«یاشیل نسیم»-نسیم نجفی اقدم
Nesim
Necefi Eqdem, Nasim Najafi Aghdam
مئهران باهارلی
قسمت اول: ياشيل نسيم- نسيم نجفی اقدم
https://sozumuz1.blogspot.com/2018/04/blog-post_9.html
قسمت دوم: نمونههايی از تورکيات نسيم نجفی اقدم
«یاشیل نسیم مظلوم بیریسی ایمیش مهنجه. هرکس طرفیندهن دیشلانیپ طرد ائدیلمیش بیر قیزیمیزدیر: ایراندا باهایی، تورک، وئقان، ایسپور یاپان و توپلومون قویدوغو سینیرلامالارا باشقالدیران بیر قیز اولدوغو اوچون؛ آمئریکادا یوتیوب - اینستاگرام کیمی بؤیوک قورولوشلارین تضییاقی ایله قارشیلاشدیغی و بو دئولهره قارشی اؤز حاقلارینی قورویامادیغی اوچون؛ یاپدیغی پارودی، کومئدی، دانس و سونوملاریندا آلیشیق اولمایان، سینیرلاری زورلایان و تابولاری سیندیران دیل ایشلهتدییی و داورانیشلار گؤستهردییی اوچون؛ .... «مهمه بالونلو قیز» و یا «یاشیل نسیم» اینانجلی بیر باهایی اولماسینا رغمن، ایندیکی باهایی باشچیلارینی تنقید ائدهبیلهجهک و اونلارین باهایی دینینین ایلکهلهرینی آیاق آلتینا آلدیقلارینی سؤیلهیهبیلهجهک قهدهر اؤزگور دوشونهن و اؤزگورلویونه دوشگون، ییلماز بیریسی ایدی. «مهمه بالونلو قیز»، اؤزونو تاکیدله «تورک» آدلاندیرماسی؛ تورکجه سؤیلهمهیه ایصرار ائتمهسی؛ تورکجهنین باتی (تورکییه) و دوغو (ایران-تورکایلی) لهجهلهرینی بیرلهشدیرهرهک اوریژینال - اؤزگون بیر هیبرید - قارما تورکجه دیلی یاراتماسی (آلماریم: آلمارام و آلیریم قاریشیمی)؛ تورکجهمیزده تابو قبول ائدیلهن، سایقین اولمایان، بایاغی، دوشوک و قابا ساییلان سؤزجوک و دهریملهری (مهمه، پوخ، پئرییود، ....) قوللاناراق یئنی بیر ادبی ژانر یاراتماسی؛ هابئله تورکجهمیزده ایلک دفعه وئقان - وئژئتئرییان ادبیاتینین تهمهلینی آتدیغی؛ اؤزوندهن دینلهرله دیندارلیق، ایسلام و باهاییلییین حیوان و دوغایا قارشی اولان اؤیرهتی و اویقولاما و تؤره - تؤرهنلهرینی آیریم گؤزهتمهدهن اهلهشدیرمه جسارتی و اویقارلیغینی گؤستهردییی .... آچیلاریندان اینجهلهنمهیه دهیهر بیر اولقو و اولونتودور». مئهران باهارلی
نسیم نجفی اقدم (Nesim Necefi Eqdem, Nasim Najafi Aghdam)، یک ویدئوبلاگر، کومدین، رقاص (هیپهوپ)، فیلمساز، گیاهخوار، مدافع حقوق حیوانات، ورزشکار (تکواندو) و بدنساز بود. او که از شرکت یوتیوب برای مسدود و محدود کردن ویدئوهایش به شدت عصبانی بود، چند روز پیش به ساختمان مرکزی یوتیوب در کالیفورنیا وارد شد و پس از زخمی کردن سه نفر با اسلحه جان خود را گرفت. ای کاش روندها و رویدادها و حیات وی مسیر دیگری را میپیمود و او در ضدیت با فلسفهی والای شفقت و حمایت از ضعیفان و دوری از خشونت و نابود کردن، که همهی عمر مبلغ آنها بود، به همچو عمل محكوم و تبهکارانهای دست نمیزد و به گرفتن جان معصومین شامل جان خود اقدام نمیکرد. هزاران افسوس، نسیم نجفی اقدم که ریشهی گوشتخواری را به درستی ظلم به و زیر پا گذاشتن حق ضعیفتر میدانست، خود با این عمل به اساسیترین حق انسانی ضعیفترین گروهها یعنی حق حیات اشخاص غیر مسلح تجاوز نمود.
هنوز ابعاد و جزئیات این تراژدی معلوم نیست. من هم قصد و صلاحیت بررسی آنها را ندارم. در این نوشته نخست به مسالهی هویتها و طنز نسیم نجفی اقدم، زبان تورکی او، برخورد رسانههای فارس و آزربایجانگرا به وی و چند نکتهی فرع آنها اشاراتی نموده، سپس تعدادی از آثار تورکی او را نقل میکنم.
نسیم اقدم مانند هر کس دیگر، دارای انواع هویتها بود. هویتهایی از قبیل زن بودن، بهایی بودن، تورک بودن، وگان بودن (گیاهخوار مطلق)، هنرمند بودن، ویدئوبلاگر بودن و ورزشکار - بدنساز بودن. او متولد و ساکن شهر اورمیه در استان آزربایجان غربی و پس از هفتسالهگی ساکن مهرشهر کرج در استان البورز، هر دو شهر در تورکایلی بود. وی در پنج سالهگی (١٩٨٤) به انتخاب خود «وجترین» و در ٣٢ سالهگی (٢٠١١) «وگان»[1] شد. در سیزده سالهگی ورزش (تکواندو، بدنسازی، وزنهبرداری، ...) را آغاز کرد. در سال ۲۰۰۹ (سی سالهگی) از ایران خارج شد، یک سال و نیم در تورکیه ماند و سپس به آمریکا رفت.
نسیم همهی کارهای ویدئوهایش را که ابتدا در کانالهای یوتیوب و سپس در اینستاگرام و تلگرام ویدئو منتشر میکرد از تولید تا پخش خود انجام میداد و از احدی هیچ کومک فکری، مالی و فنی دریافت نمینمود. به گفتهی خود «تنها کاری که بلد نیستم آهنگسازی است». وی از طریق این کانالها در دنیای مجازی، به بیان هنری افکارش در زمینهی گوشتخواری، خشونت بر علیه حیوانات، تبعیض، مادّهگرایی، آزادی اسلحه و دیگر موضوعاتی که آزارش میدادند میپرداخت.
«نسیم نجفی اقدم در درجهی اول توسط جامعهی مخاطبان فارسیزبان به سمت خشونت سوق پیدا کرد. او پیش از اینکه اسلحه به دست بگیرد و آدم بکشد، یک ویدئوبلاگر بود که صرفا بیان هنری میکرد. اما به درون چرخههای خشونت مخاطبان فارسیزبان کشیده شد و دنیای کوچکی که برای تبلیغ گیاهخواری و حیواندوستی ایجاد کرده بود به واسطهی قولدوریها، خشونتها، آزارها و تحقیرهای مخاطبان فارسیزبان در فضای مجازی تبدیل به دنیای دیگری گشت. مرگ نسیم نجفی اقدم و زخمی شدن سه انسان دیگر، در درجهی اول اثر بلندمدت آزارهای کلامی، رفتارهای قولدورانهی مخاطبان فارسیزبان در فضای مجازی، احترام نگذاشتن به وابستهگی عاطفی و شناختی و تحقیر کردن دیگری، ناتوانی از درک کردن احساسات دیگران بدون قضاوتهای خشونتآمیز .... توسط مخاطبان فارسیزبان بود».
هویت ملی تورک نسیم نجفی اقدم و سکوت سایتها و رسانههای ایرانی - فارسی در بارهی تورک بودن او:
نسیم نجفی اقدم به لحاظ ملیت تباری یک تورک از شهر اورمیه – آزربایجان غربی – تورکایلی بود. آثار مانده از او در محیط مجازی نشان میدهند که او کاملا بر تورک بودن خود واقف بود. اکثر پارودیها، اسکچها، شعرها، برنامههای آموزشی بدنسازی و آشپزی، و مشاوره در مسائل جنسی و خانوادهگی ... او به زبان تورکی است. او کاملا با موزیک پاپ تورکیه آشنا بود و تقریبا همهی پارودیهایش را برای آهنگهای خوانندهگان مشهور تورکیهای تهیه کرده است. نسیم نجفی اقدم خود را به انگلیسی «از ایران» - و نه ایرانی، و «تورک» با تاکید بر صداهای « و » و « ک » نرم خاص لهجهی تورکی رایج در ایران و آزربایجان معرفی میکند. او در کارهای فارسی و انگلیسیاش از ذکر تورک بودن خود خجالت نمیکشید، بر عکس بر آن تاکید و حتی افتخار میکرد. اصرار نسیم نجفی اقدم برای کاربرد زبان تورکی در آثار هنری خود به عنوان زبان ارتباطی پرسونایش[2] با نام «یاشیل نسیم»، اقدام به ایجاد نوآوریهای گرامری و شکستن تابوهای زبانی، علی رغم آن که ظاهرا دارای تحصیلات به زبان تورکی هم نبود، نشان از دلبستهگی او به زبان تورکی و نیز اعتماد به نفس و جسارت مدنی او دارد. بیشک منسوبیت او به غرب آزربایجان و مخصوصا اورمیه، در تعلق خاطرش به تورکیت و تفاخر به آن سهیم است.
اکثر نشریات، سایتها و رسانههای ایرانی - فارسی که در بارهی نسیم نجفی اقدم نوشتند و خبرسانی کردند، تورک بودن او را ذکر نکرده، آن را مخفی نمودند. آنها واقعیت تورکی بودن زبان اصلی ارتباطی پرسونای هنری او را هم ذکر نکردند. سکوت کامل سایتها و رسانههای ایرانی - فارسی در بارهی تورک بودن نسیم نجفی اقدم، رفتاری ناشی از ماهیت ضد تورک و ذهنیت نژادپرستانهی گردانندهگان آنها دارد. این ذهنیت، اصولا وجود ملت تورک و هویت ملی تورک در ایران را نفی میکند. در حالی که اگر شخصیتی از ایران دارای هویت ملی ارمنی و کوردی و ... باشد حتما او را به عنوان ارمنی و کورد و ... تقدیم و معرفی مینماید. انکار وجود ملت تورک در ایران از طریق عدم اشاره به هویت ملی تورک شخصیتها و خبرسازان تورک، یک ملت ٣٠-٤٠ میلیونی را عملا ناموجود - نامرئی کرده است. هدف غایی از این رفتار و سیاست؛ ناموجود کردن فیزیکی ملت تورک توسط فارسسازی و نسلکشی قومی تورکها در ایران است.
هویت دینی بهائی نسیم نجفی اقدم:
آن گونه که از کارهای نسیم نجفی اقدم آشکار میشود، او یک بهایی معتقد، اما آزاداندیش بود. او در پارودی مشهور خود به نام «دختر سینه بادکنکی، سینه بادکونههلی قیز» از مسلمانان (شیعیان) به سبب نجس شمردن سگها، و نجس شمردن بهائیان – که در ضمن به معنی همردیف شمردن سگ و بهایی در نزد آنها است - انتقاد میکند: «تمدن از سروپام میریزه. تا یه سگ میبینم جیغ میزنم. میگم نجس، نجس، بکشیدش! تا یه بهایی میبینم بازم جیغ میزنم. میگم نجس کافر!». او در پارودیهای دیگرش از همهی دینداران و کل موسسهی دین و حتی خدا هم انتقاد کرده است. (در ادامهی مقاله).
نسیم نجفی اقدم به لحاظ دینی یک فرد بهایی بود که هویت قومی - ملی خود را تورک (نه آزری) میدانست. این هم یک پیشداوری دیگر را سست میسازد که همهی بهائیان تورک را بریده از فرهنگ و هویت تورک میداند.
آزربایجانگرایان و مخفی نمودن ملیت تورک نسیم نجفی اقدم
آزربایجانگرایان هم، شاید به دلیل شرکت او در ماجرایی منفی، بهایی بودن، داشتن شخصیتی نامرسوم، زن بودن، ...، و قطعا به سبب دشمنیشان با ملیت تورک و «نام ملی تورک»، از ذکر تورک بودن نسیم نجفی اقدم خودداری و یا اظهار ناخرسندی کردند. حال آن که ذکر تورک بودن شخصیتهای مشهور و مطرح و خبرساز، .... نه تنها ضروری، بلکه مفید هم است. زیرا تابوی گذاشته شده بر وجود ملت تورک در ایران، مخصوصا در جهان خارج را به تدریج میشکند و مردم دنیا برای اولین بار میشنوند که در ایران یک جمعیت تورک وجود دارد.
سایتها و رسانههای آزربایجانگرا علاوه بر تورک بودن، بهایی بودن نسیم نجفی اقدم را هم ذکر نمیکنند. چرا که عموما آزربایجانگرایی در مورد مسائل اجتماعی و هویتی موضعی تنگنظرانه، محافظهکارانه و تمامیتخواهانه دارد و گروههای متفاوت مذهبی و لهجهای و جوغرافیایی و جنسیتی و .... را خودی نمیشمارد. بهائیان تورک نیز از نظر آنها غیر خودی به حساب میآیند.
تورکی آمیختهی نسیم نجفی اقدم:
به لحاظ لهجهای، زبان تورکی که نسیم به عنوان زبان ارتباطی در بیان هنری افکارش، حتی در خطاب به مخاطبین تورکیهای بکار میبرد، یک تورکی آمیخته از لهجهی «تورکمانی» ما (لهجهی شرقی زبان تورکی) و لهجهی استانبولی (زبان رسمی تورکیه) است. این دوتباری در هر سه عرصهی اصوات و کلمات و گرامر دیده میشود. به عنوان نمونه وی بعضی اصوات را مطابق لهجهی تورکمانی ما (چوخ، یئمهخ، یئمهغینی، ...) و بقیه را به تلفظ استانبولی (آرکا، گوزهل، بن، گیبی، کوچوک، ...) بیان میکند. کلماتی چون حایوان را همیشه طبق قانون هماهنگی اصوات زبان تورکی تلفظ میکند. در عرصهی لغات همزمان لغات هر دو لهجهی تورکمانی و استانبولی (از لهجهی تورکمانی ما کلمات یاخچی، قوناق، ائشیک، یئکه، سوموک، ... به همراه پارا، شیشمان، نهدهن، کهندیمه، ... از لهجهی استانبولی)، حتی بعضاً یک کلمه را به هر دو لهجه (تاووق – تویوق، تاوشان – دووشان، ...)، و در عرصهی گرامری فورمهای ویژهی هر دو لهجهی تورکمانی و استانبولی را همزمان به کار میبرد (دوشونورسهن به جای دوشونورسون، وورارام به جای ووروروم، شیشمانلاشمیشام به جای شیشمانلاشمیشیم، عاشقیوا به جای عاشقینا، اهلیوه به جای اهلینه، ....). البته تورکی آمیختهی نسیم، بیشتر حاصل در کنار هم چیدن مکانیکی عناصر دو لهجه در کنار هم، یعنی التقاط است و نه حاصل یک سنتز ساختاری مانند تورکی مشترک بسیط اوائل قرن بیستم در ایران و قفقاز (تورکی عوثمانلی با داخل کردن کلمات خاص لهجهی تورکی ما به جای کلمات عربی و فارسی ثقیل و مهجور رایج در عوثمانلی).
نسیم نجفی اقدم همچنین به ایجاد یک فورم جدید گرامری دست زده که جالب توجه است. در لهجهی تورکمانی ما چهار فورم برای وجه منفی اول شخص مفرد زمان حال استمراری با چهار پسوند آتی وجود دارد: .مام (آلمام)، .مانام (آلمانام)، .مارام (آلمارام)، .مازام (آلمازام). در زبان معیار تورکیه فورم .مام بکار میرود (آلمام). نسیم علاوه بر کاربرد فورم .مام (قییامام)، فورمی بدیع به شکل .ماریم را ایجاد کرده است: سایماریم (به جای سایمانام، سایمارام، سایمام، سایمازام)، اؤلدورمهریم (به جای اؤلدورمهنهم، اؤلدورمهم، اؤلدورمهرهم، اؤلدورمهزهم)، وئرمهریم (به جای وئرمهنهم، وئرمهم، وئرمهرهم، وئرمهزهم)، گییمهریم (به جای گییمهنهم، گییمهم، گییمهرهم، گییمهزهم).
وی در ویدئوها و پارودیهای خود تورکی مکتوب را هم بکار برده است. از جمله در این شعارهای تورکی که از آن اوست:
NESİM NECEFİ EQDEM (NASIM NAJAFI AGHDAM):
VÉGAN OL, SAĞLAM
VE İNSÂNÎ OL!
İNEK,
KUZU, TAVUK, BALIK ….DA HAYVANDIRLAR
DERİ, KÜRK
MODA DEĞİL, CİNÂYETDİR
HEM ET
YÉYİR, HEM HAYVANLARI SÉVİR?
OLMAZ Kİ HEM HAYVANLARI YİYESEN, HEM DİYESEN Kİ HAYVANLARI SÉVİRSEN!
نسیم نجفی اقدم و تابوشکنی در زبان تورکی:
کاربرد کلمات تابو و ریسکدار (Risqué Words) در زبان تورکی که کسی نمیتواند آنها را به زبان بیاورد، نشانگر اعتراض و عصیان روزافزون نسل جوان تورک به محدودیتها و قیود و اجبارهای اعمال شده از سوی جامعه است. این پدیده بخشی از روند حرکت فرهنگی بزرگتری به سوی فردگرایی و آزادی بیان در جامعهی تورک به ویژه در میان جوانان است. جوانان تورک اکنون بیشتر و بیشتر فلسفهی «اؤزون اوْل!» (خودت باش) را دنبال میکنند.
مهمه: نسیم نجفی اقدم در کارهای هنریاش کلماتی را به کار میبرد که استفاده از آنها در جمعها، جمعهای مختلط مرد و زن و رسانهها مخصوصا از طرف دختران و زنان بی شرمی و پردهدری و بی حیایی و ... شمرده میشود. به عنوان نمونه او در کومدیهای تورکیاش کلمهی «مهمه» را به جای «دؤش» (سینه) رایج در زبان ادبی بکار میبرد. در حال حاضر واژهی مهمه در تورکیه جزئی از زبان ادبی و معیار و رسمی و علمی است و تابویی در کاربرد آن وجود ندارد. در ادبیات علمی - زبان طبی هم اصرار میشود که به جای سرطان سینه و متخصص بیماریهای سینه و .... اصطلاحات سرطان پستان و متخصص بیماریهای پستان و ... بکار رود. اما کلمهی مهمه هنوز در میان تورکان در ایران و ایضا در جمهوری آزربایجان کلمهای تابو است، عوامانه شمرده میشود و کاربرد آن در متون ادبی و علمی و رسانهها و جمعهای مختلط مرد و زن و مخصوصا از سوی زنان ممنوع است. در جمهوری آزربایجان در متون علمی نیز به جای پستان (مهمه)، غدهی شیر (سوت وهزیسی) گفته میشود. علت اصلی این امر، فرهنگ بسیار عمیق و ریشهدار مردسالاری، تابوی بزرگتری که در مورد بدن زن وجود دارد و نیز انعکاس جنسیتگرایی حاصل آنها در زبان است. (جامعهی جمهوری آزربایجان، علی رغم داخل بودن در قلمروی روسیه - شوروی به مدت ٢٠٠ سال، در مسائل زنان، هنوز دارای فرهنگی به شدت محافظهکار، سنتی و مردسالارانه است که علاوه بر عرصههای اجتماعی و خانوادهگی، در زبان معیار و همچنین تاریخنویسی و هویت ملی آزربایجانی و .... هم منعکس شده است. از جمله در ارزش شمردن «ناموس» و «عصمت» و ... برای زنان و قهرمانهای تاریخی زن و ...).
علت دیگر عدم کاربرد کلمهی مهمه آن است که در جامعهی تورک ایران و جمهوری آزربایجان، به سبب تورکستیزی، مخصوصا در میان دختران و زنان، کاربرد کلمات خارجی (فارسی، عربی، روسی،...) به جای کلمات تورکی، نوعی باکلاس شدن و ارتقاء طبقهی اجتماعی و بافرهنگ و ظریف و مودب بودن و ... تلقی میگردد. کلا سیاست رسمی دولت ایران و فارسگرایان آن است که زبان تورکی را زبان عوام و طبقات پائین و فرومایه و پست جامعه نشان دهند. این سیاست موفقیت نسبی بدست آورده است. مثلا والدین تورک به کودکان خود اخطار میکنند که به جای «ههن» تورکی، «بلی» فارسی را بکار برند.
پئرییود: نسیم نجفی اقدم در ایسکچ تورکی «قیزلار یالنیز قالینجا نه یاپییور» (دختران هنگامی که تنها میمانند چه میکنند) کلمهی «پئرییود» (عادت ماهانه) را بکار میبرد که استعمال آن هم، بخصوص از طرف زنان تورک در رسانهها و جمعهای مختلط تابو است. این امر نیز به تابو بودن بدن زنان، حاکمیت فرهنگ مردسالاری و زبان جنسیتگرا مربوط است. علاوه بر موارد فوق، کابرد مهمه و پریود و... از سوی نسیم را میباید در زمینهی «طنز ناجور» نیز بررسی کرد (نگاه کنید به ژانر کومدی زمخت در ادامهی همین مقاله).
ائششهک، اینهک، ییلان: نسیم اقدم در پارودیهای تورکی خود نام حیواناتی چون ائششهک و اینهک و ییلان (ایلان) و ... را میبرد. این رفتار در موزیک تورکی ایران - آزربایجان بی سابقه است و یک سنتشکنی و نوآوری بشمار میرود (اما باریش مانچو Barış Manço، از اعاظم موزیک تورک در تورکیه، ترانهای بسیار محبوب به اسم «آرخاداشیم ائشهک» دارد. وی از نسلی است که از سنتز موسیقی فولکلوریک تورک و موسیقی اصیل تورک و موزیکهای غربی پاپ و راک، جریانات موسیقیایی موسوم به «راک آناتولی» و «پاپ آناتولی» را آفریده است).
بوْق: نسیم نجفی اقدم از کلمهی «پوخ» به معنی مدفوع نیز که در زبان معیار تورکی، هم در ایران - آزربایجان و هم در تورکیه بکار نمیرود، در اسکچ «بوق قورابییهسی» (نوعی بیسکویت به شکل مدفوع)؛ و در یک کلیپ فارسی، در جملهی تورکی «سهن پوخ یئییرسهن کی مهنه اوت یئیهن دئییرسهن» استفاده کرده است. (کلمهی بوق - پوخ در تورکی قدیم به معنی زنگ و کپک نان بود، که در میان اوغوزها معنی مدفوع را کسب کرده است). اینگونه کاربرد را میتوان در زمینهی «طنز اسکاتولوژیک» بررسی نمود (نگاه کنید به ژانر کومدی اسکاتولوژیک در ادامهی همین مقاله).
دیگر سنتشکنیهای زبانی:
-تغییر
لیریکهای آهنگهای فولکلوریک تورکی با اشعار مبلّغ گیاهخواری («اینهک باخ،
آی اینهک باخ»؛ «نسیم قیزیم اوینا، یاشیل قیزیم اوینا») یک نوآوری نسیم
نجفی اقدم است.
-نسیم
نجفی اقدم، با تهیهی نخستین محصولات ادبی - هنری تورکیزبان در بارهی گیاهخواری،
عنوان ایجاد کنندهی «ادبیات گیاهخواری به زبان تورکی در ایران» را از آن خود
ساخت.
-نسیم
نجفی اقدم، نخستین زن تورک بهایی است که آثار هنری قابل توجهی به زبان تورکی
آفریده است.
-او نخستین آگهی گیاهخواری و نیز نخستین کلیپ موزیک گیاهخواری به زبان فارسی را هم تهیه کرده است.
کاربرد کلمات تورکی و لهجهی تورکی در زبان فارسی:
نسیم نجفی اقدم در کارهای فارسی خود هم کلمات و عبارات تورکی و بعضا لهجهی تورکی را به کار برده است. به عنوان مثال:
-نام
کامل ترانهای که او را به شهرت رساند یک ترکیب تورکی است: «دختر سینه بادکنکی، سینه
بادکونههلی قیز» که در آن علاوه بر کلمهی تورکی قیز، کلمهی بادکنک فارسی هم با
تلفظ تورکی اما محاورهای بادکونهه (Badküneh) آمده است.
-وی
یک اسکچ به زبان فارسی با لهجهی تورکی دارد (Things
Sensual Girls Like) که در آن جملهی تورکی آتی را بکار میبرد: «پسرایی که آرایش
دخترانه میکنن، اؤزلهرین قیزلار گیبی بهزهه دوزهه ائلیرلهر».
-در
یک اسکچ فارسی دیگر، یک جملهی دشنامآمیز تورکی دارد: «من یه لاشخورم، اون یه
علف خوره. سهن پوخ ییییرسهن کی مهنه اوت یییهن دیییرسهن» (نگاه کنید به
ژانر کومدی اسکاتولوژیک در ادامهی همین مقاله)
-به نظر می رسد اصرار او بر کاربرد کلمات و عبارات و لهجهی تورکی در اسکچهای فارسی (مانند بعضی شعرا که اشعار ملمع فارسی – تورکی میسرایند)، تاکید بر تورک بودنش که یکی از هویتهای اصلی او بود و نیز زیر پا گذاردن نورم موجود تورکیزدائی از زبان فارسی، اعتراض به نادیده گرفتن و سرکوب هویت تورکی در ایران، مجبور کردن فارسها به قبول هویت تورکی او است.
-کاربرد لهجهی تورکی ما در اثرهایش که به تورکی استانبولی بودند به سبب آن است که وی هویت و لهجهی تورکی شرقی (از آزربایجان - ایران بودن) خود را باعث خجالت نمیدانست، بر عکس بدان افتخار میکرد. حال آنکه در تورکیه لهجههای شرقی زبان تورکی، یعنی لهجههای موسوم به تورکمانی رایج در جنوب و شرق آن کشور و نیز ایران و آزربایجان، عامیانه و عوامانه شمرده میشوند.
-نسیم نجفی اقدم در ترانهی فارسیاش کلمهی مهمه را - علاوتا به منظور پرووکاسیون در میان فارسزبانها - بکار برده است. در فارسی، کلمات گویا مودبانهتر و باکلاستر پستان و سینه بکار میرود.
طنز ابتکاری و منحصر به فرد نسیم نجفی:
طنز اغلب به صورت منهدم کردن انتظارات و یا ظهور مفهومی غیر منتظره در زمینهای که مخاطب گمان میکند آن را کاملا میداند و دیگر چیزی غیر قابل انتظار در آن وجود ندارد، تعریف شده است. بر این مبنا هر کار نسیم، هر پارودی و اسکچ و ... او منهدم کنندهی انتظارات و در نتیجه یک اثر طنز هنری است. کارهای او هر چند که گاهاً پیش پا افتاده و حتی زننده به نظر میآیند، اغلب دارای استتیزمی (Aesthetics) آماتوری، و تک تک آنها از سر شفقت و مهر و مهربانی به مردم و حیوانات و طبیعت هستند. اما مهمترین خصلت طنز نسیم نجفی اقدم، ابتکاری (Originality) و منحصر به فرد (Unique) بودن آنهاست. تاکنون هرگز چیزی مشابه کارهای یاشیل نسیم، نه در رسانههای تورک و نه در رسانههای فارس، وجود نداشت. وی در این عرصه یک نخستین بود.
روح کارهای هنری نسیم نجفی اقدم پرداختن به آنچه وی آنها را نامطبوع مییافت و واژگون ساختن نورمهای به زعم او نادرست موجود بود. او پستان مصنوعی، باسن مصنوعی، گوشتخواری، پوستپوشی، فرهنگ مصرفی، فرهنگ جنسی جدید، تبلیغات و آموزههای مدارس و رسانهها و رهبران دینی، تبعیض و .... را اعمالی شنیع و وقیح میشمرد. اما به عنوان مثال پارودی «مهمه بالونلو قیز» را آنگاه میتوان خندهدار و طنز تلقی نمود که قبلاً رغبت فوقالعادهی موجود در میان دختران و حتی پسران در ایران امروز به جراحیهای زیبایی و پلاستیک غیر ضروری و تهاجمی را درک کرد.
کارهای هنری نسیم نجفی اقدم طیف گستردهای از مصاحبهی خیالی، آموزش بدنسازی و آشپزی و مشاوره در مسائل جنسی و خانوادهگی و رقص و تصاویر استعاری ... را شامل میشود، اما عمدهی آثار کومدی او در فورم اسکچ و پارودی است.
ژانرهای کومدی نسیم نجفی:
طنز یاشیل نسیم در محوطهی غریب و مضحک، مغایر و زمخت سیر میکند. آرایش و البسه و حتی گرافیکها و موسیقی و ویرایش کل کارها که همه را خود به تنهایی انجام میداد هم به این غریب و مضحک بودن نتیجه و تاثیر میافزاید. یکی از نمونههای تا حدی مشابه و بسیار مشهور این گونه طنز و کومدی دوئت آمریکائی «تیم و اریک Tim & Eric» (Tim Heidecker, Eric Wareheim) است (که از سوی گروههای مختلف به صورت مزخرف، غیر قابل تحمل، گوشخراش، شیزوفرنی، بی روح، زشت، زمخت، کمعمق، شیطانی و ... توصیف شده است).
طنز نسیم اقدم در اساس خود یک طنز جایگزین است که در آنها انواع طنز غریب، ضد طنز، طنز سیاه، طنز زمخت، طنز اسکاتولوژیک و .... بکار میرود:
اسکچ (Sketch): نمایش کوتاه کومدی بین ١-١٠ دقیقه. اسکچهای نسیم اقدم همه تکنفره است.
پارودی (Parody, Spoof, Send-Up, Take-Off, Lampoon): تقلید اغراقآمیز یک اثر اصلی با استفاده از کلمات، سیاق، طرز بیان و طرز تفکر موجد آن و ایجاد تغییراتی هدفمند به صورتی خندهآور و طنزآمیز و غیر جدی است. یکی از بهترین نمونههای پارودی، تقلید چارلی چاپلین از هیتلر است (The Great Dictator)
طنز جایگزین (Alternative comedy): سبکی از کومدی که آگاهانه از جریان و سبکهای اصلی رایج کومدی یک عصر فاصله میگیرد. همان گونه که گفته شد، نه تنها استیل طنزی نسیم نجفی اقدم تماماً مغایر با جریانهای اصلی طنز فارسی و تورکی در ایران بود، بلکه وی نخستین نمونه از این طرز را ارائه داده است.
طنز غریب (Dry Humor, Deadpan Humor, Dry Wit): نشان دادن عامدانهی عدم وجود احساس و هر گونه افادهای در صورت که در تضاد با مسخرهگی موضوع نمایش است. بهترین نمونههای این نوع کومدی را میتوان در «باستر کیتون» (Buster Keaton) که به سبب داشتن صورتی بدون هر گونه افاده و احساس در کومدیهایش مشهور به «صورت سنگی بزرگ» (The Great Stone Face) شد دید. در مورد کومدی نسیم اقدم هم، یکی از نخستین چیزهایی که دقت تماشاگر را جلب میکند، افادهی ثابت و یکسان و بدون احساس صورت او و هرگز نخندیدن و یا لبخند نزدن وی است، حتی در مواقعی که به لحاظ بیان هنری مفید و یا ضروری به نظر میرسد.
ضد طنز (Anti-Joke, Anti-Comedy, Anti-Humor): نوعی از طنز غیر مستقیم که کومدین قصداً چیزی را میگوید و یا تقدیم میکند که خندهدار و با معنی نیست. در این حالت وضعیت تماشاگران که انتظار دیدن یک چیز خندهدار را داشتند اما این انتظارشان بر آورده نمیشود و در نتیجه مات و مبهوت میگردند، خود امری کومیک و اسباب خنده میشود.
طنز سیاه و یا سرزنشی (Dark Comedy, Black Comedy, Gallows Humor): سبکی از طنز که موضوعات تابو مخصوصا آنها که مانند «مرگ» جدی و دردآورند را به کار میبرد. موضوعات مستعمل در این ژانر خشونت، تبعیض، بیماریها، جنسیت، دین و مذهب و .... است. بعضاً هم کومدین با کاربرد موضوعات بی نزاکت، قصد تحریک و برانگیختن ناراحتی و تفکر جدی در تماشاگران را دارد. کاربرد کلمات و لهجهی تورکی در پارودیهای فارسی نسیم، نمونهی طنز سرزنشی در ارتباط با اعتراض به نفی و سرکوب هویت تورکی در ایران است.
طنز زمخت ویا ناپخته، ناجور (Off-Color Humor, Vulgar Humor, Crude Humor, Shock Humor, Disgusting Humor, Repellent Humor, Gross-Out Humor): نوعی از طنز پوْستمودرن، به موضوعهایی میپردازد که بی مزه و غیر مودبانه و حتی رکیک تلقی میشوند. این موضوعات میتوانند مربوط به سکس، گروههای قومی خاص، جنسیتی خاص، خشونت، خشونت داخل خانواده، ناسزاگویی، .... باشند. هدف کومدین از طرح این موضوعات، حیرتزده و شوکه کردن تماشاگران است. کاربرد این نوع طنز در ادبیات فولکلوریک و مردمی تورک و از جمله در لطیفهها و ... بسیار مرسوم است، اما در عرصهی هنرهای نمایشی مخصوصا از طرف زنان مرسوم نیست. طرح مسالهی «فرهنگ جنسی جدید» (سکس ضربدری، سکس باسنی، .... نگاه کنید به شعر «دیگه نمییام ایران » در پایان این مقاله) و نیز کاربرد «مهمه» و «پریود» و... از سوی نسیم نجفی اقدم نمونهی طنز زمخت است.
کومدی اسکاتولوژیک (Toilet Humour,
Scatological Humour): نوعی از کومدی ناجور و زمخت که به موضوع دفع مواد زائد بدن میپردازد.
این نوع طنز که تابوی موجود در این مورد را رد میکند، در ادبیات فولکلوریک تورک
ویژهی کودکان موجود است (گوسفند مادری که مدفوع خود را در بوقچه گذاشته به گرگی
که کودکانش را ربوده و یا به قاضی ظالم هدیه میدهد و ...)، اما جایی در ادبیات تورکی
پرستیژ و جریان اصلی ندارد. کومدی اسکاتولوژیک بخشی از فرهنگ مودرن بوده و بویژه
در میان نوجوانان رایج است. ویدئوی «بوق قورابییهسی» نمونهی یک کومدی
اسکاتولوژیک است.
هویت زن بودن:
در ایجاد پرسونای هنری و آکتیویست (گیاهخواری، حقوق حیوانات) نسیم اقدم، واقعیت زن بودن او، مخصوصاً یک زن تورک غیر سنتی و غیر کلیشهای، نیز موثر است.
-در
حال حاضر نسیم نجفی اقدم، شناخته شدهترین کومدین زن تورک (که نوعاً بسیار
نادرند)، و حتی با توجه به کومدی ابتکاری - منحصر به فردش، نخستین کومدین تورک در
این نوع از طنز است.
-نسیم
نجفی اقدم نخستین هنرمند زن (و شخص) تورک تهیه کنندهی پارودیها و اسکچها در
ادبیات گیاهخواری به زبان تورکی، و به نوعی بانی ادبیات تورکی گیاهخواری است.
-او
پس از طاهره قره العین زرینتاج برغانی، مشهورترین زن تورک بابی - بهایی است.
-نسیم
نجفی اقدم، نخستین زن تورک بهایی است که آثار هنری قابل توجهی به زبان تورکی آفریده
است.
-و در نهایت نسیم نجفی اقدم تنها زن حتی شخص تورک است که به «خودکشی خصومتآمیز» خبرساز در مقیاس جهانی دست زده است (نگاه کنید به ادامهی همین مقاله).....
در انتقاد از انسانها و دینداران بی قلب، دین و خدا
نسیم نجفی اقدم در پارودیهای خود، نه تنها از انسانهای بی قلب، بلکه از دین و حتی خدا نیز انتقاد کرده است. به خصوص اشعار پارودی «تانری، چوخ یازیق، بین یازیقلار اولسون سانا!» (خدایا، افسوس بسیار، هزار افسوس بر تو باد!) از این جهت جالب توجه است. وی در این پارودی از انسانهای بی قلب و جاهل به سبب بدیها و ظلمهایی که انجام میدهند، آلوده کردن طبیعت، به قفس انداختن حیوانات و قربانی کردن آنها در مراسم دینی و سپس برای دعا کردن بدون آنکه علت آن را بدانند تنقید میکند. اما به این اکتفا نکرده، از خدا هم به سبب قبول کردن دعاها و عفو جنایات این انسانها، همچنین آفریدن حیاتی اینگونه وحشی، جهانی که در آن انسانها جنایت میکنند و جهنمی که خود در آن انسانها را میسوزاند انتقاد میکند و میگوید: «تانری، چوخ یازیق، بین یازیقلار اولسون سانا» (خدایا، افسوس بسیار، هزار افسوس بر تو باد!)
در انتقاد از زعمای دین بهایی
نسیم نجفی اقدم از دستاندرکاران بهایی هم - به سبب گوشتخوار بودنشان - انتقاد کرده است. بنا به او، آنها در کتابهای درس اخلاق، گیاهخواری را به کودکان بهایی معرفی نمیکنند، چرا که خودشان گوشتخوارند و در این زمینه به روشنگری نرسیدهاند. او میگوید این دستاندرکاران بهایی دستشان به خون حیوانات بیگناه آلوده است، و نمیتوانند دنیا را به سمت صلح جهانی - از شعارهای دین بهایی - به پیش ببرند. وی حتی ادعا میکند آنها با این عمل دو حکم بهاییت را زیر پا میگذارند: تَرْکِ تعصّبات، و تَحَرِّییِ (جستجوی) حقیقت.
در انتقاد از مسلمانان و اسلام
هر چند نسیم نجفی اقدم در پارودیهای خود با نام بردن از مسلمانان و اسلام انتقاد نکرده است، اما انتقادهای بسیاری بر آنها من غیر مستقیم وارد نموده است. علاوه بر گوشتخواری و گردن زدن حیوانات به هنگام کشتن آنها و ... که وی از آنها انتقاد نموده و دین اسلام هم قواعد و آداب مفصلی در مورد آنها دارد، انتقاد فوق العاده به جای نسیم نجفی اقدم از سنت قربانی کردن حیوانات در مراسم مذهبی (که حقیقتا یک جنایت تمام عیار و قتل عام گسترده است)، همچنین نجس شمردن سگها و بهائیان در ردیف سگ، صراحتاً انتقاد از مسمانان (شیعیان) بوده، بسیار مهم است:«تمدن از سروپام میریزه. تا یه سگ میبینم جیغ میزنم. میگم نجس، نجس، بکشیدش! تا یه بهایی میبینم بازم جیغ میزنم. میگم نجس کافر!»
واکنش سازندهی مخاطبان تورکیهای به کومدی، هویتها و پیامهای نسیم اقدم
واکنش مخاطبان فارسی - ایرانی و مخاطبان تورکیهای به کارهای نسیم نجفی اقدم صددرصد متضاد یکدیگر بود. واکنش مخاطبان فارسیزبان - ایرانی به «نسیم سبز» عموما تخریبی و لومپنی؛ آکنده از قولدوریها، خشونتها، آزارها، تحقیرها و زیرآبزنیها بود (نگاه کنید به بند بعدی در زیر). در حالی که واکنش مخاطبان تورکیهای به «یاشیل نسیم»، علی رغم آن که بسیاری از آنها هم کومدی او را غریب و نامفهوم و .... مییافتند کاملاً مدنی و سازنده بود.
به گفتهی خود نسیم نجفی اقدم، در اوج روزهایی که یوتیوب و اینستاگرام تلاشهایی برای محدود ساختن کانالهایش و کاهش مخاطبان او انجام میدادند، یک ویدئوبلاگر - یوتوبر تورکیهای که دارای کانالی به اسم «یؤرهکوْک» است وی را کشف کرد و برنامهای بنام «یاشیل خارقهلهر دیاریندا» (سبز در سرزمین عجایب) در بارهی طنز او ساخت. این برنامه باعث شناخته شدن نسیم نجفی اقدم در تورکیه و افزایش تعقیب کنندهگان تورک او شد و گشایشی در تنگنای مالی ایجاد شده برای وی در اثر ممانعت از کانالهایش در یوتیوب را باعث گشت. نسیم نجفی اقدم این برنامه را یک معجزه و مشت سبز بر دهان کسانی که میخواستند حق بیان او را محدود کنند نامید.
«یؤرهکوْک» نام جریان - کانالی است که آثار و ویدئوهای منتخب خود را با طنزی مدنی و عالمانه، محترمانه و سازنده به نقد میکشد، و بی رحمانه اما بدون ناسزاگویی و تخریبات بدانها حمله میکند. برای آشنا شدن با این طرز، بخشی از ترجمهی ارزیابی «یؤرهکوْک» در بارهی طنز نسیم نجفی اقدم را میدهم[3]: «... خبرهای خوشی برایتان دارم. فکر میکنم دوقلوی روحی خودم را پیدا کردم؛ آن هم در یوتیوب. کانال یاشیل نسیم (نسیم سبز) را میگویم. در دنیا تعداد کسانی که قادر به رمزگشائی و درک فورمت کانال یاشیل نسیم باشند انگشتشمار است. یکی از اینها سالوادر دالی و دیگری اوستا ایدریس است. به نظرم یاشیل یک یوتیوبر ساکن آزربایجان و یا ایران است. آفرینش هنری و شگفتانگیز بودن ویدئوهایش به نظر من او را همارز پابلو پیکاسو میکند. من میل دارم کانال نسیم را یک کانال اسکچ بنامم. اما از طرف دیگر این گونه نیست. در آن برنامههای آشپزی و ویدئوهایی جالب در بارهی گیاهخواری هم هست. واقعیت این که از روابط گذشتهی این بانو تا هر چه که از سرش میگذرد علاقهی من را به خود جلب کرد..... (ویدئوی بوق قورابیهسی) قاعدتاً باید یک ویدئوی پارودی میشد (اما نیست). چیزی که من آن را تحسین میکنم آن است که این بانو حتی مفهوم پارودی را هم با منطق و تعریف یک آزمایش و امتحان اجرا میکند. ... برای یاشیل نسیم در کانال یوتیوبش موفقیتها آرزومندم و به خاطر کارهای ابتکاری که انجام میدهد او را تقدیر میکنم....»
قولدوریها، خشونتها، آزارها، لودهگیها و تحقیرهای مخاطبان فارسیزبان
ایرانیها اغلب مردمی عصبانی، پرخاشگر و ناصادق هستند. بسیارند کسانی (به شمول راقم این سطور مئهران باهارلی) که به سبب تولید محتوا برای مخاطب فارسیزبان، به ویژه در مورد گروههای قومی - ملی، اقلیتهای اعتقادی – دینی - مذهبی، زنان، سکس و جنسیت، در شبکههای مجازی و اجتماعی ایران، در کنار لودهگی و مسخرهگی و شوخیهای زشت، از سوی آنها در معرض خشونت کلامی به بدترین شکل ممکن، دری وری گویی، فحش و ناسزا، آزار و عقدهگشائی و توهم و توهین قرار گرفتهاند. واکنش مخاطبان فارسیزبان به طنز نسیم نجفی اقدم و خود او به عنوان یک هنرمند نوآور، زن غیر سنتی و غیر کلیشهای، یک تورک و یک بهایی و انسان متفاوت هم، فوق العاده تخریبی و ناشایست بود. این طرز، حتی پس از خودکشی او ادامه دارد.
از کامنتهای تخریبی فارسیزبانان
روژی: «خبر بد این که هزاران بیمار روانی مثل نسیم اقدم زندهن و تو اینستا نه
به عنوان بیمار، بلکه به عنوان شاخ مجازی فعالن. خبر خوب این که اسلحه ندارن»
پوریا مقدس: «بنده شاهزاده سرین، ندا یاسی، وحید خزائی و سایر کسخلای شاخ اینستا رو به چلنج خودکشی به سبک نسیم اقدم دعوت میکنم»
در بارهی واکنش تخریبی فارسزبانان به نسیم اقدم، خانم «نازلی کاموری»، پژوهشگر و نویسندهی حوزهی سکس، جنسیت و گرایش جنسی مقالهای ارزشمند منتشر کرده است به نام «چرخههای خشونت: آیا ما مسئول حملهی مسلحانهی نسیم نجفی اقدم به دفتر یوتیوب هستیم؟». در زیر به آوردن خلاصهای آزاد از آن – با افزودههایی- اکتفا میکنم (برای خواندن اصل مقاله به لینک داده شده در پاورقی مراجعه کنید) [4]:
«نسیم نجفی اقدم نابرابری و بیعدالتی در زمینههای مختلف و به ویژه در مورد حیوانات را میدید و به آن معترض بود. ابزار او برای بیان هنری و انتزاعی نگرانی و خشمش، ویدئوهایی شامل کلاژهایی از رقص و حرکات موزون و تصاویر استعاری بودند. او یوتیوب را نوعی دریچه میدید و میخواست از طریق آن مشهور شود تا بتواند افکارش را در رابطه با گیاهخواری و حیواندوستی بیان کند. ویدئوی «دختر ممه بادکنکی»، نسیم نجفی اقدم را بسیار مشهور کرد. ویدئوهای دیگر نسیم هم کلیکآور شدند و به واسطهی کلیکها او از تبلیغات یوتیوب درآمد کسب کرد.
هر چند او به سبب این ویدئوها سوژهی خنده و تحقیر جریان اصلی «مخاطب فارسیزبان» در شبکههای اجتماعی شد. این مخاطب فارسزبان به سبب آن که از کارهای هنری نسیم اقدم خوشش نمیآمد، بیرحمانه به او فحش میداد، مسخره و تحقیرش میکرد، دیوانه میخواندش. حتی بحث را به نژاد [تورک او] میکشانید و یا او را عامل سپاه میدانست.... هنر نسیم و بیان او چالشی بود نسبت به چیزهایی که آزارش میداد. و حالا همانها، ویدئوهایی معصومانه با پیامهای سادهی «سبزیخوار بشوید و گوشت نخورید» تبدیل به سوژهی تحقیر سازندهشان و دست انداختنش شده بودند. با توجه تحقیرآمیز جریان اصلی کاربران فارسیزبان به ویدئوهایش، دنیای کوچک او که ویدئوبلاگ را دریچهای برای بیان هنریاش کرده بود، بزرگ شد.
اما همان کاربران فارسیزبان که همیشه برای تحقیر او در صحنه بودند کمکم او را به عنوان دیوانه، ابله، مسخره و… و ویدئوهایش را با عنوان محتوای نامناسب و متخلف به یوتیوب گزارش دادند. تا جایی که حق بیان از او گرفته شد. محتوای ویدئوهای او به دور از خشونت بود و نوشته و گفتارش توهینی نسبت به کسی یا چیزی نداشت. آنچه که در میان ویدئوهای او حذف یا مسدود میشد، نقض قوانین شبکههای اجتماعی مانند نشان دادن نوک پستان، سکس، خشونت و ... هم نبود. حذف آنها بر این اساس بود که مخاطب فارسزبان او را «دیوانه» فرض میکرد. او در شکل ارائهی مطالب و محتوای آنها متفاوت بود و دیوانه خواندن متفاوتها سابقهی طولانی دارد.
نسیم به این بیعدالتی یوتیوب معترض شد. در ژانویهی ۲۰۱۷ ویدیویی منتشر کرد که در آن از فیلترینگ ویدیوهایش توسط یوتیوب ابراز نارضایتی کرده و فیلترینگ را مسبب کم شدن بینندههایش میدانست: «در یوتیوب و بقیه سایتهای اشتراک ویدیو، فرصت مساوی رشد و جذب مخاطب برای همه وجود ندارد. کانال شما در صورتی بازدیدکنندههایش زیاد میشود که آنها خودشان بخواهند» و با نشان دادن ویدئوهایی که حذف یا محدود شدهاند پرسید: «کجای اینها محتوای نامناسب است؟». درفوریهی ۲۰۱۷ به تنهایی در خیابان به سیاستهای یوتیوب اعتراض کرد و روی تابلویی نوشت: «دیکتاتوری یوتیوب، سیاستهای پنهان: ترویج حماقت، تبعیض و متوقف ساختن حقیقت». در یک ویدئوی دیگر دست به دامن مخاطب فارسیزبان شد و سعی کرد که این بار در قامت یک انسان عادی، کوت شلوار پوشیده و موقر، به آنها ثابت کند که دیوانه نیست و زندهگیاش را شرح داد. او در پایان ویدئو گفت: «هیچ بیماری جسمی و روانی خاصی ندارم. اما در سیارهای زندهگی میکنم که پر از بیماریها و اختلالات و انحرافات و بیعدالتیهاست».
اما در نهایت با مسدود و محدود شدن ویدئوهایش دنیای مجازی بر سر نسیم نجفی اقدم خراب شد. او نه تنها درآمدی را که به واسطهی کلیکها و تبلیغات یوتیوب کسب میکرد از دست داد، بلکه تنها دریچهای که میتوانست از طریق آن افکار خود را بیان و هنرش را عرضه کند نیز مسدود شد.
نسیم نجفی اقدم در درجهی اول توسط جامعهی مخاطبان فارسیزبان به سمت خشونت سوق پیدا کرد. او پیش از این که اسلحه به دست بگیرد و آدم بکشد، یک ویدئوبلاگر بود که صرفاً بیان هنری میکرد. اما به درون چرخههای خشونت مخاطبان فارسیزبان کشیده شد و دنیای کوچکی که برای تبلیغ گیاهخواری و حیواندوستی ایجاد کرده بود به واسطهی قولدوریها، خشونتها، آزارها و تحقیرهای مخاطبان فارسیزبان در فضای مجازی تبدیل به دنیای دیگری گشت. مرگ نسیم نجفی اقدم و زخمی شدن سه انسان دیگر، در درجهی اول اثر بلندمدت آزارهای کلامی، رفتارهای قولدورانهی مخاطبان فارسیزبان در فضای مجازی، احترام نگذاشتن به وابستهگی عاطفی و شناختی و تحقیر کردن دیگری، ناتوانی از درک کردن احساسات دیگران بدون قضاوتهای خشونتآمیز .... توسط مخاطبان فارسیزبان بود».
خودکشی خصومتآمیز با زمینههای مرکّب روانشناختی – اجتماعی - فرهنگی
طبق آنچه تاکنون معلوم شده این تراژدی، یک عمل تروریستی نبود، بلکه یک اقدام به خودکشی بود. این نوع از خودکشی، «انتحار با هدف خصومتآمیز» (Homicide-Suicide, Suicide With Hostile Intent) نامیده میشود.
دوم آن که بر خلاف گمان سادهانگاران و عامه، یعنی اکثریت ایرانیان که مرتکب را فوراً دارای بیماری روانی و دیوانه و ... معرفی کردند، این فاجعه معلول اندرکنش عوامل مرکّب متعدد روانشناختی – اجتماعی - فرهنگی (و نه لزوماً اختلالات پیسیکیاتری) بود. شاید بتوان گفت که در این مورد خاص این وجیزه کاملاً صادق است: «جانیان آفریده میشوند، متولد نمیشوند». طبق آمارهای گوناگون، عموماً فاعلین این نوع خودکشی دارای خصلتهای زیر هستند: حس طردشدهگی از دوران کودکی، در معرض قولدوری و تحکم قرار گرفتن، تحقیر شدن از سوی همگنان، حس راندهشدهگی به حاشیهی اجتماع، نااومیدی مطلق و افسردهگی شدید که منجر به ایجاد حس عصبانیت مفرط، بدگمانی و حتی پارانویا (اغلب نه در حد پیسیکوز) و حس شدید انتقامگیری از کسانی که مقصر ایجاد بیعدالتی در مورد فرد مذکور گمان میشوند میگردد،... ترکیب و همزمانی این عوامل با آشفتهگیهای عاطفی، فقدان مهارتهای لازم فرد برای مدیریت خشم و پرخاشگری، نداشتن حمایت اجتماعی، رویدادهای ناگوار و ضربههای زندهگانی و در راس آنها مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی، و نااومیدی وی از به نتیجه رسیدن شکایات و تظلمخواهیهایش و اقدامات و تلاشهایش برای برونرفت از تنگنای دچار شده، شخص را به سوی عمل انتحاری خصومتآمیز میراند. در مورد نسیم نجفی اقدم، تقریباً همهی عوامل فوق موجود و دست اندرکار بودند:
١-در درجهی اول باید عامل حس طردشدهگی و تحقیر و در معرض قولدوربازی قرار گرفتن و به حاشیه راندن شدن نسیم اقدم به عنوان یک بهایی، یک تورک، یک دختر - زن، یک گیاهخوار و شخصیتی با رفتارهای سنتشکنانه در ایران (از طرف اجتماع، دولت، مخاطبان فارسیزبان و ....) را شمرد. طرد شدن به سبب این و دیگر هویتهای مشابه، باعث میشود بسیاری از زنان، تورکها، بهائیان و اشخاص ایرانی دارای اندیشهها و سبک زندهگی و گرایشات متفاوت، در مقابل تنشها و فشارهای روحی و اجتماعی و ... وضعیت آسیبپذیر شدیدی پیدا کنند که حتی پس از مهاجرت آنها به خارج نیز ادامه مییابد. در بروز و تداوم این وضعیت اسفبار آسیبپذیر که برای انسانها گاه هزینههایی بسیار سنگین دارد، هیئت حاکمهی ایران و سیاستهای دولتی نقش بنیادین و مسئولیت اصلی را دارد.
-زن
بودن: مردسالاری و نیمه انسان شمردن زنان با تاریخ طولانی ایران پیش از اسلام
و خاورمیانه و جهان اسلام و ... در هم تنیده شده است.
-بهایی
بودن: نزدیک به ١٧٠ سال است که در ایران بهائیان مورد سرکوب مدام و گسترده قرار
دارند و از همه نوع حقوق انسانی و دینی خود محروم گشتهاند.
-تورک بودن: از دوران مشروطیت یعنی تقریباً ١٢٠ سال پیش انکار هویت
ملی تورک و تلاش برای تحقیر و نابودن ساختن هویت و زبان تورکی به سیاست رسمی دولت
ایران (با پشتیبانی اکثریت مطلق فارسها) تبدیل شده است.
- متفاوت بودن: ایران جامعهای به شدت متفاوتستیز و نابردبار به متفاوت بودن است. قوانین و عرف و فشار همسایه و ... در این کشور حق حیات برای افراد دگراندیش و یا دارای هویتها و سبکهای متفاوت زندهگی، از وگان گرفته تا بدنساز و رقاص و .... مخصوصاً اگر دختر و زن باشند را به رسمیت نمیشناسد.
٢-در درجهی دوم باید ضربهها و ناملایمات زندهگانی (Stressors) را شمرد که ظاهراً در مورد نسیم نجفی اقدم به دو صورت عمدهی «لومپنیسم، رفتارهای تخریبی و تحقیر کنندهی مخاطبین فارسزبان» و «مشکلات مالی ایجاد شده برای وی در اثر محدودیتها و ممانعتهای یوتیوب و اینستاگرام» بوده است.
[1] وئژئتئرييهن (وجترين، گياهخوار): اهت یئمهیهن (قیرمیزی اهت، آغ اهت، دهنیز اورونلهری، ...)
وئقان (وگان، گياهخوار مطلق): اهت داخیل باشقا حایوان اورونلهرینی ده یئمهیهن (سوت، بال، یومورتا، ...)، حایوانلاردان اهلده ائدیلهن پالتارلاری گییمهیهن و حایوانلار اوزهرینده دئنهنهن اورونلهری قوللانمایان
[2] پئرسونا (پرسونا): بیرئیین کندیندهن دیش دونیایا سوندوغو توپلومسال ایماژ
[3] «يؤرهکوْک: ياشيل خارقهلهر دياريندا: بو هفته
بیر آز آرا وئردیم. چونکو قیز آرخاداشیم بنی ترک ائتدی. آمما شو آن هر شئی گوزهل
گیدییور. حیاتیمی یاشییوروم. ائوئت .... سیزه گوزهل خبرلهریم وار. سانیرام روح ایکیمیزی
بولدوم، همده یوتییوبدا. ائوئت، یانلیش دویمادینیز. یوتییوب اوزهرینده. یاشیل
نسیم ایسیملی کانالدان بحث ائدییوروم. یاشیل نسیمین کانال فورماتینی چؤزهبیلهن
اینسانلار دونیا اوزهرینده ساییلی. بونلاردان بیری سالوادور دالی، دیگری ایدریس
اوستا. یاشیل سانیریم آزهربایجان و یا ایراندا یاشایان بیر یوتییوبوردور. و ویدئولارینین
یاراتیجیلیغی و غریبلییی بانا گؤزه اونو پابلو پیکاسویلا ائشدهیهر یاپییور.
کانالی من بیر ایسکئچ کانالی اولاراق نیتهلهندیرمهک ایستییوروم. اما بیر یاندان
دا اؤیله دئییل، یئمهک تعریفلهری و وئقانلیقلا علاقهلی ایلگینج ویدئولولاری دا
وار، خاتونون گئچمیشدهکی ایلیشگیلهریندهن هر یاشادیغی قونوسوندا بنی ماراقلاندیردی
آچیقجاسی، ....... (بوق قورابییهسی). ..... شیمدی بونون بیر پارودی ویدئو اولماسی
گرهکییور. فقط بنیم تقدیر ائتدییییم شئی، خاتونون پارودی قاورامینی آلیپ عادتا
دئنئیسهل بیر پئرفورمانس تانیمی منطقی ایله ایجرا ائتمهسی... یاشیل نسیمه یوتییوب
کانالیندا باشاریلار دیلییور و ان آزیندان اوریژینال شئیلهر یاپدیغی ایچین تقدیر
ائدییوروم. ایزلهدییینیز ایچین تشهککورلهر، گؤروشمهک اوزهره ...».
No comments:
Post a Comment