نامهی تورکی والی آزربایجان از تبریز به سفیر پاپ-واتیکان در دورهی سلطان محمد
خدابنده قیزیلباش (صفوی)
مئهران باهارلی
در آرشیو محرمانه و تاریخی واتیکان نامهای به زبان تورکی از والی آزربایجان خواجه ابراهیم خلیل به سفیر پاپ- واتیکان، نوشته شده بین سالهای ١٥٧٧-١٥٧٩ میلادی وجود دارد. این نامه که در قیدیات آرشیو گفته میشود از سوی "ابراهیم وزیر آزربایجان" نگاشته شده، دارای ارزش تاریخی بسیار است. در زیر متن نامهی تورکی مذکور را داده و سپس چند نکتهی مربوطه را ذکر کردهام. در متن تورکی، کلمات و پسوندهای تورکی را طبق املاء مودرن و فونتیک تورکی نوشته و در مقابل یک کلمه که معنی آن برایم روشن نبود علامت سوال گذاردهام.
متن نامهی تورکی والی آزربایجان به سفیر پاپ در دورهی شاه محمد خدابنده خاقان قیزیلباش
«عزّتلی و مکرمتلی ایلچیبهی حضرتلهرین حضورِ شریفلهرینه
تحیّاتِ دوستانه ابلاغ و ارسال اولاندان سونرا، مشهودِ رای خلّتْ اقتضاء اوْل که:
مکتوبِ مودّت اسلوبلهری اسعدِ زماندا مطالعه اولوندو. اِشعار ائتمیشلهردی که چون شیروان سمتیندهن ارادهلهری اوْلدور که عازمِ دیار و بلادِ خویش اولسونلار، او خصوصدا بندهی درگاهِ خلایقپناهدان عالیجاه خانِ عظیم القدر و الشان بهیلهربهیی-یِ کثیرالاقتدارِ شیروان'ا مکتوب یازیلا.
لهذا حسب الاشارهنیز صحیفهیِ خلّتآیین قلمی و حضورِ شریفینیزه ارسال اولدو، که شیروان'ا وارد اولاندا مکتوبو عالیجاه بهیلهربهیی قوللوغونا یئتیرهسینیز. و خاطرِ شریفینیز گرهک خاصّ کند.ی.لهرین طرفیندهن مِن جمیع الجهات جمع اولا، که حصولِ رفاه و فراغلارینا اِهمال جایز اولمایاجاقدیر. و هم سایرِ مطالبه که اِشعار و اعلام ائتمیشلهردی، تمامی مفهوم اولدو. و خواهشینیزه گؤره جملهیِ مطالبده سعییمیز انشاء [الله] ظاهر اولونا.
قریهی شاهبوز'ون تحیفاتلا مال و جهات.ی الی الآن -که نوروزِ فروز لوی ایلدهن نئچه گون گئچیپدیر- یئتیشمهدی. البتّه درروز (؟) مَلِکینه مقرّر ائدهرسینیز که دیوان مالینی بلا توقّف نقلِ دارالسلطنهی تبریز و تحویلِ تحویلدار و قبض الواصل بازیافت ائدهلهر.
و السلام»
سجع مهر پشت سند: وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا
AZERBAYCAN VÂLİSİ’NİN TEBRİZ’DEN VATİKAN BÜYÜKELÇİSİ’NE YAZDIĞI TÜRKÇE MEKTUP. KIZILBAŞ DEVLETİ, ŞAH MEHMED HUDÂBENDE DÖNEMİ - 1577
TURKISH
LETTER OF THE GOVERNOR OF AZERBAIJAN FROM TEBRIZ TO THE AMBASSADOR OF VATICAN, 1577 (Kizilbash State,
Shah Mehmed Khudabende period).
İzzetli ve mekremetli İlçi Bey hezretlerin huzûr-i şeriflerine
Tehiyyât-i dûstâne iblağ ve irsal olandan sonra, meşhûd-i re’-yi xellet iqtiza ol ki:
Mektûb-i meveddet uslubları e’sed-i zamanda mutâlie olundu. İş’âr étmişlerdi ki çün Şirvan semtinden irâdeleri oldur ki âzim-i diyâr ve bilâd-i xîş olsunlar, o xususda bende-yi dergâh-i xelâyiq penâhdan âlicâh Xân-i ezîm ül-qedr ve-ş-şan Beylerbeyi-yi kesîr ül-iqtidâr-i Şirvan’a mektub yazıla.
Li-hâza heseb ül-işâreniz sehîfe-yi xellet âyin qelemî ve huzûr-i şerîfinize irsâl oldu, ki Şirvan’a vârid olanda mektubu âlîcâh Beylerbeyi qulluğuna yétiresiniz. Ve xâtir-i şerîfiniz gerek xass kendilerin terefinden min cemi’ el-cehât cem’ ola ki husûl-i rifâh ve ferâğlarına ihmâl câiz olmayacaqdır. Ve hem sâir metâlibe ki iş’âr ve i’lâm étmişlerdi, tamamı mefhûm oldu. Ve xâhişinize göre cümle’yi metâlibde se’yimiz inşâallah zâhir oluna.
Qeriye-yi Şahbuz’un tühifâtla mal ve cehâtı ilâ el-ân ki Nevruz-i furûz-i Lévi ilden néçe gün geçipdir, yétişmedi. Elbette Derruz ? Meliki’ne müqerrer édersiniz ki dîvân malını bilâ teveqqüf neql-i Dâr üs-seltene-yi Tebriz ve tehvîl-i tehvîldâr ve qebz il-visâl bâzyâft édeler.
Ve-s-selâm.
سؤزلوک:
اِشعار:
آگاهی و اطلاع دادن
اِنشاء:
ایجاد، آغاز، ظاهر کردن
تحیفات:
لوازم و اشیاء، آثار عالی
خاص:
مخصوصا، بخصوص
خلّت:
دوستی، مهربانی، مصادقت
درروز:
؟ نام محل؟
شاهبوز:
نام بخشی در جمهوری خودمختار نخجوان آزربایجان
قوللوق:
خدمت
لوی:
نهنگ
مالوجهات: یک تلفظ و رسم الخط برای «مال و جُهات» (فرهنگ فارسی معین).
چند توضیح:
١-این نامهی دیپلوماتیک تورکی در دورهی حاکمیت محمد میرزا یا شاه محمد خدابنده (۱۵۳۲-۱۵۹۶) نوشته شده است. وی که بین سالهای ۱۵۷۷ تا ۱۵۸۸ بر تخت سلطنت دولت تورک قیزیلباش (صفوی) نشسته بود، فرزند شاه تهماسب و سلطانیم بگیم (سولطانیم بهییم: دختر موسی سلطان موصلوی تورکمان از امیران بایندریه) است. خدابنده که ملقب به شاهاوغلو بود، شخصیتی مهربان، نرمخو و شوخطبع داشت، شعردوست بود، خود نیز شعر میسرود و فهمی تخلص میکرد. نویسندهی این سفارشنامهی تورکی، میرزا ابراهیم و یا خواجه ابراهیم خلیل، وزیر آزربایجان در دورهی سلطنت سلطان محمد خدابنده است. مخاطب سفارشنامه احتمالا شخصی به اسم باتیستا Battista سفیر پاپاسیس توکنت یا پاپ سیکستوس پنجم Sixtus V - Xystus V (١٥٢١– ١٥٩٠) پادشاه روم - پاپ واتیکان است.
٢- این نامهی تورکی محتملا بین سالهای ١٥٧٧-١٥٧٩ که شیروان هنوز در قلمروی دولت قیزیلباش قرار داشت و در حوزهی حکمرانی والی آزربایجان بود نوشته شده است. در سال ١٥٧٩ یعنی سال سوم سلطنت خدابنده، سلطان مراد سوم عثمانلی پس از استمداد و درخواست مکرر مردم شیروان - در شمال آزربایجان از وی، به طور رسمی پیمان صلح بیستساله بین دو دولت تورک قیزیلباش و عثمانلی را نقض کرد و با یک سپاه صد هزار نفری عازم تسخیر دوبارهی گورجستان - تفلیس و شمال آزربایجان – شیروان – گنجه - ایروان، که شاه تهماسب به قلمروی قیزیلباش افزوده بود شد. سپاه غافلگیر شدهی قیزیلباش در صدد مقابله بر آمد. اما در جنگی که روی داد شکست سختی از اوردوی عثمانلی خورد و متلاشی شد. مردمان این مناطق، از سپاه عثمانلی استقبال و همه اظهار اطاعت کردند. در نتیجه امپراتوری عثمانلی به سهولت بر شمال آزربایجان مستولی شد (چند سال بعد امپراتوری عثمانلی جنوب آزربایجان و مرکز آن تبریز را نیز به تصرف درآورد و ضمیمهی قلمروی خود کرد). در جریان این جنگ، تاتارهای کریمه نیز به عنوان متحدین عثمانلی از شمال خزر به قیزیلباشان یورش بردند.
٣-در این سفارشنامهی تورکی خطاب به سفیر پاپ گفته میشود از آنجائی که سفیر ابراز کرده قصد بازگشت به کشور خود از طریق شمال آزربایجان - شیروان را دارد و خواستار نوشتن نامهای از سوی والی آزربایجان به بیگلربیگی شیروان در این باره و تامین امنیت وی شده است، میرزا ابراهیم وزیر آزربایجان با اجابت خواستهی سفیر، این نامه را نگاشته تا وی آن را به هنگام ورود به شیروان به مقام بیگلربیگی عرضه کند. در نامه همچنین به سفیر تضمین داده میشود که رفاه و راحتی وی در مسیر برآورده خواهد شد و والی آزربایجان دیگر درخواستهای سفیر پاپ را نیز به جا خواهد آورد.
٤- این سند - نامهی تورکی، که از سوی یک مقام رسمی و عالیرتبهی دولت قیزیلباش (صفوی)، یعنی والی آزربایجان خطاب به یک مقام دیپلوماتیک خارجی نگاشته شده، نشان میدهد که در آن دوره زبان تورکی دارای موقعیت یک زبان رسمی بود و از جمله در مکاتبات دیپلوماتیک خارجی هم بکار میرفت. این سند، از جمله صدها و هزاران سندی است که باطل کنندهی ادعای کذب ملیتگرایان فارس، پانایرانیستها و ایدئولوژی رسمی دولت ایران مبنی بر آن که فارسی همواره و تنها زبان رسمی دولتهای تورک حاکم بر ایران بوده و تورکی هرگز زبان رسمی آنها نبوده است میباشد. بر خلاف این ادعای بیپایه، همانگونه که این سند - نامه نیز نشان میدهد، در عصر دولت قیزیلباشی (صفوی)، زبان تورکی به همراه زبانهای فارسی و عربی و ... ، دارای موقعیت زبان رسمی بالفعل بوده است (نوعا تورکمانان موسس دولت قیزیلباش، علاقهمند به زبان تورکی و بیتفاوت به زبان تاجیکی - دری بودند. این، یکی از دلائلی است که باعث شده است در ادبیات ناسیونالیستی فارس، از دورهی حکومت دولت قیزیلباشیه -صفویه به صورت عصر فساد زبان فارسی یاد شود.
٥-نگارندهی این نامه والی آزربایجان است که در آن ماموری در حوزهی مدیریت و امر خود یعنی بیگلربیگی شیروان در جمهوری آزربایجان کنونی را موظف به انجام وظیفهای کرده است. در دورهی سلطنت شاه محمد خدابنده، آزربایجان به عنوان مهمترین واحد سیاسی -اداری دولت قیزیلباش (صفوی)، بزرگتر از جوغرافیای امروزی آزربایجان، سرزمین بسیار وسیعی در شمال ارس (ناحیهی شیروان-جمهوری آزربایجان کنونی، ایروان - ارمنستان کنونی، ...) و در جنوب، بخش بزرگی از مناطق غیر آزربایجانی تورکایلی و همچنین استان فعلی کوردستان را شامل میشد و والی آزربایجان ادارهی این قلمروی گسترده را بر عهده داشت.
٦-این سند - نامه، به طور قطعی ادعای قومیتگرایان فارس، پانایرانیستها و ایدئولوژی رسمی دولت ایران مبنی بر آنکه شمال ارس هرگز آزربایجان نامیده نشده و جزئی از آزربایجان نبوده است را رد و ابطال میکند. در تاریخ، مفهوم آزربایجان اقلا دارای دو معنی، یکی به عنوان نام یک سرزمین و جوغرافیا، و دیگری به عنوان نام یک واحد سیاسی در تقسیمات اداری - نظامی دولتهای تورک حاکم بر ایران فعلی است. به هر دو معنی نیز، حدود و گستردهگی آن ثابت نبوده، در طول زمان کم و زیاد شده است. آزربایجان به هر دو معنی، در برخی زمانها منطقهی بسیاری وسیعی در شمال غرب و غرب ایران (بخش اعظم و یا کل مساحت تورکایلی)، جنوب قفقاز، شرق تورکیه و شمال عراق را شامل بوده -«آزربایجان حداکثری»- و در برخی زمانهای دیگر محدود به ناحیهای کوچک صرفا در جنوب ارس -«آزربایجان حداقلی»- بوده است.
٧- در آغاز بند آخر نامه گفته میشود تحفیات و مال وجهات قریهی شاهبوز تا روز نوشته شدن این نامه که نوروز است به دارالسلطنه ی تبریز ارسال و پرداخت نشده و سپس از سفیر واتیکان خواسته میشود به مَلِکْ درروز (؟) – شاید نام ملک ارمنی قریهی شهبوز – یادآوری کند که او باید اموال دیوان – تحفیات و مال وجهات را کماکان به دارالسطنهی تبریز منتقل کرده و بعد از تحویل قبض رسید دریافت کند. در صورت صحت این تثبیت، این امر نشانگر درجهی بسیار بالای نفوذ و اقتدار مقامات دینی و دولتی مسیحی اوروپایی در ساختار و عملکرد دولت قیزیلباش (صفوی) است در آن حد که دولت قیزیلباش این مقامات مسیحی خارجی را به عنوان رابط بین خود و اتباع مسیحی خود بکار میبردند
مالوجهات، مالوَجهات، مال وجهات، مال و جُهات، مال الجهات: ظاهرا مرکب از مال و جهات. کلمهی جهات (جُهاة در عربی. ریشه: جهي، مفرد: الجَاهِي) در فرمان سلطان یعقوب آققویونلو (فارسنامهی ناصری ص ١-٨٢) مکرراً تنها و بدون علاوهی مال به معنیی عایدات و محصولات و ... استعمال شده است.
ترکیب مال و جهات اقلا دارای سه معنی است:
الف- یک نوع پرداخت مالی، اعانه، تصدق و ... که احتمالا از درآمدهای مالیاتی دولت به صورت نقدی تامین و به طیف گوناگونی از افراد مانند موالید و شیوخ و روحانیون و غربا و زوار و معمولا با صدور یک فرمان از سوی خاقان قیزیلباش- پادشاه صفوی پرداخت میشد.
ب- اجاره و عایدی املاک و اراضی از مال (نقد) و جهات (محصولات و اجناس). نقد و نقش و اسباب و اشیاء. اموال و اثاث و ضیاع و عقار.
ج-نام یک نوع مالیات ارضی یا خراج که بخشی نقدی و بخشی جنسی-کالایی، از کشاورزان و صنعتگران، بنا به یک فرمان و حکم و یا بنا به عرف و غیرحکمی گرفته میشد؛ مالیاتی که بمصرف تأمین کاروان حج میرسید. در عرصهی کشاورزی، مالیات مال و جهات از محصولاتی مانند گندم، جو، برنج، پنبه، ابریشم وس. اخذ میشد و در مناطق گوناگون کشور قیزیلباش، مقدار آن متفاوت بود. مثلا در منطقهی آزربایجان مال و جهات برابر با یک پنجم تا یک پنجم محصول بود.
در شعری از حسین خان خالص (از آنندراج) هم ترکیب مال و جهات در بارهی شیروان بکار رفته است:
برخاست هر که زودتر از آفتاب، ازوست
مال و جهات مملکت شیروان صبح .
منابع:
آرشیو
محرمانه و تاریخی واتیکان
Archivum Secretum Apostolicum Vaticanum (AVS - Archivio Segreto Vaticano), A.A. - Archivum Arcis (Archivio del Castel S. Angelo), Armarium, I-XVIII, No. 764
سلام
ReplyDeleteیورولمایین
بو یازی دا اولان واتیکان سندینین قایناغی تاپیلمادی
اگر ایمکانی اولسا انون قایناغین آرتیرین یا دا بو کامنتین جاوابیندا بیزه گؤندرین
ساغولون
قایناغی یازمیشام:
DeleteAA. ARM. I - XVIII, NO. 764, Archivio Segreto Vaticano
Archivum Secretum Apostolicum Vaticanum (AVS - Archivio Segreto Vaticano), A.A. - Archivum Arcis (Archivio del Castel S. Angelo), Armarium, I-XVIII, No. 764
Deletehttps://digi.vatlib.it/