Thursday, December 14, 2023

نقاشی «سایاچی» – مراسم سنتی تورک «سایا گه‌زیمی» از اورمو (اورمیه‌) اثر پرکینز سال ١٨٣٩

 

نقاشی «سایاچی» – مراسم سنتی تورک «سایا گه‌زیمی» از اورمو (اورمیه‌) اثر پرکینز سال ١٨٣٩ 

مئهران باهارلی

 

Urmu (Urmiye), Azerbaycan, Türkili'de Sayaçı - Saya Gezimi Kutlaması Tablosu, Justin Perkins-1839: Eski Bir Türk Bahar Şenliği, Teatral Tören ve Halk Geleneği 

The Painting of Sayaçı – Saya Gezimi Celebration in Urmu (Urmia), Azerbaijan, Türkili by Justin Perkins-1839: An Ancient Turkish Spring Festival, Theatrical Ritual, and Folk Tradition

Méhran Baharlı

خلاصه:

جاستین پرکینز میسیونر پروتستان و مبلغ تبشیری مسیحی آمریکایی در سال ١٨٣٩ حین اقامت خود در اورمو (اورمیه) – آزربایجان – تورک‌ایلی، نقاشی‌هایی از مردم این شهر ترسیم کرده است. در میان نقاشی‌های پرکینز یک تابلوی رنگی منحصر به ‌فرد (اورمولو سایاچی - سایاچی اورمویی) وجود دارد که مراسم فولکلوریک تورک «سایاچی – سایا گه‌زیمی» را آن گونه‌ که ‌در قرن نوزده‌ در اورمو اجرا می‌شد به تصویر کشیده است. آئین سنتی تورک سایاچی – سایا گه‌زیمی یک مراسم عمومی و باستانی جهان تورکیک است که در سرتاسر تورک‌ایلی، شامل قسمت غیر آزربایجانی آن، با همین نام و یا نام‌های دیگر مانند «کوسا کوسا»، «ته‌که‌م‌چی»، ... جشن گرفته می‌شود. سایاچی یک هنرمند مردمی و آوازخوان دوره‌گرد است که‌ در آخرین روزهای زمستان و نزدیکی‌های جشن سال نو (یئنگیل)، در روستاها و محله‌ها خانه ‌به ‌خانه ‌می‌گردد و ترانه‌ها - قوشماهای زیبا و شعرهای دوست‌داشتنی (سایا) می‌خواند، شوخ‌طبعی و بذله‌گوئی و هجو می‌کند، با آوازها و رقص خود نوید بهار تازه‌ را می‌دهد و برای اهالی هر خانه‌، دعاهای خیر کرده ‌و روزهای خوش، سالی خیر و پربرکت آرزو می‌کند. ته‌که‌م‌چی نوعی از سایاچی است که ‌در رپرتووار نمایشی خود، رقصاندن «ته‌که» ‌یا یک فیگور چوبی ساخته‌ شده‌ از بز مذکر را هم دارد. در این مقاله، نقاشی « اورمولو سایاچی» اثر پرکینز و جزئیات مولفه‌ها و اجزای مراسم باستانی تورک سایا موجود در آن را تدقیق کرده‌ام. سپس ریشه‌شناسی علمی، ریشه‌شناسی‌های مردمی و چند ریشه‌شناسی‌ غلط کلمه‌ی سایا را بررسی نموده‌ام.  

اؤزه‌ت:

پروتئستان میسیونئر و آمئریکالی خیریستییان ائوانجئلیست جاستین پئرکینز، ١٨٣٩ ایلی‌نده آزه‌ربایجان، تورک‌ایلی‌ده قالدیغی سوره بویونجا، اورمو (رومیه، اورومیه) شهری‌ اورانان‌لاری‌نین (اهالی‌سی‌نین) چیزیم‌له‌ری‌نی یاپدی. پئرکینزین تابلولاری‌ندان بیری ١٩. یوزایل‌ده اورمودا گئرچه‌ک‌له‌شدیریله‌ن تورک خالق تؤره‌نی سایاچی – سایا گه‌زیمی‌نی تصویر ائده‌ن ائش‌سیز بیر بویالی (رنگ‌لی) چالیشمادیر (اورمولو سایاچی). سایاچی – سایا گه‌زیمی قوت‌لاماسی، اه‌سکی بیر تورک یاز (باهار) بایرامی، بیر اویناو تؤره‌نی (تییاترو ریتوئلی) و تورکیک دونیاسی‌نین بیر بودون (خالق) گه‌له‌نه‌یی‌دیر. بو تورک یاز شه‌ن‌لییی آزه‌ربایجان دیشی‌نداکی بؤلومو ده داخیل اولماق اوزه‌ره، بوتون تورک‌ایلی گئنه‌لی‌نده تاییت (عئینی) آدلا و یا کوسا کوسا، ته‌که‌م‌چی و به‌نزه‌ری باشقا آدلارلا قوت‌لانماق‌دادیر. سایاچی قیشین سون گون‌له‌ری‌نده یئنگیل (نوروز) قوت‌لامالاری‌نا یاخین که‌ند و یؤره‌له‌رده (محله‌له‌رده) ائو ائو دولاشان بودون (خالق) اوزلوق‌چوسو (صنعت‌چی‌سی) و گه‌زگین ییراودیر (شارقی‌چی‌دیر). او گؤزه‌ل ییرلار (شارقی‌لار) و قوشوق‌لار (سایالار) سؤیله‌ر، هه‌نه‌ک‌له‌ر (شوخ‌لوق‌لار) و یئرگی‌له‌ر (هیجیوله‌ر) یاپار و بیییشه‌ر (دانس ائده‌ر). ییرلاری (شارقی‌لاری) و بییی‌له‌ری (دانس‌لاری) آراجی‌لیغی ایله هر ائوین اورون‌لولاری‌نا (ساکین‌له‌ری‌نه) موت‌لو و باشاری‌لی بیر ایل گئچیرمه‌له‌ری اوچون اییی دیله‌ک‌له‌ر و یاخشی که‌له‌مه‌له‌ر (دوعالار) سونار. ته‌که‌م‌چی ایسه اه‌رکه‌ک گئچی‌یه اوخشایان آغاچ‌دان بیر فیگور اولان ته‌که ایله بییشمه‌نی (دانس ائتمه‌نی) اؤز ائدیمی‌نه (پئرفورمانسی‌نا) قاتان بیر سایاچی تورودور. بو یازیم‌دا پئرکینزین اورمولو سایاچی تابلوسونو و ایچی‌نده بولونان اه‌سکی تورک سایا تؤره‌نی‌نین اؤیه‌له‌ریله (مولفه‌له‌ریله) آیرینتی‌لاری‌نی اینجه‌له‌دیم. داها سونرا سایا دئگی‌سی‌نین (کلیمه‌سی‌نین) بیلیمسه‌ل کؤکه‌ن‌له‌مه‌سی‌نی (ائتیمولوژی‌سی‌نی)، خالق کؤکه‌ن‌له‌مه‌سی‌نی و نئچه یانلیش کؤکه‌ن‌له‌مه‌سی‌نی سوندوم.

Özet

Protestan misyoner ve Amerikalı Hıristiyan evanjelist Justin Perkins, 1839 yılında Azerbaycan-Türkili'de kaldığı süre boyunca Urmu (Rumiye, Urumiye, Urmiye) şehrinin halkının çizimlerini yaptı. Perkins'in tablolarından biri, 19. yüzyılda Urmu'da gerçekleştirilen Türk halk töreni "Sayaçı-Saya gezimi"ni tasvir eden eşsiz bir boyalı (renkli) çalışmadır (Urmulu Sayaçı). "Sayaçı-Saya gezimi" kutlaması, eski bir Türk yaz (bahar) bayramı, bir tiyatro ritüeli ve Türkik dünyasının bir halk geleneğidir. Bu Türk bahar şenliği, Azerbaycan dışındaki kısmı da dahil olmak üzere bütün Türkili genelinde aynı adla veya "Kosa Kosa", "Tekemçi" ve benzeri başka adlarla kutlanmaktadır. Sayacı, kışın son günlerinde, yeniyıl (yéñil – nevruz) kutlamalarına yakın köy ve mahallelerde ev ev dolaşan halk uzlukçu (sanatçı) ve gezgin yıravdır (şarkıcıdır). O, güzel yırlar (şarkılar) ve koşuklar (şiirler) (Saya) söyler, henekler (şakalar) ve yergiler (hicivler) yapar ve biyişer (dans eder). Yırları ve biyileri (dansları) aracılığıyla her evin orunlularına (sakinlerine) mutlu ve başarılı bir yıl geçirmeleri için iyi dilekler ve yakşı kelemeler (dualar) sunar. Tekemçi ise, erkek keçiye benzeyen ağaçtan bir figür olan "teke" ile biyişmeyi (dans etmeyi) kendi edimine (performansına) katan bir sayaçı türüdür. Bu yazımda Perkins'in “Urmulu Sayaçı” tablosunu ve içinde bulunan eski Türk Saya töreni öğeleriyle ayrıntılarını (detaylarını) inceledim. Daha sonra Saya degisinin (kelimesinin) bilimsel kökenlemesini (etimolojisini), popüler kökenlemesini ve bir sıra yanlış kökenlemesini sundum.

Abstract

Justin Perkins, a Protestant missionary and American Christian evangelist, created drawings of the people of the city Urmu (Rumiye, Urumiye, Urmia) in Azerbaijan-Türkili in 1839 while he was staying there. One of Perkins's paintings (Urmulu Sayaçı -Urmian Sayachi) is a unique color work depicting the Turkish folk ceremony "Sayaçı-Saya gezimi" as it was performed in Urmu during the 19th century. The "Sayaçı-Saya gezimi" celebration is an ancient Turkic spring festival, a theatrical ritual, and a folk tradition of the Turkic world. This Turkish spring festival is celebrated across Türkili, including its non-Azerbaijani part, under the same name or other names such as "Kosa Kosa", "Tekemçi", and more. Sayaçı is a folk artist and itinerant singer who travels from house to house in villages and neighborhoods in the final days of winter, near the New Year celebration. He sings beautiful songs and lovely poems (Saya), makes jokes and satires and dances. Through songs and dances, he offers good wishes, prayers, and blessings for a happy and prosperous year to the residents of each house. Tekemçi is a type of sayaçı that incorporates dancing with a "teke", a wooden figure resembling a male goat, into his performance. In this article, I have analyzed the painting of Sayachi Urmulu by Perkins and the details of the ancient Turkish Saya rituals in it. Then I have provided the scientific etymology, popular etymology and some wrong etymologies of the word Saya.

 جاستین پرکینز میسیونر پروتستان و مبلغ تبشیری مسیحی آمریکایی که ‌در نقاشی و آب‌رنگ‌سازی هم دستی داشت، در سال ١٨٣٩ حین اقامت خود در اورمو (اورمیه) – آزربایجان – تورک‌ایلی، نقاشی‌هایی از مردم این شهر ترسیم کرده ‌که ‌بعضی از آن‌ها در کتاب‌هایش منتشر و بسیاری هنوز منتشر نه‌شده ‌باقی مانده‌اند[1]. از جالب‌ترین نقاشی‌های پرکینز از اورمو (اورمیه) یک تابلوی رنگی از مراسم و آئین بهاری باستانی و فولکلوریک تورک «سایاچی – سایا گه‌زیمی» در این شهر است که ‌در نوع خود منحصر به ‌فرد می‌باشد. آئین سنتی تورک سایاچی – سایا گه‌زیمی یک مراسم عمومی و باستانی جهان تورکیک است که در تورکیه و سرتاسر تورک‌ایلی، از جمله در قسمت غیر آزربایجانی آن، با همین نام و یا نام‌های دیگر هم جشن گرفته می‌شود.

پرکینز یک میسیونر مسیحی آمریکایی بود که ‌برای فعالیت در میان مسیحیان نستوری منطقه‌ی اورمو (اورمیه)، اعتلای وضعیت فرهنگی و اجتماعی آن‌ها، و تبدیل اورمو به ‌مرکزی برای جذب و اسکان مسیحیان نستوری پراکنده‌ به ‌آن‌جا (در راستای استراتژی صلیبی تاسیس دولتی مسیحی در غرب آزربایجان و قطع اتصال زمینی تورکیه‌ و تورک‌ایلی) فعالیت می‌کرد. او و سایر مبلغان و مبشران مسیحی غربی و اوروپایی در اورمو و دیگر نقاط تورک‌ایلی، با وجودی که ‌اسماً و رسماً دیپلومات نه‌بودند، ولی در عمل مانند افسران کونسولی دولت‌های متبوع خود عمل می‌کردند و در نتیجه ‌مجری سیاست‌های آن‌ها در منطقه‌ بودند که‌ در اساس و از جمله ‌در عرصه‌ی هویت ملی مردم تورک اورمو و نام‌گذاری‌اش تورک‌ستیز بود.

پرکینز هم در مورد ملت تورک نوعا دارای ذهنیت صلیبی بود که ‌خود را به ‌صورت‌های گوناگون و در این میان نامرئی کردن و نادیده‌ گرفتن ملت تورک و نام ملی او تورک و مخفی نمودن هویت ملی تورک اورمو و مردم آن نشان داده ‌است. به ‌همین سبب او و دیگر مسیونرهای مسیحی غربی در حالی که هنگام اشاره ‌به‌ ارمنیان و آسوری‌ها و کوردها و ... ی منطقه، خودنام‌گذاری‌های ملی آن‌ها را به‌ کار می‌بردند، اما در مورد ملت تورک که ‌بیش از ٩٥ در صد جمعیت شهر را تشکیل می‌داد و خود را تورک می‌نامید، نام تورک را به‌ کار نه‌می‌بردند، بلکه‌ آن‌ها را «محمدی» و یا «مسلمان» می‌نامیدند و بدین ترتیب مرتکب نوعی «پاک‌سازی قومی» تورک می‌شدند (این وضعیت امروز نیز ادامه ‌دارد و تمام گروه‌های تورک‌ستیز و تورک‌هراس، از اوریانتالیست‌ها و صاحبان ذهنیت صلیبی در غرب گرفته‌ تا پان‌ایرانیست‌ها و آزربایجان‌گرایان، هم‌چنان و مصرانه ‌به ‌زدودن نام ملی «تورک» مردم تورک ساکن در ایران مخصوصا در قسمت آزربایجانی تورک‌ایلی و یا منطقه‌ی ملی تورک در شمال غرب ایران مشغولند).

در توضیح این نقاشی هم جاستین پرکنیز (و یا منتشر کننده‌ی آن از هئیت میسیونری آمریکایی) به ‌جای «تورک» از اصطلاح «محمدی» استفاده‌ کرده و علاوه‌ بر آن، مرتکب یک اشتباه ‌و بی دقتی دیگر هم شده ‌است. موضوع این نقاشی اجرای جشن باستانی و آیین نمایشی و سنت فولکلوریک تورک سایاچی - سایا گه‌زیمی است. اما آن‌ها این را به ‌صورت «رقص» صرف توضیح داده‌اند، زیرا همان‌طور که ‌به‌ وجود ملت تورک در اورمو و تورک بودن آن معتقد نه‌بودند، وجود سنن و آیین‌های تورک را هم منکر بودند. اگرچه‌ مولفه‌ی رقص در آئین تورک سایاچی - سایا گه‌زیمی وجود دارد و از ارکان آن است، اما این آئین صرفا عبارت از رقص نیست. بلکه ‌یک اجرای موسیقیایی و نمایشی است با مولفه‌های نوازنده‌گی و رقص و آوازخوانی و هنرهای نمایشی و تئاتری از قبیل پوشیدن کلاه‌ و پوست حیوانات و آرخالیق‌های چوپانی و شعرخوانی و هجو و بذله‌گویی و ...

سایا و سایاچی در سنت سایا گه‌زیمی: اصطلاح «سایاSaya » در تورکی معاصر از یک سو معنی آواز و شعر نیکو و در خور (حتی مفهوم «یاس سایالاری» ایجاد شده‌ که ‌به ‌معنی اشعار نیکو و در خور مراسم یاس و عزاداری است)، و از طرف دیگر با تحدید معنایی معنای اشعار و قوشماهای زیبا که «‌سایاچی‌Saya » در جشن بهار ‌و آئین فولکلوریک «سایا گه‌زیمیSaya gezimi » می‌خواند، الحان موسیقیایی و نغمات دل‌نشین، آواز و سخنان شوخ و شیرین آن‌ها را کسب کرده ‌است.

در این معنی سایاچی هنرمندی مردمی و آوازخوانی دوره‌گرد است که‌ در آخرین روزهای زمستان و نزدیکی‌های عید نوروز و جشن سال نو، در روستاها و محله‌ها خانه ‌به ‌خانه ‌می‌گردد و قوشماهای زیبا و شعرهای دوست‌داشتنی (سایا) می‌خواند، شوخ‌طبعی و بذله‌گوئی و در مواردی هجو می‌کند، با آوازها و رقص خود نوید بهار تازه‌ را می‌دهد و برای اهالی هر خانه‌، دعاهای خیر کرده ‌و روزهای خوش، سالی خیر و پربرکت آرزو می‌کند. در برخی مناطق تورک‌ایلی سایاچی‌ها را با اسامی دیگری مانند «کوسا کوسا»، «ته‌که‌م‌چی»، ... می‌نامند. ته‌که‌م‌چی نوعی از سایاچی است که ‌در رپرتووار نمایشی خود، رقصاندن «ته‌که» ‌یا یک فیگور چوبی ساخته‌ شده‌ از بز مذکر را هم دارد. به‌ عبارت دیگر ‌ته‌که‌م‌چی آن سایاچی است که ‌ته‌که‌ رقصانی هم می‌کند[2]. سایاچی و ته‌که‌م‌چی در واقع یک شخصیت به ‌معنی آوازخوان دوره‌گرد اما با دو اسم هستند. در نام سایاچی تاکید بر آواز خوش و سخنان نیکو بر زبان آوردن و هنر خنیاگری او، و در نام ته‌که‌م‌چی تاکید بر ته‌که ‌رقصاندن او شده‌ است. سایاچی‌ها و ته‌که‌م‌چی‌ها معمولا از صاحب‌خانه‌ها انعام می‌خواستند و یا هدیه‌ای (گندم، بولقور، جو، برنج، نان، گردو، انگور، قاوورقا، شیرینی، آجیل، روغن و یا مبلغی پول) دریافت می‌کردند و از برنج و بولقور داده ‌شده‌ پیلاو یا که‌ته ‌برای توزیع بین مردم می‌پختند.

مولفه‌های سنت تورک سایا گه‌زیمی در نقاشی پرکینز:

در نقاشی سایاچی اورمولو اثر پرکینز بسیاری از مولفه‌ها و اجزای مراسم باستانی تورک سایا گه‌زیمی آن گونه‌ که ‌در قرن نوزده‌ در اورمو اجرا می‌شد دیده‌ می‌شود:

کلاه و پوستین حیوانی – بؤرک، یاشماق، ده‌ری چوخا: سایاچی یک کلاه (بؤرک) - ماسک (یاشماق) از سر و صورت حیوان (گرگ؟) را بر سر و صورت خود گذاشته و یک پوستین حیوانی (ده‌ری چوخا) بر تن کرده ‌است. سایاچی خود را به‌ شکل خرس (آیی) و یا گرگ (قورت) در می‌آورد و حتی مردم شرکت کننده ‌در این مراسم فیگورهای حیوانی می‌پوشیدند که‌ کاملا با فلسفه‌ی این جشن – آئین، درهم تنیده‌گی طبیعت و حیوانات و انسان‌ها و هم‌زیستی آن‌ها هم‌خوان است.

پرچم، جقه - په‌رچه‌م، جیغا: سایاچی بر تارک کلاه حیوانی خود یک په‌رچه‌م – پرچم (ته‌په‌ده بیراخیلان ساچ) و در زنگوله‌ای که به کلاه نصب کرده یک جیغا – جقه (باهادیرلارین بؤرک‌له‌ری‌نه تاخدیق‌لاری دورنا وس. توکو) دارد.

زنگوله، ناقوس – زینقیراو، چان: سه ‌عدد بر کمر (قاییش) و یکی بر کلاه ‌سایاچی دیده ‌می‌شود. زنگوله‌ها (زینقیراو) و ناقو‌س‌های بزرگ (چان) برای ایجاد صدا و بیدار کردن مردم و حیوانات از خواب زمستانی است.

شمشیر - قیلیج: در این نقاشی در دست سایاچی یک قیلیچ دیده ‌می‌شود که ‌سمبول مبارزه ‌با سختی زمستان و ... است. جالب توجه ‌است که ‌یکی از معانی سایا در تورکی شرقی غلاف شمشیر، و در تورکی (تورکیه) چاقویی نازک است (نکته‌ای مفید در ریشه‌یابی کلمه‌ی سایا). امروزه ‌به ‌جای قیلیچ، سایاچی‌ها دو چوب در دست می‌گیرند و با زدن آن‌ها به ‌هم یک ریتم خاص تولید می‌کنند که‌ مفید به‌ جوسازی و ایجاد شور و تکمیل کننده‌ی منظومه‌ی صوتی جشن است.

چالقی‌چی، دودوک، قاوال: در نقاشی دو چالقی‌چی - نوازنده‌ که‌ یکی دودوک (نوعی ساز بادی) می‌نوازد و دیگری قاوال (نوعی دف) می‌زند دیده ‌می‌شود. یک معنی سایراماق که ‌بنا به عده‌ای هم‌ریشه‌ی سایا است، صدای ساز بادی را در آوردن است. (کلمه‌ی قاوال احتمالاً محرّف کول - کَوَل (Kevel) به معنی پوستین و چرم از پوست درشت گوسفند، و معادل کورک (کرک Kürk) تورکی است).

رقص - بییی: در این نقاشی سایاچی و یک زن جوان تورک در حال رقصیدن (بییی) هستند. رقص جزئی از مراسم سایا گه‌زیمی است.

اشتراک زنان: در این نقاشی یک زن جوان تورک هم‌راه ‌با سایاچی در حال رقصیدن است. اشتراک زنان در مراسم سنتی تورک از جمله‌ سایا گه‌زیمی واجب است.

تومان، سارقات، یاشماق، قیسا اه‌ته‌ک: در این نقاشی زن رقصنده‌ی ‌تورک اورمولو که شلوار (تومان) پوشیده دارای حجاب اسلامی و چادر و ... نیست. بلکه‌ «سارقات» سنتی افشاری و «یاشماق» دارد. دختر کوچک تورک اورمولو در کنار نقاشی هم بدون حجاب بوده دامنی کوتاه (قیسا اه‌ته‌ک) پوشیده است.

در ریشه‌شناسی سایا:

سایاSaya : کلمه‌ی سایا، اسم مراسم و آئین تورک سایاچی – سایا گه‌زیمی، به صورت‌های متعددی ریشه‌یابی شده است. یکی از آن‌ها چنین است. سایا اسمی تورکی و ساخته شده از بن «سای» به علاوه‌ی پسوند اسم‌ساز از اسم –ه، -ا است. مانند گؤز (چشم) گؤزه (چشمه‌ی آب)، ساو (ساب قدیمی) ساوا (خبر خوش، مژده). پسوند -ه، -ا در کلمات آتی هم دیده می‌شود: یالازا (شعله)، توره - قوره‌ (خان‌زاده، امیرزاده، شاه‌زاده) و از کلمات معاصر: ایلکه (اصل، پرنسیب)، جوره ‌(نوع)، ...[3].

بن «سای»: در تورکی معاصر به معنی صدای خوش مانند نغمه‌ی پرنده‌گان، و «سایا» به معنی نغمه و آواز نیکو، سخن زیبا و خوش است. از بن سای، علاوه بر اسم سایا، مصدر «سایراماق» و از آن هم اسم «سایراق» به معنی نغمه‌سرا، پرنده‌ی خوش‌آواز ساخته شده که از زمان‌های قدیم و در اغلب زبان‌های تورکیک وجود دارند[4]. فورم اولیه‌ی سای، ساک – ساگ ساق – ساغ بوده به عنوان ریشه‌ی کلمات آتی پیشنهاد شده است: «ساقیزماق» در تورکی باستان و «شاقیماق» در تورکی معاصر به معنی ترانه‌خوانی پرنده، «ساقساغان» (پرنده‌ی زاغ، فورم قدیمی ساقیزقان)، ساجیغای - ساجاقای در موغولی (معادل ساقساغان تورکی)، فعل موغولی شاغسی (نغمه‌سرایی مانند ساقساغان)، کلمه‌ی ساکساها در زبان مانچو، ...[5]

سایراماق: از بن سای با افزودن پسوند فعل‌ساز از اسم -را حاصل شده و به معنی اؤتمه‌ک، چهچهه زدن، نغمه سرائیدن پرنده‌گان، آوازخوانی پرنده‌گان و آواز خواندن مرغان؛ و در مورد انسان صدای سازهای بادی را در آوردن، با صدای پرنده‌گان آوازخوانی کردن، به زیبائی و نیکویی آواز خواندن، به خوبی و نیکویی و ماهرانه صحبت کردن، سخنان زیبا و خوش بر زبان آوردن، ترانه و تورکی‌های زیبا و خوش را خواندن، نغمه‌سرایی، سخنوری، ... است[6]. کلمه‌ی «سارین» در تورکی باستان به معنی آواز و آهنگ و مصدر «ساریناماق» به معنی آوازخوانی از همین ریشه است[7].

سایراق: به معنی نغمه‌سرا، خوش اؤتوش‌لو، پرنده‌ی نغمه‌سرا و خوش‌آواز؛ با افزودن پسوند «ک» به مصدر سایراماق حاصل شده است. با استفاده از این پسوند از مصادر مختوم به -را در تورکی باستان و قدیم کلمات و اسامی متعددی ایجاد شده‌اند. مانند آم آم‌راماق آم‌راق (محبوب، دوست داشتنی، عزیز)، بای (هم‌ریشه با بایار موغولی به معنی شادی) بای‌راماق (جشن گرفتن، شادی کردن) بای‌راق (مشتقات دیگر آن بای‌رام = عید، جشن؛ بای‌راشماق، ...)، به‌‌ی (بگ) به‌ی‌ره‌مه‌ک (بگ و آقا شدن) به‌ی‌ره‌ک (حضرت آقا)، یئی (نیک، خوب) یئی‌ره‌مه‌ک (نیک و خوب شدن) یئی‌ره‌ک (خوب و نیکو، حسن، اعلاء و مکمل)، دای دای‌راماق (مادر شدن) دای‌راق (مادرانه)؛ و سای سای‌راماق سای‌راق به معنی شخص و پرنده‌ای که بسیار خوب و نیکو آواز می‌خواند[8].

ریشه‌شناسی‌های مردمی

کلمه‌ی سایا در زبان تورکی دارای معانی بسیار زیاد دیگری هم است که با سایای موضوع این مقاله و ریشه‌ی آن بی ارتباط هستند. به عنوان نمونه در ادبیات آشیقی تورک به قطعات منثور «سایالی» و به قطعات مسجع «آیاقلی سایا» (شاید محرف اویاق‌لی سایا، اویاق: قافیه) گفته می‌شود، ، نوعی قوماش چوخا مانند، نوعی لباس زنانه، .... سایا در تورکی غربی دارای یک دسته از معانی در ارتباط با گوسفند نیز است: مامور اخذ مالیات گوسفند، پناه‌گاه زمستانی و آغول و آخور گوسفندان....[9] از آن‌جایی که مراسم سایاچی هم با گوسفند و ....  مرتبط است و در روز معینی اجرا می‌گردد، در جوامع تورکیک به مرور زمان ریشه‌شناسی‌های مردمی برای سایا بر اساس مصدر تورکی ساغماق (دوشیدن شیر) پیدا شده است. علاوه بر آن در بعضی مناطق تورکیه مولفه‌هایی از مراسم سایا گه‌زیمی با سایماق (شمردن) مرتبط دانسته می‌‌شود. مانند اجرای این مراسم در صدمین روز قرار گرفتن قوزو (برّه) در شکم قویون (گوسفند)، پختن «یوز که‌ته‌سی» (کته‌ی صدمین روز) به این مناسبت (اعتقاد بر این است که بعد از صدمین روز برّه سالم خواهد ماند و سقط نه‌خواهد شد)، شمردن خوراک و ذخیره‌ی غذایی روستائیان و حیوانات و سوختشان در این شب (عقیده بر این است که اگر آنچه شمارش می‌شود نصف آنچه از قبل برای مردم و یک سوم آنچه از قبل برای حیوانات ملحوظ شده بود باشد، آن زمستان به سهولت خواهد گذشت)، و .....

ریشه‌سازی‌های غلط

عده‌ای مخصوصا فعالین سیاسی آزربایجان‌گرا به صرف تشابه‌ی صوری سایا با بعضی کلمات و بدون مراعات هرگونه اصول ریشه‌شناسی علمی به ریشه‌سازی‌های فوق‌العاده نادرست دست زده‌اند. به عنوان نمونه ریشه‌ی آن را مصدر تورکی سایماق به معانی احترام گذاردن (گویا سایاچی حرمت کننده است)، حتی سایه (فارسی)، .... گمان کرده‌اند، سایا را با قوم‌های باستانی ساکا و ساقا و .... مرتبط دانسته‌اند (حال آن که نام قوم ساکا، تورکی نیست. کلمه‌ای ایرانیک به معنی پرسه زدن و جستجو کردن و مجازا کوچنده است که برای عموم طوائف کوچنده‌ی آوراسیا با تبارهای گوناگون استفاده می‌شد)، سایا را به ساگا saga  اشعار فولکلوریک و روایات حماسی منظوم و شفاهی تاریخی اسکاندیناوی مربوط دانسته‌اند (حال آن که ساگا از بن هند و اوروپایی سک sek(w) به معنی گفتن و بیان کردن است). عده‌ای نیز نام سایا را ماخوذ از نام ملت تورکیک ساخا و یا یاقوت در سیبری دانسته‌اند. در حالی که بین این دو ارتباطی وجود نه‌دارد. نام ساخا تلفظ کلمه‌ی باستانی تورکی یاخا به معنی کناره و حاشیه[10]، یاقوت هم فورم جمع یاخا با استفاده از پسوند جمع موغولی -وت است[11].

در منابع اینترنتی تورکیه‌ای و آزربایجانی، از مفاهیمی مانند سایا خان – چایا خان و .... (الاهه‌ی رمه و گله‌ی حیوانات و برکت و ....)، ارواحی وابسته به این الاهه به اسم تایاچی‌لار – چایاچی‌لار ....، قربانی‌ای به اسم تایالیق – چایالیق .... که این ارواح برای آن الاه هدیه می‌کنند، .... صحبت می‌شود. از آن‌جائی که این نوشته‌ها اکثرا دارای خلط جدی مفاهیم، ادعاهای بی سند و منبع، و بعضا آشکارا اشتباه (سایا را با ساو به معنی خبر مرتبط کردن) و یا غلط (سایا در سیبری را مرتبط با سایه‌ی فارسی دانستن، ...)، منسوب کردن سنن یک قوم و ملت تورکیک به دیگری (مانند سنن یاکوت‌ها در سیبری به تورک‌های ساکن در جنوب ایران و یا بالعکس، ...) هستند لزومی به ذکر آن‌ها نیست. ارتباط سایای تورک با مفهوم زایاگان Zajagan در میان موغول‌ها هم فعلا برای اینجانب معلوم نیست (برای ریشه‌شناسی موغولی این کلمات به ضمیمه‌ی سوم مراجعه کنید).

در ادامه معرفی یک مقاله در باره‌ی سایالار و سایاچی‌لار در اورمو (اورمو)، لینک یک ویدئو از مراسم سایا گه‌زیمی در روستای قیریم یوزقات، و لینک‌های چندین نوشته -گزارش در باره‌ی مراسم سایا گه‌زیمی از تورکیه (یوزقات، کایسری، قارامان، آولوبورون، چانکایا-آنکارا،  بوللوک کؤیو) در آناتولی مرکزی، غربی و جنوب غربی، و ریشه‌شناسی موغولی چند کلمه‌ی مرتبط شمرده شده با سایا را ضمیمه‌ کرده‌ام.

ضمیمه‌ی اول: تحقیقی در مورد سایالار و سایاچی‌لار در شهر اورمو (اورمیه)، آزربایجان، تورک‌ایلی

“SAYALAR” AND “SAYAÇILAR” IN IRAN AZERBAIJAN (URMIYE), İRAN AZERBAYCANI’NDA (URMİYE’DE) “SAYALAR” VE “SAYAÇILAR”

Author(s): Talip DOĞAN

https://web.archive.org/web/20131029200227/http://journaldatabase.org/articles/sayalar_sayacilar_iran_azerbaijan.html

Journal: Journal of Turkish Studies ISSN 1308-2140

Volume: 6; Issue: 4; Start page: 87; Date: 2011;

Keywords: Saya | Verbal Culture | Verbal History | Iran Azerbaijan | Urmiye.

| Sözlü Kültür | Sözlü Tarih | İran Azerbaycanı | Urmiye.

ABSTRACT

Urmiye is the most important centre of Iran Azerbaijan. Turks livingin Urmiye substantially come from Avşars of Oghuz Tribe. The origin ofSaya tradition handled in the framework of village observation games inthe region stands up to antique abundance ceremonies of Turks andanimism beliefs. Saya ceremonies that come across the time when theduration of ship’s pregnancy is about a hundred have been known by themajority of Turkish world and changed from region to region and theyhave been performed enthusiastically with some stereotyped behavioursand clothes.Language saves the culture built as a result of thousands ofexperiences for ages, it moves the culture to these days and transfers tothe future. In this respect, it is available to find all the abstract andconcrete cultural elements in the language, in other words, in the verbalculture transferred from generation to generation. Verbal history which is the source of narratives based on the memories of living persons developsin the verbal culture environment. In this paper, the “sayalar” and“sayaçılar” observed on Turks in Urmiye region have been put forward bya compile text and in the context of verbal culture/history.

Urmiye, İran Azerbaycanı’nın önemli merkezlerindendir. Bubölgedeki Türk varlığını, büyük oranda, Oğuz boylarından Avşarlar teşkileder. Bölgedeki köy seyirlik oyunları çerçevesinde ele alınan sayageleneğinin menşei, Türklerin eski bolluk törenlerine ve animizm(canlıcılık) inançlarına dayanır. Kuzuların, gebe koyunların karnında yüzgün olduğu zamana rast gelen saya törenleri, bugün de Türk dünyasınınbüyük bir bölümünde halk tarafından bilinmekte ve bölgeden bölgeyedeğişmekle beraber belirli günlerde bazı kalıplaşmış davranış vekıyafetlerle coşku içinde icra edilmektedir.Dil, asırlar boyunca binbir tecrübe neticesinde inşa edilen kültürü,muhafaza ederek bugünlere taşımakla birlikte geleceğe de aktarır. Buitibarla, her türlü soyut ve somut kültürel unsuru dilde, başka birdeyişle, nesilden nesile devredilen sözlü kültür ortamında bulmakmümkündür. Yaşayan fertlerin belleğine dayalı anlatıların kaynaklıkettiği sözlü tarih ise sözlü kültür ortamında oluşur. Bu yazıda, Urmiyebölgesindeki Türklerde tespit edilen saya geleneği, sözlü kültür/tarihbağlamında ve derlenmiş bir metin çerçevesinde sunulmaktadır.

ضمیمه‌ی دوم: ویدئوی مراسم سایا گه‌زیمی در روستای قیریم، یوزقات، آناتولی مرکزی، تورکیه

YOZGAT KIRIM KÖYÜNDE SAYA GEZİMİ

https://www.youtube.com/watch?v=_DXjksSIrLQ

لینک‌های گزارشات در باره‌ی اجرای سایاگه‌زیمی در تورکیه:

saya gezimi geleneği ahmet sargın

https://www.ilerigazetesi.com.tr/saya-gezimi-gelenegi

bünyan yöresinde saya geleneği s.burhanettin akbaş

https://bunyan38.blogspot.com/2009/08/bunyan-yoresinde-saya-gelenegi.html#!/2009/08/bunyan-yoresinde-saya-gelenegi.html

karaman’da kökeni orta asya'ya dayanan "saya geleneği" devam ediyor

https://www.kgrt.net/guncel/karamanda-kokeni-orta-asya-ya-dayanan-saya-gelenegi-h40071.html

nevşehir'in hacıbektaş ilçesine bağlı karaburna köyünde orta asya'dan gelen 'saya gezmesi' geleneği yaşatılıyor...

https://www.fibhaber.com/nevsehirin-karaburna-koyunde-saya-gezmesi-gelenegi-yasatiliyor

avluburun gençleri yüryıllardır süren geneleksel saya adetini bu yıl da büyük bir katılım la gerçekleştirmeyi hedefliyor.

https://www.haberkartepe.com/150-yili-asan-bir-geleneksel-oyun-kartepede-yasamakta-h969.html

yozgat inceçayır köyü kültür ve yardımlaşma derneği, inceçayır köyünde, eski bir orta asya geleneği olan ’saya gezmesi’ni tekrar yaşattı.

https://www.sondakika.com/guncel/haber-orta-asya-dan-gelen-saya-gezmesi-gelenegi-yozgat-9189157/

saya  gezmesi

http://www.bollukkoyu.org/saya-gezmesi/

saya gezmesi. çankaya’da yaşatilmaya çalişilan ilginç ve köklü bir gelenek

https://mehmetbilgehanmerki.blogspot.com/2016/06/saya-gezmesi.html

ضمیمه‌ی سوم: ریشه‌شناسی چند کلمه‌ی موغولی مرتبط

*SAǰAGAÏ ‘magpie’. Many modern languages do not support this exact reconstruction. Dagur reflects *saaǰïgaï, the central languages with š- suggest *sïaǰïgaï, unless the š- is due to assimilation to the -ǰ-. EYugur suggests *saǰakaï. The Shirongol forms could have developed from either *saǰagaï or *saǰakaï. In spite of the erratic correspondence probably related to CT *sagïzgan ‘id’, apparently with remodeling of the ending.

MMo SH---, HY saǰiqai M92, Muq---. WM šaɣaǰaɣai L748a, siɣaǰiɣai L700a. Kh šaazgay H796a. Ord ša:ǰaġä: M601a. Bur šaazgay C710b, šaažgay (Khori) C710b. Brg ša:ǰgai U159. Kalm šaazɣa M657a. Dag sa:ǰiɣ E209. EYu saǰaqai B98, saǰaχġai J103b. MgrH saʒ́aġai: J103a. MgrM saƺaġai JL472. BaoD

śiaśiġəi BL91a. BaoGt sɛćiġi C120. BaoÑ ʂʒ́iġəi CN152 (not from LT skye-ka). Kgj saǰiğei S293a. Dgx saƺïği B114, saƺïğəi L119a. Mog---.

*ǰAKA ‘edge; collar’. All peripheral languages would be compatible with a reconstruction *ǰaga. EYu-Mgr also developed the generalized meaning ‘above, upper’. Cf. Kgj ǰiğali S303a ‘upside’ with unknown last element. Cf. CT *yaka ‘collar’.

MMo SH jaqa H84, HY ǰaqa M65, Muq ǰaqa P201b, ǰiɣa- P205b, LV---, IV ǰiqa (sic?) L62:38. WM ǰaqa L1041a. Kh zax H237b. Bur zaxa C252a. Brg ʒax U211. Kalm zax M243b. Dag ǰaɣ E311. EYu ǰaġa B142. MgrH ʒ́æġa X217, ʒ́iġa: X220. MgrM ʒ́aġa C189, ƺaġa DS203a ‘above’. BaoD---. BaoÑ ʒ́aġa CN195. Bao (unspecif. dial) ʒ́iġa S436. Kgj ǰiğa S303a. Dgx ƺağa B177. MogMr ǰaɣa (etc) L62:39, ǰaɣe I108 ‘(river) bank’, ǰʌğʌ W168b ‘bank

*ǰAYAAN ‘fate, destiny, luck, etc’. Cf. Muq ǰaya:- P203b ‘to create’, Kh zayaax H239a ‘to predetermine, etc’, Dgx ƺaya-san(də) B178 ‘come into the world’.

MMo SH jaya’an H87, HY ǰaya’an M66, ǰaya:n M66, Muq ǰiya:-tu P316a, Ph ǰaya’an P125a ‘rebirth’. WM ǰayaɣa(n) L1028a. Kh zayaa(n) H238b. Chakhar ǰɪya: D183a. Ord ǰiya: M195b. Bur zayaa(n) C254a. Brg ʒaya: U213. Kalm zayan M243b. Dag ǰiya: E318. EYu ʒ́a:n B149, ǰiya J106b. MgrH ʒ́aya:n J106a. MgrM---.  Bao---. Dgx ƺaya- B178 ‘to be lucky’. Mog---.

*SAA- ‘to milk’. The peculiar MgrH and Mog forms, which seem to reflect a CM form *sua-, are inexplicable. This variant is incompatible with the regular 479 reconstruction (and with Turkic). To assume that these have developed under the influence of *sün ‘milk’ seems far-fetched. An agricultural term related to CT *sag- ‘id’ (EDPT 804b), suggesting a PM form *saɣa-.

MMo SH sa’a- H130, HY---, Muq sa:- P319b. WM saɣa- L656a. Kh sax H430a. Bur haaxa C660b. Brg xa:- U86. Kalm saax M434b. Dag sa:- E209. EYu sa:- B96, J102b. MgrH sa:- J102a, sua:- (sic) SM356. MgrM sa- JL469, sa:- C384. BaoD sa- BL90a. BaoÑ sa:- CN121. Kgj sa- ~ ca- S293a. Dgx sa- B112, cf. also sayi- MC348b with an unexpected final element, reminiscent of the verbalizer yi

which is typically restricted to stems of Chinese origin. Mog sɔ- W179b, MogM suɒ:- L63:157.

*SAÏKAN ‘beautiful, good-looking’. Originally the diminutive of *saïn ‘good’. The meaning in Muq is taboo-related, cf. Dag ǰarɣa:l E312 ‘smallpox’, lit. ‘joy’, EYu χara pərqan B46 ‘smallpox’, lit. ‘black Buddha’.

MMo SH---, HY---, Muq saiqan P317b ‘smallpox’ (sic), Ph sayiqan P129b. WM sayiqan L661b. Kh sayxan H433b. Bur hayxan C666a. Brg xaixaŋ U87.  Kalm sääxn M444a. Dag saikən E210. EYu seiɣqan B99, saiɣqan B97, saiχ ġan J101b. MgrH sġan J101b, sai:ġan J102a, saiġan X130, saixan X129. MgrM saixaŋ JL476, ʒaixaŋ DS206b. BaoD saiχan BL89b. BaoÑ---. BaoX seġaŋ CN86:226. Kgj sχɔ ~ sïχɔ S294b. Dgx səiğaŋ B115. Mog---?

*SAÏN ‘good’. The unexpected Baoan form saŋ and Kangjia sɔ could be borrowed from or at least influenced by LT bzang ‘id’.

MMo SH sayin, sayi H133, HY sayin M94, Muq sain P315a, sayin P96a. WM sayin L660b. Kh sayn H433a. Bur hay(n) C664a. Brg xaiŋ U87. Kalm sän M445a. Dag sain E209. EYu sain B97, J102b, sein B99. MgrH sai:n J102a. MgrM śæn (?) C384. BaoD saŋ (?=) BL90b. BaoÑ saŋ (?=) CN122. BaoX saŋ (?=) BC67. 481 Kgj seini S293b, alongside sɔ (?=) S294a. Dgx---. Mog so:i:n R38b ‘correct’, soɪn (~ sandhi form soɪm) W179b.


[1] Drawing by Justin Perkins first American Missionary in Urmu (Urmia), Azerbaijan, Türkili about 1839.

https://www.loc.gov/photos/?q=Perkins,+Justin

[2] saya, koyunların karnındaki kuzu ceninlerin yüz günü doldurduğunda çobanların yaptığı tören, gebe koyunların karnındaki yavru yüz günlük olduğunda çobanların yaptığı tören.

sayaçı :yıl bayramı yakınlarında köylerde ve mahallelerde dolaşarak güzel koşmalar okuyan, teke oynatan ve para, ekmek, buğday, pirinç vb. şeyler isteyen kimseler. teke: tahtadan yapılmış erkek keçi figürü. Sayaçılar ve tekeciler yıl bayramı yakınlarında teke oynatarak ve özel koşmalar okuyarak para, yağ, pirinç, ekmek vb. şeyler isterler.

[3] یک تانیق‌لیق - استشهاد‌نامه‌ی تورکی در بخشودن کابین - مَهریه ‌از ١٣١٥-١٣٣٥ میلادی

https://sozumuz1.blogspot.com/2021/05/blog-post_15.html

[6] Sayra- 1. Güzel ve hoş ötmek. 2.Güzel konuşmak, ustaca konuşmak, güzel şeyler söylemek; güzel türkü, şarkı söylemek.

Sayramak: (kuş ve böcekler için) değişik tonda ses çıkarmak. (üflemeli çalgıların) sesi çıkmak.

D.L.T.; sayra-: şakımak, ötüşmek

[7] کوی (موسیقی)، ییر (آواز)، بییی (رقص)، قوشوق (شعر)، باغدا (تصنیف)، های (آهنگ)، اه‌زگی (ملودی)، تیرینگه (ترانه)، آشولا، آساناک، بوزلاق، رینگ، ....

https://sozumuz1.blogspot.com/2018/03/blog-post_30.html

[8] Sayrak. 1.Hoş öten, çok güzel, çok iyi öten, hoş ötüşlü. 2.M. Güzel ve ustaca ...

[9] Saya: 1- koyun vergisi memuru, 3- koyun barınağı, yayla ve kırlarda hayvanlar için yapılan üstü samanla örtülü yer, yayla ve kırlarda hayvanlar için yapılan üstü samanla örtülü yer, ağıl, ahır, yayla ve kırlarda hayvanlar için yapılan üstü samanla örtülü hangar, ağıl bahçesi, küçükbaş hayvanların kışlık ağılı.4- avlu, sofa, salon, bodrum, bir çeşit evaltı, samanlığın üstü kapalı, ön bölümü, küçük bahçe.5-ayakkabının yumuşak olan üst bölümü, kundura yüzü, kundura yüzündeki dikişler, ayakkabı yüzü, deri.6- bir çeşit kadın giysisi, yeldirme, manto, kadın giysisi, entari, yelek, cepken, al şerit ile süslenmiş ak gelin giysisi, eteklik, elde bükülen pamuktan dokunmuş ak ceket, üçetek, kadın hırkası. 7- iş önlüğü, üstten giyilen iş gömleği. Bir tür gömlek, 8- çuhaya benzer bir kumaş, Anadolu’da çeşitli giysilerin ortak adı

9-ince, dar ağızlı bıçak. 10-boyunduruk kayışını bağlayan ağaç çivi. 11-takma ad, lakap. 12-gaga.13-insan ya da hayvan ayak izi.14- elde bükülen pamuktan dokunmuş ak ceket, üçetek. 15-düzyazı, içinde koşuk bulunmayan halk öyküsü

https://www.kgrt.net/guncel/karamanda-kokeni-orta-asya-ya-dayanan-saya-gelenegi-h40071.html

[10] Borrowed from Russian саха́ (saxá), from Yakut саха (saqa), from Proto-Turkic *yaka (“edge; collar”). A formerly seminomadic Siberian people.A North Siberian Turkic language. Synonyms Yakut

Sakha (Yakutia)

https://en.wiktionary.org/wiki/Sakha#:~:text=English-,Etymology%201,%E2%80%9Cedge%3B%20collar%E2%80%9D

[11] From Russian яку́т (jakút), from Proto-Turkic *yaka (“collar; edge”). Related to Yakut саха (saqa) via earlier *čaqa < *ǰaqa. Compare Turkish yaka (“collar”). The ending -ут possibly contains the Mongol plural suffix; compare Buryat яхад (jaxad, “Yakuts”). One of a Siberian people who speak a Turkic language, and live in the Lena river basin.

https://en.wiktionary.org/wiki/Yakut#English

No comments:

Post a Comment