Wednesday, April 18, 2018

روشنی بيگ، يک متفکر تورک که آزربايجانی است

روشنی بیگ، یک متفکر تورک که آزربایجانی است

«روشنی بیگ» اسمی‌نده «آزه‌ربایجان‌لی» بیر «تورک» متفکری

 

مئهران باهارلی



در زیر نوشته-خبری کوتاه از روزنامه‌ی طنین چاپ استانبول به تاریخ ٢١ جولای ١٩٢٣ در باره‌ی یک کونفرانس روشنی بیگ در تورک اوجاغی – که به ایجاد طوفانی در میان پان‌ایرانیست‌های فارس و تورک‌های آزربایجان‌گرای ایران‌گرا و آزربایجان‌گرای پان‌ایرانیست آن دوره منجر شد- را آورده‌ام. نکته‌ی فوق العاده مهم در این نوشته-خبر کوتاه، اعلام آزربایجانی الاصل بودن روشنی بیگ است (به کونفراس مذکور و مضمون و انعکاس آن در چند نوشته‌ی دیگر پرداخته‌ام). با آگاهی بر آزربایجانی الاصل بودن روشنی بیگ، باید نام این قهرمان ملی تورک، به عنوان یک شخصیت ملی تورک در تمام کتب مشاهیر و مفاخر و نام آوران تورکان ایران و تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک آورده شود.

در زیر پس از نقل نوشته و ترجمه‌ی این نوشته-خبر به فارسی، به چند نکته اشاره کرده‌ام.




«روشنی بیگ» اسمی‌نده «آزه‌ربایجان‌لی» بیر «تورک» متفکری

دون «تورک اوجاغی»‌ندا ایران داخلی‌نده اون ایکی سنه قده‌ر تتبّعات‌دا بولونموش اولان «روشنی بیگ» اسمی‌نده «آزه‌ربایجان‌لی» بیر «تورک» متفکری طرفی‌نده‌ن، شایانِ دقّت و مهمّ بیر قونفئرانس وئریلمیش‌دیر. یوزله‌رجه سامعین حضوروندا «ایران‌دا بولونان تورک‌له‌ر»ین حیات و دوشونجه‌له‌ری‌نده‌ن بحث ائده‌ن خطیب، اوّلاٰ بویوک بیر ایران خریطه‌سی اوزه‌ری‌نده بو مملکتین وضعیّتِ جوغرافیّه‌سی‌نه و تشکّلاتِ طبیعیّه‌سی‌نه، ایران اجتماعیاتی‌نا، عادات و اخلاقی‌نا دائر مفصّل معلومات وئردیک‌ده‌ن سونرا، دین تلقّی‌سی‌نین یانلیش تفسیرله‌ری‌له ایران‌دا خلقین دوشدویو وضعیّتِ اجتماعیّه‌یی ایضاح ائتمیش، و بالخاصّه ایران‌ین شمالی‌ندا اوتوران دؤرت میلیون «تورک»ون «فارس» بویوندوروغو آلتی‌ندا این‌له‌مه‌ک‌ده اولدوغونو خبر وئرمیش، و قارداش‌لاریمیزین تورک‌له‌رده‌ن خلاص و حرّیت بکله‌دییی‌نی حرارت‌لی بیر لسان‌لا آنلاتمیش‌دیر.

طنین غزئته‌سی، جمعه ائرته‌سی، ٧ ذی‌الحجّه ١٣٤١-٢١ تمّوز ١٣٣٩-١٩٢٣. اون بئشینجی سنه، نومئرو: ٢٧٨. محلِّ اداره: نورِ عثمانیه‌ده طنین مطبعه‌سی، تئلئفون: ایستانبول ٥٤٧

ترجمه (از مئهران باهارلی)

یک کونفرانس در تورک اوجاغی

دیروز در تورک اوجاغی [کانون تورک]، کونفرانسی مهم و شایان دقت از طرف یک متفکر تورک بنام «روشنی بیگ» که آزربایجانی است و به مدت دوازده سال در داخل ایران به تحقیق و بررسی مشغول بوده، داده شد. سخن‌ران، که در حضور صدها شنونده در باره‌ی حیات و افکار «تورکان باشنده در ایران» سخن می‌راند، نخست بر روی یک نقشه‌ی بزرگ ایران اطلاعات مفصلی در باره‌ی وضعیت جوغرافیایی و تشکلّات طبیعی این کشور، اجتماعیات، عادات و اخلاقیات ایران داده؛ سپس وضعیت اجتماعی‌ای را که مردم در ایران در نتیجه‌ی تفاسیر نادرست از تلقی دین به آن گرفتار شده‌اند تشریح کرد. وی بویژه از چهار میلیون «تورک [بومی] ساکن در شمال ایران» که در یوغ اسارت فارس ناله و زاری می‌کنند خبر داد و با زبانی آتشین، بیان کرد که این برادران ما [تورک‌های بومی ایران] انتظار آزادی و رها شدن توسط تورک‌ها [عثمانلی-تورکیه] را دارند.

روزنامه‌ی طنین. شبنه. ٢١ جولای ١٩٢٣. سال پانزده، شماره‌ی ٢٧٨. محل اداره: چاپ‌خانه‌ی طنین در نور عثمانیه.


چند نکته

١-روشنی بیگ (حسن روشنی بارقین Hasan Ruşenî Barkın) اصلاً یک تورک از آزربایجان بود.

در این خبر گفته می‌شود روشنی بیگ یک تورک اصلا از آزربایجان است. معلوم نیست مراد آزربایجان ایران و یا آزربایجان قفقاز، کدام یک است. اما از آنجائی که در آن دوره هنوز در ادبیات سیاسی عثمانلی اصطلاح آزربایجان برای نامیدن قفقاز جنوبی کاملا جا نیافتاده بود شاید منظور از آزربایجان، همان آزربایجان ایران باشد.

روشنی بیگ متولد جزیره‌ی گیریت-کرید (کرت) عثمانلی (اکنون بزرگ‌ترین جزیره‌ی یونان) است. در زمان استقلال یونان ۴۵ درصد از مردمان این جزیره تورک بودند که بسیاری از آنان به سال ۱۹۲۴ در روند مبادله‌ی تبعه‌های دو کشور، به تورکیه مهاجرت کردند. اهالی تورک این جزیره به لحاظ مذهبی بر مذهب علوی-طریقت بکتاشی بودند. این نیز ممکن است به ارتباط روشنی بیگ با تورکان ساکن در ایران اشاره کند.

امکان دارد روشنی بیگ از نسل مهاجرین تورک ایرانی به قلمروی عثمانلی اسکان یافته در جزیره‌ی گیریت (کرت) باشد. پدیده‌ی مهاجرت ایرانیان و مخصوصا تورک‌های ساکن در آزربایجان و دیگر نقاط تورک‌ایلی به قلمروی عثمانلی تاریخی طولانی دارد و آن را می‌توان اقلا به چهار موج مهاجرتی تقسیم کرد:

-موج نخست: حرکت تورک‌های تورکستان (آسیای میانه، شامل چین و موغولستان) مستقیما از طریق ایران-تورک‌ایلی-آزربایجان و یا تورک‌های قبلا ساکن در این مناطق بین قرون ١١-١٥ به آناتولی است که منجر به فتح و تورک‌سازی آناتولی و بالکان گردید. از شخصیت‌های مهم فرهنگی-ادبی –دینی این موج می‌توان مولانا، اخی ائوره‌ن، حاجی بکتاش رومی، بابا الیاس خراسانی، حسام الدین چلبی اورومی، .... را نام برد.

-موج دوم: پس از مهاجرت انبوه تورکمانان قیزیل‌باش آناتولی به ایران و تورک‌ایلی در قرن ١٦ و تاسیس دولت قیزیل‌باشیه (صفوی) در ایران، حرکتی انسانی در جهت عکس از ایران و تورک‌ایلی به قلمروی عثمانلی (و شبه قاره‌ی هند) نیز آغاز شد که مانند مهاجرت قیزیل‌باشان، به مدت قرن‌ها ادامه یافت. اغلب این تورکان متشکل بودند از تورک‌های سنّی، گروه‌های تورک متصوفه‌ی غیر قیزیل‌باش (قاراقویون‌لو، ...)، تورکان به لحاظ سیاسی ناراضی که برای فرار از سرکوب و قتل عام‌ها و تورکمان‌کُشی دولت قیزیل‌باشیه (صفوی) به امپراتوری عثمانلی مهاجرت - فرار کرده، پناهنده می‌شدند؛ همچنین علما و ادبا و هنرمندانی که پس از جنگ‌ها از قلمروی قیزیل‌باشیه (صفوی) به عثمانلی برده می‌شدند. از شخصیت‌های معروف این دور القاس میرزا، اولاما تکه‌لو، مولانا شیخ عزیز محمود اورموی، سید لقمان آشیرلی اورموی، صحابی افندی درجزینی همدانی و ... را می‌توان نام برد.

در همین دوره و به همان دلائل مهاجرتی به سوی شرق- شبه قاره‌ی هند به وقوع پیوست. این گروه که عمدتا از تورکان تورکمان قاراقویون‌لو، آغ‌قویون‌لو، بایات، قیزیل‌باش و ... مخصوصا از نواحی جنوب تورک‌ایلی (استان‌های امروزی همدان، مرکزی، ...) بودند نقشی تعیین کننده در تاسیس و حیات دولت تیموری-کورکانی-بارلاسی موغال در هند داشتند.

-موج سوم مهاجرت تورکان ایران و تورک‌ایلی به آناتولی در دوران مودرن یعنی قرن‌های ١٨-١٩ و ربع اول قرن بیستم بوقوع پیوست. در این دوره بین ٣٠٠٠٠٠ تا نیم میلیون تن از تورک‌های ایران-تورک‌ایلی در جستجوی شرایط بهتر اجتماعی و سیاسی و زنده‌گی و کار و .... به قلمروی عثمانلی (استانبول، آناتولی، بالکان-اوروپای عثمانلی، عراق عثمانلی، مصر، ...) مهاجرت کردند. بویژه در سال‌های مشروطیت ده‌ها هزار تن از ناراضیان و سیاسیون ایرانی اغلب تورک به عثمانلی مهاجرت کردند که اکثر آن‌ها برای همیشه مقیم و تبعه‌ی این کشور شدند. در سال‌های جنگ جهانی اول و بعد از آن نیز گروه‌هایی مخصوصا از غرب آزربایجان و همدان، همچنین بخشی از تورک‌های سنّی آزربایجان غربی (از جمله کوره‌سین‌لی‌ها) به طور جمعی به تورکیه مهاجرت کردند و به تابعیت آن کشور در آمدند. مهاجرین تورک از ایران به قلمروی عثمانلی-تورکیه در موج سوم عموما از طبقات متوسط و بازرگانان و تجار و نظامیان و ... بودند. آن‌ها در جامعه‌ی تورک آناتولی کاملا ادغام شدند، بسیاری به جریانات تورک‌گرا پیوستند و شماری به سطوح بالای ارتش و دولت و فرهنگ و هنر و ورزش و اقتصاد این کشور ... صعود کردند. بخشی از این مهاجرین که نوعا دارای شعور ملی تورک بودند، در صورت بازگشت به ایران، مبلغ اتحاد اسلام و ناسیونالیسم تورک و ... شدند.

در همین دوره تقریبا به همین مقدار و یا اندکی بیش‌تر از تورک‌های ایران-تورک‌ایلی به قفقاز و روسیه و آسیای میانه مهاجرت نمودند. اغلب مهاجرین تورک ایرانی به قفقاز و روسیه را کارگران و رنجبران و طبقات پائین اجتماع به لحاظ اقتصادی ... تشکیل می‌دادند. به همین سبب نیز بعدها بسیاری از آن‌ها به حرکات کارگری و جنبش‌ها و جریانات کومونیستی و آنارشیستی و تروریستی ملحق شدند. مهاجرین ایرانی در قفقاز، که نوعا فاقد شعور ملی تورک بودند، در صورت بازگشت به ایران، اغلب مواضع ضد تورک گرفته در جنبش انگلیسی مشروطیت و ساقط کردن دولت تورک قاجار و تاسیس دولت نژادپرست پان ایرانیست پهلوی و بعدها تبلیغ هویت ملی جعلی و استعمار ساخته‌ی آزربایجانی نقشی تعیین کننده بازی کردند.

موج چهارم: مهاجرت تورکان ایران به تورکیه در دوره‌ی پهلوی اول و دوم هم، هرچند در مقیاسی کم‌تر، ادامه داشت. با تاسیس جمهوری اسلامی ایران، موج جدیدی از مهاجرت ایرانیان عموما و تورک‌های ساکن در ایران خصوصا به تورکیه آغاز شد که تا امروز با افزایش ادامه دارد.

٢-منزلت روشنی بیگ در جنبش ملی دموکراتیک تورک

روشنی بیگ، یکی از سیاست‌مداران، دیپلومات‌ها، نظامیان، محققین، خاورمیانه‌شناسان و ژورنالیست‌های تورک برجسته‌ی عثمانلی و از دوستان حقیقی ملت تورک ساکن در ایران و وطن تورک (تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک) در آغاز قرن بیستم است. نوشته‌های وی آکنده از محبت و احترام زائد الوصف نسبت به تورکان و وطن تورک –تورک‌ایلی است. وی به همراه سلیمان نظیف، رضا نور و دیگران نقشی برجسته در تاریخ و روند تشکل شعور و خودآگاهی ملی تورک، آغاز حرکت ملی تورک و تربیت نسل اول تورک‌گرایان مودرن و دموکراتیک در تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک و ایران دارد.

او در زمره‌ی نخستین نخبه‌گان سیاسی و ادبی عثمانلی است که در مطبوعات و سخن‌رانی‌های خود به دفاع از حقوق ملی تورکان ساکن در ایران و آزربایجان اتنیک پرداخته و مساله‌ی ملی آن‌ها را وارد ادبیات سیاسی عثمانلی کرده‌اند. تحلیل‌ها و آنالیزهای روشنی بیگ در باره‌ی قفقاز، خاورمیانه، ایران و تورک‌های ساکن در ایران-تورک‌ایلی (آزربایجان اتنیک) از سر دانائی، وقوف و پخته‌گی سیاسی نوشته شده‌اند؛ کارشناسانه، واقع‌گرایانه، دقیق، منطقی و محکم‌اند و تاریخ درستی بسیاری از آن‌ها را در سال‌ها و دهه‌های آتی یک به یک به اثبات رسانیده است.

به عنوان نمونه «روشنی بیگ» بر ماهیت انگلیسی رضاشاه و رژیمش واقف بود و تدابیر تجددمآبانه‌ی وی را غیرجدی و عوام‌فریبانه می‌شمرد. وی اصلاحات رضاخانی را خیمه‌شب بازی، انقلابی جعلی و نشانه‌های استحاله‌ی یک مستعمره‌ی انگلیسی می‌دانست. وی مقالات متعددی در افشاء ماهیت رضاخان –زمانی که وی هنوز وزیر جنگ بود، منتشر کرده و در آن‌ها او را به عنوان بنده و غلام و مهره‌ی بی‌اختیار امپریالیسم انگلیس، و دولت نوپای ایران را دولتی که به کندن گور تورک‌ها اقدام خواهد کرد معرفی می‌نمود. او ایران تحت حاکمیت فارس‌ها را آلت دست استعمارگران و مامن دشمنان ملت تورک می‌خواند.

روشنی بیگ بیان می‌کرد که کشور ایران از حیث نفوس و اهالی، یک مملکت مختلط و کثیرالمله است، و آنچه به اسم مدنیت ایران شناخته می‌شود بیش از مدنیت فارسی، یک مدنیت تورک است. روشنی بیگ «شمال غرب ایران» شامل آزربایجان و خمسه و بخش‌های مجاور آن‌ها را «وطن تورک» می‌نامید که با هر ذره‌اش و با چهار میلیون ملت خویش، سرتاسر تورک است. این وطن تورک در شمال غرب ایران، شامل مناطق آزربایجانی و غیر آزربایجانی، همان است که امروز «تورک‌ایلی» نامیده می‌شود  وی بدرستی می‌گفت علم بشر، هیچ‌گونه نشانی از فارس بودن و فارسیت را در «شمال غرب ایران» ندارد.

روشنی بیگ می‌گفت وطن بزرگ تورک در شمال غرب ایران در زیر کابوس فارسی در تضرع است. حاکمیت فارس هر جا یادگار تاریخی دیده خراب کرده و در هر جا آثار تورک پیدا کرده ویران ساخته است. بنا به او حال میلیون‌ها تورک ساکن در ایران که تحت حاکمیت فارس زنده‌گی می‌کنند به مراتب بدتر از حال تورک‌های قفقاز می‌باشد. زیرا تورک‌های قفقاز از استیلای روس قدری مدنیت کسب کرده‌اند، ولی ایران به تورک‌های تبعه‌ی خود جز تریاک چیز دیگر نداده است. او می‌گفت حقوق ملی ملت تورک ساکن در ایران توسط کابوس استعمار چند قرنه‌ی فارسی پایمال شده است.

روشنی بیگ یکی از نخستین محققینی است که در نوشته‌های خود مفاهیمی چون «انکار ملیت تورک»، «عجم‌سازی» (عجم‌له‌ش‌دیرمه) و «فارس‌سازی» (فارس‌لاش‌دیرما) را بکار ‌برده و وجود روندی بنام «فارس‌سازی» در دوره‌ی نخست‌وزیری سردار سپه و پیش از تاسیس سلسله‌ی پهلوی را، با نام بردن از آن و ذکر مولفه‌های آن (تعویض نام‌های جوغرافیایی تورکی، تخریب ابنیه و اماکن تاریخی تورک، تحریف و بازنویسی و انکار تاریخ تورک، ممنوع کردن زبان تورکی) تثبیت کرده است.

روشنی بیگ بر علیه سیاست‌های فارس‌سازی توسط دولت ایران هشدار می‌دهد و می‌گوید فارس‌سازی وطنی بزرگ و چهار میلیون تورک نجیب و با ناموس که مشت خود را بر علیه تحکم فارسی گره زده‌اند، آن هم در مجاورت تورکیه محال است. این امر نه تنها خارج از قدرت تورک‌های مانقورت، بلکه بیرون از توان همه‌ی دنیاست.

روشنی بیگ مولف نخستین ردیه‌ («جوابیه به اعتراضات دو آزربایجانی») بر علیه آزربایجان‌گرایی (ایران‌گرا، پان‌ایرانیستی) و مانقورتیسم در تاریخ شمرده می‌شود.

روشنی بیگ رهائی تورکان ساکن در ایران و آزربایجان اتنیک در آینده‌ی نزدیک را نوید می‌دهد و می‌گوید تورکان کائن در ایران در آینده‌ای نزدیک، از اسارت رسته، آزاد و خوش‌بخت خواهند شد و به زودی در جوار تورکیه یک دولت محتشم تورک دیگر (در تورک‌ایلی- آزربایجان اتنیک) ظهور خواهد کرد. وی استخلاص تورکان از حاکمیت سفالت‌آمیز فارسی و تشکیل دولت تورک توسط آن‌ها را پایان فجایع و فلاکت‌های چند قرنه‌ای که از سوی ایران فارسی برای تورکیه ایجاد شده و هموارکننده‌ی راه سعادت و ترقی تورکیه نیز می‌شمارد.

٣-تاریخ‌نگاری ایرانی-آزربایجانی و ترور شخصیت روشنی بیگ

روشنی بیگ از سوی قومیت‌گرایان افراطی فارس، پان‌ایرانیست‌های آشکار و بسیار بیشتر از آن‌ها از سوی آزربایجان‌گرایان پان‌ایرانیست (پان‌ایرانیست‌های خجالتی) و آزربایجان‌گرایان استالینیست مورد ترور شخصیت قرار گرفته است. به ویژه نوشته‌های تاریخ‌نویسان جمهوری آزربایجان شوروی چون شوکت تقی‌یوا و دیگران؛ و در ایران رحیم رئیس‌نیا، ناهیدی آزر و .... در باره‌ی وی و کلا در باره‌ی تاریخ معاصر تورک‌ایلی-آزربایجان اتنیک و روابط خلق تورک ساکن در ایران با عثمانلی و تورکیه، از موضع ضد تورک، فارس‌پرستانه، ارمنی‌پرستانه و روس‌پرستانه نوشته شده و تحریف و وارونه‌نویسی و دروغ‌پردازی است.

به عنوان نمونه در تاریخ‌نویسی پان‌ایرانیستی و آزربایجان‌گرایانه به کلیشه‌های زیر برخورد می‌شود: «روشنی بیگ، این شخص مجهول‌الهویه»، «‌روشنی بیگ همان مرد مرموز کومیته‌ی اتحاد و ترقی که در اثنای جنگ اول جهانی به ظاهر و ریا برای اتحاد اسلامی در افغانستان و ایران در گشت گذار بود. این مرد در باطن برای جاسوسی از طرف دشمنان ایران و ایجاد نفاق بین ملت‌ها و امپراتوری عثمانلی (تورکیه) بیشتر در ایران به فعالیت می‌پرداخت»، «روشنی بیک عضو ارشد تشکیلات مخصوصه (نخستین نهاد امنیتی در عثمانی)»، «سازمان پرقدرت مخفی تحت نظر انور پاشا (تشکیلات مخصوصه) که اندکی قبل از آغاز جنگ جهانی اول به منظور فراهم ساختن زمینه‌ی ترویج پان‌تورکیسم و الحاق مناطق شمال غرب ایران، قفقاز، شمال شرق ایران و افغانستان و آسیای میانه تشکیل شده بود»، ....

تمام این ادعاها دروغ محض، داستان‌سرایی و خیال‌بافی‌های آزربایجان‌گرایانه-پان‌ایرانیستی است. از آنجا که بیوگرافی روشنی بیگ و فعالیت‌های او در ایران و قفقاز را در مقالات دیگری بررسی خواهم کرد، در اینجا صرفا به ادعاهای پان‌ایرانیستی-آزربایجان‌گرایانه در باره‌ی تشکیلات مخصوصه می‌پردازم.

تشکیلات مخصوصه ماهیتا یک سازمان جاسوسی و امنیتی نبود. سازمان جاسوسی عثمانلی که در سال ١٨٨٠ از طرف عبدالحمید خان دوم سلطان عثمانلی تاسیس شد «ییلدیز ایستیخبارات تشکیلاتی» نام داشت. «تشکیلات مخصوصه» نام یک سازمان نظامی-پارامیلیتار بود که از طرف انور پاشا وزیر جنگ عثمانلی در سال ١٩١١ به منظور انجام عملیات گوناگون تبلیغاتی، پارتیزانی و ... عمدتا در خارج قلمروی عثمانلی در کشورهای اسلامی و ایجاد شورش و عصیان در پشت جبهه بر علیه ارتش‌های اشغال‌گر روسیه‌ی تزاری و بریتانیا و فرانسه و ... تشکیل شده بود. تشکیلات مخصوصه در سال ١٩١٤ در عرفه‌ی جنگ جهانی اول تحت نظارت وزارت جنگ در آمد و با پایان جنگ در سال ١٩١٨ منحل گردید. تشکیلات مخصوصه در اوج فعالیت خود دارای ٣٠٠٠٠ عضو بود. از اعضای مشهور تشکیلات مخصوصه در میان تورکان تورک‌ایلی می‌توان «سعید سلماسی»، و نیز «حسین افندی تبریزی» را که در ماجرای نهضت جنگل از سوی نیروهای انگلیس کشته شد (و از عثمانلی‌یان «عمر ناجی»، «یوسف ضیاء»، «خلیل پاشا»، «انور پاشا»، «محمت عاکیف ارسوی»، «مصطفی کمال پاشا»، «نوری کیغیل‌لی‌گیل»، «شریف بورقیبه» (پدر رئیس جمهور آینده‌ی تونس حبیب بورقیبه)، ....) را نام برد.

برای مطالعه‌ی بيشتر

باطن ایران- ایران`ین ایچ اوزو. روشنی بیگ
جوابیه‌ی روشنی بیک به اعتراضات دو آزربایجانی (آزربایجان‌گرای پان‌ایرانیست): تورکان در آینده‌ای بسیار نزدیک از اسارت فارسها رسته، آزاد و خوشبخت خواهند شد
سلیمان نظیف: ای تورک اسیر فارس!
روشنی بیگ، یک متفکر تورک که آزربایجانی است

No comments:

Post a Comment