قلی، کؤله، قولدور، هولیگان، قولئیلی، غلام، غلمان، غول .....
ریشهشناسی کلمات تورکی قلی، کؤله؛ کلمات موغولی قولدور، هولیگان،
قولئیلی؛ و کلمات سامی غلام، غلمان، غول
مئهران باهارلی
قلی (قولو): «قوُل» (در کتیبههای اورخون و یئنیسئی) به معنی بنده، خادم، یاور، خدمتکننده، صادق، عبد. مجازاً به معنی وابستهگی، صداقت، وفاداری، تابع بودن و عبودیت. قولو: قول+-و: به معنییِ وابستهیِ در نامهای ترکیبی به کار میرود. تانریقولو (تاریقلی): عبدالله، یارادانقولو (یاردانقلی):عبدالخالق، ایمامقولو (امامقلی): وابسته به امام، خادم امام، قارینقولو: شکمو، ..... قول از ریشهی قوُلماق، کۆلمهک، کیلمهک، کؤلمهک به معنی بند زدن است. از کلمهی قول مشتقات قوللوق (خدمت)، قوللوقچو (خدمتکار، خادم)؛ قوللانماق (به خدمت درآوردن، بکار بردن)؛ قوللانیلماز (غیر قابل استفاده و خراب)؛ قوللانیشلی (قابل استفاده) و .... حاصل شدهاند.
کؤله: از مصدر اولیهی کیلمهک – کولمهک همچنین کلمات کؤله (برده)، کیلیم (زیرانداز بندی)، کیلکه و .... حاصل شدهاند. کلمهی «کؤله» مترادف و همریشه با قول، مانند کلمهی پاشا محصول تورکی بالکان – آنادولی در قرن ١٥ است: باش + ا ← باشا ← پاشا، قوُل ← کؤل + ه ← کؤله.، مانند بین + ه ← بینه (فرماندهی هزاره) در تورکی قدیم.
بر خلاف بعضی از ادعاها کلماتی مانند قولدور (موغولی)، غلام - غلمان (سامی - اوقاریت و فنیقی و عبری و آرامی و سوریانی)، غول (سامی – آکادی) و .... همریشه با قول و کؤلهی تورکی نیستند.
غلام: کلمهای عربی نهایتا ریشه گرفته از عَلَمَ و عَلْمَهْ (‘alama, ‘almah) به خوبی ردیابی شده در زبانهای سامی اوقاریت و فنیقی و عبری و آرامی و سوریانی ... اقلا از سه هزار و سیصد سال پیش. به معنی آغازین باکره و بعدها خدمتکار نوجوان و نهایتا بنده و عبد مذکر و ... . این کلمه بر خلاف دیگر زبانهای سامی در زبان عربی به جای عین، با غین (غُلاَمٌ) تلفظ میشود و غِلْمَانٌ و غِلْمَةٌ و أَغْلِمَةٌ جمع آن است[1]. هر چند بین معنی غلام به صورت خدمتکار بهشتی و قول تورکی به معنی خدمتکار تشابه معنایی وجود دارد، اما این تشابه تصادفی است. ادعای ریشه گرفتن کلمهی غلام از قول تورکی (قول + ام: قول و بنده هستم، و یا قول + وم: قول و بندهی من؛ ....)، تماما غیر علمی و عامیانه است.
غول: به معنی هیولای وحشتناک، مشتق از مصدر غَالَ به معنی تصرف کردن در زبان عربی، با ریشهی نهایی سامی آکادی از بین النهرین (گاللو Gallu)) به معنی شیاطین و دیوهای زیر زمینی است. شاید کلمات غول (هلاک، بلا و سختی)، غَول (هلاک کردن، کشتن)، و .... در عربی هم مرتبط با همین کلمه باشند. اما کلمات «غوُل» در فارسی و «کوُلا» در آشتیانی و بختیاری به معنی حرامزاده و بچهای که از زنی بیوه زاده شده، احتمالا مرتبط با ریشهی موغولی خول - قول به معنی دزد (نگاه کنید به مبحث قولدور در زیر) است.
قولدور: در زبان تورکی به معنی دزد و راهزن و اخاذ، یول کهسهن، سویقونچو، چاپاوولچو، و در زبان فارسی با بسط معنی زورگو و یکه بزن و گردن کلفت و قوی و پرزور و بزن بهادر .... است. بعضی منابع تحول معنایی قولدور از دزد و راهزن به زورگو و یکه بزن و گردن کلفت قولدور را مشابه تحول معنایی کلمهی تورکی قلتشن - قوْلتاشان به معنی خشن و درشت و زورگو و بی ادب مشتق از کلمهی تورک قوْل به معنی دست و بازو و پسوند تاش-داش تورکی به معنی شریک و یاور و پسوند جمع موغولی -ان، و یا از تاشان تورکی به معنی لبریز شدن و بیرون ریختن و جاری شدن و سرایت کردن؛ جمعا به معنی دست دراز، آنکه دست درازی میکند دانستهاند. عدهای کلمهی قولدور را بر اساس «قوْل» تورکی به معنی مرکز قوشون و دور ماندن فارسی، جمعا به معنی عامل پایداری قوشون، و یا «قوُل دار» به معنای صاحب خادم ریشهیابی کردهاند که هر دو عامیانه و نادرست است. دوئرفئر و منشیزاده و اسماعیل هادی این کلمه را از ریشهی قوْلماق – قوْلتماق قدیم به معنی خواستن و طلب کردن و انتظار داشتن و متوقع بودن دانستهاند. اینها نیز نادرستند، زیرا کلمهی قولدور موغولیالاصل بوده و ریشهی آشکار موجود در بسیاری از زبانهای مونقولیک دارد.
ریشهی نهایی قولدور، «خوُل- کوُل» موغولی بن مصدر کولوخ در زبانهای پروتومونقولیک به معنی دزدی و راهزنی است که به آن پسوند اسم فاعلساز -دور اضافه شده است (مانند اسامی مشابه ساخته شده و موجود در تورکی با این پسوند: بایندر - بایاندور، هوندور، بهادر - باهادور، چاوولدور، چاودور، ...). از بن خول- کول موغولی، علاوه بر مصدر کولوخ قدیمی، کلمات متعددی در زبانهای گوناگون معاصر موغولیک و همه در ارتباط با دزدی و راهزنی وجود دارد. از جمله:
١-«خولقایلاخ» (xulqaylax): دزدیدن،
غارت کردن؛ مرکب از خولقای (xulqay): دزد، دزدی + لاخ (لهخ، لوخ،
لؤخ lax پسوند مصدرساز مرتبط با پسوند
تورکی مصدرساز لا، له)، در یوقوری شرقی «خولاغایلا». شاید اصطلاح «قولئیلی»
در بعضی از ترانههای تورکی در قفقاز به معنی پسری که قلب دختران را میرباید،
مرتبط با کلمهی خولقایلاخ موغولی باشد.
٢-«خولقای»
حاصل ترکیب خولقاخ (xulqax): دزدیدن + پسوند آی (ay پسوند
اسم فاعلساز)
٣-«خولقاخ»،
در قالموقی «خولخا» :دزد از مصدر موغولی کولوخ: دزدیدن به علاوهی پسوند -قاخ (قهخ،
قوْخ، قؤخ: مانند پسوندهای مشابه قا و آخ فقط به آخر بنهای مختوم به بی صدا وارد
میشود).
٤-«خولقایچ»:
دزد، راهزن؛
٥-«خولاقچ(ین)»:
فورم مونث خولقای.
٦-«خولاقان» جمع خولقای (ریشهی کلمهی انگلیسی هولیگان)، ....
کلمات
«غوُل» در فارسی و «کوُلا» در آشتیانی و بختیاری به معنی حرامزاده و بچهای که از
زنی بیوه زاده شده، احتمالا مرتبط با ریشهی موغولی «خوُل- کوُل» به معنی دزد است.
هولیگان: کلمهی هولیگان (hooligan) در زبان انگلیسی به معنی گروه و دستهجات آشوبگر و وندال و باندیت و شرور و لات و اوباش، محرف «خولاقان» موغولی (جمع خولقای) و همریشه با قولدور تورکی است[2]. این کلمه به احتمال بسیار از طریق یک زبان مونقولیک مانند مونقولی کلاسیک و اویراتی - قالموقی قدیم که صدای خ دیگر زبانهای مونقولیک در آنها به صورت ق تلفظ میشود، از قفقاز شمالی در بخش اوروپایی روسیه و توسط مهاجرین روسیزبان به بریتانیا و با تبدیل حرف ق به حرف ه به زبان انگلیسی وارد شده است (در زبان روسی حرف ه وجود ندارد و این حرف بسته به مورد به ق، خ، ... تبدیل میشود: مانند تبدیل حیدر ← قایدار و حاجی ← قادژی در روسی).
[1]
What's in a Name? Alma as a Hebrew Name
https://scholarsarchive.byu.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1192&context=jbms
Almah
https://en.wikipedia.org/wiki/Almah
[2] اینجانب
در سال ٢٠٢٠ مستقلا به ریشهی موغولی کلمهی هولیگان پی بردم. به هنگام انجام
تحقیقات مقالهی حاضر، به نوشتهای در اینترنت از یک فرد بریتانیایی بنام راینهارد
اف. هان از سال ١٩٩٧ برخوردم که عینا همان ریشهیابی صحیح موغولی را بیان کرده
است. در زیر آن نوشته در ریشهیابی موغولی و صحیح کلمهی هولیگان را از آنجائیکه
حق تقدم با ایشان است عینا نقل میکنم:
From: Reinhard. F. Hahn
Date: Mon, 27 Jan 1997
16:52:01 -0800 (PST)
Subject: Etymological challenge
Without leaving the general subject area but asking for feedback on another etymological proposal, I would like you to consider the following explanation in the “Concise Oxford Dictionary” (1976): "HOOLIGAN - n. Young ruffian; one of gang of young street roughs; hence ~ism (3) n. [perh. orig. name of ruffianly Irish family in S.E. London]"
Well, and here is my counter-proposal: As many of you will remember (especially from Soviet denunciations of anti-government demonstrators), “xuligan” (stress on -gan) is a frequently used word in Russian. I used to suppose that it was an English loanword, except the initial /x/ (like Dutch/Afrikaans ch) made me suspicious, since foreign /h/ tends to be rendered as /g/ in Russian (e.g., “Gamburg” 'Hamburg', “gegemonija” 'hegemony'). Then I kept stumbling across what I believe to be the origin of the word in -- yes! -- Mongolian, including in medieval Mongolian literature: Written (="Classical") Mongolian “qulaGan” (q/G = uvular voiceless/voiced) '(thefts =) thievery', '(robberies =) robbery', '(banditries =) banditry'.
N.B.: Wr. Mong. <q> became /x/ in almost all Modern Mongolic varieties. Mongolian has word-initial stress, and Modern Mongolic varieties typically "reduce" or drop unstressed vowels, e.g., /a/ -> [I]. It is not unknown for Mongolian abstract nouns to be used to denote actors of deeds, though it is more common to use the “nomen actoris_ suffic _-ci”. I am therefore proposing that a word like *”xulagan” or *”xuligan” entered Russian from a Mongolic language (perhaps an older form of Kalmyk), and English "hooligan" is derived from that Mongolic loan in Russian.
Supportive evidence taken from Written Mongolian, with Khalkha (= Republic of Mongolia Standard) Mongolian forms in parentheses:
qulaGay (xulgay)
................. theft, robbery, banditry
narin qulaGay (n{ae}rn
xulgay) ... ("skilled/good at theft" =) petty thief, petty theft
qulaGan
.......................... (ancient plural of “qulaGay”)
qulaGayci (xulgayc)
.............. thief, robber, bandit
qulaGayla-
(xulgayla-)............ to commit theft, to commit robbery
qulaGu- (xulg-) .................. to steal, to rob, to pillage, to sack
This etymology seems a lot more plausible to me than the tentative one about the roudy Irish family. The commonly used English dictionaries tend to do a fair job when it comes to Chinese, Japanese or Malay loans in English, but other Asian languages as donors tend to be ignored, certainly Central Asian ones, and certainly when words from Turkic or Mongolic languages reached English via an intermediary language, "tulip" and "turban" (< Turkic “tu"l(i)ban(d)” < Persian “tul(-i-)band” 'headband') being among the rare exceptions.
Reinhard/Ron
vallah o qədər qarışdırdınki heç nə başa düşmədim
ReplyDeletesiz béle yazıları oxumamalısınız
Delete