستا (در توقات، چوروم، ...) و ایل یاغی‌باسان از وارساق‌ها در تورکیه، روستای یاغبستلو – یاغی‌باستی‌لی در اهر آزربایجان شرقی، .... بعضی از نام‌های «یاغچیان» هم، در واقع محرف یاغسیان – یاغی‌سییان است).

پایان نوت مئهران باهارلی

مولانا سیانی

جلد سوم کتاب مآثر رحیمی، صص ١٣٩١-١٣٩٢

مولانا سیانی از قریه‌یِ سیانِ درجزینِ همدانِ عراق است و در اوایل به‌ هندوستان آمده ‌خود را به ‌پسری‌یِ مولانا ضمیری همدانی که ‌از شعرایِ مقرِّر ایران بود مشهور ساخته ‌بود. و این بیت از مولانا ضمیری نوشته‌ می‌شود تا طبع و سلیقه‌اش ظاهر گردد:

من به‌ وادی مُردَم و مجنون به ‌حیّ، ای ابرِ غم

گریه ‌بر من کن که ‌مجنون نوحه‌گر دارد بسی

و از رهگذرِ این که ‌پسرِ مولانا ضمیری است اوقات به‌ فراغت می‌گذرانیده. در ثانی الحال که ‌بر مردم ظاهر شد که ‌پسرِ او نیست، به ‌همان دستور رعایتش می‌کنند. و مدّت‌هاست که ‌در سلکِ مدّاحان و دعاگویانِ این سپه‌سالار [عبدالرّحیم خان، خانِ خانان] در آمده، و وظیفه‌ای به‌ جهت او در برهانپورِ خاندیس مقرّر نموده ‌که‌ با فرزندان اوقات به ‌آن می‌گذراند. و خالی از درویشی نیست. و به ‌سه ‌زبان شعر می‌گوید: تورکی و فارسی و هندی. و اما در هیچ کدام کاری نساخته‌ و مکرراً به‌ انعامِ این سپه‌سالار سرافراز شده ‌و می‌شود. این غزلِ تورکی ازو ثبت شد:

نظم

مولانا سیانی درجزینی همدانی

ائی کؤنگول شاد اوْل که ‌دورِ خانِ خانان‌دیر بوگون

دولت و بخت، آرزو اهلی‌نه‌ اه‌سه‌ن‌دیر بوگون

تاشدی ایمان اهلی کفر اهلین اولوس‌دین قوْومایا

دشمنِ دینِ رسول‌الله ‌حیران‌دیر بوگون

هر طرف باخسانگ قبول اهلی کؤنگول، باغ ایچره‌ وار

خضرِ پیغمبر مگر اوْل خان‌ا مهمان‌دیر بوگون

دَم وورور خان بزمی هر گون بزمِ اهل‌الله‌دین

حمدِ حق، نعتِ رسول و ذکرِ قرآن‌دیر بوگون

قاچدی میدان‌دین ده‌نگیز ته‌ک مرد‌له‌ر سرداری‌نا

حاضر اولموش رستم و سام و نریمان‌دیر بوگون

آلمادی هیچ کیمسه‌نه ‌غیر مُلکونو، اولکه بیله

خانِ خانان بختی‌نه ‌بو فتح آسان‌دیر بوگون

ائی سیانی! شاد اولوپ قایقی‌یا هرگز باخماگیل

خوب‌لار زولفو ته‌کی دشمن پریشان‌دیر بوگون

 

Qoşuq

Mevlana Sıyanî Derecezînî Hemedânî

Éy köñül, şâd ol ki devr-i Xânıxânan’dır bugün

Devlet ü bext, ârizû ehlîne êsendir bugün

Taşdı îmân ehli küfr ehlin ulusdin qovmaya

Düşmen-i dîn-i Resulullâh hayrandır bugün

Her teref baxsañ qebûl ehli, köñül bâğ içre var

Xızr-ı péyqember meger ol Xân’a mihmandır bugün

Dem vurur Xan bezmi her gün bezm-i ehl ü-llâhdin

Hemd-i Haqq, ne’t-i Resûl ü zikr-i Qur’an’dır bugün

Qaçdı méydandin deñiz tek mêrdler serdârına

Hâzır olmuş Rüstem ü Sâm u Nerîmandır bugün

Almadı hiç kîmsene qéyr mülkünü, ülke bile

Xânıxânan bextine bû fêth âsandır bugün

Éy Sıyânî! şâd olup qayqıya hergiz baxmagil

Xûblar zülfü teki düşmen perîşandır bugün

سؤزلوک:

-دین: -ده‌ن، -دان؛ از

اه‌سه‌ن: وزنده، آنچه مانند باد می‌وزد

اوْل: او، آن

اؤلکه: سرزمین

اولوس: جمعیت، مردم

بیله: ١-با، همراه ٢-حتی

تاشدی: داشدی، لبریز شد

ته‌ک: مانند، مثل، شبیه

ته‌کی: مانند، مثل، شبیه

ده‌نگیز: ده‌نیز، دریا

قایقی: قایغو، اندیشه و نگرانی، تشویش

قووما: طرد کردن، راندن

کیمسه‌نه: کیمسه، کسی، هیچ کس

ثانی الحال: دوم بار، بار دوم

دستور: روش، ترتیب

کار: اثر

مقرّر: ١-معلوم و آشکار و مسلّم ٢-معین

وظیفه: شهریه، گذران، ماهیانه، مستمری، معاش، مقرری، مواجب


[1] نامه‌ای تورکی از عبدالرحیم خانْ خانِ خانان-خان‌لارخانی، فرزند بایرام خان تورکمان باهارلوی قاراقویون‌لو- از مملکت علی شوکور بیگ (همدان)-تورک‌ایلی

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/09/blog-post_18.html

[2] از معاصرین تورکولوق مجاری پئری بئنئدئک در یک جمله ‌از مقاله‌ی «تورکی در امپراتوری بابور» (ترجمه‌ی فارسی آن در سؤزوموز منتشر خواهد شد) نام مولانا سیانی درجزینی همدانی را ذکر کرده است: «شعرای سطح بالا در شعر تورکی در مجالس شعری موسوم به ‌مشاعره ‌که‌ در دربار (عبدالرحیم خان) تشکیل می‌شد شرکت می‌کردند. در این جا باید از کلب‌علی خان که ‌یک تورکمان از طائفه‌ی باهارلی بود، از سیانی همدانی، و یا از شاعر تورک متولد حلب درویش میلتی یاد کرد».

Benedek Péri, Eötvös Loránd University, Faculty Member. Bâbür İmparatorluğu’nda Türkçe

https://www.altayli.net/babur-imparatorlugunda-turkce.html

“Sarayında düzenlenen ve müşaireler adı verilen şairlerin toplantısına, Türk şiirinde de üstün olan şairler katılırdı. Burada, Baharlı aşiretinden bir Türkmen olan Kalb-i Ali’den [42], Siyani Hamadani’den[43] veya Halep doğumlu Türk şair Derviş Mitli’den [44] bahsetmeliyiz. [43] Abdal Baki Nihavendi: Ma’atir-i Rahimi. Cilt III., 1391-92.

[3] ضمیری. [ضَ] (اِخ) همدان. صادقی کتاب‌دار در تذکره‌ گوید: مولانا ضمیری همدانی ولد مولانا حیرانی است، گرچه ‌اصلاً قمی است ولی بیش‌تر به‌ همدانی بودن شهرت دارد. شخصی بود درویش‌نهاد و منصف و افتاده ‌و رمّال خوبی هم بود. در اوایل به مجلس شاه‌ مرحوم [شاه اسماعیل ثانی] بار یافته‌ تردد می‌کرد. از نحوست یک دو بیت که‌ نسبت به ‌اهل مجلس کنایه ‌و بلکه ‌صراحت داشت او را از آن مجلس بهشت‌آیین منع فرمودند، و آن بیتها اینست :

همه ‌حافظ فلان ماهیچه

همه ‌درویش رمز بغرایی

که‌ دلّالی و دف‌کشی صد بار

بهتر از شاعری و ملایی .

بقیه‌ی عمر را در گوشه‌ی همدان به سر می‌برد. این بیت که ‌گفته ‌است شهرت بزرگی دارد:

من به‌ وادی مُرْدَم و مجنون به‌ حیّ، ای ابر غم

گریه‌ بر من کن که‌ مجنون نوحه‌گر دارد بسی .

و این بیت را هم بد نگفته‌ است :

می‌روم جلوه‌کنان بی‌خبر از اهل نظر

روش مردم این شهر چنین است مگر.

مگو رفتی پی سوزان دل از کویش چه ‌آوردی

چه ‌آوردم ز کویش، پاره‌ای خاکستر آوردم .

وفاتش هم در همدان اتفاق افتاده‌ و قبرش در آستانه‌ی امام‌زاده ‌اسماعیل است. (مجمع الخواص ص 178 و 179). او راست منظومه‌ی ناهید و بهرام. (کشف الظنون ج 2 ص 582).

https://vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B6%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C-3

[4] خاندیس، خاندیش: ایالتی از ایالات دکن در هندوستان مرکزی. برهانپور: به‌ هندی बुरहानपुर، شهری در ایالت مادیا پرادش کشور هندوستان واقع در کنار ساحل شمالی رود تاپتی و ۴۹۹ کیلومتری شهر بمبئی.

[5] ن خبر سیان ده (نه خبر سییان‌دا؟)

https://t.me/s/asre1616?after=6290

[6] YAĞISIYAN (ö. 491/1098) Büyük Selçuklu Sultanı Melikşah’ın önde gelen kumandanlarından.

https://islamansiklopedisi.org.tr/yagisiyan

Yağı-Sayan

https://tr.wikipedia.org/wiki/Ya%C4%9F%C4%B1-Sayan

یاغی سیان حاکم انطاکیه‌

https://tarikh.inoor.ir/fa/event/list?SearchPhrase=%DB%8C%D8%A7%D8%BA%DB%8C%20%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86

No comments:

Post a Comment